بازار سرمایه نقش مهم و حیاتی در اقتصاد کشورها ایفا می کند. بنابراین، توجه به این بازار و مبانی اساسی تصمیم گیری درآن خصوصا درایران که ادبیات جوانی را دراین مورد داراست، ضروری است. یکی ازعناصر کلیدی تصمیم گیری در این گونه بازارها، صورتهایمالی شرکتها خصوصا صورت سود و زیان آنها است. این صورت مالی حاوی عنصر کلیدی مالی یعنی سود خالص می باشد وانتظار می رود سود خالص نتیجه عملکرد یک واحد اقتصادی را برای یک دوره مالی نشان دهد و یکی از اقلامی است که مورد توجه طیف وسیعی از استفاده کنندگان صورت های مالی قرار می گیرد. در فرایند اندازه گیری سود از سیستم تعهدی استفاده می شود. بدین ترتیب که اقلام تعهدی شناخت جریان نقد را طی دوره تعدیل می کنند تا ارقام تعدیل شده، عملکرد واحد اقتصادی را بهتر اندازه گیری کنند. ازنظر بارت وهمکاران(2005) بکارگیری برآوردها در صورتهای مالی، سود را تحت تاثیر قرار می دهد و ممکن است منجر به سودی متفاوت با نتیجه عملکرد واحد تجاری شود. به هرحال اقلام تعهدی همیشه بر اساس برآوردهایی هستند که اگر این برآوردها اشتباه باشند باید دراقلام تعهدی آتی وسود آتی اصلاح شوند. خطای برآورد و اصلاحات بعدی آن از مفید واقع شدن اقلام تعهدی میکاهد. از نظر دچو و دیچو(2002) کیفیت اقلام تعهدی با افزایش میزان خطای برآورد اقلام تعهدی کاهش می یابد. کیفیت اقلام تعهدی با پایداری سود رابطه مثبت دارد و پایداری سود یکی از ابزارهای ارزیابی کیفیت سود می باشد. ازجمله عوامل موثر بر میزان خطای اقلام تعهدی سرمایهدرگردش، ترکیب این اقلام و سطح محافظهکاری مدیریت، در گزارشگری صورتهای مالی است. ترکیب اقلام تعهدی نیز خود تحت تاثیر استراتژی بکارگرفته شده از سوی مدیریت در قبال سرمایه درگردش است. مدیریت سرمایه درگردش نیز ازجمله مهمترین مسائل ساختار مدیریتی است. مدیریت سرمایه درگردش بیانگر سیاستها و تصمیماتی است که در بخش سرمایه درگردش به منظور تغییر در انواع داراییهای جاری و منابع تأمین مالی کوتاه مدت اعمال میشود و کنترل صحیح این بخش میتواند تأثیر بسزایی بر سودآوری شرکت داشته باشد (طالبی،1377). محافظهکاری نیز که همان اعمال احتیاط در فرایندهای سیستم حسابداری از زمان شناسایی و ثبت اولیه اطلاعات تا انتشار اطلاعات مالی است، به عنوان یک عامل پیشگیرانه از خوشبینی بیش ازحد مدیران واحد تجاری تلقی می کنند، اما پایبندی زیاد حسابداران و تهیه کنندهگان گزرشهای نهایی می تواند منجر به ایجاد ذخایر پنهان در سیستم حسابدرای بشود. در واقع احتیاط به عنوان یکی از اصول حسابداری بحثبرانگیز است، به نحوی که برخی از صاحبنظران این اصل را پاسخ خامی از سوی حسابدارن برای مقابله با عدم قطعیت موجود در رویدادها میدانند(ثقفی، 1381).
