:
کارکنان سازمان ها از جنبه های مختلف رفتار و شرایط جسمانی ،با یکدیگر تفاوت هایی دارند. آشکارترین تفاوت های موجود بین کارکنان هر سازمان در خصوصیات بدنی آنها قابل مشاهده می باشد، اما جنبه های دیگر شخصیت فرد که پنهان هستند،هنگامی آشکار می شوند که از روش های خاص روانشناسی آنان را ارزیابی کنیم (36).
ارزیابی شخصیت ، زمینه ی عمده ی کاربرد روان شناسی در مورد مسائل دنیای عملی است(50).امروزه ارزش شخصیت به عنوان یکی از پیش بینی کننده های عملکرد شغلی پذیرفته شده است. شخصیت هر فرد نقش مهمی در عملکرد شغلی اش دارد زیرا شخصیت هر فرد انگیزش و نگرش فرد را نسبت به یک شغل و شیوه ای که فرد به اقتضائات شغلی پاسخ می دهد مشخص می کند. مطالعه شخصیت سنت طولانی در علوم سازمانی دارد(141). پروین (2010) معتقد است شخصیت الگویی است از تفکر ، احساس و رفتار ناشی از ویژگی های فردی همراه با مکانیسم های روانی پنهان یا آشکار که در پس آن الگو ها قرار دارد(141). شاملو شخصیت را اینگونه تعریف می کند: مجموعه ای سازمان یافته و واحد متشکلی از خصوصیات نسبتا پایدار و مداوم که مجموعا یک شخص را از اشخاص دیگر متمایز می سازد(35).
در بحث از شخصیت تاکید بر آن است که چگونه تفاوت های شخصیتی افراد در عملکرد و رفتار شغلی آنان اثر می گذارد(36). در سال های گذشته تحقیقات شخصیت مانند یک چارچوب قابل قبول در جهت توصیف ساختار و ذات شخصیت بوده و در خصوص خصیصه های شخصی میان محققین اختلاف نظر وجود داشته است (72). با این وجود امروزه توافق حاصل شده که مدل 5عاملی شخصیت (Big five) که توسط گلدبرگ معرفی شده،می تواند برای توصیف بیشتر جنبه های برجسته شخصیت افراد مورد استفاده قرار گیرد(49).
فشار های مختلف و از ابعاد مختلف بر انسان های امروزی وارد می شود. یکی از مهم ترین منابع این فشار ، شغل افراد است.یکی از عمده ترین مسائل شغلی که معمولا به شکل واکنش در برابر تنیدگی های شغلی و سازمانی در میان کارکنان سازمان های مختلف دیده می شود، پدیده ی “تحلیل رفتگی شغلی” است(94) . در طول 3دهه گذشته اگر چه محققان در رابطه با تحلیل رفتگی شغلی پژوهش هایی انجام داده اند ، اما هنوز بحث هایی وجود دارد که تحلیل رفتگی دقیقا شامل چه چیزهایی است؟برای مثال برخی ها به اشتباه تحلیل رفتگی را به عنوان فشار یا افسردگی می دانند؛ تحلیل رفتگی در حقیقت الگوهای شخصی از پاسخ به عوامل فشارزای کاری است. همچنین تحلیل رفتگی متفاوت از افسردگی است. زیرا تحلیل رفتگی مخصوص محتوای کار است ، اما افسردگی در میان همه ی منظر های زندگی شخصی قرار دارد (148).برای اولین بار هربرت فرودنبرگ به این پدیده اشاره کرد که آن را واکنشی در برابر تنیدگی شغلی بیش از حد دانست(94). مسلچ و جکسون(1981) تحلیل رفتگی شغلی را نشانگانی روان شناختی می دانند که ترکیبی از فرسودگی عاطفی ، مسخ شخصیت و نقصان موفقیت فردی می باشد(100).
مفهوم فرسودگی شغلی از حدود 3دهه پیش تاکنون اشاعه یافته و نظریات و رویکرد های مختلفی پیرامون آن ارائه شده است.کپنر(1993) در مدل خود بیان می کند که بین دو متغیر فشار ها و آشفتگی روانی رابطه ی مثبت وجود دارد. در مدل چرنیس(1980)بین دو متغیر فشار روانی و آشفتگی روانی و متغیر درجات و تعداد مکانیسم های مقابله دفاعی و همچنین بین میزان آشفتگی روانی و احساس شکست رابطه وجود دارد. در مدل درماندگی آموخته شده (سلیگمن،1975) و نشانگان تطابق عمومی (هانس سلیه،1976) بین سنخ شخصیت A(فرد دارای فشار زمانی است و نیاز مفرط به کنترل دارد) و عوامل فشارزای ادراکی به وسیله افراد نوعی رابطه مثبت و بین سنخ شخصیت A و حمایت اجتماعی رابطه منفی وجود دارد.نتایج مقایسه این مدل ها آن است که حمایت اجتماعی (به عنوان یک میانجی و واسطه) موجب می گردد فشار های روانی، کمتر باعث تحلیل رفتگی شغلی شوند.در رویکرد روانشناختی اجتماعی ، مسلچ و جکسون(1981) سعی می کنند شرایطی را که منجر به تحلیل رفتگی شغلی می شوند ،روشن سازند. در رویکرد بالینی فرودنبرگر(1979) تحلیل رفتگی شغلی را نوعی حالت خستگی و تحلیل رفتگی می داند که از کار سخت و بدون انگیزه ناشی می شود(35).
تحقیقات نشان داده است افرادی که از تحلیل رفتگی در شغل خود رنج می برند ، بهره وری و کارایی شان کاهش می یابد و مشارکت کمتری از خود نشان می دهند که بطور مستقیم بر سازمان نیز تاثیر می گذارد(12). هاکان کوک(2009) معتقد است علائم تحلیل رفتگی ممکن است به مشکلات شخصی و سازمانی منتهی می شود(117). بر اساس اطلاعات موجود در اتحادیه ی اروپایی همه ساله 20میلیون یورو به مخارج ناشی از تنیدگی و تحلیل رفتگی اختصاص داده می شود(94). موضوع تحلیل رفتگی شغلی در حال حاضر یک مشکل شایع در مشاغل خدماتی است; به طوری که طبق آمار موجود از هر هفت نفر شاغل در پایان روز، یک نفر دچار تحلیل می شود. (142).
مطالعات زیادی تا دهه ی 1980 در مورد تنیدگی و به دنبال آن تحلیل رفتگی شغلی به عنوان عامل پس از وقوع تنیدگی صورت گرفته است، ولی ریزفاکتورهای تحلیل رفتگی و عوامل ایجادکننده ی آن در محیط کار در دهه ی 1990 بیشتر مد نظر محققین بهداشت روانی محیط کار بوده است. این در حالی است که گروهی تاثیر شدت محرک های بیرونی(درون سازمانی و برون سازمانی) را بر جنبه های مختلف تحلیل رفتگی ، عامل اساسی در بروز شدت تحلیل رفتگی می دانند و گروهی دیگر تفاوت های فردی و نوع شخصیت افراد را در شدت بروز این عارضه مهم قلمداد می کنند(94). اسویدر(2010)پیشینه تحلیل رفتگی را در 3گروه طبقه بندی می کنند: سازمانی،شغلی و شخصی؛ در سطح سازمانی محققان اثر محیط روانی سازمانها بر روی تحلیل رفتگی شغلی کارمندان مورد بررسی قرار می دهند.در سطح شغلی بر روی خصوصیات تعاملی کارکنان با مشتریان تمرکز می کنند.در سطح شخصی بر روی تفاوت های شخصی بحث می کنند(148).ساعتچی عوامل شخصی را مهم ترین و مشخص ترین عامل تحلیل رفتگی شغلی می داند. زیرا معتقد است که این افراد هستند که به دلیل عملکرد غیراثربخش ، باعث تحلیل رفتگی خود می شوند.(35)
برای شناسایی افرادی که بیشتر مستعد فرسودگی شغلی هستند،صفات شخصیتی متعددی مورد مطالعه قرار گرفته است.ساعتچی در پژوهش های مکرر خود به این نتیجه رسید که افراد دارای ویژگی شخصیتی روانرنجوری بیشتر مستعد تحلیل رفتگی می باشند.بعد خستگی عاطفی با سنخ شخصیتی A در رابطه می باشد.
از آنجا که شناخت شخصیت کارکنان علاوه بر اینکه می تواند میزان ناحیه عمومی شخصیت های کاری سازمانی را (بین مدیر -کارمند ، کارمندان با یکدیگر و کارمندان با ارباب رجوع) افزایش دهد ،این پژوهش می تواند به مدیران سازمان ها کمک کند که بر اساس ویژگی های شخصیتی افراد ،تصمیمات لازم در خصوص استخدام،انتقال و ارتقای کارکنان را بهبود بخشند و به این ترتیب می توانند باعث بهبود عملکرد و افزایش بازدهی سازمان شوند .
آنچه که از ادبیات پژوهشی و مدل ها و نظریات ارائه شده در زمینه تحلیل رفتگی می آید، می توان پی به این نکته برد که اولا سطح بالای تحلیل رفتگی شغلی می تواند به مشکلات شخصی و سازمانی زیادی منتهی شود، ثانیا با توجه به مدل های ارائه شده ،شخصیت های افراد یک پیش بینی کننده ی قوی از سطح تحلیل رفتگی افراد هستند و ثالثا با توجه به اهمیت و نقش اداره کل تربیت بدنی در پرورش نیروی جسمانی ،در این پژوهش به بررسی ارتباط میان ابعاد شخصیت و تحلیل رفتگی شغلی در کارکنان اداره کل تربیت بدنی آذربایجان غربی می پردازیم.
2-1 بیان مساله:
ارزیابی شخصیت ، زمینه ی عمده ی کاربرد روان شناسی در مورد مسائل دنیای عملی است(50). شخصیت الگویی است از تفکر ، احساس و رفتار ناشی از ویژگی های فردی همراه با مکانیسم های روانی پنهان یا آشکار که در پس آن الگو ها قرار دارد (141).در سال های گذشته تحقیقات شخصیت مانند یک چارچوب قابل قبول در جهت توصیف ساختار و ذات شخصیت بوده و در خصوص خصیصه های شخصی میان محققین اختلاف نظر وجود داشته است. با این وجود امروزه توافق حاصل شده که مدل 5عاملی شخصیت (Big five) که توسط گلدبرگ معرفی شده،می تواند برای توصیف بیشتر جنبه های برجسته شخصیت افراد مورد استفاده قرار گیرد(93). ابعاد 5عاملی شخصیت شامل برون گرایی،توافق پذیری،وظیفه شناسی،روان رنجوری و گشودگی به تجارب است.برون گرایی شامل کمیت و شدت تعامل با افراد دیگر و میزان اجتماعی بودن یک شخص است.توافق پذیری ،میزان توافق در اندیشه،احساسات و عمل نسبت به دیگران را نشان می دهد.وظیفه شناسی، بعدی است که میزان مسئولیت پذیری ،سخت کوشی و هدفگرا بودن را در جهت رفتار های سازمان توصیف می کند. روان رنجوری که به توانایی فرد در تحمل محرک های استرس و عوامل تنش زا اشاره می کند.افرادی که در این طیف قرار دارند، عصبانی، نامطمئن، ناامن، افسرده و مضطرب اند.و گشودگی نسبت به تجربه(تجربه پذیری) قوه ی تخیل،زیبایی شناسی،احساسات ، ایده ها ، عمل ها و ارزش ها را توصیف می کند(148).
