و اهداف: از آنجایی که اسیدهای چرب امگا 3، 6، 9 در روند التهاب نقش دارند و التهاب از عوامل اصلی فعال سازی آپوپتوز میباشد، لذا استفاده از این اسیدهای چرب در کنار شیمی درمانی اگر منجر به فعال ساختن آپوپتوز شود، باعث ارتقای میزان اثر بخشی شیمی درمانی در بیماران مبتلا به سرطان معده میگردد. کاسپاز 8 از کاسپازهای اصلی در تأیید شروع فرایند آپوپتوز از مسیر خارجی به شمار میرودکه اندازه گیری میزان آنزیم فعال در سلول و میزان بیان ژن آن ارزیابی خوبی برای میزان آپوپتوز میباشد. بنابراین هدف از این مطالعه بررسی تأثیر اسیدهای چرب امگا 9،6،3 بر روی آنزیم کاسپاز 8 در سرطان معده میباشد.
مواد و روشها: این مطالعه یک کارآزمایی بالینی از نوع دوسوکور میباشد که گروه هدف این مطالعه بیماران با آدنوکارسینومای معده میباشند که برای اولین بار تشخیص داده شده بودند و تحت شیمی درمانی قرار گرفتند. تعداد 34 نفر از بیماران در 2 گروه 17 نفری انتخاب شده و از این بیماران 3 نمونه بیوپسی از تومور معده برداشته شد. در مرحله بعد شیمی درمانی این افراد زیر نظر پزشک متخصص انکولوژِی آغاز شد. در 2 گروه انتخابی در گروه اول شیمی درمانی بدون تجویز مکمل و گروه دوم شیمی درمانی بامکمل اسیدهای چرب امگا به میزان روزانه 3600 میلی گرم به مدت 3 کورس شروع شد. از این بیماران مجددا نمونه بیوپسی برداشته شد. بر روی نمونههای بیوپسی میزان نیمه کمی پروتئین آنزیم کاسپاز-8 به روش برش انجمادی و ایمنوهیستوشیمی و میزان بیان ژن آن به روش RT-PCR و Real-Time PCR بررسی گردید .
نتایج: میزان پروتئین آنزیم کاسپاز-8 در بافت سرطانی معده بعداز سه کورس شیمی درمانی در دو گروه مورد مطالعه افزایش نشان میدهد ولی این افزایش در گروه دوم بسیار بیشتر بوده و از نظر آماری معنی دار نمیباشد ( 06/0=p).برای تایید این افزایش در مرحله بعد، استخراج و کمی سازی ژن آنزیم کاسپاز-8 انجام شد. که نتایج بدست آمده تایید کننده این افزایش میباشد.
بحث و نتیجه گیری: با توجه به نتایج این مطالعه و مطالعات مختلف انجام شده چنین بنظر میرسد که تاثیر تجویز خوراکی اسیدهای چرب امگا3، 6و 9 بهمراه داروهای معمول شیمی درمانی بکار برده شده نمیتواند میزان پروتئین فعال آنزیم کاسپاز-8 و نیز افزایش بیان ژن این آنزیم را افزایش دهد و به احتمال زیاد مسیر داخلی آپوپتوز را فعال نماید.
کلمات کلیدی: سرطان معده، مقاومت دارویی، اسیدهای چرب امگا، آپوپتوز، کاسپاز-8
فهرست مطالب
عنوان صفحه
فصل اول: کلیــات و پیشینه تحقیق
1-1- بیان مساله. 2
1-2- فرضیات پژوهش…. 9
1-3- اهداف تحقیق.. 9
1-4- متغیرها 10
1-5- فیزیولوژی معده 12
1-6- سرطان. 12
1-7- مراحل سرطانی شدن معده 13
1-8- انواع مختلف سرطان در معده 16
1-9- عوامل ایجاد کننده سرطان معده 16
1-10- تشخیص سرطان معده 17
1-10-1- آندوسکوپی قسمت فوقانی دستگاه گوارش… 17
1-10-2- عکس قسمت فوقانی دستگاه گوارش و معده و روده 18
1-10-3-اولتراسونوگرافی به روش آندوسکوپی.. 18
1-10-4- سی تی اسکن.. 18
1-10-5- ام اِر آی.. 19
1-11- درمان سرطان معده 20
1-11-1- جراحی.. 20
1-11-2- شیمی درمانی.. 20
1-11-2-1- نحوه استفاده از داروهای ضد سرطان. 21
1-11-2-2 مقاومت دارویی سرطان. 21
1-11-2-3- مکانیسم سلولی مقاومت به دارو. 22
1-11-2-4- عوارض جانبی شیمیدرمانی.. 23
1-11-3- رادیوتراپی.. 24
1-11-3-1- عوارض جانبی رادیوتراپی.. 24
1-12- آپوپتوز. 25
1-12-1- مسیر گیرنده مرگ…. 26
1-12-2- مسیر میتو کندریایی.. 27
1-13-کاسپازها 29
1-13-1- انواع پروتئینهای کاسپازی.. 30
1-14- اسیدهای چرب امگا 3، 6، 9. 30
1-14-1- نقشهای اسیدهای چرب در بدن. 30
1-14-2- تقسیم بندی چربیها 31
1-14-3- اسیدهای چرب ضروری.. 32
1-14-3-1- امگا- ۳. 33
1-14-3-2- امگا- 6. 35
1-14-3-3- امگا- 9. 36
1-15- پیشینه تحقیق.. 37
فصل دوم: مواد و روشها
2-1- نوع مطالعه. 41
2-2- تعیین حجم نمونه. 41
2-3- انتخاب بیماران. 42
2-4- روش برش انجمادی و رنگ آمیزی ایمنوهیستوشیمی.. 43
2-5- استخراج RNA و انجام Real time PCR.. 44
2-5-1- مواد شیمیایی مورد استفاده در استخراج RNA و انجام Real time PCR.. 44
2-5-2 دستگاهها استفاده شده در استخراج RNA و انجام Real time PCR.. 44
2-5-4- نمونهها 46
2-5-5- محاسبات آماری بررسی میزان بیان نسبی ژن. 46
2-5-6- استخراج RNA.. 47
2-5-7- تهیه بافر TAE.. 51
2-5-7-1- تهیه ژل آگاروز 1 %. 52
2-5-7-2- انجام الکتروفورز. 53
2-5-8- سنتز cDNA.. 53
2-5-9- Real-time RT-PCR.. 54
2-5-9-1- نمودار منحنی ذوب… 58
2-5-9-2- رسم نمودار استاندارد برای Real-Time PCR.. 58
2-5-9-3- کارایی (Efficiency) 59
2-5-10- روش تجزیه و تحلیل دادهها (روش های آماری) 61
فصل سوم: نتایج
3-1- مقایسه اطلاعات دموگرافیک بیماران گروه های مورد مطالعه. 63
3-2- نتایج حاصله از برش انجمادی و رنگ آمیزی ایمنوهیستوشیمی.. 64
3-3- الکتروفورز نمونههای RNA استخراج شده 66
3-4- نتایج Real-time RT-PCR.. 67
3-4-1- مقایسه میزان بیان ژن آنزیم کاسپاز 8 در گروه های مورد مطالعه. 67
فصل چهارم: بحث و نتیجه گیری
4-1- بحث… 70
4-2- نتیجه گیری.. 74
4-3- پیشنهادات… 74
منابع و مآخذ. 75
فهرست جداول
عنوان صفحه
جدول(1-1) : تعریف نظری متغیرها به صورت جدول. 10
جدول(2-1): مواد شیمیایی مورد استفاده در استخراج RNA و انجام Real time PCR و IHC.. 44
جدول (2-2): دستگاههای استفاده شده در استخراج RNA و انجام Real time PCR.. 45
جدول (2-3): مواد مورد استفاده در استخراج RNA و انجام Real time PCR.. 45
جدول(2-4): مقادیر و مواد مورد نیاز برای انجام Real-time PCR.. 56
جدول (2-5 ): مراحل و دمای استفاده شده در Real Time PCR.. 57
جدول1-4. اطلاعات دموگرافی بیماران گروههای مورد مطالعه. 63
جدول 3-2. اطلاعات مربوط به نتایج نیمه کمی ایمنوهیستوشیمی برای پروتئین آنزیم کاسپاز-8 در بیوپسی معده در دو گروه مورد مطالعه. 65
فهرست اشکال
عنوان صفحه
شکل (1-1): شایعترین نوع آدنوکارسینومای معده (3) 3
