یکی از مهمترین منابع زمینه ساز مشکلات روانشناختی از دست دادن امید به زندگی است( اسفند آبادی و همکاران ،2007).
به نظر می رسد که امیدواری در تمام ابعاد زندگی ضروری باشد. امید به معنای توانایی باور به داشتن احساس بهتر در آینده می باشد. امید به معنای نافذ خود، تحریک کننده فعالیت فرد است تا بتواند تجربه های نو کسب نماید و نیروهای تازه ای را در فرد ایجاد کند( داروودی[1]، 2010).
امید یکی از ویژگی های زندگی است که ما را به جستجوی فردای بهتر وا می دارد. امید، یعنی موفقیت و آینده بهتر و دلیلی برای زیستن. وقتی امید وجود داشته باشد شادی و سرور در زندگی حضور خواهد داشت، به همین دلیل روانشناسان در سالهای اخیر به موضوع جدیدی تحت عنوان روانشناسی مثبت پرداخته اند. بر اساس نظریه سلیگمن[2] و زیکزنتمیهالی[3] (2000) روانشناسی طی 60 سال گذشته به طور گسترده ای تبدیل به علم درمان شده است و روانشناسان باید به فهم آن چیزهایی بپردازند که زندگی را ارزشمند می سازد.
امید به معنای یکی از منابع مقابله ای انسان در سازگاری با مشکلات و حتی بیماریهای صعب العلاج در نظر گرفته می شود( دوزارت[4]، 2003). همچنین امید می تواند به عنوان یک عامل شفا دهنده، چند بعدی، پویا و قدرتمند توصیف شود و نقش مهمی دز سازگاری با فقدان داشته باشد( هارپر[5]،2004).
گروپمن امید را احساس وجد و نشاط در نظر می گیرد که هنگامی تجربه می شود که فرد آینده بهتری را فراسوی چشمان خود انتظار داشته باشد(گروپمن[6]، 2005).
طبق نظر اشنایدر، ناامیدی حالت تکان دهنده ای است که با احساس از ناممکن بودن امور، احساس ناتوانی و بی علاقگی به زندگی آشکار می شود. فرد در اثر ناامیدی به شدت غیر فعال شده و نمی تواند موقعیت مختلف خود را بسنجد و تصمیم بگیرد( اسلامی نسب، 1373).
بررسی علمی امید به زندگی در انسان قدمتی کوتاه دارد و دوران ابتدایی خود را می گذارند(اشنایدر[7]، 1994) . اشنایدر برای اولین بار، نظریه امید را مطرح کرد، و آن را متشکل از قدرت اراده، قدرت راهیابی، داشتن هدف و تشخیص موانع است(داروودی، 2010).
حسینی( 1385) رابطه امید به زندگی و سرسختی روانشناختی را در دانشجویان دانشگاه آزاد اسلامی مورد بررسی قرار داد. نتایج این پژوهش حاکی از این امر بود که بین امید به زندگی و سرسختی روانشناختی رابطه مثبت معناداری وجود دارد.
راهبردهای مقابله ای عبارت است از روش های مدیریت موقعیتها و مقابله با رویدادهای زندگی است( کار[8]، 2004). لازاروس[9] و فولکمن[10] (1991، به نقل از هاکنبری[11]، هاکنبری، 1998) راهبردهای مقابله ای را روش تغییر موقعیتها و یا تفسیر موقعیتها می دانند. به نظر آنها این راهبردها فرایند پویا و مداوم هستند و به طور کلی به دو نوع تقسیم می شوند: مساله مدار و هیجان مدار. راهبردهای مقابله ای مساله مدار بیانگر اعمالی هستند که هدفشان تغییر یا کاهش موقعیتهای فشارزاست. معمولا زمانی که موقعیت یا رویداد، قابل تغییر باشد و یا فرد چنین تصور کند که می تواند موقعیت را کنترل کرده و آن را تغییر دهد، از اهبرد مساله مدار استفاده می کند. راهبردهای مقابله ای هیجان مدار عبارت است از تنظیم پاسخ هیجانی فرد در برابر مساله. در صورتی که موقعیت یا رویداد، غیر قابل تغییر باشد و یا فرد چنین تصوری داشته باشد، در این حالت از راهبرد هیجان مدار استفاده می نماید( بند[12] و درایدن[13]، 2004).
راهبردهای مقابله ای از روش های مدیریت موقعیت ها و مقابله با رویدادهای زندگی است(کار[14]، 2004).
راهبردهای مقابله ای تلاش های شناختی و رفتاری هستند. از نظر علمی راهبردهایی که فرد در مقابله با شرایط تنیدگی زا بکار می برد نقش اصلی و اساسی در سلامت جسمانی و روانی وی ایفا می کند. راهبردهای مقابله ای موثر باعث می شوند که واکنش فرد به سطوح بالای تنیدگی کاهش یابد و آثار زیان بار آن تعدیل شود( سایبان فرد، 1381). یافته های تحقیقات موید آنند که سطوح پایین تر در مقابله با سطوح بالاتر تنیدگی و تنش در نظام خانواده ارتباط دارند. میزان تنیدگی در این خانواده ها نیز به مراتب بیشتر است و در نتیجه الگوها و نوع راهبردهای مقابله نیز در آنها با سایرین نیز متفاوت است( سیوبرگ[15]، 2002).
همچنین مقابلهعنی تلاش هشیار یا ناهشیار برای بازداری یا تضعیف عوامل فشارزا یا تحمل آنها به طوری که حداقل آسیب روانی را داشته باشند. با در نظر گرفتن تعاریف فوق می توان شیوه ها مقابله را به دو دسته سبک های مقابله انطباقی مساله مدار و هیجان مدار تقسیم کرد(پاول[16] و همکاران، 1990).
علاوه بر ویژگی های شخصیت ، راهبردهایی که افراد جهت مقابله با رویدادهای استرس زا به کار می برند نیز می توانند به عنوان عوامل بر انگیزاننده تجربه هیجانات مثبت و منفی، بهزیستی ذهنی، رفتاری و هیجانی افراد را به مخاطره اندازند( بکران و همکاران، 2002). مقابله کردن به تلاشهای رفتاری و شناختی برای پیشگیری نظو بخشیدن و فرو نشاندن تنیدگی اطلاق می گردد( لازاروس[17] و فولکمن[18] ، 1984).
به طور کلی راهبرد های مقابله ای فعالیتهای بسیاری را شامل می شوند، اما اکثر آنها مبین تلاش برای بهبود یک موقعیت دشوار مثل طراحی نقشه و اقدام عملی( مقابله مساله مدار)، یا برای تنظیم درماندگی هیجانی مثل جستجوی دیگران برای حمایت عاطفی یا کاهش دشواری موقعیت از نظر شناختی( مقابله هیجان مدار) هستند(بشارت، 1386).
در واقع هر چقدر در برابر استرس ها و اضطراب ها بتوانیم از راهبردهای مقابله ای به طور مناسب استفاده کنیم و در برابر این استرس ها و اضطراب خود را نبازیم و امیدوارانه به جلو حرکت کنیم، امید واری بیشتری در زندگی برای زندگی کردن خواهیم داشت.
بیان مساله
امید به زندگی در بدو تولد معرف متوسط سالهایی است که یک نوزاد زنده به دنیا آمده عمر خواهد کرد. به شرط اینکه احتمال مرگ او برای سالهای آینده زندگی مانند انسانهای زمان حال باشد. امید به زندگی را می توان برای هر سنی محاسبه کرد و مثلا مشخص نمود که یک مرد 65ساله به طور متوسط چند سال دیگر عمر خواهد کرد البته به شرط اینکه الگوی احتمال مرگ او در آینده مانند انسانهای 65 سال به بالای فعلی باشد( ملک افضلی و نهاپتیان، 1382).
به نظر می رسد که امیدواری در تمام ابعاد زندگی ضروری باشد. امید به معنای توانایی باور به داشتن احساس بهتر در آینده می باشد. امید به معنای نافذ خود، تحریک کننده فعالیت فرد است تا بتواند تجربه های نو کسب نماید و نیروهای تازه ای را در فرد ایجاد کند( داروودی[19]، 2010).
افزایش امید به زندگی در جوامع باعث تاثیر گذاری های زیادی در عرصه بهداشت از جمله تغییر سیاستهای بهداشتی،عرضه ی صنعتی و اقتصادی و همچنین تغییر بافت جامعه و خانواده ها شده است این پدیده همچنین باعث تغییر در منحنی توزیع سنی افراد در جامعه و تغییر آن به طرف سنین بالاتر در کشورهایی شده که امید به زندگی بالایی دارند(لی[20] و هاردلی[21]،1999).
طبق نظر اشنایدرز ناامیدی حالت تکان دهنده ای ایست که با احساس از ناممکن بودن امور، احساس ناتوانی و بی علاقگی به زندگی آشکار می شود فرد در اثر ناامیدی به شدت غیر فعال شده و نمی تواند موقعیتهای مختلف را بسنجد و تصمیم بگیرد( اسلامی نسب، 1373).
پیچیدگی جهان انسانی، توانایی مواجهه مناسب با مشکلات زندگی را کاهش می دهد. بروز تنشها و تنیدگیهایی را در پی دارد و موجب می شود تا مکانیزمهای دفاعی یا مقابله ای متعدد با هدف دستیابی به سازش یافتگی به راه افتند.در سالهای اخیر پژوهشگران( اسکینر[22] و همکاران ، 2003) کوشش کرده اند تا به سازماندهی صدها شیوه مقابله ای که از پژوهش های پیشین بدست آمده اند به صورت خانواده های مرتبه بالاتر دست یابند.
مقابله از نظر پرلین[23] اسکولر[24] (1978) هرگونه پاسخی است که در برابر ناملایمات زندگی صورت می گیرد تا از ناراحتی عاطفی جلوگیری کند و مقابله ذهنی عبارت از قلمروی که در آن افراد باورها و اعمال مذهبی را مورد استفاده قرار می دهند تا از تنیدگی در برابر فشار و مشکلات زندگی پیشگیری شود.
به طور کلی مقابله کردن نیز به تلاش ها ی رفتاری و شناختی برای پیشگیری و نظم بخشیدن و فرو نشاندن تنیدگی اطلاق می گردد(لازاروس و فولکمن، 1984). اگر چه مقابله کردن شامل فعالیت های زیادی می شود ، غالب راهبردهای مقابله ای منعکس کننده تلاش های فرد برای بهبود یک موقعیت دشوار است، از قبیل طراحی یک نقشه یا انجام عمل( مقابله مساله مدار) از قبیل کریه کردن، خیال پردازی و پرداختن به رفتار های عیب جویانه و بالاخره می تواند رفتار هایی را در پیش گیرد که هدف از آنها اجتناب از موقعیت تنیدگی زا می باشد( مقابله اجتنابی).
راهبردهای مقابله ای رفتارهایی هستند که افراد در هنگام واکنش به رفتارهای فشار آفرین و یا به هنگام تجربه هیجانهای شدید در پیش می گیرند. این راهبردها به یکی از سه شکل راهبردهای هیجان مدار، مساله مدار و اجتنابی نمود می یابند( کیلوک[25] و همکاران، 2011).
راهبردهای مقابله به روش آگاهانه و منطقی مدارا با استرس های موجود در زندگی اشاره دارد. این اصطلاح برای روش های مبارزه با منبع استرس مورد استفائه قار می گیرد(پور افکاری، 2009).
برخی قراین پژوهشی نشان می دهد که راهبردهای مقابله ای به دلیل زیر بنای شناختی، عاطفی و رفتاری خود(کوپر[26] و همکاران، 1392) ، نقش بسیار مهمی در فرو نشانی و مهار هیجانهای شدید و رفتارهای پر خطر دارند.
راهبردهای مقابله ای به عنوان یک فرایند روانشناختی، به کوشش های شناختی و رفتاری اشخاص برای حل و فصل شرایط استرس زا گفته می شود. مقابله در برگیرنده تلاش ها اعم از کنش محور و درون روانی، برای اداره و کنترل تقاضاهای محیطی، درونی و کشمکش میان آنها است و دو کارکرد مهم دارد: تنظیم هیجانهای ناگوار و در پیش گرفتن کنشی برای تغییر و بهبود مساله ای که باعث ناراحتی شده است( لازاروس و فولکمن، 1984).