از طرفی فشار های روانی و آثار آن در سازمان ها ، در دهه ی اخیر مورد توجه بسیاری از پژوهشگران قرار گرفته است. فشار های روانی مفید و خوش خیم برای تحرک و تلاش انسان ضروری است ، اما فشار های روانی مضر بازده ی نیروی انسانی سازمان را تقلیل داده و پایه های سازمان را متزلزل می سازد(79).فشار های مختلف و از ابعاد مختلف بر انسان های امروزی وارد می شود. یکی از مهم ترین منابع این فشار ، شغل افراد است.یکی از عمده ترین مسائل شغلی که معمولا به شکل واکنش در برابر تنیدگی های شغلی و سازمانی در میان کارکنان سازمان های مختلف دیده می شود، پدیده ی “تحلیل رفتگی شغلی” است(94) . برای اولین هربرت فرودنبرگ به این پدیده اشاره کرد که آن را واکنشی در برابر تنیدگی شغلی بیش از حد دانست(94). مسلچ و جکسون(1981) تحلیل رفتگی شغلی را نشانگانی روان شناختی می دانند که ترکیبی از فرسودگی عاطفی ، مسخ شخصیت و نقصان موفقیت فردی می باشد (100). فرسودگی عاطفی شامل وجود احساساتی است که در آن شخص نیروی هیجان خود را از دست می دهد و قادر به برقراری روابط عاطفی با دیگران نیست. مسخ شخصیت که مربوط به پاسخ های غیراحساسی و خشن نسبت به همکاران و زیردستان است و نقصان موفقیت فردی حالتی است که افراد در تلاش های حرفه ی خود برداشت های منفی دارند و احساس می کنند در شغل خودشان پیشرفتی ندارند و کار ،تلاش و حرفه شان نتایج مثبتی به همراه ندارد(91). تحقیقات نشان داده است افرادی که از تحلیل رفتگی در شغل خود رنج می برند ، بهره وری و کارایی شان کاهش می یابد و مشارکت کمتری از خود نشان می دهند که بطور مستقیم بر سازمان نیز تاثیر می گذارد(12).
مطالعات زیادی تا دهه ی 1980 در مورد تنیدگی و به دنبال آن تحلیل رفتگی شغلی به عنوان عامل پس از وقوع تنیدگی صورت گرفته است، ولی ریزفاکتورهای تحلیل رفتگی و عوامل ایجادکننده ی آن در محیط کار در دهه ی 1990 بیشتر مد نظر محققین بهداشت روانی محیط کار بوده است. این در حالی است که گروهی تاثیر شدت محرک های بیرونی(درون سازمانی و برون سازمانی) را بر جنبه های مختلف تحلیل رفتگی ، عامل اساسی در بروز شدت تحلیل رفتگی می دانند و گروهی دیگر تفاوت های فردی و نوع شخصیت افراد را در شدت بروز این عارضه مهم قلمداد می کنند(94). عدم آمادگی برای احراز شغل، متغیرهای جمعیت شناختی و ویژگی های شخصیتی افراد به عنوان عوامل درون فردی در فرسودگی شغلی شناخته شده است. عدم آمادگی برای احراز شغل به عنوان یک متغیر درون فردی نقش تعیین کننده ای در فرایند فرسودگی شغلی دارد. ویژگی های شخصیتی افراد می تواند به عنوان زمینه ساز فرسودگی شغلی عمل نماید به عنوان مثال افرادی که دارای عزت نفس بالایی هستند در مواجهه با مشکلات و موقعیت های خطرناک مقاوم و فعال هستند در حالیکه افراد با عزت نفس پایین سعی می کنند از موقعیت هایی به این شکل اجتناب کنند. (10).
اینکه افراد دارای شخصیت های متفاوتی هستند جای هیچ شکی نیست.بطور مشابه مشاغل هم از همین ویژگی ها برخوردارند.بر اساس این شیوه استدلال ،تلاش زیادی انجام گرفته است تا افراد در مشاغل مناسب گمارده شوند(13).هر چه قدر میان فرد و شغل وی عدم تناسب بیشتری برقرار باشد ، احتمال بروز تحلیل رفتگی در وی بیشتر خواهد بود(34). نظریه ی تطبیق شرایط لازم برای انجام کار و ویژگی های شخصیتی ،توسط جان هالند مطرح شده است. این نظریه بر این اساس است که رغبت یا علاقه ی فرد –با فرض اینکه نشان دهنده ی شخصیت فرد باشد – با محیط کارش متناسب است(20).
در بررسی روی مبانی شغلی نیروی انسانی شاغل در اداره کل تربیت بدنی می توان متوجه این نکته شد که نیروی انسانی این اداره کل از تحلیل رفتگی رنج می برند و منابع این تحلیل رفتگی را نمی شناسند و قابلیت تطابق شغل خود را با ابعاد شخصیتی ندارند،بنابراین به دنبال پاسخ به این سوال هستیم که:
آیا بین ابعاد شخصیت و تحلیل رفتگی شغلی در کارکنان اداره کل تربیت بدنی آذربایجان غربی رابطه وجود دارد؟
3-1 ضرورت و اهمیت تحقیق:
سازمان ها به دلیل بروز اختلالاتی که توسط استرس ناشی از تحلیل رفتگی شغلی در بین کارکنان ایجاد می شود، هزینه های آشکار و پنهان زیادی، متحمل می شوند. علاوه بر آن تحلیل رفتگی باعث غیبت کارکنان از محل کار، کاهش کیفیت کار، تعارضات بین فردی با همکاران، مشکلات جسمی- روانی، تغییر شغل و نهایتا ترک خدمت می شود. ترک خدمت هزینه های زیادی برای سازمان به دنبال دارد. از جمله هزینه های مربوط به پست بلاتصدی، هزینه های استخدام کارکنان جدید، هزینه های آموزش و هزینه های کاهش بهره وری و…است.با در نظر گرفتن پیامد های ناگوار تحلیل رفتگی شغلی روی افراد و سازمان ها و با توجه به روند فزاینده ی آن در سازمان های امروزی و از جمله سازمان های پویا و در حال تغییر ورزشی ، این موضوع باید مورد توجه بیشتری قرار گیرد و تاثیرات منفی آن روی افراد و سازمان ها بیشتر مورد کنکاش و بررسی قرار گیرد.از طرفی بر اساس اصول و نظریه های پذیرفته شده باید بین ویژگی های شخصیتی و محیط کاری اش تناسب وجود داشته باشد.در صورت عدم تناسب میان خصوصیات فردی و شرایط و ویژگی های شغلی ، کار می تواند موجب نارضایتی و
تحلیل قوای جسمی و روانی و نهایتا بیماری می شود.
مدیران سازمان ها بر اساس ویژگی های شخصیتی افراد می توانند تصمیمات لازم را در خصوص استخدام،انتقال و ارتقای کارکنان را بهبود بخشند.به این ترتیب می توانند باعث بهبود عملکرد و افزایش بازدهی سازمان شوند. از طرف دیگر با توجه به اهمیت و نقش اداره کل تربیت بدنی در پرورش نیروی جسمانی و تقویت روحیه ی سالم در افراد و توسعه و تعمیم ورزش و هماهنگ کردن فعالیت های تربیت بدنی و تفریحات سالم و فراهم کردن امکانات و تسهیلات جهت ارتقا ورزش در سطح استان،این پژوهش به بررسی ارتباط میان ابعاد شخصیت و تحلیل رفتگی شغلی در کارکنان اداره کل تربیت بدنی آذربایجان غربی می پردازد.
4-1 اهداف تحقیق
هدف کلی: ارتباط بین ابعاد شخصیت و تحلیل رفتگی شغلی در کارکنان اداره کل تربیت بدنی آذربایجان غربی
اهداف اختصاصی:
1- تعیین میزان تحلیل رفتگی در کارکنان اداره کل تربیت بدنی آذربایجان غربی
2- تعیین ارتباط بین برونگرایی فرد و تحلیل رفتگی شغلی کارکنان اداره کل تربیت بدنی آذربایجان غربی
3- تعیین ارتباط بین توافق پذیری فرد و تحلیل رفتگی شغلی کارکنان اداره کل تربیت بدنی آذربایجان غربی
4- تعیین ارتباط بین وظیفه شناسی فرد و تحلیل رفتگی شغلی کارکنان اداره کل تربیت بدنی آذربایجان غربی
5- تعیین ارتباط بین روان رنجوری فرد و تحلیل رفتگی شغلی کارکنان اداره کل تربیت بدنی آذربایجان غربی
6- تعیین ارتباط بین تجربه پذیری فرد و تحلیل رفتگی شغلی کارکنان اداره کل تربیت بدنی آذربایجان غربی
7- مقایسه ی میزان تحلیل رفتگی در کارکنان با متغیرهای دموگرافیکی مختلف
8- بررسی ویژگی های شخصیتی کارکنان اداره کل تربیت بدنی آذربایجان غربی
5-1 فرضیه ها:
1- بین برونگرایی و تحلیل رفتگی شغلی کارکنان اداره کل تربیت بدنی ارتباط وجود دارد.
2- بین توافق پذیری و تحلیل رفتگی شغلی کارکنان اداره کل تربیت بدنی ارتباط وجود دارد.
3- بین وظیفه شناسی و تحلیل رفتگی شغلی کارکنان اداره کل تربیت بدنی ارتباط وجود دارد.
4- بین روان رنجوری و تحلیل رفتگی شغلی کارکنان اداره کل تربیت بدنی ارتباط وجود دارد.
5- بین تجربه پذیری و تحلیل رفتگی شغلی کارکنان اداره کل تربیت بدنی ارتباط وجود دارد.
6-1 متغیر های تحقیق
در این تحقیق متغیرهای ملاک شامل ابعاد مختلف شخصیت (برون گرایی،توافق پذیری،وظیفه شناسی،روان رنجوری و گشودگی به تجارب) و متغیر پیش بین شامل زیر مقیاس های تحلیل رفتگی شغلی (فرسودگی عاطفی،مسخ شخصیت،نقصان موفقیت فردی) می باشد.
تعاریف مفهومی و عملیاتی واژه های تحقیق:
تحلیل رفتگی شغلی: نشانگانی از خستگی جسمانی و هیجانی است که در نتیجه ی توسعه ی گرایشات منفی شغلی و از دست دادن احساس و علاقه نسبت به کار در کارکنان اداره کل تربیت بدنی آذربایجان غربی ایجاد می شود(35).
تحلیل رفتگی شغلی در کارکنان اداره کل تربیت بدنی با بهره گرفتن از سوالات 1تا 22
پرسشنامه ی تحلیل رفتگی شغلی مسلچ ارزیابی می شود.
فرسودگی عاطفی: شامل وجود احساساتی است که در آن کارکنان اداره کل نیروی هیجان خود را از دست می دهد و قادر به برقراری روابط عاطفی با دیگران نیست(91).