شکل (1-2): گسترش آدنوکارسینومای معده در کل بافت معده و تبدیل آن به یک جسم پلاستیک مانند و غیرقابل اتساع (3). 4
شکل (1-3) : تومور سطحی و گسترده در موکوس معده (4). 4
شکل(1-4): مسیر داخلی و خارجی القاء آپوپتوزیس. 9
شکل 1-3. نمودار منحنی ذوب برای ژن کاسپاز-8 و ژن GAPDH.. 58
شکل 2-3. نمودار فاصلههای CT مربوط به رقتهای مختلف استاندارد ژن کاسپاز-8. 60
شکل 2-3. نمودار استاندارد مربوط به ژن کاسپاز-8 که درآن کارآیی منحنی استاندارد برابر با 10/1، Slope برابربا 094/3 و R^2 value برابر با 999/0 میباشد. 60
شکل (3-1): نتایج حاصل از روش برش انجمادی و رنگ آمیزی ایمنوهیستوشیمی. A) منفی، B)+/-، C) +، D) ++. 64
شکل 3-2. منحنی مقایسه میانگین درصد پروتئین آنزیم کاسپاز-8 در گروه های مورد مطالعه. 66
شکل(3-3):الکتروفورز نمونههای RNA استخراج شده 67
شکل 3-4. منحنی مقایسه میانگین بیان ژن آنزیم کاسپاز-8 در گروه های مورد مطالعه. 68
فهرست نمودارها
عنوان صفحه
نمودار(2-1): شمای کلی مراحل استخراج RNA و انجام Real time PCR.. 46
. 139
5-2-نتیجهگیری.. 139
5-3-پیشنهادات در راستای تحقیق.. 144
5-4-پیشنهادات برای پژوهشهای آتی.. 146
منابع. 147
فهرست جداول
جدول 2- 1: اشکال سرمایه و معرفهای آن(انهیر و گرهارد، 1995، 99) 42
جدول 2-2: تعاریف منتشر شده سرمایه اجتماعی از طرف بانک جهانی.. 52
جدول 2-3: انواع سرمایه و ویژگیهای نسبی اشکال مختلف سرمایه(تایمون و استامپ، 2003، 12) 58
جدول 2-4: رویکردهای سرمایه اجتماعی، ایده اصلی و محققین.. 74
جدول 2-5. شاخصهای سرمایه اجتماعی به تفکیک ابعاد ساختاری، شناختی و ارتباطی برگرن(همان، 138). 77
جدول 2-6: نظریهپردازان سرمایه اجتماعی.. 83
جدول 4-1: توزیع فراوانی افراد بر حسب سن.. 106
جدول 4-2: توزیع فراوانی افراد بر حسب وضعیت خدمتی.. 107
جدول 4-3: توزیع فراوانی افراد بر حسب وضعیت تاهل.. 109
جدول 4-4: توزیع فراوانی افراد بر حسب جنسیت… 110
جدول 4-5: توزیع فراوانی افراد بر حسب سابقه خدمتی.. 111
جدول 4-6: آمارههای مهم برای اعتماد. 113
جدول 4-7: آمارههای مهم برای همکاری.. 114
جدول 4-8: آمارههای مهم برای مشارکت… 115
جدول 4-9: آمارههای مهم برای انسجام اجتماعی.. 116
جدول 4-10: آمارههای مهم برای ارتباطات کاری.. 117
جدول 4-11: آمارههای مهم برای احساس اثرگذاری.. 118
جدول 4-12: آماره های مهم برای فعالیتهای داوطلبانه. 119
جدول 4-13: میانگین، انحراف معیار، چولگی، بزرگترین داده، کوچکترین داده و دامنه تغییرات بعد اعتماد. 121
جدول 4-14: دامنه به کار گیری بعد اعتماد در بین کارکنان شهرداری منطقه 20 شهرداری تهران. 122
جدول 4-15: میانگین، انحراف معیار، چولگی، بزرگترین داده، کوچکترین داده و دامنه تغییرات بعد همکاری.. 122
جدول 4-16: دامنه به کار گیری بعد همکاری در بین کارکنان شهرداری منطقه 20 شهرداری تهران. 123
جدول 4-17: میانگین، انحراف معیار، چولگی، بزرگترین داده، کوچکترین داده و دامنه تغییرات بعد انسجام اجتماعی.. 123
جدول 4-18: دامنه به کار گیری بعد انسجام اجتماعی در بین کارکنان شهرداری منطقه 20 شهرداری تهران. 124
جدول 4-19: میانگین، انحراف معیار، چولگی، بزرگترین داده، کوچکترین داده و دامنه تغییرات بعد احساس اثرگذاری.. 124
جدول 4-20: دامنه به کار گیری بعد احساس اثرگذای در بین کارکنان شهرداری منطقه 20 شهرداری تهران. 125
جدول 4-21: میانگین، انحراف معیار، چولگی، بزرگترین داده، کوچکترین داده و دامنه تغییرات بعد ارتباطات کاری.. 125
جدول 4-22: دامنه به کار گیری بعد ارتباطات کاری در بین کارکنان شهرداری منطقه 20 شهرداری تهران. 126
جدول 4-23: میانگین، انحراف معیار، چولگی، بزرگترین داده، کوچکترین داده و دامنه تغییرات بعد فعالیتهای داوطلبانه. 126
جدول 4-24: دامنه به کار گیری بعد فعالیتهای داوطلبانه در بین کارکنان شهرداری منطقه 20 شهرداری تهران. 127
جدول 4-25: میانگین، انحراف معیار، چولگی، بزرگترین داده، کوچکترین داده و دامنه تغییرات بعد مشارکت… 128
جدول 4-26: دامنه به کار گیری بعد مشارکت در بین کارکنان شهرداری منطقه 20 شهرداری تهران. 128
جدول 4-27 : آزمون فریدمن.. 129
جدول 4-28: رتبهبندی متغیرها 129
جدول 4-29: نتایج آزمون کلموگروف و اسمیرنوف.. 130
جدول 4-30: نتایج بررسی میزان پایایی پرسشنامه ها 131
جدول 4-31: آزمون فرضیه یکم تحقیق بررسی اعتماد و بهبود سازمانی.. 131
جدول 4-32: آزمون فرضیه دوم تحقیق بررسی همکاری و بهبود سازمانی.. 132
جدول 4-33: آزمون فرضیه سوم تحقیق بررسی مشارکت و بهبود سازمانی.. 133
جدول 4-34: آزمون فرضیه چهارم تحقیق بررسی انسجام اجتماعی و بهبود سازمانی.. 134
جدول 4-35: آزمون فرضیه پنجم تحقیق بررسی ارتباط کاری و بهبود سازمانی.. 135
جدول 4-36: آزمون فرضیه ششم تحقیق بررسی احساس اثرگذاری و بهبود سازمانی.. 136
جدول 4-37: آزمون فرضیه یکم تحقیق بررسی فعالیتهای داوطلبانه و بهبود سازمانی.. 137
فهرست شکلها
شکل1-1. مدل مفهومی تحقیق.. 6
شکل 2-1: اجزای تشکیل دهنده سیستم سازمانی با توجه به سه عامل یادشده و ارتباط آنها از نظر فرید لندر و براون. 26
شکل 2-2: بررسی فرایند مدیریت استراتژیک اسچندل و فافر. 34
فهرست نمودارها
نمودار 2-1: طبقه بندی لایکلی از ابعاد سرمایه اجتماعی(لایکلی، 2005، 123). 76
نمودار 2-2. سرمایه اجتماعی از لحاظ کیفیت روابط و ساختار روابط(استون، 2001) 76
نمودار 4-1: توزیع فراوانی افراد بر حسب سن.. 107
نمودار 4-2: توزیع فراوانی افراد بر حسب وضعیت خدمتی.. 109
نمودار 4-3: توزیع فراوانی افراد بر حسب وضعیت تاهل. 109
نمودار 4-4: توزیع فراوانی افراد بر حسب جنسیت… 111
نمودار 4-5: توزیع فراوانی افراد بر حسب سابقه خدمتی.. 113
نمودار 4-6: توزیع فراوانی کارکنان بر حسب اعتماد. 114
نمودار 4-7: توزیع فراوانی کارکنان بر حسب همکاری.. 115
نمودار 4-8: توزیع فراوانی کارکنان بر حسب مشارکت… 116
نمودار 4-9: توزیع فراوانی کارکنان بر حسب انسجام اجتماعی.. 117