1-2 بیان مساله
تداوم فعالیتهای بنگاههای اقتصادی تا میزان زیادی به مدیریت منابع کوتاه مدت آن بستگی دارد، زیرا فعالیتهای عملیاتی در یک دوره عادی که معمولا سالانه است به شناخت سرمایهدرگردش و مدیریت مطلوب آن مربوط می شود به طوری که از این طریق، نتایج مورد انتظار تحقق یابد و امکان تداوم فعالیت در بلندمدت فراهم شود (نیکومرام وهمکاران،1380). مدیریت سرمایه درگردش در دو گروه مدیریت دارائیهای جاری و مدیریت بدهیهای جاری تقسیم می شود. ایجاد تعادل در دارائیهای جاری و
بدهیهای جاری از اهمیت خاصی برخوردار است به طوری که تصمیم گیری در مورد یکی بر روی دیگری تاثیر زیادی میگذارد. در اداره امورسرمایهدرگردش یک واحد تجاری استراتژی های گوناگونی وجود دارد که ازتلفیق استراتژی دارائیهای جاریواستراتژی بدهیهای جاری حاصل می شود(رهنمای رودپشتی و کیایی،1391). به طور کلی مدیران در اداره واحدهای انتفاعی یا خطرپذیر هستند و یا اینکه خطرگریزند (نیکومرام وهمکاران،1380). مدیران سرمایهدرگردش نیز از این مقوله مستثنی نیستند این مدیران از دو راهبرد برای مدیریت سرمایه درگردش استفاده مینمایند.
- استراتژی های دارائیهایجاری
- استراتژی های بدهیهایجاری
در استراتژی محافظه کارانه (درمدیریت دارائیهای جاری) این راهبرد وجود دارد که شرکتها با نگهداری پول نقد و اوراق بهادار قابل فروش میکوشند نقدینگی خود را حفظ کنند. خطر این روش بسیار اندک است زیرا قدرت نقدینگی نسبتا زیاد، به شرکت این امکان را میدهد بدهی ها را در موعد مقرر پرداخت کند. همچنین به خاطر نگهداری موجودیهای زیاد خطر ازدست دادن مشتری اندک است و شرکت کمتر با خطر ورشکستگی مواجه خواهد شد، اما بازدهی شرکت پائین است(همان منبع).
در استراتژی جسورانه (در مدیریت دارائیهای جاری)، این رویکرد در ارتباط با سرمایه درگردش وجود دارد تا وجوه نقد و اوراق بهادار قابل فروش به حداقل ممکن برسد و میزان سرمایه گذاری در موجودی کالا کاهش یابد، ریسک این رویکرد بسیار بالا است و خطر عدم توان پرداخت تعهدات و از دست دادن مشتری بسیار زیاد است اما در مقابل بازدهی شرکت به خاطر تهیه دارائیهای ثابت و گردش عملیاتی زیاد
دارائیهای جاری افزایش می یابد.
در استراتژی محافظه کارانه (در مدیریت بدهیهای جاری) مدیر محافظهکار میکوشد تا در ساختار مالی شرکت، میزان وامهای کوتاه مدت را به حداقل برساند. و برای تهیه دارائیهای جاری، از وامهای بلند مدت که بهره شناور دارند، استفاده می کند. در پارهای مواقع به جای اخذ این گونه وامها، از منابع دیگری نظیر سرمایه صاحبان سهام تامین مالی می کند. شرکتی که وامهای کوتاه مدت را به حداقل ممکن میرساند احتمال ریسک ورشکستگی و ناتوانی در پرداخت به موقع وامها را به شدت کاهش میدهد. همچنین استفاده از وامهای بلندمدت و حقوق صاحبان سهام به جای وامهای کوتاه مدت باعث افزایش هزینه سرمایه و کاهش نرخ بازده سهامداران شرکت می شود.
در رویکرد استراتژی جسورانه (در مدیریت بدهیهای جاری) مدیر میکوشد سطح وامهای کوتاه مدت را به حداکثر برساند و دارائیهای جاری خود را از محل این وام ها تامین کند . اگر سطح وامهای کوتاه مدت یک شرکت به حداکثر برسد خطر احتمال این که شرکت نتواند به موقع آنها را باز پرداخت کند افزایش خواهد یافت. وقتی بازار با کمبود پول و اعتبار مواجه است گرفتن وامهای کوتاه مدت به آسانی میسر نمی شود و هزینه آن بالا خواهد رفت.