فرسودگی عاطفی در کارکنان اداره کل تربیت بدنی با سوالات 1-2-3-4-5-6-7-21-22 پرسشنامه تحلیل رفتگی شغلی مسلچ ارزیابی می شود.
مسخ شخصیت: که مربوط به پاسخ های غیراحساسی و خشن کارکنان اداره کل نسبت به همکاران و زیردستان است (91).
مسخ شخصیت در کارکنان اداره کل تربیت بدنی با سوالات 16-17-18-19-20پرسشنامه تحلیل رفتگی شغلی مسلچ ارزیابی می شود.
نقصان موفقیت فردی: حالتی است که کارکنان اداره کل تربیت بدنی در تلاش های حرفه ی خود برداشت های منفی دارند و احساس می کنند در شغل خودشان پیشرفتی ندارند و کار ،تلاش و حرفه شان نتایج مثبتی به همراه ندارد(91).
نقصان موفقیت فردی در کارکنان اداره کل تربیت بدنی با سوالات 8-9-10-11-12-13-14-15پرسشنامه تحلیل رفتگی شغلی مسلچ ارزیابی می شود.
شخصیت: شخصیت عبارت است از مجموعه ای سازمان یافته و واحد متشکلی از خصوصیات نسبتا ثابت و مداوم که مجموعا یک شخص را از شخص یا اشخاص دیگر متمایز می سازد. بنابراین می توان گفت در این تحقیق منظور از شخصیت الگوهای نسبتا ثابت و منحصر به فرد از تفکرات ، احساسات و اعمال کارکنان اداره کل تربیت بدنی آذربایجان غربی می باشد. با توجه به استفاده از مدل پنج عاملی شخصیت (Big five) هر یک از ابعاد شخصیتی به طور مستقل تعریف می شوند(141).
در این پژوهش ارزیابی شخصیت کارکنان اداره کل تربیت بدنی با بهره گرفتن از پرسشنامه مدل عاملی شخصیت جان و همکاران (1991) می باشد که شامل 5بعد و 44آیتم است.
برون گرایی: شامل کمیت و شدت تعامل با افراد دیگر و میزان اجتماعی بودن یک شخص است (141). صفات همراه این عامل شخصیتی عبارتند از: اجتماعی، جمع گرا،باجرات، سرو زبان دار و فعال بودن. معمولا به افراد خونگرم برون گرا و به افراد خجالتی درون گرا گفته می شود(36).
در این پژوهش سوالات 1, 6R, 11, 16, 21R, 26, 31R, 36 میزان برون گرایی فرد را ارزیابی می کند.
توافق پذیری : میزان توافق در اندیشه،احساسات و عمل نسبت به دیگران را نشان می دهد. (141) صفات شخصیتی همراه با این عامل عبارتند از: مودب و با نزاکت، قابل انعطاف، خوش فطرت،همکار، بخشنده و…(36)
در این پژوهش سوالات 2R, 7, 12R, 17, 22, 27R, 32, 37R, 42 میزان توافق پذیری و سازگاری فرد را ارزیابی می کند.
وظیفه شناسی: بعدی است که میزان مسئولیت پذیری ،سخت کوشی و هدفگرا بودن را در جهت رفتار های سازمان توصیف می کند(141).این بعد به قابل اعتماد بودن فرد دلالت دارد.افراد با وجدان و وظیفه شناس مسئولیت پذیر، پایدار، ساختاریافته و قابل اعتمادند.در مقابل افراد کم وجدان تر یعنی کسانی که در این بعد نمره ی پایینی می گیرند، غیرساختارمند، غیرقابل اعتماد و پریشان احوالند(72).
در این پژوهش سوالات 2R, 7, 12R, 17, 22, 27R, 32, 3, 8R, 13, 18R, 23R, 28, 33, 38, 43R میزان وظیفه شناسی فرد را ارزیابی می کند.
روان رنجوری: این بعد به توانایی فرد در تحمل محرک های استرس و عوامل تنش زا اشاره می کند.افرادی که در این طیف قرار دارند، عصبانی، نامطمئن، ناامن، افسرده و مضطرب اند(72).در قطب مخالف این بعد ثیات هیجان قرار دارد.ثبات هیجان(دوام عاطفی) با صفاتی مانند: آرام ، متین، مودب، شاد، خوشرو و خوش برخورد بودن مشخص می شود(36).
در این پژوهش سوالات 4, 9R, 14, 19, 24R, 29, 34R, 39 میزان روان رنجوری فرد را ارزیابی می کند.
گشودگی نسبت به تجربه(تجربه پذیری): قوه ی تخیل،زیبایی شناسی،احساسات ، ایده ها ، عمل ها و ارزش ها را توصیف می کند(141).این بعد به علاقه و شیفتگی فرد به پدیده ها و تجربیات جدید دلالت دارد.چنین افرادی خلاق، کنجکاو و حساس اند. افرادی که در آن طرف طیف قرار می گیرند، پیرو سنت بوده، در شرایط آشنا راحت اند.(72).
در این پژوهش سوالات 5, 10, 15, 20, 25, 30, 35R, 40, 41R, 44 میزان گشودگی به تجربه فرد را ارزیابی می کند.
کارکنان اداره کل تربیت بدنی آذربایجان غربی: منظور کلیه ی کارکنانی رسمی، پیمانی و قراردادی اداره کل تربیت بدنی هستند که دارای حداقل مدرک دیپلم هستند و در سال 1389 مشغول به کار بودند.
این فصل به دو بخش مبانی نظری و پیشینه پژوهش تقسیم میشود. مبانی نظری به موضوع پژوهش پرداخته و در بخش مربوط به پیشینه پژوهش به پژوهشهایی که در زمینه توان هوازی و توان بیهوازی و ورزش فوتسال انجام گرفته پرداخته میشود.
2-2- بخش اول: مبانی نظری پژوهش
2-2-1- ویژگیهای فیزیولوژیکی
2-2-1-1- آستانه هوازی
حداقل شدت و مدت تمرین برای تاثیرگذاری بر آمادگی هوازی، آستانه هوازی نامیده میشود. حداقل شدت برای رسیدن به آستانه هوازی، 70 درصد حداکثر ضربان قلب یا 55 درصد vo2max و حداقل مدت تمرین 20 دقیقه، پیشنهاد شده است. تمرین هوازی، آستانه هوازی را افزایش میدهد و در نتیجه ورزشکار برای رسیدن به آستانه هوازی باید با شدت و مدت بیشتری تمرین کند (41).
2-2-1-2- ظرفیت هوازی
برای تعیین توانایی دریافت، انتقال و مصرف اکسیژن معمولا از آزمون فزاینده یا دوچرخه کارسنج پیشرونده استفاده میشود. شدت فعالیت ورزشی افزایش مییابد تا ورزشکار در دریافت اکسیژن به فلات برسد یا تا جاییکه ورزشکار نتواند آزمون را ادامه دهد. نتیجه آن
که ظرفیت دستگاه هوازی که در تعریف شامل دستگاه تنفسی (دریافت)، دستگاه قلبی- عروقی(انتقال) و عضلات(مصرف) میشود، به لیتر اکسیژن مورد استفاده در دقیقه بیان میشود. ظرفیت هوازی بیشینه که بدان حداکثر اکسیژن دریافتی یا VO2max نیز گویند، اندازه موتور هوازی (برای مثال، 3 لیتر) تعریف میشود؛ درست مثل موتور ماشین که با توجه به اندازهاش درجهبندی میشود. ظرفیت هوازی، پیشگویی عالی از عملکرد ورزشی در ورزشهای فاقد حمل وزن مثل دوچرخهسواری، شنا و قایقرانی بشمار میرود. دامنه مقادیر از 3 تا بیشتر از 6 لیتر در دقیقه و مقادیر بیشتر با عملکرد خیلی عالی ارتباط دارند (60 ،41).
2-2-1-3- حداکثر اکسیژن مصرفی (VO2max)
مقدار اکسیژنی که در اوج تمرینات هوازی در بافتهای بدن به مصرف میرسد Vo2max نام دارد. این مقدار بر حسب میلیلیتر در دقیقه به ازای هر کیلوگرم وزن بدن محاسبه میشود. کسانی که Vo2max بالاتری دارند، بیشتر میتوانند در تمرینات فشرده استقامت داشته باشند. تحقیقات نشان میدهند که Vo2max با فشردهتر کردن تمرینات قابل افزایش است، به طوریکه میتواند راندمان قلب را بین 65 تا 80 درصد بهبود بخشد این تمرینات بایستی در طول هفته سه تا پنج بار و هر بار به مدت بیست دقیقه انجام شود (61 ،41). بیشترین مقدار اکسیژنی که فرد میتوانند هنگام یک وهله تمرین سنگین مصرف کند اغلب در آخرین دقیقه تمرین ثبت میشود که (الف) حجم اکسیژن مصرفی (vo2) به رغم افزایش بیشتر شدت فعالیت ورزشی به یکنواختی برسد (ب) نسبت تبادل تنفسی از 1/1 فراتر رود و (ج) تواتر قلبی بیشینه نزدیک به حدکثر ضربان قلب (سن -220) برآورده باشد (11).
میانگین حداکثر اکسیژن مصرفی بیشینه برای بازیکنان نخبه فوتبال بین 55 تا 75 میلی لیتر بر هر کیلوگرم در دقیقه گزارش شده است. اگرچه نتایج تحقیقات نشان داده است که میانگین حداکثر اکسیژن مصرفی برای بازیکنان فوتسال در دامنه متوسط به بالا (57-62) میباشد؛ با این وجود، این مقدار تحت تاثیر عواملی همچون سطح مسابقات، اوج آمادگی، برنامههای تمرینی، مرحله فصل، پایداری در تیم (حضور در ترکیب ثابت تیم، آسیب ندیدن و پست بازیکنان) قرار دارد (1، 16، 17). در نمودار زیر (2-1) نسبت اکسیژن مصرفی به شدت ورزش نشان داده شده است. با توجه به نمودار، نقطهای که اوج شدت فعالیت در آن قرار دارد، همان نقطه حداکثر اکسیژن مصرفی را نشان میدهد.
با وجود تقریبا 200 هزار فوتبالیست حرفه ای و 240 میلیون بازیکن غیر حرفه ای، فوتبال بیشترین جمعیت ورزشی را در دنیا دارا است، این ورزش ماهیتی جدا نشدنی از آسیب دارد .رواج آسیبهای فوتبال در بازیکنان مرد بزرگسال، 10 تا 35 آسیب در هر هزار ساعت بازی برآورد شده است.اگر فرض شود که بازیکنی به طور متوسط 100 ساعت در هر سال فوتبال بازی میکند (از حدود 50 ساعت برای یک بازیکن تیم محلی تا 500 ساعت برای یک بازیکن از یک تیم حرفه ای)، میتوان تخمین زد که هر بازیکن در هر سال، حداقل یک بار آسیب میبیند (17).در این میان اندام تحتانی به ویژه زانو و مچ پا بیشتر در معرض آسیب قرار دارند. یکی از شایع ترین و جدی ترین آسیب ها در بین افراد با فعالیت بدنی بالا پارگی رباط صلیبی قدامی می باشد که در آمریکا هر ساله از هر 3000 نفر یک نفر به آن مبتلا می گردد و این آسیب هر ساله دو بیلیون دلار هزینه در بردارد ،که حدود یک سوم افراد مبتلا پس از آسیب ، کاندید عمل جراحی بازسازی رباط می گردند(7). یک نگرانی بزرگ با وجود درمان آسیبها، تأخیر در بازگشت به ورزش یاآسیب مجدد است. آسیب مجدد عبارت از آسیبی که ازلحاظ طبقه بندی در همان گروه و جای قبلی و در همان فصل از مسابقات باشد، تعریف میشود (48).
