انسان به عنوان موجودی با شعور همواره در پی شناخت شخصیت، خویشتن و حفظ سازمان جسمی و روانی خویش بوده است. هر فرد درک خاصی از واژه “خویشتن ” دارد. خودپندارهعموما به عنوان آگاهی فرد از ویژگی ها، صفات و محدودیت های شخصی تلقی شده و در واقع به چگونگی نگریستن فرد به خود بدون داشتن قضاوت شخصی یا هرگونه مقایسه ای با افراد دیگر گفته می شود(گالاهو و ازمون،2008). بر طبق نتایج مطالعات شرایط زیستی و کیفیت زندگی و نوع تجربیات فرد به تدریج خود پنداره را شکل می دهد. بنابراین دوره کودکی و نوجوانی مهمترین دوره رشد خود پنداره و توسعه دیدگاه مثبت نسبت به خویشتن است(اسلامی نسب ،1373). از دیدگاه هارتر (1981) خودپنداره در دو بعد نمود پیدا می کند: خودپنداره تحصیلی و خود پنداره غیر تحصیلی. خودپنداره تحصیلی مربوط به مباحث درسی مانند ریاضی و زبان انگلیسی است. خود پنداره غیر تحصیلی نیز مربوط به سطوح اجتماعی، عاطفی و بدنی تقسیم می شود. هرکدام از این سطوح نیز به نوبه خود دارای زیر مجموعه هایی می باشند. مثلا خود پنداره بدنی شامل ظاهر و توانایی هایی جسمانی و حرکتی است(مارش،1997) و به نگرش فرد نسبت به بدن خود اطلاق می شود (بهرام و شفیع زاده ،1383). بنابراین سطح تبحر کودک در مهارت های حرکتی و توانایی های جسمانی در بازی ها بر کیفیت رشد خود پنداره او بسیار اثر گذار است. بر طبق مدل رشد حرکتی گالاهو، مهارت های حرکتی بنیادی که در دوره کودکی از دو تا هفت سالگی قابلیت کامل شدن را دارند، زیربنای موفقیت کودک در بازی ها و مهارت های ورزشی هستند. این مهارت ها که به عنوان مهارت های حرکتی درشت یعنی مهارت هایی که مستلزم عمل عضلات بزرگ بدن می باشند نیز شناخته می شوند و شامل مهارت های حرکتی جا به جایی مثل دویدن و انواع پریدن و مهارت های حرکتی کنترل شی مثل پرتاب و گرفتن توپ هستند (گالاهو،2006). مطالعات نشان می دهد کودکانی که در این مهارت ها تبحر دارند، بیشتر از بازی و فعالیت جسمانی لذت می برند؛ بنابراین تحرک بیشتری هم دارند. به عبارت بهتر کودکی که خود را در انجام مهارت های حرکتی و ورزشی توانا احساس می کند، انگیزه بیشتری نیز برای مشارکت در بازی ها و رقابت های ورزشی دارد(مارش،2005). از نظر تئوری انگیزشی هارتر احساس فرد نسبت به توانایی های خود که به عنوان شایستگی درک شده مطرح می شود از متغیرهای زیر بنایی انگیزش و رشد خودپنداره و عزت نفس است، از این رو درک فرد از توانایی های جسمانی و حرکتی خود یا شایستگی حرکتی درک شدهمی تواند نقش تعیین کننده ای در انتخاب سبک زندگی فعال و غیر فعال داشته باشد(گالاهو و ازمون،2008).
امروزه چاقی از جمله بیماری های قرن شناخته شده و همین معضل در چند دهه اخیر گریبان گیر کودکان و نوجوانان نیز شده است که تهدید کننده سلامت جسمانی و روانی جوامع آتی است (مولوانی، 2007). با توجه به اینکه یکی از دلایل چاقی بی تحرکی است و بر اساس آنچه که در بالا گفته شد می توان پیش بینی کرد که آموزش و رشد مهارت های حرکتی بنیادی می تواند از جمله راهکارهای پیشگیری و مقابله با چاقی در اثر افزایش انگیزه برای تحرک جسمانی باشد، با این حال برای درک بهتر از عوامل اثر گذار بر چاقی و ارتباط بین تبحر حرکتی، شایستگی حرکتی درک شده وچاقی نیاز به انجام تحقیقاتی در این حوزه در جامعه ما احساس می شود. به همین دلیل هدف این تحقیق ارزیابی رابطه بین رشد مهارت های حرکتی بنیادی و شایستگی حرکتی درک شده در دختران چاق و غیر چاق می باشد.
1- 2. بیان مسئله
رشد حرکتی در طول زندگی متغیر است و تغییرات روانی – اجتماعی نیز با تغییرات رشد حرکتی قابل مشاهده است(گالاهو،2006). مهمترین دوره رشد حرکتی در میان دوره های زندگی دوره کودکی است که مشخصه این دوره، رشد مداوم جسمانی، حرکتی، شناختی وعاطفی است(فاضل،1386).
گالاهو، رشد حرکتی انسان را به چهار دوره تقسیم کرده است که یکی از این دوره ها، دوره حرکات بنیادی است.
حرکات بنیادی در زمره حرکات درشت محسوب می شوند که شامل دو گروه مهارت های حرکتی کنترل شی ازجمله پرتاب، دریافت توپ و ضربه به توپ ومهارت های جابه جایی از جمله لی لی کردن، دویدن و پریدن می باشند (گالاهو و ازمون،2008).
بر طبق مدل رشد حرکتی گالاهو، این مهارت ها ی حرکتی بنیادی در طی دوران کودکی تحت تاثیر بالیدگی جسمانی، آموزش وتمرین تکامل می یابند(پانی،2002). پانگرازی (2004) بیان می کند که یادگیری مهارت های حرکتی درشت در ابتدای کودکی ضروری است زیرا سنگ بنای مهارت های حرکتی پیچیده می باشند (رد ،2002). عقب ماندگی رشدی کودکان در این
مهارت ها بر روی یادگیری مهارت های ورزش، موفقیت تحصیلی و کارکرد ذهنی و تعامل و سازگاری اجتماعی کودکان تاثیر می گذارد. همین عامل مانع از پیشرفت اعتماد به نفس و احساس خود ارزشمندی در کودکان خواهد شد (زارع زاده،1388).
تا به امروز مطالعاتی که در مورد رابطه بین شایستگی حرکتی درک شده و رشد مهارت های حرکتی بنیادی صورت گرفته، نشان می دهد که شایستگی ادراک شده نقش بسزایی در انگیزه موفقیت و میزان مشارکت ورزشی کودکان دارد(شیخ،1389). مطالعه اولریخ (1987) نشان می دهد که تبحر کودکان در مهارت های حرکتی بنیادی که با عنوان شایستگی حرکتی واقعی اطلاق می شوند، با کیفیت خود پنداره و احساس شایستگی حرکتی کودکان در ارتباط است و اغلب کودکان به خاطر سطح پایین شایستگی ادراک شده یا واقعی خود، گرایش به سمت بی تحرکی جسمانی دارند(بهرام وشفیع زاده 1383). به طوری که مورگان و همکارانش(2008) نشان دادند، کودکانی که شایستگی حرکتی درک شده و واقعی بالاتری دارند (به عنوان مثال؛کودکانی که اعتقاد دارند در عملکرد ورزشی خوب هستند و مهارت های جدید ورزشی را زود یاد می گیرند)، دارای سطوح بالاتر فعالیت بدنی نسبت به کودکانی که شایستگی درک شده پایین تری دارند، هستند (بقالیان ،1383). کاتلین کیلای(2010) از مطالعه درمورد کودکان پیش دبستانی و دبستانی متوجه شد، کودکانی که از سطح بالای آمادگی جسمانی یعنی شایستگی حرکتی واقعی برخوردارند، کمتر دچار اضافه وزن یا چاقی می شوند(فاضل،1386).
در سال های اخیر، اپیدمی چاقی در کودکان و نوجوانان یکی از مشکلات عمده بهداشتی در کشور های توسعه یافته و در حال توسعه است. محققان معتقدند که حداقل 10درصد کودکان سراسر دنیا دارای اضافه وزن یا چاقی هستند(کلیشاد،2007). چاقی یکی از نگرانی های متخصصین سلامت و ورزش است زیرا تخمین زده می شود در سال 2020 سه چهارم از کل مرگ ومیرها به علت بیماری های غیر واگیردار خواهد بود (شیلتون،2007). بنابراین احساس شایستگی حرکتی و تبحر در مهارت های حرکتی، یکی از واسطه های تشویق کودکان چاق به فعالیت جسمانی است (زارع زاده،1388). لذا ارزیابی پایین فرد از شایستگی جسمانی و حرکتی احتمالا به کاهش انگیزه های مشارکت ورزشی و فعالیت های جسمانی منجر می شود، در حالی که سطوح بالای شایستگی حرکتی ادراک شده احتمالا باعث تحریک کودک به مشارکت ورزشی می شود (فاضل ،1386). همچنین ریچارد جونس (2010) با مطالعه بر روی شایستگی حرکتی واقعی کودکان 5 تا10سال و والدین آنها نتیجه گرفت که والدین و کودکان چاق شایستگی حرکتی واقعی کمتری نسبت به والدین و کودکان نرمال دارند. از طرفی دیوید استودن (2008) متوجه شد کودکانی که تناسب اندام دارند ، اشتیاق بیشتری برای بهبود آمادگی جسمانی خود دارند (امیری،1383). استیل (2004)درطی مطالعه خود بر روی عوامل چاقی و کفایت حرکتی ادارک شده و واقعی کودکان به این نتیجه رسید، شایستگی ادراک شده و واقعی عامل مشترک مهمی در حفظ چاقی دوره کودکی می باشد وهمچنین، کودکانی که اضافه وزن دارند نسبت به همسالان خود با وزن متعادل از شایستگی حرکتی ادراک شده و واقعی جسمانی کمتری برخوردارند(گالاهو و ازمون،2008). درتضاد با این نتایج، فابریزو و همکارانش(2007) به مطالعه رابطه بین مهارت های حرکتی درشت و ترکیب بدن(BMI)روی دختران 4 تا 6 ساله پرداختند. این محققان نتیجه گیری کردند که عملکرد کودکان 4تا 6 ساله در مهارت های حرکتی درشت هیچ رابطه ای با BMI نداشته است. همچنین میشل براندیزل (2007) در مطالعه مروری خود در مورد فعالیت جسمانی فرهنگ ها و نژاد های آمریکایی به این نتیجه رسید که در دهه گذشته اغلب نژاد آفریقایی- آمریکایی، چاقی را یکی از نشانه های ظاهری مناسب و سلامتی، مخصوصا برای کودکان می دانستند و از دیدگاه آنها کودکان چاق،کودکانی قوی و سالم تری هستند. از طرفی تحقیقات مربوط به تفاوت های جنسیتی برای دو متغیر شایستگی حرکتی درک شده و شایستگی حرکتی حقیقی نشان می دهد که در بین کودکان 8 تا 13 سال، پسران شایستگی بدنی درک شده بالاتری را نسبت به دختران از خود نشان می دهند(گودویورادیسیل،1997). همچنین لینارت لارسیپ و راین لیبلیک(2002) با مطالعه بر روی کودکان 10 تا 13 سال نتیجه گرفتند که بین دختران و پسران در شایستگی حرکتی درک شده و حقیقی تفاوت وجود دارد. در همین رابطه رابینسون لی(2011) با مطالعه بر روی کودکان پیش دبستانی به این نتیجه رسید که پسران در اجرای مهارت های حرکتی بنیادی یا به عبارتی شایستگی حرکتی واقعی و همچنین در ادراک شایستگی خود، نسبت به دختران بالاتر هستند. مونیکا تایمنیز و همکاران (2010) تفاوت موجود بین کودکان چاق و غیرچاق و جنسیت را مورد بررسی قرار دادند نتایج آنها نشان داد تفاوت معنی داری در خود پنداره جسمانی کودکان چاق و غیرچاق وجود دارد اما این تفاوت در میان پسران و دختران دیده نشد. در تضاد با این نتایج فرانسکو چرلی (2008) نشان داد میل دختران چاق به انتخاب و انجام فعالیت جسمانی نسبت به پسران چاق به طور معنی داری کمتر است. پس به نظر می رسد دختران بیشتر در معرض کم تحرکی و خطر چاقی نسبت به پسران هستند.گرین دوفر (1983 ) در پی این که چرا دختران نسبت به پسران دارای ادراک جسمانی پایین تری از خود هستند، به این نتیجه رسید که جامعه و والدین، دختران را به سمت انواع بازی های محدود و غیرفعال ترغیب می کند و به همین دلیل بسیاری از دختران بصورت خود خواسته از انجام ورزش ها و بازی های شدید دوری می کنند. همین امر باعث می شود که دختران مهارت های حرکتی خود را بطور کامل بهبود نبخشند و حتی ممکن است این تفکر باعث شود دخترانی که در ورزش و فعالیت جسمانی شرکت می کنند، تلاش شدید و اجرای مهارت آمیز را نامناسب قلمداد کنند (هی وود،1389) و این عامل باعث می شود که دختران مخصوصا دختران چاق شایستگی ادراک شده ضعیفی درمورد توانایی خود از انجام مهارت های ورزشی داشته باشند.