نمودار 4-10: توزیع فراوانی کارکنان بر حسب ارتباطات کاری.. 118
نمودار 4-11: توزیع فراوانی کارکنان بر حسب احساس اثرگذاری.. 119
نمودار 4-12: توزیع فراوانی کارکنان بر حسب فعالیتهای داوطلبانه. 120
فصل اول
کلیات |
1-1- بیان مسأله
بهبود و توسعه در بسیاری از کشورها جزء برنامه های متعارفی و طبیعی حیات اجتماعی در آمده است. بهبود و بازسازی نقطه شروع تحول در هر سازمان و به تبع آن در هر جامعهای است و امری است که در هر فرهنگ با فرهنگ دیگر فرق می کند به عبارت دیگر در میان فرهنگها نسخه واحدی برای آن پیدا نمی شود. بهبود و رونق یک موضوع اعتباری است و از طریق مقایسه است که امری بهبود یافته و امری دیگر بهبود نایافته تلقی می شود، یعنی قابلیت برای بهبود و اثرپذیری بیشتر اکتسابی است و مستلزم درک بهبودگر از موقعیت خویش و نیازمند یک تلاش همه جانبه بر موقعیت است؛ یعنی تلاش و کوشش متناسب لازم دارد تا به وقوع بپیوندد. در دنیای امروز موجهایی با کششهای قوی و طیفهای مقتدر جریان دارد که مبانی ارزش و بهبود رونق را دگرگون می کند و آن را در جهت خود سوق میدهد. سازمانها دستخوش تغییر و تحول هستند، اما هر نوع تحولی بهبود و بازسازی تلقی نمی شود؛ بر عکس این قضیه همواره صادق است و هر بهبودی قطعا یک تغییر و تحول محسوب میگردد. تحول امری درونی و خودجوش است و نمیتوان آن را به سازمان تزریق کرد. زمانیکه حتی یک درجه در ابعاد کمی یا کیفی در مقایسه با شرایط قبلی سازمان رونق حاصل شود، بهبود و بازسازی تحقق یافته تلقی می شود. بهبود و بازسازی از یک سازمان به سازمان دیگر متغیر بوده، تابع آن ساختار آن است و بنابراین روش هر سازمان لزوما در سایر سازمانها قابل تحقق نیست. کمالطلبی، حقیقتخواهی، علاقه مندی و اراده به تحول و پیشرفت عواملی هستند که بر پایه روحیه امید در نسان موجبات تلاش برای تحقق سرنوشت مطلوب و آیندهای روشن را فرآهم می کنند و این عوامل را باید مهمترین سرمایه های مورد نیاز تمام تحولات سازمانی و پشتوانه اصلی اجرای برنامهها بهبود دانست. با توجه به اینکه در جهان امروز بیشترین ارزش سازمانی مبتنی بر دارایی های غیر ملموس است. توانایی برای شناخت و برآورد منبع این ارزش برای سازمانها مهم و حیاتی است(چانگ و ال باینکا، 2004، 860). در چنین فضایی این سوال اساسی مطرح است که راز بقا و موفقیت، سرآمدی و توسعه سازمانها در بازار رقابتی امروز چیست؟ با نگاهی به ادبیات مربوطه و بررسی نظریات اندیشهمندان، شاید بتوان پاسخ سوال را در ایجاد، حفظ و تداوم سرمایه اجتماعی یافت(حسنزاده ثمرین و مقیمی، 1389، 124). اخیرا سرمایه اجتماعی سبب ایجاد تئوریهایی شده است که پایهای برای سایر مطالعات مدیریت هستند(همان). مفهوم سرمایه اجتماعی توجه زیادی را در تحقیقات مربوط به نظریه سازمان به خود جلب کرده است.
1-2- اهمیت و ضرورت انجام تحقیق
بهبود و بازسازی سازمان بر اساس محیط متغیر امروز و زمینهای که علوم رفتاری کاربردی به وجود آورد، مطرح گردید. تغییرات سریع در محیط سازمانها که با دگرگونی محیطهای اجتماعی همراه بود و منجر به تغییر عمدهای در شیوه زندگی، نیازها و پایگاه ارزشهای افراد گردید ایجاب میکرد که ساختار و فرایندهای سازمانی انعطافپذیر تا حدودی جایگزین الگوهای سنتی گذشته شوند. سازمانها جزء سیستمهایی از سیستمهای اجتماعی هستند که از تغییر و تحول محیط خویش تاثیر میپذیرند. تنها راه موثر ایجاد تحول در سازمان، تغییر فرهنگ و نحوه عملکرد مدیران از طریق تحول در سیستم ارزشها، باورها و روابط پذیرش شدهی درون سازمان است. به همین جهت پیدایش بهبود سازمان ضرورت پیدا می کند. سازمانهای دولتی و خصوصی در صورتی که بخواهند در بازار رقابت کنونی دوام بیاورند نمیتوانند در جا بزنند یا عقب گرد نمایند؛ زیرا ممکن است به سرنوشت بسیاری از سازمانهای از میدان به در شده بسیاری از کشورها در بیایند. البته شکست این سازمانها دلایل متعددی دارد، اما تقریبا همه محققان بر این نظر اتفاق دارند که علل ریشهای آن به نحو سادهای فقر مدیریت بوده است. به طور کلی مدیریت اثر بخش برای بقا، فعالیتهای خود را با زمان هماهنگ می کند(اوهاما[1]، 1982، 43). تغییرات سریع امروزی به تصمیمگیریهای فوری نیاز دارد. اما کشمکشهای قدرت به وضع عجیبی نظام اداری را کند کرده است. رقابت، نیاز به نوآوری مستمر دارد و قدرت اداری، خلاقیت را نابود می کند. فضای تازهی کسب و کار به شهود و اشراق نیاز دارد همنگونه که به تجزیه و تحلیل نیاز دارد. دیوانسالاریها دیگر از عهده وظایفی که برایشان طراحی شده بر نمیآیند چون شرایط محیطی که باعث شکوفایی دیوانسالاریها شد و حتی آنها را به موتورهای کارا تبدیل کرد به سرعت و به طور جدی در حال تغییر و تحول است. فضای سازمانهای امروزی را رخدادهای غافلگیرکننده و آشفتگیها و آشوبهای تعمیمیافته به لرزه آورده است. میلیونها کارمند سختکوش و باهوش به این نتیجه رسیده اند که دیگر قادر نیستند وظایف خود را به خوبی انجام دهند، محصولات جدید خلق کنند، بازارهای تازه کشف نمایند، تکنولوژیهای بهتر طراحی کنند، با ارباب رجوع رفتار بهتری داشته باشند، مگر آنکه مقررات را زیر پا بگذارند و رویه های رسمی را تغییر دهند. برای آنکه کاری انجام شود، چیزی ابداع گردد، قدم مثبتی برداشته شود باید نظام اداری دگرگون شود(تافلر[2]، 1990، 306). با توجه به تغییرات و تحولات در دنیای امروزی و به وجود آمدن نظریه های جدید در مورد از پیشرو برداشتن مشکلات سر راه سازمانها، راهکارهای مختلفی برای سازمانها ارائه گردیده است تا با توسل به آن بتوانند مشکلات را از سر راه خود بردارند اما توجه به این نکته ضروری است که سازمانها و اندیشهمندان، پژوهشگران باید به دنبال راه حلهای نوآورانهای برای رفع مشکلات خود ارائه کنند از اینرو در این تحقیق به منظور اعتلای این مهم، به بررسی نقش سرمایه اجتماعی در دستیابی به بهبود سازمانی در شهرداری منطقه 20 تهران مورد بررسی قرار گرفته است.