در این میان مربیان و ورزشکاران باید با افزایش آگاهی و اطلاعات خود در رابطه با آسیبهای ورزشی، میزان بروز و همچنین وقوع دوباره این آسیبها را کاهش دهند. برای مثال کشیدگی عضلات تحتانی از شایع ترین آسیبها در ورزش است که یک سوم از مراجعات ورزشکاران به پزشک را تشکیل میدهد. این آسیب منجر به از دست رفتن به طور متوسط 15% از کل زمان بازی بازیکنان در هر فصل، هزینههای مالی و شخصی ،اختلال در عملکرد ،درمان پزشکی و در بعضی موارد بازنشستگی زودرس میشود(56). با توجه به درآمدهای به دست آمده در باشگاههای فوتبال که متوسط آن18 تا 30 میلیون دلار در سال2004 در استرالیا اعلام شد، مهم است که تعداد ورزشکاران آسیب دیده را که به دلیل وجود آسیب قادر به بازی نیستند،کاهش داده شود (56). پس از آسیب های ورزشی بازتوانی در افراد آسیب دیده میتواند به صورت کامل یا ناقص انجام شود یا اصلا” انجام نشود.مهم ترین هدف بازتوانی ،درمان آسیب و اطمینان از بازگشت کامل ورزشکار به صورت سریع و کامل به وضعیت آمادگی و نهایتا”اجرای مطلوب ورزشی است(11). عدم بازتوانی کافی بعد از آسیبهای ورزشی به عنوان یکی از دلایل درصد بالای آسیب مجدد بوسیله اکستراند و همکارش (17%) و نیلسون و همکارش( 25%) گزارش شده است (35). برنامه درمان و بازتوانی پس از آسیب باید به نحوی صورت گیرد که منجر به بازگشت سریع عملکرد اندام آسیب دیده به وضعیت طبیعی شود، بازگشت سریع عملکرد ورزشکار به وضعیت طبیعی منافع اقتصادی و درمانی زیادی دارد (26). علاوه براین تعداد روزهای پس از آسیب دیدگی اولیه تا زمان بازگشت به اولین مسابقه که همان زمان بازگشت به ورزش است ، نیز در مسئله آسیب دیدگی مجدد بدون تاثیر نمی تواند باشد بازگشت زود هنگام به ورزش می تواند منجر به آسیب شود(56). از این رو برای پیشگیری از آسیب مجدد ، ورزشکاران بایستی توجه ای ویژه ای به این زمان داشته باشند . هدف از تحقیق حاضر ، ارتباط بین میزان آسیب مجدد در اندام تحتانی فوتبالیست ها با سابقه ورزشی، مدت زمان بازتوانی و زمان بازگشت به ورزش در استان های تهران، اصفهان ، فارس ،کرمان و یزد می باشد .
1-1- بیان مسئله
با توجه به اینکه فوتبال ورزشی پربرخورد و پیچیده است این افزایش جمعیت ممکن است خطر آسیب را زیاد کند و نسبت شیوع بالای آسیب، قیمت و هزینه سلامت عمومی را بالا ببرد. همچنین آسیبهای شدید برای سلامتی و بهبود زمان زیادی را طلب میکنند (29). در طی تحقیقی در انگلیس گزارش کردند که بازیکنان حرفهای فوتبال 1000 برابر بیشتر از مشاغل صنعتی در معرض آسیب هستند(34).
میزان برخورد بازیکنان و بروز آسیب در این ورزش محبوب بسیار زیاد است ، اما آنچه که دراین میان باعث ایجاد نگرانی برای ورزشکاران و مربیان میشود ،آسیبهای مجددیست که در حین تمرینات و مسابقات بعد از آسیب اولیه از همان نوع و همان وضعیت در دو ماه پس از بازتوانی آسیب قبلی برای فوتبالیستها به وجود میآید (34). در یک مطالعه روی آسیبهای فوتبالیستها، آسیبهای قبلی به عنوان یکی از فاکتورهای قوی مرتبط با آسیبهای جدید گزارش شدند که 20%آسیبهای جزئی در ظرف دوماه پس از آسیب اولیه با آسیبهای شدیدتر اتفاق میافتند(31). درمطالعه ای که در سال 2007 روی آسیبهای فوتبال در مردان دانشگاهی انجام شد ،پیچیدگی مچ پا به عنوان شایع ترین آسیب در حین تمرین و مسابقه عنوان شد که میزان آسیب مجدد در آن 24% بود (19). پیچیدگی مچ پا که اغلب به عنوان آسیبی جزئی به حساب می آید، همراه است با مدت بی حرکتی و از دست دادن عملکرد و همچنین خطرطولانی شدن مدت آن به دلیل آسیب مجدد و سایرمشکلاتی که متعاقب آن برای فرد ایجاد می شود (27). آسیبها علاوه بر اثرات منفی که بر جسم و روان بازیکنان میگذارند، باعث صرف هزینههای سنگین درمانی بازیکنان، کاهش درآمد و افزایش هزینه باشگاهها، از بین رفتن استعدادها و کاهش سطح کیفی رقابتها میشوند. این آسیبها شانس ورزشکاران را برای حضور در سطوح رقابتی بالاتر کاهش میدهند. همچنین یکی از دغدغههای مهم مربیان در طول مسابقات، سلامت و عدم آسیب بازیکنان میباشد.
با توجه به اینکه مسئله آسیب دیدگی از موضوعات درگیر کننده هر ورزشکار برای ادامه فعالیت در یک مقطع زمانی میباشد، لذا آگاهی مربیان و ورزشکاران از آسیبهای تخصصی رشته خود و علل بروز مجدد این آسیبها لازم است. مطالعه اپیدمیولوژی آسیبهای ورزشی
نقش بازتوانی را در جلوگیری از آسیبهای ورزشی ارزیابی میکند، بسیاری از آسیبهای ورزشی به علت اینکه بازتوانی آسیب قبلی کامل نشده،اتفاق میافتند، شناخت ریسک فاکتورهای مرتبط با آسیبهای ورزشی کمک میکند در طراحی راهکارهای بازتوانی که منجر به شیوع کمتر و شدت کمتر آسیبهای ورزشی میشوند(31). در مطالعه ای که در سال 2010 بر روی افرادی که پیچیدگی مچ پا داشتند انجام شد، نسبت افراد آسیب دیده با ریکاوری کامل در سه سال در محدوده ای از 36% تا 85 % عنوان شد (26). نتایج نشان داده منتظر ماندن برای بهبودی کامل اگرچه باعث از دست رفتن زمان زیادی برای فعالیت ورزشی میشود، ولی میزان آسیب مجدد را کاهش میدهد(57). تحقیقات زیادی روی میزان شیوع و علل آسیبهای مختلف در رشتههای ورزشی متفاوت انجام شده و تعدادی از فاکتورها از قبیل : ماهیت ،مکانیسم و خصوصیات آسیب بررسی شده است. اما در این بین به میزان آسیب مجدد و عوامل مرتبط باآن نظیر: سابقه ورزشی، مدت زمان بازتوانی و زمان بازگشت به ورزش به عنوان عوامل محدود کننده سن قهرمانی در ورزشکاران، توجه خاصی نشده است. تحقیق حاضرکه به بررسی ارتباط بین میزان آسیب مجدد در اندام تحتانی فوتبالیستها با مدت زمان بازتوانی، زمان بازگشت به ورزش وسابقه ورزشی میپردازد و به دنبال این است که آیا ارتباطی بین عوامل ذکر شده به عنوان عوامل و فاکتورهای موثردر آسیب مجدد، وجود دارد یا خیر ؟
1-2- ضرورت و اهمیت تحقیق
به منظور پیشگیری از بروز آسیبهای مجدد ورزشی در فوتبالیستها، درمان و بهبودی کامل ورزشکار آسیب دیده ضروری است. در این میان خود ورزشکار یا افرادی که مسئول بازگشت وی به ورزش هستند، اصول صحیح بازتوانی را رعایت نمی کنند و باعث میشوند ورزشکار در معرض آسیب مجدد قرار گیرد. با وجود پیشرفتهای زیاد در عرصه ورزش هنوز هم اغلب ورزشکاران آسیب دیده بعد از انجام مراحل بازتوانی اولیه بدون اینکه آمادگی لازم را کسب کرده باشند و برای شرایط تمرین و مسابقه آماده باشند، وارد میدان تمرین و مسابقه میشوند. عدم رعا یت مراحل بازتوانی به طور کامل میتواند یکی از علل آ سیب مجدد در ورزشکاران باشد که آن ها را متحمل مشکلات زیادی کند. مانند پیچیدگی مچ پا یکی از رایج ترین آ سیبهای اسکلتی عضلانی است که در هر روز حدود 5000 مورد جدید، پیچیدگی مچ پا درانگلستان اتفاق میافتد و همچنین حدود 302000 نفر سالیانه در مراکز اورژانس پذیرش میشوند (26). 25 % از افرادی که پیچیدگی مچ پا دارند، برای یک هفته یا بیشتر از آن از فعالیت باز میمانند و 80 % از هزینهها وخسارات سالیانه به خاطر از دست رفتن زمان فعالیت است (26). پاداش بازیکنان فوتبال به طور متوسط درسال 2004،5/7میلیون دلار بوده است در حالیکه هر تیم به طور متوسط 357000 دلار در هر فصل هزینههای درمانی داشته است (56). آسیب های فوتبال نه تنها سلامتی بازیکنان را تهدید میکند، بلکه میتواند هزینههای اقتصادی زیادی را بر افراد و جامعه تحمیل کند. اهمیت این مسئله درحدیست که در استرلیا سالیانه 300000 دلار برای پژوهش در آسیب های ورزشی هزینه می کنند (48). گزارش شده است که حدود دو درصد از فوتبالیست های حرفه ای انگلستان در هر سال بر اثر آسیب شدید و تعداد زیادی از بازیکنان نیز به علت آسیبهای مزمن بازی را ترک میکنند (18). در انگلیس هزینه درمان بازیکنان و از دستدادن نتیجه بازی وقتی که بازیکنان بهدلیل آسیبدیدگی قادر به بازی نسیتند، تقریبا برابر یک بیلیون پوند در سال تخمین زده شده است(23). همچنین هزینه متوسط درمان برای هر آسیب در فوتبال حدود 150 دلار آمریکا تخمین زده شده است(18). با توجه به فراوانی افرادی که در سراسر دنیا به فوتبال مشغول هستند و پیامدهای اقتصادی-اجتماعی ناشی از آسیبها، برای کاهش تعداد آسیب و کم کردن هزینههایی که باعث زیان باشگاهها میشود و برای اجتناب از بازنشستگی زود هنگام بازیکنان از مسابقات در سطح حرفه ای پیشنهاد یک برنامه پیشگیری که بتواند شیوع آسیبها را کاهش دهد، به شدت مورد نیاز است (18). در تحقیقی که بر روی 55 بازیکن در انگلستان انجام شد در مجموع از 110 مسابقه و 287 جلسه تمرینی با 2604 و 10740 ساعت در معرض خطر قرار گرفتن ،378 ساعت غیبت برای مسابقات و 1441 ساعت غیبت در تمرینات ثبت شد. در 49% آسیبها فرد مسابقات را از دست داد و در 60% آسیبها فرد جلسات تمرین را از دست داد و بقیه مشکلات مربوط به سلامت فرد بود که باعث از دست رفتن یک جلسه تمرین از چهار جلسه و یک بازی از هفت بازی شد (40). علی رغم تحقیقات متعددی که تا کنون صورت گرفته است، نداشتن آماری دقیق از آسیب مجدد و یا آسیبهای بعد از توانبخشی و نیز نحوه انجام بازتوانی ،زمان بازگشت به ورزش در ورزشکاران آسیب دیده خلائی در شناخت عوامل تاثیرگذار در ایجاد آسیب مجدد را به وجود آورده است، لذا میتوان با بررسی میزان آسیب مجدد و ارتباط آن با عواملی مانند زمان بازگشت به ورزش، مدت زمان بازتوانی و سابقه ورزشی فوتبالیستها ،آمادگی بیشتری در پیشگیری از آسیبهای مجدد به وجود آورد.
