پرولاکتین یک هورمون پپتیدی مترشحه از هیپوفیز میباشد که شامل 300 عمل بیولوژیکی متفاوت است. عملکردهای بیولوژیک آن شامل: تولیدمثل، رشد و نمو، هومئوستاز، سوخت و ساز بدن و تنظیم ایمنی و رفتار است(1, 2). همچنین نشان داده شده است که در سیستم عصبی مرکزی پرولاکتین اثرات مستقیم بر تکثیر آستروسیتها(3) یا سلولهای عصبی(4) دارد. در همین راستا شینگو و همکاران نشان دادند که پرولاکتین نروژنز را در ناحیه فوق بطنی در زمان بارداری افزایش میدهد، همچنین در موشهایی که ژن پرولاکتین آنها خاموش شده بود نروژنز در این ناحیه دچار اختلال شده بود که حاکی از نقش پرولاکتین در نروژنز مغز است. با توجه به این یافتهها، میتوان چنین احتمال داد که افزایش ترشح پرولاکتین در سایر شرایط همانند فعالیتبدنی ممکن است با افزایش نروژنز همراه باشد(5).در خصوص پاسخ پرولاکتین به مداخلههای مختلف فعالیت ورزشی (6)، به نظر میرسد که تمرین بیهوازی (با شدت بالا) و هوازی (طولانی مدت) افزایش پرولاکتین را تحریک میکند درحالیکه متعاقب حضور در تمرینات قدرتی چنین پاسخی گزارش نشده است(5). از طرفی بالاترین میزان غلظت پرولاکتین در شدیدترین فعالیتهای ورزشی گزارش شده است(7). به همین دلیل شدت بعنوان یک ضرورت برای افزایش پرولاکتین مورد بررسی قرار گرفته است(8).زیرا هیچ افزایشی در غلظت پرولاکتین بعد از فعالیت کوتاه مدت در50 درصد حداکثر اکسیژن مصرفی و 65 درصد حداکثر اکسیژن مصرفی (9) گزارش نشده است. فعالیت اجراشده در شدتهای بالاتر از 70 درصد حداکثر اکسیژن مصرفی افزایش پرولاکتین را بعد از 30 دقیقه در مردان تقویت کرده است(10). از طرف دیگر از بررسی نتایج چنین بر میآید که برای ترشح پرولاکتین در حین فعالیت، زمان و شدت از اهمیت یکسانی برخوردارند. فعالیت با شدت پایین معمولاً به زمانی بیش از 60 دقیقه برای افزایش معنادار در غلظت پرولاکتین نیاز دارد(11).
از طرفی در مورد تأثیرات تمرینات طولانیمدت بر پرولاکتین نیز مطالعات بسیاری انجام شده است که نتایج متناقضی را در این مطالعات نشان دادهاند(5) که به نظر می رسد به نوع و شدت تمرین وابسته بوده است. در خصوص افزایش فشار بیولوژیکی تمرین بر متغیرهای فیزیولوژیکی روشهای مختلفی مورد استفاده قرار گرفته است و در همین راستا تمرین انسدادی که دارای قدمتی در حدود 40 سال میباشد، بعنوان یک مدل تمرینی خاص مورد توجه قرار گرفته است. این عمل سبب ایجاد یک حوضچه خونی موقت در عضو مورد تمرین شده و به دنبال آن تجمع مواد متابولیکی به ویژه اسیدلاکتیک به طور موضعی در عضو افزایش مییابد. براثرشرایط ایسکمی ایجادشده، پاسخهای هورمونی و سازگاریهای عضلانی را سبب میشود. لذا در این پژوهش اثرات حاد و مزمن و سازگاری در پاسخ فعالیت رکاب زدن همراه و بدون محدودیت جریان خون بر روی غلظت پلاسمایی هورمون پرولاکتین مورد بررسی قرار گرفت.
فعالیت ورزشی هوازی و بیهوازی بصورت حاد میتواند باعث افزایش غلظت پرولاکتین خون شود(5). پرولاکتین بعنوان یک هورمون پپتیدی عملکردهای بیولوژیکی مختلفی از جمله اثرات مستقیم بر تکثیر آستروسیتها(3) یا سلولهای عصبی(4) و بنابراین نوروژنز برعهده دارد. بنابراین میتوان چنین احتمال داد که افزایش ترشح پرولاکتین در شرایط دیگر (فعالیت ورزشی) ممکن است با افزایش نروژنز همراه باشد(5). محرکهای داخلی و خارجی که باعث افزایش پرولاکتین میشوند بر روی نرون های عصبی هیپوتالاموس که محرک و بازدارنده پرولاکتین هستند تاثیر گذارند. عوامل بازدارنده (PIF) و عوامل تحریککننده (PRF) پرولاکتین از سلولهای عصبی هیپوتالاموس به هیپوفیز قدامی ترشح میشوند که میزان ترشح پرولاکتین را توسط سلولهای لاکتوتروف تنظیم میکنند. همچنین دوپامین به عنوان اصلیترین بازدارنده پرولاکتین است(12). بنابراین مکانیسمهای تحریکی برای پرولاکتین در نتیجه مهار فعالیت دوپامین و یا افزایش فعالیت محرکهای خود پرولاکتین است(1, 12). پرولاکتین همچنین در مکانهای خارج هیپوفیزی نیز تولید میشود، جایی که به وسیله عوامل موضعی تنظیمشده و بنابراین میتواند در یک روش مستقیم به عنوان عوامل رشدی، انتقالدهنده عصبی، تنظیمکننده ایمنی به روش آتوکرین یا پاراکرین عمل کند(1, 12). محرک آزادکننده پرولاکتین شامل کودک شیرخوار، نور، شنوایی، بویایی و استرس میباشد. پرولاکتین همچنین به شدت در پاسخ به فعالیت بدنی و بطور متوسط متعاقب فعالیت جنسی نیز افزایش مییابد(13, 14).
آثار فعالیت ورزشی بر روی پرولاکتین احتمالاً بوسیله آزاد شدن PRFs و از طرفی بازداری از رهایی PIFs تسهیل میشود. بنابراین PRFs در طول فعالیت بدنی اثرات مهارکنندگی دوپامین را از بین میبرند(5). تغییر چندین PRFs (AVP و…) بعد از فعالیت ورزشی برای تأیید هایپرپرولاکتینمیا در طی فعالیت ورزشی پیشنهادشدهاند. علاوه بر این تغییرات PRL به غلظت لاکتات، دما، اسمولالیته و حجم خون نسبت داده شده است. در خصوص نروترنسمیترها نیز مسیرهای دوپامینرژیک،PRL را مهار میکنند درحالیکه مسیرهای سروتونرژیک، PRL را تحریک میکنند(12, 15). همچنین هستههای پارا ونتریکولار هیپوتالاموس یک نقش اساسی در میانجیگری تولید 5-هیدروکسی تریپتوفان(5-HT) برای ترشح پرولاکتین بازی میکند(16).
مداخلات تمرینی مختلفی برای پاسخهای پرولاکتین به فعالیت ورزشی استفاده شده است. به نظر میرسد که تمرین بیهوازی (با شدت بالا) و هوازی (طولانی مدت) افزایش پرولاکتین را تحریک میکند درحالیکه در تمرینات قدرتی چنین پاسخی گزارش نشده است(5). به همین دلیل بالاترین میزان غلظت پرولاکتین در شدیدترین فعالیتهای ورزشی گزارش شده است(7). فعالیت با شدت پایین معمولاً به زمانی بیش از 60 دقیقه برای افزایش معنادار در غلظت پرولاکتین نیاز دارد(5). مطالعهای که توسط استرادر و همکارانش انجام شد نشان داد که غلظت پلاسمائی پرولاکتین در فعالیت 60 دقیقهای با شدت 75 درصد حداکثر اکسیژن مصرفی یا در یک غلظت لاکتات تقریباً 2 میلیمول بر لیتر افزایش میابد(11). در همین راستا تاناکا و همکاران یک افزایش معنادار (تقریباً سه تا چهار برابر) در سطح پرولاکتین بعد از یک دوی ماراتن را نشان دادند(17).
