گسترش رو به رشد سازمان ها و تسلط آنها بر تمامی جنبه های زندگی بشری در طول دوران حیات بر کسی پوشیده نیست. انسان امروزی برای انجام هر کاری نیازمند تشکیلاتی به نام سازمانها است و سازمان ها که خود ساخته و پرداخته دست انسان می باشند و برای رفع نیازها و فراهم نمودن تسهیلات لازم جهت انجام امورات زندگی بشری به وجود آمده اند، امروزه رفتار انسان را به کلی تحت تاثیر خود قرار داده اند . سازمان ها، به دلیل ماهیت عصری که در آن به سر می برند، تفاوت های بسیار زیادی را با سازمان های گذشته دارند. ویژگی برجسته سازمان های قرن بیست و یکم، مسئولیت پذیری، خودگردانی، خطرپذیری و ناپایداری است. شاید محیط آینده، محیط آرامی نباشد، اما محیط بسیار انسانی است. دانشمندان معاصر مدیریت، غالباً بر اثربخشی تأکید دارند که به وسیله کسب، توسعه و به کارگیری دانش ایجاد می شود و اعتقاد دارند که کسب دانش جدید به چگونگی تحول سازمان ها و فعالیت های رهبری بستگی دارد و موجب سازگاری با تغییر شرایط سازمانی می شود(سعادت، 1385).
اثربخشی سازمانی، موضوعی اصلی در نظریه های سازمانی است و یکی از ملاک های ارزیابی عملکرد سازمانی محسوب می شود. مفهوم اثربخشی در مدیریت با تغییر میزان موفقیت نتایج حاصل از کار باید مهم ترین هدف مدیر باشد. اثربخشی چیزی است که مدیر از راه اعمال صحیح مدیریت به دست می آورد و به صورت بازده کار ارائه می کند. اثربخشی سازمان بیانگر توانایی بهره وری از محیط برای کسب منابع کمیاب و ارزشمند جهت تداوم کارکرد سازمان که منوط به موفقیت در سه زمینه تحقق اهداف سازمان؛ حفظ بقای سازمان؛ اِعمال کنترل جهت حفظ سازمان می باشد(تنهایی، 1388). پارسونز(1969) اثربخشی را توانایی سازمان در استفاده کارآمد از منابع موجود برای نیل به اهداف خاص تعریف کرده است.
لذا با توجه به پژوهش های انجام شده در خصوص اثربخشی سازمانی و اینکه احتمالاً پژوهشی بطور همزمان نقش دو متغیر کیفیت زندگی کاری و رفتار شهروندی سازمانی را در این رابطه مورد بررسی قرار نداده است، در این پژوهش به نقش دو عامل فوق پرداخته می شود. بهبود عملکرد و اثربخشی سازمانی متأثر از شرایطی است که از مهمترین آن ها برانگیختگی کارکنان برای انجام وظایف محوله می باشد، که این برانگیختگی نیز با افزایش روحیه، رضایت شغلی، امنیت شغلی، ایجاد امکانات رفاهی مناسب و در نهایت کیفیت زندگی کاری ارتباط دارد. متأسفانه این موضوع در سازمان های کشور ایران چندان مورد توجه واقع نگردیده و در اصل حلقه مغفول سازمان های ایران است. اصطلاح کیفیت زندگی کاری در سالهای اخیر رواج زیادی داشته است، اما در مورد معنای آن توافق کمی وجود دارد. حداقل سه استفاده رایج از این اصطلاح وجود دارد: اول این که کیفیت زندگی کاری اشاره به مجموعه ای از نتایج برای کارکنان نظیر رضایت مندی شغلی، فرصت های رشد روان شناختی، امنیت شغلی، روابط مناسب کارفرما، کارکنان و میزان پایین حوادث دارد. شاید این شایع ترین استفاده از این اصطلاح باشد. دوم اینکه کیفیت زندگی کاری همچنین به مجموعه ای از کارها یا عملکرد های سازمانی نظیر مدیریت مشارکتی، غنی سازی شغلی، سیستم پرداختی که عملکرد خوب را تشویق می کند، تضمین شغلی و شرایط کاری مطمئن اشاره دارد .بالاخره کیفیت زندگی کاری اغلب به یک نوع برنامه تغییر سازمانی اشاره دارد(میرسپاسی، 1386).
بعلاوه، از مفاهیمی که در دنیای سازمانی امروز اهمیت زیادی پیدا کرده و نقش ویژه ای در پیشرفت و بهبود سازمانی دارد، بحث رفتار شهروندی سازمانی است. مفهوم رفتار شهروندی سازمانی اولین بار توسط بیتمن و ارگان (1980) به دنیای علم ارائه شد( به نقل اسلامی و سیار، 1386).
تحقیقات اولیه ای که در زمینه رفتار شهروندی سازمانی انجام گرفت بیشتر برای شناسایی مسئولیت ها و یا رفتارهایی بود که کارکنان در سازمان داشتند، اما اغلب نادیده گرفته مـی شد. این رفتارها با وجود اینکه در ارزیابی های سنتی عملکرد شغلی به طور ناقص انـــــدازه گیری می شدند و یا حتی گاهی اوقات مورد غفلت قرار می گرفتند، اما در بهبود اثربخشی سازمانی مؤثر بودند. این اعمال را که در محل کار اتفاق می افتند این گونه تعریف مـــی کنند: “مجموعه ای از رفتارهای داوطلبانه و اختیاری که بخشی از وظایف رسمی فرد نیستند، اما با این وجود توسط وی انجام و باعث بهبود مؤثر وظایف و نقش های سازمان مــــــی شوند”. با توجه به این تعریف، از انسان به عنوان شهروند سازمانی انتظار می رود که فرد بیش از الزامات نقش خود و فراتر از وظایف رسمی، در خدمت اهداف سازمان فعالیت کند. به عبارت دیگر، ساختار رفتار شهروندی سازمانی به دنبال شناسایی، اداره و ارزیابی رفتارهای فرانقش کارکنانی است که در سازمان فعالیت می کنند و در اثر این رفتارهای آنان اثربخشی سازمانی بهبود می یابد(اپل بام، 2004؛ به نقل از اسلامی و سیار، 1386).
از این رو چنین مطالعاتی نقطه شروعی خوب برای بررسی رابطه بین کیفیت زندگی کاری و رفتار شهروندی سازمانی با اثربخشی سازمانی ایجاد می کند.
1-2-بیان مساله
علت وجودی هر سازمان نیل به اهدافی است که آن سازمان را شکل می دهد که همانا اثربخشی و بهره وری سازمانی است. تحقق اهداف سازمان در گرو همکاری و هماهنگی تمامی عواملی است که تعامل قانونمند آنها با یکدیگر به وجود سازمان معنا می بخشد. در این میان نقش یک عامل، بارزتر و برجسته تر از سایر عوامل است و آن نیروی انسانی در تمام سطوح سازمان است که باید به آن به عنوان یک عامل ذی شعور و دارای نیازهای مادی و معنوی، اهداف فردی و توقعات گروهی و سازمانی بیش از سایر عوامل توجه شود(سروش،1381).
اینکه چگونه نگرش و رفتارهای سازمانی در اثربخشی سازمانی سهیم می شود، موضوعی است که سازمان ها می خواهند برای توضیح عملکردشان بدانند. یکی از آفت های مهم مدیریت، بــــی توجهی به کیفیت زندگی کاری کارکنان سازمان می باشد. این بی توجهی، اثر بخشی و کارایی سازمان را به شدت کاهش می دهد. به دلیل عـدم شناخت مدیران سازمان از کیفیت زندگی کاری، این مقوله، تناسب و اندازههای واقعی خود را در سازمان ها از دست داده است. در چند سال اخیر یکی از دغدغه های اصلی و عمده مدیران بهبود عملکرد کارکنان و ارتقاء آن تا حد بهینه و مطلوب جهت نیل به اهداف سازمان بوده است، اما با توجه به وجود عوامل و شاخص هایی که در بحث کیفیت زندگی کاری وجود دارد و وجود یک سری عواملی که کیفیت زندگی کاری کارکنان را تحت تاثیر قرار می دهد این امر باعث توجه
مدیران به این مقوله شده است. اما با توجه به تعریف کیفیت زندگی کاری، وجود عوامل فیزیکی و مناسب و همچنین ساختار و ساختمان بهینه و مناسب می تواند به عنوان عاملی در جهت بهبود عملکرد کارکنان و ایجاد رضایت شغلی آنان باشد(سراجی، 1385).
از طرفی مدیران در پی کشف این معما هستند که چگونه نگرش و رفتاری در کارکنان میتواند مستقیماً بر رابطه بین کارکنان و مشتریان، بهبود ادراکات مشتریان از کیفیت خدمات، بهبود بهــــره وری کارکنان و گروه های کاری، انگیزه کار تیمی، ارتباطات، همکاری و کمک کارکنان به یکدیگر و کاهش نرخ اشتباهات، مشارکت و درگیر شدن کارکنان در سازمان و نهایتا اثربخشی سازمانی را سبب شود؟ مدیران خواهان کارکنانی هستند که بیش از وظایف شرح شغل خود فعالیت کنند. آنها به دنبال کارکنانی هستند که به فراسوی انتظارات بروند، به میل و خواست خود به رفتارهایی دست بزنند که جزو وظایف رسمی شغلی شان نباشد. به طور کلی، آن دسته از رفتارهای شغلی کارکنان که تأثیر زیادی بر اثربخشی عملیات سازمان دارد، توجه محققان و مدیران زیادی را به خود جلب کرده است. در گذشته محققان در مطالعات خود جهت بررسی رابطه میان رفتارهای شغلی و اثربخشی سازمانی، اکثراً به عملکرد درون نقشی کارکنان توجه مـــی کردند. ولی رفتار شهروندی سازمانی شامل رفتارهای اختیاری کارکنان است که جزو وظایف رسمی آنان نیست و مستقیماً توسط سیستم رسمی پاداش در نظر گرفته نمی شود و میزان اثربخشی کلی سازمان را افزایش می دهد. تقریباً از یک دهه و نیم قبل، محققان بین عملکرد درون نقشی و عملکرد فرانقشی تفاوت قائل شده اند(زمردیان، 1385).
