وبلاگ

توضیح وبلاگ من

پایان نامه تأثیر الیاف فولادی بر خصوصیات مکانیکی و عملکرد درمقابل حرارت و یخ­زدگی بتن سبک خودمتراکم


بتن به عنوان پر مصرف­ترین مصالح ساختمانی در تمامی دنیا شناخته می­ شود که استفاده از آن هم­چنان در حال افزایش است. با گسترش استفاده از بتن، اقتصاد و دوام و کیفیت آن اهمیت ویژه­ای می­یابد. در سازه­های بتنی برای رسیدن به مقاومت مورد نیاز و کاهش تخلخل و هوای درون بتن، همچنین حصول پایایی، بتن به روش­های مختلف لرزانده می­ شود. با استفاده روزافزون از بتن و کمبود کارگران ماهر ساختمانی و مشکلات عدیده در اجرا و متراکم سازی بتن، از جمله سروصدا و هزینه بالای امور اجرایی، بالأخص در موارد با تراکم بالای آرماتور، تراکم بتن به طور کامل و رضایت بخش صورت نگرفته و سبب ایجاد مشکلاتی در مقاومت­های مکانیکی بتن می­گردد. لذا ساخت بتنی بدون نیاز به امور اجرایی برای متراکم کردن، رویای تکنولوژیست­های بتن بوده تا بتوانند با بهره گرفتن از مواد افزودنی مختلف و تغییر در درصدهای مصالح به کار رفته، به این مهم دست یابند و با ایجاد بتن خودمتراکم این نقیصه را رفع کنند [1].
ایده بتن خود­متراکم اولین بار در سال 1986 در ژاپن توسط شخصی به نام Okamura مطرح گردید [2] و به تدریج از ژاپن به اروپا و سایر نقاط جهان توسعه یافت. برای بهبود کارایی بتن خودمتراکم، ناگزیر از فوق­روان­کننده­ها استفاده می­ شود. استفاده بیش از حد از مواد شیمیایی ­روان­کننده برای روانی بتن می ­تواند سبب ایجاد جداشدگی در ذرات بتن و عدم کارایی آن شود. استفاده از فوق­روان­کننده­ های نسل جدید و فیلر در بتن، ضمن ایجاد روانی لازم در بتن، از جداشدگی ذرات بتن جلوگیری کرده و بتنی کارا را به ارمغان می­آورد.
از سویی هزینه­ های بالای ساخت و ساز، به خصوص هزینه­ های تحمیل شده از سوی بار مرده، طراحان و مجریان را به فکر کاهش بار مرده به کار رفته در سازه­ها، به خصوص سازه­های مرتفع، و به تبع آن کاهش هزینه­ های ساخت و ساز انداخته است. ایجاد و استفاده از بتن سبک با بهره گرفتن از سنگ­دانه­ های سبک، راهی برای کاهش این بار مرده می­باشد که تلفیق این خاصیت با خاصیت خودتراکمی، سبب ایجاد بتن سبک خودمتراکم می­ شود. از مزایای استفاده از بتن خودمتراکم می­توان به موارد زیر اشاره کرد [3]:
1- افزایش سرعت اجرای سازه­های بتنی
2- اطمینان از تراکم کافی در مناطق با تراکم بالای آرماتور
3- کاهش آلودگی صوتی
4- بالا رفتن کیفیت محصول نهایی
5- صرفه­جویی اقتصادی ناشی از کاهش نیروی انسانی اجرایی و کاهش بار مرده سازه
علی­رغم تحقیقات انجام شده در مورد بتن خودمتراکم متأسفانه تاکنون استانداردی برای استفاده حداکثر از مزیت خودتراکمی بتن، تهیه نگردیده است [3]. هر چند در برخی مناطق جهان، آیین­نامه­ هایی برای استفاده از این نوع بتن وجود دارد که از جمله عبارتند از EFNAC در اروپا، AFGC در فرانسه  و NCS در نروژ. امروزه در بسیاری از پروژه­ های بزرگ دنیا از بتن SCC استفاده می­ شود. به همین سبب حصول اطمینان از مقاومت بالای این نوع بتن بسیار حائز اهمیت می­باشد. یکی از روش­های بالا بردن مقاومت بتن­های خودمتراکم، استفاده از مواد پوزولانی می­باشد. یکی از مواد پوزولانی مورد استفاده در بتن SCC غبار حاصل از دودکش­های کارخانجات تولید فروسیلیسیم، تحت عنوان میکروسیلیس می­باشد. استفاده از این غبار، علاوه بر جلوگیری از ورود این مواد مضر به محیط زیست، باعث افزایش چشمگیری در مقاومت­های مکانیکی بتن سخت شده و بهبود خواص بتن تازه، می­گردد [3]. خواص کاربردی میکروسیلیس در سال 1940 شناخته شد. اما به علت ایجاد چسبندگی بالای آن در بتن، و نیاز به افزایش چشمگیر آب در مخلوط بتن، استفاده از این محصول تا عرضه روان­کننده­ها و فوق­روان­کننده­ها به بازار، به تعویق افتاد [4].

پایان نامه

 

تحقیقات بسیاری توسط محققان پیرامون کاربرد و استفاده از میکروسیلیس در مخلوط بتن با سیمان صورت گرفته است که نتایج حاصله، این محصول را به عنوان یکی از بهترین مواد پوزولانی با خاصیت کاهش نفوذپذیری و افزایش دوام بتن، معرفی می­ کند. برای ساخت بتن خودمتراکم می­توان با بهره گرفتن از فوق­روان­کننده­ های نسل جدید ضمن به دست آوردن روانی زیاد از جداشدگی نیز جلوگیری نمود. برای این منظور با بهره گرفتن از مقادیر مناسبی از پودرها و پر کننده­ های معدنی می­توان لزجت را اصلاح و مخلوط بتن همگنی تهیه نمود.
دوام سازه­های بتنی شدیداً وابسته به نفوذپذیری لایه سطح بتن است. استفاده از مواد پرکننده ­ای که اثرات مثبتی در خصوصیات مکانیکی بتن دارند در کنار استفاده از الیاف و مواد معدنی که خصوصیات فیزیکی بتن SCC را بهبود بخشد ضروری می باشد [3]. نتایج آزمون­های آتش، تفاوت­های عمده­ای را در رفتار و مقاومت حرارتی، بین بتن خودمتراکم و بتن معمولی نشان می­دهد که نتیجه مقدار تراکم، درصد آب به سیمان، پودر­ها و مواد افزودنی در این بتن­ها می­باشد [5]. یکی از مهمترین معایب و نواقص بتن خودمتراکم، مقاومت کم آن در برابر آتش و حرارت می­باشد و از اینرو تحقیق و پژوهش در این زمینه، با توجه به نقش تعیین کننده این مقاومت در عملکرد سازه، امری ضروری بوده و استفاده از سنگ­دانه­ها و مواد پرکننده برای بهبود خواص حرارتی بتن  SCC امری مهم می­باشد.
یکی از دلایل مهم شکست اجزای بتنی در آتش پدیده پوسته شدن است. سه مکانسیم اصلی تنش­های حرارتی، فشار بخار و تغییرات ساختاری سنگدانه­ها را می­توان عوامل اصلی پدیده پوسته شدن نام برد. ساختار متراکم بتن­های SCC باعث می شود تا انتقال بخار و رطوبت در آن دشوارتر شود و فشار بخار بالایی در نزدیکی سطح بتن ایجاد شود و زمینه پوسته شدن فراهم ­گردد [6]. فشار گاز­های متصاعد شده از بتن، چه فشار بخار آب به علت نسبت بالای آب به مواد سیمانی و چه بخارهای متصاعد شده به علت تجزیه مواد و مصالح موجود در بتن، در هنگام آزمون آتش، سبب ایجاد فشارهای درونی در بتن می­ شود و این فشارها سبب جدا شدن قسمت خارجی بتن می­گردد که در اصطلاح پوسته­ای شدن می­باشد. استفاده از الیاف­های گوناگون با خصوصیات فیزیکی مختلف، و سنگدانه­ های متخلخل، یک راه حل مناسب و اساسی برای رفع این نقیصه مهم بتن SCC می­باشد تا در برابر آتش­سوزی و تنش­های حرارتی و فشار بخار آب، بتواند دوام کافی را از خود نشان دهد. در سال­های اخیر تحقیقات زیادی درباره اثر انواع الیاف در برابر حرارت صورت گرفته است. یکی از این الیاف که با موفقیت امتحان خود را پس داده است، الیاف پلیمری پلی­پروپیلن می­باشد. این الیاف در دماهای بالا، تحت حرارت ذوب شده و خلأ ایجاد شده در اثر این ذوب­شدگی، فضای لازم برای گازهای متصاعد شده از بتن خودمتراکم را ایجاد کرده و در نتیجه تا حد زیادی از میزان فشارهای وارده و تنش درونی ایجاد ­شده توسط این گازها می­کاهد [3].
اما عملکرد الیاف فولادی در برابر حرارت مسئله­ای مجهول است که در این تحقیق به اثر این نوع الیاف بر مقاومت حرارتی بتن پرداخته می­ شود. غیر از مسئله الیاف، سنگدانه­ها نیز می­توانند اثر مهمی بر مقاومت حرارتی بتن ایفا کنند. وجود سنگدانه­ های متخلخل در بتن، تا حد زیادی می ­تواند سبب بهبود عملکرد بتن در برابر حرارت گردد. سنگ­دانه­ های متخلخل با هوای موجود در خود، هم با ایفای نقش عایقی مانع از رسیدن حرارت به لایه ­های درونی شده و هم با ایجاد فضای کافی برای گازهای متصاعد شده، مانع از ایجاد تنش­های درونی حاصل از این گازها می­ شود. اما وجود سنگ­دانه اشباع متخلخل در بتن می ­تواند نتیجه­ای عکس از خود نشان داده و با وجود مقدار رطوبت بالای خود، فشار گازهای داخلی را بیشتر کند و در نتیجه بتن را آسیب­پذیرتر از قبل کند. در این تحقیق با ساخت بتن سبک خودمتراکم الیافی حاوی الیاف فولادی و سنگ­دانه لیکا، به بررسی اثر این مواد پرداخته می­ شود.
علاوه بر عملکرد حرارتی الیاف در برابر بتن، عملکرد آنها در برابر یخ­زدگی و آب­شدگی­های مکرر و پی­درپی نیز می ­تواند موضوع مهمی می­باشد. وجود الیاف فولادی در بتن خودمتراکم، می ­تواند با حفظ انسجام و یکپارچگی بتن، مانع از آسیب بتن در برابر این سیکل­ها شود. رطوبت موجود در بتن در اثر یخ­زدگی و افزایش حجم ژل سیمان، باعث وارد شدن تنش­های داخلی به بتن شده و با آب­شدگی و از بین رفتن این تنش و یخ­زدگی مجدد و اعمال مجدد تنش داخلی، نوعی خستگی در بتن ایجاد کرده و سبب ایجاد ترک­های مویین در بتن می­ شود که این ترک­ها می ­تواند مقاومت­های مکانیکی بتن را کاهش دهد. در این تحقیق سعی شده تا با افزودن درصدهای مختلف الیاف فولادی به بتن، اثر این الیاف بر عملکرد بتن در برابر یخ­زدگی و ذوب­شدگی مورد بررسی قرار گیرد.
جدا از تأثیر الیاف بر خصوصیات مکانیکی بتن، این الیاف بر کارایی بتن نیز اثرگذار خواهند بود. الیاف فولادی به دلیل وزن مخصوص بالای خود نسبت به سایر مصالح به کار رفته در بتن سبک خودمتراکم، تمایل زیادی به جداشدگی و ته­نشین شدن در ترکیب بتن دارند که این یک مشکل بسیار اساسی می­باشد. همچنین به علت شکل مخصوص خود، این الیاف پدیده­ای به نام گلوله شدن را به وجود می­آورد که طی آن مقدار زیادی از الیاف در یک نقطه باهم جمع شده و بتن را از حالت یکپارچگی خود درخواهد آورد.
در این تحقیق پس از معرفی بتن خودمتراکم معمولی و سبک، به بیان شیوه سبک­سازی با انواع سنگ­دانه­ها و بیان نحوه تولید سبک­دانه لیکا، که در این تحقیق از این سبک­دانه استفاده شده است، پرداخته می­ شود. در ادامه با انجام آزمایش­های بتن تازه خودمتراکم، اثر الیاف بر خواص خودتراکمی بتن مورد ارزیابی قرار می­گیرد و در ادامه به بررسی اثر این الیاف بر عملکرد حرارتی و یخ­زدگی و آب­شدگی بتن و انتخاب درصدی مناسب پرداخته می­ شود.
1– Self Compact Concrete
2-­ Explosive Spalling

