93
5.2.نتیجه گیری 93
5.3.پیشنهادات مبتنی بر یافتههای پژوهش 95
5.4.پیشنهاد برای پژوهشهای بعدی 95
5.5.محدودیتهای پژوهش 96
پیوستها: 103
پرسشنامه تحقیق 103
پیشگفتار:
اگر چه تدوین یک استراتژی منسجم وظیفهای دشوار برای هر تیم مدیریت است، پیادهسازی استراتژی تدوین شده، از طریق سازمان کاری به مراتب سختتر است(هربینیاک، 2006). بسیاری از عوامل به طور بالقوه میتوانند بر روی روندی که توسط آن برنامههای استراتژیک به عملکرد سازمانی تبدیل میشوند، اثر بگذارند. بر خلاف تدوین استراتژی، پیادهسازی استراتژی اغلب به عنوان هنر و نه یک علم دیده میشود و پیشینه تحقیق درباره آن به صورت پراکنده توصیف شده است (نوبل، 1999). در نتیجه تعجب آور نخواهد بود که بعد از تدوین یک استراتژی جامع و یا اخذ یک تصمیم استراتژیک، مشکلات قابل توجهی در طی روند پیادهسازی بعدی به وجود آید. همانگونه که نوبل (1999) اشاره میکند، بهترین استراتژیهای تدوین شده، در صورتی که با موفقیت پیادهسازی نشوند، برای شرکت عملکرد برتر ایجاد نخواهند کرد. نتایج بررسیهای مختلف این دیدگاه را تایید کردهاند به عنوان مثال: بر اساس یک نظرسنجی از 276 مدیر ارشد در سال 2004 توسط نشریه اکونومیست مشخص شده است که 57 درصد از شرکتها در پیادهسازی طرحهای استراتژیک ناموفق بودهاند (آلیو، 2005). به نظر میرسد پیادهسازی استراتژی مهمترین چالشی باشد که مدیریت همه شرکتها در حال حاضر با آن روبرو هستند.
بنابراین واضح است که پیادهسازی استراتژی یک چالش کلیدی برای سازمانهای امروز است. بسیاری از عوامل بر موفقیت پیادهسازی استراتژی موثرند، اعم از افرادی که استراتژی را پیادهسازی میکنند یا سیستمها و مکانیزمهایی که برای هماهنگی و کنترل وجود دارد. چگونه میتوانیم این مسائل و تأثیر آن ها بر پیادهسازی موفق استراتژی را بهتر درک کنیم؟ در این پایان نامه سعی شده است به این سؤال با تجزیه و تحلیل پژوهشهای موجود در زمینه پیادهسازی استراتژی پاسخ داده شود.
در فصل اول کلیات و چارچوب اصلی پایان نامه توضیح داده شده است. در فصل دوم تعاریف موجود از پیادهسازی استراتژی تجزیه و تحلیل گردیده است و این تعاریف با دیگر واژههای مترادف و مرتبط با آن مقایسه میشود(فصل دوم). در این فصل علاوه بر بررسی ادبیات و نتایج اصلی مطالعات قبلی، بر عوامل عمدهای که بر پیادهسازی استراتژی موثرند، تمرکز میکنیم و به معرفی بخش بالادستی صنعت نفت و اهداف تدوین شده این صنعت میپردازیم. در بخش پایانی فصل دوم چارچوب مفهومی مورد نظر این پایان نامه ارائه شده است.
در فصل سوم، به مباحث مربوط به روش تحقیق پرداخته شده است. سؤال اصلی پایان نامه، فرضیهها و روش تحلیلی مورد استفاده در این فصل بررسی گردیده است.
فصل چهارم پایان نامه به دادههای جمع آوری شده و تجزیه و تحلیل این دادهها اختصاص یافته است. در فصل پنجم درباره یافتههای پایان نامه و همچنین محدودیتهای آن ها بحث میکنیم و برای تحقیقات آینده در حوزه پیادهسازی استراتژی پیشنهاداتی ارائه میشود.