1-3- اهداف تحقیق
1-3-1- هدف کلی تحقیق
1-3-2- هدف اصلی
1-3-3- اهداف فرعی
1-4- فرضیههای تحقیق
1-4-1 فرضیه اصلی
1-4-2- فرضیه های فرعی
ی جلد 1 «حافظنامه» در بخشی تحت عنوان «تأثیر پیشینیان بر حافظ» حدود بیست شاعر را که حافظ از ایشان تأثیر پذیرفته، برشمرده است. محمد امین ریاحی نیز در مقاله «سرچشمههای مضامین حافظ» (ریاحی، 1350) چند شاعر دیگر را هم به این مجموعه اضافه کرده است، و مطالعه آثار شاعران دیگر، به جز کسانی که این دو نفر اشاره کرده اند، شاید افراد بیشتری را نیز بیفزاید. از این رو به نظر میرسد که یکی از منابع ضروری برای آشنایی با خط فکری حافظ، و ویژگیهای جهان شعری او، رجوع به آثار پیشینیانش باشد. بدین منظور از میان شاعران مؤثر بر حافظ، سه تن که به نظر میرسید بیشترین تأثیر را بر وی گذاشته باشند، به عنوان محور مطالعات پیش از حافظ انتخاب شدند.
از جمله مضامین مهمی که در شعر حافظ وجود دارد، عرفان، عشق، طنز و انتقاد اجتماعی است. از همین رو از میان شاعرانی که حافظ از ایشان تأثیر پذیرفته است، سنایی به عنوان یکی از پیشگامان انتقاد اجتماعی، عرفان و قلندریات[1]، عطار از سردمداران عرفان عاشقانه، و خواجو به لحاظ مشابهت سبک غزلسرایی با حافظ، برای بررسی در نظر گرفته شدند. علاوه بر این موضوعات، جریانها و سنتهای شعری و ادبی مؤثر بر موضوع مورد نظر نیز تا حد ممکن و مورد نیاز بحث شده اند.
ضمناً از آنجا که پیر مراد حافظ ویژگیهای پیران قلندری[2] را دارد، در آثار سایر شاعران نیز این نوع پیر و مسائل مربوط به آن باید برای رسیدن به نتایجی در مورد پیر حافظ، مد نظر قرار گیرد. از همین رو «پیران تصوف» در آثار مورد مطالعه به صورت گذرا، و «پیران قلندری» و مباحث مربوط بدانها مفصلتر بررسی شده اند. و چون پیران قلندری اغلب در قلندریات و به ویژه در قالب غزل به چشم میخورند، لذا منابع مورد استناد، اغلب دیوان شاعران مذکور بوده است. هرچند سایر آثار ایشان نیز برای یافتن مطالب مربوط به موضوع تحقیقی حاضر اجمالاً مورد مطالعه قرار گرفته است.
برای ورود به موضوع مورد پژوهش، در ابتدا مطالبی کلی راجع به عرفان و تصوف، معرفی برخی مکتبها و فرقههای مهم مورد نیاز این
پژوهش از قبیل ملامتیه و قلندریه آورده شده، و سپس تأثر حافظ از پیشینیان، مشرب حافظ، نظر حافظ راجع به پیر و بحث ارادت رسمی داشتن یا نداشتن او به فردی خاص، بررسی نظرات ارائه شده درباره پیر مغان حافظ، شیخ صنعان و دو مسئله مهم مربوط به پیر مغان یعنی شراب و جام جم مباحث دیگر مطرح شده در این تحقیق هستند. بسامد کاربرد پیر و مشتقات آن در شعر (دیوان اشعار و آثاری که در آنها کاربرد پیر نسبتاً چشمگیر باشد.) چهار شاعر مورد بحث نیز در قالب جدولهایی نشان داده شده است.
ضمناً از آنجا که هدف این تحقیق شناخت پیر حافظ (با توجه به آثار پیشینیان او) است، لذا مطالعه آثار پیشینیان حافظ فقط به منظور آشنایی با سابقه کاربرد پیر و چگونگی آن، و نیز آگاهی از سیر فکری، ادبی، فرهنگی، عقیدتی، سنتهای شعری و… پیش از حافظ است تا سرچشمههای «پیر» و به ویژه «پیر مغان» او معلوم شود. لذا استناد به آثار شاعران پیش از حافظ اغلب در قالب شاهد مثال و در داخل مباحث مطرح شده مربوط به کل بحث یا مربوط به حافظ آمده و به هیچ یک از شاعران پیشین بخشی جداگانه اختصاص نیافته است.
نکتهی قابل ذکر در مورد ارجاعنویسی این است که اگرچه ارجاع نویسی به روش APAانجام شده است، اما برای سهولت مقایسه، ارجاعنویسی داخل متنی ابیات و مطالب ذکر شده از آثار چهار شاعر مورد بحث، مستقیماً با ذکر نام کتاب صورت گرفته است و علاوه بر شماره صفحه، معمولاً شماره شعر یا غزل مورد ارجاع هم با حرف ش مشخص شده است. در مورد ارجاعات دیوان حافظ هم، چون چاپهای متعددی از دیوان حافظ، و از انتشاراتیهای مختلف وجود دارد، برای راحتی در ارجاع به ابیات، به ویژه برای خوانندگان، شماره و بیت غزل بر اساس نسخهی تصحیح غنی و قزوینی، به صورت (دیوان حافظ، شماره بیت/شماره غزل) آورده شده است.
1- راجع به قلندریات در بخش مربوط به قلندریه توضیح داده شده است.
2- در مبحث پیر در مورد پیران قلندری توضیحاتی ارائه شده است.
زندگی بشر تحت تأثیر تغییرات وسیع صنعتی، اجتماعی و فرهنگی دچار تحول شده است. شمار زیادی از افراد قادر نیستند بین محرک های متنوع بیرونی و نیروهای متعارض درونی توازن ایجاد کنند و در فرایند رشد موزون و همه جانبه که همانا هدف اصلی تعالی انسان است، دچار مشکل می شوند. بدیهی است که نوجوانان و جوانان به سبب بی تجربگی و ناآگاهی از مهارت های بازدارنده، تسهیل کننده و اصلاحی بیشتر در معرض آسیب های جدی روانی و اجتماعی هستند.
روان شناسان در دهه های اخیر، در بررسی اختلالات رفتاری و انحرافات اجتماعی به این نتیجه رسیده اند که بسیاری از اختلالات و آسیب ها در ناتوانی افراد در تحلیل صحیح و مناسب از خود و موقعیت خویش، عدم احساس کنترل و کفایت شخصی جهت رویارویی با موقعیت های دشوار و عدم آمادگی برای حل مشکلات و مسائل زندگی به شیوه مناسب، ریشه دارد. بنابراین با توجه به تغییرات و پیچیدگی های روز افزون جامعه و گسترش روابط اجتماعی، آماده سازی افراد بخصوص نسل نوجوان و جوان جهت رویارویی با موقعیت های دشوار، امری ضروری به نظر می رسد.( طارمیان و همکاران، 1378).
دوره ” نوجوانی و جوانی” 1 ، دوره ای است بحرانی که تغییرات عمده ای در فرد از لحاظ فیزیولوژیکی، شناختی، روانی و اجتماعی به وجود می آید. چنین تغییراتی اغلب با مشکلاتی همراه است که بسیار استرس زا می باشد. به همین دلیل اکثر نوجوانان و جوانان در یک دوره بحرانی به سر می برند. با توجه به این مسائل، جهت پیشگیری از اختلالات روانی و یا تداوم سلامت روانی، نوجوانان و جوانان باید راهبردهای مقابله ای مؤثر را یاد بگیرند. نوجوانانی که مهارت های مقابله با موقعیت های تنش زا را ندارند، به نوعی مقهور آن ها خواهند شد و بدین ترتیب مستعد اختلالات روانی، عاطفی، افسردگی، اضطراب، احتمالاً مصرف مواد مخدر و رفتارهای ضد اجتماعی می شوند. این نوجوانان و جوانان در فرایند تصمیم گیری نیز دچار مشکل می شوند. با توجه به مجموعه شرایط دشواری که این نوجوانان و جوانان با آن مواجه هستند، لزوم ایجاد شایستگی های لازم برای مقابله مؤثر و کارآمد با مسائل و مشکلات حال و آینده ضروری به نظر می رسد.
