وبلاگ

توضیح وبلاگ من

ناسازگار اولیه و اختلال شخصیت خود شیفته در افراد بهنجار

 
تاریخ: 03-11-99
نویسنده: نویسنده محمدی

مدل خویشتن‌داری رم

 

افسردگی در مدل خویشتن داری رم[1]به عنوان نقص شناختی رفتاری در خویشتن‌داری مفهوم‌سازی می‌شود. این مدل بر پایه دیدگاه ­های کانفر[2] (1970، به نقل از بروین[3]، 1988) مطرح شده است.

 

وی معتقد است وقتی در رفتار افراد گسیختگی بوجود آید یا اینکه در ایجاد کاری که قصد انجامش را داشته‌اند با شکست روبرو شوند، فرایند خود نظم بخش[4] آغاز می‌شود. این فرایند سه مرحله دارد که مراحل اول آن مشاهده خود[5] است. در این مرحله افراد به رفتار خود توجه می‌کنند و سعی بر این دارند که اعمال خود را بازبینی کنند. در مرحله دوم که ارزشیابی خود[6] نامیده می‌شود آنها عملکرد واقعی‌شان را با هدفهای ذهنی یا سطح انتظار[7] مقایسه می‌کنند و تلاشآنها این است که هرگونه اختلاف را از بین ببرند. مرحله نهایی، تقویت خود[8] است. یعنی افراد در عوض دستیابی به اهداف، به خودشان پاداش می‌دهند یا اینکه در عوض نرسیدن به اهداف، خودشان را مورد تنبیه و سرزنش قرار می‌دهند.

 

رم بر همین اساس معتقد است کنترلی که افراد بر رفتارشان دارند می‌تواند به سه فرایند تقسیم شود:

دانلود مقاله و پایان نامه

 

 

1ـ بازبینی ـ خود[9]

 

2ـ ارزشیابی ـ خود

 

3ـ تقویت ـ خود

 

نقص در هر یک از این سه فرایند می‌تواند به افسردگی منجر شود.

 

1ـ بازبینی ـ خود:

 

الف) افراد افسرده بطور انتخابی به وقایع منفی در محیط بیشتر توجه می‌کنند تا وقایع مثبت.

 

ب) افراد افسرده بطور انتخابی بر بازده فوری رفتار خود توجه می‌کنند تا بازده و نتایج بلندمدت.

 

2ـ ارزشیابی ـ خود

 

الف) افراد افسرده مجموعه معیارهای سخت و لازم‌الاجرایی را برای ارزشیابی رفتارهای خود بر می‌گزینند.

 

ب) افراد افسرده برای رفتارهایشان از اسنادهای منفی استفاده می کنند. برای مثال آنها بازده مثبت را به عوامل بیرونی و بازده منفی را به عوامل درونی نسبت می‌دهند.

 

 

 

 

3ـ تقویت ـ خود

 

الف) در نتیجه دو مرحله قبل، افراد افسرده تقویت مثبت کافی برای خود در نظر نمی‌گیرند و با کمبود تقویت مثبت روبرو می‌شوند.

 

ب) افراد افسرده برای خودشان خود ـ تنبیهی[10] افراطی در نظر می‌گیرند یعنی اینکه در اثر نرسیدن به معیارهایشان، خود را مورد تنبیه شدید قرار می‌دهند (توادل[11] و اسکات[12]، 1991).

 

مدل شناختی ـ بالینی بک

 

نظریه‌های شناختی درباره اختلال هیجانی[13] مانند نظریه طرحواره[14] بک بر این اصل بنا شده است که اختلال روان‌شناختی به آشفتگی و نقص در تفکر ربط دارد، مخصوصاً اضطراب و افسردگی که با افکار خودآیند منفی و تحریفهایی در ادراک‌ها مشخص می‌شوند. افکار یا تفسیرهای منفی از فعال‌سازی[15] باورهای ذخیره شده در حافظه بلندمدت به وجود می‌آیند. هدف شناخت درمانی اصلاح افکار و باورهای منفی و رفتارهای مرتبط با آنهاست که باعث تداوم آشفتگی روان شناختی هستند. مؤلفه‌های اصلی نظریه طرحواره‌ها در خصوص اختلالات هیجانی را می‌توان در شکل 1 نشان داده شده است.

 

 


فرم در حال بارگذاری ...

« مقایسه طرحواره های ناسازگار اولیه و اختلال شخصیتاختلال شخصیت خود شیفته در افراد بهنجار »