بنابراین با توجه به پیامدهای چاقی سلامت کودکان و ضرورت ارائه راهکارهای پیشگیری برای مقابله با چاقی و همچنین با توجه به اینکه مطالعاتی از این نوع در جامعه ایرانی بسیار محدود صورت گرفته است، این تحقیق در پی یافتن پاسخ به این سوالات زیر است :
آیا بین رشد مهارت های حرکتی بنیادی و شایستگی حرکتی درک شده در دختران چاق وغیر چاق ارتباط وجود دارد؟
آیا بین دختران چاق و غیر چاق در میزان شایستگی حرکتی درک شده و رشد مهارت های حرکتی بنیادی تفاوت معنی داری وجود دارد؟
1 – 3. ضرورت و اهمیت انجام تحقیق
تمام تلاش ما انسان ها این است که یک زندگی سالم داشته باشیم. برای داشتن یک زندگی سالم علاوه براینکه وضعیت بدنی و فیزیولوژیکی مطلوب نیاز است، لازم است تا افراد از لحاظ روانی نیز دارای شرایط مساعد باشند(اسماعیل زاده،1391). درواقع عوامل روانی بسیاری در روند زندگی مؤثرند که پرداختن به آنها حائز اهمیت می باشد. مثلاً برای اینکه فرد بتواند از حداکثر ظرفیت بدنی و توانمندی های بالقوه خود بهره مند شود، می بایست از نگرشی مثبت به خود و محیط اطراف و انگیزه ای غنی، برخوردار باشد. زیرا مسئله خودپنداره از اساسی ترین عوامل در رشد مطلوب شخصیت فرد است(بقالیان ،1383). از طرفی خودپنداره در طول دوران کودکی آموخته می شود و زمانی که کاملا شکل گرفت، در برابر هر تغییری مقاومت می کند. در جامعه ای که اهمیت زیادی برای موفقیت در بازی ها و ورزش ها قائل هستند، منطقی است که تصور شود یکی از عناصر مهم خود پنداری افراد شایستگی یا شایستگی حرکتی باشد و این شایستگی نقش مهم در رشد عزت نفس دارد (گالاهو و ازمون، 2008). ویس و چامیلتون (1992) تحقیقاتی را در مورد نقش انگیزه در موفقیت و میزان مشارکت ورزشی کودکان انجام دادند. آن ها گزارش کردند که فعالیت بدنی می تواند رشدخودپنداره کودکان را افزایش داده یا محدودکند، چراکه فعالیت بدنی یک امر قابل توجه در زندگی آنهاست. شایستگی درفعالیت های بدنی ارزش زیادی برای دختران و پسران دارد و به همین خاطر، یک عامل ضروری در عزّت نفس کلی است(گالاهو، 2006). گراف و همکاران (2004 )گزارش کردند کودکان ماهر در مهارت حرکتی درشت فعالیت جسمانی و ورزشی بیشتری دارند (زارع زاده،1388). از طرفی شیوع چاقی در کودکان به سرعت در حال افزایش است وکم تحرکی و بی تحرکی در همه گروه های سنی جامعه مخصوصا کودکان رخنه کرده است، متخصصان در فکر یک چاره معقول جهت رفع چاقی و پیشگیری از بیماری های وابسته به آن، به واسطه برنامه های تربیت بدنی با کیفیت تاکید خاص دارند چون چاقی و اضافه وزن روی جنبه های مختلف زندگی ازجمله دستاوردهای تحصیلی، مهارت های اجتماعی و مهارت های حرکتی (درشت و ظریف ) اثر می گذارد(طالب زاده،1390).
در نتیجه با توجه به این که شرکت خودانگیخته کودکان در فعالیت های جسمانی و بازی های فعال وابسته به تبحر آن ها در مهارت های حرکتی خصوصا حرکات بنیادی است، کودکانی که خود را در این مهارت ها ناموفق می دانند از جمله کودکان چاق، در این فعالیت ها شرکت
نمی کنند(عسکری زاده،1388).
بر همین اساس با مطالعه متغیرهای اثر گذار بر سطح فعالیت جسمانی می توان برای مداخله و برنامه ریزی آموزشی حرکتی جهت ارتقاء انگیزه برای داشتن فعالیت جسمانی در کودکان چاق اقدام کرد. از پیشینه تحقیق هم می توان چنین نتیجه گرفت که رشد مهارت های حرکتی بنیادی در احساس شایستگی و ایجاد انگیزش برای تحرک نقش مهمی دارد. لذایک معلم با شناخت چگونگی ارزیابی و ادراک این کودکان ازسطح فعالیت بدنی و حرکتی خود و همچنین با آگاهی از سطح واقعی فعالیت بدنی آنها، می تواند برنامه ریزی مفیدتری را در راستای افزایش توان حرکتی آنان انجام دهد. بنابراین یکی از کاربردهای این مطالعه شناخت رابطه بین رشد مهارت های حرکتی بنیادی و شایستگی حرکتی درک شده دختران چاق و غیرچاق می باشد. برای این منظور است که ضرورت مطالعه را می توان توجیه کرد.
1-4. اهداف تحقیق
1- 4 -1. هدف کلی
هدف کلی تحقیق حاضر ” رابطه بین رشد مهارت های حرکتی بنیادی و شایستگی حرکتی درک شده دختران چاق و غیرچاق 10سال “می باشد.
1 – 4-2. اهداف اختصاصی
1.توصیف رشد مهارت های حرکتی بنیادی و شایستگی حرکتی درک شده دختران چاق و غیرچاق10سال.
1- 5. فرضیه های تحقیق
3.بین شایستگی حرکتی درک شده دردختران چاق و غیر چاق تفاوت معنی داری وجود دارد .
4.بین رشد مهارت های حرکتی بنیادی در دختران چاق و غیر چاق تفاوت معنی داری وجود دارد .
1 – 6. پیش فرض های تحقیق
1- 7. قلمرو تحقیق
1 – 8. محدودیت های تحقیق
1- 9. تعریف نظری واژه های تحقیق
1-10. تعریف عملیاتی واژه های تحقیق
سرسختی ذهنی امروزه بهعنوان یکی از ویژگیهای مهم در موفقیت ورزشکاران معرفی میشود (گلبی و شیرد،2004)،ولی هنوز درک کمی از این واژه در روانشناسی ورزشی وجود دارد (جونز و همکاران،2002). تعریف این مفهوم نه فقط در میان مربیان، مفسران ورزشی، هواداران، و ورزشکاران، بلکه در میان پژوهشگران مختلف متفاوت است. در مجموع میتوان گفت سرسختی ذهنی عبارت است از: توانایی مقابله با فشارها و سختیها، عبور از موانع و شکستها، تمرکز بر هدف، حفظ و کسب آرامش پس از شکست، اجرای باثبات در سطوح بالای رقابتی و رقابتجویی. سرسختی ذهنی مهارتی است که ورزشکاران را قدرتمند میکند و سبب میشود در موقعیتهای دشوار و پرفشار ازجمله تمرین، رقابت و پس از رقابت موفق عمل کنند( جونز و همکاران،2002). برخی از تحقیقات کیفی اظهار داشتند که ورزشکاران با سرسختی ذهنی بالاتر نسبت به ورزشکاران با سرسختی کمتر بهطور مؤثرتری با استرس مقابله میکنند(کایسلر و همکاران ،2009). استرس و حوادث استرسزا اجزای جداییناپذیر ورزش رقابتی محسوب میشوند. شیوع عوامل استرسزا نظیر ارتکاب خطای روانی یا بدنی، تجربۀ درد و ناراحتی، مشاهدۀ تقلب یا موفقیت رقیب، جریمۀ داور و توبیخ مربی ضرورت وجود مهارتهای مقابلهای مؤثر را به منظور حفظ سلامت ورزشکار و دستیابی به موفقیت ورزشی اجتنابناپذیر میسازد. ناتوانی در مقابلۀ مؤثر با عوامل استرسزا برای عملکرد و موفقیت ورزشی ورزشکار زیانبخش خواهد بود(بشارت،1386).
یکی دیگر از سازههای روانی که به نظر میرسد با هر دوی سرسختی ذهنی و مقابله ارتباط دارد، خوشبینی است(نیکولز و همکاران،2008). خوشبینی به جهتگزینی اشاره دارد که در آن معمولاً پیامدهای مثبت مورد انتظارند و این پیامدها بهعنوان نتایج عوامل ثابت، کلی و درونی در نظر گرفته میشوند. خوشبینی نیز نقش مهمی در سازگاری با رویدادهای استرسزای زندگی دارد(نصیر،1390).
از آنجایی که نقش عوامل روانی به خصوص متغیرهای تحقیق حاضر در عملکردهای ورزشی به اثبات رسیده است و امروزه روانشناسان ورزشی به دنبال مداخلات روانشناسی جهت بهبود مسائل روانی ورزشکاران هستند، از اینرو تحقیق حاضر به دنبال تعیین ارتباط متغیرهای؛ خوش بینی، سرسختی ذهنی و راه های مقابله با استرس است، با مشخص کردن ارتباط سرسختی ذهنی،راههای مقابله با استرس و خوش بینی، تغییرات این متغیرها قابل پیش بینی خواهد بود و می توان با تکیه بر نتایج آن، بهترین پیشنهادات جهت مداخلات روانشناسی را به مربیان و روانشناسان ورزشی ارائه داد.
1-2) بیان مسئله
امروزه، ویژگیهای روانشناختی در موقعیتهای تحت فشار و رقابتی بهعنوان مهمترین عوامل دستیابی به موفقیت در اجرای ورزشی پذیرفته شده اند(حاتمی و همکاران،1391). از میان عوامل روانشناختی، سرسختی ذهنی از مهمترین ویژگیهای مؤثر در دستیابی به موفقیت ورزشی در نظر گرفته شده است(شیرد و همکاران،2009)، با وجود این، تعریف جامع و یکدستی برای این مفهوم ذهنی ارائه نشده است. سرسختی ذهنی طبق تعریف گوچیاردی و همکاران(2008) عبارت است از: مجموعه ای از ارزشها، نگرشها، شناختها و هیجانات عمومی و اختصاصی مربوط به ورزش که ذاتی و اکتسابیاند و بر چگونگی نزدیک شدن، پاسخدهی و ارزیابی فرد از فشارهای مثبت و منفی، چالشها و ناملایمات در مسیر رسیدن به هدف تأثیر میگذارند.