نمی توان گفت که راهبرد مقابله ای خوب یا بد وجود دارد. هر کدام از این 2 نوع راهبرد مقابله ای در موقعیتها و شرایط خاص، به عنوان روش مبارزه با مسائل و مشکلات بکار می روند. به طوری که ممکن است هر کدام از این راهبردها حالت سازنده و یا غیر سازنده داشته باشد برای مثال فردی که راهبرد مقابله ای مساله مدار از نوع سازنده را بکار میگیرد معمولا مسئولیت حل مساله را می پذیرد. به دنبال کسب اطلاع صحیح درباره مساله است. در جستجوی یاری از طرف دیگران می باشد، تصمیم های عملی واقع بینانه اتخاذ می کند، به تنهایی یا به کمک دیگران سعی در انجام نقشه های طرح شده دارد، نسبت به انجام کارها و حل مشکلات دیدگاه خوش بینانه داشته و دارای خودکارامدی و شادکامی بالاست. در عوض فردی که دارای راهبرد مقابله ای مساله مدار از نوع غیر سازنده را بکار میگیرد، مسئولیت کمتری در قبال حل مساله می پذیرد(کار[27]، 2004).
در مجموع نتایج اغلب پژوهش ها نشان می دهد که کارایی و تاثیر روش های پیشگیری یکپارچه بر روی نگرش، هیجان طلبی، رفتارهای مقابله ای از روش های نشر اطلاعات بالاتر است( یان[28] و همکاران، 2008؛ روهرباخ و همکاران، 2010).
تحقیقات روی[29](2008) نشان می دهد که پاسخ های مقابله ای افراد سازش یافته با افراد سازش نایافتگی جسمی و روانی متفاوت است.در مطالعه مدی[30] ( 2004) معلوم شد دانشجویانی که وقایع ناخوشایند را به صورت درونی، پایدار و کلی تبیین می کنند در موقعیتهای غیر قابل کنترل درماندگی بیشتری را تجربه می نمایند.
وایت[31] (1988؛ به نقل از آقایوسفی،1380 ) مقابله را تلاشهای فعال برای حل تنیدگی و آفرینش راه های کاری برای چالشها و خواسته های هر مرحله از تحول دانسته و شامل سه مولفه فهم، موقعیت مشکل، انجام عمل مناسب( حل مساله) و داشتن هیجانات قدرتمند می داند.
تعاریف و تعابیر مطرح شده در امید به زندگی و راهبردهای مقابله ای ما را در جستجوی یافتن ارتباط میان این دو مولفه ترغیب نمود و اینکه این سوال مطرح میشود که آیا میان امید به زندگی و راهبردهای مقابله ای ارتباطی وجود دارد؟
.سوالهای پژوهش:
این پژوهش بر آن است تا روشن سازد که:
اهمیت و ضرورت تحقیق
آثار سودمند امید بر سلامت جسمانی و روانی در پژوهش های مختلفی تایید شده است(کاترین[32] و همکاران، 2003). به عنوان مثال همبستگی مثبت امید با عاطفه مثبت، احساس خود ارزشمندی حرمت خود و همبستگی منفی با افسردگیو اضطراب نشان داده است( اشنایدر[33]، 2002).
یکی از مولفه های اساسی بهداشت روانی مهارتهای مقابله ای است.روش مقابله نزد افراد متفاوت است. بعضی از واکنشها سازگارانه هستند و فرد را بسوی یک وضع تعادل بیشتر و کاهش فشارهای کلی سوق می دهدو بعضی دیگر از واکنش ها ناسازگارانه بوده و نه تنها فشار روانی را به طور مطلوبی کاهش نمی دهد بلکه مشکلات ثانوی بیشتری به وجود می آورند و تاثیر منفی بر وضع آتی فرد می آورد( صیادی، 1388).
وجود و داشتن امید در زندگی از ویژگی های لازم و ضروری برای هر فردی در سرتاسر زندگی و در تمامی موقعیتها می باشد.امید به زندگی در سلامت روانی، کیفیت زندگی، اعتماد به نفس و در بسیاری دیگر از عوامل نقش بسیار مهمی دارد. چرا که امید داشتن در
زندگی نقطه شروعی است دوباره در زندگی.
با امید می توان میسر کرد زندگی خوبی که در آن با سلامت روانی بالا و اعتماد به نفس بالا فرد می تواند زندگی خوبی داشته باشد.
و اگر بتوان در هر موقعیت استرس زا یا اضطراب آور به طور شایسته مقابله کنیم و از راهبردهای مقابله ای استفاده کرد قطعا می توان امید به زندگی را افزایش داد و در نهایت در سلامت روانی خوبی به سر برد.
ضرورت و هدف از انجام این پژوهش این است که با بررسی رابطه امید به زندگی و راهبردهای مقابله ای افراد با جنسیت و وضعیت اشتغال آنها به تشخیص بهتر پرداخته تا از این طریق به نتایج دقیق تری دست یافته و نیز با انجام این پژوهش هر چند کوچک در راه پیشرفت و توسعه دانش گام نهد.
اهداف پژوهش
هدف کلی:
بررسی رابطه امید به زندگی و راهبردهای مقابله ای دانشجویان دانشگاه اسلامشهر.
اهداف فرعی:
فرضیه های پژوهش
متغیر پیش بین: امید به زندگی
متغیر ملاک: راهبردهای مقابله ای
متغیر کنترل: دانشجویان، جنسیت
[1]- darrodi
[2]- seligman
3- csikszentminhalyi
4- doussard
[5]- harper
[6]- gropmen
[7]- snyder
[8] -carr
[9] -lazarous
[10]- folkman
[11] -hockenbury
[12]- bond
[13]- dryden
[14]- carr
[15] -siuberg
[16]- powell
[17]- lazarous
[18]- folkman
[19] – darrodi
1- li
[21]- hardli
[22]- skiiner
[23]- pearlin
[24]- schooler
[25] -kiluok
[26]- kooper
[27] -carr
[28] – yann
[29]-roy
[30] -medy
[31] -whait
[32] -katriin
[33] -snyder
سازمان ها و شرکت ها در راستای تحقق اهداف و چشم انداز خود فعالیت های مختلف و پیچیده ای را انجام می دهند. اما سازمان های برتر و پیشرو فعالیت ها و فرایندهای کسب و کاری خود را هوشمندانه، به موقع، یکپارچه، با کیفیت و با صرف منابع و هزینه های مؤثر انجام می دهند. اجرای فعالیت ها به شیوه ای متفاوت، در واقع رمز برتری این شرکت ها یا سازمان ها در بازارهای به شدت رقابتی امروزی است.
موفقیت سازمان ها به عواملی چون بازاریابی و ارتباطات، نوآوری و خلاقیت، برنامه ریزی، سازماندهی و نظارت و … ارتباط دارد.
بازاریابی و ارتباطات شامل مجموعه ای از فعالیت ها و تلاش ها است که نقش کلیدی و مؤثری در رشد و توسعهدی سازمان ها و شرکت ها ایفا می کند. گرچه بازاریابی و ارتباطات از دیرباز مورد استفاده بوده است اما در دهه های اخیر رشد علمی قابل توجهی در این زمینه رخ داده است و شرکت های پیشرو و موفق اقدامات و ابتکارات بازاریابی، فروش و تبلیغات را با به کارگیری اصول علمی و کنترل اثربخش زمان و هزینه انجام میدهند.
کاتلر (۲۰۰۲) تبلیغات را هر گونه ارائه و عرضه ی ایده ها، کالاها یا خدمات از یک واحد تبلیغاتی، فرد یا موسسه که مستلزم پرداخت هزینه باشد، تعریف می کند. اما در این میان تبلیغی اثر بخش است که بتواند توجه مخاطب را جلب کرده، تاثیری خاطره انگیز داشته باشد و کنش خرید مخاطبان را تحریک نموده و دریافت حسی مخاطبان را بیدار نماید (پور کریمی، 1381).
امروزه از یک سو سازمان ها برای شناساندن و معرفی کالاها وخدمات خود و اعلام وجه تمایز آن با کالاهای مشابه با بکارگیری رسانه های مختلف تبلیغاتی می کوشند تا پیام های تأثیر گذاری را به منظور ترغیب مخاطبان به خرید ارسال کنند. از سوی دیگر ، مردم با انواع تبلیغات از طریق رسانه های گوناگون درهرزمان وهرمکانی محاط شده اند و این درحالی است که آنچه در بحث تبلیغات حایز اهمیت است ارزیابی میزان اثربخشی آن است (ربیعی و محمدیان، 1390).
1-2- بیان مسئله
امروزه تبلیغات به عنوان یکی از ابزارهای ارتباط با مخاطبان سازمان تلقی می گردد و سازمان ها در اچی این هستند که با صرف هزینه کمتر، اثرگذاری بیشتری بر مشتری داشته باشند. بیهوده نیست که به رغم هزینه های نسبتا بالای تبلیغات، از آن به عنوان سرمایه گذاری و نه هزینه نام برده می شود. این ابزار کارآمد، امروز دیگر تنها مختص خرید و قروشی نیست، بلکه یکی از مهم بیین ابزارهای انتقال پیام یا معرقی یک هدف نیز به شمار می رود.
یکی از مهم ترین گام ها در هر برنامه تبلیغاتی، ارزیابی آثار تبلیغات است. با بررسی آثار تبلیغات و ارتباط آن با اهداف سازمان ها می توان تغییراتی در بودجه تبلیغاتی، شکل و محتوای پیامها، نوع رسانه ها و کانال های ارتباطی و حتی زمان و شرایط اجرای تبلیغ به وجود آورد تا تبلیغات مفیدتر و مؤثرتر از گذشته صورت گیرد. آثار تبلیغ بسیار متنوع و متفاوت است و به همین دلیل جداسازی هر یک از آنها و حتی آثار تبلیغ در یک دوره زمانی، نیازمند روش ها و تکنیک های علمی و مناسب است (محمدیان، ۱۳۹۱).
کاتلر معتقد است بازاریابی قرآیندی اجتماعی و مدیریتی است که به وسیله آن، هر قرد نیازها خواسته های خود را از طریق تبادل ارزش با دیگران برآورده می سازد. به زبانی ساده تر، بازاریابی شامل ایجاد رابطه ای تبادلی و پرارزشی با مشتری است . بنابراین، ما بازاریابی را بدین صورت تعریف می کنیم : بازاریابی قرآیندی است که در آن شرکت برای مشتری ارزش ایجاد کرده و رابطه مستحکمی با او برقرار کند تا بتواند در عوض از مشتری ارزش دریاقت کند (کاتلر و آرمسترانگ، ۲۰۱۲). در واقع بازاریایی به دنبال تآمین و ارضایی نیاز است که شرکت های موقق را از ناموقق متمایز می سازد. بنابراین بازاریاب ها باید همواره به دنبال آن باشند که بررسی کنند به چه صورتی می توانند بهتر، بیشتر، سریعتر، دقیقتر و در نهایت با کیفیت متناسب، به مردم کالا، توآم با خدمت ارائه نمایند (محمدیان، ۱۳۹۱). امروزه مصرف کنندگان به گروه های مختلف تقسیم می شوند، در بازار سلیقه های متفاوتی وجود دارد و این سلایق دایماً دستخوش تغییر و تحول است. هزینه های زیادی صرف تبلیغات و ترویج می شود. برای دستیابی به جایگاه مناسب در بازار و کسب موققیت، لازم است عواملی مختلفی دست به دست هم دهند. عواملی که در بازاریابی دخیل می باشند در دهه ۱۹۶۰ توسط جروم مک کارتی آمیزه بازاریابی یا اجزای بازاریابی نامگذاری شدند. آمیزه بازاریابی عبارت است از هر نوع اقدامی که شرکت بتواند برای کالای خود و به منظور تحت تآثیر قرار دادن تقاضا، انجام دهد (کاتلر، ۱۳۸۳).
جروم مک کارتی آمیزه بازاریابی را مرکب از چهار عامل عمده ” کالا، قیمت، توزیع (مکان) و ترویج ” پیشنهاد کرد که به طور سنتی این چهار عامل را تحت عنوان 4P می نامند (محمدیان و آقاجان، ۱۳۸۱). یکی از راه های بدست آوردن قدرت در بازار، استفاده از بازاریابی موفق و تبلیغات اثربخش می باشد، تبلیغات یکی از اجزای چهارمین عنصر آمیخته بازاریابی می باشد. همچنین در عصر حاضر که مفاهیم ارتباطات، رقابت، مشتری گرایی و … با هم پیوند خورده است، تبلیغات به عنوان عنصری از آمیخته بازاریابی، نقش محوری در حفظ و بقاء سازمان از طریق شناساندن و معرقی محصولات ایفا می کند، چرا که تبلیغات به عنوان یکی از ابزارهای شناخته شده بازاریابی برای گسترش و نفوذ در بازار است. بدلیل اینکه تبلیغات واسطه بین تولید کننده و مصرف کننده است موجب رونق فروش می شود و رونق فروش، گسترش تولید و افزایش سطح درآمد ملی را به همراه خواهد داشت. از طرق دیگر، نهادهای اقتصادی، تجاری و اجتماعی، تبلیغات را به عنوان ابزاری برای گسترش حوزه تقوذ و جذب مخاطبان و مشتریان کالاها، محصولات، خدمات، اندیشه ها و عقاید خود، مورد حمایت قرار داده اند (ملایی، 1392).
