در نظام بوروکراتیک تمام تلاش مدیران در جهت کسب کارایی بیشتر با حفظ سلسله مراتب رسمی هرمی سازمان بوده است به همین جهت مناسبات سطحی و غیر قابل اطمینان بین افراد وجود داشت. اما در نظام ارزشی- انسانی ودمکراتیک مناسباتی درست و قابل اطمینان در میان مردم بوجود می آید. در چنین محیطی به سازمان و اعضای آن فرصت داده می شود که تا حد توان پیش روند. بر این اساس توجه به شهروندان در نظام ارزشی- انسانی رو به افزایش است.
شهروندان به عنوان افرادی که تشکیل دهنده اجتماعات بشری هستند هر چند در سالهای نه چندان دور مورد بی توجهی و بی مهری حاکمان و مدیران بودند اما امروزه کانون توجه همه کسانی هستند که می خواهند به نحوی در زندگی انسان نقش داشته باشند. سیاست شهروندان اولویت اول هستند تا چندی قبل سیاست رایج کشورهایی بود که نگاه خود را از درون بوروکراسی دولتی بر گرفته و به بیرون پرداخته بودند.
شهروند خوب سازمانی یک تفکر و ایده است و آن مشتمل بر رفتارهای متنوع کارکنان نظیر پذیرش و بعهده گرفتن وظایف ومسئولیتهای اضافی، پیروی از مقررات و رویه های سازمان، حفظ و توسعه نگرش مثبت، شکیبایی، تحمل نارضایتی و مشکلات در سر کار می باشد. بر پایه و اساس تئوریها و نظریه های سازمانی مسلماً رفتار شهروندی سازمانی می تواند به سازمان درتداوم حیات خود و رسیدن به اهداف سازمانی کمک کند. بعلاوه رغبت و تمایل به رفتار شهروندی بعلت رقابت های روزافزون جهانی اهمیت ویژه ای دارد .اکنون که اهمیت شهروندان به عنوان یکی از منابع بسیار مهم سازمان درک شده است رفتار آنها می تواند بسیار با اهمیت تلقی شود. از این روست که محققان زیادی به تجزیه و تحلیل رفتار شهروندی پرداخته اند.
1-2- بیان مساله
شهروندان بهعنوان افرادی که تشکیلدهنده اجتماعات بشری هستند هرچند در سالهای نهچندان دور مورد بیتوجهی و بیمهری حاکمان و مدیران بودند اما امروزه کانون توجه همهکسانی هستند که میخواهند به نحوی در زندگی انسان نقش داشته باشند. سیاست شهروندان اولویت اول هستند تا چندی قبل سیاست رایج کشورهایی بود که نگاه خود را از درون بوروکراسی دولتی برگرفته و به بیرون پرداخته بودند (الوانی و داناییفرد،1380، 295).
شهروند خوب سازمانی یک تفکر و ایده است و آن مشتمل بر رفتارهای متنوع کارکنان نظیر پذیرش و به عهده گرفتن وظایف و مسئولیتهای اضافی، پیروی از مقررات و رویههای سازمان، حفظ و توسعه نگرش مثبت، شکیبایی، تحمل نارضایتی و مشکلات در سر کار میباشد. بر پایه و اساس تئوریها و نظریههای سازمانی مسلماً رفتار شهروندی سازمانی میتواند به سازمان در تداوم حیات خود و رسیدن به اهداف سازمانی کمک کند.
بسیاری از مطالعات اشارههایی به قابلیتهای اجتماعی و سهم رفتارهای کمکی، داوطلبانه و نوعدوستانه برای افراد، گروهها و یا مؤسسات کردهاند. در دهه های اخیر این حوزهها نیز توجه قابلتوجه در مطالعات مدیریتی به خود معطوف کردهاند و دیدگاههای جدیدی را در درک ما از سازمانها در جوامع مدرن ایجاد کردهاند. ازاینرو، فراتر از ارتباط کلی آن با اوضاع اجتماعی، این رفتارهای نوعدوستانه و کمککننده ثابت کردهاند که دارای معانی میانرشتهای میباشد (گادوت[1]، 2006)
رفتارهای شهروندی سازمانی (رفتارهای شهروندی سازمانی) رفتارهای اختیاری یک کارمند است که بهطور مستقیم عملکرد مؤثر سازمان را ارتقا میدهند، بدون اینکه لزوماً بر بهرهوری کارکنان تأثیرگذار باشند. ارگان (1998)اظهار داشت که اگرچه توصیفهای مختلف از ابعاد خاص اساسی مفهوم رفتار شهروندی سازمانی [2](OCB) بسیار فراواناند، ساختار کلی بهطورکلی بهعنوان مجموعهای از رفتارهای فردی بدان اشاره میشود که در بافت اجتماعی و روانی سهم دارند که در آن اجرای یک کار باید صورت گیرد (تاد و کنت[3]، 2006).