کلاف و همکاران(2002) گزارش کردند افرادی که سرسختی ذهنی بالایی دارند، احساس بالایی از باور به خود داشته و ایمان راسخی دارند و آن ها سرنوشت خود را در کنترل دارند، این افراد نسبتاً تحت تأثیر رقابت و مشکلات قرار نمیگیرند. در مقابل جونز و همکاران(2002) اظهار کردند که سرسختی ذهنی، توانایی افراد برای مقابله با نیازهای تمرینی و رقابت، افزایش اراده، کانون توجه، اعتمادبهنفس و حفظ کنترل زیر فشار را افزایش میدهد. برخی واژه ها ازنظر مفهومی به سرسختی ذهنی نزدیک هستند و برخی را میتوان به نوعی بخشی از سرسختی ذهنی دانست. جونز و همکاران(2007) نشان دادند که مقابله همچنین یکی از سازههای کلیدی سرسختی ذهنی به شمار میرود. مقابله به تلاش های آگاهانه شناختی و رفتاری برای مدیریت وضعیتهای استرسزا اشاره دارد(نیکولز و همکاران،2008). در ورزش قهرمانی و حرفهای استرس زیادی در ورزشکاران وجود دارد که بهصورت بلندمدت یا کوتاهمدت تعادل هیجانی آن ها را از بین میبرد(رمضانی نژاد و همکاران،1390)، سرسختی ذهنی فرد را قادر به مقابله بهتر با استرس و همچنین کنار آمدن با نیازهای ویژهی رقابتهای ورزشی میکند(کادیک و رایال،2012). کوشابا و مادی(1999) اظهار کردند که افراد سرسخت در مواجهه با موقعیتهای استرسزا رویکردهای خاصی را برای مقابله با استرس به کار میبرند. بااینحال دانش کمی در مورد روشهای مقابله با استرس مورد استفادهی ورزشکاران سرسخت در مقایسه با ورزشکاران غیر سرسخت وجود دارد. محققان سرسختی ذهنی را عاملی برای مقابله با رویدادهای استرسزا دانستهاند، آن ها بر این باورند که افراد با سرسختی بالا به رویدادهای استرسزا بهطور فعال واکنش نشان داده و تلاش میکنند راهحلی برای مقابله با این موقعیتها پیدا کنند(هیستاد،2012). نیکولز و پولمن(2007) اظهار کردند با اینکه بین راههای مقابله با استرس و سرسختی ذهنی رابطه وجود دارد ولی تحقیقات کمی در این زمینه انجام شده است. یکی دیگر از سازههای روانی که به نظر میرسد با هردوی سرسختی ذهنی و مقابله مربوط می شود خوشبینی است(نیکولز و همکاران،2008). خوشبینی بهعنوان انتظار رخ دادن اتفاقات خوب تعریف شده است(کارور و همکاران،2010). در یک مطالعه کیفی، گلد و همکاران(2002) سطح بالایی از سرسختی ذهنی، مقابلهی مؤثر و خوشبینی را در بین قهرمانان المپیک گزارش کردند. خوشبینی، در این رابطه، بهعنوان” تعیین کننده دو نوع رفتار مختلف تعریف شده است: الف)ادامه تلاش مستمر ب) تسلیم شدن یا فرار کردن. درنهایت، به نظر میرسد که خوشبینی با تفاوت در روشهای مقابله با استرس مرتبط است. نتایج یک مطالعه فرا تحلیلی که اخیراً انجام گرفت نشان داد که افرادی که خوشبینی بیشتری دارند از استراتژی های مقابلهای مؤثرتری در برابر استرس استفاده می کنند(سولبرگنیس و سیگیرستروم،2006).
ورزشکاران معلول همیشه درگیر تنشها و تنیدگیهای زیادی در طول زندگی خود هستند که همواره ذهن آن ها را به خود درگیر کرده و در اکثر موارد ناتوانی آن ها زیر سؤال میرود. بهطوریکه با کوچکترین شکستی ، احساس حقارت کرده و بیشتر از قبل ناامید و دلسرد میشوند(گیلک و همکاران،1392).
به همین دلیل شناخت عوامل روانشناختی و همبستههای مؤثر در حل مشکلات و ناهنجاریهای رفتاری ورزشکاران معلول و اقدام در زمینه برنامه ریزی بهمنظور اصلاح و بهبود این عوامل یکی از روشهای بسیار مؤثر در پیشگیری از اختلالهای روانی آن ها بهحساب میآید(اصلانخانی و همکاران،1388). در یک پروژه تحقیقاتی پنا و همکاران(2004) با طرح این سؤال که آیا ورزشکاران معلول سرسختی ذهنی بالاتری نسبت به ورزشکاران سالم دارند؟ به بررسی این موضوع پرداختند، مطالعه آن ها نشان داد،سرسختی ذهنی ورزشکاران نخبه معلول مشابه همتایان سالم است. کمپل و جونز(2002) در تحقیقی نشان دادند که سطوح بالای رقابت ورزشی برای ورزشکاران معلول شرایط پرفشاری را به وجود میآورد ازاینرو ورزشکاران معلول نیاز دارند که عوامل ایجاد کننده استرس در رقابتهای ورزشی را شناخته و استراتژیهای مناسبی را برای مقابله با آن بهکارگیرند. اطلاعات دقیق و بیشتر از عوامل اثرگذار بر استرس مانند سرسختی و خوشبینی و گزینش راههای مقابله مؤثر در ورزشکاران معلول بهمنظور کمک به این ورزشکاران ضروری است. در بررسی ادبیات موجود در زمینه روانشناسی ورزشکاران معلول چه در خارج (کمپل و جونز،2002؛ پنا و همکاران،2004) و چه در داخل کشور(اصلانخانی و همکاران،1388) متغیرهای تحقیق حاضر را باهم و به شکلی که در این پژوهش مورد بررسی قرار گرفت، موردی یافت نشد و فقط یک تحقیق در مورد رابطه بین سرسختی ذهنی ، خوشبینی و راههای مقابله با استرس یافت شد که در این تحقیق نیکولز و همکاران(2008) نشان دادند، رابطه مثبت و بالایی بین سرسختی ذهنی بالا و خوشبینی وجود دارد، همچنین سرسختی ذهنی بالا با راههای مقابله با استرس مسئلهمدار ارتباط مثبتی دارد.
بهطور خلاصه، سرسختی ذهنی یک سازهی روانشناسی جذاب برای مربیان و روانشناسان ورزشی است. اطلاعات تجربی زیادی برای درک بیشتر ارتباط سرسختی ذهنی با دیگر سازههای روانشناسی مانند خوشبینی و راههای مقابله با استرس نیاز است، ازاینرو هدف این تحقیق پاسخ به این سؤال است که رابطهای بین سرسختی ذهنی ، راههای مقابله با استرس و خوشبینی در ورزشکاران لیگ برتر والیبال نشسته چیست؟
1-3)ضرورت و اهمیت تحقیق
رسیدن به موفقیت در رقابتهای ورزشی در سطوح مختلف یکی از اهداف مهم ورزشکاران، تیمها و مسئولان و دستاندرکاران ورزشی است که نیل به این مهم جز با تلاش های علمی و عملی میسر نخواهد بود. استفاده از پژوهشهای علمی و انجام طرحهای تحقیقاتی معتبر برای سنجش تواناییهای ذهنی و روانی ورزشکاران، گامی مهم در این عرصه محسوب می شود، چراکه با بهره گرفتن از نتایج این تحقیقات مربیان به نقاط ضعف و قوت بازیکنان خود پی میبرند و بر اساس اطلاعات بهدستآمده، راهکارهای تقویت ضعفهای ورزشکاران خود را جستجو کرده و راهکارهای مناسب را اتخاذ میکنند. همچنین روانشناسان ورزشی در پی موقعیتهایی هستند تا تحقیقات و آزمونهای ورزشی را انجام دهند که بتوانند ویژگیهای پایدار و ناپایدار شخصیت را در زمینه های ورزشی بهگونهای معتبر اندازهگیری کنند(واعظ موسوی و سمندر،1380).
اهمیت هریک از متغیرهای تحقیق حاضر در شرایط رقابت و رویدادهای ورزشی بیان شد ازآنجاییکه محقق در بررسی منابع موجود در مورد موضوع حاضر در کشور هیچ پاسخی به سؤال این تحقیق پیدا نکرد و همچنین در بررسی تحقیقات خارجی فقط یک مورد به بررسی سؤال این تحقیق پرداخته است لذا انجام این تحقیق بهمنظور توسعه ادبیات تحقیق در زمینه روانشناسی ورزشی به خصوص روانشناسی ورزشکاران معلول لازم می کند. نتایج تحقیق حاضر بدون شک منبع مهمی برای مربیان و ورزشکاران در جهت آشنایی بیشتر با متغیرهای؛
سرسختی ذهنی، راههای مقابله با استرس و خوشبینی و رابطه بین این متغیرها بهعنوان متغیرهای مؤثر بر موفقیت و نتایج رقابتهای ورزشی خواهد بود. بهطورکلی مربیان و روانشناسان ورزشی با بهرهگیری از نتایج این تحقیق، که متکی بر ارزیابی دقیق ظرفیتهای روانی و نیازمندیهای بازیکنان است، به نقاط ضعف و قوت ورزشکاران خود پی میبرند و شناخت دقیقتری را از ورزشکاران خود کسب مینمایند، که میتوانند با بهره گیری از این شناخت، به طراحی برنامه های مهارت های روانی اقدام ورزند، زیرا برنامه های سازماندهی شده تمرینات روانی، عاملی اثرگذار در بهبود عملکرد ورزشی است.
1-4) اهداف تحقیق
هدف کلی
تعیین میزان رابطه بین سرسختی ذهنی، راههای مقابله با استرس و خوشبینی در بازیکنان لیگ برتر والیبال نشسته ایران
اهداف اختصاصی
1-5) فرضیههای تحقیق
1-7 ) پیشفرضهای تحقیق
1-8) تعاریف نظری
1-8-1) سرسختی ذهنی
سرسختی ذهنی عبارت است از: توانایی مقابله با فشارها و سختیها، عبور از موانع و شکستها، تمرکز بر هدف، حفظ و کسب آرامش پس از شکست، اجرای باثبات در سطوح بالای رقابتی و رقابتجویی. سرسختی ذهنی مهارتی است که ورزشکاران را قدرتمند میکند و سبب میشود در موقعیتهای دشوار و پرفشار ازجمله تمرین، رقابت و پس از رقابت موفق عمل کنند (جونز و همکاران،2002).
1-8-2)راههای مقابله با استرس
عبارت است از تلاش های فکری و رفتاری مستمر که برای برآوردن احتیاجات خاص بیرونی و درونی فرد به کار میرود. این احتیاجات ممکن است مطابق یا افزون بر منابع یا امکانات فرد باشد(فولکمن و همکاران،1986). لازاروس و فلکمن(1984) روشهای مقابله را بهعنوان فرایند تغییرات شناختی رفتاری میدانند، که فرد برای گریز، حذف، کاهش یا کنترل عوامل فشار روانی و استرسزا به کار میبرد.
1-8-2-1) روش مقابله مسألهمدار
روشی است که فرد در شرایط و موقعیت استرسزا احساس می کند با تفکر و شناخت بیشتر می تواند خود را از عوامل استرسزا دور کند. در روش مقابله مسألهمدار، تمرکز شخص بر مسأله یا موقعیت پیشآمده است و تلاش فرد پیرامون تغییر مسأله یا موقعیت و اجتناب از آن در آینده است.در روش مقابله مسأله مدار اقداماتی از قبیل شناخت و آگاهی از مشکل و مسأله، بررسی راه حل ها، انتخاب راه حل ها مناسب ، اجرای بهترین راهحل و سرانجام برطرف کردن عامل استرسزا صورت میگیرد(داوری،1386).
1-8-2-2) روش مقابله هیجانمدار
در روش مقابله هیجانمدار، توجه شخص بر مهار هیجانات منفی ناشی از استرس است و معمولاً زمانی که تجربه استرس اجتنابناپذیر تلقیمی شود افراد از این روش استفاده می کنند.در این روش اقداماتی مانند: اشتغال ذهنیت بهطور آگاهانه برای ایجاد فراموشی، مقصر دانستن خود یا دیگران بهعنوان مواجههای انفعالی صورت میگیرد(داوری،1386).