بر همین اساس سیف (1381) اظهار می دارد، تنها از راه ایجاد توانایی حل مسأله1 است که می توان افراد را برای مقابله با شرایط متغیر زندگی و موقعیت های جدیدی که مرتباً با آن روبرو می شوند، آماده کرد. بنابراین با توجه به نقش مهم محیط آموزشی حمایت کننده یعنی دانشگاه در تأمین بهداشت روانی دانشجویان، برنامه آموزش مهارت حل مسأله2، روش مؤثری در جهت رشد شخصیت سالم دانشجویان و تأمین بهداشت روانی آن ها است.
بیان مسأله
مسائل و مشکلات بسیاری در زندگی وجود دارند که نیازمند تلاش برای کنار آمدن با آن و حل آن ها می باشد. زندگی بدون مشکل و استرس وجود ندارد و در واقع آنچه در شکل سختی با مشکلات زندگی تجربه می شود، چهره واقعی و منطقی زندگی است. وجود مشکل در زندگی طبیعی است و هنر زندگی در توانایی و مهارت در حل مشکلات و کنار آمدن با آنهاست. در واقع خوشبختی انسان در آن نیست که با هیچ مشکل و مسأله ای روبرو نباشد بلکه در آن است که به هنگام رویارویی با آن ها توانایی حل آن ها را داشته باشد.
سال های ” نوجوانی و جوانی” مرحله مهم و برجسته رشد و تکامل اجتماعی و روانی فرد به شمار می رود. در این دوره نیاز به تعادل هیجانی و عاطفی بخصوص تعادل بین عواطف و عقل، درک ارزش وجودی خویش، کسب مهارت های اجتماعی لازم در دوست یابی، حفظ تعادل روانی و عاطفی خویش در مقابل عوامل فشارزای محیطی و شناخت زندگی سالم و مؤثر و چگونگی برخورد با آن، از مهم ترین نیازهای نوجوانان و جوانان است. بنابراین کمک به نوجوانان و جوانان در رشد و گسترش مهارت های مورد نیاز برای زندگی مؤثر، ایجاد یا افزایش اعتماد به نفس در برخورد با مشکلات و حل آنان و همچنین کمک به آنان در رشد و تکامل عواطف و مهارت های اجتماعی لازم ( ارتباط بین فردی، حل مسأله، کنترل خشم و ابراز وجود) جهت سازگاری موفق با محیط اجتماعی و زندگی مؤثر و سازنده در جامعه، ضروری به نظر می رسد ( شعائری نژاد، 1377).
عزت نفس1 و سازگاری اجتماعی2 از عوامل تعیین کننده رفتار در انسان به شمار می روند. رابسون و همکاران3 (1986) عزت نفس را عبارت می داند از حس رضامندی و خویشتن پذیری که از ارزیابی خود درباره ی ارزشمندی، قدر و منزلت، جذابیت، شایستگی، کفایت وتوانایی جهت ارضای تمایلات وخواسته های فرد منتج می شود.
همه ی افراد صرف نظر از سن، جنس، زمینه فرهنگی، جهت و نوع کاری که در زندگی دارند، نیازمند عزت نفس هستند و عزت نفس بر همه ی سطوح زندگی اثر می گذارد. عدم ارضای نیاز به عزت نفس نیازهای اساسی تر و گسترده تر دیگر را نیز محدود می سازد. پژوهش ها نشان داده است که نوجوانان و جوانانی که از عزت نفس بالا برخوردارند خیلی زودتر یاد می گیرند روابط مفیدی با دیگران برقرار کرده، بهتر می توانند از فرصت ها استفاده کنند، مولد و خود کفا باشند ،همچنین در مقایسه با نوجوانان و جوانانی که عزت نفس پائینی دارند دیدگاه روشن تری نسبت به مسیر زندگی خویش دارند (اسپایلر1 ،1990، به نقل از ملازمانی،1382).
با توجه به مطالب فوق و به منظور ارتقاﺀ سطح بهداشت روان دانشجویان و پیشگیری از آسیب های روانی-اجتماعی، آموزش مهارت حل مسأله جهت توانمند ساختن آنان برای حل مسائل و مشکلات خود ضروری به نظر می رسد.
در این میان، مسأله ای که نظر پژوهشگر را به خود جلب کرده است، این است که آیا آموزش گروهی مهارت حل مسأله در افزایش عزت
نفس و سازگاری اجتماعی دانشجویان دختر مؤثر است؟ در این پژوهش، با توجه به ویژگی های مسأله پژوهش، به دنبال مسأله و پرسش اصلی و همچنین با توجه به شواهد، عقاید و نظریات متخصصان و کارشناسان، پرسش های زیر مطرح می شود:
ضرورت و اهمیت پژوهش
با شیوع روز افزون ابتلاﺀ به انواع اختلالات روانی در سطح جهان از یک طرف و اهمیت جهانی مفهوم بهداشت روانی از طرف دیگر، روز به روز لزوم انجام پژوهش های گسترده و تنوع و اهمیت و نقش آن در زندگی فردی و اجتماعی آشکارتر می شود. اساس پیشگیری اولیه همانا آموزش است. مطالعات نشانگر این امر است که آموزش مهارت های مقابله ای، سطح بهداشت روانی، کودکان، نوجوانان و جوانان را ارتقاﺀ می بخشد.
سه عامل مرتبط با مصرف مشروبات الکلی و مواد مخدر عبارتند از : 1- عزت نفس ضعیف. 2- ناتوانی در بـیـان احساسات. 3- فقدان سازگاری اجتماعی و مهارت های ارتباطی. پژوهش ها حاکی از آنند که عزت نفس ضعیف و فقدان سازگاری اجتماعی با موارد زیر ارتباط دارند: سوﺀ مصرف الکل و دارو (سیـنـگ1 و مصطفی2 1994؛ کامـفـر3 و ترنر4، 1990،)؛ بـی بـنـد و بـاری جنسی ( کدی5 و پلات نیک6 ،1993)؛ بزهکاری (دوکز7 و لورچ 8، 1989)؛ افکار مربوط به خودکشی ( چوکت و همکاران 9، 1913) ( به نقل از سازمان بهداشت جهانی، ترجمه نوری قاسم آبادی و محمدخانی، 1379).
به طور کلی مطالعات دلالت بر آن دارند که بین خودکار آمدی10 ضعیف و مصرف سیگار و الکل، سوء مصرف دارو، رفتارهای مخاطره آمیز، ضعف عملکرد شناختی، رابطه معناداری وجود دارد. مطالعات نشان داده اند که ارتقاﺀ مهارت های مقابله ای و توانایی های روانی–اجتماعی در بهبود زندگی بسیار مؤثر است. توانایی های روانی- اجتماعی 11 عبارت است از آن گروه توانایی هایی که فرد را برای مقابله مؤثر و پراختن به کشمکش ها و موقعیت های زندگی یاری می کنند. این توانایی ها فرد را قادر می سازند تا در رابطه با سایر انسان ها، جامعه، فرهنگ و محیط خود مثبت و سازگارانه عمل کند و سلامت روانی خود را تأمین نماید. براساس پژوهش های انجام شده مهم ترین و مؤثرترین دوره سنی جهت آموزش پیشگیرانه، دوره نوجوانی و جوانی است. لذا با توجه به مطالب فوق و اهمیت و نقش ارزنده آموزش مهارت حل مسأله در افزایش عزت نفس و سازگاری اجتماعی افراد بخصوص نوجوانان و جوانان، از آن جایی که اساس برنامه های ترویج دهنده بهداشت روانی، پیشگیری اولیه است و در عین حال روش اصلی پیشگیری اولیه، آموزش است و در ضمن با توجه به نقش مهم و برجسته دانشگاه در ارائه و ترویج این نوع آموزش، پژوهش حاضر به بررسی تأثیر آموزش گروهی مهارت حل مسأله در افزایش عزت نفس و سازگاری اجتماعی دانشجویان می پردازد تا بدین ترتیب گامی دیگر در جهت تحقق اهداف پیشگیرانه، پیرامون دوره بسیار مهم و حساس نوجوانی و جوانی برداشته شود. کاملاً واضح است که اگر اهداف فوق میسر شوند، راهی روشن و هموار جهت انتقال از دوره نوجوانی به دوره جوانی و از دوره جوانی به دوره بزرگسالی که مرحله شکوفایی توانایی ها و استعدادها است، فراهم می گردد.