کارشناسان معتقدند که تبلیغات تجاری بصورت حرفه ای از سال ۱۳۲۵ در ایران شروع شد. اصولاً این دوره را دوره شروع تبلیغات تجاری
در همه دنیا می دانند. برخی از صاحب نظران نخستین وسایل آگهی رسانی در ایران را نصب تابلو و جارچی ها بیان کرده اند و معتقدند استفاده از آگهی به ادوار باستانی باز می گردد. پیشینه آگهی در تاریخ معاصر، نخست به صورت دیوارکوب و درج در نشریه ها باب شد و سپس رواج پیدا کرد. دکتر محمدیان پیشینه آگهی در مطبوعات ایران راعهد ناصرالدین شاه قاچار می داند.
با خاتمه جنگ تحمیلی و با آغاز دوران سازندگی و رشد قعالیت های اقتصادی در سال های ۷۰ – ۶۹ تبلیغات تجاری اقزایش چشمگیر و قابل توجهی یاقت به طوری که در مدت دو سال، توجه مسئولان معاونت امور مطبوعاتی و تبلیغاتی وزارت قرهنگ و ارشاد اسلامی را به خود معطوف کرد و این معاونت نیز از سال ۱۳۷۲ امر ساماندهی فعالیت کانون های تبلیغاتی را مطابق وظایف قانونی خود در دستور کار قرار داد و بر این اساس اداره کانون های تبلیغاتی تشکیل و موظف به ساماندهی موضوع تبلیغات بازرگانی و امور مربوط به آن شد. شرکت های تبلیغاتی، مجموعه گسترده ای از قعالیت ها شامل: فعالیت های بازاریابی، فعالیت های ارتباطی و خدمات تبلیغاتی شامل : برنامه ریزی استراتژیک، انجام امور خلاقانه ، تهیه آگهی های تبلیغاتی و انجام تحقیقات و انتخاب رسانه ی تبلیغاتی مناسب را انجام می دهند. همچنین یک شرکت تبلیغاتی ممکن است بتواند فعالیت های غیر تبلیغاتی از جمله: تعیین برنامه های راهبردی بازاریابی، تعیین برنامه های ارتقای قروشی، آموزش روش های قروش و نمایش محصولات برای قروش را انجام دهد (ملایی، 1392).
گسترش سریع اینترنت فرصتی را برای انجام تحقیقات بازاریابی آنلاین[1] فراهم نموده است . در واقع بر اساس برخی پیش بینی ها ، حدود 60 در صد جمعیت ایالات متحده و اتحادیه اروپایی به اینترنت دسترسی دارند . بطور کلی ، این نواحی یاد شده همچنین بر طبق ” مجمع تحقیقات بازاریابی بریتانیا “[2] و “مجمع متخصصان تحقیقات بازاریابی و نظریه پرداز دنیا”[3]، سهم عمده قدرت خرید دنیا را در دست دارند . جدای از این ، نواحی مختلفی در آسیا دسترسی فزاینده ای به اینترنت یافته اند . این پذیرش گسترده اینترنت بخش وسیعی از جمعیت را به اینترنت قابل دسترس می سازد و این اطمینان را ایجاد می کند که نیازها و سلایق یک جمعیت عمده ا ی از مشتریان بطور آنلاین و پیوسته جامه عمل پوشانده شود (حسینی، 1393) .
سازمانها چه کوچک و چه بزرگ در رسانه های اجتماعی وارد شده اند و سعی دارند آرام آرام فواید آن را کشف کنند. آنها از توییتر اسفاده کرده اند، در فیس بوک صفحه های طرفداران خود را ایجاد کرده اند و در یوتیوب فیلم ویدئویی گذاشته اند و شاید در اواخر قرن بیستم وب سایت ساخته اند. سازمانها امروزه احساس میکنند که رسانه های اجتماعی اجتماعی وسیله ای برای تجارت هستند و خواهند بود و آنها باید بر این موج سوار شوند .
رسانه های اجتماعی از طریق تبلیغات و بازاریابی، توانایی جذب مخاطبان خود را بسیار بالا برده و افزایش همکاری باسایت های دیگر نیز به رشد تعداد کاربران آن کمک میکند. به این ترتیب، صرف هزینه برای بازاریابی پاداشی به جز توسعه مستمر در حوزه تبلیغات تجاری اینترنتی در پی نخواهد داشت. مدیریت صحیح کسب و کار باعث رونق و عدم توجه به آن باعث خسران کار می شود.
بنابراین با توجه به گفته ها، ما در این پژوهش سعی داریم به بررسی تاثیر بازاریابی و تبلیغات نوین بر ذهنیت مصرف کننده بپردازیم.
1-3- ضرورت و اهمیت انجام تحقیق
بدلیل نقش مهم تبلیغات در معرفی کالاها و خدمات به مشتریان و رقابت شدید بین شرکت ها و رشد سریع بازارها و همچنین تغییرات سریع در رفتار مصرف کنندگان و تلاش شرکت ها در جذب و حفظ رضایت مشتریان، از موارد با اهمیت در دنیای رقابتی امروز بشمار می رود. از دست دادن یک مشتری چیزی بیش از، ازدست دادن فروش یک قلم جنس بلکه به معنی از دست دادن کل جریان های خریدی است که مشتری می توانسته در طول مدتی که مشتری سازمان بوده است انجام دهد.وجود رقابت شدیدی که براقتصاد امروز جهان حاکم است ارائه خدمات بیشتر به مشتریها دیگر یک ارزش قلمداد نمی شود بلکه ضروتی انکار نشدنی است (بیرلی و مارتین، 2004). ایجاد تصویر ذهنی یک ابزار ضروری برای جذب و حفظ مشتریان است . بنابراین ایجاد رضایت و ایجاد تصویر ذهنی فرایندهای مرتبط هستند..افراد مختلف تصاویر در ذهن خود را، درباره مایملکهای مختلف مثل محصولات، برندها، سازمانها و زنجیره های )شبکه ها( سازمان ها شکل می دهند.بنابراین تصویر ذهنی نیروی انسانی ، تاثیر مستقیم وبسزایی بر سازمان دارد . تصویر ذهنی سازمانی را می توان برآیند تصاویر ذهنی انسانهای درون و بیرون مرتبط با سازمان دانست (لمینک و همکاران، 2003). تصویر ذهنی می تواند به عنوان موقعیت ذهنی که پیامد آن توضیحات علنی به صورت کلامی و یا رفتار باشد، بیان شود . آن چه که باید مورد توجه قرار گیرد، این موضوع است که بعضی از تصاویر ذهنی جمعی است و میان گروه به اشتراک گذاشته می شود. تصویر ذهنی منعکس کننده موضوعاتی است که درذهن مشتری از سازمان وجود دارد، تصویر سازمانی به عنوان فیلتر،ادراکات مشتری از عملیات سازمان راتحت تاثیرقرار می دهد. امروزه ایجاد تصویر ذهنی یک ابزار ضروری برای جذب و حفظ مشتریان است . بنابراین ایجاد رضایت و ایجاد تصویر ذهنی فرایندهای مرتبط هستند . تصویر ذهنی شرکت خدماتی به عنوان یک صافی عمل می کند . اگر تصویر ذهنی شرکت در ذهن مشتری خاصی خوب باشد، مشکلاتی که این مشتری در ارتباط با نتیجه یا فرایند داشته باشد، احتمالا تا اندازه ای به وسیله تصویر ذهنی، نادیده گرفته می شود . اگر مشکلات به صورت پیوسته روی دهد، تصویر ذهنی مثبت نهایتا مخدوش، و تصویرذهنی منفی می شود . در چنین حالتی مشکلات کیفی به احتمال زیادبدترازآن چیزی که درواقعیت است ادراک خواهدشد ( گرونرز، 2006).
بنابراین ما در این پژوهش به بررسی تایر بازاریابی و تبلیغات نوین که از عوامل موثر بر ذهنیت مصرف کننده می باشند، پرداختیم.
1-4- اهداف پژوهش
1- بررسی تاثیر بازاریابی بر ذهنیت مصرف کننده.
2- بررسی تاثیر تبلیغات نوین بر ذهنیت مصرف کننده.
1-5- سولات پژوهش
1- آیا بازاریابی بر ذهنیت مصرف کننده تاثیر مثبت دارد؟
2- آیا تبلیغات نوین بر ذهنیت مصرف کننده تاثیر مثبت دارد؟
1-6- فرضیه های پژوهش
1- بازاریابی بر ذهنیت مصرف کننده تاثیر مثبت دارد.
2- تبلیغات نوین بر ذهنیت مصرف کننده تاثیر مثبت دارد.
1-7- تعاریف مفهومی متغیرها
بازاریابی: بازاریابی به عنوان فرایندی مدیریتی – اجتماعی تعریف میشود که بوسیله آن افراد، گروهها و سازمان ها از طریق تولید و مبادله کالا(و خدمات) با یکدیگر، به تأمین نیازها و خواستههای خود اقدام میکنند (ملایی، 1392).
تبلیغات: تبلیغ عبارت است از نشر و پخش یک اصل و مقصود نهایی از طریق افزایش یا گسترش و تکثیر طبیعی در شرایط زمانی و مکانی مخصوص؛ و یا پیا مهایی که از طریق وسایل گوناگون تبلیغاتی نظر افراد جامعه را به یک فکر، کالا و خدمت معطوف می سازد و آنها را علاقه مند می کند (باباخان، 1389).کاتلر و دیگران (2001) تبیلغات بازرگانی را هر نوع ارائه غیرشخصی به منظور شناسایی و معرفی ایده، کالا و یا خدمات به وسیله فرد یا موسسه مشخصی یا عامل معرف یکننده (مبلغ) در مقابل پرداخت وجهی معین می دانند.
1-8- جامعه آماری پژوهش
جامعه آماری پژوهش شامل تمامی مصرف کنندگان محصولات شرکت میهن می باشد که با توجه به فرمول کوکران 384 نفر از آن ها به طور تصادفی انتخاب شده است.
1-9- روش کلی تحقیق
این تحقیق به لحاظ هدف تحقیقی، کاربردی است که در آن از روش توصیفی از شاخه مطالعات میدانی استفاده خواهد شد. به این دلیل که یافته های این تحقیق و تجزیه و تحلیل آن می تواند برای حل مسائل اجرایی مورد استفاده قرار گیرد. بر این اساس پژوهش حاضر از حیث هدف، پژوهش کاربردی می باشد.
نکته : این فایل فهرست و شناسنامه ندارد.
روابط اجتماعی بخشی اساسی از زندگی انسان است.انسان ها موجوداتی اجتماعی هستند،که در بسیاری از مسائل به یکدیگر وابسته اند.آن ها به یکدیگر مرتبطند ودرون شبکه ای از خویشاوندان وغیرخویشاندان به به طرق گوناگون جاسازی شده اند؛همچنین بخشی ازجوامع پرجمعیتی هستندکه باآنها شناسایی میشوند؛ با داشتن تعاملات اجتماعی متنوع،مردم به زندگی اجتماعی شان شکل خواهندداد (رلوف هرتولانوس، 39:1394).
انزوای اجتماعی واقعیتی فکری است که درآن فرد عدم تعلق ووابستگی و انفصال تامه ای را با ارزشهای مرسوم جامعه احساس می کند.در این حالت فرد همچنین دارای اعتقادو باور نازلی نسبت به مکانیسم ارزش گذاری وسیستم پاداش اجتماعی است وبا هر آنچه که از نظر جامعه معتبر وارزشمند است خود را هم عقیده و همسو نمی بیند . احساس انزوای اجتماعی معهذا از نظر سیمن به مفهوم فقدان قابلیت سازگاری فرد با زمینه اجتماعی خویش نبوده بلکه مبین انفکاک فکری فرد از استانداردهای فرهنگی است.(محسنی تبریزی 51:1383)
انزوای اجتماعی به عنوان یک حالت،شرایطی نظیردوری و فقدان تماس را می رساند. در چنین شرایطی اعضای یک جامعه مبادلات وآن روابط اجتماعی راکه معمولا باید داشته باشند،را ازدست می دهند.همچنین کاهش تعلق به کل اجتماع،حاشیه ای بودن نیز فزونی می پذیرد (بیرو، 1375 به نقل ازمحمدی دهکردی) انزوای اجتماعی وضعیتی است که در آن شخص فاقد پیوندهای کافی جهت جذب حمایت و منابع اجتماعی است(ساروخانی، 1382).