پایان نامه تاثیر تمرین مقاومتی و مکمل کلسیم بر سطح سرمی هورمون آنتی مولرین و علایم سندروم متابولیک زنان مبتلا به سندروم تخمدان پلی کیستیک

:

ناباروری به لحاظ پزشکی، فیزیولوژیکی و اقتصادی یک اختلال پیچیده است که 15% از زوجها را در بر می گیرد(1). یک سوم علل ناباروری زوجها به مشکلات تولیدمثلی مردان مربوط است ودوسوم آن علت زنانه دارد(2). یکی ازعلل عمده ناباروری زنان،سندروم تخمدان پلی کیستیک(PCOS)است(3).PCOS شایعترین اختلال اندوکرین است که5تا10% زنان درسنین باروری و در حدود 1 نفر از هر 15 زن در سراسر دنیا را مبتلا می سازد(4).اختلال عملکرد تخمدان یکی از علل مهم نازایی در زنان می باشد.از این نظر اهمیت دارد که بر باروری تاثیر می گذارد و شایعترین علت اختلال عملکرد تخمدان است(5).گرچه PCOS بطور اولیه همراه با تخمدانهای فیبروزه و بزرگ،اختلالات چرخه قاعدگی،چاقی، نازایی و هیرسوتیسم به عنوان علت اصلی ناباروری ناشی از عدم تخمک گذاری شناخته شده(6)،اما امروزه به عنوان یک اختلال باعلل متعدد، همراه با عواقب متابولیک که موجب افزایش خطر بروز سندروم متابولیک است، شناخته می شود(7).PCOS همچنین شیوع و خطر ابتلا به تعدادی از اختلالات متابولیکی شامل مقاومت به انسولین، فشار خون و بیماری ها قلبی عروقی، نسبت LH/FSH، هیپرآندروژنیسم،دیس لیپیدمی و دیابت را افزایش می دهد(8). همچنین در این افراد توزیع پلاک ها کاروتید و ضخامت لایه میانی جدار عروق و افزایش سطح هموسیستئین بیش از خانم ها فاقد PCOS است که با شروع زودرس آترواسکلروز همراه است(9). تاکنون مطالعات گوناگون، تاثیر تغییر یا اصلاح سبک زندگی را در زنان PCOS ارزیابی کرده اند(10،11). برنامه های اصلاح سبک زندگی،پیشرفت عملکرد تولید مثلی را در بیماران PCOS دارای اضافه وزن یا چاق نشان داده اند. بطوریکه گزارش شده است که کاهش 10-5 درصدی وزن در زنان با اضافه وزن با کاهش سطوح انسولین در گردش،هیپرآندروژنیسم(13)، چرخه قاعدگی(14)وباروری(15)همراه است. بنابراین،اخیرا تعامل میان فعالیت های ورزشی و درمان مشکلات مربوط به زنان مبتلا به PCOSاز موضوعات مورد توجه محققان می باشد.

 

 

 

1-2- بیان مسئله:

 

سندروم تخمدان پلی­کیستیک گذشته از مسائل مربوط به زیبایی که شامل تظاهرات هایپرآندروژنیک نظیر هیرسوتیسم و آکنه می باشد با مشکلات متابولیک جدی طولانی مدت نیز همراه است . در واقع، PCOS ریسک سندروم متابولیک(16) ، دیابت نوع 2 (17) و احتمالا بیماری­های قلبی عروقی (18) را افزایش می­دهد. به علاوه ، ناباروری وابسته به عدم تخمک­ گذاری که همراه با هایپرآندروژنیسم و تخمدان های حاوی کیست­ های متعدد، یکی از سه معیار تشخیصی این سندرم محسوب می­ شود ، نگرانی عمده دیگری برای زنان مبتلا به PCOS  می باشد(19).

 

آندروژن ها و انسولین عوامل اصلی در ایجاد PCOS می باشند اما اتیولوژی دقیق این بیماری نامشخص است و احتمالا زمینه های ژنتیک در آن نقش دارد. آندروژن­ ها موجب ویژگی های ظاهری و فنوتیپی بیماری می­شوند و مقاومت به انسولین و هیپرانسولینمی موجب عوارض درازمدت متابولیک می ­شود(20).اختلال در ترشح و پاسخ به انسولین مستقل از وزن است،اگرچه چاقی آنرا تشدید می­ کند.از آنجایی که زنان PCOS مستعد داشتن نمایه توده بدنی (BMI)بیشتر از محدوده نرمال و توزیع مرکزی چربی می­باشند، مقاومت به انسولین درآنان گسترش می­یابد(21). نقش مرکزی مقاومت به انسولین در بروز تظاهرات  PCOSآنرا بعنوان هدف اولیه برای مدیریت PCOS مطرح می­ کند(22).بررسی­های مختلف نشان داده که هیپرانسولینمی و مقاومت به انسولین نه تنها موجب تشدید اختلالات باروری می­شوند، بلکه نقش اصلی در ایجاد اختلالات متابولیک را نیز به عهده دارند(24،23). مقاومت به انسولین و افزایش انسولین خون به طور شایع در PCOS مشاهده می­گردد(21). حدود یک­سوم از بیماران چاق مبتلا به PCOS دچار اختلال تحمل گلوکز(IGT) و 5/7 تا10درصد مبتلا به دیابت قندی نوع ۲ هستند(21).دیس­لیپیدمی نیز به طور شایع در PCOS وجود دارد . سایر یافته­ ها در زنان مبتلا به PCOS عبارت است (22)از افزایش پرفشاری خون با گذشت زمان و رسیدن شیوع آن به میزان۴۰درصد در حوالی سن یائسگی، بالا رفتن شیوع آترواسکلروز و بیماری های قلبی و عروقی و افزایش۷ برابری خطر انفارکتوس میوکارد. مقاومت به برداشت گلوکز با تحریک انسولین، پدیده نسبتاً شایعی محسوب می­ شود و فقط یکی از اجزای حالتی است که قبلاً سندرومX   نامیده می­شد و امروزه سندروم متابولیک نامیده می­ شود (22).اهمیت این سندروم به عنوان یکی از عوامل خطر بیماری قلبی عروقی منجر به ایجاد معیارهای تشخیصی برای آن شده است (21). بیشترین معیار مورد استفاده در مطالعات مختلف معیار  ATP_IIIمی­باشد که شامل موارد زیر است: هیپرتانسیون (فشارخون بیشتر یا مساوی mmHg85/ 130)، تری­گلیسرید بیشتر یا مساوی mg/dl 150،  HDL کلسترول کمتر از mg/dl 50 ، چاقی شکمی (دورکمر بیشتر از cm 88) و گلوکز ناشتا بیشتر یا مساوی mg/dl110 (23،22). در بررسی­ های صورت گرفته در مناطق مختلف دنیا، شیوع سندروم متابولیک در میان زنان مبتلا به

پایان نامه

 سندروم تخمدان پلی­کیستیک رابین۷تا۴۳درصدگزارش کرده ­اند(25-24).این تفاوت در شیوع سندرم متابولیک در بررسی ­های مختلف ممکن است به علت تفاوت در شاخص ­های تشخیصی ، تفاوت های نژادی و جغرافیایی باشد(25).

