وبلاگ

توضیح وبلاگ من

پایان نامه استفاده از مدل سود باقی مانده به منظور تبیین دقیق تر رابطه بین رشد سود و بازده سهام

ارتباط بین بازده بازار سهام و سود حسابداری و این موضوع که چگونه و چه وقت بازار سرمایه به اطلاعات مربوط به سود، واکنش نشان می دهند، به منظور مطالعه کارایی بازار سرمایه و همچنین ارزیابی سودمندی اطلاعات موجود درصورتهای مالی اساسی، از اهمیت خاصی برخوردار است. سرمایه گذاران، اعتبار دهندگان و سایر استفاده کنندگان صورتهای مالی برای ارزیابی توان سود آوری، خالص جریانات ورودی وجه نقد و پیش بینی سودهای آتی از اطلاعات منعکس در سود حسابداری استفاده می کنند. سودمندی اطلاعات منعکس در سود حسابداری، زمانی تأیید می شود که سود حسابداری بتواند سرمایه گذاران و اعتبار دهندگان را در پیش بینی جریانات نقدی، از نظر مبلغ، زمان دستیابی و میزان عدم اطمینان
کمک نماید .بازده اوراق بهادار، انگیزه اصلی سرمایه گذاری در بورس اوراق بهادار است و ارزیابی و پیش بینی بازده بازار می تواند کمک مؤثری در اخذ تصمیمات منطقی سرمایه گذاران به حساب آید و نتیجه این امر نیز تخصیص بهینه منابع محدود جامعه است. تا کنون مدل های متعددی جهت سنجش کیفیت سود های گزارش شده از سوی شرکت مورد ارزیابی قرار گرفته اند که در این میان مدل سود باقیمانده و اجزای آن از حیطه این تحقیقات به دور مانده اند. از این رو در این پژوهش قصد داریم تا به بررسی میزان کارایی مدل رشد سود باقیمانده و اجزای آن در تبیین رابطه بین بازده سهام و رشد سود در شرکت های پذیرفته شده در بورس اوراق بهادار تهران بپردازیم.
در این فصل به بررسی کلیات تحقیق پرداخته می شود. ابتدا مساله اصلی تحقیق بیان می گردد، سپس اهمیت و ضرورت تحقیق مورد بررسی قرار می گیرد، در ادامه به اهداف اساسی تحقیق، سوالات و فرضیه‌های تحقیق، جنبه جدید بودن و نوآوری تحقیق و تعریف واژه ها و اصطلاحات تخصصی تحقیق پرداخته شده و در انتها نیز ساختار تحقیق آورده شده است.
1-2-بیان مسئله
مفهوم اقتصادی سود همواره مورد توجه اقتصاددانان بوده است(کوین و وی، 2008) و تغییرات در سود و قیمت سهام عناصری تأثیرگذار در ارزیابی وضعیت شرکتها و مدیران و به تبع آن بر تصمیمات سرمایه گذاران بالفعل و بالقوه می باشند(سوداکار و موهنرام، 2012). زیرا هدف از اندازه گیری سود عبارتست از تعیین این که وضعیت یک واحد تجاری در نتیجه عملیاتی که طی یک دوره معین انجام داده به چه میزان بهبود یافته است (بلکویی، 1381) و اندازه گیری سود به شکل ادواری برای واحدهای تجاری شاید هدف نخست فرایند حسابداری به شمار آید(کیم و یاکسوان، 2010).
بازدهی سهام از موارد بسیار مهم در تصمیم گیری سهامداران می باشد (ایزدی نیا، 1386). بنابراین سود و بازدهی سهام از جمله اطلاعات با اهمیت در تصمیمات اقتصادی بشمار می روند. مطالعات و پژوهش­های انجام شده درباره­ سود و بازده یکی از پرحجم­ترین و بیشترین تلاش­ های پژوهشی را تشکیل می­دهد. سود به عنوان راهنمای پرداخت سود تقسیمی، ابزار سنجش اثربخشی مدیریت، و وسیله پیش ­بینی و ارزیابی تصمیم گیری­ها، همواره مورد استفاده­ سرمایه­گذاران، مدیران و تحلیل­گران مالی بوده است(ریچاردسون، 2003). بر همین اساس، محققان بسیاری سعی کردند عوامل موثر بر سودآوری و بازدهی شرکت­ ها را شناسایی کنند. به همین دلیل مشکل اصلی در امر محاسبه و پیش بینی روند ارزش سهام، بستگی به پیش بینی مجموعه سودهای قابل پرداخت آتی دارد. بنابراین مسئله تجزیه و تحلیل سود در سرمایه گذاری از اولویت خاصی برخوردار است(فاما و فرنچ، 2004).
در بازار سرمایه ی ایران نیز  که در سال های اخیر از رونق خاصی برخوردار شده است، آزمون روش حسابداری مازاد خالص یعنی فاصله گرفتن از حسابداری تعهدی با تفکر جدید در طبقه بندی اقلام صورت سود و زیان که میتواند راهگشای سهامداران و سرمایه گذاران، تدوین کنندگان استانداردها و سایر استفاده کنندگان قرار گیرد، مورد توجه قرار نگرفته است. از طرف دیگر، مدل ارزیابی سود باقیمانده اولسون (1995) که به میزان فزایندها به عنوان یک رویه ی عملی در متون تجزیه و تحلیل مالی و تکنیک ارزیابی،  طرفدار پیدا کرده بود، در سال 2005، به چالش کشیده شده است(پنمن، 2005).
نظر به اهمیت فراوان سود باقی مانده در ادبیات تحقیقات حسابداری، در این تحقیق قصد داریم تا از آن به عنوان مبنای تبیین ارتباط بین سود و بازده استفاده کنیم. در این تبیین رشد سود را به رشد در سود باقی مانده، رشد در سرمایه و سایر اجزا تفکیک می کنیم. با تفکیک رشد سود با بهره گرفتن از مفهوم سود باقیمانده، سوالات زیر ایجاد می شود:

 

    1. آیا با بهره گرفتن از این تفکیک توانمندی بهتری جهت توضیح تغییرات بازده بدست می آوریم؟

 

    1. آیا رشد در سود باقی مانده و سایر اجزای رشد سود ارتباط متفاوتی با بازده دارند؟

 

  1. آیا بازار به طور کامل کاربردهای رشد در سود باقی مانده و سایر اجزای رشد را درک می کند، یا این اجزا، بازده های آتی سهام را پیش بینی می نمایند؟

1-3-ضرورت و اهمیت پژوهش
از زمان آدام اسمیت دیدگاه غالب در خصوص سازمان‏ها این بوده است که آن‏ها نیروی خود را از سرمایه گذاران، کارکنان و تأمین کنندگان به دست می آورند تا کالا و خدماتی را برای مشتریان خود تولید کنند. در این دیدگاه عملکرد سازمانی عبارت است از بازده مالی که به سهامداران می رسد (فیرر[7] و همکاران، 2003: 360-348). هریک از ما در طول زندگی خود تصمیماتی را برای سرمایه گذاری در زمینه های مختلف از جمله ملک، طلا، سهام و مانند اینها اتخاذ می کنیم. در یک تصمیم علمی انتخاب هر یک، بستگی مستقیم به میزان ریسک و بازده آن فرصت در مقایسه با دیگر فرصت های سرمایه گذاری دارد. به عبارت دیگر هدف اصلی شناسایی آن فرصت سرمایه گذاری است که بیشترین بازده را با ریسک یکسان و یا کمترین ریسک را در شرایط بازده مساوی در مقایسه با دیگر فرصت ها به ما می دهد. بنابراین اهمیت پیش بینی بازده سهام، محققان را بر آن داشته تا به دنبال متغیرها و شاخص هایی که ارتباط معنادار با بازده سهام دارند و همچنین متغیرهایی که بر این رابطه تأثیرگذارند؛ باشند. آن ها همواره به دنبال این بوده اند که متغیرهایی را که بر بازده تأثیرگذارند، یافته و بر اساس آن تصمیم‏ گیری کنند. نتایج به دست آمده از تحقیقات انجام شده در این زمینه نشان می دهد که اطلاعات مالی و غیرمالی هر دو بر بازده سهام مؤثر هستند (مهرانی و همکاران، 1383: 78-77). لذا یکی از معیارهایی که برای سنجش عملکرد سازمان ها که در این تحقیق به آن پرداخته شده است، بازدهی سهام است زیرا معمولاً مهم ترین معیار ارزیابی عملکرد موسسات، در حال حاضر نرخ بازده سهام است. این معیار به تنهایی دارای محتوای اطلاعاتی برای سرمایه گذران بوده و برای ارزیابی عملکرد مورد استفاده قرار می گیرد. وقتی این معیار کاهش یابد زنگ خطری برای شرکت است و عملکرد شرکت را مناسب نشان نمی دهد. این معیار دارای محتوی اطلاعاتی زیادی می باشد، زیرا ارزیابی عملکرد برمبنای ارزش بازار، اطلاعات سرمایه گذاران را به خوبی منعکس می کند.
1-4-اهداف پژوهش

 

  • هدف اصلی 1 : تعیین رابطه بین بازده سهام و اجزای رشد سود.