انزوای اجتماعی افراد درگیر را با احساس خلاء،غمگینی و بی تعلقی مواجه می کند و به شیوه های مختلف بر
تعاملات اجتماعی بادیگران،نحوه زندگی و سلامت جسمانی و روانی تاثیرمیگذارد.
انزوای اجتماعی صدها سال موضوع بشریت بوده، اما این موضوع بطور نظام مند تنها در ۵۰ سال گذشته مورد توجه قرار گرفته است. اگرچه انزوای اجتماعی و بیگانگی دو مفهوم متمایز از یکدیگرند اما با یکدیگر پیوند دارند (بیوردی و نیکولسون[1]، 86:2008،به نقل ازبرزگری دهج). بیگانگی و مؤلفه های آن (انزوای اجتماعی، بی قدرتی، بی معنایی، بی هنجاری، بیگانگی فرهنگی و بیگانگی از خود) پدیده اجتماعی است که در اکثر فرهنگ ها به عنوان معضل و مسأله اجتماعی شناخته می شود. این مفهوم به روش های مختلفی تعریف شده است. تحقیقات مربوط به بیگانگی در طول سال های دهه ۱۹۷۰ به اوج خود رسیده است.
بیگانگی به مفهوم عام آن، که برخی از جامعه شناسان و روانشناسان اجتماعی از آن به گونه ای گسترده برای تبیین برخی از اشکال کنش ها و واکنش ها به جریانات اجتماعی و واقعیتهای پیرامونی، فشارهای روانی و تحمیلات بیرونی و نیز توضیح انفصال فرد از نظام ارزش ها، باورها، هنجارها، اهداف فرهنگی و همچنین جهت اشاره به انفعال، بی علاقگی و عدم مشارکت اجتماعی، سیاسی و صور آسیب شناختی مشارکت استفاده کرده اند، از مفاهیمی است که در تاریخ تفکر اجتماعی قدمت و سابقه طولانی دارد و ریشه های آن به نخستین دوره های تاریخ منظوم بر میگردد؛ آثار اولیه آن در بخشهایی از تاریخ فلسفی، مذهبی، اسطوره ای و ادبیات کهن مشهود است (برزگری دهج، 1390).
انزوای اجتماعی مفهومی است که در حوزه های گوناگون جامعه شناسی و نظریات مختلف جامعه شناسی از جمله جامعه شناسی شهری (کلیننبرگ و دیگران، ۲۰۰۲)، نظریه کنش متقابل نمادین (تویتس،۱۹۸۳) و نظریه های از خودبیگانگی (بانایی و وایز برگ، ۲۰۰۳) بدان پرداخته شده است. در خصوص انزوای اجتماعی و تأثیری که از ناحیه تحولات قرون اخیر پذیرفته است نظرات بسیار متفاوتی ارائه شده است. برخی شهرنشینی، صنعتی شدن و بوروکراسی را عوامل تضعیف کننده پیوندهای اجتماعی دانسته اند و برخی سخن از پیدایش جامعه جدید با نوع پیوندهای جدید به میان آورده اند (برزگری دهج،راضیه).
سلامت پدیده ای است که درجه بالایی از بهزیستی جسمی ،روانی و اجتماعی را با خود به همراه می آورد.اندیشمندان ونظریه پردازان اجتماعی به مقوله سلامت به ویژه سلامت اجتماعی به عنوان یک موضوع مهم توجه نموده اندو انسان پیوسته در پی ارائه تصویری روشن و مناسب از تندرستی بوده است.از بعد تاریخی ،حق سالم بودن یکی از قدیمی ترین حقوق شهروندان هر جامعه ای است که در قوانین اساسی اکثر کشورهای جهان به آن اهمیت داده شده است.باتوجه به اینکه سازمان جهانی بهداشت ،استانداردهای سلامت قابل دسترس را علاوه بر ابعاد جسمانی ،سایر ابعاد روانی و اجتماعی هم دانسته،این مسئله باعث شده که سلامت اجتماعی هم مورد اهتمام قرار گیرد.سلامت اجتماعی به معنی هماهنگی وکنش متقابل بین هرفرد ودیگر اعضای جامعه ومحیط پیرامون که افراد درآن زندگی می کنند است. (افشانی،علیرضا وشیری،حمیده1394)
از طرفی سلامت[2] یکی از ارکان اصلی توسعه پایدار و بخش جدایی ناپذیر شکوفایی و ارتقای کیفیت زندگی است. به عبارت دیگر حفظ و ارتقای سلامت پیش نیاز حرکت در راستای برنامه ریزی های اقتصادی و اجتماعی است. فردی که بهره مند از سلامت جسمی و سایر جنبه های سلامتی باشد پویاتر و موثرتر به فعالیت خود ادامه میدهد. سلامت اجتماعی تابعی از عوامل اجتماعی و فرهنگی است. فرد پس از ورود به محیط اجتماعی و کاری خود با محیط جدیدی روبرو می شود که با زندگی قبلی او متفاوت است و نیز با مسائل و مشکلات عدیده ای روبرو خواهد شد که هر کدام می توانند بر سلامت اجتماعی او خدشه وارد کنند. از دیدگاه جامعه شناسی بخشی از تاثیرات سازنده و مخرب جامعه و محیط کار ناشی از فضای فرهنگی و اجتماعی است که می توانند منبع تنش و فشار و ناراحتی نیروی کار باشد. بنابراین توجه به سلامت و سلامت اجتماعی در رشد و شکوفایی اجتماعی افراد می تواند بسیار مفید باشد (جاوید نسب، 1395).
بنابراین با توجه به اهمیت مطالب ذکر شده، این پایان نامه با هدف بررسی رابطه سلامت اجتماعی با انزوای اجتماعی انجام یافته است.
1-2-بیان مسئله
از جمله بنیادی ترین نیازهای اجتماعی انسان، نیاز به برقراری روابط و تماس های اجتماعی است که سالهای متمادی محققان را بر آن داشته تا از ابعاد و زوایای علوم گوناگون، نحوه شکل گیری، تداوم، ابعاد، ویژگی ها و گسست های احتمالی آن را به کنکاش بگذارند. جامعه شناسی نیز همچون دیگر علوم اجتماعی، از بدو تولدش تمامی توجه خود را مصروف آن داشته تا روابط و ارتباطات انسان ها را در دوران جدید مورد مطالعه قرار دهد؛ زیرا زندگی اجتماعی به عنوان موضوع اصلی مورد مطالعه جامعه شناسی، حاصل ارتباطات انسانی است و اصولا اجتماع چیزی بیش از غلقه ها و تعهدات مشترک نسبتاً پایدار میان افراد با پشتوانه ی تعاملاتی گرم نیست (کلانتری و حسینی زاده، 1394).
انسان موجودی اجتماعی است وزندگی او از زمان تولد به دیگران وابسته است. بنابراین یک زندگی سالم “موفق و با نشاط “بازندگی در اجتماع ونیز ایجاد روابط صمیمانه تحقق می یابد. از نظر سیمن،انزوای اجتماعی واقعیتی است فکری که درآن فردعدم تعلق وانفصال کاملی راارزش های مرسوم جامعه احساس میکند (چلبی و امیرکافی،1383).
از دیدگاه جامعه شناسی، روابط اجتماعی در قالب تماس های اجتماعی، عنصر سازنده ی همبستگی و پایداری اجتماعی در میان مردم تلفى مى گردد (هورتلانوس و همکاران ، 2006: 19). بنابراین جامعه شناسان به طور عمده به تبیین چگونگی ادغام یا انسجام اجتماعی و یا مخدوش شدن روابط اجتماعی، حالات و خصوصیات منفصالانه و پرخاشگرانه فرد در قبال جامعه و ساخت اجتماعی توجه می کنند. یکی از عواملی که می تواند در مقابل انسجام اجتماعی، روابط اجتماعی را تهدید و دچار اخلال کند، پدیده ” انزوای اجتماعی” است. انزوای اجتماعی به عنوان یکی از مؤلفه های بیگانگی، پدیده ای است که صاحبنظران اجتماعی چون مارکس، دورکیم، وبر، زیمل، پارسونز، مانهایم و… به اشکال گوناگون به تبیین آن به عنوان مسأله اجتماعی پرداخته اند (طالب و برزگری دهج، 1391). فرایند اجتماعی شدن یکی از جنبه های مهم رشد انسان است.ذاتی بودن زندگی جمعی درانسان ها ضرورت تماس با دیگران را به عنوان امری اجتناب ناپذیر نموده است .رشد اجتماعی دربردارنده ارتباط سالم ومنطبق باموقعیت در افراداست (نوری ثمرین،1385).
تأکید اصلی در مطالعه انزوای اجتماعی بر فقدان یا ضعف تعاملات، پیوندها و روابطی است که افراد را به صورت عینی به هم متصل می سازد. بدون تردید انزوای اجتماعی افراد را از مشارکت غیررسمی و رسمی در جامعه محروم می سازد. مبادله اجتماعی ودلبستگی اجتماعی را کاهش می دهد. ازتبادل پایدارودائمی افکار واحساسات ازکل به فرد و از فرد به کل جلوگیری می کند.موجب تضعیف یاقطع روابط ومبادلات نامتقارن گرم وروابط گفتمانی می شودازاحساس مشارکت درروابط گرم ،صمیمی وانسانی جلوگیری می کند.فرصت های مناسب رابرای باهم زندگی کردن ،باهم کارکردن ،باهم تجربه کردن وباهم بودن سلب می کندونهایتا روابط طولانی ،پایداروعمیق را غیرممکن می سازد .مواردیاد شده می توانندپیامدهای مختلفی ازجمله احساس تنهایی،احساس عجز،یاس اجتماعی وکاهش تحمل اجتماعی را به دنبال داشته باشند (چلبی ،امیرکافی ،1383).
انزوای اجتماعی اشاره به زندگی بدون مصاحبت، فقدان دیگران مهم و مناسبات مشترک، اعتماد و حرکت به سمت دوره های بحران و گسست در اتصالات عینی و شبکه های روابط اجتماعی اعضای جامعه کرده (هاثورن ، 2006: 522) و بر عملکرد و بهزیستی افراد و پیوستگی اجتماعی درون جامعه تأثیر منفی می گذارد. فُقدان روابط مؤثر، تهدیدی جدّی برای رفاه و سلامتی افراد به وجود می آورد؛ افرادی که روابط استوار و معنادار با سایرین را حفظ نکرده و کسی را ندارند که به هنگام ضرورت به او مراجعه کنند تا حد زیادی در خودشان غوطه ور می شوند. این مسئله اغلب به مشکلات خطرناکی از قبیل اختلالات روانی، افسردگی، عزّت نفس پایین، مشکلات اجتماعی و علائم مریضی جسمانی منجر می گردد و انسان و جامعه را در معرض آسیب های روانی – اجتماعی متعددی قرار داده و در نتیجه سلامت جامعه را به خطر می اندازد (کلانتری وحسینی،1394).
زنان به عنوان یک هویت اجتماعی بزرگ از جمله قشر آسیب پذیری هستند که از عواملی چون طلاق، فوت همسر؛ اعتیاد همسر و غیره متحمل سختی های بسیاری برای حفاظت از زندگی خویش و فرزندان هستند. از آن جایی که انزوای اجتماعی زنان باعث به خطر افتادن کانون خانواده و دوری از اجتماع و حتی منجر به مرگ فرد می گردد، از این حیث توجه دقیق به مسائل و مشکلات آنان بسیار حائز اهمیت است (سام آرام و امینی یخدانی، 1388).
