تربیت بدنی به عنوان یک علم، ارتباط و همکاری تنگاتنگی با سایر علوم دارد و در سایه همین ارتباط است که پویایی خود را حفظ کرده است و روز به روز گستردهتر و پیشرفتهتر شده و در نهایت زیر شاخههای جدیدتری نیز در این حیطه، موجودیت خود را اعلام داشته اند. یکی از زمینه های جالب و بسیار مهم که امروزه نیز توجه بسیاری از محققین را به خود جلب کرده است؛ تحقیقات در زمینه طب ورزشی میباشد. روش زندگی امروزه سبب شده تا افراد، خواسته و ناخواسته، زمان قابل توجهی از اوقات خود را بدون فعالیت بدنی سپری کنند. بنابراین، برای جبران این کمتحرکی، گنجاندن فعالیت بدنی مناسب در زندگی مردم یک ضرورت است. در این راستا، تشویق به شرکت در فعالیتهای بدنی می تواند در ارتقای سطح سلامت جامعه و مدیریت بیماریهای مرتبط با کمتحرکی سودمند باشد. همگام با کاهش روزافزون فعالیت ورزشی در جوامع بشری، شیوع بسیاری از بیماریهای مزمن جسمی و روانی مربوط به شیوه زندگی رو به افزایش است. افراد با عدم فعالیت جسمانی با خطرات جدی سلامتی مواجه هستند.
بیماریهای سیستم عصبی دارای شیوع بالا، زیانهای هنگفت اقتصادی بوده و باعث بروز اختلالات و عوارض مختلف می شود. شدت و تنوع اختلالات در این بیماران وابسته به محل و وسعت ضایعه است. حوزه تحقیقاتی علوم ورزشی به عنوان یکی از متولیان سلامت و بهداشت جامعه، با توجه به توسعه و پیشرفتی که بدست آورده است؛ امروزه، همگام با علوم دیگر در یافتن روشهای درمانی برای بهبود اختلالات ناشی از بیماریها و آسیبهای ورزشی و همچنین بهبود وضعیت سلامتی افراد جامعه میکوشد. به طوری که ورزش و فعالیت بدنی یک شیوه درمانی مهم و غیردارویی جهت کمک به بهبودی بیماران مولتیپل اسکلروز (MS) است (1و3). این بیماری غیر قابل پیش بینی و یکی از مهمترین بیماریهای تغییر دهنده زندگی فرد میباشد؛ زیرا، معمولا به بهترین دوران زندگی فرد صدمه میزند و در واقع این بیماری اغلب افرادی را مبتلا می کند که در مرحله مولد زندگی خود قرار دارند و به تدریج به سمت ناتوانی پیش میبرد که متاسفانه درمان قطعی ندارد. تحقیقات نشان دادند که فعالیت بدنی از جمله تمرین هوازی باعث پیشگیری از بیماریهای ثانویه از جمله بیماری شریان کرونری در افراد مبتلا و همچنین جلوگیری از عواقب این بیماری می شود (99و104). امید است از این رهگذر وسعت دامنه دید تربیت بدنی و علوم ورزشی و به خصوص شاخه فیزیولوژی ورزشی به عنوان یک رشته تاثیر گذار بر درمان بسیاری از اختلالات ناشی از بیماریها آشکارتر گردد.
- بیان مسئله
مولتیپل اسکلروز (MS) یک بیماری مزمن دمیلیناسیون سیستم اعصاب مرکزی و غیر قابل علاج است که عوارض و مشکلات فراوانی برای بیماران مبتلا ایجاد نموده و آنها را به سوی ناتوانی حرکتی سوق میدهد. (2،5و58). MSاز یک کلمه یونانی اسکلروزیس به معنی سختشدن استحکام گرفته شده است، در جایی که بافت زخم جایگزین میلین متلاشی شده می شود، منجر به مادهی سفیدی در مغز و طناب نخاعی به ضخامت 1 سانتی متر می شود (192و197). بیماری MS با توجه به نوع و شدت آن می تواند جنبه های بسیاری از زندگی افراد از قبیل ارتباط بین فردی، عملکرد شغلی، باورهای معنوی و شیوه معاشرت را متاثر سازد (5و49). علائم MS نامشخص است و همانطور که بیان شد میلین سیستم اعصاب مرکزی (مغز و نخاع) را تخریب می کند و به دنبال آن به تدریج بخشی از عضلات بدن توانایی خود را از دست می دهند (2،4و193). اختلال راه رفتن در افراد مبتلا به MS با بهره گرفتن از عملکرد فیزیکی و اندازه گیریهای متعدد حرکتی بالینی ثبت شده است. علائم مشاهده شده در MS ممکن است به راه رفتن غیر عادی یا بیحرکتی منجر شود و اثرات منفی بر فعالیت بدنی داشته باشد (156).