از طرفی در مورد تأثیرات تمرینات مزمن بر پرولاکتین نیز مطالعات بسیاری انجام شده است که نتایج متناقضی را در این مطالعات نشان دادهاند(5). به طور ویژه در یک مطالعه مقطعی اسمالریدج و همکاران، نشان دادند که پاسخ پرولاکتین پلاسما بعد از مداخله هورمون آزادکننده تریپتوفان(TRH) در مردان تمرین کرده استقامتی پیادهروی (تعداد : 22 نفر، حداکثر اکسیژن مصرفی: 45 میلیلیتر به ازای هر کیلوگرم وزن بدن) و دوندگان ماراتون)تعداد : 18 نفر، حداکثر اکسیژن مصرفی: 3/60 میلیلیتر به ازای هر کیلوگرم وزن بدن) در مقایسه با مردان بی تمرین گروه کنترل (تعداد : 20 نفر، حداکثر اکسیژن مصرفی: 5/38 میلیلیتر به ازای هر کیلوگرم وزن بدن) بیشتر بود، این نتایج نشان داد که ترشح پرولاکتین به سطح تمرین حساس است(18). در مقابل این نتایج مطالعه بوسیله استرادر و همکاران نشان داد که پاسخ حاد دوچرخهسواری به مدت 30 دقیقه با شدت متوسط بین آزمودنیهای بی تمرین و مسن تمرین کرده تفاوتی وجود ندارد. همچنین، غلظت پلاسمایی هورمون و پاسخ به تحریک TRH تفاوتی بین گروهها نداشت لذا پیشنهاد میشود که تنظیم پرولاکتین توسط تمرین استقامتی تغییر نمیکند (9). از طرف دیگر، جک من و همکاران پرولاکتین را بعنوان یک هورمون نشانگر عملکرد 5-HT بعد از تجویز خوراکی دوز حاد آگونیست 5-HT بررسی کردند که یک اوج غلظت پرولاکتین پایین تر و نیز انتشار کلی پایین تر در ورزشکاران استقامتی نسبت به آزمودنیهای بی تمرین نشان دادند. در مجموع پیشنهادشده که این پاسخ نرواندوکراین پایین تر به خاطر یک تنظیم کاهشی در عملکرد گیرندههای مرکزی 5-HT باشد(19).
با این حال مطالعات نشان دادهاند که تمرین حاد(20) و مزمن(21) قدرتی تاثیر معناداری بر سطوح پایه PRL ندارد. برای مثال هیکسون و همکاران گزارش کردند که سطوح پایه PRL پلاسما در مردان و زنان بعد از 9 هفته تمرین قدرتی تغییری نداشته است(22).
از طرف دیگر مشخص شده است که نور، صدا، استرس، در دسترس بودن اکسیژن میتواند بر روی PIF و PRF در ترشح PRL تاثیر گذار باشد(2, 23). بهعنوان مثال، مشاهدهشده که در آزمونهای فزاینده هنگام قرارگیری در شرایط هایپوکسی حاد یک مانع برای ترشح پرولاکتین وجود دارد(24) درحالیکه هنگام فعالیت تحت شرایط نورموکسی افزایش در غلظت پرولاکتین بدون محدودیت بوده است(23). بنابراین یک ارتباط بین فشار اکسیژن و افزایش پرولاکتین در ورزش وجود دارد(23, 24). علاوه براین مطالعاتی نیز نشان دادهاند که افزایش غلظت پرولاکتین رابطه مستقیمی با درجه حرارت دارد(25).
از طرفی در مورد فواید تمرینات انسدادی چنین بیان شده است که یک تمرین با شدت 30 تا 50 درصد از یک تکرار بیشینه تحت شرایط انسداد عروقی یا شرایط ایسکمیک میتواند جایگزین تمرینی با شدت 70 تا 85 درصد یک تکرار بیشینه بدون انسداد باشد. انسداد عروقی از این طریق سبب ایجاد یک حوضچه خونی موقت در عضو مورد تمرین شده وهمان طور که بیانشده به دنبال آن تجمع مواد متابولیکی به ویژه اسیدلاکتیک به طور موضعی در عضو افزایش مییابد و براثرشرایط ایسکمی ایجادشده، پاسخهای هورمونی و سازگاریهای عضلانی را سبب میشود. از طرفی دیگر در مطالعهای لوگر و همکاران نشان دادند که میزان لاکتات در گردش خون بر ترشح پرولاکتین تاثیر ویژهای دارد ولی مکانیسم دقیق آن کاملاً مشخص نیست(10). بنابراین به نظر میرسد افزایش فشار عضلانی از طریق انسداد عروق آن بتواند با تولید لاکتات بیشتر باعث ترشح بیشتر پرولاکتین در سطح پاسخ و سازگاری شود ، اما این موضوع تاکنون مورد بررسی قرار نگرفته است. لذا در این مطالعه پژوهشگر برآن شده است تا اثرات حاد ، مزمن و سازگاری در پاسخ فعالیت هوازی رکاب زدن زیربیشینه همراه با محدودیت جریان خون را برروی سطوح پلاسمایی هورمون پرولاکتین مورد مطالعه قرار دهد و درصدد است به سوالات زیر پاسخ دهد:
1-آیا یک جلسه فعالیت رکاب زدن زیربیشینه همراه با محدودیت جریان خون پا نسبت به فعالیت معمولی رکاب زدن زیربیشینه تأثیربیشتری بر سطح سرمی پرولاکتین دارد؟
2- آیا 3 هفته فعالیت رکاب زدن زیربیشینه همراه با محدودیت جریان خون پا نسبت به فعالیت معمولی رکاب زدن زیربیشینه تأثیر بیشتری بر سطح سرمی پرولاکتین دارد؟
پرولاکتین بعنوان یک هورمون پپتیدی عملکردهای بیولوژیکی مختلفی برعهده دارد که از آن جمله میتوان به: تولیدمثل، رشد و نمو، هومئوستاز، سوخت و ساز بدن و تنظیم ایمنی و رفتار اشاره داشت(1, 2). مطالعات اخیر در تنظیم نروژنز نشان میدهد که پرولاکتین ممکن است یک عامل مربوط به نروپلاستیسیتی در بزرگسالان باشد(5). در سیستم عصبی مرکزی، نشان داده شده است که پرولاکتین دارای اثرات مستقیم بر تکثیر آستروسیت ها(3) یا سلولهای عصبی(4) میباشد. شینگو و همکاران نشان دادند که پرولاکتین نروژنز را در ناحیه فوق بطنی در زمان بارداری افزایش میدهد(4)، همچنین در موشهایی که ژن پرولاکتین آنها خاموش شده بود نروژنز در این ناحیه دچار اختلال شده بود که حاکی از نقش پرولاکتین در نروژنز در مغز است. با توجه به این یافتهها، پیشنهاد میشود که افزایش ترشح پرولاکتین در شرایط دیگر (فعالیت ورزشی) ممکن است با افزایش نروژنز همراه باشد(5). پرولاکتین ناشی از ورزش همچنین ممکن است بعنوان یک استراتژی درمانی برای تحریک نروژنز ذاتی در نظر گرفته شود، بعنوان مثال افزایش نروژنز واکنشی ناحیه فوق بطنی در یک مدل از جوندگان که بوسیله ایسکمی سلولهای عصبی را از دست داده بودند نشان داده شد(26).