 

از سویی ارتباط بالینی میان هیپرانسولینمی و عدم ­تخمک­ گذاری توأم با هیپرآندروژنیسم، در سرتاسر دنیا و در میان تمام گروه های نژادی شناخته شده است (22). مطالعات نشان داده است که انسولین دارای اثرات عمیقی در دو سطح استرومای تخمدان و فولیکولا ست.انسولین ترشح آندروژن ­ها را در تخمدان القا می­­کند و افزایش آندروژن ها باعث تحلیل فولیکول های درحال رشد می شود و با پدیدار شدن یک فولیکول غالب تداخل می کند(26). افزایش تعداد فولیکول ها و افزایش آندروژن­ها در زنان مبتلا به  PCOS منجر به افزایش تولید هورمون آنتی­مولرین (AMH) می­گردد(26).هورمون آنتی­مولرین یک نشانگر کلینیکی برای تشخیص تخمدان­های کم بارور در زنان می­باشد(27).این هورمون یک گلیکوپروتئین است که به صورت اوتوکراین و پاراکراین عمل می­ کند (28). سطوح سرمی هورمون آنتی­مولرین در زنان با تعداد فولیکول­ها مرتبط است.این هورمون توسط سلول­های گرانولوزای فولیکول­های در حال رشد تولید می­ شود. تحقیقات نشان داده که غلظت  AMH با سن بیولوژیکی کاهش و با انسولین افزایش می­یابد(29).  AMHاثر بازدارنده روی فراخوانی فولیکول اصلی و نیز روی حساسیت فولیکول­ها ی درحال رشد به هورمون محرک فولیکولی (FSH) دارد (30). بنابراین پیشنهاد شده است که هیپرآندروژنیسم به افزایش تعداد فولیکول­های کوچک آنترال و افزایش ترشح AMH در بیماران PCOS کمک کند (31) .درطول دهه های گذشته ، شیوه ­های درمانی  متعددی برای درمان عدم تخمک گذاری در بیماران PCOS پیشنهاد شده است (34)،اما بنظر می رسد درمان­های دارویی به تنهایی در بهبود ناباروری این بیماران موثر نیست (35) . تاکنون مطالعات گوناگون ، تاثیر تغییر یا اصلاح سبک زندگی را در زنان مبتلا به PCOS ارزیابی کرده ­اند (37،36). برنامه های اصلاح سبک زندگی، پیشرفت عملکرد تولید مثلی را در بیماران PCOS با اضافه وزن یا چاق نشان داده اند.از سویی تمرینات مقاومتی یک شکل از تمرینات ورزشی است که دارای اثرات مهم فیزیولوژیکی بر بدن هستند به طوریکه در مطالعات گزارش شده میانگین فشار خون و فشار خون دیاستولیک بعد از انجام 8 هفته تمرین مقاومتی در بیماران دارای سندرم متابولیک کاهش می یابد(34).همچنین تمرین قدرتی باعث افزایش قدرت و توده عضلانی،بهبود حساسیت انسولین، کاهش آدیپوسیتی (چربی احشایی ) و کاهش خطر سندرم متابولیک می شود(38،37).

 

روی هم رفته شواهد براین باورند که تمرینات مقاومتی یک راهکار غیر دارویی در بهبود شاخص های متابولیکی در افراد با مشکلات متابولیکی می باشد و یا حتی در برخی موارد بهتر از تمرینات هوازی به تنهایی می باشد.

 

از سویی دیگر مطالعات به خوبی نشان می دهد در بیماران PCOS به علت کاهش عملکرد انسولین جذب مختل می گردد که متعاقب آن کاهش کلسیم سرم،افزایش هورمون پاراتیروئید،منجر به افزایش فشار خون می گردد. لذا مصرف کلسیم می تواند ازافزایش فشار خون و متعاقبا” بیماری های قلبی عروقی پیشگیری نماید(39). همچنین تجویز کلسیم سبب افزایش کلسیم و کاهش قند خون می شود که اثر کلسیم در اصلاح اختلال ترشح انسولین نسبی می باشد(41).ازاینرو با کاهش مقاومت به انسولین در این بیماران هیپرآندروژنیسم، دیس لیپیدمی و دیابت کاهش میابد(42).از طرفی دیگر سندروم تخمدان پلی کیستیک مهمترین علت الیگواووالاسیون و عدم تخمک گذاری در جمعیت زنان می باشد(43). هیپرانسولینی در این سندروم منجر به افزایش آندروژن و متعاقبا” آتروزی و عدم پدیدار شدن یک فولیکول غالب می گردد و با توجه به اینکه بلوغ تخمک قدم مهمی در باروری می باشد لذا عده ای از محققین مطالعات متعددی بر روی بی مهرگان نقش کلسیم را در بلوغ تخمک اثبات نموده اند(44). روی هم رفته شواهد بر این باورند که افزایش کلسیم احتمالا با بهبود شرایط متابولیکی و همچنین ظرفیت باروری زنان PCOS همراه است.

 

لذا نظر به اینکه PCOS مجموعه ای از علائم همراه و مقاوم به درمان می باشد و با توجه به عوارض دارویی درمانها PCOS و هزینه بالا این درمانها بر خود واجب دانستیم مطالعه ای با هدف بررسی اثر تمرین به همراه مکمل بر درمان افزایش میزان موفقیت درمان ها ناباروری (اثر بر تخمک گذاری و رشد فولیکول) انجام دهیم.

 

بنابراین در پژوهش حاضر سعی بر این است به سوالات زیر پاسخ داده شود:

 

 سؤال اول : 8 هفته تمرین مقاومتی برعلایم سندروم متابولیک در زنان مبتلا به PCOS اثر دارد؟

 

 سؤال دوم : 8 هفته تمرین مقاومتی به همراه دریافت مکمل کلسیم بر علایم سندرم متابولیک در زنان مبتلا به PCOS  اثر دارد؟

 

سؤال سوم : 8 هفته تمرین مقاومتی برسطح سرمی AMH اثر دارد؟

 

سؤال چهارم : 8 هفته تمرین مقاومتی و دریافت مکمل کلسیم بر سطح سرمی AMH اثر دارد؟

 

1-3- اهمیت و ضرورت انجام تحقیق:

 

سلامت و بیماری انسان از جمله موضوعاتی است که ذهن محققان را به خود مشغول کرده است،از جمله این بیماری ها؛ سندروم تخمدان پلی­­­­­کیستیک است که شیوع آن بسته به تعریف ارائه­­­­­­­شده از آن ، ۴تا۲۵% گزارش شده است (43).  شیوع این عارضه در کشور ایران با انجام یک مطالعه ­­­ی ­­­­­­­­­­کشوری 6/14% گزارش گردیده است (42). تخمین زده شده در جهان ۱۰۵ میلیون نفر از زنان ۱۵تا۴۹ سال به سندروم تخمدان پلی­کیستیک مبتلا باشند (43).  به دلیل شیوع بالا و عوارض ناشی از این سندروم که شامل اختلال در تخمک گذاری و قاعدگی، نازایی، پرمویی و اختلالات متابولیک می­باشد،  بار مالی زیادی به سیستم بهداشتی درمانی کشور وارد می­گردد. بار مالی بیماری PCOS در کشور ایالات متحده در زنان ۱۴تا۴۴ سال تقربیا سالانه 37/4 بیلیون دلار تخمین زده شده است (44). اختلالات تخمدانی و نقصان در ذخیره تخمدانیاز علل اصلی ناباروری زنان معرفی شده ­اند. لذا یکی از روش‌های ارائه دهنده اطلاعات در مورد وضعیت باروری زنان، ارزیابی ذخیره تخمدانی است. شواهد اخیر پیشنهاد می‌کنند اندازه ­گیری مقادیر هورمون آنتی­مولرین در خون، شاخص کمی دقیقی برای ارزیابی ذخیره تخمدانی و توانایی باروری زنان می‌باشد. هورمون آنتی­مولرین یک گلیکوپروتئین همودایمریک دی­سولفیدی و یک عضو از خانواده بزرگ TGF-β است. فولیکول‌های آنترال منبع اصلی سنتز کننده AMH هستند. از آنجا که AMH از فولیکول‌های موجود در گنادها ترشح می‌شود، سطح سرمی آن در زنان نشانگر اندازه مخزن فولیکولی تخمدان است (29). به طور کلی، مقدار تولید  AMH منعکس­کننده اندازه فولیکول‌های در حال رشد در تخمدان و کارکرد ذخیره­ای در زنان می‌باشد. در حال حاضر به خوبی روشن شده است که AMH پیش­­­­­­­­­­­­­­­­­­ بین قوی ذخیره تخمدانی و قابلیت باروری در زنان است. از طرفی فعالیت بدنی یکی از عوامل مهم و اثر گذار در ارتقای سطح کیفیت زندگی، شناخته شده است. در واقع کم تحرکی، یکی از عوامل اصلی مرگ­­­­­های ناشی از بیماری­­­های عروقی کرونر به شمار می­­­­­­­­­­­­­­آید. براساس نتایج تحقیقات ،  فعالیت بدنی کالری و چربی را می سوزاند، ظرفیت تنفسی را افزایش می­دهد، باعث سهولت هضم و دفع می­ شود و در درمان اضطراب و افسردگی نیز نقش دارد(49). در مطالعاتی ، وجود ارتباط مثبت بین فعالیت­های جسمانی و ابعاد کیفیت زندگی مرتبط با سلامتی به اثبات رسیده است (50). با توجه به نقش مقاومت به انسولین در افزایش سطوح آندروژن­ها و در نتیجه از بین رفتن فولیکول­های در حال رشد در مبتلایان به PCOS، احتمالا درمان با مکمل کلسیم می ­تواند در بهبود علائم متابولیک، کاهش سطوح آندروژنی و حتی بهبوداوولاسیون این افراد موثر باشد(43). همچنین باید توجه داشت که شیوع کمبود کلسیم و سندروم متابولیک در جمعیت ایرانیان بالا می باشد(41). بنابراین تحقیق حاضر از چند حیث حائز اهمیت است:1-اثر تمرین مقاومتی بر ابعاد مختلف سلامت زنان PCOSدر هیچ مطالعه ای بررسی نشده است.2-برای اولین بار اثر تعاملی تمرین ورزشی و کلسیم بر سلامت باروری زنان PCOS بررسی می شود.