بنابراین سوال اصلی پژوهش این است که آیا بین کیفیت زندگی کاری و رفتار شهروندی سازمانی با اثربخشی سازمانی رابطه ا ی وجود دارد؟
1-3-اهمیت و ضرورت پژوهش
توجه به منابع انسانی پدیده ای است که در دو دهه اخیر توسعه فراوان یافته است .پارادایم ها و چارچوب های فکری جدید و دگرگونی ها ی عمیقی که در حوزه و عرصه منابع انسانی پدید آمده، راه را برای بهره گیری بیشتر از توان و تخصص کارکنان سازمان ها هموار کرده است. بسیاری از رخدادهای سال های اخیر که در چارچوب عدم تمرکز و کاهش لایه های سازمانی، مدیریت مشارکتی، مدیریت عملکرد و نظایر آن پدید آمده اند رمز افزایش بهره وری منابع انسانی محسوب می شوند. این مفاهیم بدین معنا است که نگرش سازمان ها نسبت به نیروی کار دگرگون شده و از آن به عنوان سرمایه های هوشمند یا دارایی و منابع پر ارزش یاد می کنند(کافمن، 2002).
کیفیت زندگی کاری که به عنوان یکی از رویکردهای بهبود عملکرد و از جمله عناصر مهم و کلیدی فرهنگ تعالی به شمار می رود، رویکردی است که موجب همسویی کارکنان و سازمان مــی شود. امروزه توجهی که به کیفیت زندگی کاری می شود بازتابی است از اهمیتی که همگان برای آن قائلند. بنابراین تعیین میزان اهمیت هر یک از مولفه های آن برای سازمان ها لازم است، چرا که اطلاعاتی را فراهم می سازد که بر اساس آن سازمان قادر خواهد بود با اتخاذ خط مشــــی های مناسب و پرداختن به راهکارهای مطلوب، در جهت بهبود عملکرد و ارتقای بهـــره وری منابع انسانی و در نهایت بهبود کیفیت زندگی کاری گام بردارد. بدین سبب وجود الگو یا مدلی برای ارزیابی کیفیت زندگی کاری کارکنان ضرورت می یابد(سراجی،1385).
بررسی روابط بین کیفیت زندگی کاری، رفتار شهروندی سازمانی و اثربخشی سازمانی و متغیرهای سازمانی دیگر مشتمل بر مجموعه رفتارها و یا نگرش های شغلی در محیط های کاری در ایران بخصوص فارس آن چنانکه باید و شاید بسط و گسترش نیافته است. این تحقیق از چندین جهت قابل کاربرد و از جهاتی دارای اهمیت خواهد بود. در درجه اول، این پژوهش بخشی از خلاء دانش موجود در باب کیفیت زندگی کاری، رفتار شهروندی سازمانی و اثربخشی سازمانی و همبسته های آن ها را در خصوص مرکز مدیریت حوادث فوریت های پزشکی فارس را پر خواهد کرد. در واقع یکی از بزرگترین مزایای این تحقیق این خواهد بود که به طور همزمان در آن، متغیرهای چندی نظیر کیفیت، رفتار و اثربخشی که معطوف به ابعاد مختلفی از فعالیت در درون سازمان ها است به کار گرفته خواهد شد.
از آنجایی که شغل کارکنان مشغول به فعالیت در مرکز مدیریت حوادث فوریت های پزشکی فارس، همچون دیگر مراکز سطح کشور به لحاظ ماهیت کاری، از حساسیت بسیار بالایی برخوردار می باشد و کوچکترین سهل انگاری یا اشتباه می تواند به قیمت از دست رفتن جان یک انسان تمام شود، لذا همین شرایط ویژه و حساس بطور غیرقابل اجتنابی کارکنان را دچار تنش و استرس شغلی شدیدی خواهد کرد. بنابراین در جهت تقویت جسم و روح این کارکنان ضروری به نظر می رسد که هر چه سریعتر و دقیق تر بحث کیفیت زندگی کاری این قشر جدی گرفتـــــه شود، تا بدین طریق با فراهم آوردن یکسری امتیازات مادی و غیر مادی علاوه بر ایجاد انگیزه کاری، افزایش کمی و کیفی عملکرد آنان را سبب گردد. همچنین از آنجایی که کیفیت زندگی کاری می تواند اثر مهمی روی واکنش های رفتاری کارکنان مانند هویت سازمانی، رضایت شغلی، مشارکت کاری، تلاش شغلی، عملکرد شغلی، قصد ترک خدمت، تغییر و تبدیل سازمانی داشته باشد، بنابراین اهمیت پرداختن به این موضوع را دو چندان می کند.
1-4- معرفی متغیرهای پژوهش
در این پژوهش، کیفیت زندگی کاری و رفتار شهروندی سازمانی متغیرهای پیش بین و اثربخشی سازمانی متغیر ملاک می باشد.
1-5- تعاریف مفهومی و عملیاتی متغیرها
الف : تعاریف مفهومی :
تعریف مفهومی متغیر کیفیت زندگی کاری: بیانگر عکس العمل کارکنان در برابر کار، به ویژه پیامدهای ضروری آن در ارضای نیازهای شغلی و سلامت روحی می باشد(والتون، 1973)
تعریف مفهومی متغیر رفتار شهروندی سازمانی: مجموعه ای از رفتارهای داوطلبانه و اختیاری که بخشی از وظایف رسمی فرد نیستند، اما با این وجود توسط وی انجام و باعث بهبود مؤثر وظایف و نقش های سازمان می شوند(اپل بام، 2004؛ به نقل از اسلامی و سیار، 1386).
تعریف مفهومی متغیر اثربخشی سازمانی: بیانگر توانایی بهره وری از محیط برای کسب منابع کمیاب و ارزشمند جهت تداوم کارکرد سازمان که منوط به موفقیت در سه زمینه تحقق اهداف سازمان؛ حفظ بقای سازمان؛ اِعمال کنترل جهت حفظ سازمان می باشد(تنهایی، 1388).
ب : تعاریف عملیاتی :
تعریف عملیاتی متغیر کیفیت زندگی کاری: ملاک ارزیابی کیفیت زندگی کاری در پژوهش حاضر نمره آزمودنی ها است که از طریق پاسخ گویی به پرسشنامه والتون(1973؛به نقل از قاسم زاده،1384) بدست می آید.
تعریف عملیاتی متغیر رفتار شهروندی سازمانی: ملاک ارزیابی رفتار شهروندی سازمانی در پژوهش حاضر نمره آزمودنی ها است که از طریق پاسخ گویی به پرسشنامه پودساکف، مکنزی، مورمن و فیتر (1990؛به نقل از نعامی وشکرکن،1380) بدست می آید.
تعریف عملیاتی متغیر اثربخشی سازمانی: ملاک ارزیابی اثربخشی سازمانی در پژوهش حاضر نمره آزمودنی ها است که از طریق پاسخ گویی به پرسشنامه پارسونز(1969 ؛به نقل ازفرخ نژاد ،1386) بهدست می آید.
1-6- اهداف پژوهش
1-هدف اصلی :تعیین رابطه بین کیفیت زندگی کاری، رفتار شهروندی سازمانی و اثربخشی سازمانی
2-هدف خاص: تعیین قدرت پیش بین کنندگی ابعاد کیفیت زندگی کاری در خصوص اثربخشی سازمانی
3-هدف خاص: تعیین قدرت پیش بین کنندگی ابعاد رفتار شهروندی سازمانی در خصوص اثربخشی سازمانی
1-7-سوالات پژوهشی
1-سوال اصلی :آیا کیفیت زندگی کاری و رفتار شهروندی سازمانی بر اثربخشی سازمانی در کارکنان مرکز مدیریت حوادث و فوریتهای پزشکی فارس تأثیر دارند؟
2-سوال فرعی :آیا ابعاد کیفیت زندگی کاری می توانند اثربخشی سازمانی را در کارکنان مرکز مدیریت حوادث و فوریتهای پزشکی فارس پیش بینی نمایند؟
3-سوال فرعی :آیا ابعاد رفتار شهروندی سازمانی می توانند اثربخشی را در کارکنان مرکز مدیریت حوادث و فوریتهای پزشکی فارس پیش بینی نمایند؟
رواندرمانی روان پویشی کوتاه مدت[1] تقریباً شامل همه انواع رواندرمانی کوتاهمدت و مداخله در بحران است.
دوانلو شرایط خاصی برای پذیرش و انجام رواندرمانی مراجعین مدنظرقرارداده است. برای مثال در این رویکرد به وجود کارکردهایی از ایگو برای کار رواندرمانی، اهمیت زیادی قائل میشوند. ایجاد رابطه حسنه درمانی نیز اهمیت بالایی برخوردار است و حتما باید ایجاد گردد. انگیزه برای تغییر درمراجع باید ایجاد شده و در عین حال مراجع باید توانایی بالایی برای روبهرویی با اضطراب و علائم اختلال داشته باشد. توانایی تفسیر وقایع و ایجاد ارتباط بین وقایع مختلف و افراد مختلف زندگی از دیگر تواناییهایی است که در این رویکرد برای پذیرش مراجعین به آن اهمیت داده میشود. دوانلو تأکید میکند که واکنش مراجع به تفسیر، معیاری مهم در انتخاب مراجع و پیشآگهی اوست.
مؤلفههای اصلی در رویکرد دوانلو عبارتند از: داشتن انعطاف درمانی بهمنظور انطباق درمانگر با نیازهای مراجع محدود کردن تمایلات واپس روانه مراجع، مداخله فعالی جهت ایجاد مانع برسرراه وابستگی مراجع، دستیابی به بصیرت و بینش درمراجع برای تفسیر هیجانات و انتقال تا تبدیل به تجارب مثبت در طول درمان شوند.
رواندرمانی روان پویشی کوتاه مدت، روشی از درمان مختصر مبتنی بر اصول روان تحلیلی است که اصولاً با توجه به توانایی آن در پوشش دادن طیف وسیعتری از بیماران، بر سایر انواع رواندرمانهای کوتاه مدت مشابه، برتری دارد. این توانایی مرهون روش کوبندهای است که دفاع بیمار را از هر گونه ترفندی ـ خودآگاه و ناخودآگاه ـ برای مواجه نشدن با تجربیات معنادار و دارای بار هیجانی مرتبط با هدف درمان، خلع سلاح میکند. واقعیت محوری که در این روش درمان بنا نهاده شده است را میتوان به دو بخش تقسیم کرد: یکی اینکه، هیجانات و رفتارهای فعلی ما، بر تجربیات گذشته مبتنی هستند. موقعیتهای فعلی، به علت داشتن شباهتهایی با تجربیات گذشته، رفتارها و هیجانات مشابهی به بار میآورند. این الگوها به مرور زمان، تکرار، تقویت و نهادینه میشوند. دیگر اینکه، با تحت فشار گذاشتن بیمار و برانگیختن هیجانات وی در جلسه درمان، دفاعها کنار میروند و تجربیات مدفون گذشته مرتبط با این هیجانات، از ناخودآگاه سر بر میآورند. و امکان پیوند دادن آنها با تجربیات فعلی و گذشته و تفسیر و ارائه الگوها مهیا میشود.