1.1. معرفی
اگر چه تدوین یک استراتژی منسجم وظیفهای دشوار برای هر تیم مدیریت است، پیاده سازی استراتژی تدوین شده، از طریق سازمان کاری به مراتب سختتر است(هربینیاک، 2006). بسیاری از عوامل به طور بالقوه میتوانند بر روی روندی که توسط آن برنامههای استراتژیک به عملکرد سازمانی تبدیل میشوند، اثر بگذارند. بر خلاف تدوین استراتژی، پیاده سازی استراتژی اغلب به عنوان هنر و نه یک علم دیده میشود. در نتیجه تعجب آور نخواهد بود که بعد از تدوین یک استراتژی جامع و یا اخذ یک تصمیم استراتژیک، مشکلات قابل توجهی در طی روند پیاده سازی بعدی به وجود میآید. همانگونه که نوبل (1999) اشاره میکند، بهترین استراتژیهای تدوین شده، در صورتی که با موفقیت پیاده سازی نشوند، برای شرکت عملکرد برتر ایجاد نخواهند کرد. نتایج بررسیهای مختلف این دیدگاه را تایید کردهاند به عنوان مثال: بر اساس یک نظرسنجی از 276 مدیر ارشد در سال 2004 توسط نشریه اکونومیست مشخص شده است که در طول سه سال گذشته، 57 درصد از شرکتها در پیاده سازی طرحهای استراتژیک ناموفق بودهاند (آلیو، 2005). به نظر میرسد پیاده سازی استراتژی مهمترین چالشی باشد که مدیریت همه شرکتها در حال حاضر با آن روبرو هستند.
” چشم انداز صنعت نفت در افق 1404″ برای بخش بالادستی صنعت نفت مواردی را به شرح ذیل در نظر گرفته است:
1) دومین تولیدکننده نفت در اوپک
2) سومین تولیدکننده گاز در جهان
3) دارای جایگاه اول فناوری نفت و گاز در منطقه
برای دستیابی به این چشم انداز مأموریت صنعت نفت مشخص گردیده و استراتژی لازم برای دستیابی به این چشم انداز تدوین گردیده است. این استراتژیها برای اجرا به وزارت نفت و بخشهای مرتبط در شرکت ملی نفت ایران ابلاغ شده است. چالش کلیدی پیش روی وزارت نفت در بخش بالادستی پیاده سازی این استراتژیها است. بسیاری از عوامل بر موفقیت پیاده سازی استراتژی موثرند، اعم از افرادی که استراتژی را پیاده سازی میکنند یا سیستمها و مکانیزمهایی که برای هماهنگی و کنترل وجود دارد. چگونه میتوانیم این مسائل و تأثیر آن ها بر پیاده سازی موفق استراتژی را بهتر درک کنیم؟
در این پایان نامه سعی شده است به این سؤال با تجزیه و تحلیل پژوهشهای موجود در زمینه پیاده سازی استراتژی پاسخ داده شود و عوامل موثر بر اجرای استراتژی در این صنعت مورد شناسایی و بررسی دقیق قرار گیرد.
1.2. بیان مسئله
برای تحقق اهداف سند چشم انداز بیست ساله نظام جمهوری اسلامی در افق 1404 اهدافی برای بخش بالادستی مجموعه صنعت نفت در نظر گرفته شده است. در این زمینه استراتژیهایی از سوی وزارت نفت تدوین گردیده است و سیاستهایی نیز از سوی مقام معظم رهبری به این مجموعه ابلاغ گردیده است اما اجرای استراتژی در بخش بالادستی صنعت نفت از مدل خاصی پیروی نمیکند و هدف این پایان نامه پاسخ به سؤال زیر است:
در اجرای استراتژی در بخش بالادستی صنعت نفت به چه عواملی بیشتر توجه شود تا استراتژیهای تدوین شده با موفقیت پیاده شوند؟ و خروجیهای سیستم بهینه سازی شوند.
هم چنین هدف فرعی از انجام تحقیق پاسخ به این پرسش است که در دستیابی به هدف ترسیم شده کدام شاخصها تأثیر گذارند و کدام معیارها دخیل هستند؟
1.3. موضوع تحقیق
میتوانیم پیاده سازی استراتژی را به عنوان فرایندی پویا، تکرار شونده و پیچیده تعریف کنیم، که از یک سری تصمیم گیریها و فعالیتهای مدیران و کارکنان – تحت تأثیر تعدادی از عوامل مرتبط داخلی و خارجی- تشکیل شده است تا برنامههای استراتژیک را به منظور دستیابی به اهداف استراتژیک به واقعیت تبدیل کند.