به همین لحاظ، لزوم آموزش مهارت های مقابله ای مؤثر در دانشجویان که به علت پیچیدگی های زندگی، مسائل موقعیتی و فراز و نشیب های زندگی در معرض استرس و مسائل اضطراب زا قرار دارند، ایجاب می نماید که اثر بخشی آموزش مهارت حل مسأله را به عنوان یکی از اصلی ترین تکنیک های مقابله مؤثر با مسائل و مشکلات با توجه به نتایج مطالعات قبلی مورد بررسی قرار دهیم.
اهداف پژوهش
هدف اصلی: بررسی اثر بخشی آموزش گروهی مهارت حل مسأله در افزایش عزت نفس و سازگاری اجتماعی دانشجویان دختر.
اهداف فرعی:
1- تعیین تأثیر آموزش گروهی مهارت حل مسأله در افزایش عزت نفس دانشجویان دختر.
2- تعیین تأثیر آموزش گروهی مهارت حل مسأله در افزایش سازگاری اجتماعی دانشجویان دختر.
فرضیه های پژوهش
با توجه به ویژگی های فرضیه و به دنبال سؤالات مطرح شده در پژوهش حاضر، فرضیه های پژوهش را می توان چنین بیان کرد:
1- آموزش گروهی مهارت حل مسأله در افزایش عزت نفس دانشجویان دختر مؤثر است.
2-آموزش گروهی مهارت حل مسأله در افزایش سازگاری اجتماعی دانشجویان دختر مؤثر است.
متغیرهای پژوهش
پژوهش حاضر به بررسی تأثیر آموزش گروهی مهارت حل مسأله در افزایش عزت نفس و سازگاری اجتماعی دانشجویان دختر دانشگاه اصفهان می پردازد. بنابراین متغیرهای پژوهش عبارتند از:
1- عزت نفس
2- سازگاری اجتماعی
در هر سازمان و موسسه ای نیاز مبرم به کنترل داخلی احساس می شود، بنا به وسعت سازمان کنترل داخلی نیز مفهوم پیدا میکند بدین معنی که هر چه سازمان بزرگتر باشد این نیاز را بیشتر احساس می کند. به طور خلاصه کنترلهای داخلی شامل کلیه اقداماتی است که توسط مدیریت برای اطمینان از اجرای صحیح امور و مطابقت آن با مقررات و سیاست واحد تجاری صورت میگیرد. کنترل داخلی تنها به حسابداری و معاملات مالی محدود نشده بلکه تمام واحد تجاری و فعالیتهای آن را در بر میگیرد.
مدیران همواره در تلاشند که بهترین کنترلهای داخلی را در سازمان خود مستقر کنند؛ چون میدانند که در نبود سیستم کنترل داخلی اثربخش، تحقق رسالت اصلی سازمان و کمینه کردن رویدادهای غیرمنتظره بسیار مشکل خواهد بود. از طرفی وجود این کنترلهای داخلی باعث افزایش کارایی، کاهش ریسک از دست دادن داراییها و دستیابی به اطمینان معقول از اعتمادپذیری صورتهای مالی و رعایت قوانین و مقرارت خواهد شد (محمدی، 1387).
کنترل داخلی، یک رویداد نیست، بلکه مجموعهای از عملیات و فعالیتها بر پایه ستانده است. کنترل داخلی باید بهعنوان جزء لازم هر سامانهای شناسایی شود که مدیریت برای تنظیم و راهنمایی آن فعالیتها بهکار میگیرد، نه بهعنوان یک سامانه جداگانه در درون یک دستگاه اجرایی( کوسو[1]،1992). با این مفهوم کنترل داخلی، کنترل مدیریت است که در درون یک واحد بهعنوان بخشی از زیرساخت کنترل مدیریت بهوجود میآید تا به مدیران در انجام کار یک واحد و دستیابی به هدفهای آن بر یک پایه و اساس مداوم کمک کند؛ لذا عاملی کلیدی در کمک برای دستیابی به هدف و کمینه کردن مشکلات اجرای مناسب کنترل داخلی است. کنترل داخلی جزء جداییناپذیر در اداره امور سازمان است که باعث فراهم شدن اطمینان منطقی در دستیابی سازمان به هدفهایش میشود (کرباسی یزدی، 1384). کنترلهای داخلی بخش مهمی از اداره یک سازمان است که شامل طرحها، شیوهها و روش های اجراشدنی برای دستیابی به وظیفهها، هدفها و مقاصد و بهعبارت دیگر پشتیبانی از مدیریت بر مبنای عملکرد است و نیز بهعنوان اولین خط دفاعی در حفاظت از داراییها، پیشگیری، کشف خطاها و تقلب بهکار میرود.
مسئولیت پیشگیری و کشف تقلب و اشتباه در بخش عمومی بر عهده مدیران است. مدیران با استقرار کنترل داخلی و بهکارگیری پیوسته سیستمهای مناسب حسابداری، این مسئولیت را ایفا خواهند کرد(Lin et al، 2011). از آنجا که عملیات سازمان های بخش عمومی متفاوت از یکدیگر است، لذا استقرار کنترلهای داخلی یکسان برای کلیه سازمانها و دستگاه های بخش عمومی مقدور نیست. استقرار کنترلهای خاص در هر سیستم به عواملی چون اندازه، نوع عملیات و هدفهای سازمانی که سیستم برای آن طراحی شده است، بستگی دارد (محمدی، 1387).
از طرفی پیشرفت سریع در فناوری اطلاعات، ضرورت بهنگامسازی راهنماییهای کنترل داخلی در رابطه با سامانههای نوین رایانهای را ایجاد میکند؛ لذا مدیران نیز برای اطمینان از این که فعالیتها در کنترل بوده و اثربخش هستند، باید در صورت لزوم بِروز شوند (کرباسی یزدی، 1384).
مطالعات انجام شده نشان می داد که تحقیقات متعددی توسط محققین در خصوص تبیین عوامل موثر بر تخلفات مالیدر سازمان های دولتی و ارائه نظریات مختلف صورت گرفته است. ولی بسیاری از آن ها از ابعاد جامعه شناختی، روانشناختی، حقوقی، سیاسی و اقتصاد جامعه به تبیین موضوع پرداخته و بررسی های انجام شده در خصوص عوامل درون سازمانی از جمله کنترلهای داخلی موثر بر فساد اداری – مالی در مقایسه با آن ها محدود بود. به همین جهت به لحاظ کاربردی بودن پژوهش، جهت بسط و توسعه مطالعات مربوط به عوامل درون سازمانی موث(کنترلهای داخلی) بر تخلفات اداری – مالی و تولید روش های جدید یا بهبود آن ها، باید بسیاری از این مطالعات راجمع آوری نموده و با دسته بندی آن ها و استفاده از فنون آماری، نسبت به تبیین یک الگوی فراگیر در درون سازمان که مشتمل بر عوامل سازمانی و مدیریتی متعددی می شد، اقدام کند. در این راستا برای تشریح بیشتر مساله، در این فصل ابتدا به معرفی ابعاد تخلفات مالی در سازمان آموزش و پرورش پرداخته و با بیان رویکردها و نظریات متعدد و اختلاف نظر موجود در بین اندیشمندان که از نوع نگاه آن ها نسبت به تخلفات مالی در ادارات دولتی نشات گرفته است، مصادیق و پیامدهای متعدد فساد مورد بررسی قرار گرفته و از آثار و تبعات آن به عنوان دغدغه اساسی برای انجام این پژوهش یاد شده است(محقق).
بیشتر سازمانها جهت رسیدن به هدف خود با محدودیتهاى گو ناگونى مواجه اند. بر اساس تئورى محدودیتها، هر سازمان در فرایند عملیاتى خودحداقل داراى یک محدودیت است که به نوعى در عملیات آن مانع ایجاد می کند. اگر سازمانها با هیچگونه محدودیتى مواجه نباشند میتوانند به میزان نامحدودى آنچه را که به خاطر آن تلاش می کنند (برای مثال سود یا خدمت بهتر)به دست آورند. تئورى محدودیت به سامانه های تولیدى و خدماتى به عنوان زنجیره اى از فرایندهاى مرتبط با یکدیگر همانند حلقه هاى به هم پیوسته می نگرد. این فرایند زمانى تقویت خواهد شد که هر یک از اجزای زنجیره تقویت شود؛ به سخن دیگر اگر به سازمان به عنوان سامانه ای کلى نگاه شود.