تعارضات اساس شکل گیری بسیاری از اختلالات و مشکلات روانی است. تعارضات انسان را بی آنکه بداند از این سو به آن سو می کشاند و او در تلاش راه گریزی بیشتر مستأصل می شود، چرا که ریشهی آن، برای او ناشناخته است. تعارضات حل نشده بر تمام ابعاد زندگی انسان تأثیرات مخربی میگذارد. گستره این تأثیرات را میتوان در افکار و احساسات و… تا روابط بین فردی مشاهده کرد. بر این مبنا ضرورت رفع تعارضات کاملا بدیهی به نظر میرسد. ریشه تعارضات را می توان در کودکی فرد و تجارب نخستین او جستجو کرد. از لحاظ علمی و نظری توجه بسیار کمی به بررسی روابط پدری شده است. نیز رابطه ای مهجور و نادیده بوده و نقش آن بسیار کمرنگ تر از آنچه که هست جلوه کرده است لذا به نظر می رسد تحلیل روابط پدری می تواند توفیقات علمی مناسبی داشته باشد. از آن جا که روش درمانی مذکور در صدد حل تعارضات فرد است و بر اهمیت تجارب کودکی تاکید دارد، رویکرد درمانی مناسب برای کاهش و رفع تعارضات پدر- فرزند، رویکرد روان پویشی کوتاه مدت در نظر گرفته شده است. پژوهش حاضر به بررسی این موضوع میپردازد.
1-2 بیان مسأله
خانواده بعنوان یکی از نهادهای اجتماعی که اساس حیات اجتماعی بشر را تشکیل میدهد(حسین پور و همکاران، 1389)، کانون حفظ سلامت و بهداشت روانی است و نقش مهمی در شکلگیری شخصیت فرزندان دارد(جراره و همکاران، 1387). روابط خانوادگی فشردهترین موقعیت برای تعارضات بین فردی است(طلوع ارجمند، 1391) و سرشت تعارض روانشناختی زیربنای مشکلات است(جراره و همکاران، 1387). علایم و نشانههای تعارض، استقلال- وابستگی بسیار متنوع و متغیر هستند. این تعارض نشان دهندهی روابط موضوعی است که یا نمایانگر بازنمایی ضعیف از خود و یا بازنمایی از دیگران بصورت قدرتمند است و بیشتر راهبردهای مقابلهای رشد نایافته به استفاده از مکانیزمهای دفاعی در سطح غیر بهینه و در نتیجه عواطف منفی شدید و فراوان منجر میشود(خدایاری فرد و عابدینی، 1384). کودک در محیط خانواده نوع ارتباط را میآموزد. در طی این ارتباطات دلبستگیها شکل میگیرد(شاور،کولینز و کلارک[2]، 1999 ). به عقیده لمب[3](1977) دلبستگی پدر-نوزاد به آگاهی بچه از موقعیتهای جدید اجتماعی کمک میکند. نزدیکی و درگیری پدرانه در زندگی عاطفی بچهها تأثیرگذار است. نیز حمایت رفتاری و عاطفی پدر از مادر، کیفیت رابطه مادر- فرزند را افزایش میدهد. پدر نقش مؤثری در اجتماعی شدن و تکامل فرزندان دارد. گاهی رابطه پدر از مادر هم در خانواده مؤثرتر است(طلوع ارجمند، 1391). مراقبت توام با عاطفه پدر از کودک مانند مادر، موجب دلبستگی ایمن میشود و هرچه پدر وقت بیشتری با فرزند سپری کند این تأثیر نیرومندتر میشود. در خانواده یکی از والدین میتواند وابستگی بیشتری ایجاد کند و کودک با وی احساس امنیت بیشتری کند و دیگر میتواند نقش مهمی در چالشها و تجارب کودک داشته باشد. بین این دو نقش در نظریه دلبستگی همپوشی وجود دارد. ارتباط پدر فرزند بیش از آن است که در نظریه دلبستگی در مرحله دوم قرار گیرد(نیولند،کویل[4]، 2010).
شوارتز(بی تا، به نقل از طلوع ارجمند، 1391) در تحلیل رابطه پدر- دختر میگوید: دخترانی که تجربه خوبی با پدر ندارند و هیچ عشق و مراقبتی از وی دریافت نمیکنند و در چشمان او تصویر شایستهای از خود ندارد، با یک درون پریشان و با رفتارهای دفاعی-اجتنابی و نابالغ برخورد میکنند.
بر هم خوردن روابط عاطفی واحساس ناامنی منتج از تعارضات والدین میتواند امنیت شخصی فرزندان و نیز روابط آن ها با والدینشان را به خطر اندازد. لذا این تعارضات میتواند برای فرزندان بسیار آزاردهنده باشد(خواجه نوری و هاشمی نیا، 1390). کودک با برآورده نشدن نیازهای طبیعیاش به محبت و توجه از سوی پدر، خشم عمیقی از او در وی شکل میگیرد و برای اینکه طرد نشود و محبت مورد نیاز را دریافت کند، مسیر نیازمندی وابستگی را پیش میگیرد و از سویی خشم از پدر را که موضوع عشق است، در سطح کلیتر به ابژه دیگری مانند نامزد و همسر و…جابجا میکند تا تعارضی را که نسبت به پدر احساس میکند، به نفع وابستگی حل کند(خدایاری فرد، عابدینی، 1384). تصور کلی بر این است که تعارض همواره دارای پیامد منفی است. بدیهی است تعارض که میتواند بعضی از رفتارهای سازش نایافته را در افرادی که سعی در مقابله با آن را دارند ایجاد نماید(هاریگوپال[5]، 1995). تعارضات فردی با سلامت روانی فرد رابطه منفی دارد. تعارض نه تنها بر عملکرد تاثیر می گذارد، بلکه اختلالات روان تنی را نیز به دنبال دارد(باباپور خیرالدین، 1385).
رویکرد روان پویشی کوتاه مدت یا فشرده که ریشه در سنت روان تحلیلی دارد (دوانلو، 1389)، توسط دوانلو از دهه 1960 به بعد در مونترال کانادا تدوین شد(جراره و همکاران، 1387). بدین ترتیب تحلیل روانی توسط دوانلو از یک رویکرد بلند مدت سازمان نایافته و نامشخص، به یک روش کوتاه مدت اثربخش و سازمان یافته تحول یافت(مهدوی، 1390). دوانلو از نوع خاصی از مصاحبه متمرکز استفاده میکند و به شدت به سه اصل بنیادین روانتحلیلی پایبند است: آزاد کردن احساسات بیمار با کار فعال روی آنها و تفسیر مقاومت، توجه دقیق به رابطه انتقال و ارتباط دادن آن به روابط جاری و گذشته(دوانلو، 1389). نقش فعال درمانگر معطوف به پرداختن به مکانیسمهای دفاعی بیمار، مدیریت اضطراب وآگاه کردن بیمار از احساسات خود میباشد(مهدوی، 1390). توالی پویشی محوری بزرگراه مدرنی است(قربانی، 1392) که دفاع بیمار را از هرگونه ترفندی- خودآگاه و ناخودآگاه- برای مواجه شدن با تجارب معنادار و دارای بار هیجانی مرتبط با هدف درمان خنثی میکند(دوانلو، 1389). عمق ناهشیاری نه خاطره رویدادهای گذشته بلکه احساسات بیمار و نحوه مقابله با آنهاست که از گذشته های دور و نزدیک شکل گرفته اند و در حال اثرگذاری بر تجارب فعلی بیمارند(قربانی، 1392)، آنگاه این تجارب به تجارب دیگر از جمله روابط با همشیرها، والدین و همسر و… و خود درمانگر پیوند میخورد و الگوهایی نمودار میشوند که بینش وسیعی درباره زمینههای رفتار و هیجانات مرتبط با آن فراهم میسازد(دوانلو، 1389) بیمار با ملایمت اما بیوقفه با احساساتش در وضعیت فعلی، در رابطهی انتقال و در گذشته روبرو میشود و هر زمان ممکن باشد روابطی بین این سه وضعیت برقرار میگردد(همان منبع). الگوی نظری- عملیاتی روان پویشی فشرده تنها به عمل مثلث تعارض در سه گوشه مثلث شخص محدود است. در این رویکرد به سبب الگوی هدایتگر آن –مثلث تعارض و شخص- مشاهده نابتر و تجربهایتر است(قربانی، 1392).
شیوهای که فرد در مقابل احساسات نهفتهای که اضطراب برانگیزند به دفاع از خود بر میخیزد، مثلث تعارض گویند. این احساسات همواره در خصوص یا در واکنش نسبت به دیگران برانگیخته میشوند و از اینجاست که مفهوم مثلث شخص مطرح میشود. مثلث شخص، فعال شدن مثلث تعارض در ارتباطهای مهم زندگی فرد را نشان میدهد.
یک بخش حیاتی این روش از برقراری رابطه در مثلث دوم، یعنی مثلث شخص، بویژه خاطر نشان کردن همانندیهای میان واکنشهای بیمار در انتقال و افراد فعلی، و بین انتقال و گذشته تشکیل میشود(دوانلو، 1389).
