یکی از مهمترین و گستردهترین پژوهشهای بازارهای مالی تشریح رفتار بازده سهام است. سرمایهگذاران و تحلیلگران همواره به دنبال ابزاری برای پیشبینی میزان بازده سهام بودهاند. درواقع این نیاز موجب به وجود آمدن مدلهایی برای تعیین بازده سهام شده است.
سرمایهگذاران همواره به دنبال کسب سود بیشتر و حداکثر کردن ثروت خود بودهاند و همواره ریسک و بازده را بهعنوان مبنایی برای تصمیمگیری در نظر داشتهاند. این دو عامل هیچگاه منفک از یکدیگر نبودهاند و در این میان سرمایهگذاری که به دنبال بازده بیشتری است بالطبع ریسک بیشتری را نیز باید متحمل شود؛ بنابراین، این فرض منطقی مطرح است که آن ها نرخ بازده مورد انتظار خود را متناسب با میزان ریسک تعدیل مینمایند. یکی از انواع ریسک که سرمایهگذاران در هنگام خرید دارایی مالی با آن روبهرو میشوند ریسک نقد شوندگی است. جامعترین تعریف نقد شوندگی عبارت است از توانایی انجام معاملات در حجم بالا، با حداکثر سرعت، حداقل هزینه و حداقل اثر قیمت (اسمول نجک، 2008: 18). نقش عامل نقد شوندگی در ارزشگذاری داراییها حائز اهمیت است، زیرا سرمایهگذاران به این موضوع توجه دارند که اگر بخواهند داراییهای خود را به فروش رسانند، آیا بازار مناسبی برای آن ها وجود دارد یا خیر (ژانگ و تیان، 2007: 1). بهبیاندیگر سرمایهگذار زمانی با ریسک نقد شوندگی روبهرو میشود که بخواهد مالکیت خود را در مورد یک دارایی مالی به دیگری انتقال دهد.
در تعیین ارزش شرکت علاوه بر کمیت سود، به کیفیت آن (زمینهی بالقوه رشد سود و میزان احتمال تحقق سودهای آتی) نیز باید توجه کرد. کیفیت سود یکی از جنبههای مهم سلامت مالی واحدهای تجاری است که موردتوجه سرمایهگذاران، اعتباردهندگان و سایر استفاده کنندگان صورتهای مالی قرار میگیرد. کیفیت سود به توانایی سود گزارششده در انعکاس عایدات واقعی، مفید بودن در پیشبینی سودهای آتی و همچنین به ثبات، پایداری و عدم نوسان پذیری سود گزارش شده اشاره دارد (محمد زاده و همکاران، 1391: 156).
1-2 بیان مسئله
سرمایهگذاری یک امر ضروری و حیاتی در جهت رشد و توسعه اقتصادی هر کشور است و سرمایهگذاران همواره سعی دارند که منابع مالی خود را درجایی سرمایهگذاری نمایند که بیشترین بازده را داشته باشد. در این راستا شناسایی عوامل تشریح کننده و مؤثر بر بازده جایگاه ویژهای را در متون مالی به خود اختصاص داده است.
قیمتگذاری داراییهای سرمایهای به خصوص سهام در فرایند سرمایهگذاری در این اوراق از مهمترین مسائل فراروی سرمایهگذاران و فعالان در بازار سرمایه است. بدینجهت پژوهشگران و فعالان بازار سرمایه علاقهمند هستند ضمن قیمتگذاری دقیق سهام به پیشبینی بازده مورد انتظار خود بپردازند. مدلهای قیمتگذاری سرمایهای از روشهای متداول قیمتگذاری سهام است. توسعه این مدلها در ادبیات و مبانی علمی مدیریت مالی مدنظر قرار گرفته است (رهنمای رود پشتی و امیرحسینی، 1389: 50). مطالعات بسیاری پیرامون بازده سهام انجامشده است که مهمترین این مطالعات ارائه مدل قیمتگذاری داراییهای سرمایهای میباشد. این مدل با تئوری پرتفوی و
کاربردش در مدیریت ریسک، اندازهگیری عملکرد وجوه، ارزشگذاری سهام و غیره در ارتباط میباشد (زابارانکین و همکاران، 2013: 1). مهمترین ادعای مدل قیمتگذاری داراییهای سرمایهای تبیین تغییرات بازده داراییها توسط عاملی به نام ریسک یا بتای بازار سهام میباشد (حجازی و غلامحسینی، 1389: 67).
یکی از عواملی که تأثیر زیادی بر بازده داراییهای مالی دارد، ریسک است؛ بنابراین تمامی سرمایهگذاران باید به سنجش میزان حساسیت داراییهای مالی خود نسبت به ریسک بپردازند . سرمایهگذار در صورتی تحمل ریسک را میپذیرد که از بابت آن ما به ازایی عایدش شود و این ما به ازا چیزی جزء بازده بیشتر سرمایهگذاری نخواهد بود. لذا خریداران سهام از بورس اوراق بهادار که قصد سرمایهگذاری پساندازهای خود را دارند، ریسک و بازده سرمایهگذاری را همزمان باهم موردتوجه قرار میدهند. ریسک نقد شوندگی یکی از انواع ریسک است که در تبیین بازده نقش مهمی را ایفا میکند (تهرانی، صادقی شریف، 1383: 42).