هدف فرعی 1-1: تعیین رابطه بین بازده سهام و رشد سود باقی مانده.
هدف فرعی 1-2: تعیین رابطه بین بازده سهام و رشد در سود سرمایه ای رشد در سرمایه.
هدف فرعی 1-3: تعیین رابطه بین بازده سهام و رشد سود ناشی از تغییر هزینه تامین مالی خالص از مالیات.
هدف فرعی 1-4: تعیین رابطه بین بازده سهام و رشد سود ناشی از تغییر نرخ هزینه سرمایه.
 

 

    • هدف اصلی 2 : تعیین قدرت توضیح دهندگی مدل تفکیک رشد سود مبتنی بر سود باقی مانده نسبت به مدل پایه ای سود و بازده سهام.

 

هدف فرعی 3-1: تعیین رابطه بین بازده آتی سهام و رشد در سود باقی مانده.

پایان نامه

 

هدف فرعی 3-2: تعیین رابطه بین بازده آتی سهام و رشد در سود سرمایه ای رشد در سرمایه.
هدف فرعی 3-3: تعیین رابطه بین بازده آتی سهام و رشد سود ناشی از تغییر هزینه تامین مالی خالص از مالیات.
هدف فرعی 3-4: تعیین رابطه بین بازده آتی سهام و رشد سود ناشی از تغییر نرخ هزینه سرمایه.
1-5-کاربردهای پژوهش
بطور کلی این پژوهش در بخش کاربردی نیز اهداف زیر را دنبال می­نماید:
بدیهی است که به دنبال انجام هر تحقیقی تلاش بر این است نتایج بدست آمده مورد استفاده علاقمندان قرار بگیرد تا در اتخاذ تصمیمات موثر کارا و موثر باشد .لذا این تحقیق نیز مستثنی از این امر نخواهد بود. از طرف دیگر نتایج تحقیقات برای خود مدیران شرکتها نیز قابل توجه خواهد بود تا نتایج مثبت بیشتری را رقم بزنند؛ لذا نتایج تحقیقات حاضر می تواند برای گروه های زیر قابل استفاده باشد:

 

    1. سرمایه گذاران بخش خصوصی، مردم و دولت

 

    1. سهامداران شرکتهای پذیرفته شده در بورس اوراق بهادار تهران

 

    1. مدیران شرکتها

 

    1. موسسالت مالی و اعتبارای و سرمایه گذاری

 

    1. متخصصین و تحلیلگران مالی

 

  1. محققان و دانشجویان .

1-6-سوال های پژوهش
سوالات پژوهش به صورت زیر تدوین شده‌اند:

 

  • سوال اصلی 1 : آیا بین بازده سهام و اجزای رشد سود ارتباط معناداری وجود دارد؟

سوال فرعی 1-1: آیا بین بازده سهام و رشد در سود باقی مانده ارتباط معناداری وجود دارد؟
سوال فرعی 1-2: آیا بین بازده سهام و رشد در سود سرمایه ای رشد در سرمایه ارتباط معناداری وجود دارد؟
سوال فرعی 1-3: آیا بین بازده سهام و رشد سود ناشی از تغییر هزینه تامین مالی خالص از مالیات ارتباط معناداری وجود دارد؟
سوال فرعی 1-4: آیا بین بازده سهام و رشد سود ناشی از تغییر نرخ هزینه سرمایه ارتباط معناداری وجود دارد؟

 

    • سوال اصلی 2 : آیا مدل تفکیک رشد سود مبتنی بر سود باقی مانده دارای قدرت توضیح دهندگی بیشتری از مدل پایه ای سود و بازده سهام است؟

 

  • سوال اصلی 3: آیا بین بازده آتی سهام و اجزای رشد سود ارتباط معناداری وجود دارد؟

سوال فرعی 3-1: آیا بین بازده آتی سهام و رشد در سود باقی مانده ارتباط معناداری وجود دارد؟
سوال فرعی 3-2: آیا بین بازده آتی سهام و رشد در سود سرمایه ای رشد در سرمایه ارتباط معناداری وجود دارد؟
سوال فرعی 3-3: آیا بین بازده آتی سهام و رشد سود ناشی از تغییر هزینه تامین مالی خالص از مالیات ارتباط معناداری وجود دارد؟
سوال فرعی 3-4: آیا بین بازده آتی سهام و رشد سود ناشی از تغییر نرخ هزینه سرمایه ارتباط معناداری وجود دارد؟
1-7-فرضیه های پژوهش
با توجه به سوالات مطرح شده فرضیات به صورت زیر تدوین شده اند:

 

  • فرضیه اصلی1 : بین بازده سهام و اجزای رشد سود ارتباط معناداری وجود دارد.

فرضیه فرعی 1-1: بین بازده سهام و رشد در سود باقی مانده ارتباط معناداری وجود دارد.
فرضیه فرعی 1-2: بین بازده سهام و رشد در سود سرمایه ای رشد در سرمایه ارتباط معناداری وجود دارد.
فرضیه فرعی 1-3: بین بازده سهام و رشد سود ناشی از تغییر هزینه تامین مالی خالص از مالیات ارتباط معناداری وجود دارد.
فرضیه فرعی 1-4: بین بازده سهام و رشد سود ناشی از تغییر نرخ هزینه سرمایه ارتباط معناداری وجود دارد.
 

 

  • فرضیه اصلی 2 : مدل تفکیک رشد سود مبتنی بر سود باقی مانده دارای قدرت توضیح دهندگی بیشتری از مدل پایه ای سود و بازده سهام است.

 

 

  • فرضیه اصلی 3 : بین بازده آتی سهام و اجزای رشد سود ارتباط معناداری وجود دارد.

فرضیه فرعی 3-1: بین بازده آتی سهام و رشد در سود باقی مانده ارتباط معناداری وجود دارد.
فرضیه فرعی 3-2: بین بازده آتی سهام و رشد در سود سرمایه ای رشد در سرمایه ارتباط معناداری وجود دارد.
فرضیه فرعی 3-3: بین بازده آتی سهام و رشد سود ناشی از تغییر هزینه تامین مالی خالص از مالیات ارتباط معناداری وجود دارد.
فرضیه فرعی 3-4: بین بازده آتی سهام و رشد سود ناشی از تغییر نرخ هزینه سرمایه ارتباط معناداری وجود دارد.
 
 
1-8-جنبه جدید بودن و نوآوری پژوهش
بر اساس تعریف سود باقی مانده، رشد سود می تواند رشد سود ناشی از رشد در سود باقی مانده، رشد سود ناشی از رشد در سرمایه بکار گرفته شده، رشد سود ناشی از تغییر در هزینه بهره خالص از مالیات و رشد سود ناشی از تغییر هزینه سرمایه باشد. با توجه به اینکه اجزای مختلف رشد سود، احتمالاً کاربردها و محتوای اطلاعاتی متفاوتی به منظور ارزش گذاری و تبیین بازده دارند و نیز با توجه به اهمیت زیادی که تحقیقات پیشین برای سود باقی مانده و برتری آن به نسبت به سود حسابداری قائل شده اند، لذا هدف اصلی این پژوهش استفاده از مدل سود باقی مانده به منظور تبیین دقیق تر رابطه بین رشد سود و بازده سهام باشد. در این پژوهش رشد سود با بهره گرفتن از مدل سود باقی مانده به چهار جزء شامل رشد سود ناشی از رشد در سود باقی مانده، سود سرمایه ای رشد در سرمایه، رشد سود ناشی از تغییر هزینه تامین مالی خالص از مالیات و  رشد سود ناشی از تغییر نرخ هزینه سرمایه بکار گرفته شده است.
با توجه به پیشینه این موضوع تاکنون به طور مستقیم استفاده از مدل سود باقی مانده به منظور تبیین دقیق تر رابطه بین رشد سود و بازده سهام در شرکت های پذیرفته شده در بورس اوراق بهادار تهران در کشور ما مورد بررسی قرار نگرفته است. بنابراین با توجه به بررسی های به عمل آمده و با توجه به محدودیت های موجود در رابطه با شناسایی و اندازه‌گیری کیفیت سود باقی مانده شرکت‌ها، این اولین پژوهش در ایران می‌باشد و وجود پژوهش در این زمینه به شدت احساس می گردد.
1-9-تعریف مفهومی و عملیاتی متغیرهای پژوهش
متغیرهای این پژوهش به دو گروه طبقه بندی می شود:

 

  • متغیرهای وابسته

بازده سهام شرکت i در سال t.
بازده آتی سهام شرکت i در سال t.
 