قسمت هاى مختلف سازمان به عنوان زیر مجموعه هاى تشکیل دهنده سامانه کلى به شمار می روند، بر اساس این تفکر ضعیف ترین حلقه ها باید شناسایى شوندو کار بیشترى انجام گیرد(عبدی و بیات، 1388).
تئورى محدودیتها توسط گلدرات و فاکس(1992) مطرح شد. هدف از ارائه این تئورى استفاده از رو شهاى علمى در حل مسائل مدیریتى بود. طبق نظر آنها محدودیت به هر عاملى گفته می شود که سازمان را در رسیدن و یا دستیابى به اهداف خود باز می دارد.
در طول 15 سال گذشته، نهضتى براى به کارگیرى تئورى محدودی تها در سازمان های خدماتى شروع شده است. اصول تئوری محدودیت و تفکر آن می تواند در ایجاد تحول در سازمانهاى خدماتى موثر واقع شود و براى برنامه ریزى استراتژیک سازمانها گامهاى موثرى برداشته شود.
برنامه ریزى خوب به مدیران کمک می کند تا به اهداف برسند، فرصتها را تشخیص دهند و تأثیرات منفى رویدادهاى اجتناب ناپذیر را به حداقل برسانند. موفقیت یک سازمان نتیجه برنامه ریزى دقیق و اجراى نکته سنجی آن است. عدم موفقیت در برنامه ریزى اغلب به دور شدن از اهداف و مشکلات مالى منجرمىشود (باباجانی، 1382). اما یک برنامه ریزى زمانى مطلوب و مثمر ثمر خواهد بود که به نحو مطلوبى اجرا شود.
از اینرو طراحى و اجراى کنترل هاى داخلى جهت اطمینان از اجراى مطلوب برنامه ریزی ها توسط کارکنان، الزامى خواهد بود. اهمیت کنترلهاى داخلى به عنوان یکى از ابزارهاى بسیار مهم در فرایند حسابدارى از ابتدا تا انتهاى کار براهل فن پوشیده نیست و این اهمیت زمانى دوچندان می شود که نحوه اجراى آن در دستگا ههاى اجرایى مورد بررسى قرار گیرد.
یکى از وظایف اصلی ذی حسابان و مدیران مالى دستگا ههاى اجرائى نظارت مالى است. این نظارت به ساز وکارهایى نیاز دارد تا اجراى صحیح و درست قوانین و مقررات مالى در دستگاه هاى اجرائى را تضمین کند و ازسوء استفاده، اختلاس و سایر موارد فساد مالى جلوگیرى نماید. اجراى مطلوب کنترلهاى داخلى علاوه بر تامین اهداف فوق می تواند مدیران ارشد و میانى را از مصرف کارآمد واثربخش منابع مالى دولت مطمئن سازد. بنابراین کنترلهاى داخلى با توجه به حجم وسیع اعتبارات و منابع دولتى و اهمیت نظارت بر مصرف آنان در سیستم مالى کشور نقش کلیدى دارد. با اجراى مطلوب کنترلهاى داخلى می توان حفظ و بقای فعالیتهاى هزینه اى و سرمایه اى را در بلند مدت تضمین کرد و از اعمال نظرها و سلیقه هاى شخصى مدیران اجرایى در این زمینه جلوگیرى نمود. یک سامانه کنترل داخلی به منظور دستیابی به اهداف خود، باید براساس محدودهای سازماندهی، خودکنترلی، استمرار، فراگیر بودن، استقلال، آگاهی دهنده» از اصول کیفی از قبیل سازماندهی شود. بنابراین کنترل داخلی فرایند مستمری است که « هماهنگی،کیفیت کارمندان اعضای هیات مدیره، مدیران ارشد و کارمندان شاغل در کلیه سطوح در آن مشارکت دارند و هدف آن حصول اطمینان از دستیابی به اهداف تعیین شده است. یک سامانه کنترل داخلی موثر باید قبل از آنکه مشکلات منجر به زیان شده باشند قابلیت پیشگیری یا کشف مشکلات را داشته باشد یا حداقل بتواند میزان زیان را کاهش دهد(باباجانی، 1382).
تخلفات مالی بخشی از مجموعه مسایلی است که سازمان ها در دوره عمرخود ناگزیر آن را تجربه می نمایند. این مجموعه مسایل به معضلاتی اشاره دارد که عمدتا ریشه های آن در خارج از سازمان قرار داشته ولی آثارشان، سازمان ها را متأثرمی سازد. شاید بهترین روش برای مهار شیوع تخلفات مالی، شناسایی عوامل بروز آن و در نظر گرفتن راهکارهای کنترلی- نظارتی است. اما چنین اقدامی می بایست توأم با هم اندیشی، جامع نگری و قاطعیت اجرایی انجام شود. به عبارت دیگر، توجه به یک عامل فسادآور و پرهیز از سایر عوامل بروز فساد، عملاً ره به جایی نخواهد برد، بلکه باید با پدیده تخلفات مالی که ماهیتی کثیر الوجه دارد، به صورت سیستمی برخورد نمود و تمامی عواملی که بر شیوع آن دامن می زنند را شناسایی کرده و بلافاصله درصدد رفع آنها برآمد(حسینی عراقی، 1383).
از طرفی، اهمیت و قداست بخش آموزش، موضوع بسیار مهمی است که بر ضرورت و لزوم تعجیل در انجام موارد فوق الذکر می افزاید زیرا بروز فساد توسط کارکنان اداری و احیاناً معلمان و مدیران مدارس سبب می شود که دانش آموزان از معلمان و کارکنان که همواره آنها را روبروی خود می بینند الگوی منفی گرفته و در مراتب بالاتر به بیراهه وگمراهی کشانده شده و جامعه را از داشتن جوانانی که می توانند آینده ساز و رهگشای تعالی جامعه باشند، محروم و بی نصیب سازد. در تمامی جوامع، نظام آموزش در زمره بزرگترین قسمت از بخش دولتی است که معمولاً حدود 20 تا 30 درصد از بودجه کل کشور را به خود اختصاص می دهد. این بخش با داشتن بالاترین سهم از منابع انسانی تحصیل کرده، حدود 20 تا 25 درصد از جمعیت جامعه را تحت پوشش دارد. علی رغم آرمان های متصور، در برخی از جوامع، بخش آموزش با مشکلاتی چون محدودیت های مالی؛ مدیریت ضعیف؛ کارایی کم؛ اتلاف منابع؛ کیفیت پا یین خدمات و مواردی از این قبیل دست و پنجه نرم می کند. این چالش ها سبب شده است که برخی از افراد، برای جبران مافات، دست به دامان فساد شده و ارزش های اخلاقی، اعتبار آموز ش و اهمیت تربیت فرزندان جامعه را به ورطه فراموشی بسپارند. در عین حال، آموزش و پرورش یک بخش خاص بوده و نقش
محوری در پیشگیری از بروز و گسترش فساد دارد(فرهادی نژاد، پیمایشی طولی در زمینه علل فساد اداری و روش های کنترل آن،1390).
فساد مالی در نظام آموزش، یک پدیده جهانی بوده و معانی زیادی از آن در میان صاحب نظران وجود دارد که عمدتاً حول تخطی از قوانین آموزشی و هنجارهای علمی و اخلاقی می چرخد. برای مثال، سید و بروس فساد مالی در نظام آموزشی را هرگونه «انجام یا عدم انجام» غیرقانونی می دانند که مستلزم استفاده از قدرت آموزشی برای منفعت شخصی، گروهی یا سازمانی است. هالاک و پویسون فساد مالی در بخش آموزش را استفاده« عادت گونه » از اداره دولتی یا عمومی برای منفعت شخصی که تأثیر قابل توجهی را بر قا بلیت دسترسی و کیفیت خدمات آموزش و در نتیجه بر انصاف و برابری دارد،تعریف کرده اند. این تعریف دارای سه عنصر است:اولاً مبتنی بر تعریف معمول و عام فساد در بخش دولتی است؛ دوماً دامنه رفتارهای تحت موشکافی و بررسی را به رفتارهای مرتباً مشاهده شده (که مستقیماً از کژکارکردهای سیستم نشأت می گیرند) محدود می سازد. (در واقع، این تعریف به رفتارهای منبعث از نگرش شخصی درباره انجام رفتارها کاری ندارد)؛ سوماً میان آن رفتارها و اثرات آنها بر سیستم (مثلاً کاهش منابع موجود، کاهش کیفیت، و توزیع نابرابر) ارتباط ایجاد می کند.