 

 

 

– Anti-mullerian hormone

 

Ovariane reserve

 

-Transforming growth factor-beta family

 

– Antral follicles

پایان نامه تأثیر دو روش بارگیری کراتین همراه با 6 هفته تمرینات مقاومتی بر قدرت و برخی از شاخص های آنتروپومتریک ورزشکاران تمرین کرده مقاومتی

با گذشت زمان و پیشرفت علوم مختلف ورزشی، سطوح مهارتی ورزشکاران در رشته های مختلف، پیشرفت روزافزونی کرده است. رکوردهای ورزشکاران به فرازهای جدیدی رسیده است و مرز بین موفقیت و شکست به حداقل رسیده است [30] .

 

تغذیه یکی از عوامل بسیار مهمی است که غالباً به خوبی درک نشده و می ­تواند بر روی عملکرد ورزشی اثر بگذارد. بنابراین مربیان و ورزش کاران، در جستجوی عاملی هستند که هر چند ناچیز شانس پیروزی آنها را افزایش دهد. مکمل های غذایی و دارویی از جمله عواملی هستند که اکثر ورزشکاران حرفه­ای برای به حداکثر رساندن اجرای خود از آنها استفاده می کنند [30] . از این رو ممکن است به مواد یا دارو هایی که موجب افزایش عملکرد ورزشی آنها می­شوند، یعنی مواد نیروزا روی آورند. هر چند برخی از این مواد می­توانند بر عملکرد ورزشی اثرگذار باشند، اما بعضی از آنها می­توانند عواقب مرگ باری داشته باشند [30] .

 

استفاده از مکمل کراتین بعد از المپیک 1992 بارسلونا عمومیت پیدا کرد. به طوری که در چند سال اخیر در میان ورزشکاران رقابتی در اکثر رشته های ورزشی متداول شده است. از هر چهار ورزش کار صاحب مدال در بازی های المپیک 1996 آتلانتا، سه نفر از مکمل کراتین استفاده کرده بودند. کراتین ازجمله مکملی است که سازمان های بین المللی ورزشی، تا کنون آن را به عنوان یک ماده شیمیایی غیر قانونی معرفی نکرده اند .

 

مطالعات انجام شده بر روی تمریناتِ کمتر از دو هفته همراه با مصرف مکمل کراتین، هیچ ضرری را گزارش نکرده اند [30]. بدون ضرر بودن استفاده از آن به اضافه، ارزان بودن قیمت این مکمل باعث شده است که تقاضای استفاده از آن روز به روز بیشتر گردد [30] . نکته قابل توجه، این است که غلظت پایه کراتین عضلانی در افراد متفاوت است و دلیل آن هنوز مشخص نشده است. ممکن است بخشی از آن مربوط به عادت غذایی باشد. بررسی ها نشان می­دهد، بیشترین تغییر در غلظت کراتین عضلانی در افرادی است که غلظت پایه کراتین عضلانی پایین تری دارند. در صورتی که افراد با غلظت پایه بالا، به شکل جزئی از باردهی کراتین سود می­برند [30] .

 

کراتین در یک مرد معمولی حدود 120-150 گرم است. تقریباً 95 درصد کل کراتین بدن در عضلات اسکلتی ذخیره شده است و حدود 66 درصد آن به شکل فسفو کراتین است [30] . در اوایل سال 1900 کشف شد که افزایش کراتین مصرفی، به افزایش ذخایر کراتین عضله و فسفوکراتین (pcr) عضلانی، بویژه در تارهای عضلانی نوع II منجر می­ شود [30] . همچنین در مطالعاتی، نشان داده شد که مصرف 20 گرم در روز به مدت 4 تا 6 روز، 20 گرم فسفوکراتین عضله را افزایش می­دهد [30] .

 

عملکرد مهم فسفو کراتین در عضله فراهم آوردن فسفات پرانرژی برای تولید ATP  (آدنوزین تری فسفات) درطول ثانیه های اول تمرین با شدت زیاد است. و یکی دیگر از نقش های کراتین، ظرفیت تامپونی برای یونهای هیدروژن می­باشد [30] . از طرفی دیگر مصرف مکمل کراتین باعث افزایش بازسازی فسفوکراتین در بازیافت کوتاه مدت در حین تمرینات تکراری می­ شود [30] . وظایفی که برای کراتین ذکر شده است، پیشنهاد می­ کند که مکمل کراتین سطح کراتین عضله را افزایش می­دهد و به طور منطقی در مراحل بعد به بهبود عملکرد ورزشکار منجرمی­ شود [30] . با توجه به یافته های پیشین، تحقیق حاضر قصد دارد تا تأثیر دو روش بارگیری مصرف مکمل کراتین را همراه با 6 هفته تمرینات مقاومتی بر قدرت و برخی از شاخص های آنتروپومتریک ورزشکاران تمرین کرده مقاومتی تعیین کند.

 

 

 

1 ـ 2 . بیان مسأله

 

اطلاعات ضد و نقیض بسیاری در باره تأثیر مصرف مکمل کراتین بر عملکرد ورزشکاران ( و همین طور تأثیر آن بر افزایش حجم و ترکیب بدن) وجود دارد. استفاده گسترده و روز افزون این ماده به خصوص توسط جوانان و نوجوانانی که اخیراً گرایش فزاینده ای به ورزش ، به خصوص ورزش بدنسازی پیدا کردند ، با باور تأثیر بسیار مثبت این ماده بالاخص در ایجاد هایپرتروفی عضلانی که ناشی از حجم بسیار زیاد است، تبلیغ شد. با این حال هنوز هم سؤالات زیادی در خصوص تأثیرات کراتین و شیوه مصرف آن وجود دارد که جواب به آن ها، ورزشکاران را در رسیدن به حداکثر اجرای ورزشی و همچنین صرف جویی در هزینه اقتصادی کمک کند.

 

ورزش علمی در عصر حاضر، به بهره گیری از همه علوم از جمله تغذیه و مکمل های غذایی نیاز دارد. بدین منظور، تمام ورزشکاران حرفه ای نیز برای به حداکثر رساندن اجراهای خود از این مواد استفاده می کنند. در این میان بیشتر افراد به بی ضرر بودن کراتین و فایده های گوناگون آن صحه می گذارند و پژوهش های متعددی نیز در این بین انجام گرفته اند که تقریباً تمام آنها هیچگونه عوارض جانبی خاصی را برای کراتین ذکر نکرده اند .

پایان نامه

 

 

آگاهی از علم تغذیه و استفاده صحیح از مواد غذایی نقش بسزایی در موفقیت ورزشکاران دارد. در میان مکمل های موجود، مکمل کراتین توجه بسیاری از پژوهشگران را جلب کرد و ذهن جستجوگر آن ها را به سمت بررسی آثار این مکمل بر ترکیب بدن، قدرت عضلانی و ساز و کار های فیزیولوژیک سوق داده است [35] .

 

در دهه های اخیرموفقیت های سطح بالا  توسط برخی از ورزشکاران به استفاده از مصرف مکمل کراتین ربط داده شده و به درک این باور رایج منجر شده است که مصرف کراتین برای اجرای ورزشی می ­تواند سودمند باشد [36] .

 

با توجه به اینکه به لحاظ فیزیولوژیکی در بدن انسان سه سیستم اصلی برای بازسازی ذخایرATP وجود دارد (فسفوکراتین یا سیستم ATP-PC ، سیستم اسید لاکتیک و سیستم هوازی) در این پژوهش ما بدنبال تأثیر کراتین بر سیستم فسفاژن هستیم.

 

سیستم کراتین فسفات نقش مهمی را در تهیه سوخت، برای عضله در حال تمرین، به عهده دارد. این ماده گروه فسفات خود را اهدا می­ کند تا ذخایر ATP سلولی سریعاً بازسازی و استفاده شوند، در حالی که فسفو کراتین هنگام بازیافت پس از ورزش مجدداً ذخیره و بازسازی می شود. این مهم ترین منبع انرژی برای کار شدید 1 تا 10 ثانیه است [1] .

 

بنابراین مهم ترین عملکرد کراتین حمایت از بازسازی ATP و افزایش مقادیر فسفوکراتین عضله است، با این حال همه افراد از آن سود نمی­برند [30] .