 

  • متغیرهای مستقل:

سود باقی مانده شرکت i در سال t.
سود ناشی از رشد سرمایه شرکت i در سال t.
سود ناشی از تغییر هزینه تامین مالی خالص از مالیات شرکت i در سال t.
سود ناشی از تغییر نرخ هزینه سرمایه شرکت i در سال t.
Kevin and Wei
Sudhakar and Mohanram
Kim, and Yaxuan
Richardson
Fama and French
Penman
Firer

پایان نامه بررسی اختلاف میان کیفیت اطلاعات حسابداری قبل و بعد از انجام حسابرسی مستقل


اطلاعات حسابداری شامل صورتهای مالی اساسی و یادداشتهای توضیحی همراه توسط طیف وسیعی از استفاده کنندگان از اطلاعات حسابداری مورد استفاده قرار می گیردو با توجه به تفکیک مالکیت از مدیریت در شرکتهای سهامی عام همواره این ابهام وجود دارد که آیا این اطلاعات مربوط و قابل اعتماد هستند یا خیر . برای حصول اطمینان از این امر ضرورت دارد تا یک فرد متخصص و مستقل از مدیریت و سهامداران کیفیت اطلاعات حسابداری را بررسی نماید و در ارتباط با آن قضاوت نماید . در راستای تحقق این امر از خدمات حسابرسی مستقل مالی استفاده می شود .از طرف دیگر این سوال به وجود می آید که آیا فرایند حسابرسی صورتهای مالی در کیفیت این گزارشات ارتقایی ایجاد می کند یا خیر که در این تحقیق کوشش. می شود به این سوال پاسخ داده شود.
1-2 بیان مساله
حسابداری دانشی است که به کمک آن اطلاعات مربوط به معاملات و رویدادهای مالی موسسات و شرکتها جمع آوری طبقه بندی و تلخیص و گزارش می شود . اطلاعات تهیه شده توسط سیستم حسابداری شرکتها توسط طیف گسترده ای از استفاده کنندگان مورد استفاده قرار می گیرند که اهم این استفاده کنندگان عبارتند از استفاده کنندگان اولیه  و استفاده کنندگان ثانویه . استفاده کنندگان اولیه عبارتند از سهامداران و اعتباردهندگان و استفاده کنندگان ثانویه عبارتند از دولت- کارکنان – مشتریان – رقبا – اتحادیه های کارگری و … . از طرفی یکی از نتایج ناشی از انقلاب صنعتی در اوایل  قرن هجدهم میلادی به وجود آمدن شرکتهای سهامی و جدایی مالکیت از مدیریت و ضرورت امر پاسخگویی (حسابدهی) مدیران این شرکها به سهامداران (مالکان) آنها می باشد که در نتیجه ی این جریان ها نوعی شک و تردید از جانب سهامداران متوجه مدیران تهیه کننده ی این صورتهای مالی بوده است  . در این راستا حرفه ی حسابرسی به عنوان یکی از روش های ایجاد اطمینان و رفع ابهام در ارتباط با صورتهای مالی به سهامداران کمک می نماید . حسابرسان افرادی هستند که وظیفه ی اعتبار دهی و شهادت دهی در ارتباط با صورتهای مالی را بنا به تقاضای سهامداران بر عهده دارند . سهامداران تمایل دارند تا مدیران آنچه را که واقعا بوده است گزارش نمایند نه آنچه را که خود (مدیران) می خواهند و به نفع آنها است . از نظر سهامداران صورتهای مالی در صورتی مطلوب هستند که از ویژگی های کیفی مربوط بودن و قابلیت اعتماد برخوردار باشند (حساس یگانه – 1389) .همچنین صورتهای مالی تهیه شده توسط شرکتها که مسئولیت آن بر عهده ی مدیریت است در صورتی مربوط و قابل اعتماد خواهد بود که مطابق با استانداردهای حسابداری باشد . یعنی چنانچه صورتهای مالی شرکتها بر اساس استانداردهای حسابداری تهیه شده باشند می توان نتیجه گرفت که مربوط و قابل اعتماد هستند . در نتیجه حسابرسان در یک فرایند حسابرسی مستقل مالی با بهره گرفتن از رهنمودهای استانداردهای حسابرسی صورتهای مالی شرکتها را با اصول و استانداردهای پذیرفته شده حسابداری تطبیق می دهند تا در ارتباط با کیفیت این صورتهای مالی یعنی مربوط بودن و قابلیت اعتماد آنها اظهار نظر نمایند . در این راستا این سوال به وجود می آید که آیا حسابرسی مستقل می تواند در ارتقای کیفیت و باور پذیری صورتهای مالی موثر باشد یا خیر ؟ در این تحقیق کوشش می شود  تا اختلاف میان کیفیت صورتهای مالی گزارش شده توسط شرکتها قبل و بعد از انجام عملیات حسابرسی مستقل مالی بررسی شود.
1-3 اهمیت و ضرورت انجام تحقیق

پایان نامه

 

حسابرسی صورتهای مالی از زمان جدایی مالکیت از مدیریت و در راستای تبیین نظریه نمایندگی اهمیت و رونق خاصی یافته است . در بازارهای تحت نظارت انجام آن به موجب الزام های قانونی اجباری است و در بازار های آزاد نیز که انجام آن اجباری نیست باز هم برای انجام آن تقاضا وجود دارد . در نتیجه این سوال به ذهن متبادر می شود که حسابرسی آیا به ارتقای کیفیت گزارشگری مالی کمک  میکند یاخیر . به بیان دیگر آیا عملیات حسابرسی صورتهای مالی می تواند در راستای افزایش کیفیت صورتهای مالی که سهامداران نیز خواهان آن هستند اثر بخش باشد و یا این که به ارتقای کیفیت صورتهای مالی کمکی نمی کند . البته لازم به ذکر است که حتی اگر حسابرسی در کیفیت صورتهای مالی تغییری ایجاد نکند باز هم دارای اثر روانی بر جامعه می باشد بدین معنا که سهامداران بر نظر حسابرس تکیه می کنند و با آرامش روانی بیشتری بر اساس صورتهای مالی به تصمیم گیری می پردازند . در نتیجه ضرورت دارد تا در این تحقیق فواید حسابرسی از لحاظ ایجاد کیفیت مورد بررسی قرار گیرد .
1-4 هدف های اساسی انجام تحقیق
هدف اساسی در تحقیق حاضر بررسی اختلاف میان کیفیت اطلاعات حسابداری قبل و بعد از فرایند حسابرسی مستقل مالی می باشد تا بدین وسیله بتوانیم تاثیر فرایند حسابرسی را بر کیفیت اطلاعات حسابداری ارزیابی کنیم .
1-5 فرضیه های تحقیق
تحقیق حاضر دارای یک فرضیه اصلی و پنج فرضیه فرعی است .
فرضیه اصلی : کیفیت اطلاعات حسابداری بعد از انجام حسابرسی مستقل مالی بیشتر از کیفیت اطلاعات حسابداری قبل از انجام حسابرسی مستقل مالی است .
فرضیه های فرعی :
فرضیه فرعی اول :  کیفیت اطلاعات حسابداری بعد از انجام حسابرسی مستقل مالی بیشتر از کیفیت اطلاعات حسابداری قبل از انجام حسابرسی مستقل مالی در سال 86است .
فرضیه فرعی دوم :  کیفیت اطلاعات حسابداری بعد از انجام حسابرسی مستقل مالی بیشتر از کیفیت اطلاعات حسابداری قبل از انجام حسابرسی مستقل مالی در سال 87 است .
فرضیه فرعی سوم:  کیفیت اطلاعات حسابداری بعد از انجام حسابرسی مستقل مالی بیشتر از کیفیت اطلاعات حسابداری قبل از انجام حسابرسی مستقل مالی در سال 88 است .
فرضیه فرعی چهارم:  کیفیت اطلاعات حسابداری بعد از انجام حسابرسی مستقل مالی بیشتر از کیفیت اطلاعات حسابداری قبل از انجام حسابرسی مستقل مالی در سال 89 است .
فرضیه فرعی پنجم :  کیفیت اطلاعات حسابداری بعد از انجام حسابرسی مستقل مالی بیشتر از کیفیت اطلاعات حسابداری قبل از انجام حسابرسی مستقل مالی در سال 90 است .
1-6 تعریف مفهومی و عملیاتی متغیرهای تحقیق
کیفیت اطلاعات حسابداری : عبارت است از قرینه ی قدر مطلق خطای پیش بینی اطلاعات حسابداری در پیش بینی جریان وجه نقد عملیاتی دوره آتی .
اطلاعات حسابداری : عبارت است از صورتهای مالی اساسی شامل ترازنامه – صورت سود و زیان – صورت سود و زیان جامع و صورت جریان وجه نقد .
حسابرسی مستقل مالی : عبارت است از فرایند تطبیق صورتهای مالی با استاندارد های پذیرفته شده حسابداری به منظور اظهار نظر در خصوص کیفیت آنها .
تصمیم گیری : عبارت است از انتخاب یک راه حل از میان راه حل های ممکن و موجود .
1-7 ساختار تحقیق
تحقیق حاضر در 5 فصل به شرح زیر ارائه گردیده است :
فصل اول: شامل کلیات تحقیق نظیر بیان مساله و ضرورت انجام تحقیق و همچنین هدف ها و سوال ها و      فرضیه های تحقیق و قلمرو و تعاریف عملیاتی متغیرهای تحقیق می باشد .
فصل دوم: شامل مبانی نظری و پیشینه ی تحقیق های انجام شده در زمینه ی مربوط ( در داخل و خارج از کشور ) می باشد .
فصل سوم  : شامل روش تحقیق و جامعه ی آماری و نمونه ی آماری و روش نمونه گیری می باشد .
فصل چهارم  : شامل جمع آوری داده ها و اطلاعات و تجزیه و تحلیل آنها با بهره گرفتن از روشها و مدل های آماری مناسب و همچنین آزمون فرضیه ها می باشد .
فصل پنجم: این فصل شامل نتیجه گیری بر اساس تجزیه و تحلیل داده ها و همچنین موانع و محدودیت های تحقیق و ارائه ی پیشنهادهایی در زمینه ی تحقیق و پیشنهادهایی برای تحقیق های آتی می باشد .