از زمان توسعه این مفهوم، تحقیقات زیادی برای بررسی پیشینه رفتار شهروندی سازمانی تلاش نمودهاند. اغلب تحقیقات در رابطه با رفتار شهروندی سازمانی (OCB) به سوابق فردی ارتباط دارند اوریلی و چتمن، 1986؛ مورمن و همکاران[4]، 1993؛ ویلیامز و اندرسون[5]، 1991. ازآنجاکه OCB به یک موضوع تحقیقاتی بزرگ در دهه گذشته تبدیلشده است، نبود تحقیقات کافی درباره ارتباط سکوت سازمانی و رفتار شهروندی سازمانی تعجبآور است. بهتازگی، بولینو وتورنلی[6] (2003) عنوان کردهاند که امروزه «کارگر ایدئال کارمندی است که نه سطح بالایی از عملکرد کاری را از خود تنها نشان میدهد، بلکه همچنین در سطوح بالایی از عملکرد متنی و یا رفتار شهروندی سازمانی درگیر و دخیل است. با توجه به تحقیقات (پادساکوف و همکاران[7]، 2000)، رفتار شهروندی سازمانی (OCB) بهرهوری سازمانی را از طریق افزایش تولید، بهبود کیفیت خدمات ارائهشده، بالا بردن رضایت مشتری یا کاهش شکایات مشتریان افزایش میدهد. سکوت سازمانی یک مفهوم جدید در ادبیات است و برای اولین بار در سال 2000 توسط موریسون و میلکن مطرح و معرفی شد. درحالیکه موریسون[8] و میلکن (2000، 706)سکوت سازمانی را بهعنوان “یک پدیده جمعی تعریف کردهاند که مانع از توسعه یک خطر و یک سازمان کثرتگرا میشود که مانع تغییر و توسعهسازمانی است “، تانگیرلا و رامانوجام[9](2008،39)آن را بهعنوان “به اشتراک
نگذاشتن مشکلات و مسائل با دیگران و درگیر نکردن خود با کارکنان یا امور مهم سازمانها ” تعریف میکنند. در نظریه مبادله اجتماعی (بلاو[10]، 1964)، سکوت سازمانی یک رفتار سازمانی مهم است که در فقدان رابطه تغییر اجتماعی عادلانه به وجود میآید. اگرچه کارکنان منبع قابلاعتمادترین دادهها و اطلاعات در سازمان هستند (کالاپام و کوپر[11]، 2005: 307)، گاه دیده میشود که کارکنان بهطورکلی تمایل به بیان ایدهها، دیدگاهها و یا نظرات خود بهصورت آگاهانه نیستند. درحالیکه پذیرفتهشده است که کارکنان در فعالیتهای سازمانی بهطور داوطلبانه بر اساس رفتار شهروندی سازمانی مشارکت میکنند، نظریه رفتار سکوت سازمانی میگوید که کارمندان با یک تصمیم آگاهانه از آشکار ساختن نظرات و ایدههای خود جلوگیری میکنند. بر این اساس، کارکنانی که در رفتار سازمانی سکوت هستند همچنین تمایل کمتری برای رفتار شهروندی سازمانی دارند.