از نظر فروید افزایش آگاهی نسبت به سایقهای جنسی و پرخاشگرانه(یعنی فرایندهای اید) به انسانها کمک میکند در تعامل با دیگران(فرایندهای ایگو) تسلط بیشتری داشته باشند. روانشناسان ایگو نیز روی تاثیر مجذوب خود شدن یا آرمانی کردن والدین تأکید
میورزند، مواردی که میتوانند مشکلات شدیدی در زمینه رابطه برقرار کردن با دیگران ایجاد کنند. این گروه نیز به دنبال اصلاح تجارب اولیهاند(شارف[6]،1381). به نظر روانشناسان روابط موضوعی افراد نه فقط با دیگری واقعی بلکه با دیگری درونی نیز وارد تعامل میشوند (طلوع ارجمند، 1391). واژه موضوع که اولین بار توسط فروید مورد استفاده قرار گرفت به روابط بین شخصی اشاره دارد و حاکی از بقایای درونی روابط گذشتهای است که تعاملات کنونی فرد با دیگران را شکل میدهد(دانیلز[7]، 2007). فردی که بتواند آنچه در درونش است را با شهامت به آگاهی و هشیاری بیاورد و افشا نماید، گامی مهم در خود شناسی برداشته است. و این افشاگری یکی از کلیدهای اصلی در فرایند درمان رواپویشی است(رستمی، 1392). بیماران تعارضات ناهشیار خویش را رفع میکنند و شیوههای رضایتبخشتری برای کنار آمدن با مشکلاتشان مییابند(شارف،1381). با وجود تعارضات روان رنجور عملکرد فرد در بسیاری از زمینه ها کاهش می یابد و حتی مختل می گردد. این تعارضات اگر حل نشده باقی بمانند سیر صعودی می یابند و فرد را از پا در می آورند، چنانکه مطالعات نشان داده است تعارضات حل نشده سبب اختلالات روانی از جمله افسردگی، اضطراب و وسواس و…. میگردد. این امر ضرورت درمان را در این افراد، آشکار میکند. افراد باید با تعارضات خویش مواجه شوند، آنها را بشناسند و دلیل آن را ردیابی کنند. ناهشیار بودن ماهیت این تعارضات به ما نشان میدهند که به درمانی عمیق که از اصول پایهای آن به هشیاری آوردن ناهشیار باشد، نیاز است. درمان روان پویشی کوتاه مدت ضمن آنکه به صورتی کاملا عمیق به درمان بیماران خود میپردازد، و سبب حل تعارضات بیماران خود بوده است، نیزاز لحاظ مدت زمان درمان و در نتیجه هزینههای درمان، مقرون به صرفه بوده است و اصول درمانی آن، آن را از هر جهت، درمانی مناسب، در میان درمانهای دیگر جهت کاهش تعارضات پدر – فرزند ارائه کرده است. و میتوان ادعا کرد که این رویکرد درمانی در کاهش تعارضات پدر- فرزند و بهبودی افراد موثر واقع خواهد شد و از آنجا که ضرورت چنین پژوهش هایی از اولویت های علمی است در حالی که متاسفانه تحقیقی در این زمینه در جامعه علمی ما انجام نگرفته است، این پژوهش سعی دارد سهم کوچکی در اولین گام جهت انجام این پژوهشها داشته باشد.
1-3 اهمیت و ضرورت پژوهش
خانواده پایهای ترین تشکل اجتماعی است. دستیابی به جامعه سالم در گرو سلامت خانواده و خانواده سالم در گرو برخورداری افراد آن از سلامت روانی و داشتن ارتباطی مطلوب با یکدیگر است(هان و آمارانتا[8]، 2012 ؛ نقل از خدامی، 1391). خانواده پناهگاهی برای شکستها و ناکامیهاست. از این جهت خانواده(بویژه پدر و مادر) توانایی آن را دارند که بعنوان سپری قوی برای فرد در مقابل مسائل و مشکلات استرسزای خارجی عمل کنند(شفیع آبادی، 1387)عنصر هستهای در روابط خانوادگی تعامل سالم است که با برقراری یک رابطه اثربخش شروع و با ایجاد رفتارهای مطلوب منجر به ایجاد تعاملی رضایتبخش و شاد در بین اعضا میشود. بنابرین ارتباطات اثربخش در خانواده، شالوده انسجام و ثبات آن خانواده محسوب میشود(آسونی بار و اولورینو جو آروا[9]، 2006؛ به نقل از خدامی 1391). در عین حال خانواده میتواند منشأ و موقعیتی برای ایجاد ناکامیها، شکستها و تعارضات باشد.
سرشت تعارض روانشناختی زیربنای مشکلات است(جراره و همکاران، 1387). مطالعات انجام شده در کشورهای توسعه یافته و در حال توسعه نشان داده است که رشد روانی- اجتماعی کودکان شدیدا تحت تأثیر رفتار والدین با فرزندان است، کودکانی که ارتباط چندانی با والدین خود ندارند و یا فرصت کافی برای بازی نداشتهاند، رشد زبان، سطح هوش و مهارتهای تحصیلی در آنها از کیفیت کمتری برخوردار است. مطالعات تجربی و بالینی اهمیت روابط دوستانه بین والدین و فرزندانشان را نشان میدهد(سازمان بهداشت جهانی، 1386). روابط پدران با فرزندانشان تأثیر آشکاری بر زندگی آنان به عنوان بزرگسال دارد. اگر وابستگی مطمئنی بین کودک و والدین ایجاد شده باشد، سازگاری اجتماعی و عاطفی بهتری در کودک مشاهده می شود.(پارک[10]، 1381). پدر نقش مؤثری در اجتماعی شدن و تکامل فرزندان دارد. گاهی رابطه پدر از مادر هم در خانواده مؤثرتر است(طلوع ارجمند، 1391).
تعارض با خطر فزاینده انواع اختلالات روانی از جمله افسردگی خصوصاً در زنان، سوء مصرف مواد خصوصاً در مردان، ناکارآمدی جنسی در هر دو جنس و مشکلات رفتاری رو به افزایش در فرزندان بویژه اختلالات رفتاری پسران ارتباط دارد(افارل[11]،1989). البته ارتباط بین تعارض و اختلالات روانی یک راهه نیست، بلکه اختلالات روانی شدید و طولانی نیز احتمال رشد رابطهای لذتبخش را برای فرد کاهش میدهد. مثلا ازدواج بیماران اسکیزوفرن یا اختلالات شخصیتها به احتمال بسیار بیشتری به طلاق می انجامد(قلیلی، 1384؛ به نقل از وکیلی، 1392). از جمله تعارض در رابطه با کاهش ایمنی بدن، افزایش فشار خون، احتمال تصلب شرائین رابطه دارد(شمالینگ و شر، 1977؛ به نقل از وکیلی، 1392). نیز تعارض در رابطه و شیوه برخورد با آن، رضایت از رابطه، اسنادهای بوجود آمده و استحکام رابطه مرتبط است(قلیلی، 1384؛ به نقل از وکیلی، 1392). تعارض حتی میتواند اختلالات روان تنی را نیز به دنبال داشته باشد(باباپور خیرالدین، 1385).
بنابرین تعارض از جمله مهمترین مباحث در مطالعه ارتباط بین فردی به شمار میرود و بررسی آن ضروری به نظر میرسد. چرا که بیشتر توجه روان شناسان، صرف یافتن راههای مناسب برای حل مشکلات روانی است که انسانها در برخورد با مسائل روزمره و عملی با آن روبرو هستند. سلامت روان یک امر اساسی و مهم در زندگی انسان است.
با توجه به الگوی نظری- عملیاتی روان پویشی فشرده و کوتاه مدت، که کار بر عمل مثلث تعارض در سه گوشه مثلث شخص است(قربانی، 92) و بیمار در این رویکرد با رفع تعارضات ناهشیار خویش، شیوههای رضایتبخش تری برای رفع مشکلات مییابد(شارف، 1381)، نیز نه تنها شواهد تجربی از اثربخش بودن این رویکرد درمانی حمایت میکند، بلکه حتی افراد بعد از اتمام درمان نیز به پیشرفت و بهبودی ادامه میدهند (شدلر[12]، 2010). بر این اساس پژوهش حاضر به بررسی اثربخشی روان درمانی روان پویشی کوتاه مدت بر کاهش تعارضات پدر- فرزند میپردازد.
1-4 اهداف پژوهش
هدف اپژوهش:
بررسی اثربخشی روان درمانی روان پویشی کوتاه مدت بر کاهش تعارضات پدر- فرزند در میان دانشجویان دختر
1-5 فرضیه و سؤالات پژوهش
فرضیه پژوهش:
رویکرد درمانی روان پویشی کوتاه مدت بر کاهش تعارضات پدر- فرزندی اثر معنا دار دارد.
1-6 تعاریف نظری متغیرها
تعریف نظری تعارض:
تعاملی است ناراحت کننده بین دو نفری که تمایل یا توانایی گوش کردن به ناراحتی های یکدیگر را ندارند. حالتی است از جدایی و تنش که فشار روانی زیادی را ایجاد می کند و احساسات و هیجانات منفی را در طرفین موجب می شود(اسچالم،2006 ؛ به نقل از خدامی 1391).
تعریف نظری روان درمانی روان پویشی کوتاه مدت:
این روش درمانگری توسط دوانلو طراحی شده است. که در آن روش بلند مدت، کم اثر، سازمان نایافته و نامشخص تحلیل روانی به یک روش کوتاه مدت، اثربخش، سازمان یافته و روشن تبدیل شده است. این روش درمانی، از آنجا درمانگری پویشی نامیده میشود که همچون روان تحلیلگری تجربه احساسات واقعی، غلبه بر مقاومت، و توجه دقیق به پدیده انتقال را مبنای خود قرار داده است؛ اما مفهوم سازی آن از ناهشیاری، عوامل مهیاساز آسیب شناختی و روش درمانگری به صورت رادیکال از دیگر مفهوم سازیهای تحلیل روانی متمایز است. محورهای این روش درمانی بر نوع رابطه درمانی و ماهیت افشا استوار است (قربانی، 1382).
1-7 تعاریف عملیاتی متغیرها
تعریف عملیاتی تعارضات پدر- فرزندی:
نمره ایست که آزمودنی از پرسشنامه 100 سوالی)طلوع ارجمند، 1391) به دست میآورد.
تعریف عملیاتی روان درمانی روان پویشی کوتاه مدت:
منظور از درمان روان پویشی در این پژوهش، درمان بر اساس دستور العمل روان درمانی روان پویشی کوتاه مدت است که در پیوست آمده است.
ویژگی اجتماعی بودن از فطریات انسان است وتاریخ بشر بیانگر این است که انسان همیشه به صورت دسته جمعی زندگی می کرده است. زندگی اجتماعی، قدرتی نظم آفرین و قوانینی مورد پیروی همگان را می طلبد، تا در بستر قوانین و نظم اجتماعی، رشد و بالندگی و پیشرفت به سوی کمال حاصل شود. بنابراین یکی از ارکان زندگی اجتماعی، مدیریت و رهبری است. زیرا در اجتماع منافع و مقاصد افراد و سرنوشت اشخاص با یکدیگر ارتباط و اشتراک پیدا می کند؛ و به خاطر هر چه مطلوبتر این ارتباط و پایمال نشدن این حقوق، تعیین وظایف، معرفی حدود و رعایت حقوق ضرورت دارد، تا حق از باطل و کژی از راستی مشخص گردد. و از همین جا است که هماهنگی بین افرادو واحد های اجتماعی، هدایت بسوی هدف، نظارت بر ضوابط و ارزشیابی کارها، ضرورت مدیریت و رهبری را روشن می سازد. و در یک کلام می توان این ضرورت را چنین ترسیم کرد که در نظام اجتماعی، مدیریت، محور زندگی است.