پایان نامه بررسی ارتباط بین عدم تقارن اطلاعاتی،مدیریت سود و نظارت صندوق های سرمایه گذاری در بازار اوراق بهادار تهران

ساختار راهبری یک شرکت از ابعاد گوناگون قابل توجه است و در وهله اول بر حسب همسویی منافع نمایندگان و مالکان تعریف می شود. بر این اساس، چنانچه منافع مدیران و مالکان همسان و یا به هم نزدیک باشد؛ بسیاری از تعارضات نمایندگی حل شده و این امر بطور بالقوه بر جوانب مختلف شرکتهای سهامی و بازار سرمایه تاثیر می گذارد. از جمله مواردی که ممکن است، تحت تاثیر ساختار راهبری قرار بگیرد؛ محیط گزارشگری مالی است که این امر می تواند منافع سایر گروه ها را در شرکت تبیین نماید. از این جهت، تاثیر ساختارهای راهبری بر رفتارهای گزارشگری، یکی از موضوعاتی است که بطور فزاینده ای مورد توجه پژوهشگران قرار دارد و زمینه تحقیقات زیادی در سالهای اخیر بوده است. موضوع تحقیق حاضر، بررسی رابطه بین عدم تقارن اطلاعاتی، مدیریت سود و نظارت صندوق های سرمایه گذاری  شرکتهای پذیرفته شده  در بازار اوراق بهادار تهران می باشد. این فصل باعنوان کلیات تحقیق، نگاهی کلی به پژوهش می نماید و خواننده را با آنچه قرار است تجزیه و تحلیل گردد آشنا می سازد. در فصل حاضر، مساله اصلی و ضرورت انجام تحقیق بیان می شود. در ادامه، فرضیات موردنظر در راستای بررسی ارتباط بین متغیرها، مطرح می شوند و همچنین جامعه آماری موردمطالعه و قلمرو تحقیق، تبیین می گردد. در نهایت، کلمات کلیدی تحقیق، بلحاظ عملیاتی تعریف و ارائه می شوند.
1-2)بیان مسئله اصلی تحقیق
حسابداری به عنوان یک سیستم اطلاعاتی می‌تواند در جهت تصمیم‌گیری‌های اقتصادی اطلاعات ارزشمندی را در اختیار سرمایه‌گذاران و سایر استفاده کنندگان اطلاعات مالی قرار می‌دهد.اما باید در نظر داشت که برخی ازاطلاعات حسابداری در قالب اقلام تعهدی منعکس می شوند؛ که به وسیله مدیران تهیه می‌شود و کیفیت آن ممکن است تحت تاثیر انگیزه های منفعت جویانه و فرصت طلبانه آنان قرار گیرد. اعمال نظر مدیر بر ارقام گزارش شده ناشی از اختیاری بودن برخی از رویه های گزارشگری مالی است. بدین ترتیب که مدیریت برخی اختیارات را در شناسایی اقلام تعهدی، دارد. این اختیارات ممکن است برای علامت دهی  اطلاعات خصوصی استفاده شود و یا بطور فرصت طلبانه ای برای مدیریت سود  بکار رود(دیچو و همکاران،2003).مدیریت سودفرصت طلبانه نشان دهنده کیفیت پایین اطلاعات حسابداری است. دراین حالت، بخشی ازمعامله گران مطلع دست به مبادله سهام می­زنند، درحالیکه تمایل  معامله گران بدون اطلاع به مبادله سهام شرکت، به شدت کاهش می یابد. ازآنجایی که شواهد نشان می­دهد که مدیران در جهت منافع شخصی خود ، دست به مدیریت سود فرصت طلبانه می­زنند ، معامله گران هزینه های انتخاب نادرست ناشی از مدیریت سود را تشخیص می دهند و به آن واکنش نشان می دهند (کسیا و لیو، 2005). از این جهت، وجود مکانیزم هایی برای کنترل انگیزه های مدیران در شرکتهای سهامی در راستای حفظ منافع مالکان، ضروری است.در این رابطه، برخی از تحقیقات به نقش سهامداران نهادی در کنترل انگیزه های منفعت طلبانه مدیران و انتقال اطلاعات پرداخته اند . براساس فرضیه نظارت کارآ، سهامداران نهادی وسهامداران عمده ای که خارج ازشرکت قراردارند در مقایسه باسهامداران خرد ، به دلیل برخورداری از امکانات ، تخصص وتجربه بالا و همچنین حق رای بیشترمی توانند با هزینه کمتری بر عملکرد مدیران نظارت داشته باشند. شواهد نشان می دهد که تصمیم گیری مجامع عمومی شرکتها ارتباط معناداری با مالکیت نهادی داشته است(بوشی و نو، 2000).
در تحقیق حاضر، سعی می شود، نقش صندوق های سرمایه گذاری(به عنوان مهمترین گروه سهامداران نهادی در بازار سرمایه ایران)، در نظارت بر رفتارهای مدیران شرکتهای سرمایه پذیر، تبیین شود. همچنین، عدم تقارن اطلاعاتی بعنوان یک انگیزه مهم برای مدیریت سود، تلقی و مورد بررسی قرار می گیرد.در بندهای زیر، ارتباط بین متغیرهای اساسی تحقیق، مبتنی بر شواهد نظری و تجربی موجود، تبیین شده است.
1-3) ارتباط بین عدم تقارن اطلاعاتی با مدیریت سود
مطابق با هوتون و همکاران(2006) زمانیکه یکی از طرفین معامله نسبت به طرف دیگر ، دارای مزیت اطلاعاتی باشد ، میگویند سیستم اقتصادی ازدیدگاه اطلاعات ، نامتقارن است . در تئوری حسابداری ، مسئله نامتقارن بودن اطلاعات دارای اهمیت زیادی است زیرا بازارهای اوراق بهادار در معرض تهدید های ناشی از مسئله عدم تقارن اطلاعاتی قرار دارند و این به دلیل وجود اطلاعات درون سازمانی است . حتی اگر قیمت به طور کامل تمام اطلاعات موجود در بازار را به همگان منعکس کند ، باز هم این احتمال وجود دارد افراد درون سازمان ، نسبت به افراد خارج از سازمان ، دارای اطلاعات بیشتری باشند . در این زمان ، این افراد از مزیت داشتن اطلاعات استفاده می کنند و به منافع بیشتری دست می یابند . زمانی که سرمایه گذاران خارجی از این موضوع آگاه شوند ، بدیهی است مبالغی را که آماده بودند درصورت وجود اطلاعات کامل ، برای اوراق بهادار پرداخت کنند ، نمی پردازند و بدین گونه در برابر زیانهای احتمالی ناشی از وجود اطلاعات محرمانه ، واکنش نشان می دهند (هوتون و همکاران، 2006). جو و کیم(2007) ارتباط بین کمیت و کیفیت افشای شرکتی با مدریت سود را بررسی نمودند. آنها دریافتند شرکتهای با سطح افشای گسترده تر، با احتمال کمتری دست به مدیریت سود می زنند و استدلال نمودند که افشای اطلاعات بیشتر، عدم تقارن اطلاعاتی بین مدیران و مالکان را کاهش می دهد و فرصتهای مدیریت سود را محدود می سازد. زیراکه، استفاده کنندگان از اطلاعات مالی، اطلاعات بیشتری در اختیار دارند و با احتمال بیشتری انحراف در اطلاعات را تشخیص می دهند(جو و کیم، 2007). در همین راستا، کسیا و لیو(2005) ارتباط بین اعلامیه های پیش بینی سود را با سطح مدیریت سود بررسی کردند. نتایج آنها حاکی از یک ارتباط معکوس بین مدیریت سود با انتشار پیش بینی سود می باشد. آنها استدلال نمودند که مدیران برای کنترل سود، سعی می کنند که اطلاعات کمتری به استفاده کنندگان بدهند.در مجموع، شواهد نظری و تجربی موجود نشان می دهد که عدم تقارن اطلاعاتی، عاملی است که سطح مدیریت سود در شرکتها را افزایش می دهد. بنابراین، استدلال می شود که انگیزه های مدیران در راستای دستیابی به منافع شخصی از طریق مدیریت سود در شرکتهای با عدم تقارن اطلاعاتی بالا، بیشتر می باشد(دای و همکاران، 2013).
1-4- صندوق های سرمایه گذاری و نقش نظارتی آنها در مدیریت سود
چانگ و فرت و کیم(2002) به این نتیجه رسیدند که در موسسات با مالکیت بیشتر سرمایه گذاران نهادی، مدیریت سود کمتری وجود خواهد داشت. چون نهادها یا به شرکتها فشار وارد می آورند که روش های حسابداری محافظه کارانه ای را به کار ببرند و یا قادرند مدیران فرصت طلب را از سمتشان برکنار کنند.از نظر برخی از محققان درگیری سهامداران نهادی در فعالیتهای نظارتی و کنترلی توانایی محدود کردن مشکلات نمایندگی را دارد. این نویسندگان استدلال می کنند که از آنجایی که همه سهامداران بدون تحمل هزینه، از فعالیتهای سهامدار نظارت کننده بهره مند می شوند، فقط سهامداران نهادی انگیزه کافی برای نظارت دارند. نقش بالقوه دیگر برای سرمایه گذاران

پایان نامه

 نهادی ایجاد سازوکارهای معتبر برای انتقال اطلاعات به بازارهای مالی، یعنی دیگر سهامداران است(هانگ، 2009).هانگ (2009) عقیده دارد ، سرمایه گذاران نهادی می توانند اطلاعات محرمانه حاصل از مدیریت را به دیگر سهامداران انتقال دهند. اما برای اینکه چنین نظارتی معتبر باشد، سهامداران نهادی باید سرمایه گذاری را برای یک دوره زمانی ادامه دهند که به اندازه کافی طولانی باشد و علاوه بر این، سهام کافی برای کاهش مشکل سواری مجانی نگهداری کنند (دای و همکاران، 2013).

