مذهب تجلی خواست روحی بشر است ونگرش مذهبی نیزشکل دادن وقالب ساختن برای آن حقیقت وتجلی خاطری است که درعمق خاطرات انسان وجود دارد. انسان ممکن نیست که خودرانیازمندخداونداحساس نکند.امروزدر دهه دوم قرن بیستم توجه وگرایش به معنویت مهمترین پدیده زمان ماست ودیگرمانندگذشته جدال بامعنویت وخداوندجدال ترقی خواهانه به نظــر نمی رسد.نقش دین دررابطه باسلامت روان ازقرون بسیاردورشناخته شده است.درطول هزاران سال دین وپزشکی درمداوا وکاهش رنج های انسان شریک یکدیگر بوده اند(ساچمن وماتیوز، 1998)پس متخصصان بهداشت روانی نیاز دارندکه از اثرات مثبت دین آگاه شوند. امروزه، جدیدترین علم یعنی روانشناسی همان چیزهایی را آموزش میدهد که پیامبران تعلیم میدادند. پزشکان نیز دریافتهاند که دعا و نماز و ایمان محکم و توکل به خدا، نگرانی، تشویش، هیجان و ترس را که موجب بسیاری از ناخوشیهاست برطرف میسازد. مطالعات تاریخی گواه آن است که نیایش و دعا به عنوان یک واقعیت موجود در جهان هستی، از بدو خلقت انسان مطرح بوده و مردم برای نیل به کمال از آن استفاده میکردهاند. هنگامی که انسان دردمند و تنها، ناامید از دیگران در کاهش دردهای جسمی، یا روانی خود راهی به جایی نمییابد. هنگامی که امید بهبودی از بیمار مبتلا به اختلال روانی یا جسمانی با مسیری مزمن و پیشرونده سلب میشود و درمانهای کلاسیک کمکی به او نمیکند تنها راهی که برای نجات از اضطراب، افسردگی و دردهای جانکاه او باقی میماند، یاری جستن از ایمان و باور دینی است(کلابراس،1987). پیرامون اهمیت مذهب بر سلامت روانی میتوان به سخن بنیامین راش به عنوان پدرعلم روانپزشکی اشاره کرد. او اظهار میدارد که نقش مذهب در سلامت روانی انسان همانند اکسیژن برای تنفس است(کرمی، روغنچی، عطاری، شیده و شکری، 1385).
هرفرهنگی براساس معیارهای خاص خود به دنبال سلامت روان است هدف هرجامعه این است که شرایطی راکه سلامت اعضای جامعه راتضمین می کندآماده نمایدوسلامت روان قسمتی از سلامت کلی است.خوش بینی وبه طورکلی باورهای مثبت برسلامت روانی وجسمانی انسان تاثیر زیادی می گذارد.
امروزه بیش از هر زمان دیگر نیازمند تفکر و اندیشه درمورد تاثیر دین و باورهای دینی بر زندگی انسان چه از بعد مادی و چه معنوی هستیم. کارل گوستاویونگ میگوید: «من صدها تن از بیماران را معالجه و درمان کردهام از میان بیمارانی که در نیمه عمر خود (35 سالگی به بعد) به سر میبرند حتی یک بیمار را نیز ندیدم که اساساً مشکلش نیاز به یک گرایش دینی در زندگی نباشد به جرأت میتوانم بگویم که تک تک آنها به این دلیل قربانی بیماری روانی شده بودند که آن چیزی را که ادیان موجود در هر زمانی به پیروان خود میدهند، نداشتند و فرد فرد آنها تنها وقتی که به دین و دیدگاههای دینی بازگشته بودند به طور کامل درمان شدند. (بوترابی، 1382).
برای رسیدن به زندگی آرام وتوام با آرامش ورضایت بخش قبل ازهرچیزبایدتفکرمان رااصلاح کنیم.آنگاه زندگی خود به خود تغییرخواهدکرد.چراکه زندگی مابرپایه اندیشه ماست .
یافتن معنادرزندگی یکی ازمهارت های آرامش وسلامت روانی است که این مهارت درگروشناخت هستی و خالق وشناخت خودبه عنوان جزئی ازاین مجموعه هستی است.معنادرزندگی یعنی چیزی که به خاطر آن زندگی می کنیم وزندگی برای ایده وتفکروبرای خدمت صادقانه به خلق بهترین معناومفهومی است که دین به انسان می دهد .
افزایش رشدصنعت وشهرنشینی درقرن بیستم،پتانسیل بالایی را برای بروزبیماری های روانی دربسیاری از جوامع پدید آورده است.درایران که نظام حکومتی برمبنای اسلام پایه گذاری شده نیل به بهداشت روانی که دراحکام گوناگون اسلامی موردتاکید بوده ازحساسیت های زیادی برخوردار است به وجود آوردن جامعه ایده آل اسلامی ودستیابی به زندگی مورد نظراسلام که ترکیبی از عشق به دنیاوهم زمان پارسایی است باید ازالویت برخوردار باشد.پرواضح است که دست یافتن به چنین جامعه ایده آلی نیاز به شناخت همه جانبه عوامل زمینه سازآن دارد.یکی از عوامل زمینه سازسلامت روانی جلوگیری از ایجادبیماری های روانی است که در جوامع امروزی به چشم می خورد.بر اساس متون اسلامی التزام عملی به اعتقادات مذهبی می تواند بازدارنده بسیاری از بیماری های روانی باشد(پناهی، 1378).