تاکنون تحقیقات زیادی به اثرات تمرین انسدادی بر پاسخهای هورمونی و سازگاریهای عضلانی پرداختهاند و تأثیر این نوع تمرین بر روی هورمون پرولاکتین مورد توجه قرار نگرفته است. ازطرفی مشخص شده است که معمولا افراد جامعه به دلیل مشغلههای زندگی فرصت کافی را برای انجام فعالیتهای مداوم هوازی با زمانهای به نسبت طولانی ندارند .همچنین ازآنجایی که تمرین انسدادی فواید منحصر به فردی در زمینه بالینی هم دارد،زیرا با شدت ومدت کمتر و متناسب با فعالیتهای روزانه سازگاریهای تمرینی مثبتی ایجاد میکند(27). بنابراین نتایج این مطالعه میتواند برای افراد غیرورزشکاری که در انجام تمرینات هوازی با مدت زمان نسبتا طولانی محدودیت دارند و یاتمایل ندارند فشار بالایی رامتحمل شوند مورد استفاده قرار گیرد از طرفی دیگر مشخصشده در شرایط هایپوکسی و ایسکمی غلظت پرولاکتین خون کاهش مییابد(28)، و همچنین میزان لاکتات در گردش خون بر ترشح پرولاکتین تأثیر ویژهای دارد ، بنابراین به نظر میرسد افزایش فشار عضلانی از طریق انسداد عروق آن بایک مدت زمان وحتی شدت کمتر بتواند با تولید لاکتات بیشتر باعث ترشح بیشتر پرولاکتین در سطح پاسخ و سازگاری شود و هایپوکسی و ایسکمی ایجادشده در تمرینات انسدادی پاسخی متفاوت داشته باشد، لذا مطالعۀ حاضرمهم و ضروری به نظررسید.
اثر حاد و مزمن فعالیت رکاب زدن همراه و بدون انسداد عروق بر غلظت پلاسمایی پرولاکتین مردان سالم
1- تعیین اثر یک جلسه فعالیت رکاب زدن همراه و بدون انسداد عروقی پا بر سطح پلاسمایی پرولاکتین
2- تعیین اثر سه هفته فعالیت رکاب زدن همراه و بدون انسداد عروقی پا بر سطح پلاسمایی پرولاکتین
3- تعیین اثر سه هفته فعالیت رکاب زدن همراه و بدون انسداد عروقی پا بر پاسخ پرولاکتین پلاسمایی
فعالیت حاد و مزمن رکاب زدن همراه با انسداد عروقی پا در مقایسه با فعالیت رکاب زدن بدون انسداد عروق باعث افزایش بیشتری در سطوح پلاسمایی پرولاکتین در مردان سالم میشود.
1-یک جلسه فعالیت رکاب زدن همراه با انسداد عروقی پا نسبت به تمرین رکاب زدن معمولی تأثیر بیشتری بر سطح پلاسمایی پرولاکتین دارد.
2-سه هفته فعالیت رکاب زدن همراه با انسداد عروقی پا نسبت به تمرین رکاب زدن معمولی تأثیر بیشتری بر سطح پلاسمایی پرولاکتین دارد.
3- سه هفته فعالیت رکاب زدن همراه با انسداد عروقی پا نسبت به تمرین رکاب زدن معمولی تأثیر بیشتری بر پاسخ پرولاکتین پلاسمایی به یک جلسه فعالیت دارد.
[1] . Astrocytes
[2] . Shingo et al
[3] . Prolactin Inhibiting Factors(PIF)
[4] . Prolactin Releasing Factors(PRF)
[5].Arginine VasoPressin(AVP)
[6].Prolactin(PRL)
[7].5- Hydroxy-Tryptophan(5-HT)
[8].Struder et al
[9].Tanaka et al
[10]. Smallridge et al
[11] .Thyrotrophin-Releasing Hormone(TRH)
[12] . Jakeman et al
[13] . Hickson et al
[14] . Luger et al
با توجه به محرک های بسیار زیادی که هر یک از ما همواره با آنها مواجه می شویم، زندگی بدون توجه انتخابی قطعاً مشکل است. ورزش نیز از این قاعده مستثنا نیست. در حقیقت، عاملهای بسیار کمی را می توان یافت که در اجرای بهتر ورزش، مهم تر از توانایی تمرکز بر نشانه های مناسب، باشند. در محیط ورزشی، چه فرد در حال اجرا، چه در حال یادگیری باشد، توجه به مناسب ترین نشانه ها، متغیر مهمی به شمار می رود (نایدفر، 1976).
آن چه محققان رفتار حرکتی به دنبال آن هستند اجرای مطلوب و در نهایت یادگیری می باشد. اجرا همان رفتار قابل مشاهده می باشد و یادگیری، تغییر در قابلیت فرد برای اجرای یک مهارت که باید از پیشرفت نسبتاً پایدار در اجرا استنباط شود و در نتیجه ی تمرین یا تجربه به دست می آید (مگیل، 2011).
عوامل متعددی یادگیری در محیط تمرین را تحت تأثیر قرار می دهند. اساساً متغیرهای تأثیر گذار بر یادگیری مهارت های حرکتی به دو دسته تقسیم می شوند. دسته اول، متغیرهای اجرا (عملکرد) نام دارند. این دسته از متغیرها از اثرات آنی و موقتی برخوردارند که تنها در حضور متغیر مستقل وجود دارند و با حذف آن، اثرات این نوع متغیرهای عملکرد نیز از بین می رود. در مقابل آنها، متغیرهای یادگیری قرار دارند که اثراتشان بر روی عملکرد بعد از حذف متغیر مستقل نیز وجود دارد. در واقع آنها از اثرات نسبتاً دائمی در یادگیری تکلیف مورد نظر برخوردارند. با توجه به این که یکی از نتایج مهم تمرین، ایجاد قابلیت اجرایی نسبتاً پایدار یا یادگیری در فرد است، اساساً کشف شرایط تمرینی که توسعه تغییرات نسبتاً پایدار را به حداکثر برساند مورد توجه است (اشمیت، 1991). از جمله این شرایط تمرینی، نوع توجه می باشد. مگیل (2011) نیز بازخورد، تغییر پذیری تمرین و تداخل زمینه ای را از جمله عوامل مؤثر بر متفاوت بودن نتایج از یادگیری (یادداری و انتقال) می داند. در این راستا اثر کانون های توجهی به عنوان نوعی دستورالعمل آموزشی و بازخورد بر اجرا و یادگیری، برای محققان و مربیان ضروری می باشد. توجه فرایندی است که فرد از طریق آن از حواس خود برای ادراک دنیای خارج استفاده می کند و متمرکز ساختن توجه یعنی آگاه شدن از یک امر و صرف نظر کردن از سایر موارد است (موسوی و همکاران، 1382). در واقع توجه به عنوان یک پیش نیازی شناختی برای اجرای موفقیت آمیز در ورزش حیاتی است (شفیع نیا و همکاران، 1385). در فعالیت های ورزشی نیز دو بعد از کانون توجه، مهم تشخیص داده شده اند، پهنا (وسیع، باریک) و جهت (درونی، بیرونی). کانون توجه از بعد جهت که موضوع تحقیق است، می تواند نسبت به ورزشکار درونی یا بیرونی باشد. اگر توجه فراگیر روی یک موضوع ذهنی و در موقع اجرای مهارت روی حرکت های بدنش کانونی شود”توجه درونی” و اگر توجه او، روی یک هدف بیرونی و در موقع اجرای مهارت روی تأثیر حرکت در محیط کانونی شود”توجه بیرونی” نامیده می شود (نمازی زاده و همکاران، 1384).
در رابطه با مراحل یادگیری و دستورالعمل کانون توجه مناسب، دو فرضیه متفاوت بیان شده است: فرضیه عمل محدود شده بیان می کند که کانون توجه درونی در کلیه سطوح مهارت مشکل آفرین است و منجر به افت اجرا و یادگیری خواهد شد (ولف وهمکاران، 2001). ازسوی دیگر و طبق فرضیه عمل خودکاری مهارت ها، تنها زمانی که افراد به سطوح بالای مهارت ها راه یابند، کانون توجه درونی مشکل آفرین است و با فرایندهای پردازش خودکار تداخل پیدا می کند و کانون توجه درونی برای افراد مبتدی مناسب تر از کانون توجه بیرونی است (فورد، 2005). پژوهش هایی که در چند سال اخیر برای مقایسه دو نوع کانون توجه صورت گرفته اند، حاکی از این مطلب بودند، که برای یادگیری موفقیت آمیز لازم است که یادگیرنده نسبت به چیزی که انجام می دهد آگاه باشد ( ولف و همکاران، 1998) و با توجه به اینکه دستورالعمل کانون توجهی یکی از عوامل مؤثر بر یادگیری می باشد و بر اساس آنچه که در بالا گفته شد می توان گفت کانون توجه بیرونی مؤثرتر از درونی می باشد، با این حال برای درک بهتر اثر دستورالعمل کانون توجهی بر یک تکلیف، پژوهش حاضر به بررسی اثر این دستورالعمل بر یک تکلیف در دامنه کوچکی از زاویه که گویای دقت بالای آن می باشد به بحث پرداخته است.