سیاستی که یک مدیر در اداره امور سرمایه درگردش شرکت در پیش میگیرد ممکن است با توجه به دارائی های جاری و بدهیهای جاری باشد. اگر شرکتی در مورد بدهیهای جاری یک استراتژی جسورانه اتخاذ کند و در مورد دارائیهای جاری نوعی استراتژی محافظه کارانه درپیش گیرد سیاست کلی شرکت متعادل و بین ریسک و بازده نوعی توازن برقرار میگردد. چنانچه شرکت هم در مورد مدیریت دارائیهای جاری و هم در مورد مدیریت بدهیهای جاری سیاست جسورانه اتخاذ کند سیاست کلی شرکت متهورانه و ریسک و بازده افزایش مییابد. بنابراین بسته به ریسک پذیری مدیر ترکیب اجزای خالص سرمایه درگردش متغیر است. همچنین با توجه به اینکه مدیران ریسک پذیر در مقایسه با مدیران محافظهکار وجوه نقد کمتری نگهداری می کنند و در موقع لزوم نیاز به تامین وجوه مورد نیاز از منابع خارجی دارند. این سوال وجود دارد که آیا این انگیزه در مدیران جسور وجود دارد که به وسیله بالا بردن کیفیت اقلام تعهدی و افزایش محتوای اطلاعاتی گزارشهای حسابداری و کاهش عدم تقارن اطلاعاتی، هزینه های تامین مالی را کاهش دهند؟ به بیان دیگر آیا استراتژی مدیریت در ارتباط با سرمایه درگردش بر انگیزه مدیریت در بالا بردن کیفیت اقلام تعهدی سرمایه درگردش موثر است؟ آیا ترکیب خالص سرمایه درگردش، باتوجه به این که پتانسل دستکاری و همچنین نزدیکی به ارزش بازار در اقلام تشکیل دهنده سرمایه درگردش یکسان نیست، کیفیت اقلام تعهدی آن را تحت تاثیر قرارد میدهد؟
اقلام تعهدی نقش مهمی درفرایند گزارشگری بازی می کنند. زیرا مشکلات زمانبندی و نبود انطباق نهفته در ارقام وجه نقد را کاهش میدهند. اما اتکا پذیری و مفید بودن اقلام تعهدی مورد تردید است. چرا که مدیران با توجه به ذهنی بودن و برآوردی بودن این ارقام قادرند آنها را دستکاری کنند تا سود گزارش شده را سازگار با اصول پذیرفتهشده حسابداری و مطابق میل خود تعدیل کنند(عرب مازار یزدی و همکاران ،1385). ذکر این نکته قابل تأمل است که، اصل محافظهکاری اصولا در یک نظام حسابداری تعهدی وجود دارد، به بیان دیگر حسابداران با بهره گرفتن از اقلام تعهدی اختیاری میتوانند سطح مورد انتظار محافظهکاری خود را برای تهیه صورتهای مالی تعیین نمایند(ستایشی وهمکاران 1392). یکی ازعوامل تاثیر گذار در کاهش کیفیت اقلام تعهدی از نظر خواجوی و همکاران(1389) تاثیری است که محافظهکاری بر پایداری سود میگذارد. بهترین نوع محافظهکاری، مقابله هزینه های جاری با درآمدهای جاری است. این در حالیست که محافظهکاری به سبب شناسایی سریعتر زیانها و کاهش ارزش دارایی ها، موجب می شود بخشی ازهزینه های دوره آینده با درآمدهای دوره جاری مقابله شوند. چنین تطابق محافظه کارانهای نوسان بیشتری در سود ایجاد می کند و باعث می شود سودها نا پایدارتر شوند(میرزایی و مهرآذین، 1391).