 

اما با این وجود نظرات متفاوتی در زمینه بارگیری کراتین وجود دارد برخی از پژوهش گران در هنگام مصرف مکمل کراتین اصراری در نحوه بارگیری آن ندارند. به عبارت دیگر مرحله بارگیری را ضروری نمی­دانند و مصرف کراتین را اختیاری می­دانند، چرا که مقدار کراتین فسفات عضله بعد از 3 هفته یکسان می­ شود، بدون توجه به اینکه دوره بارگیری انجام شده و یا نشده باشد. در حالی که برخی دیگر از پژوهش گران مصرف مکمل کراتین، بدون انجام دوره  بارگیری را امری بی فایده می دانند و حتی بر این باورند که در دوره حفظ و نگهداری اگر به هر دلیلی مصرف کراتین در یک روز قطع شود برای استفاده بهینه از مصرف کراتین مجدداً باید دوره بارگیری انجام شود . بنابراین با توجه به نتایج متفاوت موجود در پژوهش های ذکر شده، در پژوهش حاضر سعی شده تأثیردو روش بارگیری کراتین به همراه 6 هفته تمرینات مقاومتی بر قدرت و برخی از شاخص های آنتروپومتریک ورزشکاران تمرین کرده مقاومتی را بررسی و به این پرسش پاسخ داده شود که آیا درشروع مصرف مکمل کراتین انجام دوره  بارگیری ضروری است؟

 

 

 

1 ـ 3 . ضرورت واهمیت تحقیق

 

امروزه کراتین یکی از رایج ترین و پرمصرف ترین مکمل های غذایی در بین ورزشکاران است [37] .

 

به دلیل گرایش فراوان ورزشکاران پرورش اندام و همچنین برخی از رشته های دیگر ورزشی مانند:کشتی گیران، رزمی کاران و دوندگان جهت دست یابی به افزایش حجم ، قدرت و بهبودی برخی از عملکردهای ورزشی خود به مصرف مکمل کراتین رو می­آورند.

 

به هر حال پس از تهیه کراتین، مهم ترین سؤالی که پیش می آید چگونگی مصرف آن است. در مورد بارگیری مکمل کراتین محققان پیشنهادات متفاوتی داشته اند. در برخی منابع هیچ تأکیدی به بارگیری کراتین نشده است در صورتی که در برخی منابع دیگر تأکید فراوان بر مصرف مکمل کراتین به شیوه بارگیری آن دارند و بدون انجام دوره بارگیری حتی مصرف آن را بی تأثیر می دانند .

 

بنابراین به نظر می رسد، شیوه صحیح مصرف مکمل کراتین نزد پژوهش گران هنوز مورد سؤال است. با توجه به پیشینه تحقیق در زمینه مصرف مکمل کراتین تا کنون تحقیقات محدودی انجام شده است که آن هم تأثیر بارگیری کراتین در 5 یا 6 روز بر روی شاخص های آسیب سلولی بوده است [4] . بنابراین ورزش کارانی که گرایش به مصرف کراتین دارند اگر از روش صحیح استفاده نکنند ممکن است از لحاظ سلامتی به خطر بیفتند، به علاوه از لحاظ اقتصادی متحمّل هزینه بیهوده شوند و مهمتر از همه اینکه ممکن است بهبودی در عملکرد ورزشی آنها بوجود نیاید.

 

با توجه به موارد فوق، انجام پژوهش کاربردی در زمینه بارگیری مصرف مکمل کراتین برای به حداکثر رساندن سازگاری های عضلانی مانند افزایش قدرت، توده بدون چربی، ضروری به نظر می رسد.

 

همچنین مصرف مکمل کراتین در بین ورزشکاران اکثر رشته های ورزشی مانند پرورش اندام، وزنه برداری، و کشتی گیران رواج دارد و همه اقشار جامعه بویژه جوانان گرایش به مصرف آن دارند لذا ضروری به نظر می­رسد که چنین تحقیقاتی انجام گیرد.

 

 

 

1 ـ 4 . اهداف تحقیق

 

هدف کلی از این تحقیق

 

هدف کلی از این تحقیق بررسی تأثیر دو روش بارگیری کراتین همراه با 6 هفته تمرینات مقاومتی بر قدرت و برخی از خصوصیات آنتروپومتریکی ورزشکاران تمرین کرده مقاومتی می‌باشد.

 

اهداف اختصاصی

 

1ـ بررسی تأثیر دو روش بارگیری کراتین پس از 6 هفته تمرینات مقاومتی بر « قدرت » عضلات ورزشکاران  تمرین کرده مقاومتی .

 

2 ـ  بررسی تأثیر دو روش بارگیری کراتین پس از 6 هفته تمرینات مقاومتی بر «اندازه » دور عضلات ورزشکاران  تمرین کرده مقاومتی .

 

3 ـ بررسی تأثیر دو روش بارگیری کراتین پس از 6 هفته تمرینات مقاومتی بر « درصد چربی »  ورزشکاران  تمرین کرده مقاومتی .

 

4 ـ بررسی تأثیر دو روش بارگیری کراتین پس از 6 هفته تمرینات مقاومتی بر « توده خالص بدن » ورزشکاران  تمرین کرده مقاومتی .

 

 

 

– Ergogcnic aidis

 

– Creatine

 

3- Adnosin tri phosphate (ATP)

پایان نامه تاثیر متقابل خستگی و ساختار کف پا بر ویژگی­های کینماتیکی راه­رفتن

امروزه در آزمایشگاه­های مجهز بیومکانیکی، به جنبه­ های مختلف عوامل تأثیر گذار در کنترل پاسچر و راه رفتن پرداخته می­ شود تا درک بهتری از تأثیر این عوامل بر پارامتر­های راه رفتن پیدا کنند. راه رفتن یکی از وظایف پیچیده انسان است که به ترکیبی از عملکرد سیستم­های اسکلتی و عصبی_عضلانی نیاز دارد. وقتی عملکرد این سیستم­ها آسیب ببیند و یا هماهنگی آن­ها مختل شود، باعث تغییراتی در بیومکانیک راه رفتن و کنترل حرکتی انسان می­شوند (winter,1991,1994). همگان بر این اعتقادند که بسیاری از آسیب­های پا از انحرافات پاسچری، “انحرافاتی که در ساختار پا باعث بیش­تر یا کم­تر شدن دامنه حرکتی و متعاقب آن جلوگیری از از ایجاد ثبات و حرکت­پذیری مناسب در زمان لازم در راه رفتن می­شوند” ناشی می­ شود. به­ طور مثال ساختار پا، اغلب به­عنوان یک ریسک فاکتور برای گسترش بعضی از آسیب­های رایج پا و مچ مانند، استرس فراکچرها در اندام تحتانی، تندونیت خلفی درشت نئی، درد مرکزی پاشنه، تندونیت آشیل و التهاب نیام کف پایی از دیگر عوامل، شناخته می­ شود.

 

ارتباط بین ساختار و پاتولوژی پا هنوز دقیقا مشخص نشده است، با این حال به روشنی اثبات شده است که پا قابلیت و پتانسیل ابتلا به صدمات و انحرافات ساختاری را دارد. پای انسان تنها محل تماس بدن با زمین در هنگام حرکت می­باشد و پاسچر پا می ­تواند در نحوه تقسیم شدن نیروی عکس­العمل زمین در اندام ­ها نقش اساسی ایفا کند. خستگی عضلانی در طی کارهای روزمره و یا فعالیت­های ورزشی و بازتوانی اتفاق می­افتد (Cifrek et al,1999).

 

عضلات چهار سر رانی از بزرگ‌ترین عضلات بدن محسوب شده و در طی فعالیت­های حرکتی نقش اساسی برای تولید حرکت و جذب نیروهای تماسی در طی تماس پا با زمین دارند (Hamil & Knutzen,2009). انحرافات از پاسچر طبیعی، نقش اصلی پا که انتقال مناسب نیروهای عمل و عکس العمل بین بدن و زمین می­باشد را تحت تاثیر قرار داده و می ­تواند باعث عدم کارآیی پا و متعاقبا آسیب اندام تحتانی شود. در این پژوهش محقق بر آن است تا با اعمال خستگی، کینماتیک این تغییرات آسیب­زا را مشخص نماید.

 

 

 

1-2. تعریف مساله و بیان نکات اصلی

 

از آنجا که پا مهم­ترین وسیله تعامل بین زمین و بدن انسان است، ساختار و نوع آناتومی پا بر راه رفتن عاملی تاثیر گذار است (Ledoux and Hillstrom ,2002). به طوریکه هرگونه انحراف  در پا ها اثر خود را به شکل زنجیروار به مفاصل و اندام فوقانی انتقال می­دهد. راستای غیر طبیعی پا به­ طور نظری باعث حرکت غیرطبیعی پا  هنگام راه رفتن می­ شود.از این رو، بروز ناهنجاری در این ناحیه به لحاظ بیومکانیکی حائز اهمیت است(Zifchockand,2008).  یکی از شایع­ترین ناهنجاری ناحیه پا، کف پای صاف می­باشد(Lee, Vanore et al. ,2005). عوامل زیادی بر بیومکانیک راه رفتن اثر می­گذارند مانند بیماری­های عصبی-عضلانی، ضایعات مغزی-نخاعی، آسیب­دیدگی رباطی-مفصلی و خستگی، که می­توانند کنتیک، کینماتیک، الگوی فعالیت عضلانی و مصرف انرژی را در حین راه رفتن تغییر دهند (Winter,1991;Yoshino,2004). حرکت یکی از جنبه­ های اصلی زندگی است و راه رفتن به عنوان مهارت پایه، بیشترین بخش فعالیت حرکتی روزمره انسان را به خود اختصاص داده است (Winter,1991,1995). خستگی یکی از خواص عضلات است که نتیجه آن کاهش عملکرد سیستم­های متابولیکی و عصبی- عضلانی برای استمرار فعالیت است. خستگی باعث کاهش قدرت ارادی و ظرفیت عملکردی عضلات، اختلال در فعال سازی همزمان عضلات آگونیست و آنتاگونیست، و در نهایت کاهش عملکرد و کارایی سیستم عصبی عضلانی می­ شود. خستگی عضلات پیرامون یک مفصل (خستگی موضعی) می ­تواند باعث تغییر الگوی حرکت، تغییر در هم انقباضی عضلات آن مفصل، تغییر در حس وضعیت مفصل و در نتیجه افزایش ریسک آسیب‌دیدگی شود Paillard, 2012(Walsh et al,2011;Davidson,2009). این عضلات در تولید توان اندام تحتانی برای پیشروی و انتقال بدن بسیار مهم بوده و ممکن است در طی فعالیت­های مختلف، در معرض استفاده بیش از حد و در نتیجه خستگی موضعی قرار گیرند  (Pincivero et al,2006; Hamil & Knutzen,2009). خستگی این گروه­های عضلانی می ­تواند باعث بروز تغییرات کنتیکی و کینماتیکی اندام تحتانی در حین راه رفتن شود (Parijat & Lockhart, 2008). صافی کف پا وضعیتی