1-2 بیان مسئله
یکی از اهداف بررسیهای اسلامی در روانشناسی میتواند دست یافتن به الگوهای اسلامی در روان شناسی باشد که براساس آنها بتوان علت به وجود آمدن تداوم و پیشگیری از برخی اختلال های روانی را تبیین کرد و به راهکارها و معیارهای سودمندی در راستای پیشگیری و درمان اختلال های روانی و همچنین تأمین سلامت افراد جامعه دست یافت (کلانتری، ۱۳۷۸). یونگ ( 2000 ) دین را یکی از قدیمی ترین و عمومیترین تظاهرات روح انسان دانست و از این رو، نمیتوان دست کم اهمیت دین را به عنوان یک پدیده اجتماعی و تاریخی نادیده گرفت(نقل از احمدی، 1390). پارگامنت ، نقش روان شناختی مذهبی را در کمک به مردم برای درک و کنا ر آمدن با رخدادهای زندگی توصیف نموده است : مذهب می تواند در ایجاد احساس امید، احساس نزدیک بودن به دیگران، آرامش هیجانی، فرصت خودشکوفایی، احساس راحتی، مهار تکانه، نزدیکی به خدا وکمک به حل مشکل مؤثر باشد(کجباف و رئیس پور،1387). باید بیان کنیم که یکی از مهمترین مسائل اساسی هر جامعه ارتقای سلامتی افراد آن جامعه است و سلامت یعنی سلامت جسمانی، روانی و اجتماعی که هر سه بعد لازم و ملزوم یکدیگرند. حوزه اصلی این پژوهش سلامت روان است. سلامت روان یکی از مؤلفههای یک زندگی سالم است که عوامل بیشماری در شکلگیری صحیح یا نادرست آن دخیل هستند. سلامت روان در پی آن است که احساسات منفی نظیر؛ اضطراب، افسردگی،
ناامیدی کم رنگ گشته و از بروز نشانههای مرضی در افراد پیشگیری به عمل آید (سازمان بهداشت جهانی 2007). امروزه پژوهشهای بسیاری حاکی از آن است که بیماریهای روانی بالاترین شیوع و فراوانی را دارا هستند و بنابراین بالاترین اولویت بهداشتی مربوط به سلامت روان است. متخصصان و پژوهشگران این حوزه (سازمان بهداشت) به دنبال یافتن عواملی هستند که میتواند بر سلامت روان تاثیرگذار باشد. از آنجا که تغییرات سریع جسمانی، عاطفی، شناختی و اجتماعی در دوران نوجوانی صورت میپذیرد (سانتراک[2]، 2008) لذا بررسی عواملی که بتواند در این دوران حساس بر شکلگیری سلامت روان مؤثر باشد حائز اهمیت است.
با توجه به آنچه گفته شد دینداری ازجمله عوامل تاثیرگذاربر سلامت روان نوجوانان است که نیاز به بررسی های بیشتر دراین زمینه احساس می گردد. اصولاً دین به شکل خاصی در هر فرهنگ شناخته شدهای وجود دارد. فرد دیندار به نوعی با یک منبع آفرینش که بر زندگی بشر و امور طبیعی تاثیر دارد، ارتباط برقرار میکند. اگر چه دین مورد علاقه بسیاری از دانشمندان از جمله ویلیام جیمز واستانلی هال قرار گرفت اما مطالعه دین مانند دیگر موضوعات سنتی مانند روانشناسی تحولی، روانشناسی اجتماعی و روانشناسی شخصیت توجه زیادی را در میان پژوهشهای روانشناسی به خود جلب نکرده است(وولف،1997).دکترمهدی قدرتی میرکوهی درتحقیقی تحت عنوان رابطه دینداری وسلامت روان درنوجوانان اینگونه می گوید :مشارکت کنندگان درپژوهش419 نوجوان دختروپسرکه به روش تصادفی چند مرحله ای از میان دانش آموزان 16تا19ساله شهرهای اصفهان وتهران انتخاب شدندوبه پرسش نامه های مقیاس سنجش دینداری وسلامت عمومی پاسخ دادند.یافته های پژوهش نشان داد که ارتباط بین مولفه های دینداری باسلامت عمومی نشانگرتاثیرگذاری دینداری برجنبه های مختلف سلامت عمومی نوجوانان داردودینداری می تواندیک عامل مهم در شکل گیری سلامت عمومی باشد. با توجه به پژوهش های کمی که درزمینه دینداری و نگرش مذهبی با سلامت روان صورت گرفته است لذا این پژوهش بدنبال این است که آیا بین دینداری و نگرش مذهبی با سلامت روانی نوجوانان دختر شهر کرمانشاه رابطه معنی داری وجود دارد؟
1-3 اهمیت و ضرورت انجام تحقیق