مدیریت و رهبری از هر نوعی که باشد، از ریاست بانک ملت گرفته تا حکومت بر یک ملت، در کارآیی سازمان مربوطه و تحقق اهداف نقش مؤثر دارد. منتهی باید اذعان داشت که مدیر در تشکیلات خود، تنها تأثیراجرایی ندارد،بلکه هر حرکتی از حرکات او آثار مختلفی بر جای خواهد گذاشت. رفتار شایسته و برخورد نیک مدیر و رهبر با زیر دستان، نقش مهمی در ایجاد محبوبیت برای مدیر و جلب خشنودی عمومی دارد و بستر مناسبی برای رشد و تعالی اعضاء سازمان و تحقق اهداف آن فراهم می کند.
عدم مدیریت صحیح خود بزرگترین و سخت ترین مانع اجتماعی مردمان است و امیر المؤمنان علی(ع) نسبت به آن چنین هشدار داده است:
«نگرانی من از آن است که نا بخردان و نابکاران این امت زمامداری را بدست آرند، و مال خدا را دست به دست گردانند و بندگان او رابه بندگی و خدمت خود گیرند و با صالحان در پیکار باشند و فاسقان را یاران خود سازند» (نهج البلاغه، ترجمه دشتی، 1379، نامه62). امیر المؤمنین علی(ع) در تمام دوران حکومت خود تلاش نمود تا مبانی فکری مدیریت اسلامی و سیرت نیکوی آن را نشان دهد و در همین راه پذیرای همۀ سختیها شد، چنانکه فرمود: «به خدا سوگند اگر شب را تا بامداد بر بستری از خار سخت بیدار به سر برم، و یا در غل و زنجیرها بسته و کشیده شوم، برایم محبوبتر است از اینکه خدا و رسولش را روز قیامت در حالی ملاقات کنم که به بعضی از بندگان ستم کرده و چیزی از اموال دنیا را غصب نموده باشم»(همان، کلام 224).
حضرت علی(ع) بر سر پیمان خود با خدا و مردم ایستاد و حکومت و مدیریت اسلامی را پاس داشت و شهادت آن حضرت نیز در همین راه بود.
نهج البلاغه، پس از قرآن کریم گرانبها ترین و ارزشمندترین میراث فرهنگی اسلام است. این کتاب شامل منتخبی از خطبه ها و مواعظ، نامه ها و کلمات کوتاه و قصار امیرالمؤمنان علی(ع) است که توسط سید رضی گرد آوری شده است. سخن امام علی(ع)، والاترین سخن پس از کلام خداوند و پیامبر اکرم است، چنانکه دربارۀ سخن آن حضرت گفته اند: «پایین تر از سخن خداوند و بالاتر از گفتار همۀ مخلوقات است» (الحسینی الخطیب، 1395ق، 43). زیرا علی(ع) به بیانی سخن گفته که سر شار از عصمت مطلق است. ما شیعیان معتقد به عصمت مولا علی(ع) هستیم و اعتقاد داریم به اینکه سخنی که از وحی و عصمت نشأت گرفته مصون از خطا واشتباه است و به همین جهت این متون از منابع غنی علوم انسانی و اسلامی به شمار می روند و لازم است که علوم مختلف اسلامی را از این منابع مهم و ارزشمند استخراج کرده و آن را در زندگی شخصی و اجتماعی خود بکار گیریم. یکی از مباحث مهم در نهج البلاغه، مبحث مدیریت است؛ که امام علی(ع) بطور کامل و جامع در نامه 53 نهج البلاغه، معروف به عهد نامه مالک اشتر، این مبحث را شرح داده اند و اصول و مبانی ارزشمندی برای ادارۀ کارآمد جامعه ارائه داده اند. به همین دلیل محقق در این پژوهش تلاش نموده تا با بهره گرفتن از مطالب مندرج در عهد نامه مالک اشتر و با بهره گیری از سخنان و نامه های دیگر امام علی(ع)، مدیریت اسلامی را مدلسازی نماید و در این راه از روش نظریه زمینه ای و یا داده بنیاد برای مدلسازی و تدوین تئوری استفاده نموده است.
خداوند همزمان با هبوط حضرت آدم (ع) و حوا روی زمین،آدم (ع) را به پیامبری برگزید.یعنی با به وجودآمدن دو انسان، مدیریت و رهبری نیز به وجود آمده است.بنابراین هیچ امری در زندگی انسان برای پیشبرد اهداف او نمی تواند مهم تر ومؤثّرتر از مدیریت و رهبری باشد.انسان پس از پیمودن مسیرهای پرفراز و نشیب وطاقت فرسا، به اصول ومبانی مهم وارزشمندی در مدیریت دست یافته که نتیجه آن، دگرگونی چهرۀ جهان است.مدیریت دردنیای کنونی، به فنون ورموزی پیچیده واصولی پویا مجهز شده است.البته تحلیل دربارۀ مدیریت بحثی جدید نیست، بلکه از دغدغه های کهن بشر است و به یک ملت اختصاص ندارد.
واضح است که پیامبران الهی بهترین مدیران برای هدایت و پیشرفت انسانها هستند. و پیامبر بزرگ اسلام که خاتم پیامبران است، بهترین وکاملترین دین وآیین را برای انسانها به ارمغان آورده است. بعداز خاتم الانبیاء (ص) بهترین مفسّران و عاملان واقعی این آیین الهی، ائمّه (ع) می باشند. طبق اعتقادات شیعیان، ائمه (ع) دارای عصمت مطلق و علم لدنّی هستند.که صدها دلیل و برهان بر اثبات این ادعا وجود دارد. از جمله مهمترین این ادلّه، آیه ی تطهیر (سوره ی احزاب،آیه ی 33)، آیه ی مباهله (سوره ی آل عمران، آیه ی61) و حدیث ثقلین است که مورد توافق شیعیان واهل تسنّن می باشد. بنابراین با توجّه به عصمت ائمّه (ع)، در روایات واحادیث وارده از ایشان سخن بیهوده و گزافی وجود ندارد. منابع غنی وگرانبهایی از ائمّه (ع)در زمینه های مختلف علوم انسانی، پزشکی، نجوم، شیمی و… به دست ما رسیده است. بنابراین با وجود این منابع ارزشمند علمی، جای تأسّف است که مسلمانان به دنبال دستاوردهای علمی حاصل از تجربه و آزمون وخطای دیگر دانشمندان باشند؛ با اعتقاد به اینکه علوم وارده از ائمّه (ع)، بدون نقص است وبه طور حتم منشأ هدایت و رشد و کمال انسان ها را فراهم خواهد ساخت. در زمینه ی مدیرت ورهبری اسلامی نیز مطالب فراوانی در منابع غنی اسلامی اعم از قرآن کریم، نهج البلاغه و احادیث وارده از رسول اکرم (ص) وجود دارد. بنابراین ضروری است با وجود اهمّیت و ضرورت بحث مدیریت، محقّقان، این شاخه از علوم انسانی را از دیدگاه دین مبین اسلام بررسی کرده و آن را در قالب الگو و مدلی جامع برای استفاده ی همه ی انسان ها در بیاورند. قابل ذکر است که پس از رسول اکرم (ص)تنها خضرت علی (ع)توانسته اند حکومت اسلامی تشکیل دهند. وسایر ائمّه (ع) به دلیل حکومت ظالمانه و دوران خفقان خاندان بنی امیّه و بنی عبّاس ومهم تر از همه عدم مساعدت و همراهی مردم، نتوانستند حکومت اسلامی را برپا کنند. در حقیقت این مردم بودند که با عدم یاریشان از امام عصر از حکومت عادلانه ی ایشان بی نصیب ماندند. در دنیای اسلام، پس از رسول خدا، امام علی ترسیمی الهی از ادارۀ کارآمدجامعه ارائه کرده است. که گزیده ای از خطبه ها، نامه ها و کلمات کوتاه آن حضرت، در مجموعه ای به نام نهج البلاغه، توسّط سیّد رضی در حدود هزار سال پیش گردآوری شده است.در بین مطالب این مجموعه ی نفیس و گرانبها، نامه ی پنجاه سوّم نهج البلاغه، معروف به عهد نامه ی مالک اشتر، مطالب غنی و ارزشمندی در زمینه ی مدیریت و رهبری اسلامی داراست. علاوه بر تأیید علماء و دانشمندان مبنی بر جامعیّت این نامه در زمینه ی علم مدیریت، حضرت علی (ع)نیز در پایان این نامه به مالک اشتر می فرمایند:
«به خطوطی از حکومت که در روش من مشاهده کرده ای اقتدا کن وبرای پیروی از این عهدنامه که با آن حجّت خود را بر تو تمام ساخته ام، تلاش وکوشش نما.»
که این فرموده ی حضرت خود بالاترین گواه ودلیل بر جامعیّت مطالب این نامه در زمینه ی مدیریت و رهبری اسلامی است. بنابراین در این پژوهش، محقّق بر آن است با الهام از آموزه های امام علی(ع) وبخصوص نامه آن حضرت به مالک اشتر، مسائل مربوط به رهبری ومدیریت اسلامی را گردآورده وبه تدوین الگوی مدیریت اسلامی بپردازد.
ویژگی اجتماعی بودن از فطریات انسان است و تاریخ بشر وآثار باقیمانده از قرون واعصار گذشته بیانگر آن است که انسان همیشه در اجتماع و به صورت دسته جمعی زندگی می کرده است؛ وهمین زندگی اجتماعی ملازم وجود قدرتی نظم آفرین وقوانینی موردپیروی همگان است، زیرا جز در بستر امنیت و نظم اجتماعی و قانون، رشد و بالندگی و پیشرفت و سیر به سوی کمال معنی نمی یابد (بهارستان،1384،11).