پایان نامه

 است که در آن قوس طولی داخلی، که تمام قسمت داخلی پا را در بر می­گیرد از بین رفته یا کاهش می­یابد(Chen, et al. ,2010). صافی کف پا باعث حرکت و فعالیت عضلانی اضافی شده و  نه تنها باعث افزایش بار اعمال شده بر ساختار پا می­ شود، بلکه باعث ازبین رفتن عملکرد طبیعی پا می­ شود(Levinger, et al. ,2010). افراد دارای صافی کف پا نسبت به افراد عادی دو برابر بیش­تر در معرض شکستگی ناشی از فشار و شکستگی ناشی از خستگی قرار می­گیرند( Hajilou,2012). حال این سؤال­ها مطرح هستند که اولا آیا خستگی عمومی عضلات اندام تحتانی و بطور کلی خود فرد، باعث تغییر در کینماتیک اندام تحتانی در طی راه رفتن می­ شود و ثانیا آیا اثر خستگی در افراد کف پای صاف، بیشتر از اثر آن در افراد سالم است؟

 

1-3. ضرورت انجام پژوهش

 

پاسچر پای انسان عموما بوسیله راستای اسکلتی پا توصیف می­ شود. در حالیکه ارتباط بین پاسچر تغیییر یافته پا و آسیب دیدگی هنوز نامعلوم است، مطالعات زیادی شرح داده­اند که پاسچر پا روی فعالیت EMG  عضلات اندام تحتانی  ( Murley, et al.2009)  و کینماتیک مفاصل  ( Hunt, et al. 2004; Houck, et al. 2008; Cobb, et al. 2009)     در طول راه رفتن اثر می­گذارد. راه رفتن به عنوان یکی از مهم‌ترین حرکت­های پایه انتقالی و تحرک عمومی است که پارامترهای بیومکانیکی آن در دوره­ های مختلف زندگی توجه بسیاری از محققان را به خود جلب کرده است و امروزه تحقیقات بسیاری عوامل اثر گذار بر روی پارامترهای بیومکانیکی راه رفتن را بررسی کرده‌اند و به عقیده این محققان هنوز جنبه­ های بسیاری از عوامل اثر گذار بر روی بیومکانیک راه رفتن مشخص نشده است (Winter,1989, 1990). خستگی موجب کاهش قدرت ارادی و ظرفیت عملکردی عضلات، اختلال در فعال سازی همزمان عضلات آگونیست و آنتاگونیست، و در نهایت کاهش عملکرد و کارایی سیستم عصبی عضلانی می­ شود. خستگی باعث به وجود آمدن تغییرات در حس عمقی عضلات و در نتیجه کاهش تعادل استاتیک و دینامیک ­می­ شود (Walsh et al,2011). خستگی عضلات پیرامون یک مفصل (خستگی موضعی) می ­تواند باعث تغییر الگوی حرکت، تغییر در هم انقباضی عضلات آن مفصل، تغییر در حس وضعیت مفصل و در نتیجه افزایش ریسک آسیب‌دیدگی شود Paillard, 2012(Walsh et al,2011;Davidson,2009). مطالعات زیادی وضعیت تعادل دینامیک و استاتیک را پس از اعمال خستگی موضعی عضلانی اندام تحتانی و چگونگی عملکرد سیستم­های پایداری انسان بعد از شتاب ناگهانی و جلوگیری از سقوط را بررسی کرده ­اند (walsh et al,2011;Davidson,2009).

 

این تحقیقات با خستگی موضعی گروه­های عضلانی پروگزیمال و دیستال اندام تحتانی سعی در کشف مکانیسم­های درگیر در تعادل و چگونگی مشارکت این مکانیسم­ها در جلوگیری از افتادن بوده است. ولی مطالعات اندکی بر روی خستگی موضعی عضلانی و کنترل پاسچر و پارامترهای بیومکانیکی راه رفتن انجام شده است.

 

مطالعات اندک پیشین در زمینه خستگی و اثرات آن بر پارامترهای راه رفتن منحصراً با بهره گرفتن از دوربین­های آنالیز حرکتی و صفحه نیرو بوده و اکثراً بر روی افراد غیر ورزشکار و یا بزرگسال انجام شده بود. تحقیقات کنتیکی انجام شده با بهره گرفتن از روش دینامیک معکوس، شبکه­ های گشتاوری ایجاد شده بعد از خستگی موضعی عضلات چهار سر رانی را مطالعه کرده بودند و تحقیقات کینماتیکی شامل سرعت راه رفتن و تغییر در زوایای مفاصل اندام تحتانی بعد از اعمال خستگی موضعی عضلانی بوده است. عارضه صافی کف پا به تغییرات بیومکانیکی در هر سه صفحه پا و مچ پا منجر می­ شود و به ویژه بر عملکرد مفصل قاپی_پاشنه­ای تاثیر گذار است. کف پای صاف، بطور ویژه با عملکرد تغییر یافته پا شامل اورژن طولانی مدت پاشنه، افزایش چرخش داخلی تیبیا، افزایش آبداکشن جلوی پا، کاهش کارآمدی راه رفتن و کاهش جذب ضربه در ارتباط است ( Tweed, et al. 2008; Williams, et al. 2001) ، در نتیجه فشار بیشتری ممکن است به ساختارهای درگیر در کنترل این حرکات در طول فاز استانس وارد آید. بعلاوه حرکت غیر نرمال پا می ­تواند به دلیل جفت شدن بین پاها و زانو منجر به اعمال فشار بزرگتری روی ساختارهای پروگزیمال مثل مفصل زانو شود ( Williams et al, 2001) . مطالعات کینماتیکی متعددی به مقایسه افراد با پای صاف و پرونیت با افراد با پاسچر پای نرمال پرداخته­اند ( Hunt, et al. 2004; Houck, et al. 2008;  Cobb, et al. 2009)  . با این حال نتایج این مطالعات به دلیل تغییرات در موجود در طبقه بندی پاسچر پا و روش­های مدل سازی بیومکانیکی مورد استفاده متناقض هستند. روش­های طبقه بندی قبلی شامل مشاهده دیداری ( Hunt et al. 2004 ) ، ارزشیابی گونیومتریک ( Houck et al. 2008)  ، اندازه ­گیری نسب قوس (Cobb, et al.2009) ، و ترکیب روش استاتیک و دینامیک دو بعدی قوس طولی داخلی می­باشد ( twomey, et al. 2010) .

 

اثرات پاسچر پا بر عملکرد دینامیک اندام تحتانی نا­معلوم باقی مانده است. هنوز بطور گسترده­ای گمان می­ شود که تغییرات ساختاری و عملکردی پا نظیر پای صاف، باعث یک جهت­گیری جبرانی می­ شود و در نتیجه، باعث انحراف مکانیکی کل اندام تحتانی در طول راه رفتن می­گردد. بوسیله خصوصیات مکانیکی پا می­توان انرژی جابه جا شده در اندام تحتانی را تعیین نمود و نیز می­توان الگوی بارگذاری در حرکات انتقال وزن را بدست آورد ( Twomey , et al. 2010). از آنجایی که تحقیقات مرتبط با تفاوت­های کینتیکی و کینماتیکی در زمینه خستگی محدود هستند، مطالعه تغییرپذیری پارامترهای راه رفتن می ­تواند منجر به شناخت مهمی در خصوص راه رفتن شود ( Stergiou, et al. 2002 )  .