در مواردی این سوال مطرح می گردد که آیا میان فساد مالی در بخش آموزش و فساد در سایر بخش ها تفاوت وجود دارد؟ لازمه پاسخ دادن به این سوال، بذل توجه به پیامدهای فساد مالی در بخش آموزش است(عظیمی، بررسی تأثیرات مستقیم و غیرمستقیم عوامل مدیریتی و سازمانی بر فساد اداری مالی،1380).
هالاک و پویسون در گزارش یونسکو می نویسند به سه دلیل، بخش آموزش در برابر فساد مالی آسیب پذیر است. اولاً این بخش، یک سا ختار جذاب برای حمایت و پشتیبانی از احساسات بومی و ملی است؛ دوماً، تصمیمات مأخوذه در این بخش تأثیر چشمگیری بر معیشت و زندگی افراد دارد؛ و بالاخره، معمولاً بودجه مضاعفی به این بخش تخصیص داده می شود» بنابراین، توجه اساسی به شناسایی عوامل پیدایش و گسترش و نیز راهکارهای مهار فساد مالی در بخش آموزش، ضرورتی اجتناب ناپذیر است زیرا فساد مالی در نظام آموزش سبب بی اعتمادی مردم شده؛ کیفیت آموزش را بدتر از گذشته نموده؛ افراد نالایقی را برای آینده پرورش داده و ارزشهای تحریف شده را به دانش آموزان و دانشجویان می آموزد. درباره عوامل موثر بر پیدایش و کنترل فساد اداری، دسته بندی های مختلفی صورت گرفته است. عمده عواملی که به شیوع و گسترش فساد در سازمان ها و نهادهای کشور دامن می زنند عبارتند از:سوء مدیریت؛ عدم شفافیت و پاسخگویی دولت در برابر عملکرد خود ؛ مورد تهدید قرار گرفتن مبارزه گران با فساد؛ احساس بی عدالتی در ادارات دولت؛ نگرش مردم نسبت به فساد؛ ناکارآمدی دولت؛ قوانین ضعیف و دست و پا گیر(بوروکراسی اداری)؛ شرایط تورمی و عدم ثبات اقتصادی(فرهادی نژاد، پیمایشی طولی در زمینه علل فساد اداری و روش های کنترل آن،1390).
در گزارش سازمان بازرسی کل کشور با عنوان کج روی های اداری و مالی در دستگاه های مشمول بازرسی، عوامل دلایل ذیل به عنوان علل اصلی بروز تخلفات به دست آمد:ضعف مدیریت به دلیل نبود دانش شغلی و تخصصی ؛ عدم احساس مسئولیت و سوء تدبیر؛ اعمال سلیقه و بر داشت شخصی از ضوابط توسط مدیران؛ عدم اعمال نظارت و کنترل مستمر و همه جانبه درون سازمانی و برون سازمانی و یا نبود نظام نظارت و کنترل اثربخش در گردش امور مالی؛ عدم تناسب قوانین و مقررات حاکم بر دستگا ه ها با شرایط اجتماعی؛ ضعف یا فقدان نظام آموزشی مؤثر و کارآمد؛ کم توجهی (یا بی توجهی) به انتصاب مدیران و کارکنان در مشاغل حساس؛ عدم تناسب تشکیلات با واقعیت ها و نیازهای موجود؛ کسب درآمد و منفعت شخصی؛ تفویض اختیار بیش از حد معمول و خلاف قانون به مدیران؛ عدم برخورد مؤثر مدیران و مسئولان با متخلف و ا غماض و چشم- پوشی بی مورد از تخلف و در نتیجه امکان تکرار آن ؛ عدم توازن و تعادل بین حقوق و دستمزد کارکنان و مدیران با نرخ تورم و بی انگیزگی کارکنان. با توجه به مطالب مورد اشاره این سوال را می توان مطرح نمود که آیا کنترل های داخلی به عنوان عامل اصلی جلوگیری از تخلفات مالی در سازمان آموزش و پروش نهادینه و اجرایی شده یا نه؟
ضرورت وجود سیستم کنترل داخلی در آموزش و پرورش، امروزه بهخوبی احساس میشود؛ زیرا سیستم کنترل داخلی اگر بهدرستی طراحی و اجرا شود، باعث دقت عمل و کارایی سیستمهای اطلاعاتی میشود و کیفیت گزارشگری آموزش و پرورش را بهبود میبخشد و مطابقت آن با قوانین موضوعه را سبب میشود. از اینرو طراحی و اجرای مطلوب کنترلهای داخلی در بخش عمومی از اهمیت فوقالعادهای برخوردار است. بههمین دلیل، کارکنان آموزش و پرورش باید برای تامین اطمینان نسبی از دستیابی به هدفهای پیشبینیشده،حسن اجرای فعالیتها در کلیه زمینهها،جلوگیری از هر گونه اختلاس، تقلب و استفاده نادرست از منابع و داراییها و تحقق مسئولیت پاسخگویی و حسابدهی نسبت به فعالیتهای انجامشده، به طراحی و اجرای سامانه کنترل داخلی مناسب بپردازند.
بررسی رابطه کنترل های داخلی با تخلفات مالی در آموزش و پرورش آذربایجان غربی
رابطه بین آموز شهاى کارآمد و کاربردى براى کارکنان مالى آموزش و پرورش و اجراى مطلوب کنترلهاى داخلى.
رابطه بین شفاف و روشن بودن مقررات مربوط به کنترلهای داخلی در دستگا ههای اجرایی و میزان کاهش تخلفات مالی در آموزش و پرورش.
رابطه بین وجود نیروى انسانى متخصص و کارآمد در دستگاه ها برای اجراى مطلوب کنترلهاى داخلى و میزان کاهش تخلفات مالی در آموزش و پرورش.
رابطه بین ایجاد بسترهاى لازم را برای اجراى مطلوب کنترلهاى داخلى و میزان کاهش تخلفات مالی در آموزش و پرورش.
رابطه بین اجراى مطلوب کنترلهاى داخلى و انگیز ه کارکنان سازمان آموزش و پرورش.
رابطه بین اجرای بهینه، کنترلهای داخلی و اطمینانبخشی مدیریت نسبت به عملکرد بهینه فعالیتها در آموزش و پرورش.
بنظر می رسد بین کنترلهای داخلی و تخلفات مالی در آموزش و پرورش آذربایجان غربی رابطه معناداری وجود دارد.
بنظر می رسد بین آموزشهاى کارآمد و کاربردى براى کارکنان مالى دستگا ههاى اجرایى و اجراى مطلوب کنترلهاى داخلى رابطه معناداری وجود دارد.
بنظر می رسد بین شفاف و روشن بودن مقررات مربوط به کنترلهای داخلی در دستگا ههای اجرایی و میزان کاهش تخلفات مالی در آموزش و پرورش رابطه معناداری وجود دارد.
بنظر می رسد بین وجود نیروى انسانى متخصص و کارآمد در دستگاه ها برای اجراى مطلوب کنترلهاى داخلى و میزان کاهش تخلفات مالی در آموزش و پرورش رابطه معناداری وجود دارد.
بنظر می رسد بین ایجاد بسترهاى لازم برای اجراى مطلوب کنترلهاى داخلى و میزان کاهش تخلفات مالی در آموزش و پرورش رابطه معناداری وجود دارد
بنظر می رسد بین اجراى مطلوب کنترلهاى داخلى و انگیزه کارکنان سازمان آموزش و پرورش رابطه معناداری وجود دارد.
بنظر می رسد بین اجرای بهینه، کنترلهای داخلی و اطمینانبخشی مدیریت نسبت به عملکرد بهینه فعالیتها در آموزش و پرورش رابطه معناداری وجود دارد