1-2 تعریف مسئله و بیان سؤالهای اصلی تحقیق
توجه یک پیش نیاز اساسی برای اجرای موفقیت آمیز در ورزش است. پژوهشگران مشاهده کرده اند که اجرای ضعیف گروهی از ورزشکاران به دلیل نداشتن تمرکز و توجه کافی است. دونده دوی صد متری که در خط شروع به خاطر صدای تماشاگران گیج می شود یا بازیکن خط دفاع فوتبال که به خاطر پیچیدگی عملکرد حریف تمرکز خود را از دست می دهد همگی نمونه هایی از اجرای ناموفق ورزشکاران به دلیل عدم توجه است (سینگر، 2001). تقریباً هر کاری که انجام می دهیم، حداقل به مقداری توجه نیاز دارد. این امر، اجرای مهارت های حرکتی را نیز شامل می شود (ولف، 2009). این موضوع همواره یکی از موضوعات مهم مورد علاقه روانشناسان و محققین رفتار حرکتی بوده است. ویلیام جیمز(1890) که یکی از اولین و مشهورترین روانشناسان تجربی بوده، می نویسد: همه می دانند که توجه چیست. توجه به شکل روشن و واضح عبارتست از، تمرکز ذهن به یک چیز از بین چندین چیز ممکن و همزمان یا یک فکر از زنجیره ای افکار می باشد. کانونی بودن، تمرکز و هوشیاری جوهر اصلی آن را تشکیل می دهند. این تعریف شامل دو ویژگی مهم است، یکی محدودیت توجه و دیگری انتخابی بودن توجه می باشد. انتخابی بودند توجه در واقع جهت توجه را نشان می دهد. فرد با انتخابش می تواند توجه درونی (تمرکز در حرکات بدن) یا توجه بیرونی (تمرکز بر اثر حرکت) داشته باشد ( اشمیت و لی، 2008). زمان پاسخ، به عنوان یکی از پیامدهای اجرا ویادگیری، کل فاصله زمانی بین شروع حرکت تا پایان حرکت می باشد. نظریه های مسلط یادگیری سالمونی(1940)، اشمیت(1997) و اشمیت ولی(1994) بیان کردند، که یادگیری از طریق هدایت توجه یادگیرنده به حرکات بدنش، افزایش می یابد (استفاده از پردازش کنترل شده). این نظریه مخالف با چیزی است که ما پیشنهاد می کنیم، زیرا بر اساس یافته های تحقیقات بی شمار اخیر«بازخورد خلاصه» یا «بازخورد به روش حذفی» نسبت به اینکه بعد از هر کوششی بازخورد دهیم مؤثرتر است. دلیل برتری این گونه بیان شده است که تواتر زیاد بازخورد، از پردازش خودکار درونی جلوگیری می کند. یافته های اخیر با این عقیده که متمرکز شدن روی حرکات بدن (توجه درونی) برای یادگیری ضروری است در یک خط و یک ردیف قرار نمی گیرد و همچنین ولف و همکاران (2010) بیان کردندکه جهت دادن تمرکز به صورت درونی باعث اختلال در یادگیری و عملکرد می شود و این با پژوهشی که توسط دنی(2010) صورت گرفت تناقض دارد او نشان دادکه هیچ تفاوت معناداری بین تمرکز درونی و بیرونی در مهارت سرویس پرشی زنان والیبالیست دیده نشد و همچنین با نتایج لورنس و همکاران (2011) که اثر دستورالعمل های کانون توجه را بر روی افراد مبتدی که یک برنامه حرکات ژیمناستیک را انجام می دادند، را بررسی کردند.
ولف و همکاران (1998) بیان کردند که توجه درونی اجرا کننده را تشویق می کند که به صورت هوشیار توجه کند که این خود باعث تداخل این نتایج با یافته های نلان(2011) که نشان دادتوجه بیرونی نسبت به توجه درونی باعث می شود، فرد وضعیت نشستن بدون صندلی را در حالی که به دیوار تکیه داده است، برای مدت طولانی تری تحمل کند شد. نتایج تحقیقات لورنس و همکاران (2011) اثر دستورالعمل های توجه را بر دقت افراد مبتدی ژیمناستیک مورد بررسی قرار داد و به این نتیجه رسیدند که در مرحله اکتساب توجه درونی باعث بهبود شد درحالی که تمرکز بیرونی باعث افت حرکت شد و در مرحله یادداری و انتقال تفاوت معناداری ملاحظه نشد. با توجه به یافته های اخیر و تناقضاتی که وجود دارد و انجام تحقیق با دقت پایین، پژوهش حاضر قصد دارد، علاوه بر بررسی پیامد حرکت با بهره گرفتن از دوربین هایی با سرعت 50 فریم در ثانیه، فرایند حرکت را نیز مورد بررسی قرار دهد و همچنین بفهمد، آیا بین اثر دستورالعمل های کانون توجه درونی، بیرونی و خود انتخابی بر اجرا، یادداری و انتقال یک تکلیف ایستا تفاوت وجود دارد؟ بهترین نوع دستورالعمل (درونی، بیرونی وخود انتخابی) برای ورزشکاران مبتدی چه می باشد؟ نوع دستورالعملی (درونی، بیرونی و خودانتخابی) که بهتر است توسط کاردرمان ها و فیزیوتراپ ها برای درمان بیماران ارائه شود، چه می باشد؟
1-3 اهمیت و ضرورت انجام تحقیق
با ظهور رشته ی تحقیقاتی کانون توجهی در اواخر 1990، گابریل ولف و دیگران نشان دادند که کانون توجهی، بر عملکرد ویادگیری اثر معناداری می گذارد و همچنین این تحقیقات نشان دادند که کانون توجه بیرونی بهتر از درونی است و از طرفی بیش از یک دهه است که پژوهش ها اثر سودمندی این دستورالعمل ها را در مهارت های مختلف و اجرا کننده های مختلف مورد بررسی قرار دادند هر چند گام های بلندی در این زمینه برداشته شده است ولی باز هم اختلاف نظر وجود دارد. به طورکلی تحقیقاتی که بتوانند مربی ها را در راهنمایی کردن ورزشکاران در حرکات ایستا کمک کنند خیلی کم است به عنوان مثال ژیمناستیک مردان از آن دسته ورزش هایی می باشد که حرکات ایستا را در آن می توان به وفور دید. از یک طرف تحقیقاتی وجود دارد که بیان می کنند مربیان از دستورالعمل های کلامی که تمرکز فرد را به سمت درونی شدن جهت می دهد، استفاده می کنند (ولف و همکاران، 2000؛ پورتر و همکاران، 2010 ) و این خلاف اکثر پژوهش های گذشته است و از طرفی دیگر ویز و همکاران (2008) بیان کردند که این تمرکز ترجیحی فرد است که در مؤثر بودن هر کدام از دستورالعمل های توجهی نقش بازی می کند و تمرکز درونی لزوماً باعث کاهش در عملکرد نمی شود. یعنی اگر ما به افراد اجازه بدهیم که طبق را ه ترجیحی خود جلو روند، عزت نفس آنها افزایش می یابد بنابراین اجرا بهتر می شود. مطالعات نشان داده اند که بازخورد آموزشی مورد تقاضای یادگیرنده، نسبت به بازخورد آموزشی ارائه شده به صورت مکرر، مؤثرتر است (جانل، 1997)، این احتمال وجود دارد که مکانیزم های درگیر در فرایند بازخوردهای درخواستی مشابه با مکانیزم هایی باشد که در فرایند خود انتخابی درگیر می باشد. نلان
(2011) برای اولین بار اثر دستورالعمل های کانون توجهی درونی و بیرونی را بر یک تکلیف ایستا را مورد بررسی قرار داد اما گروه خود انتخابی را در تحقیق خود اعمال نکرده بود. لذا پژوهش حاضر می تواند نقطه شروعی در این زمینه باشد. محقق در این پژوهش به دنبال دو چیز می باشد، اول، روشن کردن بیشتر برخی از این تناقضات، دوم اینکه بحث کینماتیکی را در یک تکلیف ایستا مطرح کند چرا که اکثر پژوهش ها بر روی تکالیف پویا (دینامیک) صورت گرفته است تا از نتایج این یافته ها بتوان به فیزیوتراپ ها و همچنین مربیان ژیمناستیک پیشنهاد کرد که از چه نوع کانون توجهی برای تسهیل در امر آموزش به منظور یادگیری مطلوب، برنامه آموزشی خود استفاده کنند.