با توجه به اینکه مبتلایان به MS حتی با سطح پایین بیماری، معمولا یک زندگی کمتحرک را پیش میگیرند (179)، این کمتحرکی می تواند باعث افزایش بیماریهای ثانویه مثل دیابت، استئوپروز و بیماری شریان کرونری در این افراد شود (104و174)؛ چراکه، بیماری شریان کرونری در اثر افزایش تریگلیسریدها، کلسترول و کلسترول لیپوپروتئین کم چگال خون حاصل از کمتحرکی رخ میدهد (102)؛ پس، میتوان انتظار داشت که سطح پایین آمادگی قلبی- عروقی به کاهش کیفیت زندگی و کاهش توان هوازی و در نهایت افزایش خستگی و بد خوابی در افراد مبتلا به MS منجر شود (17، 102و156).
کم تحرکی یکی از عوامل خطرزای بیماری شریان کرونری است. بیماری کرونری قلب، بیماری است که در آن دیواره شریانهایی که عضلات قلب را خونرسانی می کنند، ضخیم میشوند. این ضخیم شدگی که به علت تشکیل ضایعات در دیواره عروق ایجاد می شود، آترواسکلروز نامیده می شود؛ به این ضایعات جدار عروق، پلاک گفته می شود. آترواسکلروز می تواند خونرسانی به عضله قلب (میوکارد) را محدود کند (6). علاوه براین، در کنار عوامل شناخته شدهای مانند سیگار، سن، جنس، پرفشارخونی، چاقی، افزایش کلسترول، تریگلیسرید و غیره عدم تحرک و نداشتن فعالیت بدنی مناسب نیز از عوامل خطر قابل کنترل بیماریهای عروق کرونری است که سالهاست توجه فیزیولوژیستها، پزشکان و متخصصین قلب را به خود جلب کرده است. از طرفی، توانایی فرد در اجرای فعالیتهای ورزشی به کارایی و عملکرد دستگاههای مختلف بدن از جمله دستگاه قلبی – عروقی بستگی دارد. بنابراین، با تمرینات ورزشی منظم و طولانی مدت، قلب دستخوش تغییراتی می شود. چنین تغییراتی را پدیده سازگاری قلب در پاسخ به تمرینات ورزشی یا تغییرات فیزیولوژیک مینامند (72).
در این میان، محققان فیزیولوژی ورزشی همواره در صدد توسعه مؤثرترین و اجراییترین شیوه های فعالیت ورزشی در راستای کارآمد نمودن و به روز کردن توصیههای فعالیت ورزشی، به عنوان بخش مهمی از سبک زندگی سالم و بهداشتی و بخش مکمل در پیشگیری و درمان بسیاری از بیماریهای مرتبط با کمتحرکی، از جمله بیماریهای قلبی – عروقی بوده اند. از بین شیوه های تمرینی، بیشتر مطالعات انجام شده فعالیت ورزشی هوازی تداومی را مورد تایید قرار دادهاند (6). آشکار است که یک رابطه ما بین احتمال خطر بیماری شریان کرونری و فعالیت بدنی وجود دارد. تغییرات احتمالی در ساختمان لیپوپروتئین در طول تمرینات ورزشی ممکن است یک تغییر مهمی باشد که بتواند رابطه بین ورزش و کاهش احتمال خطر بیماری شریان کرونری را توضیح بدهد. لیپوپروتئین با دانسیته بالا (HDL) به عنوان یک عامل اصلی احتمال خطر بیماری شریان کرونری تصور شده است و سطح پایین این لیپوپروتئین با افزایش احتمال خطر بیماری شریان کرونری مربوط میباشد. کسانی که به صورت پایدار و دایمی ورزش می کنند نسبت به همتای بدون تحرک ورزشی، سطح HDL را به صورت زیادی دارا میباشند. از این رو پیشنهاد اینکه ورزش این تغییرات سودمند را ترغیب می کند، را میتوان توجیه کرد (100).