امری بدیهی است که سرمایهگذاران خواستار سهمی باشند که بتوانند با کمترین هزینه و در کوتاهترین زمان آن را معامله کنند. عدم نقد شوندگی یک دارایی مالی درواقع نوعی ریسک محسوب میشود که دارنده آن دارایی در مقابل پذیرش ریسک خواستار نوعی پاداش است؛ بنابراین سرمایهگذاریهایی که قدرت نقد شوندگی کمتری دارند باید برای جذب سرمایهگذاران بازده بالاتری را ارائه دهند (تیموری، 1388: 8). ریسک نقد شوندگی سهام شرکت به دلیل کاربردهای وسیع آن، در ادبیات مالی از اهمیت ویژهای برخوردار بوده و از لحاظ اقتصادی حداقل از دو جنبه اهمیت دارد. اولاً از دیدگاه سرمایهگذار، با در معرض ریسک نقد شوندگی قرار گرفتن، احتمال شکست سرمایهگذاری بیشتر میشود. ثانیاً میانگین بازدهی سهامی که حساسیت بیشتری به نقد شوندگی دارد، بیش از میانگین بازدهی سهام با حساسیت کمتر میباشد و به عبارتی ریسک نقد شوندگی با بازدهی سهام رابطه دارد (ثقفی و مرفوع،1390: 2 و 3).
سود خالص یکی از مهمترین اطلاعات مالی است که در صورت سود و زیان ارائه میشود و مبنایی است که برای ارزیابی عملکرد و تعیین ارزش شرکت مورداستفاده قرار میگیرد. واقعیتهایی همچون برآوردها و روشهای گوناگون در حسابداری و تضاد منافع بین مدیران و مالکان، سبب شده است تا سود واقعی یک بنگاه اقتصادی از سود گزارششده آن در صورتهای مالی متفاوت باشد و کاربرد سود را که معیاری است برای تصمیمگیری، موردتردید قرار دهد (حقیقت و پناهی، 1390: 32). بنابراین با توجه به حساسیت و ابعاد گسترده کاربرد سود، دقت در ابعاد مختلف و بررسی دیدگاههای گوناگون که در محاسبه و ارائه سود وجود دارد، ضروری به نظر میرسد. یکی از ویژگیهای مهم سود، کیفیت سود است. کیفیت سود معیاری مهم برای سلامت مالی واحد تجاری به شمار میرود و مفهومی چندبعدی است و معنای واحدی ندارد (بلوواری و همکاران، 2007). کیفیت سود جنبه بسیار مهمی از سود حسابداری را نشان میدهد؛ زیرا آگاهی سهامداران از کیفیت سود میتواند بر قیمت سهام، میزان سود تقسیمی و درنتیجه بازده سهام، تأثیرگذار باشد. همچنین سودهای با کیفیت کم، میتواند موجب تخصیص غیر بهینه منابع به طرحهایی با بازدهی غیرواقعی و درنتیجه کاهش رشد اقتصادی شود (حقیقت و پناهی، 1390: 32). کیفیت سود یعنی درجه ارتباط عایدات گذشته یک شرکت با جریان نقدی آتی آن (میخائیل و همکاران، 2003). بهبیاندیگر، ارزش یک سهم تنها به سود هر سهم سال جاری شرکت بستگی ندارد بلکه به انتظار از آینده شرکت و قدرت سودآوری سالهای آینده و ضریب اطمینان نسبت به آن بستگی دارد (محمد زاده و همکاران،1391: 156).
بهطورکلی، این پرسش که آیا نقد شوندگی و کیفیت سود بازده دارایی را تحت تأثیر قرار میدهد یا خیر تاکنون بهطور کامل و با اطمینان پاسخ داده نشده است.
هدف اصلی این تحقیق، تبیین رابطه ریسک نقد شوندگی و کیفیت سود با قیمتگذاری داراییهای سرمایهای در شرکتهای فلزات اساسی پذیرفتهشده در بورس اوراق بهادار تهران میباشد که اطلاعات آن ها در بازه زمانی سالهای 1383 تا 1391 در دسترس بوده است و درنهایت این پژوهش به دنبال پاسخگویی به این سؤال است که “رابطه ریسک نقد شوندگی و کیفیت سود با قیمتگذاری داراییهای سرمایهای چگونه است؟”
1- 3 اهمیت و ضرورت تحقیق
1-3-1 اهمیت و ضرورت تحقیق ازلحاظ نظری:
- کمبود مبانی نظری که رابطه ریسک نقد شوندگی و کیفیت سود با قیمتگذاری داراییهای سرمایهای در آن مورد بررسی قرارگرفته باشد و فقدان مدل مناسب در این زمینه در ایران؛
- گسترش ادبیات تحقیق و اطلاعات نظری پیرامون قیمتگذاری داراییهای سرمایهای که منجر به افزایش دانش کارشناسان و فعالان بازار سرمایه میشود؛
- توسعهی اطلاعات نظری پیرامون رابطه ریسک نقد شوندگی و کیفیت سود با قیمتگذاری داراییهای سرمایهای که منجر به افزایش دانش کارشناسان و فعالان بازار سرمایه در تحلیل وضعیت بازار میشود.
. Capital asset pricing model
. Zabarankin et all
. Liquidity risk
.Earnings quality
. Bellovary et all
. Mikhail et all
فرم در حال بارگذاری ...