ازآنجایی که بین مدیران و سرمایه گذاران )مالکان( تضاد منافع وجود دارد، احتمالا مدیران در دوره تصدی خود اقدام به بیش نمایی سودها و کمنمایی زیانها می کنند. درصورتی که کیفیت افشا پایین باشد، ناقرینگی اطلاعاتی میان مدیران و سرمایه گذاران بالا میرود و در نتیجه امکان مدیریت سود فرصت طلبانه به وجود میآید. از سوی دیگر به دلیل وجود هزینه های نمایندگی و تحمل این هزینهها توسط مدیران، آنها مشوقهایی برای ارائه گزارشهای مالی باکیفیت دارند. انتظار میرود شرکتهای دارای کیفیت افشای بالا، اطلاعات قابل تاییدی در رابطه با عملکرد مالی، ضعفهای مالی و سایر رویدادهای نامطلوب ارائه کنند (رحیمیان و میمند، 1392). در این رابطه یکی از ویژگیهای کیفی اطلاعات، محافظهکاری است که سابقهای طولانی درحسابداری دارد(باسو،1997). این تحقیق به دنبال پاسخی برای این سوال است که آیا اقلام تعهدی در گزارشهای مالی که محافظه کارانه تهیه میشوند با کیفیتتر هستند یا اقلام تعهدی موجود در گزارشهای مالی که سطح کمتری از محافظهکاری دارند؟ آیا بین سطح محافظهکاری مدیران درگزارشگری مالی و کیفیت اقلام تعهدی رابطهای وجود دارد؟
1-3- اهمیت وضرورت تحقیق
اقلام تعهدی تعدیلهای موقتی هستند که سعی در کاهش و برطرف ساختن مشکلات مربوط به زمانبندی جریانات نقدی و تحقق درآمد دارند. بدلیل آنکه اقلام تعهدی نیازمند مفروضات و پیش بینی جریانهای نقدی آینده هستند و بدیهی است که هر برآوردی با خطا همراه است، بنابراین کیفیت اقلام تعهدی با افزایش در خطای پیش بینی کاهش مییابد. برآوردهای دقیق به معنی تطابق مناسب بین اقلام تعهدی جاری و جریان نقد حال، گذشته و آینده است و برآوردهای نادرست از مفید واقع شدن اقلام تعهدی میکاهد، براساس این دیدگاه، کیفیت اقلام تعهدی حدی است که اقلام تعهدی موجب جریان نقدی می شود(نوروش و همکاران،1388). بنابراین بررسی عوامل موثر بر برآورد اقلام تعهدی ضروری به نظر میرسد، واز آنجا که اقلام تعهدی سرمایه درگردش و جریان نقد عملیاتی بیشتر قابل بررسی هستند، و معمولا دوره ایجاد و حذف آنها یک سال است، در این تحقیق کیفیت اقلام تعهدی مرتبط با سرمایه درگردش بررسی شده است. هریک از انواع اقلام تعهدی آثار متفاوتی برجریانهای نقد آینده میگذارد که ازتفاوت در عملکردشان ناشی می شود(میرزایی و مهرآذین، 1391). این مساله باعث ارتباط بین ترکیب اقلام تعهدی مرتبط با سرمایه در گردش و جریانهای نقد می شود. مدیریت سرمایه درگردش که عبارت است از تعیین و ترکیب منابع و مصارف سرمایه درگردش به نحوی که ثروت سهامدارن افزایش یابد(ریموندپی نوو،1380)، به نوبه خود با تاثیر بر ترکیب اقلام تعهدی سرمایه درگردش برکیفیت اقلام تعهدی سرمایه درگردش اثر میگذارد. از سوی دیگر این فرض محتمل است که در یک مدیریت ریسک پذیر به دلیل نیاز بیشتر برای تامین وجوه نقد، تمایل بیشتری به بالا بردن شفافیت و کاهش عدم تقارن اطلاعاتی و در نتیجه پایین آوردن هرینه تامین مالی وجود داشته باشد. بنابراین ترکیب اقلام سرمایه درگردش و انگیزه مدیریت در بالا بردن سطح افشاء، دو دلیلی است که لزوم بررسی رابطه بین استراتژی مدیریت سرمایه در گردش و کیفیت اقلام تعهدی را بوجود میآورد.
عامل دیگری که بر خطای برآورد اثر میگذارد، نحوه قضاوت مدیریت در هنگام مواجه شدن با ابهام است. محافظهکاری عبارت است از درجهای از مراقبت که در اعمال قضاوت برای انجام برآورد، درشرایط ابهام نیاز است بگونهای که درآمدها یا دارایی ها بیشتر از واقع و هزینهها و بدهیها کمتر از واقع ارائه نشوند(کمیته فنی سازمان حسابرسی، 1381) بیانیه شماره 2، هیات استانداردهای حسابداری مالی محافظه کاری را واکنشی محتاطانه به ابهام در تلاش برای اطمینان از اینکه ابهام و ریسک های ذاتی شرایط تجاری به گونه ای مناسب مد نظر قرار گرفتهاند میداند. طبق این تعریف، ابهام و ریسک عوامل مهمی در تشریح محافظهکاریاند. همچنین هیات استانداردهای حسابداری مالی(1980) چنین بیان میدارد، که اگر ابهام وجود نداشته باشد نیازی به محافظه کاری نیست، هرچه ابهام و ریسک وجود داشته باشد نیاز بیشتری به محافظهکاری بوجود میآید. ازسوی دیگر، باسو محافظهکاری را یکی از ویژگیهای کیفی میداند که به دلیل وجود هزینه های نمایندگی و مدیریت سود فرصت طلبانه بوجود آمده است(شوروزی و همکاران ، 1391). دراین پژوهش رابطه بین سطح محافظهکاری و کیفیت اقلام تعهدی بررسی شدهاست.