لیو و پنگ(2006) صندوق های سرمایه گذاری را به سه طبقه، گروه بندی کردند و دریافتند که دقت اقلام تعهدی با سرمایه گذاران کوتاه مدت، ارتباط معکوس دارد، در حالیکه سرمایه گذاران بلندمدت دقت اقلام تعهدی را افزایش می دهند. کوه(2007) نشان داد که سرمایه گذاران نهادی می توانند کاهش دهند مدیریت سود فرصت طلبانه را، در حالیکه مالکیت نهادی زودگذر، باعث افزایش مدیریت سود در شرکتهایی که سعی در رسیدن به سود هدف دارند؛ می شوند(دای و همکاران، 2013). بنابراین، بنظر می رسد چنانچه سهام شرکت در مالکیت صندوقهای سرمایه گذاری بلندمدت باشد؛ در مقایسه با شرایطی که سهام در مالکیت صندوقهای سرمایه گذاری کوتاه مدت باشد؛ مدیریت سود کمتری را داشته باشد.
1-5- نقش عدم تقارن اطلاعاتی در سطح نظارت صندوق های سرمایه گذاری بر مدیریت سود
رامالینگودا و یو(2012) نشان دادند که در شرکتهای با سطح عدم تقارن اطلاعاتی بالا، مالکیت نهادی با محافظه کاری حسابداری ارتباط مثبت دارد و هرچه عدم تقارن اطلاعاتی بیشتر می شود؛ تقاضا برای محافظه کاری بالاتر می رود. آنها استدلال نمودند که عدم تقارن اطلاعاتی، ریسک سرمایه گذاری را افزایش داده و سهامداران نهادی را وادار به افزایش سطح نظارت می کند. در این خصوص، کوفی(1991) ادعا نمود چنانچه عدم تقارن اطلاعاتی پایین باشد، هزینه های نظارت صندوق های سرمایه گذاری کم است و آنها انگیزه دارند که سهام خود را برای مدت بیشتری نگهداری نمایند(دای و همکاران، 2013).بر این اساس، بنظر می رسد که سطح عدم تقارن اطلاعاتی، رویه های نظارتی صندوق های سرمایه گذاری بر مدیریت سود شرکتهای سرمایه پذیر را تحت تاثیر قرار دهد.
با توجه به مباحث فوق، سوال اساسی تحقیق حاضر به صورت ذیل مطرح می شود.
نقش صندوق های سرمایه گذاری بلندمدت نسب به صندوق های سرمایه گذاری کوتاه مدت، در شرایط عدم تقارن اطلاعاتی، در نظارت بر مدیریت سود شرکتها، چیست؟
1-6-ضرورت انجام تحقیق
شرکتهای سهامی نقش عمده ای در اقتصاد بازی می کنند. میلیونها نفر بصورت مستقیم و غیر مستقیم در این شرکتها سرمایه گذاری می کنند و موفقیت این شرکتها به میل سرمایه گذاران و اعتبار دهندگان به سرمایه گذاری در این شرکتها بستگی دارد. یکی از مهمترین عوامل موثر در موفیقت واحدهای انتفاعی، راهبردهای اتخاذ شده توسط آنها در بازارهای رقابتی می باشد. از این رو، تبیین نقش صندوق های سرمایه گذاری در بازار سرمایه و تمرکز بر اندازه گیری این راهبردها، یکی از ضروریات تحقیق حاضر است. زیراکه یافته های تحقیق در این حوزه می تواند به طور بالقوه توسط مدیران و سرمایه گذاران مورد استفاده قرار گیرد. همچنین، توجه به عوامل موثر بر کیفیت گزارشگری مالی شرکتها، یکی دیگر از ضروریات تحقیق است. زیراکه صورتهای مالی مهمترین منابع اطلاعاتی شرکتها می باشند و  از اهمیت و جایگاه خاصی در تصمیمات سرمایه گذاران و اعتبار دهندگان برخودار می باشند و تبیین عوامل موثر بر آن می تواند به استفاده کنندگان از اطلاعات مالی در جهت ارزیابی صحیح این اطلاعات، کمک کند.
 
1-7-اهداف  تحقیق
هدف آرمانی:ارائه راهکارهای بهینه جهت کاهش عدم تقارن اطلاعاتی در فرایند گزارشگری
هدف کلی:بررسی روش های افزایش تقارن اطلاعاتی و کاهش مدیریت سود
اهداف جزئی:
تبیین نقش صندوق های سرمایه گذاری در نظارت بر شرکتهای پذیرفته شده در بورس در شرایط عدم تقارن اطلاعاتی
تفکیک سرمایه گذاران نهادی به دو گروه بلندمدت و کوتاه مدت و تبیین ارتباط آنها با سطح مدیریت سود شرکتهای سرمایه پذیر
توجه به صندوق های سرمایه گذاری بعنوان مهمترین گروه از سرمایه گذاران نهادی و نقش آنها در حفاظت از منافع مالکان شرکتهای سهامی
1-8) فرضیه های تحقیق
فرضیه اول: بین عدم تقارن اطلاعاتی با مدیریت سود ارتباط معناداری وجود دارد.
فرضیه دوم: بین صندوق های سرمایه گذاری بلندمدت و صندوق های سرمایه گذاری کوتاه مدت، در کاهش سطح مدیریت سود، ارتباط معنادار وجود دارد.
فرضیه سوم: بین عدم تقارن اطلاعاتی و صندوق های سرمایه گذاری در کاهش سطح مدیریت سود ارتباط معنادار وجود دارد.
1-9)روش تحقیق
این پژوهش یک تحقیق تحلیلی از نوع تجربی می باشد و جزء تحقیقات اثباتی حسابداری طبقه بندی می گردد. همچنین تحقیق حاضر به لحاظ هدف، کاربردی است و از نوع همبستگی محسوب می گردد. آزمون همبستگی موردنظر این تحقیق معادلات رگرسیونی می باشد.
1-10)جامعه و نمونه آماری
در پژوهش حاضر به منظور آزمون فرضیه های تحقیق از داده های مالی طبقه بندی شده و حسابرسی شده شرکتهای فعال پذیرفته شده در بورس اوراق بهادار تهران استفاده می شود. جامعه آماری فوق با توجه به شرایط و ملاحظات ذیل محدود شده و نمونه آماری از آن استخراج می شود.
1) پایان سال مالی شرکت ها منتهی به پایان اسفند ماه باشد.
2)شرکت هادر طول سالهای 1386 تا 1391 در بورس حضور داشته باشند.
3)شرکت ها در دوره مورد مطالعه تغییر سال مالی نداشته باشد.
4)نماد معاملاتی شرکت فعال و بیش از6 ماه در سال توقف نماد معاملاتی نداشته باشد.
5)اطلاعات مالی شرکت در دوره مورد مطالعه در دسترس باشد.
بنابراین، روش نمونه گیری در این تحقیق، غربالگری است که متناسب با شرایط ذکر شده تعدادی از شرکتهای نمونه آماری انتخاب و داده های آنها در آزمون فرضیه های تحقیق بکار می رود. دوره تحقیق 6 ساله و شامل سال های 1386 تا 1391 است.
1-11)روش گرد آوری اطلاعات
جهت گردآوری اطلاعات مورد نیاز از روش  کتابخانه ای استفاده می شود.در این روش از کتابخانه های فیزیکی و دیجیتالی برای گردآوری اطلاعات مورد نیاز استفاده خواهد شد. به منظور گردآوری اطلاعات از بانک های اطلاعاتی آماده، نظیر نرم افزار ره آورد نوین و سایت های رسمی بورس نظیر کدال ، rdis و irbouse استفاده خواهد شد.
1-12)قلمرو تحقیق
  1-12-1)قلمرو موضوع تحقیق
موضوع تحقیق حاضر در راستای پژوهشهای حسابداری مبتنی بر اطلاعات تاریخی شرکتها می باشد و مبنای آن براساس تئوری نمایندگی است. در این تحقیق نقش صندوق های سرمایه گذاری به لحاظ مکانیسم حاکمیتی در تبیین کیفیت گزارشگری مالی، موردنظر قرار گرفته است.
  1-12-2)قلمرو زمانی تحقیق
محدوده زمانی تحقیق شامل 6 سال متوالی از سال 1386 تا 1391 می باشد که بررسی فرضیات تحقیق با بهره گرفتن از داده های واقعی این سالها انجام می پذیرد. براساس هدف تحقیق اطلاعات مربوط به دوره فوق بررسی و شرکتهایی که در این دوره در بازار اوراق بهادار حضور داشته اند؛ در آزمون فرضیات وارد می شوند.
 1-12-3)قلمرو مکانی تحقیق
تمامی شرکتهای پذیرفته شده در بورس اوراق بهادار تهران  که شرایط مذکور در بند جامعه آماری را داشته باشند .
1-13)تعریف واژه گان تحقیق
تمرکز مالکیت: این ساختار مالکیت به حالتی اطلاق می شود که بخش عمده ای از سهام شرکت در اختیار سهامدار خاصی باشد که باعث تمرکز مالکیت و به تبع آن تمرکز حاکمیت شرکتی می شود. در تحیقق حاضر این متغیر از طریق نسبت تعداد سهام بزرگترین سهامدار هر شرکت به کل سهام منتشره آن محاسبه شده است.
عدم تقارن اطلاعاتی:  اگر در یک معامله بالقوه یک طرف اطلاعات بیشتری نسبت به طرف دیگر داشته باشد، عدم تقارن اطلاعات وجود دارد. در این تحقیق، عدم تقارن اطلاعاتی از طریق تفاوت بین قیمتهای پیشنهادی خرید و فروش در بازار سهام بدست می آید.
مدیریت سود: عبارت است از کم نمایی یا بیش نمایی سودخالص توسط واحد انتفاعی که از طریق انعطاف پذیری مجاز در بکارگیری اصول پذیرفته شده حسابداری و فرصتهایی دستکاری سود اعمال می شود. در این تحقیق، مدیریت سود از طریق مدل تعدیل شده جونز و تخمین اقلام تعهدی اختیاری محاسبه می شود.
Efficient Monitoring Hypothesis