انسان سالم، انسانی است که روح و روان او سالم باشد و از طرفی نیز تاریخ گواهی میدهد که تنها کسانی توانستهاند از سلامت روان برخوردار باشند که به سرچشمهی هستی اتصال پیدا کردهاند. فشارهای روانی ناشی از زندگی مدرن و تغییرات سریع اجتماع که تحت تاثیر رشد سریع زندگی صنعتی شکل میگیرد تاثیرات بسیار زیادی بر سلامت روان انسانها دارد و در این میان نوجوانان که در دوران بسیار حساس رشد شخصیت و شکلگیری آن قرار دارند بیش از دیگران در معرض خطر و آسیب میباشند و از طرفی نباید این حقیقت را از نظر دور بداریم که کاملترین دستورات زندگی سالم و شخصیت کامل در دستورات الهی وجود دارد چرا که این فرامین ریشه در اخلاقیات داشته و با پیوستن و اتصال به آنها میتوانیم به آرامش و سکینت برسیم. انسان موجودی چندبعدی پیچیده وپررمزوراز است وعلم باهمه پیشرفت هاوگستردگی خود همچنان در کشف هزاران سر از اسراروجودی انسان ناتوان وحیران مانده است دنیای روان انسان به مراتب ازدنیای جسم اوناشناخته ترمانده است.این عدم شناخت به بروزبیماری های گوناگون منجرشده است که راه حل هاودرمان های قطعی برای بعضی از آن ها حاصل شده است ولی بسیاری از آن ها تا کنون شناخته شده نیستند(کاظمیان مقدم و مرادی زاده هنرمند، 1388).
از آن جایی که پیشگیری به مراتب بهتر ازدرمان است لازم است به منظورجلوگیری از افزایش شیوع بیماری های روانی ازجمله اضطراب وافسردگی وغیره که منجربه نا توانایی هایی گسترده می شوند اقدامات پیشگیرانه شناسایی و اجرا شودوباتوصیه های لازم بهداشت روانی ازبروزاین بیماری هاکه در آینده حیات بشر راتهدیدخواهند کردجلوگیری گردد(کجباف، 1387). بنابراین برای پیشگیری از بروز حالات عدم تعادل روانی و خارج شدن انسان از خط صراط مستقیم باید بازگشت به فطرت پاک الهی را توصیه کرد تا انسان به دور از عوامل تحریکی خارج کننده از صراط مستقیم به این راه راست پای نهد و منحرف نگردد اینجا نقطه ی عطف ارتباط بین دین و بهداشت روانی است زیرا بهداشت روانی نیاز به شناخت کامل روان انسان دارد دین نشاًت گرفته از علم الهی است و خالق از روان مخلوق خود شناخت کامل دارد بنابراین دین میتواند اطلاعات جامعی درباره ی روان انسان ارائه کند و آموزه های آن میتواند راهنمای کاملی برای رعایت بهداشت روانی باشد(نجفی، 1382).
دین به شکل خاصی در هر فرهنگ شناخته شده ای وجود داردهمچنین دین یک واقعیت مشخص عینی است که مورخان آن را مطالعه میکنند. دین را میتوان از دیدگاه آیین ها ، شخصیتهای نمادین و انواع دعاها بررسی کرد فرد دین دار به نوعی بایک منبع الهی و منبع آفرینش که بر زندگی بشر و امور طبیعی تاثیر دارد ، ارتباط برقرار میکند. (آرین، 1387).
امروزه بیش از هر زمان دیگر نیازمند تفکر و اندیشه در باب تاثیرگذاری تقیدات دینی بر تمامی امور انسانی به ویژه مسائل عاطفی و روحی هستیم امروزه بسیاری از اندیشمندان و صاحبنظران بر این باورند که مذهب تاثیر انکارناپذیری بر سلامت روح و جسم و دیگر ابعاد زندگی بشر خصوصا نوجوانان دارد. ازآنجا که پیشرفت فعالیتهای اقتصادی، اجتماعی و فرهنگی بشر در گرو سلامت روحی و جسمی او میباشد . کشورایران دارای جمعیتی جوان است وبخش عمده این جوانان به عنـــــــــوان دانش آموزمشغول به تحصیل می باشند.لذا یافتههای این پژوهش میتواند این سلامت را تضمین کرده و گامهای بسیار مثبتی در جهت بهداشت روانی در افراد خصوصاً در نوجوانان که جامعه موردنظر پژوهش بوده بردارد(سهرابیان، 1389).
اهمیت باورها و نهادهای دینی برانسان و زندگی فردی و اجتماعی او کاملاً آشکار است (آلن برگین، 1992) میگوید، اعتقادات دینی که مبنی بر علوم روانشناختی هستند دارای تاثیراتی بر ساختار اجتماعی میباشد.
pargament
Santrock .J
Wulff, D.M
فرم در حال بارگذاری ...