1-4 هدف ها
1-4-1 هدف کلی:
هدف کلی این تحقیق بررسی اثردستورالعمل های کانون های توجهی و خود انتخابی بر یادگیری کینماتیکی حرکت در یک تکلیف ایستا می باشد.
1-4-2 اهداف اختصاصی:
1-5 فرضیه ها
1-6 پیش فرض های تحقیق:
1- شرکت کنندگان درک کاملی از دستورالعمل های ارائه شده و نحوه ی اجرای مهارت داشته اند.
2- شرایط تمرین و آزمون برای تمام شرکت کننده ها یکسان بوده است.
3- شرکت کنندگان در پایان هر جلسه صادقانه به سوال”به چه چیز تمرکز می کردید”، جواب دادند.
1-7 قلمرو تحقیق
1- شرکت کنندگان دانشجویان پسر غیر تربیت بدنی بودند.
2- سن شرکت کنندگان در دامنه سنی 29-21 قرار داشت.
3- همه ی شرکت کنندگان از یک پارالل برای تمرین استفاده کردند.
1-8 محدودیت های تحقیق
1- عدم امکان کنترل حالات روانی و میزان انگیزه و علاقه شرکت کنندگان در هنگام شرکت در آزمون.
2- عدم امکان انجام آزمایش بر روی شرکت کنندگان به طور همزمان.
3- وجود تفاوت های فردی در بین شرکت کنندگان.
4- عدم کنترل بر تغذیه و فعالیت های فوق برنامه و آمادگی جسمانی شرکت کنندگان.
.Schmidt
6.Feedback
7.Retention
8.Translate
.William James
. ResponseTime
. Salmoni
. Schmidt & Lee
. Summary Feedback
. Denny
. Lawrence
. Porter
. Self Esteem
. Kinematical
و بیان مسئله
فوتبال، پرطرفدارترین ورزش دنیا است که توسط بسیاری از مردان، زنان، کودکان و بزرگسالان در سطوح مختلف رقابتی انجام میگیرد. در طول90 دقیقه بازی، بازیکنان نخبه حدود 10 کیلومتر با میانگین شدتی نزدیک به آستانه بیهوازی میدوند. در میان این فعالیتها، بازیکن به بسیاری از حرکات انفجاری از قبیل پرشها، شوت زدنها، تکلها، چرخشها، استارتها، تغییر موقعیت و از همه مهم تر فعالیتهایی که بازیکن به طور مستقیم درگیر بازی با توپ و رقابت برای تصاحب آن است، نیاز دارد. در فوتبال نیز همانند بسیاری از ورزشها آمادگی جسمانی نقش تعیینکننده و بسیار مهمی در اجرای بهینه دارد. برخورداری از آمادگی جسمانی مطلوب نیاز به برنامه تمرین صحیحی دارد که بتواند عواملی چون استقامت قلبی– تنفسی، استقامت عضلانی، قدرت، سرعت، توان انفجاری و انعطافپذیری ورزشکاران را بهبود بخشد. بنابراین، فوتبال، ورزشی است که نیازمند آمادگی هوازی و بی هوازی است.
کسب عنوان قهرمانی در عرصه رقابتهای جهانی اهمیت بیسابقهای یافته است و تلاش برای بهبود عملکرد ورزشکاران، دانشمندان علوم ورزشی را نیز به فعالیت در این حوزه واداشته و پژوهش در علوم ورزشی را فزونی بخشیده است. انتقال نتایج پژوهشها به مربیان و ورزشکاران که مصرف کنندگان این اطلاعات هستند، انتشار کتابها و انجام تحقیقات گوناگون را طلب می کند (11).
یکی از موضوعات مهم در تربیت بدنی که افکار متخصصین را در جهان به خود معطوف داشته است، نقش فعالیتها و برنامه های تدوین شده بدنی بر سیستمهای مختلف بدن میباشد و از آنجا که قدرت عضلانی به عنوان یکی از عوامل آمادگی جسمانی نقش مهمی در بهداشت و تندرستی بازی می کند، آشنایی با روشهای مختلف افزایش قدرت عضلانی موجب توسعه و گسترش تندرستی خواهد شد. با آنکه انسان طی گذشت هزاران سال دریافته است که انجام کارهای سخت و شدید، قدرت بدنی را افزایش میدهد، اما تنها در سالهای اخیر، آن هم به کمک مطالعات و تحقیقات علمی توانسته است بر مزایای انواع تمرینهای قدرتی پی ببرد (5).
در تلاش مربی برای پرورش ورزشکاران، تمرین قدرتی یکی از عوامل ضروری است. همه ورزشکارانی که به نوعی در ورزشهای رقابتی فعال هستند، از یک برنامه سالانه که آنها را به اوج عملکرد در زمان مسابقه یا مسابقههای اصلی برساند، پیروی می کنند. بنابراین در بین مجموعه عواملی که چارچوب فیزیولوژیکی برای رسیدن به اوج عملکرد را میسازند، تمرین قدرتی از عوامل کلیدی است (1).
تمرین قدرتی فعالیت بدنی است که منجر به افزایش قدرت عضلانی و تودههای عضلانی می شود. با این تعریف احتمالاً، افرادی که از تمرینهای قدرتی استفاده می کنند کمتر فقدان توده عضلانی، کاهش عملکرد و صدمات مربوطه را تجربه خواهند کرد (70و63).
در ارتباط با اجرای هر یک از ورزشها و برای رسیدن به آمادگی مطلوب، انجام تمرینات خاص ضرورت پیدا می کند. در علم فیزیک، توان عبارتست از: انجام کاری معین در واحد زمان. بهعبارتی توان، سرعت انجام کار است. طبق این تعریف، توان بیهوازی، توان عضلاتی حداکثر و توان انفجاری مفاهیم مشابهی از توان هستند. از آن جایی که در هر یک از رشتههای ورزشی به یکی از عوامل قدرت، استقامت، توان،
انعطاف پذیری، سرعت و یا تلفیقی از آنها نیاز دارند که بسته به نوع ورزش با یکدیگر تفاوت دارند. به همین دلیل برای اجرای حرکات، داشتن سرعت زیاد، توان و قدرت انفجاری مناسب از اصول مهم ضروری آمادگی جسمانی است. تمرینات پلایومتریک یکی از روشهای تمرینی مرسوم است که اهمیت زیادی در تقویت قدرت انفجاری با تلفیق مناسب سرعت و قدرت عضلانی دارد. یکی از بهترین شیوه های افزایش توان انفجاری در رشتههای سرعتی، تمرینهای پلایومتریک است (27). امروزه تبدیل شدن فوتبال به یک پدیده ورزشی، اجتماعی، سیاسی و اقتصادی، اهمیت خاصی به این رشته پرطرفدار بخشیده و آن را از سایر رشتههای ورزشی متمایز نموده است، بدون شک میتوان ادعا کرد که در اکثر کشورها، فوتبال ورزش اول و مورد علاقه اکثر جوانان است. از طرف دیگر، موفقیت و شکستهای فوتبال ملی کشور، می تواند در حالات روحی کل جامعه تاثیر گذار باشد. بنابراین اهمیت پرداختن به مقوله فوتبال از جنبه های مختلف علمی به خوبی احساس می شود (22).