در گذشته پزشکان به بیماران خود توصیه میکردند که از انجام تمرینات ورزشی خودداری کنند آنها بر این عقیده بودند که خستگی و افزایش دمای بدن از عوارض این تمرینات است که به بدتر شدن بیماران مبتلا به MS خواهد شد (126و152). اخیرا مطالعات زیادی نشان دادند که تمرینات ورزشی به صورت صحیح و یا دیگر تکنیکهای توانبخشی میتوانند در بهبود این بیماران موثر باشد. اگرچه ورزش نمی تواند روند از بین رفتن میلین را متوقف یا آن را بازسازی کند؛ اما، با روشهای دیگر فرد مبتلا به MS را حمایت و به آنها کمک می کند (6و100). از آنجا که توانایی حرکتی این افراد پایین است و زود خسته میشوند، خستگی یکی از علل تشدید بیماری محسوب می شود و به کاهش توانایی حرکتی و حسی میانجامد (66و196).
تا به امروز هیچ درمان قطعی برای MS وجود نداشته است و شواهد کمی وجود دارد که راه حلهای دارویی بتوانند به ضعف عضلانی و مشکلات راه رفتن که به طور معمول توسط این افراد تجربه شده اند، کمک کند. با وجود این، تحقیقات نشان دادند که فعالیت بدنی از جمله تمرین هوازی باعث کاهش بیماری شریان کرونری افراد مبتلا به MS و جلوگیری از عواقب این بیماری می شود. همچنین، پژوهشگران نشان دادهاند که یک ارتباط مستقیم و اولیه بین قدرت عضلانی و عملکرد بسیاری از فعالیتهای روزمره مثل پیادهروی در افراد مبتلا به MS وجود دارد (46و63). بدون شک عادت به تمرینات بدنی مناسب و سطح آمادگی جسمانی بالا می تواند عامل مهمی در پیشگیری و کاهش شدت امراض مختلف بین مردم مخصوصا بیمارانی همانند بیماران مبتلا به MS که بیشتر به کمتحرکی روی میآورند و باعث مبتلا به بیماریهای ثانویهای مانند بیماری شریان کرونری می شود، باشد (100).
به طور کلی، مطالعات مختلف اثرگذاری فعالیت بدنی را به شکل تمرینات هوازی بر برخی از فاکتورها مانند کیفیت زندگی، خستگی، تعادل و EDSS نشان دادهاند. همچنین، با توجه به خطر شریان کرونری و سایر اختلالات سیستم قلب و عروق هدف پژوهش حاضر این است که نشان دهد آیا تمرین هوازی بر برخی از عوامل خطرزای بیماری شریان کرونری در بیماران MS تاثیر دارد؟
- ضرورت و اهمیت پژوهش
MS یکی از شایعترین اختلالات عصبی است که متاسفانه تعداد زیادی از مردم جهان بدان مبتلا هستند و روز به روز بر تعداد مبتلایان افزوده می شود؛ به طوریکه، این بیماری در حدود 5/3 میلیون نفر را در سطح دنیا گرفتار نموده است. بالاترین میزان شیوع شناخته شده این بیماری، بیش از 250 مورد در هر 100 هزار نفر در جزایر اورکنی، در شمال اسکاتلند میباشد (3و37). در حدود 300 هزار نفر در امریکا بدان مبتلا هستند و بیشترین میزان بروز آن در افراد جوان میباشد (5). رئیس انجمن متخصصین مغز و اعصاب ایران، از وجود 50 هزار مبتلا به MS در کشور خبر دادند و ایران را از جمله کشورهایی اعلام کردند که شیوع بالایی از این بیماری را دارد. هم اکنون در کشور ایران 9/52 نفر در هر 100 هزار نفر مبتلا به MS هستند. در کل حدود 15 تا 30 نفر از هر 100 هزار نفر در ایران گزارش شده است (3 و37). به طوریکه، در شهرستان سنندج 614 نفر به بیماری MS مبتلا هستند که 416 نفر زن و 198 نفر مرد به این بیماری مبتلا هستند. این بیماری اغلب در سنین جوانی آشکار می شود که بیش از 85 درصد از این بیماران از مشکلات راه رفتن رنج میبرند (59و193). شروع بیماری در سنین 15 تا 40 سالگی و اوج آن در سنین 20 تا 30 سالگی است و به ندرت قبل از 10 سالگی و بعد از 60 سالگی دیده می شود. MS در زنان شایعتر از مردان میباشد به طوری که در زنان 3/1 تا 4/1 برابر مردان است (4و150).