1-8-2-3) روش مقابله شهودی
در روش مقابله شهودی فرد روشهای سازگاری را از طریق توکل به خدا، امید داشتن، خوشبینی و اعتقادات و مذهبی در خود به وجود میآورد. به نظر فولکمن و لازاروس امید می تواند از اعتماد به خویشتن ناشی شود و فرد با بهره گرفتن از این روش میتواند با عوامل استرسزا مقابله کند(خدایاری فرد،1380).
1-8-2-4) روش مقابله اجتنابی
در روش مقابله اجتنابی، فرد با دوری گزیدن از عامل استرسزا از طریق نادیده انگاری، بیاهمیت دانستن، ایجاد فاصله روانشناختی، کمک گرفتن از دیگران یا سرگرم شدن با تکالیف دیگر خود را از عامل استرسزا دور می کند. ورزشکاری که رأی داوری را با گفتن مهم نیست یا اشتباه داوری بیاهمیت تلقی می کند و بهسرعت به وظایفش ادامه میدهد از روش اجتنابی استفاده می کند(بشارت،1386).
1-8-3) خوشبینی
خوشبینی به جهتگزینی اشاره داد که در آن معمولاً پیامدهای مثبت مورد انتظارند و این پیامدها بهعنوان نتایج عوامل ثابت، کلی و درونی در نظر گرفته میشوند(پترسون،2000 ،به نقل از نصیر،1390).
1-9) تعاریف عملیاتی
1-9-1) سرسختی ذهنی
منظور از سرسختی ذهنی در تحقیق حاضر،امتیازی است که ورزشکار در سه مؤلفهی اطمینان(6 سؤال).استواری(4 سؤال) و کنترل (4 سؤال) که بهوسیله پرسشنامه سرسختی ذهنی ورزشی ارزیابی می شود به دست میآورد.
1-9-2) راههای مقابله با استرس
در این تحقیق منظور از راههای مقابله با استرس ورزشکاران روشهای مسألهمدار، هیجانمدار، اجتنابی و شهودی میباشد.
1-9-2-1) روش مقابله مسألهمدار
در این تحقیق میزان استفاده از روش مقابله مسألهمدار با سؤالات شماره (1-5-9-13-17-21-25-29) اندازه گیری شده است .
1-9-2-2) روش مقابله هیجانمدار
در این تحقیق میزان استفاده از روش مقابله هیجانمدار با سؤالات شماره(2-6-10-14-18 -22- 26-30) اندازهگیری شده است.
1-9-2-3) روش مقابله شهودی
در این تحقیق میزان استفاده از روش مقابله شهودی با سؤالات (3-7-11-15-19-23-27-31) اندازه گیری شده است.
1-9-2-4) روش مقابله اجتنابی
در این تحقیق میزان استفاده از روش مقابله اجتنابمدار با سؤالات شماره(4-8-12-16-20-24-28-32) اندازه گیری خواهد شد.
1-9-3) خوشبینی
عبارت است از نمره آزمودنیها در آزمون جهتگیری زندگی(LOT).
پوکی استخوان در جایگاه بیماری خاموش یا اپیدمی قرن قرار دارد، و سبک و شیوه زندگی نقش مهمی در میزان ابتلا به آن دارد (استوبس، 2010). سازمان جهانی بهداشت در سال 1991 پوکی استخوان را چهارمین دشمن اصلی بشر و مهمترین علت شکستگی استخوان در جهان اعلام کرد (کرپلاینن و همکاران، 2010). تأثیر این بیماری در سراسر دنیا بر سلامتی انسان، مورد توجه است به گونه ای که پیشگیری از پوکی استخوان و شکستگیهای پس از آن، هدف عمده بسیاری از مراقبتهای پزشکان بخش سلامت به ویژه متخصصان رژیم غذایی است (کاتلین و همکاران، 2010).
بنا به تعریف کنفرانس کانسنسنسدر سال 1993 استئوپروز یک بیماری سیستمیک اسکلتی همراه با کاهش توده استخوانی و تغییرات میکروسکوپی در بافت استخوانی همراه با افزایش سستی و خطر شکستگی میباشد (کنفرانس توسعه اجماع، 1993). این تعریف در کنفرانس انستیتوی ملی بهداشت آمریکا بدین صورت تغییر کرده است: یک بیماری اسکلتی با اختلال در قدرت استخوان، که منجر به استعداد فرد در افزایش خطر شکستگی استخوان میشود. قدرت استخوان انعکاس دو خصوصیت عمده دانسیته و کیفیت استخوان میباشد (برتا، 2000). با توجه به عدم وجود روشهایی در جهت اندازهگیری کیفیت استخوان، تشخیص استئوپروز بر اساس دانسیته مواد معدنی استخوان آن انجام میشود. بر این اساس بنا به تعریف WHO (سازمان جهانی بهداشت) استئوپروز بر اساس مقایسه تراکم مواد معدنی استخوان فرد بیمار با میانگین تراکم مواد معدنی استخوان جمعیت بزرگسال جوان (با همان دوره سنی و جنس) تشخیص داده می شود (سازمان بهداشت جهانی، کانز، 1994). در این تعریف استئوپروزیس زمانی اطلاق میشود که تراکم مواد معدنی استخوان بیش از 5/2 انحراف معیار کمتر از میانگین تراکم مواد معدنی استخوان جمعیت جوان سالم باشد (T-score معادل 5/2 – یا کمتر). این بیماری یک مشکل مهم سلامت عمومی در دنیا بوده و شیوع آن در حال افزایش میباشد. در کانادا تقریباً یک چهارم زنان و یک هشتم مردان استئوپروز دارند (جوس و هانلی، 1996)؛ و تخمین زده می شود چون حدود 25% جمعیت کانادا تا سال 2041 بالای 65 سال دارند بروز استئوپروز در چند دهه آینده تمایل به افزایش داشته باشد (پاپادیمیتروپولوسو همکاران، 1997). مطالعات در دیگر کشورها نیز مؤید روند افزایش یابنده بروز و شیوع استئوپروز میباشد و تأثیر آن در زندگی به ویژه در زنان را نشان میدهد (ریداو همکاران، 2001).
بیماری پوکی استخوان یا استئوپروز بیماری خاموش عصر حاضر است که در آن توده استخوانی به تدریج از بین میرود و استخوانها به راحتی میشکنند (بردخارت، 2004). این بیماری شایعی است که حدود 10 درصد از زنان و مردان آمریکایی به آن مبتلا هستند. در ایران نیز شایع بوده و حدود 9/4 درصد مردان و 4/32 درصد زنان 69 – 20 ساله شهر تهران مبتلا به پوکی استخوان ستون فقرات هستند (لاریجانی و همکاران، 2002). اگر چه از هر 4 زن بالای 50 سال یک نفر از شکستگی ناشی از این بیماری رنج میبرد اما واقعیت آن است که 80 درصد افراد درگیر این بیماری، زنان میباشند (چنج، 2006). عوامل مختلفی به عنوان عوامل خطر این بیماری شناخته شده اند، از جمله: تغذیه نامناسب و فاقد کلسیم، عدم فعالیتهای فیزیکی مناسب روزانه، و جنسیت (هورس لی و همکاران، 2007؛ دروزدزواسکا و 2004).
پوکی استخوان یک بیماری سیستمیک مزمن و پیشرونده است. مشخصه آن کاهش توده استخوان و زوال ساختمان میکروسکوپی آن است که استخوان مستعد شکستگی می شود (خان، 2003).
استئوپروز علائم بالینی نداشته و اولین بار خود را با عوارض بیماری که همان شکستگی است نشان میدهد. طبق آمار مرکز تحقیقات روماتولوژی دانشگاه علوم پزشکی تهران، 6 میلیون از ایرانیان به استئوپروز مبتلا هستند و از 5 میلیون زن یائسه، 5/2 میلیون نفر مبتلا به استئوپروز میباشند. مخارج تحمیل شده به دولت، ناشی از عوارض آن سالانه بالغ بر 12 میلیارد تومان است. عوامل مختلفی به عنوان عامل خطر استئوپروز شناخته شدهاند، از جمله آن ها: تغذیه مناسب و سرشار از کلسیم و داشتن فعالیتهای فیزیکی مناسب روزانه میباشد. استئوپروز تثبیت یافته را نمیتوان به حالت اول برگرداند، با این وجود در اکثر افراد با اقدامات به موقع میتوان از این بیماری جلوگیری کرده یا مانع پیشرفت آن شد. 75 الی 85 درصد استخوانسازی با شروع بلوغ جنسی طی دوران نوجوانی انجام میشود. زنان در سنین 25 تا 30 سالگی به حداکثر تراکم استخوانی دست مییابند. یکی از بهترین معیارهای پیشگیری از استئوپروز، داشتن استخوانهای قوی در سنین کودکی و نوجوانی است. طبق محاسبات انجام شده افزایش دادن حداکثر ده درصد توده استخوانی میتواند تا 50% خطر شکستگیهای استئوپروتیک را در سنین سالمندی کاهش دهد(صدیقیانی و همکاران، 1386). در نتیجه یک روش موثر پیشگیری آن است که تا حد امکان در طی نوجوانی استخوانهای قوی ساخته شوند
آگاهی، توانائی فراگیر برای حفظ کردن، به یادآوردن، تعریف کردن، تشخیص دادن یا شناسائی اطلاعات ویژهای نظیر حقایق، قوانین، اصول، شرایط و اصطلاحات ارائه شده در طی روند آموزش میباشد (بستیبل، 2003).
نگرش، از مفاهیم کاربردی در علم روانشناسی اجتماعی است. این اصطلاح در دهه 1950 به بعد متداول گردید و امروزه یکی از مهمترین مفاهیم مورد استفاده در روانشناسی اجتماعی آمریکا میباشد.
ترکیب شناختها، احساسها و آمادگی برای عمل نسبت به یک چیز معین را نگرش شخص نسبت به آن چیز گویند (کریمی، 1390). معادل انگلیسی کلمه نگرش، واژه Attitude میباشد که چندین معنا دارد. این واژه از کلمه لاتین Optus گرفته شده که به معنی مناسبت و سازشیافتگی است و ریشه دیگر این کلمه Aptitude بوده که به معنی حالت و آمادگی ذهنی یا فکری برای عمل میباشد. از این رو در کاربرد این دو ریشه در روانشناسی اجتماعی بین دو دسته نگرش تفکیک قائل شدهاند: یک نگرشهای ذهنی و دو نگرشهای حرکتی (منشی طوسی، 1371).
یکی از اولین کسانی که از واژه نگرش ذهنی استفاده کرد، هربرت اسپنسر بود. وی در یکی از نخستین آثار خود در سال 1862 نوشت: داوری صحیح درباره پرسشهای مورد بحث تا اندازهای به نگرشها در هنگام شنیدن ناله یا شرکت در مناقشه بستگی دارد و برای داشتن نگرش صحیح لازم است میانگین درستی یا نادرستی باورهای انسانی را بدانیم (منشی طوسی، 1371).
چند نفر از متخصصان، روانشناسی اجتماعی را در حکم «مطالعه علمی نگرشها» میدانند. اما تعریفی که اکثر روانشناسان اجتماعی از واژه نگرش دارند عبارت است از: نگرش، نظامی بادوام است که شامل یک عنصر شناختی، یک عنصر احساسی و تمایل به عمل است. عنصر شناختی، شامل اعتقادات و باورهای شخص درباره یک اندیشه یا شیء است. عنصر احساسی یا عاطفی، آن است که معمولاً نوع احساس عاطفی با باورهای ما پیوند دارد و تمایل به عمل به جهت آمادگی برای پاسخگویی به شیوهای خاص اطلاق میشود (منشی طوسی، 1371). به عنوان مثال، نگرش فرد به یک شخصیت سیاسی ممکن است حاوی بعد شناختی باشد که او را یک شخصیت سیاسی میداند. بعد احساسی آن ممکن است شیفتگی فرد به طریق سخنرانی آن شخصیت سیاسی باشد و بخش عمل یا رفتاری، آن است که فرد همواره آماده ملاقات یا شرکت در جلسات آن شخصیت سیاسی است.