پایان نامه بررسی ارتباط میان دارایی­های نامشهود و ناهمگونی شرکت­های پذیرفته‌شده در بورس اوراق بهادار تهران


در چند دهه اخیر با رشد و رونق تجارت در سطح جهانی، اهمیت دارایی­ ها و منابع لازم برای ادامه فعالیت شرکت­ها تبدیل به یک امر حیاتی شده است. باگذشت زمان مشخص‌شده است که وجود گروه خاصی از دارایی­ ها تحت عنوان دارایی­ های نامشهود در ایجاد مزیت رقابتی پایدار برای شرکت­ها ضروری است. به‌طوری که شرکت­هایی توانایی باقی ماندن در عرصه رقابت امروزی رادارند که میزان قابل‌توجهی در این گروه از دارایی­ ها سرمایه ­گذاری کنند. در همین راستا، بسیاری از پژوهشگران در ادبیات حسابداری و مدیریت بر اثرات دارایی­ های نامشهود بر عملکرد اقتصادی شرکت­ها تمرکز کرده ­اند (به عنوان نمونه، کورادو و همکاران، 2006؛ اولینر و همکاران، 2007؛ بانتمپی و مایرسه، 2008؛ مارکو و همکاران، 2009).
با این وجود، پژوهش­هایی که به بررسی عوامل مرتبط با میزان سرمایه ­گذاری در دارایی­ های نامشهود شرکت­ها بسیار اندک است (آریقتی و همکاران، 2014). نوع صنعت یکی از مهم­ترین عواملی است که تاکنون به­وسیله پژوهشگران به عنوان عاملی مؤثر بر تمایل شرکت­ها در خصوص سرمایه ­گذاری در دارایی­ های نامشهود شناسایی‌شده است. این عامل ازآنجا نشأت‌گرفته است که میزان نوآوری در صنایع مختلف، متفاوت است (کوکبورن و گریلیچز، 1988). از دیدگاه  آریقتی و همکاران (2014) ناهمگونی شرکت­ها نیز می ­تواند عامل مؤثری بر میزان سرمایه ­گذاری آن­ها در دارایی­ های نامشهود باشد. بنابراین، با توجه به شرایط خاص ایران به لحاظ اقتصادی، فرهنگی، سیاسی و اجتماعی و ازآنجاکه در ایران تاکنون پژوهشی به بررسی تأثیر ناهمگونی شرکت­ها میزان سرمایه ­گذاری آن­ها در دارایی­ های نامشهود نپرداخته است، پژوهش حاضر به بررسی تجربی تأثیر ناهمگونی شرکت­ها بر میزان سرمایه ­گذاری آن­ها در دارایی­ های نامشهود می ­پردازد.
در ادامه این فصل در بخش (1-2) مسأله پژوهش بیان‌شده است. بیان مسأله پژوهش در خصوص پی بردن به اهمیت و ارزش پژوهش و شناسایی اهداف پژوهش که به ترتیب در بخش­های (1-3) و (1-4) بیان‌شده‌اند، کمک بسیار می­نماید. در ادامه سؤالات پژوهش (بخش 1-5) و فرضیه ­های پژوهش (بخش 1-6) بیان‌شده است. در بخش (1-7) روش پژوهش شامل روش گردآوری داده ­ها، متغیرهای پژوهش، جامعه آماری و نمونه پژوهش و روش آزمون فرضیه ­ها ارائه گردیده است. در بخش (1-8) استفاده­کنندگان از نتایج پژوهش، و در بخش  (1-9) واژه­ های کلیدی این پژوهش تعریف‌شده‌اند. درنهایت، بخش (1-10) ساختار کلی این پایان نامه در فصل­های باقیمانده را تشریح می­ کند.
1-2- بیان مسأله پژوهش
کلیه منابع اقتصادی در تملک مؤسسه که انتظار منافع آتی از آن‌ ها می‌رود، دارایی نام دارد. ارزش یک شرکت در بازارهای مالی بر پایه توان کسب سود سرمایه ­های آن شرکت استوار است. ارزش یک شرکت را می­توان به اجزای دارایی­ های مشهود و دارایی‌های نامشهود تقسیم ­بندی کرد. دارایی­ های مشهود دارایی­ هایی هستند که دارای موجودیت عینی بوده و در روال عادی عملیات مؤسسه به­گونه­ای مؤثر مورداستفاده قرار می­گیرند. دارایی­ های نامشهود به آن گروه از دارایی­ های درازمدتی اطلاق می­ شود که دارای موجودیت عینی نبوده اما دارای حقوق قانونی و ارزش اقتصادی بوده و منافعی را برای مؤسسه در آینده فراهم می­ کند. مثال­هایی از دارایی­ های نامشهود که قدرت سودآوری شرکت را افزایش می­ دهند عبارت از حق اختراع، علائم تجاری، منابع مواد اولیه، نام­های تجاری، تحقیق و توسعه (D&R) و سرقفلی می‌باشد (عزیزخانی و خدادادی، 1387).
دارایی­ های نامشهود شامل دارایی­ هایی که در داخل تولیدشده‌اند (به عنوان نمونه، طرح­ها و نقشه­ها، علائم تجاری و …) و یا دارایی­ هایی که از طریق بازار خریداری‌شده‌اند (به عنوان نمونه، مجوز فن­آوری، ثبت اختراعات و …)، می­باشد (کورادو و همکاران، 2006). به‌طورکلی دارایی­ های نامشهود را می­توان در چهار گروه طبقه ­بندی کرد. گروه اول، سرقفلی خریداری‌شده، گروه دوم، دارایی نامشهود تحصیل شده، گروه سوم، دارایی نامشهود ایجادشده به­وسیله شرکت و درنهایت گروه چهارم به تحقیق و توسعه اختصاص دارد. استانداردهای پذیرفته‌شده حسابداری در مورد گروه­های اول، دوم و چهارم رهنمودهای لازم را ارائه کرده است. سرقفلی خریداری‌شده به بهای تمام‌شده، دارایی نامشهود تحصیل شده به ارزش منصفانه در زمان خرید و تحقیق و توسعه نیز به بهای تمام‌شده و به عنوان اقلام سرمایه­ای در دفاتر ثبت می­شوند. مشکل فرایند حسابداری نیز در این خصوص واردکردن ارزش­های حدسی در این فی­مابین است؛ درحالی‌که خود دارایی نیز حدسی است. این موضوع باعث شده که بیشتر دارایی­ های نامشهود در آمریکا شناسایی و ثبت نشود. به‌طورکلی، دو دیدگاه عمده در خصوص حسابداری دارایی­ های نامشهود وجود دارد. برخی از صاحب­نظران حسابداری عقیده دارند که نسبت بالای ارزش بازار سهام به ارزش دفتری بیانگر وجود دارایی­ های نامشهود ثبت‌نشده در شرکت است و اگر دارایی­ های ثبت‌نشده در ترازنامه وجود داشته باشد موجب بروز مشکلات متعددی خواهد شد. افزون بر این، مطالعات تجربی نشان داده­اند که رابطه مثبتی بین دارایی­ های نامشهود و قیمت­های سهام وجود دارد  (ماتوسی و ویات، 2006)
دلایل برخی دیگر از افراد مبنی بر اهمیت وجود دارایی نامشهود در شرکت­ها و ارزش آن­ها، وثیقه قرار دادن این نوع دارایی­ های ثبت‌نشده برای وام­ها و همچنین بیمه کردن این نوع دارایی­ ها است (فاستر و همکاران، 2003).
ویت ول (2008) بیان می­ کند که اگر دارایی­ ها کمتر از واقع ارزیابی شوند و یا دارایی­ های نامشهود ثبت نشوند، پیامدهای زیر را برای شرکت­ها در پی خواهد داشت:

 

 

    • بازده بازار کمتر به دلیل بسنده کردن مدیر به بازده کم در اثر دارایی­ های کمتر؛

 

    • دامنه قیمت پایین برای شرکت؛

 

    • برنامه ­ریزی ضعیف؛

 

    • رهبری ضعیف منابع؛

 

  • از دست دادن اعتماد سرمایه ­گذاران و آسیب در فروپاشی یا اعمال کنترل.