از آنجایی که مصرف داروهای مختلف، همواره با عوارض جانبی همراه است و امروزه در نظام پزشکی جهانی تلاشها بیشتر در جهت پیشگیری و درمان بیماریها بدون استفاده از دارو میباشد؛ اگرچه، دارو می تواند تعداد و شدت عود بیماری را کاهش دهد به نظر میرسد شرکت در یک برنامه منظم و مدون ورزشی بتواند سهم عمدهای در کاهش عوارض بیماری MS، بهبود سلامتی روانی و همچنین بهبود کیفیت زندگی بیماران داشته باشد (44و119). با افزایش تمرینات هوازی از بیماریهای ثانویهای مانند بیماری شریان کرونری که در اثر رسوب چربیهای داخل رگهای خونی و سختی این رگها به علت بی تحرکی این بیماران به وجود میآید، کاسته می شود و افزایش عملکرد قلبی- عروقی را به همراه دارد و ممکن است تاثیر مستقیمی بر کیفیت زندگی این بیماران داشته باشد (104و134)؛ چراکه، نشان داده شده که ظرفیت هوازی در افراد مبتلا به MS کاهش یافته و دیگر پارامترهای قلبی عروقی مثل ضربان قلب استراحت و فشار خون دیاستولیک در افراد مبتلا به MS بالا رفته است. انواع تمرینات می تواند شامل ارگومتر دستی، پایی، راه رفتن روی تردمیل، تمرینات مقاومتی، تمرینات ورزشی وابسته به آب جایی که وزن بدن حمایت می شود که به تعادل و ضعف انتشاری کمک می کند.
اگرچه تدابیر و روشهای زیادی در جهت کاهش مشکلات بیماری MS و ارتقاء سطح فعالیتهای روزمره زندگی در این بیماران صورت گرفته است؛ اما، هر کدام از این راهکارها، خود دارای عوارض و مشکلات زیادی میباشند. یکی از روشهای رایج درمان بیماری MS، درمان دارویی میباشد که با عوارض بیشماری همراه است (5). در سالهای اخیر، روشهای غیر دارویی توجه کلیه بیماران و از جمله بیماران مبتلا به MS را به خود جلب کرده است که تحت عنوان درمانهای تکمیلی شناخته میشوند. برای جلوگیری از عوارض این بیماری شاید بتوان از ورزش به عنوان روش درمانی بدون عوارض جانبی دارویی برای بیماران MS سود برد (104و134). درمانهای مکمل و از جمله تمرین درمانی می تواند روند و سیر بیماری MS را کند سازد، تعداد حملات را کاهش دهد و شروع ناتوانی همیشگی را به تاخیر اندازد. با توجه به افزایش این بیماری در میان افراد و تاثیری که بیماری MS بر افراد به ویژه قشر جوان میگذارد و همچنین نقش انکار ناپذیر زنان در محیط خانواده و اینکه زنان نسبت به مردان بیشتر تحت تاثیر قرار میگیرند، از سوی دیگر عوارضی که در اثر مصرف داروها و کمتحرکی افراد مبتلا وجود دارد و همچنین زیانهای اقتصادی مستقیم و غیرمستقیم این بیماری در افراد مبتلا، ضرورت را در آن دیدیم که راه حلی مناسب با هزینه کمتر و بدون عوارض برای افزایش کیفیت زندگی افراد مبتلا ارائه دهیم. با توجه به اینکه، معالجه و مداوا با ورزش از قرنها پیش به عنوان یک شیوه پذیرفته شده علمی در پزشکی به کار گرفته می شود و در میان مردم به صورت تجربی رواج داشته است و اینکه تمرین هوازی یکی از کم هزینهترین و بیخطرترین ورزشهاست. بنابراین، ضروریست که اثرات فعالیت بدنی در قالب تمرین هوازی بر عوامل دخیل در بیماریها از جمله بیماری شریان کرونری در مبتلایان به MS انجام گیرد.