خداوند همراه با خلقت حضرت آدم و حوا در روی زمین، آدم(ع) را به پیامبری برگزید تا با فرامین و قوانین الهی انسانها را هدایت نماید. بعبارتی همراه با خلقت اولین انسان، مدیریت و رهبری نیز به وجود آمده است.می دانیم که پیامبران الهی بهترین مدیران برای هدایت و پیشرفت بشر هستند. و پیامبر بزرگ اسلام که خاتم پیامبران است، کاملترین دین وآیین را برای ما انسانها به ارمغان آورده است. بعد از رسول اکرم(ص) بهترین مفسّران و عاملان واقعی این آیین الهی ائمّه ی معصومین(ع) می باشند. در بین ائمّه (ع) تنها حضرت علی(ع) توانسته اند حکومت اسلامی را بر پا کنند. که در طول پنج سال حکومت عادلانه ی ایشان، احادیث و روایات فراوانی از آن حضرت به دست ما رسیده است. کتاب نهج البلاغه مجموعه ای گرانبها از خطبه ها، نامه ها، و کلمات قصار حضرت علی(ع) است که توسّط سیّد شریف رضی در حدود هزار سال پیش گردآوری شده است. نامه ی پنجاه و سوّم از نهج البلاغه معروف به عهد نامۀ مالک اشتر،مطالب جامع و کاملی در باب مدیریت و رهبری اسلامی داراست. این نامه را حضرت علی(ع) به هنگام اعزام مالک بن حارث اشتر به سوی مصر، برای زمامداری و برپایی حکومت اسلامی نوشته اند.در خصوص ضرورت مدیریت و مخصوصاً مدیریت صالحان مطالب ارزشمندی از آن حضرت به دست ما رسیده است، که گزیده ای ازسخنان ایشان در اینجا ذکر می شود:
سخن امیرمؤمنین علی (ع) دربارۀ شعار «لاحُکمَ الّا لِلّه» (حکم و داوری جز برای خدانیست) که از جانب مقدس مَآبان بی بصیرت مطرح شده مبیّن دیدگاه امام در ضرورت حکومت ومدیریت است. شریف رضی آورده است که چون حضرت سخن خوارج را شنیدکه می گفتند «لاحکم الّا لله » فرمود: «سخنی است حق که بدان باطلی را خواهند. آری حکم جزاز آن خدانیست، لیکن اینان می گویند. فرمانروایی و حکومت، جز برای خدا روانیست؛ درحالی که مردم را دولتی و حاکمی باید، نیکوکار یا تبهکار، تا در حکومت او انسان با ایمان کار خویش کند، وانسان کافر بهرۀ خود برد، تا آن گاه که وعدۀ حق سر رسد ومدت هر دو در رسد»( نهج البلاغه، ترجمه شهیدی،کلام 40).
خوارج با نفی حکم غیرخدا، فرمانروایی و حکومت را برای غیرخدا نفی کردند، بدین معنی که وقتی غیرخدا را هیچ فرمانی نباشد، دولت و حکومت غیرخدا نیز منتفی است و این امر چیزی جزعدم امنیت و فقدان نظم اجتماعی و بی قانونی را در پی نخواهد داشت. مولاعلی (ع) حکومت و مدیریت را در همه ی مراتبش حق شایستگان می داند و به صراحت بیان می فرماید که زمامداری و ادارۀ امور مردمان باید برعهدۀ کسانی باشد که شایستگی های لازم را داشته باشند و تا کسی از ویژگی ها وشروط لازم که اهلیت حکومت ومدیریت را فراهم می نماید، برخوردار نباشد، حق حکومت نمی یابد، و اگر کسانی بدون صلاحیت های لازم در مصدر امور قرار گیرند جز تباهگری به بار نخواهند آورد. چنان که حضرت در ابتدای خطبه ای که در رحبَۀ کوفه در میان خواص اصحاب خود ایراد کرده است حق ولایت و حکومت را براساس خصوصیاتی که می داند از آن خود می داند (جعفری،1372، 135). ایشان در این خطبه فرموده اند: «آری به خدا سوگند فلانی، جامه ی خلافت را بدون اینکه اندامش برای آن متناسب باشد، در برکرد،با آن که به خوبی می دانست که موقعیت من نسبت به خلافت، موقعیت قطب است نسبت به آسیاب چشمه های فضایل و معارف، سرشار و سیل آسا از دامنه کوه وجود من فرو می ریزد و پرندۀ ] همّت های بلند[ به قلّۀ شامخ من نرسد» (نهج البلاغه،ترجمۀ شهیدی،خطبه3). هم چنین امام در کلام 131 نهج البلاغه در خصوص شروط زمامداری در حکومت اسلامی می فرمایند: شما خوب می دانید که نه جایز است که بخیل برناموس وجان و غنیمت ها واحکام مسلمانان ولایت یابد و امامت آنان را عهده دار شود تا درمال های آنان حریص گردد؛ و نه نادان تا به نادانی خویش مسلمانان را به گمراهی برد؛ ونه ستمکار تا به ستم، عطای آنان را بِبُرَد؛ و نه حیف و میل کنندی اموال، تا به مردمی ببخشد و مردمی را محروم سازد؛ و نه آن که به خاطر حکم کردن رشوه ستاند تاحقوق راپایمال کند، و آن را چنان چه باید نرساند؛ و نه آن که سنّت را ضایع سازد، و امت را به هلاکت دراندازد (نهج البلاغه، ترجمۀ شهیدی، کلام131).
بنابراین ضروری است بیانات سرشار از عصمت مولایمان امیرالمؤمنین (ع) را در خصوص مدیریت و حکومت اسلامی استخراج کرده و همه ی ابعاد و جوانب آن در قالب الگو و مدلی بیان گردد تا برای استفاده همه مدیران و زمامداران جامعه اسلامی قابل استفاده باشد.
هدف اصلی این پژوهش تدوین مدلی که برای مدیریت اسلامی بر اساس عهدنامه مالک اشتر است.
انگیزه هر تحقیق پرسش هایی است درباره موضوع تحقیق که به صورت سؤال اصلی و سؤالات فرعی مطرح می گردد.
سؤال اصلی
مدل مدیریت اسلامی بر اساس عهدنامه مالک اشتر چگونه است؟
سؤالات فرعی
1-خصوصیات یک مدیراسلامی چیست؟
2-پدیده ی محوری مدیریت اسلامی چه نام دارد؟
3-مدیر اسلامی چه وظایفی دارد؟
4- زمینه های لازم برای شکل گیری مدیریت اسلامی کدامند؟
5- مدیریت اسلامی چه اهدافی را دنبال می کند؟
6- عوامل زمیته ای تأثیرگذار بر مدیریت اسلامی کدامند؟
7-عوامل واسطه ای تأثیرگذار بر مدیریت اسلامی کدامند؟
شناخت هر موضوعی، مستلزم تحقیق درباره آن است. تحقیق درباره مؤلفان مدیریت در اسلام، موضوعی بکر وبسیار ضروری است. تاکنون گرچه عالمان دینی و اندیشمندان اسلامی فراوانی در طی 1400 سال درزمینههای فقهی، رسالهها و فتواهای متعددی از خود جای گذاشتهاند در این میان، کمتر بهنظام اداری و حکومتی اسلام پرداختهاند. در این فصل به شرح حال چند تن از نویسندگان و متفکرانی اشاره میشود که به فکر پیاده کردن اصول عملی حکومت در اسلام بوده، و در این حوزه آثار علمی از خود بهجای گذشتهاند. آنچه به طور خلاصه در صفحات بعد ذکر می شود نام و دستاورد تعدادی از متفکران برجسته و مهم در عرصه اندیشه مدیریت اسلامی است که از آنها نه تنها در جهان اسلام، بلکه در عالم غرب نیز سخن به میان میآید و آنان نیز از اندیشه سیاسی این متفکران درمراکز علمی خود بهره میبرند.
قبل از توضیح درباره کسانی که نظریهپرداز حکومت اسلامی از آغاز تاکنون بودهاند، لازم است به منابع مورد استفاده آنها بطور مختصر اشاره شود.
از یک دیدگاه، میتوان منابع را به دو بخش تقسیم کرد: الف – منابع دست اول، شامل قرآن، سیره (سنت)، عقل و اجماع.
ب ـ منابع دست دوم، شامل منابع اسلامی برگرفته از منابع دست اول و منابع تطبیقی و سایر منابع.
«اسلام، دینی کامل است که تقریباً برای تمام فعالیتهای بشری اعم از فردی یا جمعی، قوانینی را در خود دارد. اسلام قوانین کاملی را برای اداره حکومت، دولت، جنگ وتعیین حدود ارائه کرده است. هیچ عرصهای از فعالیت فردی و اجتماعی وجود ندارد که در پوشش حقوق اسلامی قرار نگرفته باشد. باور بر این است که چنین دین کاملی، مستعد ارائه پاسخ های جدید به مسائل امروزین جوامعی است که در جستوجوی توسعه و نوسازی هستند.
در این فصل سعی شده مجموعه ی کامل و مفیدی از نظریه های مدیریت اسلامی گردآوری شود. همچنین تعدادی از نظریه های مدیریت به دلیل مقایسه و تشابه آن ها با مدل نهایی در این فصل ذکر شده است. قبل از ارائه نظریه های مدیریت اسلامی لازم است بعضی از واژه های مهم و کلیدی این پژوهش شرح داده شود.
1-مدیریت فرایندی است که بوسیلۀ آن کوشش های فردی و گروهی برای رسیدن به اهداف مشترک با هم هماهنگ می شوند (صادق پور ومقدس، 1370، 50).
2-هنر ادارۀ مجموعه امکانات و استعدادهای مادی ومعنوی در یک سازمان را، براساس آگاهی های مناسب، بخاطر بهتررسیدن به هدف را مدیریت گویند (تقوی دامغانی،1368،18).
3-مدیرت فرایند بکارگیری مؤثر وکارآمد منابع مادی وانسانی دربرنامه ریزی، سازماندهی، بسیج منابع و امکانات، هدایت وکنترل است که براساس نظام ارزشی مورد قبول وبرای رسیدن به اهداف سازمانی صورت می گیرد ( صفرزاده، 1385، 4).
هر سازمان اجتماعی که توسط افراد انسانی اداره می شود، باید یک دسته وظایف مدیریتی را انجام دهند، که به این وظایف مدیریتی گاهی اوقات عناصر یا اصول سازمانی نیز گفته می شود. این وظایف عبارتنداز:
1-برنامه ریزی: عبارتست از پیش بینی وتدوین برنامه ها واقدامات لازم که اجرای صحیح دیگر وظایف مدیریت(سازماندهی،هدایت، کنترل وبسیج منابع) به برنامه ریزی بستگی دارد.
2-سازماندهی: سازماندهی عبارتست از شناسایی و گروهبندی فعالیت ها، تعیین اختیار ومسئولیت های شاغلین، تعیین مراتب سطوح و ایجاد هماهنگی بین وظایف و فعالیت ها.
3-هدایت: ارتباط وتعامل مناسب بین رهبر و پیرو، مدیران و زیردستان در سازمان در جهت انجام فعالیت های برنامه ریزی شده که موجب کسب اهداف تعیین شده و بقای تعادل و رشد سازمانی می گردد.