1-3-اهمیت و ضرورت انجام موضوع تحقیق
درحالیکه پدیده سکوت کارکنان، سازمانها را در برمیگیرد هنوز بررسی علمی کمی در رابطه با سکوت انجامگرفته است. ارزش علمی تحقیق حاضر طبق گفته ماریسون و میلیکن بیان میشود که درحالیکه سکوت به یک نیروی قدرتمند در سازمانها تبدیلشده است؛ اما بررسی و تحقیق جدی درباره آن انجامنشده است. سکوت سازمانی یک پدیده اجتماعی است که در یک سازمان به وجود میآید و توسط بسیاری از ویژگیهای سازمانی تحت تأثیر قرار میگیرد. تحقیق حاضر بامطالعه ادبیات سکوت سازمانی و رفتار شهروندی سازمانی سعی بر این دارد که ارتباط بین این دو را بررسی کرده و با شناسایی آن به افزایش پایههای علمی کمک کند. با توجه به اینکه سازمانهای کشورهای درحالتوسعه بهویژه سازمان موردمطالعه در این تحقیق که سازمان فنی و حرفهای آذربایجان غربی میباشد، نیازمند جهشی عمده در اثربخشی میباشند، ضروری است زمینه را بهگونهای فراهم سازند که کارکنان و مدیرانش تمامی تجربیات، تواناییها و ظرفیتهای خود در جهت اعتلای اهداف سازمانی بکار برند. ارزش کاربردی این تحقیق برای سازمان فنی و حرفهای این است که با شناسایی ابعاد سکوت سازمانی و بررسی تأثیر آن بر رفتار شهروندی سازمانی تا جایی که ممکن است مهر سکوت را از کارکنان برداشته و باعث مشارکت و بهرهوری هرچه بیشتر کارکنان آن سازمان که درنهایت منجر به افزایش کیفیت آموزشی خواهد شد، شود.
1-7-اهداف تحقیق
1-7-1-هدف اصلی
- هدف اصلی این تحقیق، بررسی رابطه سکوت سازمانی بر رفتار شهروندی در بین کارکنان اداره کل آموزش فنی و حرفهای آذربایجان غربی میباشد.
1-7-2-هدف فرعی
1-بررسی رابطه سکوت تسلیمی بر رفتار شهروندی در بین کارکنان اداره کل آموزش فنی و حرفهای آذربایجان غربی
2-بررسی رابطه سکوت دفاعی بر رفتار شهروندی در بین کارکنان اداره کل آموزش فنی و حرفهای آذربایجان غربی
3-بررسی رابطه سکوت اجتماعی بر رفتار شهروندی در بین کارکنان اداره کل آموزش فنی و حرفهای آذربایجان غربی
1-7-3-اهداف کاربردی
اولین کاربرد هر تحقیق جنبه نظری و توسعه رشته موردتحقیق میباشد که زمینه لازم را برای توسعه نظریههای آن رشته و حرکت به سمت سیستمهای سازگارتر و کاراتر را مهیا میسازد اما نتایج این تحقیق با توجه به هدف کلی آن میتواند برای گروههای زیر مفید واقع شود:
- سازمانهای آموزشی
- سازمانهای دولتی
- دانشگاهها و مراکز آموزش عالی
- دانشجویان
1-8-سوالات تحقیق
- آیا سکوت سازمانی بر رفتار شهروندی در بین کارکنان اداره کل آموزش فنی و حرفهای آذربایجان غربی تأثیر دارد؟
2-آیا سکوت تسلیمی بر رفتار شهروندی در بین کارکنان اداره کل آموزش فنی و حرفهای آذربایجان غربی تأثیر دارد؟
3-آیا سکوت دفاعی بر رفتار شهروندی در بین کارکنان اداره کل آموزش فنی و حرفهای آذربایجان غربی ارومیه تأثیر دارد؟
4-آیا سکوت اجتماعی بر رفتار شهروندی در بین کارکنان اداره کل آموزش فنی و حرفهای آذربایجان غربی تأثیر دارد؟
1-9-فرضیه های تحقیق
فرضیه اصلی
بین سکوت سازمانی و رفتار شهروندی در بین کارکنان اداره کل آموزش فنی و حرفهای آذربایجان غربی رابطه مثبت و معنی داری وجود دارد.
فرضیات فرعی
- بین سکوت تسلیمی و رفتار شهروندی در بین کارکنان اداره کل آموزش فنی و حرفهای آذربایجان غربی رابطه مثبت و معنی داری وجود دارد.
- بین سکوت دفاعی و رفتار شهروندی در بین کارکنان اداره کل آموزش فنی و حرفهای آذربایجان غربی رابطه مثبت و معنی داری وجود دارد.
- بین سکوت اجتماعی و رفتار شهروندی در بین کارکنان اداره کل آموزش فنی و حرفهای آذربایجان غربی رابطه مثبت و معنی داری وجود دارد.
فرم در حال بارگذاری ...