- اهداف پژوهش
1-4-1- هدف کلی
اثر تمرینات هوازی بر برخی از عوامل خطرزای بیماری شریان کرونری در بیماران مبتلا به MS متوسط.
1-4-2- اهداف اختصاصی
1-4-2-1- اثر تمرینات هوازی بر فشار خون دیاستولیک و سیستولیک در بیماران مبتلا به MS.
1-4-2-2- اثر تمرینات هوازی بر برخی از عوامل خطرزای بیماری شریان کرونری در بیماران مبتلا به MS.
1-4-2-3- اثر تمرینات هوازی بر برخی از شاخص های عملکردی در بیماران مبتلا به MS.
1-4-2-4- اثر تمرینات هوازی بر درصد چربی بدن در بیماران مبتلا به MS.
1-4-2-5- اثر تمرینات هوازی بر شاخص هزینه فیزیولوژیکی در بیماران مبتلا به MS.
1-5- فرضیه های پژوهش
1-5-1- تمرینات هوازی بر فشار خون دیاستولیک و سیستولیک بیماران مبتلا به MS تاثیر دارد.
1-5-2- تمرینات هوازی بر برخی از عوامل خطرزای بیماری شریان کرونری بیماران مبتلا به MS تاثیر دارد.
1-5-3- تمرینات هوازی بر برخی از شاخص های عملکردی بیماران مبتلا به MS تاثیر دارد.
1-5-4- تمرینات هوازی بر درصد چربی بدن بیماران مبتلا به MS تاثیر دارد.
1-5-5- تمرینات هوازی بر شاخص هزینه فیزیولوژیکی بیماران مبتلا به MS تاثیر دارد.
- متغیرهای پژوهش
1-6-1 متغیرهای مستقل
1-6-1-1- تمرین هوازی
1-6-2- متغیرهای وابسته
1-6-2-1- فشار خون دیاستولیک و سیستولیک بیماران مبتلا به .MS
1-6-2-2- برخی از عوامل خطرزای بیماری شریان کرونری بیماران مبتلا به . MS
1-6-2-2-1- تریگلیسرید، کلسترول تام، LDL و HDL بیماران مبتلا به MS..
1-6-2-3- برخی از شاخص های عملکردی بیماران مبتلا به .MS
1-6-2-3-1- استقامت راه رفتن، سرعت راه رفتن، تعادل و حداکثر اکسیژن مصرفی بیماران مبتلا به .MS
1-6-2-4- درصد چربی بدن بیماران مبتلا به .MS
1-6-2-5- شاخص هزینه فیزیولوژیک بیماران مبتلا به .MS
1-6-3- محدودیتهای پژوهش
1-6-3-1- محدودیتهای قابل کنترل
1-6-3-1-1- همه آزمودنیها زن بودند.
1-6-3-1-2- آزمودنیها در یک دامنه سنی مشخص (20 تا 45 سال) قرار گرفته بودند.
1-6-3-1-3- همه آزمودنیها از نظر4 EDSS< در یک دامنه یکسان قرار گرفته بودند.
1-6-3-1-4- همه آزمودنیها داروی مشابه و در یک وقت و مقدار مشابهی استفاده میکردند.
1-6-3-1-5- شرایط فیزیکی آزمون مانند دما و غیره کنترل شد.
1-6-3-1-6- برنامه تمرینی آزمودنیها در یک ساعت مشخص و در یک روز برگزار شد.
1-6-3-1-7- در این پژوهش وسایل و ابزار اندازه گیری یکسان برای همه آزمودنیها به کار رفت.
1-6-3-2-محدودیتهای غیرقابل کنترل
1-6-3-2-1- کنترل شرایط روحی و حالت روانی آزمودنیها.
1-6-3-2-2- دسترسی کامل به آزمودنیها.
1-6-3-2-3- تغذیه آزمودنیها.
1-6-3-2-4- فعالیت بدنی آزمودنیها در هر دو گروه غیر از ورزش تحت نظر محقق.