همه ما میدانیم پیشرفت و نظمی که در فوتبال امروز جهان وجود دارد، تنها حاصل آموزش فوتبال به تنهایی نیست، بلکه یافته های پژوهشی علوم مختلف از جمله فیزیولوژی، تغذیه ورزشی، بیومکانیک، روانشناسی و حتی علوم نرم افزاری کمک شایانی به توسعه عملکردهای مختلف در این رشته ورزشی نموده اند (24). اگر چه، مسائل تکنیکی و تاکتیکی را میتوان با تکیه بر یافته ها و تجربیات دوران بازیگری و مربیگری به بازیکنان تعلیم داد، اما تعلیم موفقیتآمیز آمادگی جسمانی که عناصر تکنیکی و تاکتیکی بر پیکر آن استوار هستند بدون شک، نیازمند پشتوانه علمی تعلیم دهنده است (26).
هدف اصلی فرایند تمرین قطعاً افزایش عملکرد میباشد. این هدف برای ورزشکاران و مربیان بیشترین و بالاترین ارزش را دارد. با این حال رسیدن به آن آسان نیست. افزایش عملکرد در واقع فرایندی است که منجر به سازگاری می شود (104). در نتیجه تمرینهای بدنی سازگاریهای زیادی در دستگاه عصبی عضلانی رخ میدهد. میزان سازگاریها، بستگی به نوع برنامه تمرینی دارد (3). قدرت، توانایی لازم و ضروری برای اجرای بیشتر حرکات و فعالیتهای بدنی است. شالوده و اساس بیولوژیک قدرت، ساختمان عضلانی است که بزرگترین سیستم در بدن است. حدود 35 درصد وزن بدن زنان و 45 درصد وزن مردان از بافت عضلانی تشکیل شده است (17و 81).
در طی پنجاه سال گذشته تحقیقات انجام شده زیربنای علمی و محکمی در رابطه با تمرینهای مقاومتی و کاربرد آن در سلامتی و ورزش فراهم نموده است. یافته ها و پیشرفتهای گوناگون، در زمینه قدرت عضلانی، باعث تکمیل برنامه های تمرینی در رشتههای مختلف ورزشی شده است (2).
یافته ها و پیشرفتهای گوناگون، در زمینه قدرت عضلانی، باعث تکمیل برنامه های تمرینی در رشتههای مختلف ورزشی شده است. یافته های علمی مختلف که برخی از آنها گروه سنی دانش آموزی را بررسی می کند، بیانگر اثرات مثبت و مهم تمرینات مقاومتی در پیشرفت عملکرد ورزشی است و تمرین قدرتی پیشرونده، منجر به افزایش در قدرت حداکثر و توده عضلات تمرین کرده حتی در زنان و مردان مسنتر می شود (26و81 و60). تحقیقات داخلی حاکی از عدم قدرت و توان کافی در بالا تنه دانش آموزان مقاطع مختلف تحصیلی دارد. از جمله ایرجی (1387) در تحقیقی که بر روی پسران 17-9 ساله انجام داد، به این نتیجه رسید که میانگین کشش بارفیکس در تمام این گروههای سنی در مقایسه با همسالان خود در مدارس آمریکایی در سطح پایینتری قرار دارد (4).
انجمن ملی قدرت و آمادگی جسمانی ارتوپدی طب ورزشی آمریکا و آکادمی بیماریهای کودکان نشان دادهاند که دانش آموزان میتوانند از شرکت در یک برنامه تمرین مقاومتی که به طور صحیح برنامه ریزی شده بهره ببرند. مزایای استفاده از چنین برنامهای عبارت است از: افزایش قدرت عضلانی، توان و استقامت موضعی عضلات، کاهش صدمات در ورزشها و فعالیتهای تفریحی، افزایش عملکرد در ورزش و فعالیت های تفریحی، هایپرترفی عضلانی، افزایش انعطافپذیری، بهبود مطلوب ترکیب بدن، کاهش چربی خون، کاهش فشار خون و بهبود عملکرد قلبی تنفسی (1و49).
با توجه به اهمیت تمرینات مقاومتی و پلیومتریک در رشته ورزشی فوتبال و تاثیر فواید این نوع تمرینات بر آن شدیم تا، ببینیم آیا تاثیر این دو نوع شیوه تمرینی مقاومتی و پلیومتریک منتخب 4 هفتهای همراه با بازی فوتبال می تواند بر برخی از فاکتورهای عملکردی توان بی هوازی، هوازی و آمادگی عضلانی دانش آموزان پسر فوتبالیست 15 تا 17 سال تاثیرگذار باشد واینکه آیا ترکیب این نوع تمرینات با تمرینات فوتبالیستها مزیتی نسبت به اجرای صرفاً تمرین فوتبال در عملکرد آنها خواهد داشت یا نه؟
soccer
Plyometric
National Association of Orthopedic Sports Medicine and Physical Fitness America
Academy of Pediatrics
در آغاز قرن بیست و یکم قرار داریم، قرنی که در آن امید به زندگی برای جهانیان از مرز 66 سال عبور کرده است و هر سال 7/1% به جمعیت جهان افزوده میشود، ولی این افزایش برای جمعیت 65 سال و بالاتر 5/2% است. نیم قرن پیش، اغلب مردم قبل از 50 سالگی میمردند، در حالی که امروز اکثر مردم خصوصاً در کشورهای توسعه یافته بیش از 65 سال عمر میکنند(2). این فاصله ترکیبی سنی، جمعیت جهان را به سوی سالمند شدن سوق میدهد و پیشبینی میشود که ربع قرن دیگر 2/1 میلیارد نفر (حدود 14%) از ساکنان کره خاکی را افراد 60 سال و بالاتر تشکیل خواهند داد(5،19،62). ایران نیز از این تغییر جمعیتی بینصیب نمانده است. شاخصهای آماری نشان میدهند که روند پیر شدن جمعیت در کشور ما نیز آغاز شده است و پیشبینی میشود. که درفاصله 20 ساله ی 1375 تا 1359 به میانه سنی جمعیت کشور10 سال افزوده شود.
دستاوردهای توسعه مانند بهبود شرایط اقتصادی – اجتماعی، ارتقای وضعیت بهداشت، تغذیه، ورزش، مسکن و پیشرفت دانش و فنآوری پزشکی از عوامل عمده افزایش امید به زندگی به شمار میآیند. گرچه پدیده پیر شدن جمعیت از نتایج مثبت توسعه به شمار میآید، ولی اگر برای مواجهه با آن در جهانی توسعه یافته آماده نباشیم، عوارض و پیامدهای منفی بسیاری در پی خواهد داشت، از جمله آنکه سریعتر بودن رشد جمعیت سالمندان به کل جمعیت، منجر به کاهش نسبی جمعیت اقتصادی موالد و تغییر ضریب وابستگی اقتصادی میشود که در صورت عدم چارهاندیشی، خود میتواند مانعی برای توسعه اقتصادی باشد(2). اگر این واقعیت را در کنار آسیبپذیری بالای افراد سالمند در برابر بیماریهای جسمی و روان شناختی قرار دهیم به سهولت در مییابیم که هزینههای بهداشتی مربوط به سالمندان برای دولتها کمرشکن خواهد بود.
