بحث ساختار سرمایه به چگونگی ترکیب منابع تأمین مالی شرکت، از قبیل بدهیهای کوتاهمدت، اوراق قرضه، بدهی بلندمدت، سهام ممتاز و سهام عادی اشاره دارد. برخی شرکتها هیچ برنامهی از پیش تعیین شدهای را برای ساختار سرمایه خود در نظر نمیگیرند و تنها به تناسب تصمیمات مالی اتخاذ شده توسط مدیریت مالی، بدون هیچ گونه برنامه ریزی مشخصی اقدام به تغییر ساختار سرمایهی شرکت میکنند. این شرکتها اگر چه ممکن است در کوتاهمدت به موفقیت دستیابند، اما سرانجام در تأمین منابع مالی لازم برای فعالیتهای خود با مشکلات عمدهای مواجه میشوند. چنین شرکتهایی ممکن است قادر نباشند استفادهی بهینهای از منابع موجود خود داشته باشند. در نتیجه، این واقعیت بیش از پیش محرز میشود که یک شرکت باید ساختار سرمایهی خود را به گونهای برنامهریزی نماید که قادر باشد میزان بهرهوری از وجوه را حداکثر نموده و وضعیت خود را با سهولت بیشتری با تغییر شرایط وفق دهد(هامپتون و دیگران[1]، 1389، 167). شرکتها ناچارند ساختار سرمایهی اولیهی خود را هنگام تأسیس و راهاندازی واحد انتفاعی طرحریزی نموده و سپس هرگاه برای انجام سرمایهگذاریها نیاز به تأمین وجوه باشد، تصمیمات ساختار سرمایه تحت تأثیر قرار میگیرد.
1-2. بیان مسئله
تصمیمات مربوط به تامین مالی و تعیین ترکیب بهینه ساختار سرمایه از یک طرف و توجه به ریسک شرکت، بویژه ریسک مرتبط با توان بازپرداخت بدهیها، از طرف دیگر از جمله مسائلی است که در تصمیم گیری مدیریت حائز اهمیت است (جولا, 1389). یکی از مهمترین اجزای هر فعالیت اقتصادی فراهم کردن منابع مالی مورد نیاز است؛ که این منابع را میتوان از محل حقوق صاحبان سهام یا بدهی تامین کرد. در همین راستا مدیران مالی در شرکتها تضمین بهترین ترکیب منابع تامین مالی یا به عبارت دیگر ساختار سرمایه میباشد و تصمیمات اتخاذ شده در این زمینه در راستای افزایش ارزش شرکت است. موضوع ساختار سرمایه از جمله مسائلی است که تاکنون تحقیقات و آزمونهای زیادی بر روی آن انجام شده است و در حال حاضر نیز تحقیقات نظری و بررسیهای تجربی در مورد آن ادامه دارد (کشاورز, 1391).
سرمایه گذاری یک امر ضروری و حیاتی در رشد و توسعه اقتصادی هر کشوری است. برای اینکه وجوه لازم جهت سرمایه گذاری فراهم آید، باید یک سری منابع برای تامین مالی وجود داشته باشد. بنابراین مدیران مالی میبایست در تامین مالی ضمن در نظر داشتن منابع مختلف، به ریسک و بازده شرکت و تاثیر آن بر روی ریسک و بازده سهام عادی شرکت در بازار بورس نیز توجه داشته باشند. عواملی که ریسک یک شرکت را تعیین می کنند متعددند. یکی از این عوامل ساختار سرمایه شرکت میباشند. از جمله اینکه شرکت در ساختار سرمایه خود چقدر آورده سهامداران و چقدر بدهی دارد. به این علت که استفاده از بدهی موجب ایجاد یک سری تعهدات ثابت( هزینه های مالی) برای شرکت می شود؛ لذا این تعهدات ثابت، ریسک شرکت را بالا میبرد چرا که اگر شرکت نتواند اصل و فرع وام را بازپرداخت کند به درماندگی مالی گرفتار میگردد (جولا, 1389). ارزیابی مطلوبیت یک بستر سرمایه گذاری در وضعیت نامطمئن بر اساس مقادیر ریسک و بازده آن است. یکی از مسائل مهم اثرگذار بر ریسک و بازده سهام عادی نیز، تصمیمات مربوط به ساختار سرمایه است. استفاده از بدهی ارزان قیمت ممکن است باعث کاهش هزینه سرمایه شرکت شود، ولی از طرفی ممکن است موجب افزایش ریسک مالی و هزینه ورشکستگی نیز شود (خرم, 1383).