سلامت، موضوعی مطرح در همه فرهنگ هاست و تعریف آن در هر جامعه ای تا اندازه ای به حس مشترک مردمان از سلامت و فرهنگ آنها باز می گردد، ولی معمولا هرگاه از آن سخنی به میان آمده، بیشتر بعد جسمانی آن مورد توجه بوده، در حالی که رشد و تعالی جامعه در گرو
تندرستی آن جامعه از ابعاد جسمانی، روانی و اجتماعی است. سازمان جهانی بهداشت در تعریفی سلامت را به عنوان حالتی از رفاه کامل جسمی، روانی و اجتماعی، نه صرفا فقدان بیماری، تعریف می کند (سفیری و منصوریان راوندی، 1393). سلامت اجتماعی به طورخلاصه عبارت ازحالت برخورداری فرد از توانایی بروز وظهور حداکثرفعالیت ها ونقش های اجتماعی و.احساس پیوندباجامعه است،که نمی تواندفارغ ازاحساس آرامش فردی ورابطه متوازن باهنجارهای اجتماعی باشد(محسنی،60:1388) در این میان، سلامت زنان به ویژه مادران، از مفاهیم زیربنایی در توسعه و و رفاه اقتصادی اجتماعی است. همچنین زنان کفیل نسل های بعدی هستند؛ درحالی که اهمیت آنان، اغلب پشت مدیریت های مردانه، کمرنگ و مخفی باقی می ماند (مک کیان ، 2008). از طرفی حق زنان در برخورداری از بالاترین سطح دستیابی به سلامت جسمی، روانی و اجتماعی نیازمند دسترسی آنها به اطلاعات، خدمات درمانی و… می باشد. در بسیاری از موارد، وضعیت سلامت زنان نتیجه عملکرد توأم فرایندهای متعدد مدیریتی، اجتماعی، سیاسی و اقتصادی است که به ناتوانی زنان و محرومیت از حق سلامت آنها کمک می کند. بررسی درباره سلامت زنان علاوه بر آنکه باید با رویکردی کل نگر، چندتخصصی و چندبخشی به خدمات مورد نیاز آنان همراه باشد، در ضمن باید دوره زندگی آنها را نیز مدنظر قرار دهد. شرایط هر مرحله از زندگی زنان نه تنها بر مراحل بعدی زندگی تأثیر دارد، بلکه بر نسل بعدی نیز تأثیرگذار است و این ارتباط بین نسلی از ویژگی های خاص و مهم زنان است (گلدمن و هچ ، 2000). سلامت اجتماعی به معنی هماهنگی و کنش متقابل بین هر فرد و دیگر اعضای جامعه و محیط پیرامون که افراد در آن زندگی می کنند است. در سلامت اجتماعی کمیت و کیفیت روابط بین فردی و میزان ارتباط آنها با جامعه تعریف می شود. بعد اجتماعی سلامت شامل سطوح مهارت های اجتماعی یک فرد، عملکرد اجتماعی و توانایی درک خود به عنوان عضوی از یک جامعه بزرگتر و مشارکت اجتماعی بهینه و افزایشی است . بطور کلی از دید سلامت اجتماعی، هر فرد عضوی از یک خانواده و از یک جامعه بزرگتر است و به شرایط اجتماعی و اقتصادی و بهزیستی فرد در بطن شبکه اجتماعی وی تمرکز دارد. سلامت اجتماعی ریشه در دو محیط مادی مثبت یعنی مسائل مالی و زیستی و محیط انسانی مثبت دارد که به بررسی شبکه های اجتماعی افراد می پردازد (افشانی و شیری، 1394).
با توجه به مطالب ذکر شده؛ این پژوهش در پی پاسخ به این سوال اساسی می باشد که آیا سلامت اجتماعی با انزوای اجتماعی در بین زنان مراجعه کننده به بیمارستان شهید محلاتی تبریز رابطه دارد؟
1-3- اهمیت و ضرورت تحقیق
دربیان ضرورت انجام تحقیق و پژوهش درباره انزوای اجتماعی همین بس که با نگاهی به آمار رو به افزایش بی هنجاری و افسردگی و … در جوامع مدرن و در حال پیشرفت، نیاز مبرم به شناخت و برنامه ریزی برای کنترل عوامل این بیماریهای فردی و اجتماعی احساس می شود. یکی از عوامل مؤثری که می تواند در تشدید این بیماریها ذکر شود همانا انزوای اجتماعی و احساس تنهایی در میان نسلهای مختلف جوامع امروزی است. عدم توجه به علل اجتماعی این بیماریها علاوه بر ایجاد مشکلات عدیده در فرد، می تواند موجب اختلال در پرورش نسلی پویا و جامعه پذیر که موتور محرک توسعه هر جامعه ای است گردد (ورشوساز، 1394).
سلامت به صورت فردی یا جمعی، از مهم ترین ابعاد حیات انسان است و شرطی ضروری برای ایفای نقش های اجتماعی به شمار میرود. انسان ها درصورتی می توانند فعالیت کامل داشته باشند که هم خود را سالم احساس کنند و هم جامعه آن ها را سالم بداند (افشانی و شیری، 1394). داشتن تفکرات اجتماعی صحیح و برخورداری فرد از ذهنیت مثبت نسبت به جامعه برای داشتن زندگی اجتماعی بهتر، اولین و مهمترین مرحله از سلامت اجتماعی است که متأسفانه توجه کافی به آن در جامعه نمی شود. بنابراین، با توجه به ماهیت زندگی بشر و چالش هایی که این جنبه از زندگی می تواند با خود برای فرد به وجود آورد، نمی توان از توجه به جنبه های اجتماعی سلامت در کنار جنبه های عینی، عاطفی و معنوی آن غافل شد (سفیری و منصوریان راوندی، 1393).
سلامت اجتماعی، نقش مهمی در تضمین پویایی و کار آمدی هر جامعه ایفا کرده، یکی از محورهای ارزیابی سلامتی جوامع مختلف، محسوب می گردد؛ لذا هدف تمامی جوامع این است که شرایطی را فراهم نمایند تا سلامت اعضایشان را حفظ نموده و ارتقا بخشند.
سلامت اجتماعی زنان به عنوان نیمی از جمعیت که می توانند نیروی فعال در پیشرفت و توسعه یک کشور باشند بسیار حائز اهمیت بوده و عدم توجه به این مقوله در میان زنان و بویژه زنان سرپرست خانوار برای جامعه دستاوردی جز عقب ماندگی ندارد. این مقوله توجه بیشتری را میطلبد، زیرا اگر کودکان آینده سازان جامعه هستند، زنان پرورش دهنده آنها بوده و در واقع این زنان هستند که آینده را می سازند. (یحیی زاده و رمضانی، 1392). زنان به دلایل متعدد، بیشتر از مردان درمعرض مسائل روانی و اجتماعی قرار می گیرند. آنان نقش های همسری، مادری و مراقبت از دیگران را برعهده دارند و بخشی از بار کسب درآمد خانوارها را نیز به دوش می کشند؛ بنابراین، توجه به سلامت اجتماعی زنان، به دلیل ایفای نقش های متعدد آنان ضروری است؛ علاوه براین، زنان بدون سلامت اجتماعی کافی و مناسب نمی توانند نقشهای فردی و اجتماعی خود را به گونه ای مؤثر ایفا کنند و مشارکتی فعال در زمینۀ ارتقای سلامت خانواده و جامعه داشته باشند؛ بنابراین، مسئلۀ سلامتی زنان، نه تنها به خودی خود ارزشمند است، بلکه سلامت هر جامعه در گرو سلامت خانواده است؛ بدین ترتیب، سلامت زنان، اساس خانواده و پیش شرط توسعه است (افشانی و شیری، 1394).
باتوجه به اهمیت موضوع وتاثیری که احساس انزوای اجتماعی وتنهایی برزنان میگذاردپیشنهاد میشودبرنامه های جامعی به منظورپیشگیری ازابتلابه احساس انزوای اجتماعی طراحی گردد.این قبیل برنامه ها باید بربهبود کیفیت وکمیت ارتباطات اجتماعی زنان درعرصه های مختلف تمرکز داشته وزنان را قادر سازدتا از اوقات تنهایی خود به طور فعالانه استفاده مفیدی داشته باشند علاوه براین بایستی توجه به سلامت اجتماعی زنان سرپرست خانوار وسالمند به عنوان اقشارآسیب پذیردراولویت قرارگرفته وحمایت مادی ومعنوی ازهرگونه رسانه ای ومطبوعاتی درحوزه سلامت اجتماعی صورت پذیرد.کییزپنج بعد از سلامت اجتماعی را پیشنهاد می دهد که عبارتنداز:انسجام اجتماعی،مشارکت اجتماعی،پیوستگی اجتماعی،پذیرش اجتماعی و شکوفایی اجتماعی (کییز وشاپیرو،2004:2).
بنابراین با توجه به مطالب ذکرشده در رابطه با اهمیت موضوع سلامت اجتماعی و انزوای اجتماعی در جامعه و بویژه بین زنان، ضرورت انجام این تحقیق کاملا مشخص می باشد.
1-4- اهداف تحقیق
1-4-1- اهداف اصلی
تعیین رابطه سلامت اجتماعی و انزوای اجتماعی در زنان مراجعه کننده به بیمارستان شهید محلاتی تبریز
1-4-2- اهداف فرعی
1- تعیین رابطه شکوفایی اجتماعی و انزوای اجتماعی در زنان مراجعه کننده به بیمارستان شهید محلاتی تبریز
2- تعیین رابطه همبستگی اجتماعی و انزوای اجتماعی در زنان مراجعه کننده به بیمارستان شهید محلاتی تبریز
3- تعیین رابطه انسجام اجتماعی و انزوای اجتماعی در زنان مراجعه کننده به بیمارستان شهید محلاتی تبریز
4- تعیین رابطه پذیرش اجتماعی و انزوای اجتماعی در زنان مراجعه کننده به بیمارستان شهید محلاتی تبریز
5- تعیین رابطه مشارکت اجتماعی و انزوای اجتماعی در زنان مراجعه کننده به بیمارستان شهید محلاتی تبریز
1-5- فرضیه های پژوهش
1-5-1- فرضیه های اصلی
سلامت اجتماعی با انزوای اجتماعی در زنان مراجعه کننده به بیمارستان شهید محلاتی تبریز رابطه دارد.
1-5-2- فرضیه های فرعی
1- شکوفایی اجتماعی با انزوای اجتماعی در زنان مراجعه کننده به بیمارستان شهید محلاتی تبریز رابطه دارد.
2- همبستگی اجتماعی با انزوای اجتماعی در زنان مراجعه کننده به بیمارستان شهید محلاتی تبریز رابطه دارد.
3- انسجام اجتماعی با انزوای اجتماعی در زنان مراجعه کننده به بیمارستان شهید محلاتی تبریز رابطه دارد.
4- پذیرش اجتماعی با انزوای اجتماعی در زنان مراجعه کننده به بیمارستان شهید محلاتی تبریز رابطه دارد.
5- مشارکت اجتماعی با انزوای اجتماعی در زنان مراجعه کننده به بیمارستان شهید محلاتی تبریز رابطه دارد.
:
بیش از نیمی از جمعیت را زنان تشکیل می دهند وقتی صحبت از منافع به میان می آید قاعدتا انتظار می رود که نیمی از این منافع به زنان تخصیص یابد وآنان به طور مساوی با مردان از منافع زندگی اجتماعی بهره گیرند باید در نظر داشت که به جهت اختلافات جنسیتی,زنان دارای احتیاجات خاص هستند(محمودی,1371).
با توجه به تحولات سریع درعرصه های مختلف علم وفناوری,اهمیت بررسی افسردگی[1] روز به روز در حال افزایش است.به گوشه ای که در بیشتر مباحث روان شناسی از روان شناسان خواسته شده است تا این آموزش ها را به عنوان امری حیاتی در زندگی شهروندان خود به حساب آورند(شفیع آباد ,1379).
امروزه افسردگی یکی از مسائل ومشکلات روانی مطرح در جوامع صنعتی است که این امر باعث گسترش روح ناامیدی ویاس در بین افراد جوامع گشته است. از این میان افسردگی در زنان با توجه به اهمیت زن در خانواده و جامعه بسیار حائز اهمیت می باشد(همان منبع).
خوشبختانه میزان شناخت مردم جامعه از بیماری های روانپزشکی در مقایسه با سال های قبل بسیار بهبود یافته است واین طرزتفکر که بیمار روانی معادل مثلا دیوانگی فرض می شد,تغییر کرده است.امروز مردم در یافته اند که اضطراب یا افسردگی بیماری است که به صورت شایع گریبان گیر خود یا اطرافیان آنها می باشد(برتر,دیوید,1381) .
مفهوم کیفیت زندگی[2] مفهومی پیچیده و مبهم است که تعریف آن را مشکل می کند.کیفیت زندگی متاثر از زمان ومکان ارزش های فردی و اجتماعی است. کیفیت زندگی را می توان در ابعاد فردی وجمعی وذهنی وعینی مورد بررسی قرار داد(علی بیگی ,1385).