دیدگاه سنتی که بر عقاید متخصصین علوم بهداشتی مسلط بود،کاهش تحرک بدنی سالمندان و کاهش تعادل آنان را عوارض همراه و اجتناب ناپذیر روند طبیعی سالمندی می دانست و به همین علت توجه پیشگیرانه ای یه این مشکل مبذول نمیگردید.با این حال امروزه به تدریج مشخص شده که کاهش تعادل سالمندان نه به علت کهولت بلکه در پی آثار تجمعی تدریجی نواقص و ناتوانیهای متعدد که بسیاری از آنها قابل اصلاح هستند ،به وجود می آید. سالمندان امروز تفاوت بسیار زیادی با سالمندان دیروز دارند و معنای سالمندی نیز در جامعه علمی امروز با آنچه در قدیم میپنداشتند فاصله بسیار دارد. تصویری که شاید هنوز هم بسیاری از ما از فرد سالمند در ذهن داریم، موجودی فرتوت، ضعیف، بیمار و فاقد توانایی است که در زندگی انتظار چیزی جز مرگ را ندارد، در حالی که اغلب سالمندان امروز به برکت تحولات عمیق علمی، اجتماعی و اقتصادی، افرادی سالم، فعال و مشتاق مشارکت در امور خانواده و جامعه هستند، از این رو مراقبت از سالمندان و تشویق آنان برای زندگی سالمتر و راحتتر، بیشتر مورد توجه قرار گرفته است.
یکی از اهداف اصلی تربیت بدنی و علوم ورزشی فراهم نمودن شرایط مناسب برای استفاده از ابزار و امکانات حرکت و ورزش برای تحقق سلامت جامعه است. تربیتبدنی و ورزش وظیفه دارد برای تامین سلامت سالمندان تلاش نماید و با شناخت ویژگیهای سالمندی و شناسایی مشکلات و عوامل بازدارنده در تحقق سلامت سالمندان کوشش کرده و راهکارهایی را برای پیشگیری و به تاخیر انداختن بروز مشکلات ناشی از کم تحرکی ارائه دهد، تا بتواند فرد سالمند را برای داشتن یک زندگی سالم راهنمایی نماید.لذا نقش فعالیت بدنی و ورزش در افزایش کیفیت زندگی و سلامتی جسمی و روحی افراد سالمند غیر قابل انکار می باشد.
1-2 بیان مسئله
پدیده پیری جمعیت پدیدهای است که به علت بهبود شرایط اجتماعی و اقتصادی و کاهش میزان مرگ و میر و نیز افزایش میزان امید به
زندگی در کشورهای توسعه یافته صنعتی جهان وجود دارد، و این در حالی است که کشورهای در حال توسعه نیز به دلیل عوامل فوق، شاهد پیر شدن جمعیتهای خود هستند(11،49).
پیری بیماری نیست، فرایندی طبیعی، آرام پیشرونده و تدریجی است. پیری بیولوژیک از 30 سالگی شروع میشود و تا پیری فیزیولوژیک ادامه مییابد. هر یک از سیستمهای بدن به درجات مختلف پیر میشوند، که وابسته به متغیرهای گوناگونی است. مردم امروز طولانیتر زندگی میکنند اما تحت تاثیر بیماریهای مزمن به سر میبرند. یعنی در سالهای آخر عمر خود از سلامت کمتر و محدودیت بیشتری برخوردارند. این مسئله نیاز بیشتر سالمندان به مراقبت، درمان و پیشگیری از عوارض آن را به دنبال دارد. (34). به عنوان نمونه زمین خوردن و کاهش تحرک جسمانی از شایعترین و مهمترین مشکلات عملکردی در سالمندان میباشد، (7،89) که با افزایش سن و کاهش کنترل تعادل به وجود میآید. توانایی در کنترل وضعیت بدنی نقش مهمی را در ایمنی و سلامت فرد در طول فعالیت روزمره دارد، و تعادل و حفظ تعادل بدنی با کنترل وضعیتی نقش مستقیم داشته و کاهش تعادل در فرد خطر زمین خوردن و دیگر عواقب آن را افزایش میدهد. (86) حدود یک سوم تا نیمی از جمعیت بالای 65 سال حداقل سالی یکبار در اثر از دست دادن تعادل زمین میخورند. نزدیک 70% از مراجعهکنندگان مسن به اورژانس بیمارستانها در رابطه با زمین خوردن میباشد و 40% بیماریهای افراد مسن، از عواقب زمین خوردن آنها میباشد(79).فرد سالمند ممکن است به دنبال زمین خوردن حتی زمینگیر شود و در اکثر موارد، استقلال وی کاهش یابد. دو سوم از افرادی که دچار زمین خوردگی میشوند، دارای مشکلات تعادلی و وپوسچر میباشند. این افراد با وجود اینکه قادر به راه رفتن مستقل میباشند، اما در کنترل پوسچر دچار اختلاف هستند. تحقیقات نشان میدهد که بیشترین درصد زمین خوردگی در افراد سالمند به علت عکسالعملها و پاسخهای نامناسب نسبت به بهم خوردن تعادل در اثر عوامل خارجی میباشد. حدود 50% از زمین خوردگیها در اثر حرکت یا جابجایی سطح اتکا مانند سرخوردن و سکندری خوردن که معمولاً هنگام راه رفتن و در پی از دست دادن تعادل رخ میدهد بوجود میآید(40 ). امروزه مشخص شده است که زمین خوردن و کاهش تحرک سالمندان نه به علت کهولت بلکه در پی آثار تجمعی تدریجی نواقص و ناتوانیهای متعدد به وجود میآید. بسیاری از این نواقص قابل اصلاح هستند و شاید بتوان با اصلاح آنها از نرخ بالای زمین خوردن و کاهش تحرک و به دنبال آن از عوارض متعدد و معمولاً وخیم آنها کاست. با توجه به اهمیت تعادل و حفظ آن در سنین سالمندی، اصلاح دقیقتر از میزان نقش عوامل مختلف در ایجاد و حفظ آن و شناخت روش های دقیقتر ارزیابی تعادل و روش های موثر در بهبود تعادل در این گروه سنی جهت ارائه روشهای پیشگیری و درمانی مناسب، ضروری به نظر میرسد.
تحقیقات و پژوهشهای علمی زیادی پیشنهاد نمودهاند که تمرین و فعالیت ورزشی تاثیر فراوانی بر این اختلالات وابسته به سن دارند و میتواند خطر از دست دادن تعادل را بصورت معنیداری کاهش دهد. اگرچه سالمندان پرتحرک و فعال شاید قادر باشند خطر زمین خوردن را با نگهداری تعادلشان در فعالیتهای روزمره زندگی کاهش دهند، اما همچنان 60 تا 70 درصد افراد مسن زندگی روزمره را بدون هیچ فعالیت ورزشی میگذرانند و کمتر از 20 درصد آنان در برنامههای ورزشی مرتب و مناسب برای سلامتیشان شرکت میکنند(87). با توجه به اینکه در کشور ما تعداد سالمندان رو به افزایش است، بالتبع در چنین شرایطی نیاز به سلامتی سالمندان بیش از بیش احساس میشود و در صورتیکه به این مهم توجهات لازم را مبذول نداریم، اکثر سالمندان ما فرتوت و بیمار خواهند بود و لازم است هزینههای بسیار بالایی را برای درمان آنها در نظر بگیریم. بنابراین ضروری است که سالمندان را به داشتن زندگی سالم همراه با فعالیت بدنی تشویق نماییم. لذا تحقیق حاضر در نظر دارد به بررسی میزان تعادل در بین سالمندان مرد و زن فعال و غیرفعال پرداخته و همچنین به این سوال پاسخ گوید که سابقه ورزش در جوانی و فعالیت بدنی در دوران سالمندی چه مقدار بر روی تعادل افراد تاثیرگذار میباشد.
1-3 ضرورت و اهمیت تحقیق
یکی از مهمترین عوامل ضروری برای موفقیت در انجام فعالیتهای روزمره برای هر فرد سالمند، توانایی او در حفظ تعادل میباشد و درست به همین دلیل است که ارزیابی تعادل به عنوان یک جزء اساسی حرکت، در مورد بسیاری از مراجعین کلینیکهای فیزیوتراپی و یا سایر مراکزی که به بررسی و درمان اختلالات حرکتی میپردازند جزو اولین اقداماتی است که باید انجام شود(4).