1-4- اهداف پژوهش
1-4-1- هدف کلی پژوهش
1- شناخت اثر استراتژی مدیریت درترکیب اقلام سرمایه درگردش بر کیفیت اقلام تعهدی مرتبط با سرمایه درگردش
2- شناخت اثرسطح محافظهکاری اعمال شده توسط مدیریت در گزارشگری مالی برکیفیت اقلام تعهدی مرتبط باسرمایه درگردش
1-4-2- اهداف ویژه پژوهش
1- شناخت اثرات استراتژی جسورانه بر کیفیت اقلام تعهدی مرتبط با سرمایه درگردش
2- شناخت اثرات استراتژی میانه رو بر کیفیت اقلام تعهدی مرتبط با سرمایه درگردش
3- شناخت اثرات استراتژی محافظه کارانه بر کیفیت اقلام تعهدی مرتبط با سرمایه درگردش
4- شناخت اثرات گزارشگری با محافظه کاری بالا بر کیفیت اقلام تعهدی مرتبط با سرمایه درگردش
5- شناخت اثرات گزارشگری با محافظهکاری متوسط بر کیفیت اقلام تعهدی مرتبط با سرمایه درگردش
6- شناخت اثرات گزارشگری مالی با محافظهکاری پایین بر کیفیت اقلام تعهدی مرتبط با سرمایه در گردش
1-4-3- اهداف کاربردی
1- ارائه راهکار به استفادهکنندگان از صورتهای مالی جهت پیش بینی میزان کیفیت اقلام تعهدی با بهره گرفتن از نوع استراتژی بکارگرفته شده درخصوص سرمایهدرگردش
2- ارائه راهکار به استفادهکنندگان از صورتهای مالی جهت پیش بینی میزان کیفیت اقلام تعهدی با بهره گرفتن از سطح محافظهکاری در گزارشگری مالی
1-5- فرضیه ها
1-5-1- فرضیه اصلی اول:
استراتژی های سرمایه درگردش بر کیفیت اقلام تعهدی مرتبط با سرمایه درگردش، تأثیر معناداری دارند.
1-5-1-1 استراتژی های جسورانه بر کیفیت اقلام تعهدی مرتبط با سرمایه درگردش، تأثیر معناداری دارند.
1-5-1-2 استراتژی های میانهرو بر کیفیت اقلام تعهدی مرتبط با سرمایه درگردش، تأثیر معناداری دارند.
1-5-1-3 استراتژی های محافظه کارانه بر کیفیت اقلام تعهدی مرتبط با سرمایه درگردش، تأثیر معناداری دارند.
1-5-2- فرضیه اصلی دوم:
محافظهکاری در گزارشگری مالی بر کیفیت اقلام تعهدی مرتبط با سرمایه درگردش، تأثیر معنادار دارد.
1-5-2-1محافظهکاری پایین در گزارشگری مالی بر کیفیت اقلام تعهدی مرتبط با سرمایه درگردش، تأثیر معناداری دارد.
1-5-2-2محافظهکاری متوسط در گزارشگری مالی بر کیفیت اقلام تعهدی مرتبط با سرمایه درگردش، تأثیر معناداری دارد.
1-5-2-3محافظهکاری بالا در گزارشگری مالی بر کیفیت اقلام تعهدی مرتبط با سرمایه درگردش، تأثیر معناداری دارد.
1-6- تعریف مفهومی و عملیاتی متغیرهای پژوهش
1-6-1- متغیرهای مستقل
متغیرهای مستقل این پژوهش شامل استراتژی های مدیریت سرمایه درگردش اقلام تعهدی و سطح محافظه کاری در گزارشگری مالی هستند.
1-6-1-1 استراتژی های سرمایه در گردش
اولین متغیرهای مستقل پژوهش استراتژیهای سرمایه درگردش میباشد، تعریف مفهومی این متغیر به شرح زیر است:
استراتژی محافظه کارانه: استراتژی است که در آن نسبت سرمایه درگردش خالص و قدرت نقدینگی بیش از حد بالاست.