کیفیت زندگی فردی در بعد عینی تامین نیاز های اساسی و برخورداری از منابع مادی جهت بر آوردن خواست های اجتماعی شهروندان است.در بعد ذهنی به داشتن استقلال عمل در افزایش رفاه ذهنی شامل لذت جویی,رضایتمندی,هدف داری در زندگی ورشد شخصی,رشد و شکوفایی در مسیر سعادت و دگر خواهی اجتماعی و مشارکت گسترده در فعالیت های اجتماعی اشاره می کند(همان منبع).
نگاه ذهنی به کیفیت زندگی را می توان محصول ادراکات فردی و رضایت از زندگی در محیط دانست اما نگاه عینی که از داده های ثانویه به دست می آید قابل لمس تر بوده و با آثار و نتایج کیفیت در زندگی اجتماعی قابل شناسایی است)غفاری,امیدی,1388).
کیفیت زندگی,مفهومی است چند وجهی وبررسی آن نیاز دارد به اتخاذ رهیافتی میان رشته ای و فرا رشته ای(همان منبع).
کیفیت زندگی یکی از مهمترین مسائل پیش روی جهان امروز و از مباحث اساسی تکوین سیاست گذاری اجتماعی محسوب می شودکه موضوعاتی چون رفاه ارتقاء ,کیفیت زندگی سلامت محور,رفع نیازهای اساسی,زندگی روبه رشد رضایت بخش,نوع دوستی و از خود گذشتگی در میان جماعات را در بر می گیرد(همان منبع).
در رویکرد عملی کیفیت زندگی به عنوان یک مفهوم کلی تعریف می شود که تمام ابعاد زیستی شامل رضایت مادی,نیازهای حیاتی به علاوه جنبه های انتقالی زندگی نظیرتوسعه فردی,خود شناسی و بهداشت اکوسیستم را پوشش می دهد(همان منبع).
اصطلاح کیفیت زندگی برای ارزیابی نیک بود عمومی افراد و جوامع استفاده می شود.این اصطلاح در طیف وسیعی از زمینه ها,از جمله حوزه های توسعه بین الملل,بهداشت وسیاست مورد استفاده قرار می گیرد.کیفیت زندگی نباید با مفهوم استاندارد زندگی که عمدتا بر در آمد استوار است,اشتباه گرفته شود.در عوض,شاخص های استاندارد کیفیت زندگی نه تنها شامل ثروت و استخدام هستند,بلکه شامل محیط زیست,سلامت جسمی روانی,تحصیلات,تفریح و اوقات فراغت و تعلق اجتماعی نیز می شوند(پرون,1391) .
کیفیت زندگی,به نوعی بیانگر وضیعت افراد ساکن در یک کشور یا منطقه می باشد.نظریات اولیه مربوط به کیفیت زندگی,بیشتر بر نگرانی ها و اولویت های فردی تاکید داشتند,اما در سال های اخیر مباحث نظری,از فرد محوری به سمت نگرانی های اجتماعی نظیر امنیت,آزادی,گستردگی کیفیت زندگی و ساختار و کیفیت روابط اجتماعی افراد در جامعه تغییر یافته است(همان منبع) .
به طور کلی می توان کیفیت زندگی را با بهره گرفتن از شاخص های ذهنی و عینی محاسبه نمود.شاخص های ذهنی,منعکس کننده ارزیابی ذهنی افراد از زندگی می باشند.این ارزیابی با بهره گرفتن از اطلاعات افراد که وضعیت رفاهی خود را از طریق پرسشنامه های مختلف و یا سرشماری ها اظهار نموده اند,به دست می آید.چنین شاخص هایی نشان دهنده شرایط کلی زندگی افراد و نحوه نگرش آنها به این شرایط بوده وبا جمع آوری وتحلیل آماری این شاخص ها,می توان به ارزش های طبقات مختلف اجتماعی پی برد.محاسبات عینی کیفیت زندگی,برپایه متغیرهای قابل لمس بنیان نهاده می شوند.این متغیرها به صورت معمول توسط نهادهای رسمی جمع آوری و منتشر می شود.حساب های اقتصادی,بهداشت,آموزش,آلودگی شهری وسایر اطلاعات کلی,نمونه هایی از اینگونه اطلاعات هستند.هدف روش عینی,بررسی وضعیت جامعه در حالت های کلی مانند اقتصاد کلان,وضعیت کلی جامعه و شاخص های مربوط به نفوس می باشد.طبق روش محاسبه عینی,کیفیت زندگی ممکن است به صورت رابطه متقابل میان چهار مشخصه اساسی فعالیت های انسان تعریف گردد این چهار مشخصه عبارتند از کیفیت جمعیت,رفاه مادی,کیفیت نظام اجتماعی و کیفیت اکوسیستم و محیط زیست(همان منبع) .
در دنیای متمدن امروزی با آن همه پیشرفتها وتکنولوژی های که به وجود آمده و مردم از آن استفاده می کنند تاثیر معکوسی در زندگی بشر دارد و هر چه قدراین علم پیشرفت می کند به همان اندازه زندگی انسان ها به خطر می افتد و از لحاظ روحی و روانی هم تاثیر منفی می گذارد(شفیع آباد,1379).
وقتی در یک جمعی وارد می شوی وسر صحبت را باز میکنی انگار همه آدمها هر کدام به نوعی از یک مشکل اساسی در زندگی رنج می برند طوری که امیدی به آینده ندارند ویک نوع احساس بدی در زندگی حس می کنند.اکثرا از عدم اعتماد به نفس صحبت می کنند دیگر آن شور حال و صمیمیت گذشته وجود ندارد بعضی ها گوشه گیر وغمگین اند در این میان زنان بیشتر در معرض خطر هستند وبیشترین آمار آسیب دیده قشر زنان جامعه هستند یکی از این آسیب ها,آسیب دیدن روح وروان انسان است که می تواند تبدیل به یک بیماری به نام افسردگی شود.در جامعه کنونی ما بیشتر از 50 درصد افراد دارای افسردگی هستند امروزه افسردگی چنان گسترش یافته که نام سرما خوردگی روانی را به آن اختصاص داده اند(همان منبع).
افراد افسرده نه تنها عزت نفس کمی دارند بلکه خود را سرزنش نموده و به خاطر مشکلاتی که از آنها متاثر می شوند احساس گناه می کنند.وقتی که آنها شکست می خورند خود را مسئول آن می دانند هنگامی که هنوز شکستی برای آنها پیش نیامده است تصور می کنند که به زودی شکست خواهند خورد و علت آن خود آنها هستند.آنهایی که به شدت افسرده هستند ممکن است حتی معتقد باشند که آنها مسئول بدبختی خود ودنیا هستند وباید به خاطر گناهشان شدیدا تنبیه شوند(روزنهان,سلیگمن,1989,ترجمه سید محمدی,1379) .
در بیشتر منابع معتبر,احساس گناه یک شکل مرکزی از افسردگی اساسی است.اما با وجود مقبولیت گسترده این نشانه سوال اساسی این است که آیا احساس گناه می تواند افسردگی را مشخص کند یا گناه در افسردگی بخشی از تجربه داشتن یک بیماری خطرناک ویا مزمن است.مطالعات اخیر به این نتیجه رسیده اند که گناه می تواند یکی از نشانه های مهم متمایز کننده افسردگی باشد.بیماران افسرده بیشتر احساس گناه را به مدت طولانی در خود حفظ می کردند.براساس دیدگاه روان کاوی احساس گناه حاکی از تعارض بین خود و فراخود است.احساس گناه از خصوصیات افسردگی درونزاد وپسکوتیک است(پور افکاری,1373) .
کیفیت زندگی به احساسات,انتظارات,اعتقادات وپندار های فرد بستگی دارد.بدین معنا که حتما باید توسط خود شخص براساس نظر او ونه فرد جایگزین تعیین کرد لذا در مطالعات کیفیت زندگی ارزیابی خود فرد از سلامت وبا خوب بودنش عامل کلیدی می باشد(نازنجات,1387,رستمی صالحی,1378).
کامنس کیفیت زندگی ذهنی را به عنوان یک مفهوم چند بعدی تعریف کرده است به نظر او کیفیت زندگی شامل هفت حوزه زندگی می شود که هر کسی بر حسب اهمیتی که هر حوزه برای او دارد آن را مورد ارزیابی قرار می دهد.لذا این هفت حوزه وزن های مختلفی از دید مردم پیدا می کند.این هفت حوزه که از آن به عنوان شاخص های کیفیت زندگی یاد می کند شامل موارد زیر است:1-بهزیستی جسمانی 2-بهداشت 3-بهره وری 4-صمیمیت 5-امنیت 6-اجتماع 7-بهزیستی عاطفی(چیپور و همکاران,2002).
پژوهش شولمن در سال 1998نشان داده است که آموزش مهارتهای زندگی در برابر استرس های خانوادگی و تأثیر آن بر کیفیت زندگی موفقیت آمیز بوده است(شولمن ، 1998) .
شاید بتوان گفت که ارتباط ، یکی از قدیمی ترین و در عین حال عالی ترین دستاوردهای بشر بوده است . ارتباط در گذشته برای انسان اولیه ،علاوه بر کارکرد هایی که در جهت حفظ حیات و یاری گرفتن از دیگران داشته ،زمینه ساز فعالیت های اجتماعی و سرآغازی برای زندگی اجتماعی بوده است .ارتباط اساسا میان دو یا چند نفر اتفاق می افتد و ما همه در طول روز با افراد مختلف ارتباط برقرار می کنیم بر قراری ارتباط به دلایل مختلفی مانند وقت گذرانی ،بررسی مسایل شغلی و فردی، بیان انتظارات و توقعات و…صورت می گیرد. اما به هر حال هیچ نوع ارتباطی ،جز به دلیل احساس نیاز شدید انسان ،برای برقراری تعامل اجتماعی به وقوع نمی پیوندد چرا که برقرار کردن ارتباط با دیگران بسیاری از نیاز های او را برطرف می کند (معین الدین ،1386) .
هر روز به گونه های مختلف با یکدیگر در ارتباط هستیم تا اندیشه ، احساسات و تمایلات خود را به دیگران منتقل کنیم و میزان علاقه و احترام خود را نشان دهیم و رنج و اندوه و شادمانی و خرسندی و شک و دودلی خود را با دیگران در میان بگذاریم . یک ارتباط ساده یا یک مجموعه ارتباطات، خواسته یا ناخواسته ، از پیش تعیین شده یا اتفاقی ، فعال یا منفعل، به هر حال یکی از ابزارهای کلیدی ارضای نیازها ، کسب نتایج و متجلی ساختن آرزوهای ماست . روابط مطلوب یا نامطلوب، شکل دهنده ی بخش عمده ای از اوقات روزانه ی ماست (همان منبع) .
سازمان بهداشت جهانی نیز کیفیت زندگی را اینگونه تعریف می کند:درک افراد از جایگاهشان در زندگی با توجه به بافت فرهنگی ونظام ارزشی که در آن زندگی می کنند در این حالت در ک افراد از زندگی در ارتباط با اهداف,انتظارات,ملاکها,عقایدشان می باشد.سازمان بهداشت جهانی مفهوم وسیعی از کیفیت زندگی را مد نظر قرار می دهد که این مفهوم تلفیقی از سلامت فیزیکی,وضیعت روانشناختی,سطح استقلال,روابط اجتماعی,اعتقادات فردی و ارتباط این عوامل با ویژگیهای محیطی می باشد(سازمان بهداشت جهانی,1993).
بیشتر روانشناسان طرفدار استفاده از مفهوم ذهنی کیفیت زندگی بوده و معتقدند که رفاه هر فرد یا گروه از افراد دارای اجزای عینی وذهنی است.اجزای عینی رفاه یا بهزیستی با آنچه که به طور معمول به عنوان استاندارد زندگی یا سطح زندگی نامیده می شود ارتباط دارد و اجزای ذهنی آن به کیفیت زندگی اطلاق می شود(شیخاوندی,1388).
افسردگی یکی از اختلالات روانی است ودر سال15 میلیون نفر از آن آسیب می بینند.افسردگی اختلالی است که خصوصیت عمده آن تغییرخلق است و شامل احساس غمگینی که ممکن است که از نومیدی خفیف تا احساس یاس شدید نوسان داشته باشد این تغییر خلق در رفتار,کارآیی و اعمال فیزیولوژیک فرد مشخص می شود.از دیدگاه شناختی افسردگی در بین افرادی رخ می دهد که شناختی منفی نسبت به خود دارند خود ارزیابی های زیان بخشی را نشان می دهند و سبک اسنادی بدبین دارند(بک[3],1979,به نقل از حیدری,1384) .