پارک برای نگرش 4 ویژگی زیر را بیان میکند:
1- نگرش در بعد اهداف و ارزشها سو گیری مشخصی دارد و از این منظر با بازتابهای ساده و شرطی شده تفاوت دارد.
2- نگرش به هیچ وجه، کرداری خودبخودی و روزمره نیست. برعکس، حتی هنگامی که پنهان است تنشهایی از خود ظاهر میکند.
3- نگرش شدتهای متفاوتی دارد. برخی اوقات مسلط و حاکم و برخی دیگر نسبتاً بیاثر است.
4- نگرش، ریشه در تجربه دارد. از اینرو نمیتواند تنها یک غریزه اجتماعی باشد (منشی طوسی، 1371).
پوکی استخوان یک بیماری سیستمیک مزمن و پیشرونده است که مشخصه آن کاهش توده استخوان و زوال ساختمان میکروسکوپی آن است به گونهای که استخوان مستعد شکستگی می شود. و از هر 4 زن و از هر 8 مرد، یک نفر در طول زندگی خود به این بیماری مبتلا میشوند(خان، 2003). پوکی استخوان یک مشکل جهانی محسوب می شود. شکستگیهای ناشی از پوکی استخوان عواقب جسمی، روانی، اقتصادی و اجتماعی فراوانی برای بیمار، خانواده و جامعه در پی خواهند داشت (بوکلی، 2003). علاوه بر محدودیت در فعالیتهای روزمره و تنزل کیفیت زندگی، این شکستگیها ممکن است منجر به ناتوانی دائمی و حتی مرگ گردند (هودیانسن و همکاران، 2003). به عنوان مثال 20% از بیمارانی که دچار شکستگی لگن میشوند ظرف یک سال میمیرند، حدود نیمی از آنها سطح عملکرد پیشین را بدست نمیآورند و حدود یک سوم آنها نیز به مراکز نگهداری نیاز پیدا خواهند کرد (اتینگر، 2003). علیرغم گستردگی، عوارض و مرگ و میر فراوان، پوکی استخوان یک بیماری قابل پیشگیری و تا حد زیادی قابل درمان است و طی سالهای اخیر پیشرفتهای زیادی در زمینه تشخیص، درمان و پیشگیری از آن حاصل شده است (بوکلی، 2003). انتظار میرود با افزایش رشد جمعیت سالمندان، شکستگیهای ناشی از پوکی استخوان تا سال 2025 تا دو برابر افزایش یابد (برونو روسن، 2003)، بنابراین هزینه های مستقیم و غیرمستقیم ناشی از این شکستگیها نیز افزایش چشمگیری خواهند داشت (سیریس و همکاران، 2001). از آنجا که ممکن است ورزشکاران در مقایسه با کارکنان بهداشتی، درمانی، دانش و علم کافی در مورد این بیماری را نداشته باشند، لازم است آموزشهای لازم را در این زمینه به دست آورده، تا بتوانند با انتخاب روش زندگی سالمی، از مبتلا شدن به این بیماری جلوگیری کنند و در همین راستا هدف از تحقیق حاضر مقایسه میزان آگاهی و نگرش ورزشکاران برتر نسبت با بیماری پوکی استخوان میباشد تا مشخص شود میزان آگاهی و نحوه رفتار ورزشکاران در ارتباط با پوکی استخوان چگونه میباشد.
1-2- بیان مسئله
استئوپروز یا پوکی استخوان به عنوان شایعترین بیماری متابولیک استخوان بوده که از آن به عنوان بیماری خاموش نام برده شده که بدون علامت خاص به مرور زمان استخوان را شکننده و ناتواناییهای حرکتی را ایجاد می کند (رجینستر، 2006، الکساندر کی، 2008). میلیونها نفر در سرتاسر جهان به این بیماری مبتلا بوده و زنان و دختران به میزان بسیار بالاتری از این بیماری رنج میبرند (مویاد، 2003).
متأسفانه در ایران نیز میزان شیوع این بیماری در حد بالایی گزارش شده است. لاریجانی و همکاران (2002)، با تحقیق روی هر دو گروهی جنسی مردان و زنان 20 تا 69 سال ساکن تهران گزارش دادند شیوع پوکی استخوان در ناحیه مهرههای کمر در زنان و مردان به ترتیب 4/32 و 4/9 درصد میباشد. اقبالی و همکاران (1387)، میزان شیوع پوکی استخوان را در زنان بالای 50 سال بوشهر به میزان 32 درصد در ناحیه ستون فقرات و 6/29 درصد در ناحیه ران گزارش دادند.
سازمان جهانی بهداشت (WHO)، پوکی استخوانی را به عنوان افت دانسیته استخوان به میزان 5/2 انحراف معیار زیر حد میانگین حداکثر تراکم استخوانی در گروه جوان تعریف کرده است (هنری، 2006). حداکثر توده استخوانی هم عبارت است از میزان بافت استخوانی که در پایان دوره بلوغ بدست میآید. این میزان حداکثر در سنین 20 تا 35 سالگی حاصل می شود (برخاردت، 2004). با کاهش این میزان تراکم استخوانی، کیفیت ریز ساختارهای استخوان کاهش، میزان شکنندگی استخوان افزایش مییابد. عوامل ژنتیکی، جنس، نژاد، سن اولین قاعدگی، فعالیت بدنی کم، وزن بدن، روشهای زندگی و تغذیه نامناسب و کاهش مصرف کلسیم و ویتامین D از مهمترین عوامل در بروز این بیماری میباشد (الکساندر کی، 2008، کوهن، 2000، هنی، 2000، نظریان، 2009).
بیماری پوکی استخوان از اوایل جوانی شروع میشود. در واقع تا سنین بیست سالگی میزان ساخت استخوانها بالا، اما از آن دوران به بعد میزان تخریب استخوانها فزونی مییابد (راهنورد، 1385). بر همین اساس، تراکم استخوانی در سنین نوجوانی و جوانی از مهمترین عوامل در پیشگیری از استئوپروز میباشد (کرومیر، 1994). توجه هرچه بیشتر به گروههای سنی پایین در پیشگیری از این بیماری در سنین بالاتر بسیار مهم میباشد. این امر میتواند از تحمیل هزینه های هنگفت درمان نیز جلوگیری کند. امروزه از ورزش و فعالیت بدنی به عنوان یکی از مهمترین راههای افزایش تراکم استخوانی در سنین نوجوانی و جوانی که میتواند در پیشگیری از پوکی استخوان نقش بسیار معناداری را ایفا کند یاد میشود (نظریان، 2010، نردستروم، 2005). فعالیت بدنی منظم و مستمر علاوه بر افزایش دانسیته استخوان در سنین رشد، تراکم استخوانی در سنین بالاتر را در سطح نرمال خود حفظ میکند. در واقع فعالیت بدنی به دو روش کشش عضله و نیروی جاذبه، باعث افزایش انتقال نیرو به استخوان شده که این نیروها باعث افزایش تحریک استخوانسازی و در نتیجه توسعه تراکم مواد معدنی استخوان میشوند. نتایج بعضی از تحقیقات نشان دادهاند که ورزشکاران شرکت کننده در ورزشهایی که متحمل وزن بدن میشوند (مانند: تنیس، والیبال و ژیمناستیک) دارای تراکم استخوانی بالاتری هستند (کالبت، 2004).
موارد متعددی از عوامل خطر غیرقابل تغییر برای پوکی استخوان ذکر شده است که شامل جنس، نژاد، ساختار بدن، سن، بیماریهای خاص و وراثت میباشد. علیرغم این عوامل، بیماری با تغییر رفتارهای مربوط به سبک زندگی که عوامل خطر قابل تغییر به شمار میآیند، قابل پیشگیری است. این رفتارها عمدتاً شامل مصرف کافی کلسیم از طریق منابع غذایی و از طریق نور خورشید یا مکملها، مقادیر کافی ویتامین D سایر منابع غذایی، انجام ورزشهای تحمل وزن و اجتناب از استعمال سیگار و مصرف الکل میباشد(بروخارت، 2004).
امروزه پیشگیری از بیماری از طریق تغییر شیوه زندگی به خصوص از دوران کودکی و نوجوانی به عنوان مهمترین گام در جهت کاهش موارد پوکی استخوان و شکستگیهای ناشی از آن در سطح جامعه مطرح میباشد. در واقع کسب حداکثر توده استخوانی در این سنین که به عواملی همچون سطح فعالیت بدنی و کلسیم رژیم غذایی وابسته است، نقش بسیار مهمی در عدم ابتلا به پوکی استخوان در بزرگسالی و سالمندی دارد(اتینگر، 2003 و سوت، 2001). اما عدم انجام فعالیت بدنی تنها دلیل بروز پوکی استخوان نبوده و بیش از دهها دلیل اصلی و فرعی به عنوان عوامل خطرزای بروز پوکی استخوان شناخته شده است، که از مهمترین آن ها میتوان به سبک زندگی اشاره کرد (لاریجانی، 1383). سبک زندگی، خود مشتمل بر موارد متعددی از جمله: تغذیه و عادات (مانند: مصرف سیگار، الکل، داروها و غیره) میباشد. میزان آگاهی نامناسب، از عوامل خطرزای بروز پوکی استخوان از جمله عوامل اصلی در اتخاذ یک سبک زندگی مناسب در جهت پیشگیری از پوکی استخوان میباشد. از آنجا که پیشگیری همیشه مقدم بر درمان است، لزوم پیشگیری از پوکی استخوان بر کسی پوشیده نیست و در حال حاضر نیز این بیماری به عنوان یک بیماری قابل پیشگیری شناخته شده است. در تمام جمعیتها با افزایش سن، توده استخوانی کاهش مییابد که این کاهش بدون علامت میباشد؛ به همین دلیل ضرورت طرح راهبردهای پیشگیری کننده در این مقوله حائز اهمیت است(لاریجانی، 1382). اصل مهم در پیشگیری، تمرکز بر تغییر طرز فکر، روش زندگی و عادات روزانه افراد با توجه به فرایند شیوع پوکی استخوان است(نیبرس، 2003). از آنجا که ورزشکاران در مقایسه با کارکنان بهداشتی، درمانی، دانش و علم کافی در مورد این بیماری ندارند، لازم است آموزشهای لازم را در این زمینه به دست آورند. در همین راستا هدف از تحقیق حاضر مقایسه میزان آگاهی و نگرش ورزشکاران برتر نسبت با بیماری پوکی استخوان میباشد تا مشخص شود میزان آگاهی و نحوه رفتار ورزشکاران در ارتباط با پوکی استخوان چگونه میباشد.
1-3- اهمیت و ضرورت تحقیق
مطابق گزارشات رسمی وزارت بهداشت، پوکی استخوان از بیماریهای بسیار شایع در زنان و مردان ایرانی به خصوص زنان بالای 50 سال میباشد که منجر به بروز ناتواناییهای حرکتی و از طرف دیگر تحمیل هزینه های بسیار سنگین درمان میشود. به عنوان مثال، در کشور آمریکا سالانه بیش از 20 میلیارد ریال صرف درمان این بیماری میگردد. جدا از هزینه های درمان، تنها 50 درصد از بیماران میتوانند دوباره کار سابق خود را ادامه دهند. در ایران سالانه 27400 نفر در اثر شکستگی مفصل ران به علت بیماری پوکی استخوان دچار معلولیت میشوند (غریب دوست، 1381).
