رسانهها با تحولاتی که در جنبههای مختلف از بعد فنآوری، حجم، محتوی و روش داشتهاند، به عنوان حاملان و منتقلکنندگان پیام میتوانند در ساخت آگاهیهای عمومی مؤثر باشند. آنها بدون در نظر گرفتن مرزهای جغرافیایی امکان حضور در همه نقاط را پیدا کردهاند. بنابراین کسانی که در بوجود آوردن آگاهی عمومی اثر بالاتری داشته باشند میتوانند در شکلدهی به آن موفقتر باشند.
بوجود آوردن آگاهی عمومی با بهره گرفتن از ابزارهایی است مطبوعات به عنوان یکی از این ابزارها و صدا و سیما به عنوان ابزار دیگر در این راستا مطرح است و چون نفوذ حضور، نحوهی بیان و شکل انتقال پیام در رسانه صدا و سیما به طرز ویژهای است که مخاطب را میتواند با انواع و اقسام شگردها و روشهایی که در آن هست به خود جلب کند لذا این رسانه میتواند در نحوه ایجاد و دگرگونی در آگاهی عمومی پرنفوذترین و مؤثرترین عامل باشد.
از طرفی در عصر حاضر، شناسایی مؤلفههای شهروندی تعریف فرهنگ شهروندی و چگونگی انتقال این مفاهیم به مردم و اِعمال این ویژگیها و خصوصیات در زندگی اجتماعی یکی از مهمترین نگرانیها در هر کشور است. زیرا که رفاه و امنیت هر جامعهای در گروه مشارکت و همکاری شهروندان آن است. اما زمانی مشارکت خواهند کرد که هر یک به عنوان شهروند یعنی افرادی آزاد و صاحب حق و حقوق و حوزه عمل شناسایی شوند و سپس به تکالیف خود یعنی رعایت قانون، ضوابط و مقررات به اختیار تن دهند و در چارچوب حقوق و تکالیف خود مشارکت ورزند و این مهم مستلزم آگاهی و شناخت کافی شهروندان از عناصر اصلی فرهنگ شهروندی و شهرنشینی و به ویژه حقوق و تکالیف شهروندی است (نوروزی، 1385، 28).
لذا در جهان امروز رادیو و تلویزیون به عنوان یکی از مهمترین وسایل ارتباط جمعی، نقش محسوس و مؤثری در آگاهی افراد بر عهده دارند. چنانکه این وسایل با انتقال اطلاعات و پیامهای مختلف و از طریق تبادل دو سویه اطلاعات و افکار با مخاطبان در شکلگیری آگاهیهای افراد و جهت دادن به آن تأثیر بارزی دارند.
به گونهای که در جوامع پیشرفته امروزی، افراد به عنوان مخاطبان پیامهای رادیو و تلویزیونی میکوشند تا ضمن آشنایی با نقش اجتماعی خود از آزادیها و مسئولیتهای فردی و اجتماعی خود نیز آگاهی یابند. بنابراین استفاده از رسانهها را میتوان از مهمترین سرمایههای اجتماعی و فرهنگی هر جامعه قلمداد کرد که با کمک آنها ضمن آگاهی دادن به افراد جهت آشنایی با حقوق، نقش و مسئولیتهای خود تسهیل اجرای حقوق، نقشها و انجام مسئولیتها افراد را در جامعه فراهم میآورند (برگر و دیگران، 1381، 75).
با توجه به جایگاه بارز رادیو و تلویزیون در جامعه ما و آگاهیهایی که افراد جامعه در حوزههای مختلف سیاسی، فرهنگی، اجتماعی و مدنی از طریق این رسانهها بدست میآورند در این مطالعه ابتدا سعی خواهیم نمود که میزان استفاده افراد از این رسانهها را بدست آورده و مقدار استفاده از رسانهها تا چه اندازه میتواند در آگاهی افراد از حقوق شهروندی مؤثر باشد. سپس راههای تأثیرگذاری بیشتر رسانهها را مورد بررسی قرار خواهیم داد. بنابراین تحقیق حاضر در این راستا تلاش میکند که به این اهداف برسد.
بیان مسئله
تحولات تاریخی رسانهها بیانگر وابستگی شدید اعتلای تفکر و آگاهی انسان به ابزارهای ارتباطی است چنانکه گسترش آگاهی، معرفت و تفکر به توانمندیهای متعددی در انسان منجر شده است که امروز شاهد آن هستیم. انسان در کسب و گسترش آگاهی و انتقال آن از راه پیام مدیون رسانهها بود و هست در جامعه امروزه رسانهها با تولید و توزیع مطلوب اطلاعات نقش زیادی در بالا بردن آگاهیهای گوناگون و ضروری به عهده میگیرند و جامعه را در نیل به تعالی و ترقی همه جانبه یاری میکنند.