 

پایایی و اعتبار الگوهای نیروی عکس العمل زمین در طول راه رفتن قبلا در جامعه­های آماری متفاوت و موقعیت­های گوناگون مورد بررسی قرار گرفته است (Stergiou, et al. 2002 ) ، اما تحقیقات اندکی در مورد خستگی و اثر آن بر کینتیک و کینماتیک راه رفتن موجود می­باشد. در عارضه کف پای صاف، اورژن پاشنه، چرخش داخلی درشت نی و افزایش ابداکشن جلوی پا باعث کاهش جذب ضربه و کاهش کارآمدی راه رفتن می­ شود، بنابرین در این پژوهش محقق بر آن است تا اثر خستگی را بر پارامترهای کینماتیکی راه رفتن دو گروه نرمال و دارای کف پای صاف مشخص نماید. بنابرین سوالاتی که مطرح می­شوند عبارتند از:

 

    1. 1. چه تفاوتی بین کینماتیک افراد دارای عارضه کف پای صاف و افراد با پای نرمال وجود دارد؟

 

    1. تعامل بین خستگی و عامل کف پای صاف در الگوی کینماتیکی راه رفتن چیست؟

 

  1. کدام مفصل بیشترین اثر را از صافی کف پا و خستگی می­پذیرد؟

1-4 اهداف پژوهش

 

.1-4-1 هدف کلی

 

بررسی تاثیر متقابل بین عامل­های ساختار کف پا، خستگی و متغییرهای بیومکانیکی راه رفتن

 

1-4-2. اهدف جزیی

 

*مقایسه دامنه حرکتی مفاصل مچ، زانو و ران هنگام راه رفتن

 

*تعیین اثر  خستگی بر متغیرهای زوایای مفصل و پارامترهای سری-زمانی راه رفتن

 

1-5. فرضیه ­های تحقیق

 

* دامنه حرکتی مچ، زانو و ران در افراد کف پای صاف بیشتر از افراد نرمال تغییر می­ کند.

 

* بین عامل­های کف پای صاف و خستگی، تاثیر متقابل معنی­داری وجود دارد.

 

– Postural Deviation

پایان نامه تاثیردوازده هفته تمرینات ادراکی- حرکتی بر تعادل پویا و ایستا پسران کم­توان ذهنی 11تا 14 سال

سندروم عقب ماندگی ذهنی(کم توانی) یکی از ناهنجاری های ادراکی-حرکتی دوران رشد است که قبل از نوجوانی بروز می­ کند، به طور سنتی کودکان با بهره هوشی کمتر از 70 جزء افراد کم توان ذهنی دسته­بندی می­شوند( قاسمی و همکاران، 1391).  وجود مشکلات جسمانی یکی از بارزترین خصوصیات کودکان کم توان ذهنی است.  ویژگی­های جسمانی ارتباط بالایی با قدرت شناخت فرد دارد ، هرچه فرد از بهره هوشی و شناخت ضعیف­تری برخوردار باشد، در بعد هماهنگی، چابکی، انعطاف­پذیری حرکتی و سرانجام تعادل با مشکل جدی­تری روبرو خواهد بود (افروز، 1375).  تعادل می ­تواند به عنوان توانایی برای حفظ مرکز ثقل بدن در محدوده سطح اتکا تعریف شود و فرایند پیچیده­ای است که شامل تعامل بین سیستم های عصبی، عضلانی-اسکلتی، حسی عمقی، دهلیزی و بصری است(نیکول، 2009). و به دو  حالت ایستا و پویا تقسیم می­ شود.کنترل قامت ایستا، تلاش برای حفظ موقعیت با حرکت کم یا بدون حرکت است و کنترل قامت پویا مستلزم تکمیل یک وظیفه عملکردی بدون به خطر انداختن سطح اتکاست. گامبتا و گری(2000) در مورد اهمیت تعادل بیان داشتند که تعادل مهمترین فاکتور در توانایی اجرای ورزشی است. عدم تعادل می ­تواند نقش محدود­کننده ­ای را تقریبا در تمام رویدادهای ورزشی ایفا کند( موسوی، 1388) بنابراین باید توانایی حفظ تعادل به صورت ایستا و پویا به عنوان یکی از اجزای مهم هم در فعالیت­های ورزشی و هم در فعالیت­های روزمره مورد توجه قرار گیرد.(صادقی، 1386). در افراد کم توان ذهنی دستیابی قابلیت­های تعادل و راه رفتن در مراحل مختلف رشد و نمو در دوران کودکی با تاخیر اتفاق می­افتد، اما از همان الگویی پیروی می­ کند که در افراد عادی طی می­ شود، بنابراین حرکت برای هر فرد مراحل برجسته­ای دارد و فرد در توالی مشخصی به آن می­رسد؛ ولی افراد مبتلا به کم توانی ذهنی ممکن نیست به سطح بالیدگی اشخاص عادی در حرکات دست یابند (اجیولستیس و همکاران، 2009)پژوهش­ها در مورد ارزیابی تعادل در افراد کم توان ذهنی بیان داشتند که میزان تعادل در افراد کم ­توان ذهنی پایینتر از گروه همسالان طبیعی شان است (دلویا و همکاران، 2000)،  (هیل و همکاران، 2009)، (سامی و کوکچ، 1994). کودکان عقب مانده ذهنی اغلب به مراحل اصلی نمو جسمانی دست می­یابند، اما به سبب مشکلاتی که در رشد شناختی و روانی-حرکتی دارند در توانایی­های ادراکی- حرکتی عملکرد ضعیفی دارند (سیف نراقی، 1371). کودکانی که از رشد حرکتی مناسبی برخوردارند در یادگیری و آموزش موفق­ترند و کودکانی که در در فرایندهای یادگیری و ذهنی دچار نقص­اند درفعالیت­های حرکتی نیز مبتلا به ناتوانی و نقص می­باشند (موسیر و همکاران، 1965). برخی مانند کفارت،گتمن، بارش، گزل، پیاژه معتقدند حرکت و یادگیری حرکتی مبدا تمام ادراکات و یادگیری­ها است و فرایندهای ذهنی عالی­تر پس از رشد سیستم حرکتی و ادراکی و برقراری ارتباط میان یادگیری حرکات و ادراکات بوجود می­آیند (بادی نوو، 2005). ). تجربه­های حرکتی کسب شده در سنین اولیه، پایه­ های اصلی تکامل ادراکی-حرکتی فرد را تشکیل می­دهند، ادراک از همان ابتدا تحت تاثیر حرکت قرار می­گیرد و حرکت نیز به نوبه خود بر ادراک تاثیر می­گذارد (ازاد، 2008). بنابراین برای رشد ادراکی- حرکتی، تجارب اولیه حرکتی کودک از اهمیت بالایی  برخوردار می­باشد (هی وود، 1993). پرورش مهارت­ های ادراکی- حرکتی از طریق مداخلات حرکتی نه تنها موجب بهبود رشد ذهنی و شناختی می­ شود، بلکه موجب آرامش، ثبات و لذت کودک می­گردد. با این حال این روند رشدی در کودکان عقب مانده ذهنی اندکی متفاوت به نظر می­رسد زیرا به دلیل نواقص و تاخیرات رشد ذهنی و شناختی، ابعاد دیگر رشد آنان تحت تاثیر قرار می­گیرد. به ویژه اینکه در کودکان کم توان ذهنی، حرکت و سلامت جسم در زمینه­هایی چون فعالیت­های روزانه، فعالیت­های آموزشی، روابط اجتماعی، اعتماد به نفس و خود پنداره اهمیت و نقش ویژه ای  دارد. زیرا در دوره کودکی آموزش و یادگیری  مهارت­ های حرکتی بر سایر مهارت ­ها مقدم است

 

(کلمن، 2001).پژوهش­های گذشته نقش مهم تمرینات ادراکی- حرکتی را بر جنبه­ های مختلف حرکتی، شناختی و رفتاری کودکان با نیازهای خاص مورد بررسی قرار داده­اند (سلمان و همکاران،1388  ؛ دهقان و همکاران،1389). با این­حال با توجه به تنوع تمرینات از لحاظ نوع، هدف، سیستم های حسی و ادراکی درگیر، مدت زمان و فرصت تمرین، هنوز سوا­ل­های تحقیقی بسیاری برای پی بردن به اثر تمرینات ادراکی- حرکتی به منظور تفکیک و بحث در مورد اثرات تمرینی بر حیطه های شناختی ، جسمانی و عاطفی وجود دارد. از این رو هدف  ما از  این پژوهش بررسی تاثیر دوازده  هفته   تمرینات ادراکی-حرکتی منتخب بر تعادل ایستا وپویای  دانش آموزان کم توان ذهنی پسرآموزش پذیر11تا14 سال شهر کرمان می­باشد.

 

1-2 بیان مسئله                                                                                                                      

 

ادراک به معنی دانستن یا تفسیر اطلاعات است. ادراک فرایند سازماندهی اطلاعات ورودی با اطلاعات ذخیره شده است که منجر به تولید یک الگوی پاسخ اصلاح شده می­گردد. چرخه ادراکی – حرکتی را ­می­توان به صورت فرایند کسب مهارت و قابلیت عملکردی افزایش یافته با بهره گرفتن از ورودی حسی، یکپارچگی حسی، تفسیر حرکتی، فعال سازی حرکت و بازخورد توصیف نمود ( گالاهو، 1383).  بنابراین این دو جنبه مکمل همدیگر هستند و با ادامه رشد هر کدام و تاثیر متقابل بر همدیگر به مرحله ای می رسند که وجودی یکپارچه (روانی- حرکتی) می­شوند (دپره، 1925).  بنابراین توجه به جنبه های حرکتی کودکان از مهم ترین  حوزه های رشدی است که از همان ابتدا توجه بسیاری از نظریه پردازان رشد کودک را به خود جلب کرده است. اهمیت رشد حرکتی به گونه­ ای است که پیاژه شناخت شناس معروف و نظریه پرداز در حوزه رشد شناختی کودکان، براین اصل وفادار مانده است که زیربنای ساخت ذهنی کودک فعالیت حرکتی است که در دو سال اول زندگی انجام می­دهد (لرا، 1994).