به طور حتم پیشگیری بهتر از درمان بوده، بر همین اساس میبایست تلاش شود تا عوامل خطرزای بروز این بیماری خاموش شناسایی و در جهت کاهش آن تلاش شود. داشتن آگاهی در مورد این بیماری و در نتیجه اتخاذ یک سبک زندگی صحیح و مناسب یکی از بهترین راههای پیشگیری از پوکی استخوان است (عزیز زاده فروزی، 1385). پوکی استخوان در زنان به طور معناداری بیشتر از مردان میباشد، از آنجایی که افزایش تراکم استخوانی در سنین نوجوانی و جوانی از مهمترین راههای پیشگیری از بیماری پوکی استخوان در بزرگسالی میباشد، کسب اطلاع در مورد میزان آگاهی و نوع نگرش مرتبط با پوکی استخوان ورزشکاران می تواند مسئولین مربوطه را به اتخاذ سیاستهایی در جهت بهبود وضعیت تراکم استخوانی و پیشگیری از افزایش میزان شیوع آن یاری نماید. ضمن در این تحقیق برای اولین بار در ایران، بین ورزشکاران برتر رشتههای مختلف ورزشی مقایسه صورت میگیرد. در نهایت نتایج این طرح میتواند اطلاعات پزشکی مرتبط با پوکی استخوان را فراهم و میزان آگاهی ورزشکاران برتر و همچنین نوع نگرش آنان را مشخص کند.
1-4- اهداف تحقیق
1-4-1- هدف کلی
هدف کلی تحقیق حاضر مقایسه میزان آگاهی و نگرش ورزشکاران برتر رشتههای مختلف نسبت به بیماری پوکی استخوان است.
1-4-2- اهداف اختصاصی
1-5- فرضیه های تحقیق
1-6- محدودیتهای تحقیق
1-6-1- محدودیتهای قابل کنترل:
1-6-2- محدودیتهای غیر قابل کنترل:
1-7- محدوده تحقیق
این پژوهش در بین سالهای 1391- 1392 و در استانهای تهران، اصفهان، کرمان، کردستان و لرستان اجرا شد. جامعه آماری پژوهش حاضر را کلیه ورزشکاران برتر باشگاهی که در رشتههای مختلف بسکتبال (لیگ برتر)، هندبال (لیگ برتر)، دو میدانی (لیگ برتر)، کاناپولو (لیگ برتر)، کبدی (لیگ برتر)، فعالیت میکردند، تشکیل دادند.
1-8- تعاریف واژه ها و اصطلاحات
1-8-1- تعاریف عملیاتی
1-8-1-1- آگاهی: عبارتست از نمرهای که ورزشکاران از پاسخ به سؤالات پرسشنامه، میزان آگاهی نمونههای مورد مطالعه در مورد ریسک فاکتورهای استئوپروز، علائم استئوپروز، عوامل موثر بر پیشگیری از استئوپروز، نقش فعالیت بدنی در بیماری پوکی استخوان و نقش تغذیه در بیماری پوکی استخوان نمره داده و طی یک مرحله به دست آمده است.
1-8-1-2- نگرش: عبارتست از نمرهای که ورزشکاران از پاسخ به سؤالات پرسشنامه، میزان نگرش نمونههای مورد مطالعه در خصوص ریسک فاکتورهای استئوپروز ، علائم استئوپروز ، عوامل موثر بر پیشگیری از استئوپروز، نمره داده و طی یک مرحله به دست آمده است.
کسب موفقیت در ورزشهای مدرن تابع عوامل گوناگونی است. در بین این عوامل، کشف استعداد ذاتی، به عنوان مهمترین عامل به شمار می رود. یکی از سادهترین و ابتداییترین آزمونها، در مرحلهی شناسایی استعداد، استفاده از آزمونهای پیکرسنجی برای غربال اولیه و در مرحله دوم استفاده از آزمونهای آمادگی جسمانی است. بر همین اساس ویژگی های پیکرسنجی نیز در کنار ارزیابی فاکتورهای آمادگی جسمانی از شاخص های تعیین کننده در گزینش افراد مستعد است (بیاتی و آقاعلی نژاد، 2010). یکی از ابعاد مورد توجه در ورزش، بعد قهرمانی است. پرورش قهرمانان در رشته های مختلف ورزشی و حضور آنان در میادین علاوه برکسب افتخار، سبب ایجاد انگیزه و گرایش نوجوانان به سوی ورزش می گردد. عدم شناخت عوامل مؤثر در پرورش ورزشکاران نخبه و عدم توجه به تفاوت های فردی ممکن است آن ها را به سوی ورزش هایی که با ویژگی های جسمانی و توانایی های آنان سازگار نیستند، سوق دهد.
مطالعات نشان می دهد، هر ورزشی به ورزشکارانی با قابلیت های جسمانی از قبیل ویژگی های آنتروپومتریکی مشخصی نیاز دارد که در ورزشهای تیمی این قابلیت ها در پست های مختلف متفاوت می باشد. آنچه مسلم است، کشف چنین ویژگی هایی، تشخیص نقش وضعیتی بازیکن در مجموعه ی تیم را امکان پذیر می سازد. از سوی دیگر داشتن ویژگی های آنتروپومتریکی و جسمانی مشخص، باعث کسب مهارت های معینی شده و گرایش به بازی در پست خاصی را ایجاد می کند (آرنسون و هلم، 2004).
اگر چه گزارش های تحقیقاتی مختلف و بهطور ویژه پژوهشهای خارج از کشور الگوی فعالیت های بازیکنان و نیمرخ آنتروپومتریکی و فیزیولوژیکی در پست های مختلف بازی را متفاوت نشان می دهد (گیل و همکاران، 2007. پین، 2006. وارن، 2007)، اما نتایج برخی تحقیقات خلاف این مدعی را نشان داده اند (فرامرزی و همکاران، 1389. بلومفیلد، 2007). بررسی مطالعات صورت گرفته در خصوص نیمرخ آنتروپومتریک و فیزیولوژیک بازیکنان نخبه فوتبال و تفاوت آنها در پست های مختلف که عمدتاً در سطح کشورهای اروپایی و آمریکا و در بین بازیکنان مرد ورزش فوتبال صورت گرفته است نشان می دهد، بازیکنان به لحاظ جثه و اندازه بدنی تا حد بسیاری با یکدیگر تفاوت دارند (چاله چاله، 1386. فرامرزی و همکاران، 1389). به عنوان مثال یافته ها در مورد قد و وزن اعضای تیم های فوتبال نشان می دهد که اگر چه کوتاه بودن قد، مشکلی برای دستیابی به موفقیت در فوتبال نیست، اما این نکته می تواند در انتخاب پست بازیکن، تعیین کننده باشد، برای مثال بلند قد بودن برای دروازه بان ها مزیت به شمار می رود. یافته های تحقیقات مختلف نشان می دهد که دروازه بانها نسبت به دیگر بازیکنان در پست های مختلف به لحاظ قدی بلندتر می باشند (چاله چاله، 1386.گیل و همکاران، 2007. پین و همکاران، 2006).
اکثر این فاکتورها تعیین کننده نحوه اجرای ورزش افراد می باشد هم چنین بیشتر ورزشکاران موفق در رشته ورزشی خاص، دارای تفاوت های ویژه ای در فیزیک بدن هستند. آدمی همواره مشتاق شناسایی و کشف رابطههایی است که بین خصوصیات بدن، میزان عملکرد و توانایی هایش وجود داشته است تا پی به محدودیتها و مزایایی ببرد که این صفات در عملکردش ایجاد می نمایند. نتایج تحقیقاتی از این دست می تواند مربیان را در کشف استعدادهای بالقوه بازیکنان یاری رسانده و در طراحی مناسب برنامه های تمرینی برای بازیکنان کمک نمایند و از طریق مشخص نمودن و بدست آوردن دقیق ویژگیهای بدنی بازیکنان از قبیل ویژگی های آنتروپومتریکی، آنها را به طور مناسبتری در پستهای تخصصی خود به کار گماشت، از این رو استعدادیابی و پرورش استعداد یک بخش حیاتی در بیشتر برنامههای ورزشی است. از نظر دانشمندان علوم ورزشی، استعدادیابی ورزشی، راهی منطقی، کوتاه و مقرون به صرفه برای حضور موفقیت آمیز ورزشکاران در صحنه های بین الملل است (ابراهیم و حلاجی، 1386). بر اساس یافتههای مربوط به علوم ورزشی مرتبط با ورزش قهرمانی، موفقیت ورزشکاران در سطوح مختلف از یک سو و موفقیت مدیریت فدراسیونها و هیئتهای ورزشی از سویی دیگر بستگی به انتخاب به موقع و پرورش صحیح منابع انسانی دارد (علیجانی، 1381).
با توجه به این موضوع شکی نیست که شناخت بهتر و دقیقتر استعدادها و تعیین ملاک های لازم برای مهیا شدن این شناخت به منظور پرهیز از روند آزمایش و خطا در گزینش ورزشکاران که حاصلی جز هدر دادن منابع انسانی، انرژی و وقت را در بر ندارد ضرورت پیدا می کند (هادوی، 1378. ریلی و همکاران، 2000). از طرفی بالا بودن هزینههای زمانی و مالی تربیت ورزشکاران زبده و کارآمد، دست اندرکاران امور ورزشی را وادار به شناسایی افراد برتر در ورزش های بخصوص کرده است. به طوری که تعداد محدودی از کودکان و نوجوانان را که استعداد بیشتری در ورزش مورد نظر دارند، انتخاب کرده و سالهای متمادی به پرورش و تربیت آنها می پردازند. همچنین آگاهی از ویژگیهایی نظیر مشخصات آنتروپومتریکی و فیزیولوژیکی ورزشکاران نخبه در ورزشی خاص به لحاظ نظری این احتمال را میسر می سازد تا آن دسته از ورزشکارانی انتخاب شوند که با برخورداری از عوامل جسمانی مناسب بتوانند اوج عملکرد بهتری را ارائه کند. با این که هر ورزشکار برای اجرای بهینه مهارت های آن ورزش به درجه معینی از عواملی مثل چابکی، سرعت، تعادل و دیگر قابلیت های جسمانی و فیزیولوژیک نیاز دارد، سطح و میزان نیاز ورزشکاران به هر یک از این عوامل متفاوت است. بنابراین شناخت و اندازه گیری قابلیت ها و به کارگیری اطلاعات مربوطه در برنامههای تمرینی امکان کسب موفقیت ورزشکاران را بیشتر می کند (جعفری، 1385).
امروزه به استناد تمامی شواهد و مدارک موجود، فوتبال پرطرفدارترین و پر بیننده ترین ورزش در عرصه بین الملل محسوب می گردد. کشورمان، ایران نیز، از این قاعده مستثنی نبوده به خگونه ایکه فوتبال به عنوان جذاب ترین و محبوب ترین ورزش در کشورمان شناخته می شود. موفقیت در این رشته ورزشی منافع مختلفی را برای ورزشکاران این رشته و باشگاههای آنها و در سطح بین المللی باعث غرور ملی می گردد. بازی فوتبال به نیازمندیهای آنتروپومتریکی گوناگونی وابسته است که این نیازمندیها در پستهای مختلف متفاوت می باشند. تشخیص ویژگیهای آنتروپومتریک مختلف بازیکنان به تفکیک پست ها، برای مربیان امکان فراهم سازی تعیین نقش وضعیتی بهتری برای بازیکنان فوتبال و عملکرد بهتری را برای فرد و در مجموعه تیم به ارمغان می آورد. با توجه به اهمیت این عوامل و تأثیر آنها در موفقیت تیمی در این رشته ورزشی پژوهشگر در صدد بررسی و مقایسه ویژگی های آنتروپومتریکی بازیکنان فوتبال زبده زن ایرانی در پست های مختلف برآمده تا مربیان با بهره گرفتن از این اطلاعات بنیادین و بر حسب تفاوت های فردی و توانایی های عملکردی آنان در پستهای مختلف، برنامه های سنجیده و اختصاصی تری را بکار گیرند و کسب موفقیت در این رشته ورزشی را تسهیل نمایند.