در دنیای امروز، سیاست، حکومت و جوامع بیش از گذشته رسانهای شده و حیات بشری به شکل شگفتآوری با رسانهها عجین شده است (بسرا، 2007: 15-14).
بر این اساس است که مهدیزاده رسانهها را فراگیرترین نهاد تولید، بازتولید و توزیع معرفت و آگاهی در جهان معرفی میکند به گونهای که محتوای آنها را منبع قدرتمندی درباره آگاهی از جهان اجتماعی در نظر میگیرد (مهدیزاده، 1387: 10-9).
از طرفی در جوامع امروزی مفهوم شهروندی معنایش بیش از عضویت در یک جامعه پیدا کرده است. کسب مهارتهای شهروندی و یا به عبارت دیگر تبدیل شدن به یک شهروند مؤثر و کارآمد مستلزم آشنایی و آگاهی از حقوق و تکالیف است، نگرشهای قوام یافته نسبت به ارزشهای اجتماعی، حساسیت نسبت به فرهنگ و آداب و سنن احترام به شأن و منزلت انسانی و تلاش برای صلح و حفظ محیط زیست است و همچنین رفتارهایی مانند مشارکت اجتماعی، شرکت در فعالیتهای داوطلبانه و انسان دوستانه، شرکت در انتخابات و حفظ نظم اجتماعی، افراد را به شهروندان فعال و کارآمد یک جامعه تبدیل میکند. لذا فردی که خود را شهروند میداند و در هویت شهروند قرار میگیرد، دارای مجموعهای به هم پیوسته از آگاهیها، تصورات و انتظارات است که رابطه او با محیط اجتماعیاش را تعریف و تنظیم میکند (حسام، 13.83: 28).
بنابراین شهروند واقعی با آگاهی از توانایی ها و نیازهای خود و با توجه به شرایط اجتماعی جامعه اش درصد است تا بر محیط اجتماعی زندگیاش نظارت کند و در مواقع لزوم به تغییر شرایط و محیط پیرامونش بپردازد. لذا شهروند واقعی باید از حقوق خود مطلع باشد. این آگاهی باید تا حدی باشد که شهروند را به تحرک وادارد و به وی قدرت فعال شدن در محیط اجتماعی را بدهد (حسام، 1382: 12).
بدیهی است که در هر جامعهای، نظام اجتماعی باید از طرق مختلف آگاهیهای لازم را در زمینهی حقوق شهروندی در افراد جامعه ایجاد کند. با وجود آنکه آموزش و پرورش رسمی ظرفیتهای فراوانی برای آگاهی و آموزش مفهوم شهروندی و رفتارهای مدنی دارد به نظر میرسد که با توجه ماهیت به این مفهوم، نهادهای دیگر اجتماعی همانند رسانهها، در ادامه این آگاهیها و آموزشها کارآمدتر و اثربخشتر عمل کنند. به ویژه در سالهای اخیر نقش رسانههای جمعی در آگاهی از حقوق شهروندی مورد توجه و تأکید قرار گرفته است.
با مراجعه آمار درمورد گوش دادن به رادیو و بویژه تماشای تلویزیون در جامعه به اهمیت این رسانهها پی میبریم و در شرایط کنونی در بعضی از روزها بیش از نود درصد مردم به طور متوسط به تماشای تلویزیون و گوش دادن به برنامههای رادیویی به لحاظ زمان و حجم مخاطبان افزوده شده است. زیرا با افزایش پوشش و علاقه مخاطبان به رادیو و تلویزیون و دیگر رسانه ها و امکان استفاده از رادیو و تلویزیون افزوده و نقش وسایل ارتباطی در تحولات اجتماعی بیشتر شده است (آزاد ارمکی، 1387: 6).
لذا در جهان معاصر، در جوامع توسعه یافته و در حال توسعه یکی از حوزههایی که به شدت تحت تأثیر آگاهیها و آموزشها و بازنماییهای رسانهای قرار دارد. گستره مهارت های شهروندی رفتارهای مدنی و مشارکت اجتماعی است (رضایی بایندر، 1382: 131).