استراتژی جسورانه: در این استراتژی بر خلاف استراتژی محافظه کارانه داراییهای جاری شرکت در کمترین میزان ممکن و در عوض بدهیها در بیشترین میزان ممکن قرار دارد.
استراتژی میانه رو: این استراتژی حد وسط استراتژی محافظهکارانه و استراتژی جسورانه است و میزان داراییها و بدهیهای جاری یا در بیشترین مقدار ممکن، یا در کمترین مقدار ممکن در شرکت قرار دارد.
که به صورت متغیرهای کیفی بوده و برای بررسی و تحلیل آنها به صورت متغیر کمی و در قالب نسبت جاری، نسبتآنی و نسبت بدهیجاری (رهنمای رودپشتی و کیایی، 1387) با متوسط صنعت مقایسه کرده و همانطور که بیان شد در حالتهای مختلف بیانگراستراتژیهای مختلف است(حسن پور و شیوا، 1388).
1-اگر نسبت جاری و آنی هر دو بالاتر از متوسط صنعت باشند:
– نسبت بدهی جاری بالاتر از متوسط صنعت مورد انتظار است نشان دهنده انتخاب استراتژی میانهرو است.
– نسبت بدهیجاری در حدود متوسط صنعت و یا کمتر از آن نشان دهنده انتخاب استراتژی محافظه کارانه است.
2- اگر نسبت جاری و آنی هر دو کمتر از متوسط صنعت باشند:
– نسبت بدهیجاری پایینتر از متوسط صنعت مورد انتظار است نشان دهنده انتخاب استراتژی میانهرو است.
– نسبت بدهی جاری در حدود متوسط صنعت و یابیشتر از آن نشان دهنده انتخاب استراتژی جسورانه است.
3- اگر یکی از دو نسبت جاری یا آنی در حدود متوسط صنعت باشد و نسبت دیگر بالاتر از متوسط صنعت باشد:
– نسبت بدهی جاری بالاتر از متوسط صنعت مورد انتظار است نشان دهنده انتخاب استراتژی میانهرو است.
– نسبت بدهیجاری در حدود متوسط صنعت و یا کمتر از آن نشان دهنده انتخاب استراتژی محافظه کارانه است.
منظور از «بالاتر» ،«پایینتر» و « در حدود» متوسط صنعت، در زیر مشخص شده است:
بالاتر: بیش از میانگین، با فاصله بیش از 25 درصد انحراف از میانگین.
در حدود: بیشتر یا کمتر از میانگین، با فاصله کمتر از 25 درصد انحراف معیار از میانگین.
پایینتر: کمتر از میانگین، با فاصله بیش از 25 درصد انحراف معیار از میانگین.
هدف از این تقسیم بندی در مقایسه با تقسیم بندی دو حالتی کمتر یا بیشتر از میانگین، افزایش دقت و تفکیک استراتژیها برای حالت های نزدیک به متوسط صنعت است (شاه ویسی و سلطانزاده،1391).
نسبت جاری: دارایی جاری بر بدهی جاری
نسبت آنی: دارایی دارایی جاری پس از کسر موجودی کالا بر بدهی جاری
نسبت بدهی جاری: بدهی جاری بر کل دارایی ها(همان منبع).
1-6-1-2- محافظهکاری
محافظهکاری در گزارشگری مالی دیگر متغیر مستقل تحقیق بوده و به معنای عدم تقارن در برخورد با ویژگی قابلیت تایید درآمدها و هزینهها(سودها وزیانها) به منظور شناسایی در متن صورتهای مالی یا افشاء در یادداشتهای همراه است(باسو1997). هر چه عدم تقارن ویژگی قابلیت تایید به عنوان پیش نیاز در شناسایی درآمدها و هزینهها (سودها و زیانها) افزایش یابد درجه یا میزان محافظهکاری بکار گرفته شده در تهیه و تنظیم گزارشهای مالی نیز افزایش مییابد(رحمانی و همکاران1390).
مدل باسو:
باسو با بکارگیری بازده سهام برای اندازه گیری اخبار توانست میزان عدم تقارن زمانی در شناسایی اخبار بد و اخبار خوب را معیاری از رفتار محافظه کارانه مورد آزمون قرار دهد. زیرا این تفسیر از محافظهکاری رابطه سود-بازده را تحت تاثیر قرار میدهد. از این رو، باسو با بهره گرفتن از رابطه رگرسیونی زیر بین سود و بازده سهام، دریافت که پاسخ سود نسبت به اخبار بد(بازده منفی سهام) به هنگامتر از پاسخ سود نسبت به اخبار خوب(بازده مثبت سهام) است.