1-3- اهداف تحقیق
1-3-1- هدف کلی
بررسی ارتباط بین میزان آسیب مجدد در اندام تحتانی با سابقه ورزشی، مدت زمان بازتوانی و زمان بازگشت به ورزش در فوتبالیست های مرد بود.
1-3-2- اهداف اختصاصی
3- بررسی ارتباط بین میزان آسیب مجدد زانو و سابقه ورزشی فوتبالیستهای مرد.
4- بررسی ارتباط بین میزان آسیب مجدد زانو و زمان بازگشت به ورزش فوتبالیستهای مرد.
5- بررسی ارتباط بین میزان آسیب مجدد زانو و مدت زمان بازتوانی فوتبالیستهای مرد.
6- بررسی ارتباط بین میزان آسیب مجدد مچ پا و سابقه ورزشی فوتبالیستهای مرد.
7- بررسی ارتباط بین میزان آسیب مجدد مچ پا و زمان بازگشت به ورزش فوتبالیستهای مرد.
8- بررسی ارتباط بین میزان آسیب مجدد مچ پا و مدت زمان بازتوانی فوتبالیستهای مرد.
1-4- فرضیهها
1- بین میزان آسیب مجدد زانو و سابقه ورزشی فوتبالیستهای مرد ارتباط وجود دارد.
2- بین میزان آسیب مجدد زانو و زمان بازگشت به ورزش فوتبالیستهای مرد ارتباط وجود دارد.
3- بین میزان آسیب مجدد زانو و مدت زمان بازتوانی فوتبالیستهای مرد ارتباط وجود دارد.
4- بین میزان آسیب مجدد مچ پا و سابقه ورزشی فوتبالیستهای مرد ارتباط وجود دارد.
5- بین میزان آسیب مجدد مچ پا و زمان بازگشت به ورزش فوتبالیستهای مرد ارتباط وجود دارد.
6- بین میزان آسیب مجدد مچ پا و مدت زمان بازتوانی فوتبالیستهای مرد ارتباط وجود دارد.
1-5- محدوده تحقیق
– تحقیق محدود به آسیب مجدد دراندام تحتانی فوتبالیستهای مرد در سال 1390-1391در استانهای تهران ،اصفهان ،یزد، فارس و کرمان بود.
– نمونههای تحقیق در رده سنی جوانان، امید و بزرگسالان بودند.
1-6- محدودیتهای تحقیق
– نمونههای تحقیق از لحاظ سطح بازی یکسان نبودند.
– نمونههای تحقیق از لحاظ سطح آمادگی جسمانی متفاوت بودند.
– نمونههای تحقیق دارای برنامههای بازتوانی متفاوت بودند.
– نمونههای تحقیق دارای برنامه تمرینی متفاوتی بودند.
روانشناسی ورزشی شاخهایی از علم ورزش است که در جستوجوی فراهم نمودن پاسخ به سوالات مختلف در زمینه های رفتار انسانی در حیطه ورزش است. از آنجایی که روانشناسی به مطالعه رفتار می پردازد، بالطبع موضوع روانشناسی ورزشی نیز مطالعات، حرکات و فعالیتهای ورزشی در تمام ابعاد، از فعالیت حرکتی یک کودک دبستانی تا مسابقات جهانی و المپیک میباشد. امروزه باتوجه به اینکه بسیاری ازفعالیتهای ورزشی به شکل گروهی صورت میگیرد، علوم مدیریت ورزشی و روانشناسی ورزش، جایگاه ویژهایی در موفقیت و عملکرد تیمهای ورزشی به خود اختصاص دادهاند زمانی که افرادبرای رسیدن به هدفی تلاش میکنند اغلب کسی بعنوان مدیر و رهبر مسئولیت گروهی را به عهده میگرد، این فرد باید مهارت ها و ویژگیهای لازم برای رهبری گروه را داشته باشد تا بتواند اعضای گروه را به سمت هدف مورد نظر هدایت کند (اچ مارک، 2001).
در ورزش این نقش به عهده مدیر است و اوست که کارهای رهبری ورزشکاران را برعهده دارد و نقش مهمی بر عملکرد و انسجام تیمی خواهد داشت. انجام موفقیت آمیز کار گروهی مستلزم وجود همبستگی در بین اعضای گروه است، در ورزش به ویژه ورزشهای گروهی مانند سایر گروه ها و سازمانها شرط لازم برای تحقق هدف مشترک داشتن وحدت وانسجام گروهی است که بیتردید مربی تیم که وظیفه رهبری ورزشکاران را برعهده دارد، در این زمینه نقش کلیدی دارد. تیمهای موفق ورزشی اغلب دارای صفتی برجسته هستند که آنها را از تیمهای ناموفق جدا میسازد و آن مدیریت و رهبری موثر فعال و شایسته است (ام لیث، 2001 ).
مربیان مایلاند فعال، سخت کوش و پر انرژی باشند و مسئولیتهای زیادی را بپذیرند، از این رو از آنان انتظار میرود که برنامه های ورزشی پیجیده را به شایستگی رهبری کنند و در محیطی با فشار بسیار بالا ورزشکارانی با شایستگیهای فنی تربیت کنند (لاوسن، 2002).
در مورد حرفهی مربیگری و ویژگیهای آن مطالب متنوع و گوناگونی توسط صاحب نظران ارائه شده و کتب مختلف روانشناسی نیز هر کدام بخشی را به بحث در بارهی این حرفه جذاب و دشوار اختصاص دادهاند. مارتنز در کتاب راهنمای مربیان میگوید مربیگری شغلی متفاوت با سایر شغلهای موجود در جامعه است و آن چه از مربی انتظار میرود این است که انسانهای نجیب و خوب به جامعه تحویل دهد. این حرفه، حرفهای توقع برانگیز و دشوار است و نیاز به مهارت های متفاوتی دارد. مربیگری یک حرفهی مددکارانه است و باید جنین باشد (ام لیث، 2001).
یک مربی در صورتی یک مدیرموثر و شایسته خواهد بود که مهارت لازم برای هدایت و رهبری ورزشکاران را داشته باشد. از جمله مهمترین مهارت های مورد نیاز برای یک مربی، رهبری است. برخی از وظایف مهم در حیطهی رهبری شامل ایجاد انگیزش، توسعه روابط موثر با ورزشکاران و ایجاد انسجام و هماهنگی است(ام لیث، 2001).
در زمینه رفتار مربیان در تیمهای ورزشی چلادورای (1990) مدل چند بعدی ورزش را اعلام نمود. طبق این مدل رفتار مربیان تحت سه عامل اصلی، ویژگیهای موفقیتی (مانند شرایط تیم)، ویژگی رهبر و ویژگی اعضا قرار دارد که در نهایت رفتار مربیان، موفقیت عملکرد، انسجام گروهی و رضایتمندی را تحت تاثیر قرار میدهد (حسینی کشتان، 1387).
انسجام تیمی شامل انسجام تکلیف و انسجام اجتماعی است. انسجام اجتماعی نشان میدهد که مقدار جاذبه درون فردی در میان اعضا به عنوان مثال تا چه حد است که گروه اجازه میدهد افراد به اهداف خود برسند. انسجام تکلیف همچنین شامل ارزیابی عملی از سطح تلاش ورزشکار و هماهنگی تیمی است که نشان میدهد تا چه حد هر تیم و اعضای آن به اهدافشان میرسند، مدل مفهومی ابتدایی از انسجام در تیمهای ورزشی به وسیله کارون (1982) ارائه شد این مدل مبتنی بر این فرض است هستند که عوامل بسیاری مربوط به انسجام گروهی و یا پیش بینی از آن وجود دارد، یکی از این عوامل رهبری است، بر اساس این مدل رفتار مربیان (آموزش و دستورالعمل، حمایت اجتماعی و بازخورد مثبت ) و تصمیمات مربی (دموکراتیک و استبدادی) روابط درون فردی بین مربی و بازیکنان (در واکنش به شرایطی است که تیم درآن تحت فشار است) نفوذ بر روی انسجام تیمهای ورزشی است. واقعیت این است که شیوه رهبری موثر است و ورزشکاران انسان هستند نه ماشین که در نتیجه تحت تاثیر رفتارها، ادراکها و تقسیمهای مربی خود قرار میگیرند کالیگو بر این عقیده است که هرکسی می تواند بیاموزد که چگونه تبدیل به یک رهبرموفق، به واسطه یادگیری رفتارهای تاثیر گذاری شود (جی. بی. ال، 1998).
باید بتواند رضایت ا فراد و یا بازیکنان در سطح ورزشی را به دست آورد، در حقیقت رهبری خوب و مناسب رشد فردی، انگیزه عملکرد و رضایت کاری افراد را ارتقا میبخشد. (چلادورای و کارون 1983)
روانشناسان ورزش معتقدند که تعیین هدف مشترک که بتواند تلاش های گروه را به سمت آن متمایز کند برای دستیابی به موفقیت جنبه حیاتی دارد. احساس با هم بودن یک ویژگی تیمی است که انسجام گروهی نامیده می شود. در ورزشهای گروهی که تیمها با یکدیگر کنش متقابل دارند موفقیت زمانی حاصل میشود که اعضای تیم به شیوه های موثر و هماهنگ با هم کار می کنند. اینجاست که نقش مربی به عنوان رهبر و هماهنگ کننده بیشتر مشخصخواهد شدو سبک رفتار رهبری وی درایجاد انسجام وانسجام تیمی نقش بسزایی دارد (طالب پور، 1385).