در تحقیق حاضر در جستجوی پاسخگویی به این سوال هستیم که در تعیین ساختار سرمایه چه مقدار از تئوری سلسله مراتبی پیروی میکنیم. به عبارتی میخواهیم بدانیم با توجه به چرخهی حیاتی که سازمان در آن قرار دارد، چگونه ساختاری برای تامین مالی انتخاب می شود؛ شرکت در این دوره از حیاتش چه مقدار ریسکپذیر و یا ریسکگریز میباشد و اینکه در انتخاب ساختار سرمایهاش، میزان بازده و سودآوری را مدنظر قرار میدهد؟
پاسخگویی به این سوالات در قالب چرخهی حیات سازمانی پیگیری میشوند و سعی میکنیم تا شرکتهای تولیدی را در سه دسته شرکتهای در حال رشد، شرکتهای بلوغ یافته و پیر و شرکتهای در حال افول دستهبندی کرده و فرضیه تحقیق را مورد بررسی قرار دهیم.
1-3. بیان ضرورت و اهمیت موضوع
تصمیم گیری در مورد ساختار سرمایه، یکی از چالشبرانگیزترین و مشکلترین مسایل پیشروی شرکتها، اما در عین حال حیاتیترین تصمیم در مورد ادامه بقای آنها است. با مراجعه به تحقیقات و متون دانشگاهی مشاهده می شود که عمدهترین دلایل ناکامی شرکتها فقدان یا عدم کفایت سرمایه گذاری و تامین مالی نامناسب و ناکافی آنان است. اغلب مالکان شرکتهای کوچک ازمهارت های تجاری قوی برخوردار نبوده و به این ترتیب فهم واستنباط درستی از شرایط و نحوه فعالیت بازارهای مالی و عرضهکنندگان منابع تامین مالی ندارند. به عنوان مثال، مالکان اینگونه شرکتها ممکن است ترکیب نامناسبی از منابع (بدهی در مقابل سرمایه) را انتخاب کنند، یا اینکه منابعی را تحصیل کنند که تعهدات و محدودیتهای نقدینگی بالایی را برای آنان به دنبال داشته باشد و یا قراردادهایی منعقد کنند که تعهدات
هزینهای بالایی را برای آنان به دنبال داشته باشد. حتی ممکن است برای تامین مالی به عرضهکنندگان منابعی مراجعه کنند که کار کردن با آنها مشکلساز باشد. بنابراین، ممکن است ضعفهای موجود منجر به سرمایه گذاری نامناسبی شود که ادامه بقا و حیات شرکت را تهدید کند. ساختار سرمایه نامناسب برای هر شرکتی و یا به طور خاص در مورد شرکتهای کوچک همهی زمینه های فعالیت یک شرکت را تحت تاثیر قرار میدهد و می تواند منجر به بروز مسایلی نظیر عدم کارایی در بازاریابی محصولات، عدم کارآمدی و ناتوانی در بکارگیری مناسب نیروی انسانی و موارد مشابه شود (اوتامی، 2012).
با این وجود تا کنون تحقیق جامعی در این زمینه در ایران صورت نگرفته است. این در حالیست که با بررسی رابطه بین ساختار سرمایه و چرخه عمر شرکتهای پذیرفته شده در بورس اوراق بهادار تهران میتوان بسیاری از تعهدات و زیانهای ناشی از ساختار سرمایه را با توجه به چرخه عمر سازمانی که شرکتها در آن قرار گرفتهاند را شناسایی و کنترل نموده و با ارائه راهکارهای مناسب ترکیب بهینه ساختار سرمایه را برای شرکتها (در مرحله رشد ، بلوغ و افول) تعیین نمود. در این تحقیق با توجه به اهمیت بررسی هر یک از متغیرها و تاثیرگذاری آنها بر هم به بررسی رابطه بین این متغیرها میپردازیم .
1-4. اهداف تحقیق
هدفهای اصلی و فرعی پژوهش به شرح زیر بیان میشوند:
تعیین نقش نظریه سلسله مراتبی در تبیین ساختار سرمایه شرکتها در دوره رشد.
تعیین تاثیر کسری وجوه بر خالص بدهیها در دوره رشد.
تعیین تاثیر کسری وجوه بر ارزش ویژه خالص در دوره رشد.