زمین خوردن برای فرد سالمند فاجعه محسوب میشود و عواقب ناگواری را برای وی باقی میگذارد، زندگی سالمند در خطر میافتد و باعث کاهش استقلال و کاهش طول عمر وی میشود. برای کم کردن و حتی از بین بردن این خطر، شناخت عوامل موثر در افزایش تعادل، جهت ارائه روش های درمانی مناسب و جلوگیری از زمین خوردن ضروری است.در مجموع نقش فعالیت بدنی بر تعادل بصورت کلی مشخص است ولی نقش فعالیت بدنی در افراد با سابقه فعالیتهای مختلف هنوز شناخته شده نیست. با توجه به بررسیهای انجام شده تاکنون تحقیقی در زمینه تاثیر فعالیت ورزشی متداول سالمندان بر تعادل و همچنین نقش سابقه ورزشی سالمندان در دوران جوانی بر تعادل با بهره گرفتن از شاخص تعادل برگ انجام نگرفته است. لذا ضروری است با بررسی نقش فعالیت ورزشی بر روی تعادل، همچنین مطالعه تاثیر فعالیت ورزشی در جوانی بر روی تعادل سالمندان نقش مهمی را در تشویق سالمندان به ورزش و فعالیت ورزشی انجام داد.
1- 4 اهداف تحقیق
1- 4- 1 هدف کلی
هدف تحقیق حاضر عبارت است از تاثیر سابقه ورزش در دوران جوانی و فعالیت بدنی در سالمندی بر تعادل وضعیتی افراد سالمند.
1-4-2 اهداف اختصاصی
الف- تعیین میزان نمره تعادل سالمندانی که در دوران جوانی ورزش میکردهاند و هماکنون نیز ورزش میکنند.
ب- تعیین میزان نمره تعادل سالمندانی که در دوران جوانی ورزش میکردهاند ولی هماکنون ورزش نمیکنند.
ج- تعیین میزان نمره تعادل سالمندانی که در دوران جوانی ورزش نمیکردهاند و هماکنون نیز ورزش نمیکنند.
د- تعیین میزان نمره تعادل سالمندانی که در دوران جوانی ورزش نمیکردهاند ولی هماکنون ورزش میکنند.
– Posture
خود پنداره نقش تعیین کننده ای در تکامل شناختی و عاطفی فرد دارد. خود پنداره، مجموعه ی ویژگی هایی است که فرد برای توصیف خویش به کار می برد (1). خود پنداره دارای یک ساختار چند بعدی است که می توان آن را به دو سطح تحصیلی و غیر تحصیلی تقسیم کرد. خود پنداره تحصیلی مربوط به زمینه های تحصیلی مانند ریاضی و زبان انگلیسی می باشد. خود پنداره غیر تحصیلی به سطوح اجتماعی، عاطفی و بدنی تقسیم می شود که هر کدام به نوبه خود دارای زیر مجموعه هایی می باشند. به عنوان مثال خود پنداره بدنی یکی از ابعاد خود پنداره ی غیر تحصیلی، نگرش فرد را نسبت به ابعاد بدنی، توانایی ها و مهارت های بدنی خود نشان می دهد(15).
محققین علوم رفتاری معتقدند که خود پنداره بدنی، می تواند تحت تاثیر برنامه های مداخله ای چون ورزش، تمرین بدنی و برنامه های کاهش وزن قرار گیرد(2). کالوگیانیس (2006) در بررسی نقش ورزش و تربیت بدنی در توسعه خود پنداره به این نتایج دست یافت که تدریس مناسب خود پنداره می تواند به کودکان و نوجوانان در شکل دادن یک تصویر عینی از خود جسمانی شان و به دست آوردن عزت نفس بدنی مثبت کمک کند(39).
مدلی بر اساس ارزشهای جامعه ایران، توسط عبدالملکی (1389) ساختار یابی شده است که با مداخله در عناصر این رابطه از جمله ارتباط فعالیت بدنی با خودپنداره بدنی، میتوان اثر آن را بر خودپنداره بدنی مورد آزمایش قرار داد تا دستیابی به این مدل نظری را بصورت تجربی، مورد آزمایش قرار دهد(17).
بنابراین با توجه به نقش مهم بهبود خودپنداره بدنی بر سلامت جسمانی، روانی و اجتماعی، این تحقیق بر آن است تا اثر فعالیت بدنی، شامل تمرینات مقاومتی، تمرینات هوازی و ترکیبی را بر خودپنداره بدنی پسران نوجوان در ایران مورد آزمایش قرار دهد.
1- 2 بیان مسئله
شاولسون و همکارانش (1976) خودپنداره را به عنوان ادراک فرد از خود که از طریق تجربه و تفسیر او از محیطش شکل می گیرد، تعریف نموده اند. آنها خاطر نشان کردند که خودپنداره هم به عنوان یک نتیجه و هم به عنوان یک متغیر تعدیل کننده برای کمک به تبیین سایر نتایج نقش مهمی دارد. در این راستا شاولسون و همکاران (1976) یک الگوی چندگانه سلسله مراتبی از خودپنداره پیشنهاد کردهاند که در این الگو، خودپنداره به صورت یک سلسله مراتب است که در سطح یک خودپنداره کلی قرار دارد که مجموعه ای است از باورهایی که شخص در مورد خود دارد و تغییر آن نسبتا دشوار است. در سطح دوم دو قلمرو تحصیلی و غیر تحصیلی وجود دارد. خودپنداره تحصیلی یا علمی مربوط به زمینههای درسی میشود و خودپنداره غیر تحصیلی به صور احساسی، اجتماعی و بدنی تقسیم میشود(43). بر این اساس خودپنداره بدنی که در متون مختلف با واژههایی چون، ادراک بدنی، تصویر بدنی و مفهوم بدنی مترادف با هم به کار برده شده است، که بطور کلی، نگرش فرد نسبت به بدن خویش تعریف شده است (49).
مارش (1994) با اقتباس از مدل چند بعدی سلسله مراتبی که توسط وی و شاولسون ارائه شد، پرسشنامه خود توصیفی بدنی (PSDQ) را تدوین نموده و بخوبی نشان داد که خودپنداره بدنی نیز از ماهیت چند بعدی برخوردار است. این پرسشنامه شامل 70 سوال جهت اندازه گیری 9 مولفه خاص از خودپنداره بدنی (سلامتی، هماهنگی، فعالیت بدنی، چربی بدنی، شایستگی ورزشی، ظاهر و انعطاف پذیری) و دو مولفه خودپنداره بدنی کلی و عزت بدنی کلی است که مارش و ردماین (1994) بین خرده مقیاسهای پرسشنامه خود توصیفی بدنی (PSDQ) با عوامل آمادگی بدنی مشابه و همخوان، ارتباط بالایی را نشان دادند (43) این در حالسیت که مدلهای ارائه شده توسط شاولسون و همکاران (1976) و فاکس(1999) نتوانستند با ابزار مناسبی حیطههای علمی، اجتماعی و بدنی خودپنداره را از هم جدا نمایند (43و 33).
خودپنداره بدنی تحت تاثیر عوامل زیستی و محیطی مختلف مانند سن، جنسیت، ترکیب بدنی و فعالیت بدنی قرار میگیرد و در زمانهایی از زندگی دچار نوسان و تغییرات بیشتری میشود (1).
دوره نوجوانی زمان حساسی از لحاظ تغییرات رشدی در تمام حیطه های انسان می باشد که از نظر تحول خودپنداره یکی از بحرانی ترین دوره های زندگی است، به طوریکه خودپنداره بدنی از حالت خودپنداره کودکی به خودپنداره بزرگسالی تغییر می یابد(15).
مطابق با “مدل روانشناختی مشارکت ورزشی” شرکت در فعالیتهای بدنی سبب افزایش توانایی بدنی شده که دارای منافع روانی از جمله افزایش عزت نفس میشود. بدین صورت که عزت نفس تحت تاثیر تمرین و افزایش آمادگی، به میانجی گری ” بر آورد بدنی” (خود پنداره بدنی) قرار میگیرد. بنابراین افزایش آمادگی منجر به افزایش لیاقت بدنی ادراک شده و در نهایت افزایش خودپنداره به ویژه خودپنداره بدنی مرتبط با توانایی بدنی میشود (49)..
Multidimensional Hierarchical Model
Academic
Body Perception
Body Image
Body – Concept
Psychological Model for Physical Activity Participation