2.1. بیان مسئله
در دنیای پیشرفته امروزی هیچ ورزشکاری بدون داشتن یک مربی آگاه و مقتدر نمی تواند قلههای صعود را طی کند. رهبر ورزشی با توجه به نقشی که دارد، حلقهی اتصال موجود میان ورزشکاران و اهداف تیم میباشد. اهمیت نقش مربیان در ورزش و موقعیت ورزشکاران لزوم شناخت و بررسی سبک رهبری آنها را ضروری میسازد (احمدی، 1374).
رهبری در واقع عبارت است از عمل تاثیرگذاری بر فعالیتهای یک ورزشکار یا گروهی از آنها در وضعیتی معین به صورتی که از روی میل و علاقه برای هدفهای انفرادی و تیمی تلاش کنند. به بیان دیگر فرایند رهبری تابعی از مربی، ورزشکار و سایر متغیّرهای وضعیتی است (خلج، گیلدا، 1389).
حقیقتا در راستای موفقیت یک تیم ورزشی نمیتوان نقش مربی را به عنوان رهبر تیم نادیده انگاشت، این فرد باید دارای مهارت لازم برای رهبری، گروه باشد تا بتواند اعضای گروه را به سمت هدف مورد نظر هدایت کند. رهبری را در وسیع ترین مفهوم میتوان بدین صورت بیان کرد که فرایند رفتاری اثر گذار بر افراد و گروهها در جهت اهدافی معین است. در موفقیتهای ورزشی این نقش را مربی بر عهده دارد و اوست که کار هدایت و رهبری، بازیکنان را بر عهده میگیرد، و رهبری کارآمد وی نقش مهمی بر عملکرد گروه دارد (خلج، گیلدا، 1389).
به عقیده فراست مربیان، محور اصلی و رکن مهم تیمهای ورزشی هستند. در بین سه عامل مهم و تاثیر گذار در موفقیت تیمها یعنی ورزشکار، مربی و تماشاگر، مربی در نقش رهبر تیم به عنوان یک سازمان دهنده قوی و زیر بنای هر پیشرفت مطرح است. تجربیات گذشته نشان داده است. مربیگری رشته ایی متفاوت از سایر حوزه هاست ودرآن طیف وسیعی از مهارت ها مورد نیاز است (مرادی ، 1383).
پترون، آینسیسر و کاوس (2001) ارتباط بین ابعاد رفتارآمرانه وانسجام گروهی وموفقیت را در تیمهای فوتبال مردان و زنان دانشگاهی آمریکا بررسی کردند. نتایج نشان داد ورزشکاران در ردههای پایینتر منسجمترهستند همچنین بنابه یافته های این پژوهشگران انسجام گروهی با عملکردتیم ارتباط زیادی داشت، نتایج آنها در مورد ابعاد رفتار رهبری نشان داد بر خلاف انتظار، ورزشکاران رهبری مستبدانه را در مقایسه بارهبری دموکراتیک ترجیحمی دهند (خلج، گیلدا، 1389).
انسجام تیمی یا گروهی به عنوان یک موضوع روانشناسی اجتماعی عامل مهمی است، که تبدیل مجموعه ایی از افراد نامنظم به یک تیم است که نقش مهمی در تقویت عملکرد تیمی و احساس رضایت در میان اعضا را دارد، از نقطه نظر عملی و نظری بررسی بسیاری از مسائلی که با رفتار مربیان ارتباط دارد برای نفوذ در موفقیت تیم مهم است. یکی از این مسائل انسجام گروهی است. برخی از شواهد تجربی نشان میدهد که انسجام تیمی با رفتار مربیگری مرتبط است. سوال اصلی این است که آیا بین رفتار رهبری و میزان انسجام گروهی در ورزشکاران نوجوان ارتباط علّی وجود دارد؟
3.1. ضرورت و اهمیت تحقیق
با توجه به محور بودن نوجوانان در ورزش کشور و اهمیت تربیت و آموزش صحیح آنها به عنوان پایه اصلی ورزش کشور در جامعه کنونی و تغییر نگرش و تفکر صحیح آنهادر مورد رفتار مربیان وانسجام تیمی یک امر روشن و واضح است، و اگر بتوان میزان تاثیر متغیّرهای فوق که برتغییر نگرش و تفکر صحیح و موثر درآموزشگاه اعم از مدیر، مربی و اولیا میشود، استخراج کرد میتوان با بهره گرفتن از نقاط قوت آن و تقویت نقاط ضعف در جهت تربیت صحیح و اصولی که امری مهم و ضروری به نظر میرسد گام برداشت و اطلاعات صحیح در اختیار مسئولین امر از جمله مدیران و مربیان ورزش درآموزشگاه ها و خانوادهها و جامعه گذاشت. مربیان و ورزشکاران با گذشت زمان بیشتر به این حقیقت پی میبرند که در موفقیت ورزشی چیزی بیش از تمرین و پرداختن به بازی نقش دارد. عوامل محیطی و روانی – اجتماعی بر نتیجه نهایی مسابقه اثر میگذارد و گاهی اوقات نیز بسیار تعیین کننده هستند. اگر رفتار رهبری مربیان تیمهای ورزشی متناسب با شرایط ورزشکار وتیم باشد، مربی می تواند از بالاترین شرایط تیم و باشگاه استفاده نماید تا با غلبه بر متغیرهای مخل درونی و بیرونی، تیم را به سر منزل مقصود رهنمون سازد. از دیدگاه دیوید فرانسیس و دونالد یانگ یک تیم چیزی بیش از گروهی افراد است که یونیفرمهای یکسان میپوشند. به نظر آنها یک تیم شامل گروه فعالی از افراد است که برای رسیدن به هدفهای مشترکی متعهد شده اند، تا به خوبی با هم کار کنند و از این کار لذت ببرند و به نتایج مطلوبی نیز دست یابند. اما یک مربی باید بتواند مفهوم تیم و کار گروهی را گسترش دهد. پرداختن به این مسائل به مربیان کمک می کند تا تیمی منسجم و موفق در اختیار داشته باشند و مشکلات و مسائلی را که در راه رسیدن به اهداف گروهی با آنها مواجه میشوند از سر راه بردارند. در یک تیم ورزشکاران هر ساله میآیند و میروند و به طور پیوسته نیز ساختار و کیفیت تیمشان تغییر میکند. آنها با مدیریتها و مربیان تیمهای مخلف کار می کنند، یکی از دلایل احتمالی عملکرد متفاوت ورزشکاران در تیمهای مختلف ممکن است انسجام و وحدت گروهی تیم باشد. شاید به همین دلیل و به طور شگفت انگیزی یک تیم در یک سال موفق
عمل میکند در حالی که در سال بعد ناموفق میشود. حتی تیم هایی وجود دارند که با بازیکنانی توانمند نمی توانند عملکردی در سطح بالا داشته باشند در حالی که تیم دیگری با بازیکنان متوسط ناشناخته بر حریفان پیروز میشوند و نتایج قابل قبولی میگیرد، انسجام، یکی از فاکتورهایی است که بر عملکرد گروهی تاثیر میگذارد.
فعالیت ورزشی فرد تحت تاثیر عوامل روانی وفیزیکی زیادی قرار دارد. شناخت چنین عواملی برای مربیگری و آموزش مهارت های ورزشی بسیار تعیین کننده است. بدون شک برخورداری از مهارت های رهبری از ویژگیهای برجسته یک مربی موثر و مفید است و چنانچه اتخاذ سبکهای رهبری از سوی مربیان با عملکردهای مختلف بازیکنان سازگار باشد، یقینا باعث برانگیختن و موفقیت ورزشکاران خواهد شد، بسیاری از فعالیتهای ورزشی در شکل گروهی صورت میگیرد. هنگامی که بازیکنان برای نتیجه به واکنش متقابل میپردازند باید علاوه بر به حد مطلوب رساندن اجرای فرد به نیروها و فرایندهای درونی و عوامل اثر گذار بر عملکرد گروهی آنان نیز توجه شود(جکسون، راجر، 1382).
با توجه به این که امروزه بسیاری از فعالیتهای ورزشی به شکل گروهی صورت میگیرد علوم مدیریت ورزشی و روانشناسی ورزش جایگاه ویژهای در موفقیت و عملکرد تیمهای ورزشی به خود اختصاص داده اند اگررفتار رهبری مربی متناسب با شرایط ورزشکار و تیم باشد مربی میتواند از بالاترین ظرفیت تیم و باشگاه استفاده کند و با غلبه بر مخلهای درونی و بیرونی تیم را به سر منزل مقصود برساند (الوانی، 1385).
وقتی ساختار خاص یک ورزش، هماهنگی در اعمال متقابل بازیکنان را میطلبد مجموع توانایی های فردی بازیکنان، بازدهی واقعی تیم را به نحو مطلوبی پیش بینی نخواهد کرد.
ماهیت ورزش هایی مانند فوتبال، والیبال، بستکبال به گونه ای است که لازم است بازیکنان از انسجام بیش تری برخوردار باشند (محمد پناهی، 1387).
انسجام یکی از فاکتورهایی است که بر عملکرد گروهی تاثیر میگذارد. روشی که مربیان به واسطهآن انسجامگروهی را ارتقا میدهند، تاثیرزیادی برموفقیتتیمها دارد. (اسپینک، کی، اس، 2005)
هم چنین آگاهی مربیان از رضایتمندی بازیکنان در تیم می تواند باعث روشن شدن یکی از ابعاد روان شناسی و مدیریتی تیم شده و در نتیجه در راستای موفقیت و تحقق اهداف تیم استفاده به جا از آن شود. تحقیقات محدودی برای تعیین ارتباط بین رفتارهای مربیگری و انسجام همهی بازیکنان درایران صورت گرفته است. و به طور گسترده این رفتارها، با بازیکنان، مورد توجه اندک قرار گرفته اند، بنابراین نیاز به تحقیق در این زمینه احساس می شود. این تحقیق با تدوین اهداف و فرضیه های زیر به بررسی ارتباط علّی بین انسجام گروهی و رفتار رهبری ورزشکاران نوجوان خواهد پرداخت. لذا این تحقیق انجام شد تا در مورد ارتباط انسجام گروهی و رفتار رهبری در ورزشکاران نوجوان رهنمود هایی ارائه داده است و ارتباط علی بین انسجام گروهی و رفتار رهبری ورزشکاران نوجوان را تعیین نماید.
4.1. اهداف تحقیق
1.4.1. هدف کلی
تعیین بررسی ارتباط علی رفتار رهبری و انسجام گروهی در ورزشکاران نوجوان
2.4.1. اهداف اختصاصی
1 ـ تعیین میزان ویژگیهای دموگرافیگ شرکت کنندگان
2 ـ تعیین میزان متغیرهای مربوط به انسجام گروهی
3 ـ تعیین میزان متغیرهای مربوط به رفتار رهبری
5.1. فرضیه های اصلی
1 ـ ارتباط علی بین رفتار امرانه و میزان انسجام گروهی در ورزشکاران نوجوان وجود دارد.
2 ـ ارتباطعلی بینرفتاردمکراتیکومیزانانسجام گروهی در ورزشکاران نوجوان وجود دارد.
3 ـ ارتباط علی بین رفتار بازخورد مثبت و میزان انسجام گروهی در ورزشکاران نوجوان وجود دارد.