پژوهشگران بسیاری نقش های مثبت و منفی رسانهها را در این گستره مورد بررسی قرار دادهاند. از جمله جرج گربنر که به بررسی محتوای برنامههای تلویزیونی و تأثیر آن بر ادراک و رفتار گروههای مختلف بینندگان داشت. استدلال می کند که برنامههای تلویزیونی آثار دراز مدت تدریجی و غیرمستقیم اما متراکم و با اهمیت دارد (وود، 2000). مطالعه دیگری که مک کامبز و شاو در مورد برجستهسازی بعضی موضوعات که در رسانههای گروهی به ویژه تلویزیون انجام دادهاند. به این نتیجه رسیدهاند که تأکید رسانهها بر یک موضوع و درک مردم از آن موضوع به عنوان موضوع مهم 96 درصد بوده است. بررسی یافتهها حاکی از آن است که رسانهها میتوانند با ارائه آگاهیها و الگوهای رفتاری، چارچوبهای مرجع و اطلاعات مطلوب، به افزایش آگاهیها، مهارتهای شهروندی و شکلگیری رفتارهای مدنی کمک کنند.
همچنین براساس تحقیقی که در سطح استان لرستان توسط ملیحه شیانی در رابطه با وضعیت شهروندی در لرستان انجام گرفته میزان آگاهی شهروندان از حقوق خود و مشارکت آنها در مسائل مختلف در حد متوسط میباشد (شیانی، 1383).
بیانگر آن است که حقوق شهروندی در بین شهروندان از وضعیت مناسبی برخوردار نمیباشد. حال با توجه به بهرهمندی تقریاً صد در صدی مردم شهرستان خرمآباد در دسترسی به برنامههای رادیویی و تلویزیونی ملی و محلی (استانی) و همچنین تخصیص بخشی از برنامههای رادیو و تلویزیونی ملی و محلی به حقوق شهروندی از جمله حقوق سیاسی، اجتماعی و مدنی این تحقیق به دنبال آن است که استفاده از رادیو و تلویزیون مرکز لرستان تا چه میزان میتواند آگاهی شهروندان را از حقوق شهروندی به دنبال داشته باشد و استفاده از مدلهای ارتباطی تا چه حد میتواند آگاهی افراد را در زمینه حقوق شهروندی به همراه داشته باشد.
اهمیت و ضرورت تحقیق
وسایل ارتباط جمعی به عنوان یکی از مهمترین وسایل ایجاد تغییرات در جوامع بشری، به جامعه و افراد آن کمک می کند تا در مسیر و خط مشی معین خود موفقتر و با آگاهی و اطلاعات بیشتری حرکت ورزند و در چگونگی تعامل متقابل شهروندان تأثیر گذاشته و کنشها و واکنشها را جهتدار و متناسب با دیگر ابعاد جامعه بسازد (اوبرین، 1984: 65-60).
از طرف دیگر گسترش وسایل ارتباط جمعی (اعم از رادیو، تلویزیون و…) جهت تأثیر این وسایل بر مخاطبان را از جنبههای مختلف نظیر آموزش، ایجاد سلیقه و علایق جدید، نوگرایی، ارتقای سطح آگاهیها و دانش عمومی و … به طور جدی مطرح کرده است (بیابانگرد، 1387).
آگاه سازی و تربیت شهروندی زمینه را برای تربیت انسان، مهارت و فهم لازم برای داشتن یک نقش مؤثر در جامع در سطح محلی، ملی و بینالمللی را فراهم میآورد و آنها را شهروندانی آگاه، متفکر و مسئول که مسئولیتهای خود را به خوبی میشناسد تبدیل می کند.
لذا توسعه پایدار به عنوان مهمترین نتیجه آگاهیسازی و تربیت شهروندی متمدن جایگاه کلیدی در توسعه ملتها دارد. بسیاری از صاحب نظران برای توسعه پایدار سه رکن متصور شدهاند: پایداری زیست محیطی (اکولوژی)، پایداری اقتصادی و پایداری اجتماعی (شریبیرگ 2000، نیلو 2001، دال 2000) که شهروند مطلوب، مفید و آگاه به حقوق و وظایف شهروندی خود را میتوان هسته مرکزی سه رکن توسعه پایدار دانست (همان). در تحقیقی که در ارتباط با سنجش مؤلفههای فرهنگی- اجتماعی و نقش آن در توسعه استان، نتایج تجربی نشان میدهد که شهروندان لرستانی منجمله خرمآباد از وضعیت مناسبی در رابطه با این مؤلفهها برخودار نمیباشند (گنجی، 1381). با توجه به اینکه رسانهها نقش مهمی در آگاهسازی و ایجاد نگرش و عمل اجتماعی در بین افراد جامعه دارند میتوانند با برنامههای خود نقش مهمی را در تحقق توسعه پایدار در ابعاد مختلف داشته باشد.
فرم در حال بارگذاری ...