 

تحقق استقلال در زندگی یکی ازچشم­اندازهای مهم آموزش به افراد دارای ناتوانی ذهنی است تا از طریق آموزش، مهارت­ های زندگی مستقل و امکان زندگی در اجتماع را پیدا کنند (بهراد، 1384). وجود مشکل در قابلیت­های تعادلی و راه رفتن خطرات پایداری برای افتادن و سقوط در افراد کم توان ذهنی است ( ان­کلار،2012). تعدادی از پژوهش­ها بیان می­ کنند که میزان افتادن در افراد کم توان ذهنی زیاد است که این افتادن خود می ­تواند منجر به آسیب در این افراد شود (هسی و همکاران، 2001)،(کوکس و همکاران، 2001 ). برای مثال افراد مبتلا به کم توانی ذهنی بیشتر درمعرض خطر شکستگی­های مربوط به افتادن به دلیل تراکم کم مواد معدنی در استخوان­ها هستند (ژافه و همکاران، 2005). میزان بستری شدن در بیمارستان به دلیل آسیب در افراد کم توان ذهنی دو برابر افراد عادی است که بسیاری از این

پایان نامه

 صدمات ناشی از افتادن و سقوط است (شراد و همکاران، 2001). با وجود نقش مرکزی قابلیت های تعادل و راه رفتن در تحرک تعجب­آور نیست که میزان تحرک در افراد مسن کم توان ذهنی در مقایسه با گروه همسالان عادی کمتر باشد (کلاور و همکاران، 2009). برنامه مداخله ای مناسب می تواند این دو قابلیت مهم را در این افراد افزایش و امید به زندگی را در آنها  بالا ببرد (دی،1987). شواهد قابل قبولی برای موثر بودن برنامه ­های ورزشی در بهبود تعادل و راه رفتن در افراد عادی وجود دارد (گیلیسپی و همکاران،2009). همچنین بررسی­های متعدد نشان می­دهد که مداخلات مختلف در بهبودی تعادل و قدرت در اشخاص کم توان ذهنی موفقیت آمیز بوده است (آنجلو-بارسو و همکاران، 2008)، (کارملی و همکاران، 2005). نتایج پژوهش (آلبرت و پتیپس، 2008) نشان داد که حرکات موزون باعث افزایش تعادل حرکتی در کودکان7 تا 11 ساله کم توان ذهنی می شود. در پژوهشی یوکسالان(2008) نشان داد تمرینات جسمانی بر تعادل کودکان 3 تا 6 ساله کم توان ذهنی تاثیر دارد. وانگ(2002) تاثیر شش هفته تمرینات پلومتریک را بر میزان تعادل افراد کم توان ذهنی مثبت دانسته است. همچنین اجرای هشت هفته تمرینات ایروبیک باعث افزایش میزان تعادل این افراد شد (بوسول، 1991).به طور کلی با توجه به  تحقیقات حاضر  و بنا به اهمیت آموزش مهارتهای ادراکی –حرکتی و کمبود میزان تعادل در کودکان کم توان ذهنی این تحقیق در پی پاسخگویی به این سوال می باشدکه آیا تمرینات ادراکی- حرکتی می ­تواند بر روی تعادل ایستا و پویای کودکان کم توان ذهنی موثر باشد.

 

 1-3 اهمیت و ضرورت انجام تحقیق

 

بر اساس آمار منتشر شده توسط سازمان سلامت جهانی  حدود 3 درصد جمعیت جهان را افراد کم توان ذهنی تشکیل می دهند که از این تعداد درصد بالایی از آن در کشورهای جهان سوم به سر می­برند. به گفته سازمان بهزیستی کشورمان 4/5 میلیون نفر کم توان ذهنی در کشورمان وجود دارد همچنین سازمان آموزش و پرورش استثنایی استان کرمان تعداد دانش آموزان کم توان ذهنی آموزش پذیر مدارس استان کرمان را در سال تحصیلی (91-90)حدود 3200نفر اعلام کرد.

 

بر اساس بررسی کارملی و همکاران (2005)  افراد کم توان ذهنی خفیف به دلیل اختلال در یکپارچگی حسی –حرکتی، در آزمون­های ادراکی حرکتی نمره کمتری نسبت به افراد عادی دریافت کرده و وضعیت تعادلی آن­ها بی­ثبات­تر از افراد سالم است. همچنین کودکان کم توان ذهنی در مهارت­ های حرکتی درشت از جمله تعادل پرتاب کردن و پریدن عقب­تر از کودکان عادی­اند (پهلوانیان، 1391). این کودکان از نوباوگی کمبودهایی در نواحی حرکتی همخوان با فرایندهای حسی ـ عصب شناختی، رشد حرکتی، کشش در مقابل جاذبه، جهت یابی ،تعادل بدن، جابه جایی وزن و تحمل وزن نشان می دهند(شپرد،1980).

 

ورزشکاران معلول با چالش­های زیادی در طول تمرین و مسابقه روبرو هستند. ورزشکاران دارای جسم توانا یا بدون معلولیت در طول حرفه خود اغلب با موانع بسیاری روبرو هستند. با این حال تعداد کمی از این ورزشکاران   قابل ملاحظه­ای در طول سال­ها افزایش یافته است، به طور مثال بازی پاراالمپیک تابستانی افزایش تعداد  ورزشکاران از400 نفر در سال 1960 به 3806 ورزشکار در پارالمپیک آتن در سال 2004 را نشان می­دهد. این موضوع خود می ­تواند دلیل قانع­کننده ­ای برای اهمیت افزایش قابلیت های حرکتی این افراد باشد.

 

با توجه به توسعه روز افزون ورزش معلولین به ویژه افراد کم توان ذهنی که بعنوان بخشی از افراد فعال جامعه در رشته­های مختلف ورزشی مشارکت دارند، اما تا کنون تحقیقی با اهداف اختصاصی مذکور با بهره گرفتن از دستگاه بایودکس بر روی افراد کم ­توان ذهنی انجام نشده است، تحقیق حاضر به دنبال این است که تاثیر تمرینات ادراکی- حرکتی را به عنوان یک استراتژی مداخله­ای جدید برروی تعادل ایستا وپویا  افراد کم توان ذهنی بررسی نماید. امید است که با انجام این پژوهش گامی در جهت بهبود یکی از مشکلات این  افراد برداشته شود.

 

1-4 اهداف تحقیق                                                                                                                

 

1-4-1 هدف کلی                                                                                                                

 

هدف کلی پژوهش حاضر بررسی تأثیر  هشت هفته تمرینات ادراکی- حرکتی بر تعادل ایستا و پویای دانش آموزان پسر11 تا 14   سال کم توان ذهنی آموزش پذیر شهرستان کرمان می باشد.

 

 1-4-2 اهداف اختصاصی

 

1-  بررسی تاثیر تمرینات ادراکی-حرکتی بر شاخص ­های تعادل ایستای (شاخص کلی، قدامی­خلفی، داخلی­خارجی) دانش آموزان پسر کم توان ذهنی

 

2-  بررسی تاثیر تمرینات ادراکی-حرکتی بر شاخص ­های تعادل پویای (شاخص کلی، قدامی­خلفی، داخلی­خارجی) دانش آموزان پسر کم توان ذهنی

 

3-   مقایسه میزان تعادل ایستای دانش آموزان پسرکم توان ذهنی در دو گروه کنترل و تجربی قبل و بعد از اعمال پروتکل تمرینی ادارکی-حرکتی.

 

4-   مقایسه میزان تعادل پویای دانش آموزان پسرکم توان ذهنی در دو گروه کنترل و تجربی قبل و بعد از اعمال پروتکل تمرینی ادارکی-حرکتی.                                                                                                                    1- 5 فرضیه های تحقیق

 

فرضیه اول: بین شاخص ­های تعادل پویا گروه کنترل در پیش آزمون در مقایسه با پس آزمون تفاوت معنی داری وجود دارد.

 

فرضیه دوم: بین میزان تغییرات شاخص ­های تعادل پویا بعد از دوره مداخله در گروه تجربی در مقایسه با گروه کنترل تفاوت معنی داری وجود دارد.

 

فرضیه سوم: بین شاخص ­های تعادل ایستا گروه تجربی در پیش آزمون در مقایسه با پس آزمون تفاوت معنی داری وجود دارد.

 

فرضیه چهارم: بین شاخص ­های تعادل ایستا گروه کنترل در پیش آزمون در مقایسه با پس آزمون تفاوت معنی داری وجود دارد.

 

فرضیه پنجم: بین میزان تغییرات شاخص ­های تعادل ایستا بعد از دوره مداخله در گروه تجربی در مقایسه با گروه کنترل تفاوت معنی داری وجود دارد.

 

                                                                                                                                              

 

 

 

1-6 پیش فرض های تحقیق

 

 پیش فرض های تحقیق حاضر به شرح ذیل می باشد:

 

    • هیچ یک از شرکت کنندگان، اطلاعات نظری و عملی در رابطه با تکلیف مورد استفاده در تحقیق را ندارند.

 

  • بنابر اظهار شرکت کنندگان، تمام آزمودنی­ها هنگام شرکت در آزمون از سلامت کامل خصوصاً در ارتباط با حس حرکت و تعادل و حس بینایی برخوردارند.

 

 

  • هیچ یک از آزمودنی­ها در فعالیت ورزشی حرفه ای شرکت نداشتند.

1-7 محدودیت های تحقیق

 

1- عدم کنترل خصوصیات ژنتیکی و ویژگی های خلقی که ممکن است در اجرای افراد مؤثر باشد.

 

2- عدم کنترل کامل خصوصیات محیطی مانند: تغذیه، فعالیت روزمره، استراحت، وضعیت اجتماعی، فرهنگی، اقتصادی و بهداشتی.

 

3- احتمال تمرین ذهنی برخی از آزمودنی ها خارج از چارچوب تمرین.

 

mentally retarded Syndrome

 

Gambta& Gary

 

psychomotor

 

Youkslen

 

Wang

 

World Health Organization

 

Carmeli

 
مداحی های محرم