(1- 1)
دراین رابطه :
E = سود حسابداری
P= ارزش بازار حقوق صاحبان سهام
R= بازده سهام {تفاوت قیمت هرسهم شرکت در پایان دوره و قیمت هر سهم در ابتدای دوره بعلاوه تعدیلات ناشی از عایدات سهام (شامل سود،سهام جایزه و …) تقسیم بر قیمت هر سهم در ابتدای دوره}
D= متغیرمجازی {درصورتیکه اخبار بد وجود داشته باشد برابر یک ودر غیر اینصورت برابر با صفر است}
همچنین در این رابطه b2 ، پاسخ سود را نسبت به بازده های مثبت و b2+b3 ، پاسخ سود را نسبت به بازده های منفی اندازه گیری می کند. محافظهکاری بیانگر این است که b2+b3>b2 یعنی b3>0 باشد. باسو b3 را ضریب عدم تقارن زمان سود نامید و بدین ترتیب معیار عدم تقارن زمانی سود را معیاری برای اندازه گیری محافظهکاری معرفی کرد(کاوه مهرانی و همکاران، 1390).
در این پژوهش ضرایب محافظه کاری برای هر شرکت بوسیله مدل باسو استخراج شده، سپس، شرکتها براساس ضریب محافظه کاری مرتب شده و به سه گروه تقسیم شده اند. یک سوم بالای طیف به عنوان شرکتها با گزارشگری محافظه کارانه بالا، یک سوم پایین طیف به عنوان شرکتها با گزارشگری تندرو(بامحافظه کاری پایین) و مابقی به عنوان شرکتها با گزارشگری میانه رو(محافظه کاری متوسط) در نظر گرفته شده اند.
1-6-2- متغیر وابسته
دراین تحقیق متغیر وابسته کیفیت اقلام تعهدی میباشد. در توضیح آن باید گفت سود خالص قابل تفکیک به دو جزء نقدی و تعهدی میباشد. جزء تعهدی سود در برگیرنده و منعکس کننده برآوردها و قضاوتهای مدیریت است که بطور بالقوه می تواند متأثر از انگیزههای منفعت جویانه وی نیز باشد. در تحقیق حاضر، جهت اندازه گیری کیفیت اقلام تعهدی از مدل دچو و دیچو (2002) استفاده شدهاست. این مدل عبارت است از برازش رگرسیون اقلام تعهدی جاری بر جریانهای نقدی عملیاتی سه دوره قبلی، جاری وآتی. در این مدل فرض می شود که اقلام تعهدی با کیفیت بالا، در نهایت، به شکل جریانهای نقدی منعکس می شوند. این در حالی است که اقلام تعهدی که به طور صحیح برآورد نشده اند، با جریان های نقدی ارتباط ضعیفتری دارند. انتظار میرود مدیرانی که محیط تجاری شرکت را بهتر میشناسند و از ریسکهای آن آگاهی بیشتری دارند، اقلام تعهدی را با دقت بالاتری برآورد کنند(جاکسون،2011). بر این اساس، چگونگی انعکاس جریانهای نقدی شرکت در اقلام تعهدی کل، از طریق مدل ذیل برآورد می شود.
(1-2) |
= تغییر در اقلام تعهدی سرمایه در گردش بصورت ذیل محاسبه شدهاست
TCA = Δ (CA – CL – Cash) که در آن:
CA = دارایی های جاری
CL = بدهیهای جاری
Cash = مانده نقد
CFO = جریانهای نقد عملیاتی
کلیه متغیرهای مدل رگرسیونی فوق با تقسیم بر ارزش دفتری دارایی های ابتدای دوره، وزن دهی شده اند. باقیماندههای حاصل از مدل رگرسیونی فوق، منعکس کننده سطحی از اقلام تعهدی جاری هستند که توسط جریانهای نقدی قابل توضیح نیستند و نشان دهنده کیفیت اقلام تعهدی میباشند. بطوری که در مدل فوق، بالا بودن انحراف معیار اقلام باقیمانده نشان دهنده پایین بودن کیفیت اقلام تعهدی است(دستگیر، رستگار، 1389).
فرم در حال بارگذاری ...