4-کنترل: سنجش عملکردها براساس برنامه ها از وظایف مهم همه مدیران است که با انجام این وظیفه از انحرافات برنامه ها جلوگیری می شود و اقدامات اصلاحی در راستای برنامه ها نیز انجام خواهدشد.(سید جوادین، 1383، 14).
1-تحقق اهداف سازمان
2-تسهیل، تسریع و بهبود جریان سازمان
3-افزایش کارآیی سازمان؛ یعنی انجام دادن صحیح کار به منظور افزایش بازده (راندمان) وبالارفتن نسبت ستاده مورد انتظار به داده واقعی.
4-افزایش اثربخشی سازمان؛ یعنی انجام دادن کار صحیح به منظور افزایش کارآمدی ونیل به هدف های سازمان.
5-افزایش رشدسازمانی؛ یعنی افزایش درصدی و کمی سالانۀ کالا، خدمات وتولید.
6-توسعه پایدارسازمان؛ یعنی شکوفایی مداوم وپیوسته واستفادۀ مطلوب و متعادل از تمام امکانات ومنابع سازمان.
7-افزایش بهره وری سازمانی؛ یعنی استفادۀ مطلوب از عوامل تولیدجهت افزایش کارآیی، تولید و محصول.
8-استفاده صحیح از عوامل تولید؛ یعنی سرمایه، نیروی انسانی، منابع طبیعی، مدیریت وآموزش.
9-ایجاد وحدت و هماهنگی در فعالیت ها و هدف ها.
10-بوجود آوردن احساس مسئولیت مشترک در افراد سازمان. (بهارستان، 1384، 17).
-رهبری و مدیریت در اسلام مترادف است با ارشاد و رشد یاهدایت و رشد. قدرت رهبری همان قدرت بر هدایت و ارشاد است و قدرت مدیریت همان است که در فقه اسلامی رشد نامیده شده است (مطهری، 1364، 209).
-رهبری عبارتست از هنر برانگیختن وقدرت نفوذ برپیروان به گونه ای که با میل و رغبت جهت نیل به هدف های سازمان، تلاش نمایند (بهارستان،1384،15 ).
-امامت و رهبری الهی در اسلام یعنی پیشوایی و ریاست امور دین و دنیا از سوی کسی که دارای شرایطی از قبیل عصمت، ولایت معنوی و مرجعیت دینی است وچون جانشین پیغمبراست، باید از راه پیغمبر شناسانده شود (تنصیص)؛ تا به هدایت ورهبری جامعه در اجرای احکام و قوانین کلی شریعت و اخلاق و حفظ مواریث معنوی اسلام بر پایه اصول دین بپردازد (مطهری، 1364، 15).
– مدیریت در اسلام (که رهبری حالتی خاص از آن است)، براساس طرح و برنامه ای سازگار با مبانی اسلام و به سوی اهداف اسلام پسند است که در رأس همۀ آنها، قرب الهی قرار دارد و در این راستا، وسیله وکیفیت برخورد با افراد نیز باید مطابق موازین اسلامی باشد (مصباح یزدی، 1391، 15).
-مدیریت اسلامی عبارتست از تنظیم روابط افراد(در ابعادرابطه باخود، خلق وخالق) و هماهنگی نیروها به عنوان تکلیف ومسئولیتی الهی در خدمت آزادسازی انسان از قید و بندهای غیرالهی به منظور رشد و شکوفایی استعدادهای اوجهت نیل به هدف های ارزشمندسازمان که به قرب الهی می پیوندد (بهارستان، 1384، 15).
-مدیریت اسلامی شیوه ی بکارگیری منابع انسانی و امکانات مادی، برگرفته از آموزه های اسلامی برای نیل به اهداف متأثر از نظام ارزشی اسلام است (پیروز ودیگران،1384، 11).
1-برقراری عدالت اجتماعی و اقامه قسط و عدل در سازمان
2-احقاق حق افراد سازمان
3-ظلم ستیری و کفرستیزی
4-تعلیم وآگاهی بخشیدن به افراد سازمان و تربیت معنوی و احیای ارزش های اخلاقی
5-ایجاد فرصت و فراهم ساختن زمینه برای رشد، تعالی، کمال شایسته و توفیق قرب الهی در افراد سازمان.
6-فراهم ساختن فرصت و امکان به فعل درآمدن توانایی های بالقوۀ افراد و بروز قوۀ خلاقیت، سازندگی و ابتکار در افراد سازمان و بعبارت کوتاه، احیای فطرت پاک افراد و کنترل هوای نفس.
7-هدایت، حمایت، تقویت، یاری و مساعدت به افراد سازمان به جای تفتیش، بازرسی و انتقاد جویی.
8-فراهم ساختن زمینه های مشورت، تبادل نظر، هم اندیشی، تعاطی افکار و تعامل بین افراد سازمان.
9-برقراری روحیه برابری و برادری و برقراری روابط انسانی در افراد سازمان.
10-حل مشکلات، فردی، سازمانی و اجتماعی
11-تأمین مصالح مادی و معنوی افراد و سازمان
12-انجام وظیفه بعنوان عبادت و عمل صالح
13-اتخاذ تصمیمات عاقلانه، منصفانه و حکیمانه
14-ازدیاد تألیف قلوب و تقویت اخوت اسلامی
15-رسیدن به فلاح و رستگاری به عنوان هدف نهایی مدیریت اسلامی(بهارستان،1384،17).
قیمت 37000 تومان
در طی سالهای اخیر، برای هر مرحله از توسعه نرم افزار (تحلیل و پیادهسازی) امکانات و ابزارهای گوناگونی به وجود آمدهاند که توسعه دهندگان نرم افزار با توجه به علاقه و آشنایی که با هر کدام از این ابزارها دارند، مناسبترین ابزار را برای توسعه نرم افزار خود انتخاب میکنند. این امر باعث شده است امروزه ناهمگونی زیادی بین نرم افزارهای توسعه داده شده به وجود آید به طوری که در یک سازمان ممکن است برای پیادهسازی هر بخش از نرم افزار از ابزارهای متفاوتی استفاده شود. از سوی دیگر در بسیاری از موارد جهت تبادل داده نیاز است بین بخشهای مختلف نرم افزار یا بین دو نرم افزار مجزا، ارتباط برقرار شود. در چنین مواقعی به دلیل ناهمگن بودن بخشهای مختلف نرم افزارها، برقراری ارتباط و تبادل داده به سختی صورت میپذیرد.
معماری سرویسگرا و وب سرویسها (به عنوان ابزاری برای پیادهسازی اصلیترین جزء معماری سرویسگرا) با فراهم کردن پروتکلهایی مثل SOAP، UDDI و[3] WSDL تا حد زیادی مشکل ناهمگنی را حل کردهاند. امروزه برای پیادهسازی نرم افزارهای توزیع شده و نرم افزارهایی که بخشهای مختلف آنها با زبانهای گوناگونی پیادهسازی شدهاند، معماری سرویسگرا مورد استفاده قرار میگیرد. هر چند که حل مشکل فوق یکی از اهداف معماری سرویسگرا میباشد ولی هدف اصلی توسعه معماری سرویسگرا این است که توسعه دهندگان نرم افزارها به جای پیادهسازی بخشهای نرم افزار، از سرویسهای آماده و مناسبی که توسط توسعه دهندگان یا شرکتها پیادهسازی شدهاند، استفاده کنند که این هدف نیز به سادگی با وجود وب سرویسها تحقق یافته است. وب سرویسها به دلیل فراهم ساختن ویژگیهایی همچون محدود نبودن سرویس به محیط جغرافیایی و قابلیت پیادهسازی سرویسها با زبانهای مختلف به ابزاری رایج برای ایجاد سرویس تبدیل شده است به طوری که طراحان با بهره گرفتن از این ابزار به آسانی میتوانند سرویسهای خود را با زبان مورد علاقه خود پیادهسازی کنند و از طریق اینترنت در اختیار طراحان دیگر قرار دهند
4] .
هدف این تحقیق ارائه یک الگوریتم کشف وبسرویس با رویکرد آگاه از زمینه برای کمک به کاربران برای پیدا کردن وبسرویس مناسب و مورد نظر است. به این صورت که الگوریتم از اطلاعات زمینهای موجود در محیط کاربر استفاده کند و به کاربر در ایجاد درخواست مناسب برای یافتن وبسرویس مورد نظر آن کمک کند.
یکی از اهداف فرعی این الگوریتم این است که اگر الگوریتم به خوبی طراحی شود و کاربر به اندازه کافی از اطلاعات فوق در محیط خود برخوردار باشد، سیستم نیز خود وبسرویسهایی را به کاربر پیشنهاد میدهد و این یکی از موارد ایدهآل در حوزهی کشف وبسرویس است، اینکه سیستمی بتواند به صورت پویا نیازهای کاربران خود را تشخیص دهد و در صدد رفع آن ها برآید.
روش انجام تحقیق از طریق مطالعه و بررسی کتب، مقالات، پایان نامههای انجام شده داخلی و خارجی، پروژه های تحقیقاتی صورت گرفته و اینترنت میباشد.
ساختار این پایان نامه شامل هفت فصل است.
.
Simple Object Access Protocol
Universal Description, Discovery and Integration
Web Service Definition Language
انرژی موتور محرکه توسعه هر کشور میباشد و یکی از مهمترین مسائل جوامع، نحوه تأمین این انرژی است. برق نهتنها نوعی انرژی است بلکه زیرساخت رشد صنعتی است. در قانون پنج سال پنجم توسعه جمهوری اسلامی ایران وزارت نیرو برای پاسخگویی به بخش تقاضای برق باید به دنبال ایجاد ظرفیتهای جدید برای تولید باشد.صنعت برق با قدمت چندین دهه فعالیت به عنوان یکی از پیچیدهترین و عظیمترین پروسههای ساخت دست بشر است که نقش بسیار مهمی در توسعه پایدار هر کشور ایفا میکند یکی از اجزاء اصلی توسعه پایدار، توسعه اقتصادی است. با توجه به موقعیت استراتژیک کشور ایران و بهرهگیری از کرانههای وسیع خلیجفارس میتوان از این فرصت به عنوان راهکاری مناسب و بهصرفه برای استحصال انرژی استفاده کرد.