شخص سالم کسی است که از لحاظ روانی شاد،از لحاظ جسمانی سالم و از لحاظ سیاسی آگاه و از لحاظ فرهنگی دانسته و رسیده باشد. خانواده به عنوان کوچکترین واحد اجتماعی،نخستین پایگاه اجتماعی و بهترین آموزشگاه برای رشد، آموزش و پرورش،شکل گیری شخصیت و تکوین هویت کودکان در آینده است. در تمامی کشورها،خانواده را همان اصل اجتماعی شدن کودکان می دانند (بانکی ، 1387) .
ما ارتباط برقرار می کنیم تا کسب اعتبار کنیم،شکوه و گلایه کنیم،به یکدیگر کمک کنیم،عقاید خود را ابراز کنیم،به توافق برسیم،ناسزا
بگوییم،ادب خود را نشان دهیم،ترغیب و تشویق کنیم،با دیگران دوست شویم،معاشرت کنیم،مبادله و معامله کنیم،دست نیاز به یکدیگر دراز کنیم،اطلاعات و اخبار را رد وبدل کنیم.مهارت در ایجاد ارتباط مناسب با دیگران بر توانایی ها و اعتماد به نفس ما می-افزاید،استعداد و دست آورد هایمان را می نمایاند و احترام و قدردانی دیگران را جلب می کند(معین الدین ،1386) .
انسان در طول رشد خود پیوسته برای بقا و رشد خویش محتاج ارتباط است. انسان برای بازیافتن سلامتی خود مشکلاتی را با پزشکان در میان می گذارد؛ضمن اینکه کارایی در ارتباطاتش بر نوع شغلی که به دست می آورد و بهایی که بابت نیازهای اساسی خود،همچون مراقبت های پزشکی،غذا و مسکن می پردازد،تأثیر می گذارد. همچنین شواهد حاکی از این است که بین سلامت جسمی انسان و ارتباطش با دیگران رابطه ی نزدیکی وجود دارد (وود ، 1379) .
رشد اجتماعی نه تنها درسازگاری انسان با اطرافیان مؤثر است بلکه همیشه در میزان موفقیت شغلی و پیشرفتهای آینده ی اجتماعی نیز تأثیر دارد. هرچقدر که انسان بیشتر می آموزد و تجربه -های زیادی می اندوزد،بیشتر به این واقعیت پی می برد که از راه مبادله ی عواطف و احترام به دیگران رضایت به دست می آورد و روز به روز بیشتردرک می کند که احساس مفید بودن و خوشبختی او، به میزان رشد اجتماعی اش بستگی دارد (همان منبع) .
پژوهش های مختلف نشان داده اند که بسیاری از مشکلات بهداشتی و اختلالات روانی –عاطفی، ریشه های روانی اجتماعی دارند. توانایی های روانی اجتماعی عبارت اند از گروهی از توانایی ها که فرد را برای مقابله مؤثر و پرداختن به کشمکش ها و موقعیت های زندگی یاری می دهد. علاوه بر این،مطالعات نشان داده اند که ارتقای مهارتهای زندگی و توانایی های روانی اجتماعی در بهبود زندگی مؤثر است. این توانایی ها فرد را قادر می سازد تا در ارتباط با سایر انسانها، محیط و فرهنگ خود، مثبت و سازگارانه عمل کرده و سلامت روانی خود را تأمین کند. همه ی ما در زندگی روزمره ی خود با چالش ها و مشکلاتی مواجه می شویم و با این حال هر کس می کوشد به شیوه ی خاص خود به مسائل پاسخ دهد. برخی هنگام روبرو شدن با مشکلات می کوشند با ارزیابی درست و منطقی موقعیت،و با بهره گرفتن از راهبردهایی مثل مسئله گشایی،تفکر مثبت و مقابله سازگارانه با مسائل، بهترین راهکارهارا ارائه دهند و در مسیر مناسبی قدم بردارند و برخی سعی می کنند به روش هایی مثل پناه بردن به الکل،مواد مخدر و سایر راهبردهای ناکارآمد، از رویارویی با مشکل اجتناب کنند. عیب عمده ی این نوع راهبردهای اجتنابی آن است که در کوتاه مدت مؤثر واقع می شوند و به فرد آرامش می دهند اما در دراز مدت پیامد های منفی زیادی دارند و فرد را از داشتن احساس خود کارآمدی، عزت نفس و خود ارزشمندی محروم می سازند (اسکندری ، 1386).
اهداف کلی : این تحقیق عبارت است از :
اهداف جزئی این تحقیق عبارتند از:
افسردگی:به حالتی از خلق گفته می شود مانند:بی روحیه بودن,بی توان بودن,احساس فقدان,نومیدی وبیهوده بودن که از بی رغبتی وبد بینی حکایت می کند وشوق,شادی وخوش بینی به عنوان نمونه های متضاد آن است(خواجه پور تادوانی,1369).
سلامت جسمانی : نبودن بیماری و نبودن معلولیت و ناتوانی و بهره مندی انسان از یک حالت رفاه و آسایش در جنبه جسمانی، سلامت جسمانی یا تندرستی نامیده می شود (اصفهانی ، 1383).
سلامت روانی : WHO (2004) حالتی از بهباشی (آرامش و آسایش) که در آن فرد توانایی های شخصی خودراشناخته،می تواند با فشارهای طبیعی (معمولی) زندگی،مقابله کند؛می تواند بهره وری و ثمردهی شغلی داشته باشد و قادر است در جامعه نقش مهمی داشته باشد یعنی در جامعه مشارکت معناداری داشته باشد (سازمان بهداشت جهانیWHO،2004) کارکردهای روانی موفق که نتیجه آن فعالیت های مثمرثمر، روابط رضایت بخش اجتماعی با دیگران و توانایی سازگاری با تغییرات و مقابله با ناگواری هاست (همان منبع) .
روابط اجتماعی : روابط اجتماعی را می توان به صورت مدیریت مفید روابط حقوقی و فرهنگی تعریف کرد (جرمی کین،2009) .
روابط اجتماعی یک واژه ی فراگیر بوده و شامل سیاست اجتماعی و مدیریت اجتماعی است که هردو با زمینه های علوم سیاسی و علوم اقتصادی پیوند نزدیکی دارند (مظاهری راد، 1388) .
محیط زندگی :منظور از محیط زندگی، مجموعه ای از عوامل و شرایطی است که موجود زنده را در برمی گیرد. محیط زندگی شامل محیط فیزیکی، محیط بیولوژیکی و محیط اجتماعی می باشد. مقصود، مجموعه ای است شامل موجودات زنده و محل زندگی آنها (اصفهانی ، 1383) .
افسردگی: نمره ای که آزمودنی در پرسشنامه افسردگی کسب می کند,میزان افسردگی فرد را مشخص می کند.
کیفیت زندگی : نمره ای که آزمودنی در پرسشنامه ی فرم کوتاه کیفیت زندگی کسب می کند ، میزان کیفیت زندگی فرد را مشخص می کند.
سلامت جسمانی : نمره ای که آزمودنی در پرسشنامه ی سلامت جسمانی کسب می کند ، میزان سلامت جسمانی فرد را مشخص می کند.
سلامت روانی : نمره ای که آزمودنی در پرسشنامه ی سلامت روانی کسب می کند ، میزان سلامت روانی فرد را مشخص می کند.
روابط اجتماعی : نمره ای که آزمودنی در پرسشنامه ی روابط اجتماعی کسب می کند، نوع روابط اجتماعی فرد را مشخص می کند.
محیط زندگی : نمره ای که آزمودنی در پرسشنامه ی محیط زندگی کسب می کند، نوع محیط زندگی فرد را مشخص می کند.
بررسی رابطه افسردگی و کیفیت زندگی در بین زنان شهرستان میاندوآب.
در این مطالعه متغیر افسردگی به عنوان متغیر پیش بین و متغیر کیفیت زندگی به عنوان متغیر ملاک در نظر گرفته شده است.همچنین زنان شهرستان میاندوآب به عنوان متغیر کنترل محسوب شده است.
امروزه ساختار اقتصادی دنیا با گذشته به طور اساسی تفاوت دارد. توسعه پایدار امروز برپایه نوآوری، خلاقیت و استفاده از دانش استوار است. توسعه اقتصادی و تجارت شرکت ها در کشور ضمن فراهم آوردن زمینه رشد و توسعه پایدار، مسائل و مشکلات جاری از جمله فقر، نابسامانی اجتماعی و فرهنگی، بیکاری دانش آموختگان دانشگاهی و معضل انبوه سایر بیکاران را مرتفع خواهد کرد. در واقع رشد تجارت پایه و اساس توسعه همه جانبه محسوب می شود. مطالعات و تحقیقات نشان می دهد حضور کارآفرینان در شرکت های دانش بنیان و اقدامات نوآورانه آن ها نقش شایسته و بایسته ای در رشد و توسعه اقتصادی، حضور فعال در بازارهای جهانی، رقابت، اشتغال زایی پایدار، توسعه عدالت، کاهش فقر، افزایش در آمد ملی و حل مشکلات جامعه، دولت و بخش عمومی دارد. برای توسعه کارآفرینی در کشور به کار آفرینان توانمند نیاز است. منظور از توسعه کارآفرینی ایجاد فرهنگ کار آفرینی در کشور، تقویت گرایش مثبت عمومی به کار آفرینی و در پی آن افزایش نرخ فعالیت های کارآفرینانه است. (دیوانسالار و بزرگی، 1391).
1-2- بیان مسأله
در سالهای اخیر شرکت های کوچک و متوسط، نقش مهمی در اشتغال زایی و رشد و توسعه اقتصادی کشورها ایفا می کنند. از نظر سازمان های بین المللی همچون یونیدو (سازمان توسعه صنعتی ملل متحد[1])، ادغام در اقتصاد جهانی بهترین روش برای غلبه بر فقر و عدم برابری در کشورهای در حال توسعه است. برای پیوستن به اقتصاد جهانی، لازم است بخش خصوصی که در آن شرکت های کوچک و متوسط نقش کلیدی بر عهده دارند گسترش یابد. در این راستا، کارآفرینان از طریق حضور فعال دربازارهای جهانی و ایجاد فرصتهای تجارت، رقابت، اشتغال زایی پایدار، توسعه عدالت، کاهش فقر و افزایش درآمد ملی نقش مهمی را ایفا می کنند (پنگ[2]، 2001: 97؛ دیوسالار و بزرگی، 1391: 3). در واقع کارآفرینی که به مفهوم کشف و بهره برداری از فرصت ها به منظور ارزش آفرینی در حوزه های مختلف اقتصادی، اجتماعی و فرهنگی جامعه است، پایه و اساس رشد تجارت و رشد و توسعه پایدار در کشورها محسوب می شود.
نوآوری نیز نقش عمده ای در رشد و توسعه اقتصادی کشورها ایفا می کند. در نظریه های تکامل اقتصادی، نوآوری به عنوان نیرو محرکه رشد و توسعه اقتصادی معرفی شده است. در سال های اخیر، با ظهور اقتصاد دانش، نوآوری نقش حیاتی تری در تحول ساختارهای اقتصادی و اجتماعی یافته است، بطوری که در بعضی از مقالات، از اقتصادهای پیشرفته امروزی بعنوان اقتصادهای مبتنی بر نوآوری یاد می شود (نیکومرام و همکاران، 1392: 92).لوئیس، معتقد است که تجارت، موتور رشد اقتصادی است و در بازار رقابتی، تجارت آزاد سبب می شود تولید کنندگان داخلی از تولیدات خارجی بهره گرفته و اقدام به ساخت کالایی با کیفیت بهتر نمایند (لوئیس، 1954: 145). از سویی دیگر، قابلیت ابتکار، ابداع و نوآوری، کارایی افراد را افزایش می دهد و همین دلیل تجارت است (بایر ، 2004 ).
بینالمللی شدن و ورود به بازارهای جهانی نیز رشد تجارت را افزایش میدهد (میهندوست،1389، : 5). زیرا بین المللی شدن، شرکت های داخلی را در معرض بهترین عملکرد شرکت های خارجی و همچنین تقاضای مشتریان داخلی قرار داده، امکان دستیابی به نهاده های سرمایه ای پیشرفته همچون ابزارهای ماشینی را فراهم کرده و درنتیجه زمینه افزایش بهره وری و فراهم شدن فرصت های جدید رشد برای شرکت ها و افزایش کارایی آنها را فراهم می کند (پاتریشیا ، 2005: 532). بر اساس نظریه ریورا-باتیز و رومر تجارت زمینه لازم برای دسترسی بیشتر به دانش، توسعه فناوری، جلوگیری از انجام مجدد تحقیق های صنعتی و تقویت خلاقیت، نوآوری و شناسایی صرفه های حاصل از مقیاس در اثر رقابت شدیدتر را فراهم می سازد (ریورا باتیز و رومر، 1991: 535).