مطالعات پیاده سازی استراتژی، نه تنها شرکتهای دولتی، بلکه اغلب شرکتهای خصوصی را شامل میشود، نه تنها شرکتهای محلی و بلکه شرکتهای چند ملیتی را نیز شامل میشود. با این حال، تاکنون هیچ مطالعهای درباره مقایسه شباهتها و تفاوتهای پیاده سازی استراتژی در میان شرکتهای خصوصی و شرکتهای دولتی، یا در میان شرکتهای محلی و شرکتهای چند ملیتی انجام نشده است. بنابراین درباره تفاوتهای پیاده سازی استراتژی در این سازمانها با اشکال مختلف مطالعات کمی در دسترس است.
در بررسی مطالعات موجود، دو نوع مطالعات پیاده سازی استراتژی مشاهده گردید: مطالعاتی که بر اهمیت عوامل اختصاصی در پیاده سازی
استراتژی تاکید کردهاند و آن هایی که مجموعهای از عوامل به هم وابسته را بررسی کردهاند و یک محیط پیاده سازی استراتژی را شکل دادهاند. در جریان اول پژوهشها 9 محدوده از عوامل اختصاصی موثر بر پیاده سازی استراتژی شناسایی شدهاند. این عوامل عبارتند از: فرایند تدوین استراتژی، مجریان استراتژی (مدیران ارشد، مدیران میانی و سایر کارکنان)، ساختار سازمانی، فعالیتهای ارتباطاتی، سطح تعهد به استراتژی، اجماع در خصوص استراتژی، روابط میان واحدها / بخشهای مختلف و سطوح مختلف استراتژی، تاکتیکهای به کار رفته برای پیاده سازی، و سیستم اداری به کار گرفته شده. جریان دوم از تحقیقات عوامل متعدد را با یکدیگر در یک چارچوب (مسلماً جامع) و یا یک مدل بررسی میکند.
هم چنین نویسندگان دیگری نظیر گری نیلسون، کاپلان و نورتون، هربینیاک و مایکل مانکینز اجرای استراتژی را به روشهای مختلف طبقه بندی کردهاند. میان این دیدگاهها قرابت و مشابهت وجود دارد .
صنعت بالادستی نفت به عنوان یکی از وسیعترین صنایع، چه از نظر گستره جغرافیایی و چه از نظر تنوع تکنولوژیهای مورد استفاده در آن، میباشد. از این نظر البته شاید نتوان هنوز محوریت تکنولوژی در صنعت نفت را با صنایع همراه با تکنولوژیهای سطح بالا ( مثلاً صنعت هوا و فضا و یا صنعت تولید موبایل) یکسان دانست و شاید نتوان منابع طبیعی و منابع مالی را در این صنعت کم اهمیت تلقی نمود، ولی حداقل چیزی که مشخص است این است که وقتی نیاز به پیدا کردن منابع نفتی جدید و توسعه دادن آن ها به طور پیوسته احساس میشود و منابع جدید هم پیچیدهتر و هم کوچکتر میباشند نیاز به تکنولوژی و توسعه آن هر روز اهمیت بیشتری در صنعت نفت پیدا میکند.
صنعت نفت معمولاً به سه بخش تقسیم میشود: بالادستی، پاییندستی و میاندستی که صنایع میاندستی عمدتاً در دسته پاییندستی طبقهبندی میشوند. صنایع بالادستی شامل جستجو برای یافتن میدانهای بالقوه زیرزمینی یا زیردریایی، حفاری و اکتشاف چاه و نهایتاً عملیات چاهها است که نفت خام و گاز طبیعی خام را به سطح میآورد.
صنایع بالادستی در صنعت نفت عبارتی است که به بخشهای جستجو، اکتشاف، حفاری و تولید نفت خام و گاز طبیعی اشاره دارد. صنایع بالادستی گاهی به نام اکتشاف و تولید هم شناخته میشود.