1-2. بیان مسئله پژوهش
بشر همواره به دنبال یافتن رابطههایی بین ویژگیهای فیزیکی و میزان عملکرد و توانایی هایش بوده است تا بتواند از طریق شناسایی ویژگیها و خصایص جسمانی اش به محدودیت و مزایایی پی ببرد تا از این طریق اجرای بهتری را به نمایش بگذارد (جعفری، 1385). اجرای بهینه و مطلوب مهارتهای ورزشی ناشی از تعامل پیچیده عوامل فیزیولوژیکی، آنتروپومتریکی، روان شناختی و زیست حرکتی با یکدیگر است. این عوامل در بیشتر مدل های منظمی که برای تجزیه و تحلیل اجرا در ورزش های مختلف وجود دارد، به کار گرفته می شود. لازمه و پیش شرط دست یابی به موفقیت های ورزشی برخورداری از قابلیت های جسمانی از قبیل ویژگی های آنتروپومتریکی معین است.
شناخت ویژگی های آنتروپومتریکی در هر رشته ورزشی از عوامل مهم، تعیین کننده و مؤثر بر اجرای ورزشکاران است. اطلاع از این ویژگی ها نقش مهمی در مقایسه ورزشکاران با خود و دیگران، کشف نقاط ضعف و رفع و اصلاح آن ها و طراحی درست و اصولی برنامه های تمرینی دارد. دست یابی به اوج اجرای ورزشی و نخبه شدن در ورزش، نیازمند ورزشکارانی با ویژگی های آنتروپومتریکی و توانایی های حرکتی برجسته و ویژگی های روان شناختی ویژه به همراه برنامه های تمرینی علمی با بهره مندی از متخصصین علوم ورزشی و امکانات کافی است (آرنسون و هلم، 2004). از آنجایی که نیازمندیهای بازیکنان حرفه ای و سطح بالا بسیار زیاد و متنوع هستند آنها الزاماٌ باید از ظرفیت و توان هوازی بالایی برخوردار باشند تا زمینه فعال بودن خود را در طول 90 دقیقه بازی فوتبال فراهم نمایند. از سویی بازیکنان باید توانایی افزایش سرعت در مسافتهای کوتاه را داشته باشند و بتوانند سرعت خود را به طور ناگهانی افزایش یا کاهش دهند و بدون وقفه تغییر مسیر داده و در مسیر حرکت خود تغییرات ناگهانی ایجاد کنند. برای دستیابی به این قابلیت باید از چابکی و انعطاف پذیری بالایی برخوردار باشند. علاوه براین بازیکنان باید توان بالایی جهت اجرای فعالیتهای سریع و انفجاری چون تکل زدن، شوت زدن، گل زدن، دفع توپ از مقابل دروازه، سرزدن و… داشته باشند (کارگر فرد و کشاورز، 1385).
گزارشهای تحقیقی مختلف و بطور ویژه پژوهشهای خارج از کشور نشان می دهند که الگوی فعالیتهای بازیکنان، نیازهای فیزیولوژیکی و آنتروپومتریکی و در نتیجه نیمرخ این عوامل در پستهای مختلف بازی متفاوت می باشند (گیل و همکاران 2007 .پین و همکاران، 2006. وارن و همکاران 2007). از سویی نتایج برخی تحقیقات داخل و خارج از کشور خلاف این مدعی را نشان داده اند . معروفی (1379) و میناسیان (1376) در بررسی و مقایسه توان هوازی و بی هوازی بازیکنان تیم ملی فوتبال جوانان و نوجوانان ایران در پستهای مختلف بازی نشان دادند که، بین توان هوازی و بی هوازی بازیکنان تیم ملی جوانان در پستهای مختلف تفاوت معناداری وجود ندارد. آنان علت تفاوت نتایج در این زمینه با سایر تحقیقات خود مربوط به برخی از عوامل از جمله پایین بودن سن آزمودنی ها (16-18) سال نسبت داده اند. همچنین کارگر فرد و همکاران (1384) علت این تفاوت را به اختلاف در برخی از عوامل از جمله عوامل وراثتی، عدم دخل و تصرف بر روی پروتکلهای نصب شده در پایگاههای قهرمانی استانهای کشور نسبت می دهند.
کارتر و مارتین (1970) قابلیتهای حرکتی را که در انجام مهارتهای عمده بکار می روند را بدین ترتیب معرفی نموده است: قدرت عضلانی، استقامت عضلانی، استقامت قلبی، سرعت، چابکی، تعادل، توان عضلانی، هماهنگی دست و چشم، هماهنگی پا و چشم. وی عقیده دارد که عوامل مورفولوژیکی نقش محدود کننده ای در عملکرد انسان دارد. از سویی دیگر مک نمار (1975) عنوان کرده که از نظر ژنتیکی تا حدودی بین ساختار بدنی ورزشکاران و عملکرد رشتههای ورزشی ارتباط وجود دارد. لذا با توجه به مواردی که اشاره شد سوال محقق در این پژوهش چنین است که قهرمانان نخبه فوتبال می بایستی دارای چه ویژگیهای آنتروپومتریکی، آمادگی جسمانی و حرکتی باشند؟ تا بر اساس اندازههای آنها الگوئی برای سایر مستعدین و علاقه مندان در این رشته ورزشی ارائه شود.
بررسی مطالعات صورت گرفته در خصوص نیمرخ آنتروپومتریک و فیزیولوژیک بازیکنان نخبه فوتبال و تفاوت آنها در پستهای مختلف نشان می دهند که به طور عمده این پژوهش ها در سطح کشورهای آمریکایی و اروپایی و در بین بازیکنان مرد ورزش فوتبال صورت گرفته است (چاله چاله، 1386. مالینا، 1997). این در حالی است که اطلاعات ناچیزی در خصوص ویژگیهای فوق الذکر بازیکنان نخبه سایر نقاط جهان و به طور ویژه کشورمان ایران و در بین زنان فوتبالیست در دسترس می باشد. از سویی اغلب یافتههای این تحقیقات نشان می دهد که در بین پستهای مختلف بازی فوتبال تنها دروازه بانها از نظر برخی پارامترهای آنتروپومتریکی نظیر (قد و وزن و درصد چربی و طول و محیط بازو و ران) با دیگر بازیکنان تفاوت معنا داری دارند. این یافته ها در مورد قد نشان دادند که دروازه بانها نسبت به بازیکنان مرکزی زمین مانند مدافعین و مهاجمان میانی بلندتر بودند (چاله چاله، 1386 . گیل و همکاران، 2007. پین و همکاران 2006 (. از سویی نتایج تحقیق در بین پستهای دیگر درمورد سایر پارامترها تفاوت معناداری را گزارش نکرده اند (بلوم فیلد، 2007). از سویی دیگر اسپورز و همکاران (2007) در بررسی ویژگیهای بازیکنان زنان فوتبالیست کرواسی در پستهای مختلف نشان دادند که دروازه بانها در بین بازیکنان تیم از همه بلندتر و سنگین تر می باشند، همچنین دارای طول پاها و بازوهای بلندتر و محیط ران بیشتر است.
با توجه به مطالبی که تبیین گردید و تناقضات موجود در این زمینه و اینکه پژوهش ها به صورت جامع و براساس مدل های هندسی در زمینه فوتبال و به طور ویژه در بین بانوان بسیار اندک می باشد و از آنجا که فوتبال یکی از رشته های پر طرفداری است که در بسیاری از کشورها از جمله کشورمان ایران به عنوان ورزش اول شناخته می شود و از سوی کلیه جوانان از جمله بانوان کشور بسیار مورد توجه قرار گرفته است محقق را بر آن داشت تا با بهره گرفتن از مدل پر توان هندسی هاناوان[1]و برخلاف تحقیقات صورت گرفته که عمدتاً تعداد پارامترهای محدودی از میان ویژگیهای آنتروپومتریکی مثل قد و وزن و طول و محیط اندام ها را مورد بررسی قرار داده اند تمامی ویژگیهای آنتروپومتریکی بازیکنان زن فوتبالیست را پستهای مختلف مورد مقایسه قرار دهد.
1-3. ضرورت و اهمیت پژوهش
فقط تعداد معدودی از ورزشکاران قادر به فراگیری و اجرای مهارتهای پیچیده ورزشی هستند و شناسایی این افراد مستعد نیاز به شناخت تفاوتهای ژنتیکی و عوامل محیطی موثر بر اجرای حرکات در آنها دارد (هوار و وار، 2000)، از اینرو یک دیدگاه در فرایند استعدادیابی در گزینش افرادی است که از هر جهت شایستگی لازم را برای ادامه در رشته ورزشی مورد نظر داشته باشند. به دو طریق می توان به این مهم نایل گردید. از یک طرف تحلیل نیازهای یک رشته معین از لحاظ بدنی، فیزیولوژیکی، روانی و حتی اجتماعی که امکان تعیین معیارهایی را برای گزینش افراد فراهم می آورد و از طرف دیگر داشتن الگوهایی از ورزشکاران نخبه در مورد خصوصیات آنان که می تواند معیارهای مورد نظر را در گزینش افراد تعیین نماید.
شناخت وضعیت افراد از نظر بعضی از جنبههای آناتومیکی مثل اندازههای بدنی تنها با قضاوت ظاهری انجام نمی شود. از دیدن ورزشکاری که با نشاط در حال دویدن و مسابقه دادن است نمی توان پی به ویژگیهای فیزیولوژیکی و پیکرسنجی برد. بلکه برای این کار باید از روش های علمی و آزمون های معتبر استفاده کرد. در سال های اخیر مطالعات متعددی در خصوص ورزش فوتبال صورت گرفته است. اما عمدتاً اطلاعات شامل نیمرخ های آنتروپومتریک و فیزیولوژیک بازیکنان نخبه فوتبال در سطح آمریکا و اروپا بوده است (هادوی، 1379). و این در حالی است که اطلاعات ناچیزی در خصوص ویژگی های فوق الذکر بازیکنان نخبه سایر نقاط جهان در دسترس می باشد. فوتبال کشور ما نیز از این قاعده مستثنی نمی باشد. علی رغم سابقه قابل توجه فوتبال در کشور و علاقه و توجه روز افزون به این ورزش متاسفانه مطالعات بسیار محدودی در خصوص این ورزش و مخصوصاً در مورد خصوصیات و پیکرسنجی آن هم در رده بزرگسالان صورت گرفته است. تحقیقاتی هم که در زمینه موارد فوق الذکر صورت گرفته است بیشتر بر روی رده های سنی پایه بوده و یا تحقیق خیلی سطحی انجام شده است. به نحوی که خود محققان پیشنهاد کرده اند که تحقیقات کاملتری بر روی بازیکنان نخبه فوتبال در رده بزرگسالان و زنان انجام گیرد. در حال حاضر با توجه به اهمیت و پیشرفت فزاینده فوتبال در کشور ما و گرایش آن به سمت فوتبال حرفه ای شدن و مورد توجه قرار گرفتن از سوی بانوان ضروری است تا در خصوص سطح قابلیت های جسمانی و پیکر سنجی بازیکنان لیگ برتر که در بالاترین سطح باشگاهی کشور بازی می کنند و سرمایه های اصلی فوتبال کشور و شالوده اصلی تیم ملی را تشکیل می دهند و تقریباً از تمام رده های سنی نیز نمایندگانی در بین افراد وجود دارند تا اطلاعات کاملی به دست آوریم. یکی از زمینه های کاربرد این اطلاعات در این است که به مربیان اجازه خواهد داد تا ویژگی های مورد نیاز برای موفقیت در رشته فوتبال را بشناسند و در تمرینات خود به آنها توجه کنند. ضمناً عواملی که باید در انتخاب بازیکنان مورد توجه قرار گیرند را شناسایی کنند.