امروزه بحران انرژی و وابستگی شدید به سوختهای فسیلی و منابع انرژیهای تجدید ناپذیر، آسیبهای جدی زیستمحیطی به وجود آمده از مصرف این نوع سوختها و همچنین مشکلات دوردست بودن بعضی از مراکز مصرف، بشر را به سمت استحصال انرژی از اقیانوسها کشانده است ازاینرو با توجه به افزایش آلایندههای بخش نیروگاهی طی سالهای اخیر، بررسی تواناییهای بالقوه تولید انرژیهای تجدیدپذیر و لایتناهی یکی از مباحثی است که میتواند زمینه توسعه پایدار را پیش روی صنعت و اقتصاد کشور باز کند.
با توجه به موقعیت استراتژیک کشور ایران و بهره گیری از کرانه های وسیع خلیجفارس می توان از این فرصت به عنوان راهکاری مناسب و به صرفه برای استحصال انرژی استفاده کرد و با مطالعه روی جنبه های مختلف، امکان سنجی بر فاکتورهای مثبت و منفی آن داشت. خلیجفارس و دریای عمان، به لحاظ گوناگون از جمله اقتصادی و سیاسی برای ما حائز اهمیت اند. ولی متأسفانه، اطلاعات ما در مورد شرایط فیزیکی این منابع عظیم و حیاتی بسیار کم و ناچیز است. انرژی جزر و مد مهمترین زیرمجموعه های انرژی دریایی است که بر خلاف انرژی حاصل از سوخت های فسیلی مانند نفت و زغال سنگ، قابل تجدید و لایزال بوده و آلودگی زیست محیطی به همراه ندارد.
این مطالعه در پنج فصل تهیه و تدوینشده است:
در فصل اول کلیات تحقیق موردبررسی قرار میگیرد، در فصل دوم مفاهیم پایهای جزر و مد و انواع روشهای استحصال این انرژی ذکر میشود بهعلاوه خلاصهای از پیشینه تحقیق نیز ارائه شده است. در فصل سوم مبانی نظری تولید انرژی برق از جزر و مد، روش و تکنیکهای مورداستفاده برای ارزیابی اقتصادی طرح ذکر میشود. فصل چهارم یافتههای تحقیق ارائه گردیده و اطلاعات طرح مورد پردازش و بررسی قرار میگیرد. فصل پنجم شامل خلاصهای از تحقیق و نتایج بهدستآمده است و درنهایت پیشنهادهایی در راستای بهبود و گسترش مطالعات آینده مطرح میشود.
بشر در عصر حاضر با دو بحران بزرگ روبرو است که بسیار باهم مرتبط هستند، از طرفی جوامع صنعتی و همچنین شهرهای بزرگ با مشکل آلودگی محیطزیست مواجهاند و از طرف دیگر مواد اولیه و سوخت با شتاب روزافزون در حال اتمام است که منجر به رشدی وسیع در تولید نیروی تجدیدپذیر پاک برای راهبری تولید برق شده است. تأکید زیادی بر روی تولید نیروی باد بوده که بهعنوان یکی از پیشرفتهترین اشکال تولید تجدیدپذیر است، با این حال، طبیعت متغیر و نسبتاً غیرقابلپیشبینی آن منجر به افزایش چالشها برای بهرهبردارهای سیستم برق بادی می شود. تولید انرژی جزر و مدی از سوی دیگر تقریباً کاملاً قابل پیش بینی است و به همین دلیل ممکن است یک جایگزین مناسب برای تولید نیروی باد باشد(اینور دنی، 2009).
بحران انرژی در جهان و پایانپذیری سوختهای فسیلی، امروزه دستیابی به منابع جدید انرژی را از توجه خاصی برخوردار نموده است، یکی از این منابع انرژی پایانناپذیر، انرژی جزر و مد است (پسنده، 1385).
انرژی جزر و مد، یکی از انواع انرژیها است که برخلاف انرژی حاصل از سوختهای فسیلی مانند نفت و زغالسنگ، قابلتجدید و لایزال
بوده و آلودگی زیستمحیطی هم به همراه ندارد. (اکبری نسب، کتابداری، 1389)
امروزه روند بهرهبرداری از منابع انرژی تجدیدپذیر و سازگار با محیطزیست مانند جزر و مد در مقابل انرژی حاصل از سوختهای فسیلی یک ضرورت به نظر میرسد. با افزایش جمعیت کره زمین، نیاز به انرژی بیشتر از یکطرف و آلودگی و مشکلات استفاده از سوختهای فسیلی و محدودیت این منابع از طرف دیگر، باعث شده که توجه بشر به استفاده از سوختهای غیر فسیلی معطوف گردد. سوختهای فسیلی، منبع اصلی تأمین انرژی موردنیاز جهان، بهسرعت درحال کاهش بوده و اثرات جانبی بر روی سیستم زیستمحیطی از نگرانیهای عمده به شمار میرود. استفاده از انرژی تجدیدپذیر، برای رویارویی با چالشهای آینده است.
نرژی جزر و مد یکی از قدیمیترین شکلهای انرژی است. تاکنون چندین نیروگاه جزر و مدی در کشورهای مختلف دنیا ساختهشده است که بزرگترین و معروفترین نیروگاه جزر و مدی در شمال غربی فرانسه بنام لارنس، خلیج سورن در جنوب غربی انگلستان و خلیج فاندی در شرق کانادا که دامنه کشند آن از 17 متر تجاوز میکند واقعشده است. پتانسیل بالای این مناطق برای تولید انرژی الکتریکی، مناسب و دستاوردهای زیستمحیطی و اقتصاد کلان را به همراه خواهد داشت (کوائیک، 2004). جذب انرژی مفید از اقیانوسها، دریاها و رودخانهها بهعنوان یکی از پاکیزهترین منابع بکر به جهان معرفی گردیده است. بحران انرژی در دهه 1970 میلادی، فکر دانشمندان را بهسوی منابع انرژی مستقل از سوخت فسیلی کشانده که از آن جمله استفاده از انرژی پایانناپذیر نهفته در دریاها است.
ازنظر اقتصادی، هزینههای بهرهبرداری از انرژی جزر و مد شامل هزینههای سرمایهگذاری اولیه و بهره برداری خواهد بود. هزینه سرمایهگذاری برای اینگونه طرحها نسبت به خروجی قابلاستفاده، در مقایسه با سایر نیروگاهها با سوخت فسیلی بالاتر است لذا ازآنجاکه عوامل شناختهشده و ناشناخته زیادی در این عرصه وجود دارد مطالعات پایهای در این عرصه باید توجیه اقتصادی داشته باشد. (حسین زاده، حسین زاده،1391)
ایران از نظر انرژیهای تجدیدپذیر با توجه به موقعیت اقلیمی خاص خود، از پتانسیل بسیار بالایی در این زمینه برخوردار است. از سوی دیگر نیروهای بومی و توانمند تخصصی داخلی خوبی در ایران وجود دارد که امکان استفاده از این انرژیها را با حداقل نیاز به خارج قابل توسعه میکند، اما تاکنون آنگونه که شایسته این پتانسیل و توانایی توسعهای کشور بوده عمل نشده و باوجود گذشت چند دهه فعالیت در زمینه انرژیهای نو در ایران، هنوز جایگاه مناسبی در این زمینه حتی در منطقه خاورمیانه به دست نیاورده است. که این امر عمدتاً به برنامهریزی پراکنده، هدفگذاری نامناسب و نیز عدم بهرهگیری مناسب از نیروهای بومی متخصص، مربوط بوده است. لذا با توجه به اهمیت موضوع، در این تحقیق میزان انرژی قابل استحصال از جزر و مد آبهای خلیجفارس را مورد بررسی قرار میگیرد، با توجه به هزینه های سرمایهگذاری و عملیاتی، برای کاربرد این انرژی در زمینه تولید برق به ارزیابی اقتصادی این موضوع پرداخته میشود.
در این تحقیق فرضیه ای وجود ندارد و به سؤالات تحقیق بر اساس روش های ارزیابی طرح پاسخ داده خواهد شد.
روش تحقیق در این مطالعه بر اساس ماهیت از نوع توصیفی است. اندازهگیری جزر و مد در سواحل جنوبی ایران امری ناشناخته است و برای این منظور روشهای محاسباتی متفاوتی از طریق نرمافزارهای مختلف وجود دارد. در این تحقیق مقادیر انرژی پتانسیل جزر و مد برحسب کیلو واتساعت بر مترمربع در یک دوره زمانی جزر و مدی محاسبه میشود که با توجه به الگوی کشند و تعداد ساعات یک سیکل جزر و مد به دست میآید. این الگو بر اساس مؤلفهها و فازهای اصلی جزر و مد و سپس با بهره گرفتن از دامنه مؤلفهها محاسبه میشود. میزان انرژی متأثر از این الگوی کشند است و درنهایت 60 درصد انرژی بهدستآمده بهعنوان انرژی قابل استحصال در نظر گرفته می شود.
اطلاعات در این تحقیق از روش کتابخانهای از سایت آژانس بینالمللی انرژی، مرکز آمار ایران، بانک مرکزی و همچنین با همکاری سازمان نقشه برداری کشور و سازمان بنادر و دریانوردی جمع آوری شده است.
تجزیه تحلیل دادهها بر اساس قواعد اقتصاد مهندسی با بهره گرفتن از Excel و نرمافزار تخصصی Comfar صورت گرفته است. برای اندازهگیری انرژی جزر و مد از الگوی کشند استفاده شده است که برای الگوهای متفاوت میزان انرژی متفاوت خواهیم داشت. در این روش ابتدا حداقل و حداکثر ارتفاع آب در زمان جزر و مد اندازه گیری شده و بهعنوان اختلاف جزر و مد با توجه به الگوی کشند منطقه خلیجفارس این انرژی محاسبهشده است، با در نظر گرفتن هزینههای اجتماعی آلودگی ناشی از تولید نیروگاهها منافع آن به درآمدهای طرح بهعنوان منافع کاهش آلودگی افزوده شده است.
هزینههای این طرح شامل هزینههای عملیات و نگهداری و سرمایهگذاری است که بر اساس اطلاعات دریافتی از سایت بینالمللی انرژی است و برای کل منطقه خاورمیانه در نظر گرفته شده است. علاوه بر آن هزینه استهلاک تجهیزات نیز با نرخ تعیینشده از سوی دولت به آن افزودهشده است.
با بررسی این دو مقوله به ارزیابی این طرح پرداخته می شود و در نهایت تحلیل حساسیت در این زمینه انجام میگیرد.
جامعه آماری بنادر موجود در خلیجفارس و نمونهی آماری هفت بندر از بنادر موجود میباشد. تحقیق انجام شده، بر اساس اطلاعات جزر و مد در سال 1392 برای هفت بندر منتخب است.
Eleanor Denny
Kowalik