در شکل زیر نمودار بخش بالا دستی را مشاهده مینمایید. این الگو بر اساس “دانش فنی” شناخته شده جهانی است که در سطح دانشگاهی و مراکز تحقیقاتی فعال در حوزه بالادستی صنعت نفت جهان به شکل استاندارد درآمده است.
شکل شماره 1.1. زیرشاخههای بخش بالا دستی صنعت نفت
منبع: خلاصه نویسنده از توضیحات ارائه شده در سامانه مدیریت علم پایگاه هم افزا، 1390.
صنایع پایین دستی در صنعت نفت عبارتی است که معمولاً برای اشاره به تصفیه نفت خام، فروش و توزیع گاز طبیعی و محصولات مشتق از نفت خام مورد استفاده قرار میگیرد. بخش بالادستی صنعت نفت از مرحله اکتشاف آغاز شده و به مرحله تولید و بهره برداری و ارسال به خطوط لوله منتهی میگردد.(ویکی پدیا، 2012)
اجرای استراتژی در بخش بالادستی باید مشکلات حین توسعه و تولید نفت و گاز را از طریق اصول علمی برطرف کرده و موجبات بازیابی حداکثری از منابع هیدروکربوری را فراهم آورد.
مطابق مطالعات انجام شده در سطح شرکت ملی نفت ایران شاخصهای کلیدی عملکرد که نمایانگر عملکرد بخش بالادستی در راستای تحقق برنامههای در نظر گرفته شده صنعت نفت میباشد، به شرح جدول شماره 1.1 میباشد.
با توجه به چشم انداز 1404 این صنعت اهداف کلان صنعت نفت و گاز ایران در برنامه پنجم توسعه برای این صنعت تدوین شده است که دو هدف زیر مربوط به بخش بالادستی میشوند:
هدف 1: افزایش سهم و ارتقای جایگاه صنعت نفت، گاز در سطح منطقه و جهان، افزایش استحصال و استخراج نفت و گاز با اولویت میادین مشترک با کشورهای همسایه
ازجمله راهبردهای تدوینی برای رسیدن به این هدف میتوان به راهبردهای زیر اشاره کرد:
- تبیین جایگاه وزارت نفت و تعریف رابطه وزارت نفت با شرکتهای تابعه
- اصلاح ساختار سازمانی و نظام اداری صنعت نفت
- گسترش اکتشاف نفت و گاز به عنوان پشتوانه تولید نفت و گاز کشور در پهنه سرزمین
- سرمایه گذاری در استحصال و استخراج میادین نفت و گاز
- اجرای طرحهای توسعه میادین نفت و گاز در راستای افزایش توان تولید نفت خام و گاز طبیعی
- بهکارگیری روشهای ازدیاد برداشت جهت برداشت صیانتی از مخازن
- افزایش ضریب بازیافت میادین نفت کشور
هدف 2: دستیابی به فناوری پیشرفته در حوزه صنایع نفت و گاز برای نیل به جایگاه دوم علمی و فناوری در منطقه
اهم راهبردهای تدوینی برای دستیابی به هدف 2 شامل موارد زیر است:
- تدوین استراتژیهای توسعه سرمایههای انسانی صنعت نفت
- تدوین استراتژیهای دستیابی به فنآوریهای نوین در صنعت نفت، گاز و پتروشیمی
- گسترش تحقیقات در جهت پیوند علم و فناوری با فرایند تولید و عرضه انرژی
- حمایت و پشتیبانی از کارآفرینی در صنعت نفت
- جذب، نگهداری و بهسازی سرمایههای انسانی آموزش دیده، ممتاز و جوان
- تدوین سند بهرهوری منابع انسانی صنعت نفت
در این پایان نامه بر روی هدف اول تمرکز خواهیم کرد و هدف ما از اجرای استراتژی و بهبود عملکرد دستیابی به ظرفیت تولید خواهد بود.
1.3.4. چارچوب مفهومی تحقیق
با توجه به عوامل مختلف موثر بر اجرای استراتژی، میتوان آن ها را در سه سطح جانمایی کرد. با توجه به کلان بودن سطح مفهومی میتوان عوامل زیر را برای این سطح برشمرد:
- رهبری سازمانی
- ساختار سازمانی
- سیستمهای اداری
فرم در حال بارگذاری ...