تعیین تاثیر کسری وجوه بر سود انباشته جدید در دوره رشد.
تعیین نقش نظریه سلسله مراتبی در تبیین ساختار سرمایه شرکتها در دوره بلوغ.
تعیین تاثیر کسری وجوه بر خالص بدهیها در دوره بلوغ.
تعیین تاثیر کسری وجوه بر ارزش ویژه خالص در دوره بلوغ.
تعیین تاثیر کسری وجوه بر سود انباشته جدید در دوره بلوغ.
تعیین نقش نظریه سلسله مراتبی در تبیین ساختار سرمایه شرکتها در دوره افول.
تعیین تاثیر کسری وجوه بر خالص بدهیها در دوره افول.
تعیین تاثیر کسری وجوه بر ارزش ویژه خالص در دوره افول.
تعیین تاثیر کسری وجوه بر سود انباشته جدید در دوره افول.
1-5. سوالات تحقیق
سوالات اصلی و فرعی تحقیق به شرح زیر میباشند:
نقش نظریه سلسله مراتبی در تبیین ساختار سرمایه شرکتها در دوره رشد چگونه است؟
تاثیر کسری وجوه بر خالص بدهیها در دوره رشد چگونه است؟
تاثیر کسری وجوه بر ارزش ویژه خالص در دوره رشد چگونه است؟
تاثیر کسری وجوه بر سود انباشته جدید در دوره رشد چگونه است؟
نقش نظریه سلسله مراتبی در تبیین ساختار سرمایه شرکتها در دوره بلوغ چگونه است؟
تاثیر کسری وجوه بر خالص بدهیها در دوره بلوغ چگونه است؟
تاثیر کسری وجوه بر ارزش ویژه خالص در دوره بلوغ چگونه است؟
تاثیر کسری وجوه بر سود انباشته جدید در دوره بلوغ چگونه است؟
نقش نظریه سلسله مراتبی در تبیین ساختار سرمایه شرکتها در دوره افول چگونه است؟
تاثیر کسری وجوه بر خالص بدهیها در دوره افول چگونه است؟
تاثیر کسری وجوه بر ارزش ویژه خالص در دوره افول چگونه است؟
تاثیر کسری وجوه بر سود انباشته جدید در دوره افول چگونه است؟
1-6. فرضیههای تحقیق
فرضیه های اصلی و فرعی تحقیق به شرح زیر بیان می شود:
نظریه سلسله مراتبی در تبیین ساختار سرمایه شرکتها در دوره رشد نقش دارد.
در دوره رشد، کسری وجوه بر خالص بدهیها تاثیر دارد.
در دوره رشد، کسری وجوه بر ارزش ویژه خالص تاثیر دارد.
در دوره رشد، کسری وجوه بر سود انباشته جدید تاثیر دارد.
نظریه سلسله مراتبی در تبیین ساختار سرمایه شرکتها در دوره بلوغ نقش دارد.
در دوره بلوغ، کسری وجوه بر خالص بدهیها تاثیر دارد.
در دوره بلوغ، کسری وجوه بر ارزش ویژه خالص تاثیر دارد.
در دوره بلوغ، کسری وجوه بر سود انباشته جدید تاثیر دارد.
نظریه سلسله مراتبی در تبیین ساختار سرمایه شرکتها در دوره افول نقش دارد.
در دوره افول، کسری وجوه بر خالص بدهیها تاثیر دارد.
در دوره افول، کسری وجوه بر ارزش ویژه خالص تاثیر دارد.
در دوره افول، کسری وجوه بر سود انباشته جدید تاثیر دارد.
1-7. قلمرو تحقیق
1-7-1. قلمرو زمانی
محدودهی زمانی تحقیق، اطلاعات مالی مربوط به عملکرد سالهای مالی 1386 الی 1391 شرکتهای پذیرفته شده در بورس اوراق بهادار تهران میباشد.
1-7-2. قلمرو موضوعی
محدودهی موضوعی تحقیق، بررسی نقش نظریه سلسله مراتبی در تبیین ساختار سرمایه شرکتها در چارچوب مدل چرخه عمر شرکت در شرکتهای پذیرفته شده بورس اوراق بهادر تهران میباشد.
1-7-3. قلمرو مکانی
قلمرو مکانی تحقیق شامل شرکتهای پذیرفته شده در بورس اوراق بهادار تهران میباشد
فرم در حال بارگذاری ...