4 ـ ارتباط علی بین رفتار آموزش و تمرین و میزان انسجام گروهی در ورزشکاران نوجوان وجود دارد.
5 ـ ارتباط علی بین رفتار حمایت اجتماعی و میزان انسجام گروهی در ورزشکاران نوجوان وجود دارد.
6.1. روش تحقیق
این پژوهش از نوع تحقیقات علّی است که به صورت میدانی اجرا می شود، به این دلیل که پژوهش در پی بررسی و مطالعه رابطه بین رفتارهای رهبری با انسجام تیمی ورزشکاران نوجوان است و با توجه به انکه هدف از این پژوهش دستیابی به اصول و قواعدی است که در موقعیتهای واقعی و عملی به کار برده می شود این پژوهش از نوع تحقیقات کاربردی است.
7.1. جامعه آماری و حجم آن
جامعه آماری این پژوهش شامل کلیه ورزشکاران نوجوان پسر استان قم در سال 92 ـ 91 است. با توجه به روش شناسی مورد مطالعه در تحقیق 250 دانش آموز به صورت تصادفی در دسترس مورد بررسی قرار خواهند گرفت.
8.1. ابزار اندازه گیری
1.8.1. پرسشنامه محیط گروهی در ورزش
هدف: اندازه گیری میزان انسجام گروهی در تیمهای ورزشی پرسشنامه محیط گروهی در سال 1985 توسط کارون، ویدمایر و براولی بر اساس مدل مفهومی کارون (1982) برای اندازه گیری میزان انسجام گروهی در تیمهای ورزشی تهیه شده است که در قالب 18 سئوال، انسجام گروهی را در 4 بعد اندازه گیری می کند.
انسجام تکلیف فردی: به احساسات فرد از تعهد شخصی نسبت به خود و انجام تکلیف و دست یابی به هدفهای گروهی گفته می شود.
انسجام اجتماعی فردی: به احساس فرد از تعهد شخصی نسبت به کنشهای متقابل اجتماعی با گروه گفته می شود.
انسجام تکلیف گروهی: به احساسات فرد از نزدیکی و تعهد اعضای تیم نسبت به تکلیف گروهی گفته می شود.
انسجام اجتماعی گروهی: به احساسات فرد از نزدیکی و تعهد اعضای تیم نسبت به گروه به عنوان یک واحد اجتماعی گفته می شود.
پاسخها بر اساس مقیاس 9 ارزشی لیکرت از کاملا موافقم (9) تا کاملا مخالفم (1) ارزش گذازی میشوند.
2.8.1. پرسشنامه مقیاس رهبری در ورزش
هدف: بررسی و مطالعه سبک رهبری مربیان در موقعتهای ورزشی
پرسشنامه مقیاس رهبری در ورزش، در سال 1680 توسط چلادوری و صالح بر اساس مدل چند بعدی رهبری در ورزش (چلادوری و صالح 1978) برای بررسی و مطالعه سبک رهبری مربیان در موقعیتهای ورزشی تهیه شده است. این ابزار در قالب 40 سئوال، سبک رهبری مربیان در 5 بعد رفتاری ارزیابی میکرد.
رفتار آموزش وتمرین: رفتارمربی به منظور بهبودعمل کردورزشکاران باتاکیدبرتمرین سخت و شدید، آموزش مهارت ها، تکنیکها و تاکتیکها سئوالهای 13 ـ 1 این بعد را میسنجند.
رفتار آمرانه: رفتار مربی با ویژگی تصمیم گیری مستقل و اعمال قدرت شخصی سئوالهای 18 ـ 14 این بعد را اندازه گیری می کند.
رفتار دموکراتیک: رفتاری که مربی به ورزشکاران اجازه بیشتری در تصمیم گیری برای اهداف تیم، روشهای تمرین و به کارگیری تاکتیکها و استراتژی های بازی میدهد سئوالهای 27 ـ 19 این بعد را میسنجد.
رفتار حمایت اجتماعی: رفتار مربی با ویژگی نگران بودن دو مورد رفاه و آسایش تک تک ورزشکاران، ایجاد جو گروهی مثبت و روابط گرم بین اعضای تیم سئوالهای 35 ـ 28 این بعد را اندازه گیری می کند.
رفتار باز خورد مثبت: رفتاری که مربی ورزشکاران را به واسطه عمل کرد خوب مورد تشویق و تمرین و پاداش قرار میدهد سئوالهای 40 ـ 36 این بعد را میسنجد.
پاسخها بر اساس مقیاس 5 ارزشی لیکرت، هرگز (1)، به ندرت (2)، گاهگاهی (3)، اغلب (4) و همیشه (5) ارزش گذاری میشوند.
مطالعه رفتار افراد در محیطهای کاری از دیر باز مورد توجه اندیشمندان علوم مدیریت بوده است و با ظهور رشته رفتار سازمانی در سال های نخست دهه 1960 در این امر جدیت بیشتری به عمل آمد. به عبارت دیگر، نیروی انسانی مهمترین سرمایه سازمانهاست و هر چه این سرمایه کیفیت مطلوب تری داشته باشد، احتمال موفقیت، بقا و ارتقای سازمان بیشتر خواهد شد. از این رو باید در مورد بهبود کیفی نیروی انسانی سعی فراوان کرد، زیرا این اقدام هم به نفع سازمان و هم به نفع افراد است. بسیاری از مطالعات صورت گرفته سعی در تقسیم بندی رفتار ها و علل بروز آن ها داشته اند. مباحثی نظیر؛ ادراک، انگیزش، نگرش های شغلی و… از جمله مواردی هستند که به بررسی ریشه بسیاری از رفتار های آدمی در محیط کار میپردازند. اما بحثی که در دو دهه اخیر مطرح شدهاست و علاوه بر رفتارشناسان، توجه روانشناسان و جامعهشناسان را نیز به خود جلب نموده است، رفتار شهروندی سازمانی نام دارد. رفتار شهروندی سازمانی، رفتاری اختیاری و فراوظیفه ای است که در افزایش عملکرد اثربخش سازمان موثر است و به طور مستقیم یا غیر مستقیم بوسیله سیستم پاداش رسمی سازمان سازماندهی نمی شود. با توجه به اینکه افزایش اثربخشی همواره یکی از مسائل و دغدغههای مدیران است، شناخت رفتار شهروندی سازمانی و عوامل موثر بر آن می تواند گام موثر و مفیدی در این مسیر به شمار آید . (مارکوزی، 2005: 12).
در این راستا، تحقیقات زیادی در جستجوی یافتن پاسخ بدین پرسش که چه عواملی می تواند در ایجاد و حفظ چنین رفتارهایی موثر واقع شوند، به عمل آمده است و محققان زیادی پیشزمینه ها و پیامدهای رفتار شهروندی سازمانی را مورد بررسی قرار داده اند. این تحقیقات نشان داد که عوامل زیادی نظیر نگرشها، رضایت شغلی، حمایت سازمانی، عدالت سازمانی، اعتماد بین فردی و قرارداد روانشناختی و… می توانند به عنوان پیشزمینه های(پیشگویی کنندگان) رفتار شهروندی مطرح شوند.
اما از میان متغیر های یاد شده، تعهد سازمانی به عنوان متغیر تاثیرگذار بر بروز رفتارشهروندی، اخیراً مورد توجه محققین قرار گرفته است (بولینو، 2002: 505).
به طور کلی، تعهدسازمانی، سازه ای است که تعاریف متفاوتی از آن ارائه شده است. به عنوان نمونه مارو(1999) بیش از 25 مفهوم مرتبط با تعهد سازمانی را مشخص کرد. پورتر و همکاران (1974)، تعهد را بدین صورت تعریف کردند: میزانی که یک فرد، خود را متعلق به سازمانی میداند و خود را با آن تعیین هویت می کند آن ها از انگیزش، تشخیص ارزش های سازمان و میزان تمایل کارکنان به عضویت در سازمان، برای سنجش و اندازه گیری آن استفاده کردند (پورتر، 1974: 604).
1-2-بیان مسئله
همزمان با پایان یافتن دوران سلطه اندیشه های کلاسیک و ابزارانگارانه در مدیریت، توجه به انسان و ابعاد وجودی او در مدیریت بیشتر شد و در نتیجه تحقیقات مربوط به رفتار سازمانی عمق بیشتری یافت و قلمرویی با عنوان “اخلاق کاری”در بین بسیاری از اندیشمندان مطرح شد. اخلاق کاری دارای وجوه و جلوه های متعددی است که یکی از ابعاد عملی آن “تعهد” نام دارد. این مفهوم که در جریان شناخت و درگیرشدن افراد با سازمان تجلی می یابد، در دهه گذشته جایگاه مهمی را در تحقیقات مربوط به رفتار سازمانی به خود اختصاص داده است. ارزش و اهمیت این مفهوم تا حدی است که استاو درباره آن می گوید: ارزش و اهمیت تعهد سازمانی، باید به عنوان یک ساخت مجزا و مستقل از سایر مفاهیم روانشناختی (نظیر انگیزش، در گیری شغلی یا سایر گرایش های رفتاری دیگر ) به اثبات برسد
(خاکی، 1376: 158).
تعهد سازمانی فرایندی مستمر است که از طریق آن کارکنان سازمان به اهداف و ارزشهای سازمان معتقد شده و برای رسیدن به آنها تلاش میکنند. همچنین تعهد سازمانی سه عامل را شامل میشود. الف : اعتقاد قوی به اهداف و ارزشهای سازمان
ب : تمایل به تلاش و فداکاری برای سازمان
ج: خواست قوی و عمیق برای ادامه عضویت در سازمان.
تعهد سازمانی به عنوان یک نگرش و طرز تلقی کاری قادر است اطلاعات مفیدی جهت برنامهریزی، سازماندهی، افزایش کارآیی، عملکرد بالا، کاهش غیبت و تاخیر در اختیار مدیران قرار دهد (حبیبی، 1386: 12).
آن دسته از سازمان هایی که به اهمیت نقش منابع انسانی در بهبود بهرهوری پی برده اند، ارزش نیروی کار متعهد و در صحنه را می دانند، بنابراین منابع مهم و انرژی های فراوانی از مدیریت را صرف ایجاد محیطی می کنند که کارکنان بتوانند با حداکثر توان خود، در بهبود عملکرد سهیم باشند.رشد و توسعه سازمانها، بدون توجه به رکن اساسی نیروی انسانی امکان پذیر نمی باشد .همه سازمانها به عامل نیروی انسانی به عنوان عامل کلیدی توجه مینمایند. مدیران سازمان تلاش می کنند که در منابع انسانی خود چنان انگیزه ای ایجاد نمایند، تا ضمن احساس سربلندی و خشنودی از کارکنان در سازمان، نهایت توان، مهارت و دانش تخصصی خود را برای دستیابی به هدفهای سازمان به کار گیرند (دولان شولر ، 1384: 395).
درک فرایند ایجاد تعهد برای سازمان و جامعه مفید است زیرا، موجب ابداع کارکنان، ماندگاری بیشتر در مؤسسه و قدرت رقابت زیادتر مؤسسه شده و در عین حال جامعه نیز از بهره وری بیشتر سازمان ها و کیفیت بهتر محصولات بهره مند می شود (توکلی و همکاران، 1388: 106).