- تعریف واژه ها و اصطلاحات
1-7-1- ظرفیتهای عملکردی: قابلیت فرد در حفظ تعادل و تحرک در انجام فعالیتهای روزانه که شامل فعالیتهای مانند راه رفتن، بالا و پایین رفتن از پله، ایستادن و نشستن میباشد (100).
1-7-4- ورزش (تمرین) استقامتی(هوازی): گروههای بزرگی از عضلات را طی فعالیتهای دینامیک درگیر می کند و باعث افزایش قابل توجه ضربان قلب و مصرف انرژی می شود (100).
1-7-5- بیماری مولتیپل اسکلروز: یک بیماری مزمن و پیشرونده سیستم عصبی مرکزی است؛ که، به میلین اعصاب مغز و نخاع آسیب رسانده و اسکارهای ایجاد شده در این مکانها منجر به کندی عبور پیامهای عصبی می شود (2، 4و5).
1-7-6- عوامل خطرزای بیماری شریان کرونری: به عواملی که موجب ایجاد و پیشرفت روند بیماری کرونر قلب میشوند، عوامل خطرزا اطلاق می شود (7).
1-7-7- تریگلیسیرید (TG ): شکل ذخیره شده چربی در بدن انسان که هر ملکول آن از سه ملکول اسید چرب و یک ملکول گلیسرول تشکیل شده است. در حالت ناشتا تریگلیسیریدهای ذخیره شده در بافتهای عضلانی و چربی تجزیه شده و اسیدهای چرب حاصل برای استفاده به بافتهای مختلف منتقل میشوند (147).
1-7-8- کلسترول تام: کلسترول مادهای دارای ساختمان استروئیدی و از مشتقات چربی است که هم در بدن توسط کبد ساخته میشود و هم در غذاهایی که منابع حیوانی دارد یافت میشود. کل کلسترول موجود در گردش خون را کلسترول تام مینامند که مقدار آن در فرد سالم و بالغ 5/1 تا 8/2 گرم در لیتر است (7).
1-7-9- کلسترول لیپوپروتئین کمچگال (C– LDL): نوعی از لیپوپروتئینهای پلاسمایی که حاوی تری گلیسیرید کم، کلسترول زیاد و مقادیر متوسطی از پروتئین و فسفو لیپید است (7).
1-7-10- کلسترول لیپوپروتئین پرچگال (C–HDL): نوعی از لیپوپروتئین های پلاسمایی که حاوی پروتئین زیاد، تریگلیسیرید کم، مقادیر متوسط فسفو لیپید و مقادیر نسبتاَ کم کلسترول است (7).
1-7-11- نسبت کلسترول تام به کلسترول لیپوپروتئین پرچگال ( ): از تقسیم غلظتهای کلسترول تام بر کلسترول لیپوپروتئین پرچگال پلاسما بدست میآید، که به عنوان یکی از عوامل خطرزای بیماری قلبی عروقی شناخته شده است (7).
1-7-12- نسبت کلسترول لیپوپروتئین کمچگال به پرچگال ( ): از تقسیم غلظتهای کلسترول لیپوپروتئین کمچگال به پرچگال پلاسما بدست میآید، که به عنوان یکی از عوامل خطرزای بیماری قلبی عروقی شناخته شده است (7).
1-7-13- فشارخون سیستولی (SBP): بالاترین فشار تولید شده طی دوره قلبی که هنگام انقباض بطنی به وجود می آید (26).
1-7-14- فشارخون دیاستولی(DBP) : پایینترین فشاری است که قبل از انقباض بعدی بطنی ایجاد می شود (26).
1-7-15- مقیاس وضعیت ناتوانی توسعه یافته کورتزکه (EDSS): روشی مفید برای اندازه گیری ناتوانی نورولوژیک در بیماران مبتلا به MS است که با توجه به درجه ناتوانایی و علایم این بیماری در افراد مبتلا به کمک پزشک متخصص مشخص می شود.
1-7-16- بیماری شریان کرونری: مسدود شدن شریان کرونری قلب در اثر تجمع مواد زاید مانند چربی بد خون، تریگلیسریدها و (C– LDL).
فرم در حال بارگذاری ...