 

بنابراین، با توجه به اهمیت دارایی­ های نامشهود در عملیات شرکت­ها برای ثبت این دسته از دارایی­ ها مدل­هایی نظیر مدل لاندزمن پیشنهادشده است (سلام­الدین و همکاران، 2010).
افزون بر این، بخش بزرگی از پژوهش­های تجربی اخیر نشان داده­اند که دارایی­ های نامشهود در اقتصاد دانش­محور مدرن نقش عمده و کلیدی ایفا می­ کند. به عنوان نمونه، کورادو و همکاران (2005) در دهه 2000 میلادی ارزش دارایی­ های نامشهود کشور آمریکا افزایش چشمگیری داشته است. همچنین، ناکامورا (2003) نشان داد که ارزش دارایی­ های نامشهود در 40 سال اخیر در آمریکا به دو برابر افزایش‌یافته است. هالتن و هائو (2008) نیز نشان دادند که هنگامی‌که در آمریکا مخارج تحقیق و توسعه و سرمایه ­های نامشهود به

پایان نامه

 حساب­های مالی متعارف اضافه‌شده‌اند، ارزش کل دارایی­ های شرکت­ها 57 درصد افزایش‌یافته است. در سایر کشورها (در ژاپن میاگاوا و کیم، 2008؛ در انگلیس مارانو و هاسکل، 2006؛ در فنلاند جالاوا و همکاران، 2007؛ در هلند وان­رویجن-هورستن و همکاران، 2008؛ در ایتالیا بانتمپی و مایرسه، 2008) نیز روند مشابهی گزارش‌شده است.

از بعد کمّی نیز پژوهش­های مختلفی بر ارتباط بین دارایی­ های نامشهود و عملکرد شرکت تأکید کرده ­اند (به عنوان نمونه، مارکو و همکاران، 2009؛ الینر و همکاران، 2007؛ و اوماهونی و وچی، 2009). پژوهشگرانی همچون هال و همکاران (2005)، گرینهالگ و روگرز (2006) و ساندر و بلاک (2011) نیز اعتقاددارند که وجود دارایی­ های نامشهود به­ طور قابل‌توجهی بر ارزش شرکت­ها در بازارهای مالی تأثیر دارد.
از دیدگاه آریقتی و همکاران (2014) ناهمگونی سرمایه ­گذاری در دارایی نامشهود باید با تمرکز بر روی ویژگی­های خاص شرکت­ها از قبیل اندازه، ساختار سازمانی و پایه و اساس دارایی نامشهود تاریخی موردمطالعه قرار گیرد. با این وجود، کشور ایران دارای زیرساخت­های اقتصادی، فرهنگی، سیاسی و اجتماعی متفاوتی نسبت به سایر کشورهاست. بر این اساس و با توجه به آنچه در بالا آمد، می­توان مسأله اصلی پژوهش را به این نحو مطرح کرد که: آیا در ایران رابطه معناداری بین دارایی‌های نامشهود و ناهمگونی شرکت‌های پذیرفته‌شده در بورس اوراق بهادار تهران وجود دارد؟ به عبارت دیگر، آیا ناهمگونی شرکت­ها تأثیری بر میزان سرمایه ­گذاری آن­ها در دارایی­ های نامشهود دارد؟
1-3- اهمیت و ضرورت انجام پژوهش
با توجه به اهمیت فزاینده دارایی­ های نامشهود در چند دهه اخیر و کاربردهای فراوان آن در تصمیمات اقتصادی، افزایش سرمایه ­گذاری در این دسته از دارایی­ ها در حال حاضر تبدیل به یک مسأله مهم و گسترده در تصمیم­ گیری­ های اقتصادی و مباحث حرفه­ای شده است. با این وجود، تاکنون پژوهش­های اندکی در خصوص عوامل تعیین­کننده سرمایه ­گذاری در دارایی­ های نامشهود صورت گرفته است. به بیان دقیق­تر، اگرچه به صورت گسترده این نکته که دارایی­ های نامشهود در حال تبدیل به منبع اصلی سود و مزیت رقابتی هستند مورد تائید می­باشد اما تعداد اندکی از مطالعات تجربی درواقع به بررسی عواملی می­پردازند که ممکن است شرکت­ها را به سمت پذیرفتن این نوع از سرمایه ­گذاری فنی سوق دهند. بنابراین، اهمیت این پژوهش این است که به گونه تجربی به مدیران، سرمایه‌گذاران و سایر تصمیم‌گیرندگان نشان می‌دهد که تأثیر ناهمگونی شرکت­ها بر میزان سرمایه ­گذاری آن­ها در دارایی­ های نامشهود در بورس اوراق بهادار تهران چیست. یعنی اگر وضعیت ناهمگونی شرکت­ها، به صورت بهینه و مطلوب اجرا شوند، به چه میزان درروند سرمایه ­گذاری در دارایی­ های نامشهود آن‌ ها تأثیر دارد؟
همچنین، انجام پژوهش در رابطه با ناهمگونی شرکت­ها و میزان سرمایه ­گذاری آن­ها در دارایی­ های نامشهود و آثار آن می‌تواند برای مسئولان بورس اوراق بهادار در تغییر احتمالی رویه‌های موجود و همچنین برای سرمایه ­گذاران و مدیران در تصمیم‌گیری و تدوین استراتژی‌های سرمایه‌گذاری سودمند باشد. به هر حال از نظر هر دو گروه مدیران و سیاست­گذاران دستیابی به درک واضحی از آنچه تمایل شرکت­ها به سرمایه ­گذاری در دارایی­ های نامشهود را تعیین می­ کند، می ­تواند از اهمیت اساسی برخوردار باشد. افزون بر این، با توجه به رشد و رونق چشمگیر بورس اوراق بهادار تهران، در سال‌های اخیر و نیز استفاده از دارایی­ های نامشهود و ناهمگونی شرکت، انجام یک پژوهش و سنجش دقیق که آثار ناهمگونی شرکت بر سرمایه ­گذاری در دارایی­ های نامشهود را بررسی کند، ضروری به نظر می‌رسد. به عبارت دیگر، با توجه به این‌که تاکنون در ایران پژوهشی که بیانگر اثرات ناهمگونی شرکت بر میزان سرمایه ­گذاری در دارایی­ های نامشهود باشد در ادبیات حسابداری مشاهده نشده است، با این پژوهش می­توان به اهمیت ناهمگونی شرکت­ها در رابطه با بحث سرمایه ­گذاری در دارایی­ های نامشهود دست یافت.
1-4- اهداف پژوهش
با توجه به این‌که دارایی­ های نامشهود به عنوان یکی از عوامل اصلی ایجاد مزیت رقابتی برای شرکت­ها و موفقیت آن­ها مطرح‌شده است، راه­کارهای افزایش سرمایه ­گذاری در دارایی­ های نامشهود در حال حاضر تبدیل به یک مسأله مهم و گسترده در تصمیم­ گیری­ های اقتصادی، پژوهش­ها و مباحث حرفه­ای شده است. در همین راستا، پژوهش حاضر بر آن است که الگوهای ناهمگونی شرکت­ها در میزان سرمایه ­گذاری در دارایی­ های نامشهود را در شرکت‌های پذیرفته‌شده در بورس اوراق بهادار تهران موردبررسی قرار دهد و در صورت وجود این پدیده از آن به عنوان معیاری مناسب در تصمیم‌گیری‌های اقتصادی و مدیریتی استفاده کند. به عبارت دیگر، با انجام این پژوهش رابطه بین دارایی­ های نامشهود و ناهمگونی شرکت­ها بررسی می­ شود. اندازه یکی از ویژگی­هایی مهمی است که صرف­نظر از صنعتی که شرکت در آن فعالیت می­ کند، ممکن است تأثیری مثبت بر تمایل به سرمایه ­گذاری در دارایی­ های نامشهود داشته باشد. همچنین، شرکت­هایی که سرمایه ­های انسانی بیشتری دارند، تمایل دارند تا بیشتر در دارایی­ های نامشهود سرمایه ­گذاری کنند. بنابراین، هدف اصلی از این پژوهش بررسی این عوامل بر میزان سرمایه ­گذاری در دارایی­ های نامشهود شرکت­ها است.
1-5- سؤال­های پژوهش
سؤال اصلی این پژوهش عبارت است از این‌که: آیا بین ناهمگونی شرکت­ها و میزان سرمایه ­گذاری شرکت­های پذیرفته‌شده در بورس اوراق بهادار تهران در دارایی­ های نامشهود رابطه معناداری وجود دارد؟ بنابراین، در خصوص دستیابی به پاسخی برای سؤال اصلی پژوهش، می­توان سؤال­های فرعی را به صورت زیر مطرح کرد:

 

 

    1. آیا بین میزان سرمایه ­گذاری در دارایی­ های نامشهود و اندازه شرکت‌ها رابطه معناداری وجود دارد؟

 

    1. آیا بین میزان سرمایه ­گذاری در دارایی­ های نامشهود و سرمایه ­های انسانی شرکت­ها رابطه معناداری وجود دارد؟

 

  1. آیا بین میزان سرمایه ­گذاری در دارایی­ های نامشهود و میزان محدودیت در تأمین مالی شرکت­ها رابطه معناداری وجود دارد؟

 

 
1-6- فرضیه ­های پژوهش
این پژوهش تمرکز بر ویژگی­هایی از ناهمگونی شرکت­ها دارد که می‌توانند بر میزان سرمایه ­گذاری آن­ها در دارایی­ های نامشهود تأثیر بگذارند. این ویژگی­ها عبارت‌اند از: اندازه شرکت­ها، سرمایه ­های انسانی و میزان محدودیت در تأمین مالی شرکت­ها. بنابراین، با توجه به مطالب مطرح‌شده می­توان فرضیه ­هایی به شرح زیر ارائه کرد:
فرضیه اصلی پژوهشبین میزان سرمایه ­گذاری در دارایی­ های نامشهود و ناهمگونی شرکت­ها در بورس اوراق بهادار تهران رابطه معناداری وجود دارد.
فرضیه ­های فرعی:
فرضیه فرعی اول: تمایل به سرمایه ­گذاری در دارایی­ های نامشهود در شرکت‌های بزرگ و کوچک، با یکدیگر متفاوت است.
فرضیه فرعی دوم: شرکت­هایی که از سرمایه ­های انسانی بیشتری برخوردارند، تمایل بیشتری برای سرمایه ­گذاری در دارایی­ های نامشهود دارند.
فرضیه فرعی سوم: تمایل به سرمایه‌گذاری در دارایی­ های نامشهود در شرکت‌های دارای محدودیت در تأمین مالی نسبت به سایر شرکت‌ها متفاوت است.
1-7- روش انجام پژوهش
1-7-1- روش پژوهش و گردآوری داده ­ها
پژوهش به‌طورکلی بر کشف اصول عمومی و کلیت‌ها تأکید دارد و ویژگی‌های کلی مجموعه موردبررسی را به دست می‌دهد. پژوهش، جستجوی ماهرانه، منظم و دقیق در پدیده‌ها است (دلاور، 1384). به عبارت دیگر، پژوهش علمی را می‌توان چنین تعریف کرد؛ «فرایندی که به کمک آن می­توان روابط پنهان در پس یک پدیده را که مغشوش به نظر می­رسند، کشف نمود» (آذر، 1381). این پژوهش از نوع پژوهش­های شبه تجربی است؛ که به لحاظ هدف در زمره پژوهش­های کاربردی، قرار می­گیرد. به‌طور جمع­آوری داده ­ها و اطلاعات، از روش کتابخانه­ای استفاده خواهد شد. در خصوص جمع­آوری اطلاعات مربوط به بخش مبانی نظری و پیشینه پژوهش از کتب، مجلات و سایت­های تخصصی فارسی و لاتین استفاده می­ شود. اطلاعات موردنیاز شرکت­ها نیز از طریق نرم­افزار تدبیر پرداز نسخه 2 و سایت رسمی سازمان بورس اوراق بهادار گردآوری خواهند شد. درنهایت، داده ­ها با بهره گرفتن از نرم­افزار Excel نسخه 2007 آماده و سپس با بهره گرفتن از نرم­افزارهای SPSS نسخه 20 و Eviews نسخه 7 تجزیه و تحلیل انجام خواهد شد.
1-7-2- متغیرهای پژوهش
1-7-2-1- متغیرهای مستقل
متغیرهای مستقل این پژوهش معیارهای ناهمگونی شرکت­ها است. برای تعیین ناهمگونی شرکت­ها از برخی از ویژگی­های شرکت­ها به شرح زیر استفاده‌شده است:

 

 

    1. اندازه شرکت­ها: عبارت از لگاریتم طبیعی کل فروش شرکت­ها است.

 

    1. سرمایه ­های انسانی شرکت­ها: در این پژوهش قابلیت­های مدیران شرکت­ها به عنوان معیاری از سرمایه ­های انسانی آن­ها استفاده‌شده است.

 

  1. محدودیت در تأمین مالی: برای تمیز شرکت­های محدود در تأمین مالی، از شاخص محدودیت در تأمین مالی کاپلن و زینگالس (1997) (KZ) بومی شده به­وسیله تهرانی و حصارزاده (1388) استفاده‌شده است.

پایان نامه بررسی تأثیر حالت‌های مختلف بازار بر مدیریت سود و اقلام تعهدی

:
این تحقیق به بررسی رفتار مدیریت سود با توجه به چرخه‌های تجاری در بورس اوراق بهادار تهران می‌پردازد. شرایط اقتصادی می‌تواند تأثیرات متفاوتی بر شرکت‌ها داشته باشد و رفتار مدیریتی سود را تحت تأثیر قرار می‌دهد. برای نمونه در شرایط رکود اقتصادی انتظار می‌رود مدیریت سود بیشتری اعمال شود و در دوران رونق انتظار می‌رود عکس این موضوع رخ دهد. در نتیجه می‌توان گفت انتظار می‌رود شرایط اقتصادی تأثیر متفاوتی بر مدیریت سود داشته باشد. بنابراین آگاهی از تغییر رفتار مدیریت سود با توجه به چرخه‌های تجاری می‌تواند سرمایه‌گذاران و سایر تصمیم‌گیرندگان بازارهای مالی را در پیش‌بینی دقیق‌تر یاری رساند. از سوی دیگر تأثیر چرخه‌های تجاری بر مدیریت سود با توجه به ویژگی‌های خاص شرکت‌ها ممکن است متفاوت باشد. به عبارت دیگر ویژگی‌های خاص شرکت‌ها نظیر چرخه‌ای یا غیرچرخه‌ای بودن یک شرکت یا اندازه شرکت می‌تواند بر رابطه بین مدیریت سود و چرخه‌های تجاری تأثیر داشته باشد. برای نمونه در

پایان نامه

 شرایط رکود اقتصادی مدیریت سود شرکت‌های غیرچرخه‌ای مانند صنایع غذایی و خدمات عمومی کمتر تحت تأثیر قرار می‌گیرد، در حالی که مدیریت سود در شرکت‌های چرخه‌ای مانند تولیدکنندگان کالاهای با دوام تأثیر زیادی می‌پذیرند. این تحقیق در پی آن است که آیا تغییر شرایط اقتصادی بر عملکرد شرکت‌های تجاری در مدیریت سود تأثیر می‌گذارد و آیا این تأثیر با توجه به ویژگی خاص شرکت‌ها متفاوت است؟ این پژوهش بینش دقیقی درباره رفتار مدیریت سود در بافت اقتصاد کلان ارائه می‌دهد و راهنـمای مفیدی برای تحـلیل‌گـران و سـایر استـفاده‌کنندگان از اطـلاعـات مالی را برای پیـش‌بینی متغیر مدیـریت سـود فـراهـم می‌آورد. این تحقیق این امکان را برای تصمیم‌گیرندگان فراهم می‌آورد که چگونه پیش‌بینی خود را در خصوص عملکرد شرکت‌ها در رابطه با مدیریت سود با توجه به شرایط اقتصادی بهبود بخشند.

با آغاز قرن نوزدهم و انقلاب صنعتی و به دنبال آن شکل‌گیری مؤسسات و شرکت‌های بزرگ، دانش حسابداری نیز دستخوش تحولات شگرف شد. تشکیل مؤسسات بزرگ دو پیامد اساسی با خود به همراه داشت. از یک سو، ضرورت تفکیک بین مالکیت و مدیریت و از سوی دیگر وجود روش‌های حسابداری یکسان و یکنواخت جهت گزارشگری بیش از پیش احساس می‌شد. به دنبال موارد مطروحه فوق نیاز نظارت، کنترل و ارزیابی اطلاعات ارائه‌شده توسط سازمان‌ها در سطح بالایی خود را نشان می‌دهد. اصلی‌ترین ابزار نظارت مستمر بر عملکرد، تهیه و ارائه مجموعه صورت‌های مالی واحد اقتصادی بود، که در این میان شاخص سود حسابداری به عنوان ابزاری سودمند برای ارزیابی عملکرد از محتوی اطلاعاتی زیادی برخوردار می‌باشد.
– Discretionary necruals
 – Signalling theory
– income maximization
– income minimization
– income minimizating
Burns, A.F., and W.C. Mitchell.. “Measuring  business cycles.” NBER Books
.Hilly & wallen

 
مداحی های محرم