تا اوایل دهه 60 میلادی، توجه اساسی موضوعات مدیریت به شرکتهای بزرگ بوده است. اما در سالهای اخیر، شرکتهای دانشبنیان[3] در توسعه اقتصادی کشورها بهعنوان موتور رشد اقتصادی شناختهشدهاند. مهمترین ویژگی و مزیت این بنگاهها علاوه بر روان بودن و داشتن قدرت سازگاری با شرایط متغیر محیطی، وضعیت رقابتپذیری و نوآورانه آنها است. در این راستا، دولتها با ایجاد محیطی مناسب، شرایط کار و فعالیت را برای شرکتهای دانشبنیان و جذب شرکتهای مبتنی بر فناوری ، از طریق پارکهای علم و فناوری مهیا مینمایند.با توجه به گسترش تدریجی بخش خصوصی در ایران، نیاز به ارائه محصولات جدید و فروش آن در بازارهای جهانی و بین المللی شدن شرکت های کوچک و متوسط نیز بیش از پیش ضرورت می یابد. با توجه به اهمیت نوآوری و بین المللی شدن در بین کسب و کارهای کوچک و متوسط که به وسیله کارآفرینان راه اندازی شده اند و با توجه به اینکه، نوآوری در محصول و ورود به بازارهای جهانی میتواند سبب رشد تجارت شده و در نتیجه زمینه رشد اقتصادی کشور را مهیا سازد لذا، در این تحقیق رابطه بین نوآوری، بین المللی شدن فعالیت کارآفرینان و انتظارات رشد تجارت شرکت های دانش بنیان مورد بررسی قرار گرفته است.
1-3- ضرورت تحقیق
کارآفرینان با مهارتی که در تشخیص فرصت ها، و موقعیت ها و ایجاد حرکت در جهت توسعه این موقعیت ها دارند، پیشگامان حقیقی تغییر در اقتصاد و تحولات اجتماعی محسوب می شوند. آنها تصدیق می کنند که موفقیت و بقا در چشم اندازهای برخواسته از فردا، نیازمند چالاکی، قوه ابتکار و نوآوری است. براساس نظریات اقتصادی و تجارب حاصله در اقتصادهای روبه رشد، کارآفرینان موتور محرکه توسعه و رشد اقتصادی محسوب می شوند و بالطبع اشتغال زایی یکی از رهاوردهای مهم کارآفرینی است. به عبارت دیگر، چرخ های توسعه اقتصادی همواره با توسعه کارآفرینی به حرکت درمی آید. در هزاره نو که با پدیده جهانی شدن مواجه هستیم، کارآفرینی به مثابه عامل رشد، توسعه و نیز یکی از عوامل تأثیر گذار در ترسیم چشم انداز مطلوب جامعه یاد می شود (کلارک[4]، 2004) کارآفرینان باتوجه به خصوصیات ممتاز و برجسته خود قادر هستند منابع لازم برای ایجاد رشد و توسعه در زمینه های تولید و منابع انسانی را فراهم کرده، اشتغال و کسب و کار جدید ایجاد کرده و با نوآوری صنعتی بر توسعه دامنه محصولات و خدمات بیفزایند و در نتیجه باعث رشد تجارت داخلی و بین المللی شوند (ایزدیان، 1390). همچنین، با توجه به تجربیات جهانی ایجاد شرکت های دانش بنیان و پارک های تحقیقاتی در کشور مشروط به رعایت برنامه ریزی های آمایشی و سرمایه گذاری مناسب می تواند نقش مؤثری را در تکمیل چرخه تحقیقات و نیز تجاری سازی نتایج تحقیقات ایفا کند. علاوه بر این، این موضوع می تواند سبب تسریع در روند انتقال فناوری و گسترش موسسات کوچک و متوسط شده و باعث تسریع رشد اقتصادی کشور گردد (صدیق، ۱۳۸۷). بنابراین مطالعه بر روی کارآفرینان شرکت های دانش بنیان و عوامل موثر بر رشد تجارت آن ها ضروری می باشد.
1-4- سوال اصلی تحقیق
آیا میتوان گفت نوآوری محصول و بین المللی شدن فعالیت کارآفرینان شرکت های دانش بنیان واقع در پارک علم و فناوری استان آذربایجان شرقی بر انتظارات رشد تجارت آنها شرکت های دانش بنیان تاثیر دارد؟
1-5- اهداف تحقیق
1-5-1- هدف اصلی
تعیین رابطه بین نوآوری محصول، بین المللی شدن و انتظارات رشد تجارت کارآفرینان شرکت های دانش بنیان واقع در پارک علم و فناوری استان آذربایجان شرقی.
1-5-2- اهداف فرعی
1- تعیین تاثیر سطح تکنولوژی بالاتر بر نوآوری محصول کارآفرینان شرکت های دانش بنیان واقع در پارک علم و فناوری استان آذربایجان شرقی.
2- تعیین تاثیر سرمایه انسانی کارآفرینان شرکت های دانش بنیان واقع در پارک علم و فناوری استان آذربایجان شرقی بر نوآوری محصول آنها.
3- تعیین تاثیر سرمایه انسانی جامعه بر نوآوری محصول کارآفرینان شرکت های دانش بنیان واقع در پارک علم و فناوری استان آذربایجان شرقی
4- تعیین تاثیر رقابت بالقوه بالاتر بر نوآوری محصول کارآفرینان شرکت های دانش بنیان واقع در پارک علم و فناوری استان آذربایجان شرقی
5- تعیین تاثیر عملکرد اقتصادی بر با نوآوری محصول کارآفرینان شرکت های دانش بنیان واقع در پارک علم و فناوری استان آذربایجان شرقی
6- تعیین تاثیر نوآوری محصول کارآفرینان شرکت های دانش بنیان واقع در پارک علم و فناوری استان آذربایجان شرقی بر بین المللی شدن آنها
7- تعیین تاثیر نوآوری محصول کارآفرینان شرکت های دانش بنیان واقع در پارک علم و فناوری استان آذربایجان شرقی بر انتظارات رشد تجارت آنها
8- تعیین تاثیر بین المللی شدن فعالیت کارآفرینان شرکت های دانش بنیان واقع در پارک علم و فناوری استان آذربایجان شرقی بر
انتظارات رشد تجارت آنها
1-5-3- اهداف کاربردی
1- ارائه پیشنهاداتی به فعالان حوزه شرکتهای دانش بنیان استان آذربایجان شرقی بر مبنای نتایج شفاف آماری حاصل از تحلیل داده های واقعی
2- برطرف کردن خلأهای علمی موجود در ادبیات تحقیق با بهره گرفتن از ارائه فرضیه های نوین و بدیع
3- ارائه پیشنهاداتی برای انجام تحقیقات آتی به محققین و گزارش محدودیتهای موجود در روند تحقیق به منظور پیش آگاهی آنها
1-6- فرضیه های تحقیق
1-6-1- فرضیه اصلی
نوآوری محصول و بین المللی شدن فعالیت کارآفرینان شرکت های دانش بنیان واقع در پارک علم و فناوری استان آذربایجان شرقی بر انتظارات رشد تجارت آنها.
1-6-2- فرضیه های فرعی
1- سطح تکنولوژی بالاتر بر نوآوری محصول کارآفرینان شرکت های دانش بنیان واقع در پارک علم و فناوری استان آذربایجان شرقی تاثیر مثبت دارد.
2- سرمایه انسانی کارآفرینان شرکت های دانش بنیان واقع در پارک علم و فناوری استان آذربایجان شرقی بر نوآوری محصول آنها تاثیر مثبت دارد.
3- سرمایه انسانی جامعه بر نوآوری محصول کارآفرینان شرکت های دانش بنیان واقع در پارک علم و فناوری استان آذربایجان شرقی تاثیر مثبت دارد.
4- رقابت بالقوه بالاتر بر نوآوری محصول کارآفرینان شرکت های دانش بنیان واقع در پارک علم و فناوری استان آذربایجان شرقی تاثیر مثبت دارد.
5- عملکرد اقتصادی بر نوآوری محصول کارآفرینان شرکت های دانش بنیان واقع در پارک علم و فناوری استان آذربایجان شرقی تاثیر مثبت دارد.
6- نوآوری محصول کارآفرینان شرکت های دانش بنیان واقع در پارک علم و فناوری استان آذربایجان شرقی بر بین المللی شدن آنها تاثیر مثبت دارد.
7- نوآوری محصول کارآفرینان شرکت های دانش بنیان واقع در پارک علم و فناوری استان آذربایجان شرقی بر انتظارات رشد تجارت آنها تاثیر مثبت دارد.
8- بین المللی شدن فعالیت کارآفرینان شرکت های دانش بنیان واقع در پارک علم و فناوری استان آذربایجان شرقی بر انتظارات رشد تجارت آنها تاثیر مثبت دارد.
1-7- روش تحقیق و جمع آوری اطلاعات
تحقیق حاضر یک تحقیق کاربردی است که به بررسی ارتباط بین نوآوری، بین المللی شدن و انتظارات رشد تجارت بین کارآفرینان شرکت های دانش بنیان واقع در پارک علم و فناوری استان آذربایجان شرقی می پردازد. با توجه به موضوع تحقیق، روش گردآوری اطلاعات میدانی و کتابخانهای میباشد. ابزار گردآوری نیز، پرسشنامه محقق ساخته است که بر اساس فرضیه های تحقیق طراحی گردیده است.
1-8- روش تجزیه و تحلیل اطلاعات
در تجزیه و تحلیل اطلاعات، جهت دسته بندی اطلاعات از آمار توصیفی و جهت محاسبه آماره ها، آزمون فرضیه های تحقیق و تعمیم دادن آماره ها به پارامترهای جامعه از روش مدل یابی معادلات ساختاری استفاده شده است. همچنین برای دستیابی به اهداف تحقیق از نرم افزار SPSS و Smart PLS3 بهره گرفته شده است.
1-9- قلمرو تحقیق
1-9-1- قلمرو موضوعی
قلمرو موضوعی این تحقیق به لحاظ اینکه به بررسی اثرات میان متغیرهای یک مدل و بطور مشخص به بررسی ارتباط بین نوآوری، بین المللی شدن و انتظارات رشد تجارت بین کارآفرینان شرکت های دانش بنیان در ایران می پردازد، در حیطه بررسی اثر میباشد. به لحاظ روش در گروه تحقیقات توصیفی-کاربردی قرار می گیرد، چرا که از نتایج این تحقیق در تصمیم گیری، سیاست گذاری و برنامه ریزی استفاده می شود.
1-9-2- قلمرو مکانی
قلمرو مکانی این تحقیق استان آذربایجانشرقی و به طور مشخص شهرهای تبریز، مراغه، میانه و مرند می باشد چرا که جامعه مورد بررسی (شرکت های دانش بنیان واقع در پارک علم و فناوری استان آذربایجان شرقی) بطور غیر متمرکز در شهرهای مذکور مستقر می باشند.
1-9-3- قلمرو زمانی
قلمرو زمانی تحقیق حاضر محدود به نیمه دوم سال 1396 و نیمه اول 1395 است.
[1] The United Nations Industrial Development Organization (UNIDO)
[2] Peng
[3] شرکت یا مؤسسه خصوصی و یا تعاونی هستند که به منظور همافزایی علم و ثروت، توسعه اقتصاد دانش محور، تحقق اهداف علمی و اقتصادی (شامل گسترش و کاربرد اختراع و نوآوری) و تجاریسازی نتایج تحقیق و توسعه (شامل طراحی و تولید کالا و خدمات) در حوزه فناوریهای برتر و با ارزش افزوده فراوان به ویژه در تولید نرم افزارهای مربوط تشکیل میشود و بر اساس معیارهای مورد نظر آیین نامه ارزیابی و تشخیص شرکتها و موسسات دانشبنیان، به تأیید کارگروه ارزیابی و تشخیص صلاحیت شرکتها و موسسات دانشبنیان و نظارت بر اجرا میرسد. شرکتهای دولتی، موسسات و نهادهای عمومی غیردولتی که دارای مصادیق سوء سابقه باشند و نیز شرکتها و موسساتی که بیش از پنجاه درصد از مالکیت آنها متعلق به شرکتهای دولتی و موسسات و نهادهای عمومی غیردولتی باشد، مشمول حمایتهای این قانون نیستند.
[4] Clark
نکته : این فایل فهرست و شناسنامه ندارد.