امروزه باشگاه ها هزینه های گزافی را خرج گزینش مطلوب و پرورش استعدادها می کنند. آنها با شناسایی استعداد فوتبال در سنین اولیه این اطمینان را حاصل می کنند که فرد از امکانات آموزشی و مربیگری مناسبی بهره مند می شود تا روند پرورش استعداد شتاب پیدا کند. تشخیص درست بازیکنان مستعد آینده به باشگاه اجازه می دهد تا منابع خود را به تعداد معدودی از بازیکنان اختصاص دهد و در نتیجه بهره وری بهتری از منابع داشته باشد. نقش پژوهشگران در فرایند تولید بازیکنان مستعد این است که در تعامل با مربیان و مدیران، عوامل پیش بینی کننده موفقیت در ورزش ورزشکارانی که دارای این ویژگی ها هستند را شناسایی کنند. لذا با توجه به گرایش روز افزون باشگاه ها به امر استعدادیابی در ورزش، انجام پژوهش در این زمینه همواره از اولویت های اصلی محققین است. بررسی مطالعات گذشته نشان داد که، پژوهش های قبلی نتوانسته اند به پرسش های اساسی در مورد پیش بینی موفقیت در ورزش جوانان پاسخ دهند
(مالینا، 1997. ویلیامز و ریلی، 2000).
با این حال هوآر و وار (2000) نشان دادند که می توان بر اساس ویژگی های آنتروپومتریکی، فیزیولوژیکی و مهارتی، زنان فوتبالیست با پتانسیل رسیدن به سطح نخبه را شناسایی کرد. در مطالعاتی که در طی سه دهه گذشته در زمینه استعدادیابی انجام شده اند اغلب، ویژگی های آنتروپومتریکی محدود و فیزیولوژیکی مورد بررسی قرار گرفت. از آنجائیکه تاکنون تحقیق جامعی انجام نشده که در آن ویژگی های آنتروپومتریکی براساس مدل هندسی هاناوان در این افراد اندازه گیری شود و از سویی اهمیت عوامل ذکر شده در ارزیابی و انتخاب بازیکنان نخبه فوتبال از سوی کارشناسان و متخصصان ورزش تائید شده است. لذا ضروری و مهم به نظر می رسد تا با انجام این تحقیق بتوان اطلاعات کاملی در خصوص ویژگی های آنتروپومتریکی بازیکنان نخبه زن در پست های مختلف بدست آورد و داده های بدست آمده را در پست های مختلف مورد مقایسه قرار داد. ضمناً با بهره گرفتن از نتایج آن بتوان دیدگاه روشنتری از وضعیت بدنی بازیکنان نخبه ارائه داد و بازیکنان پست های مختلف را با توجه به نقش و وظیفه آنها در تیم بهتر و اصولی تر هدایت کرد. با انجام چنین تحقیقی می توان به طراحی هرچه بهتر و مناسب تر برنامه های تمرینی مناسب کمک کرد و نیز می توان به خود ورزشکاران جهت رسیدن به حداکثر آمادگی و کارایی بیشتر جهت نیل به اهدافشان کمک کرد.
1-4. اهداف پژوهش
1-4-1. هدف کلی
هدف این تحقیق مقایسه ویژگی های آنتروپومتریکی بازیکنان نخبه زن در پست های مختلف فوتبال بر اساس مدل هندسی هاناوان می باشد.
1-4-2. اهداف ویژه
1-5. فرضیه های پژوهش
1-5-1. فرضیه کلی
بین ویژگی های آنتروپومتریکی بازیکنان نخبه زن فوتبالیست در پست های مختلف بر اساس مدل هندسی هاناوان تفاوت معنی دار وجود دارد.
1-6. محدودیت های پژوهش
1-7. تعاریف نظری واژه ها و اصطلاحات پژوهش
آنتروپومتری: به اندازه گیری ابعاد انسانها به منظور درک تفاوتهای جسمانی آنها اطلاق می شود(وو چو، 1992).
مدل هندسی هاناوان: در مدل هندسی هاناوان اندام ها به عنوان اجسام هندسی مانند سیلندر، کره، کره بیضوی، دیسک، سیلندر بیضوی، و امثال آن در نظر گرفته شده و با بهره گرفتن از اصول هندسی مرکز ثقل و و جرم آنها حول هر سه محور اصلی که از مرکز اندام می گذرد قابل محاسبه خواهد بود (هاناوان، 1964).
جرم: مقدار ماده ای که یک جسم را تشکیل می دهد (اسلامی و دماوندی، 1391).
مرکز ثقل: مرکز ثقل نقطه ای که توده بدنی در اطراف آن بطور مساوی توزیع می شود (نمازی زاده، 1381)
فوتبال: یک ورزش است که در زمینی مربع شکل با دو دروازه در هر طرف، بوسیله دو تیم 11 نفری انجام می شود که سعی می کنند توپ را بوسیله ضربه پا، سر یا دیگر قسمت های بدن به جز دست، وارد دروازه تیم مقابل کنند (معروفی، 1379).
بازیکن نخبه: به کسانی گفته میشود که در سطح ملی یا بینالمللی و یا حرفهای به رقابت میپردازد. در فرهنگ علم ورزش و تمرین نخبه به فردی اطلاق می شود که مستعدتر، برتر و یا تمرین کردهتر از سایرین باشد (وزینی طاهر، 1390).
1-8. تعاریف عملیاتی پژوهش
ویژگی های آنتروپومتریکی: منظور از ویژگیهای آنتروپومتری براساس مدل هندسی هاناوان طول اندام ها (شامل طول ساعد، فاصله رائده آخرومی تا آرنج، ساق، ران، پا(کف پا)) و طول تنه، محیط اندام ها (شامل محیط بازو، آرنج، ساعد، محیط باسن، محیط تنه در محدوده ی ناف، محیط تنه در محدوده ی جناق سینه، محیط قسمت بالای ران، محیط زانو، محیط مچ پا، محیط ساق پا) و پهنای اندام ها (شامل پهنای مچ، پهنای پنجه پا، پهنای لگن، پهنای سینه در محدوده جناغ و پهنای تنه در محدوده ناف) می باشد.
بازیکن نخبه : منظور از فوتبالیستهای نخبه، بازیکنانی است که در تیم های دسته اول و لیگ برتر کشور به مدت حداقل 3 سال بازی می کنند.
پست های مختلف بازی: منظور از پست های مختلف بازی در این تحقیق چهار پست دروازه بان، دفاع، هافبک و مهاجم می باشد.
دروازه بان: منظور از دروازه بان در این تحقیق بازیکن فوتبالی است که از دروازه محافظت می کند.
دفاع: منظور از دفاع بازیکن فوتبالی است که در خط دفاعی بازی می کند.
هافبک: منظور از هافبک در این تحقیق بازیکن فوتبالی است که در خط میانی بازی می کند.
مهاجم: منظور از مهاجم در این تحقیق بازیکن فوتبالی است که در خط حمله به دروازه حریف یورش می برد.
[1]. Hanavan
این بیماری یکی از شکایات شایع بیماران در پزشکی بالینی می باشد، که ناشی از کار و فعالیت روزمره بوجود می آید و به عنوان یکی از آسیب های ناتوان کننده ساختار بدنی محسوب می شود. (14).
یکی از دلایل کمردرد آستانه پائین احساس درد به عنوان عامل زمینه ای در مزمن شدن آن است. در مطالعه ای که بر روی جمعیت سالمند آمریکا انجام گرفته تخمین زده شده است که 2% از جمعیت آمریکا آسیب های شغلی را عامل بروز کمردرد خود دانسته اند. با توجه به اینکه یکی از مشکلات اساسی درد مزمن ستون فقرات می باشد (10).
با توجه به این که شیوه های درمانی کمر درد به سرعت در حال متنوع شدن است ، در زمینه عارضه کمر درد مزمن یکی از اصلی ترین اهداف مورد نظر پژوهشگران ، یافتن شیوه درمانی مناسب برای هر یک از گروه های مبتلا به کمر درد است. در این میان به نقش آب درمانی1 به عنوان یکی از راه های موثر آن می توان اشاره کرد .
توجه به آب درمانی مسئله بسیار حائز اهمیتی است که در تمامی دنیا در قرن 21 شدیداً مورد توجه اندیشمندان قرار گرفته است(14).
در این راستا به نقش آب درمانی در بهبود عملکرد کمردردهای مزمن می توان اشاره کرد. با توجه به نقش انکارناپذیر تاثیر آب در بهبود دردهای مفصلی و عضلانی که بر سالمندان می توان اشاره کرد، در اینجا به تحقیقاتی که در دانشگاهی در برزیل انجام گرفته که شامل اثرات مطلوب آب درمانی بر کمردردهای مزمن بود می توان اشاره نمود. این نتایج این پژوهش نشان داد که که طی 27 جلسه یک ساعته به صورت تمرین فیزیکی همراه با عکس برداری انجام شد، ارتباط معنی داری در بهبود و کم شدن درد سالمندان اتفاق افتاد(23).
همچنین، هایدن2 و همکاران درباره تاثیر تمرین آب درمانی بر کمردرد معتقد است ،که انجام تمرینات بیشتر تاثیرگذارتر است و حتی آن را از هر درمان کننده دیگری موثرتر دانسته است. (26).
همچنان ،که آنا و همکاران3 دریافتند ، محیط تمرین آب بر ویژگی های بیومکانیکی راه رفتن سالمندان بیش از محیط خشکی تاثیر دارد(39). و نیز کاهش معنی داری در نوسانات قامتی و تعادل زنان سالمند بر اثر تمرین تعادلی در آب را نشان می دهد و به دلیل ویژگی های آب مانند ، فشار هیدرواستاتیکی و همچنین غوطه وری امکان بازخورد های حس عمقی را افزایش داده و حس پایداری قوی تری را ایجاد می کند.
دراین مبحث سئوالی که مطرح می گردد این است که آیا آب درمانی بر روی کمر درد های مزمن تا چه حد می تواند تاثیر گذار باشد مطرح می شود؟
1-Hethrothaph |
2-Haydan
3-Ana
سالمندی با افتادن و نقصان عملکردی همراه است ، از این رو با شناخت عوامل بروز نقصان و ارائه راه کار های مفید و ساده جهت رفع این نواقص ضروری به نظر می رسد. با توجه به اینکه اکثر افراد مبتلا به کمردرد در گروه سنی فعال جامعه می باشند، و به طور حتم سالمند نیز در این گروه قرار خواهند گرفت(3). آثار بد کمردرد بر افراد موجب ضرر و زیان اقتصادی بر فرد و جامعه خواهد شد و مهمترین مسئله در ارتقای سلامت و کیفیت زندگی سالمندان ،که به حفظ استقلال آنان ها کمک می کند ، انجام فعالیت های جسمانی همراه با فعالیت مربوطه می باشد(14). عدم وجود سلامتی کافی و بروز درد های مزمن با افزایش سن موجب محدود شدن فعالیت های جسمانی فرد سالمند می شود و معمولا در سنین سالمندی ، یک چهارم مردم قادر به انجام فعالیت های روزانه خود نبوده و 20% آنان نیز کاملا وابسته و زمین گیر می شوند(11). باتوجه به گسترش روز افزون علم وتوصیه های اندیشمندان برای استفاده از آب درمانی وخاصیت درمانی وشفآبخشی آن که بر هیچ کس پوشیده نیست تاکید شده است . امروزه آب درمانی برای کاهش دردهای مزمن کمری بین سالمندان و بیماران جهت بالا بردن سطح اجرا وعملکرد مطرح و مورد استفاده قرار می گیرد(12).انسان به محض ورود به آب فقط ده درصد از وزن بدن خود را بر روی پاها تحمل می کند ، این فاکتور بسیار ارزشمندی است که، افراد بیمار به خصوص سالمندان از فشار وارده به اندامشان برداشته می شود ، همین دلیل بسیار خوبی است که سالمند احساس رضایت همه جانبه ای درون آب خواهند داشت . بنابر این بیماران با صرف حداقل هزینه قادر خواهد بود ، پس از آب درمانی به زندگی طببعی روزمره خویش باز گردد(7).
هدف کلی از این تحقیق بررسی تأثیر 16جلسه تمرین در آب بر میزان کمردرد مزمن مردان سالمند می باشد.