سازمانها از طریق دو شیوه می توانند تعهد سازمانی کارمندانشان را افزایش دهند. ابتدا سازمان ها میتوانند درک کارمندان را از عضویت سازمانی افزایش دهند، دوم این که سازمان ها می توانند به کارمندان نشان دهند که آنان مورد تو جه کارفرمایند و کارفرما برای آن ان ارزش قائل است و این هم از لحاظ نظری و هم عملی مهم است. از لحاظ نظری به این دلیل که بحث راجع به چنین موضوعی به بازیابی نتایج تحقیقات گذشته کمک می کند و از لحاظ عملی نیز از آن جهت اهمیت دارد که سازمان ها در سال های اخیر در گیر پیدا کردن راه های مؤثر برای افزایش تعهد سازمانی هستند. از جمله مداخلاتی که به نظر می رسد در افزایش تعهد سازمانی مؤثر است آموزش رفتار شهروندی سازمانی است (روزی، 2004: 122).
ارگان (1988) رفتار شهروندی سازمانی را این گونه تعریف کرد: رفتارهای داوطلبانه و اختیاری مرتبط با کار که در حیطه وظایف شغلی رسمی کارمند قرار نمی گیرند و در مجموع عملکرد سازمان را بهبود می بخشند (پادساکوف و همکاران، 2006: 520).
مورمن و بلیک لی (1995) ضمن تایید آثار مثبت رفتار شهروندی سازمانی اعتقاد داشتند که مشکل مدیران فراهم سازی زمینه بروز چنین رفتارهایی در سازمان است چرا که این رفتارها داوطلبانه اند و در قراردادهای کار و سیستم ارزیابی عملکرد رسمی سازمان قرار نمی گیرند. این رفتارها با وجود اینکه در ارزیابی های سنتی عملکرد شغلی به طور ناقص اندازه گیری میشدند و یا حتی گاهی اوقات مورد غفلت قرار میگرفتند، اما در بهبود اثربخشی سازمانی مؤثر بودند (بینستوک و همکاران، 2003: 361).
نظر به اهمیت موضوع تحقیق از آنجا که تاکنون تحقیقی در زمینه تاثیر تعهد سازمانی بر رفتار شهروندی سازمانی کارکنان در سازمان های متولی و سیاست گذار در ورزش، انجام نگرفته در این پژوهش به بررسی و تحلیل ارتباط بین تعهد سازمانی به عنوان متغیر مستقل و رفتار شهروندی سازمانی کارکنان اداره کل ورزش و جوانان استان چهارمحال و بختیاری به عنوان متغیر وابسته در سال 1391 پرداخته
شده است و رهنمودهای کاربردی برای دست اندرکاران این سازمان ارائه گردیده است.
1-3-اهمیت و ضرورت تحقیق
با در نظر گرفتن چنین ویژگی هایی می توان موارد ذیل را بیانگر اهمیت تحقیق دانست:
1-ایجاد شرایط سازمانی لازم برای بروز رفتارهای شهروندی سازمانی کارکنان که از اهمیت ویزه ای برخوردار است.
2-از نظر بسیاری پژوهشگران، رفتار شهروندی سازمانی بر بیشتر جنبه های بنیادی عملکرد سازمانی تاثیر دارد که مطالعه آنها می تواند راهکارهای لازم برای رشد وتعالی سازمان فراهم نماید..
اگر رفتار شهروندی سازمانی را بعنوان عاملی ضروری در عملکرد سازمانی بدانیم، در این صورت باید مدیریت شود و برای مدیریت آن نیاز به درک و شناختی روشن از آن می باشد. بنابراین تحقیق حاضر می تواند پشتوانه ای ارزنده برای درک رفتار شهروندی سازمانی و متعاقب آن مدیریت صحیح جهت بهبود محیطی مناسب در اداره کل ورزش و جوانان استان باشد. اگر سازمانی نتواند تعهد لازم جهت انجام امور را در کارکنان خود بوجود آورد در نتیجه میزان کارایی کارکنان پایین آمده و بهره وری را دچار مشکل خواهد نمود دراین صورت ممکن است با عدم رضایت مشتریان روبه رو شده و سازمان مجبور به باز خرید، اخراج و یا به هر صورت ممکن پایان دادن به خدمت کارکنان شود درنتیجه همین افراد وارد بازار آزاد شده و چون کارایی لازم را ندارند به جمع بیکاران و یا شاغلین کاذب اضافه شوند.
حفظ و نیل به اهداف سازمانی به طوری که کارکنان متعهد همه حواس خود را به چیزی معطوف
می کنند که از همه مهمتر بوده و سازمان را هر چه زودتر به اهداف خود نزدیک می کند. در صورت انجام این تحقیق اداره کل ورزش و جوانان استان می توانند با توجه به تعهد سازمانی ورفتار شهروندی سازمانی مناسب ورزشکاران را جهت رقابتهای استانی و ملی آماده کرده آنها با به میادین مبارزات قهرمانی بالاتر سوق دهند. حتی به فعالیتهای فراتر مرزهای جغرافیایی کشور. مدیران با پویایی و تحرک بیشتر کارکنان را جهت دستیابی به مهارت های ویژه در یادگیری و تطبیق به منظور نیل به مزیتهای رقابتی پایدار رهنمون سازند.
1-4-اهداف تحقیق
الف: هدف اصلی
بررسی و تعیین میزان تعهد سازمانی و رفتار های شهروندی سازمانی کارکنان اداره کل ورزش و جوانان استان چهارمحال و بختیاری و ارتباط این متغیر ها با یکدیگر.
ب: اهداف کاربردی
1-تعیین رابطه بین تعهد سازمانی کارکنان اداره کل ورزش و جوانان استان با ابعاد مختلف رفتارهای شهروندی سازمانی.
2- تعبین رابطه بین تعهد عاطفی کارکنان اداره کل ورزش و جوانان استان چهارمحال وبختیاری با ابعاد مختلف رفتار های شهروندی سازمانی .
3- تعیین رابطه بین تعهد هنجاری کارکنان اداره کل ورزش و جوانان استان چهارمحال وبختیاری با ابعاد مختلف شهروندی سازمانی.
4- تعیین رابطه بین تعهد مستمر کارکنان اداره کل ورزش و جوانان استان چهارمحال وبختیاری با ابعاد مختلف رفتار های شهروندی سازمانی.
1-5- سوالات و فرضیات تحقیق
1-5-1-سوالات تحقیق
1-مهمترین ابعاد رفتار شهروندی سازمانی در کارکنان اداره کل ورزش و جوانان استان کدامند؟
2-میزان تعهد سازمانی و ابعاد آن در کارکنان اداره کل ورزش و جوانان استان چقدر است؟
1-5-2-فرضیات تحقیق
الف: فرضیات اصلی
بین تعهد سازمانی با رفتارهای شهروندی سازمانی کارکنان اداره کل ورزش و جوانان استان چهارمحال و بختیاری رابطه وجود دارد
ب: فرضیات فرعی
1-بین تعهد سازمانی کارکنان اداره کل ورزش و جوانان استان چهارمحال و بختیاری با ابعاد مختلف رفتار های شهروندی سازمانی آنان رابطه وجود دارد.
2-بین تعهد عاطفی کارکنان اداره کل ورزش و جوانان استان چهارمحال وبختیاری با ابعاد مختلف رفتار های شهروندی سازمانی آنان رابطه وجود دارد.
3- بین تعهد هنجاری کارکنان اداره کل ورزش و جوانان استان چهارمحال وبختیاری با ابعاد مختلف رفتار های شهروندی سازمانی آنان رابطه وجود دارد.
4- بین تعهد مستمر کارکنان اداره کل ورزش و جوانان استان چهارمحال وبختیاری با ابعاد مختلف رفتار های شهروندی سازمانی آنان رابطه وجود دارد.
1-6- تعاریف واژه ها و اصطلاحات
الف: تعاریف مفهومی
1-تعهد سازمانی: به طور کلی، تعهدسازمانی، سازه ای است که تعاریف متفاوتی از آن ارائه شده است. به عنوان نمونه مارو(1999) بیش از 25 مفهوم مرتبط با تعهد سازمانی را مشخص کرد. پورتر و همکاران (1974)، تعهد را بدین صورت تعریف کردند: میزانی که یک فرد، خود را متعلق به سازمانی میداند و خود را با آن تعیین هویت می کند آن ها از انگیزش، تشخیص ارزش های سازمان و میزان تمایل کارکنان به عضویت در سازمان، برای سنجش و اندازه گیری آن استفاده کردند (پورتر، 1974: 604).
2-رفتار شهروندی سازمانی: اورگان رفتار شهروندی سازمانی را بهعنوان رفتار های فردی و اختیاری میداند که به صورت مستقیم و آشکار بهوسیله سیستم رسمی پاداش سازمان تعریف نشده اند و در مجموع کارآیی سازمان را افزایش میدهند. اختیاری بدین معنا که این رفتار جزء شرح وظایف شغلی و یا رفتارهای نقشی نیست و در تعهد استخدامی کارمندان قرار نگرفته است و کوتاهی در آن هیچگونه تنبیهی را بهدنبال ندارد (پادساکوف و همکاران، 2006: 520).
ب: تعاریف عملیاتی
رفتار شهروندی سازمانی با بهره گرفتن از پرسشنامه 24 سئوالی پادساکف، مکنزی، مورمن و فتر که1990 درسال ساخته شده و پنج بعد نوع دوستی 4سئوال(21،22،23،24). وظیفه شناسی 5سئوال(1،2،3،4،5).ادب ومهربانی5سئوال (15،16،17،18،19،).جوانمردی5سئوال(6،7،8،9،10) و فضیلت مدنی4 سئوال(11،12،13،14)که با یک طیف لیکرت 5 گزینه ای از کاملا مخلفم تا کاملا موافقم (از 1 تا 7 )نمره وجمعا 168 نمره را به خود اختصاص می دهد سنجیده می شود.
تعهد سازمانی عبارت است از میانگین نمرات بدست آمده از پرسشنامه تعهد سازمانی مربوط به استیرز و پروتر.دارای 22 سئوال که سئوالات 3 و 7 و 9 و 11 و 12 و 15 به طور معکوس امتیازبندی می گردند. حداقل امتیاز ممکن برای این پرسشنامه 15 و حداکثر امتیاز 110 می باشد. امتیاز بالاتر بیانگر تعهد بالاتر فرد نسبت به سازمان است. این پرسشنامه توسط موادی، استیرز و پورترتهیه گردیده است (مقیمی ،1389).
1-7- قلمرو تحقیق
1-7-1- قلمرو موضوعی تحقیق
در این تحقیق، بررسی رابطه بین تعهد سازمانی با رفتارهای شهروندی سازمانی، به عنوان قلمرو موضوعی انتخاب شده است.
1-7-2- قلمرو مکانی تحقیق
قلمرو مکانی این تحقیق شامل اداره کل ورزش و جوانان استان چهار محال و بختیاری می باشد.
1-7-3- قلمرو زمانی تحقیق
این تحقیق فاصله زمانی نیمه دوم سال 1391 تا پایان نیمه اول1392 را به عنوان قلمرو زمانی مورد بررسی قرار می دهد.