دانش به تنهایی به عنوان مهمترین منبع سازمانی شناخته شده است (لیائو و همکاران ، 2004 )و همچنین به عنوان مهمترین منبع مزیت رقابتی نیز شناخته شده است (استوارت ،1996 ) . دانش برای بقای طولانی مدت و موفقیت هر سازمانی ضروری به نظر می رسد (نوناکا و تاکیشی ،1995 ) و اهمیت بسیار بالایی برای هر دو بخش عمومی و خصوصی دارد (جان ، 2001 ).
در سالهای اخیر رشد روزافزونی در زمینه توجه به مدیریت دانش و تسهیم آن توسط محققین و مدیران بخصوص در جهت استفاده از بهترین روش های انجام کار سازمانها در جهان به چشم می خورد. دلیل اصلی توجه به مدیریت دانش این است که کسب مزیت رقابتی و نیل به بسیاری از موفقیتها توسط سازمان ها ریشه در به کارگیری دانش حاصل از فرایند مدیریت دانش دارد که فعالیتها و ابتکارات تسهیم دانش در زمینه یادگیری سازمانی و فردی عنصر اصلی آن بوده اند (علوی و لیدنر،2001 ؛ارل ،2001 ؛ناهاپیت و گوشال، 1998 ؛نوناکا 1994 ).
امروزه در کشورهای مختلف از جمله ایران ، مدیران مشتاق به ایجاد سیستم های مدیریت دانش در سازمان ها با هدف بهره گیری از نتایج مفید آن می باشند.یکی از مهمترین فرایندها در ساختارهای مختلف معرفی شده برای مدیریت دانش، تسهیم دانش می باشد ،و انگیزش افراد برای تسهیم دانش خود در سازمانها، یکی از مهمترین اولویتهای دست اندرکاران مدیریت دانش در جهان می باشد(کشاورزی ،1386).
مسلماً خلق موثر و انتقال دانش می تواند منجر به مزیت رقابتی و افزایش عملکرد سازمان گردد (کاگوت و زاندر ،1992 ؛گرنت ،1996 ). در حقیقت دانش، امروزه یک دارایی ارزشمند است که مزایای ناگفته بسیاری را بهمراه می آورد و تمایز بین سازمان های موفق و ناموفق را مشخص می سازد . اگر فرایند تسهیم دانش به خوبی انجام گیرد، منجربه توسعه کیفیت ارائه خدمات درسازمان ها به خصوص درسازمان های دولتی می شود. بنابراین واژه مزیت رقابتی در سازمان های دولتی به معنی ارائه خدمات با کیفیت به عامه مردم در جهت اهداف سازمان های بخش عمومی می باشد ودراین جاهدف تولید کالاهای باکیفیت نیست (بینز و شارف 2003). به همین منظور سازمان ها ی دولتی باید دانش سازمانی خود را بصورت اثربخش و کارا در جهت افزایش کیفیت ارائه خدمات مدیریت کنند . مطالعاتی که قبلا انجام گرفته است فاکتورهای تاثیر گذار زیادی را بر فرایند تسهیم دانش بیان می کنند . ولی این مطالعات اغلب بر جنبه های تکنولوژیکی و سازمانی تسهیم دانش تمرکز کرده اندومطالعات بسیارکمی برسایرمتغیرهای اثر گذار مانند جنبه های فردی تاکیدکرده اند(سمیه و وهبا،2007) الهوامده[1] (2003) پیشنهاد می کند که امروز دیگر محققان باید جهت مطالعاتشان را به سمت جنبه های فردی تنظیم کنند و در مطالعات خود به فاکتورهای فردی بیش از جنبه های سازمانی و تکنولوژیکی توجه کننداز این رو با توجه به اهمیت و ضرورت موضوع، بر جنبه های فردی اثرگذار بر تسهیم دانش تاکید شده است.
مسأله اصلی این پژوهش،بررسی نقش ومیزان تاثیرفاکتورهای فردی کارکنان در کیفیت تسهیم دانش در اداره کل امور مالیاتی آذربایجان غربی است. هرسازمانی که می خواهد دانش را مدیریت کند ،نیازمند درکی دقیق وشفاف از عواملی است که توان تحت تاثیر قرار دادن مدیریت دانش را دارند.
امروزه مدیریت دانش وتسهیم آن به منشأ دستیابی به مزیت رقابتی وحفظ آن تبدیل شده است برای دستیابی به چنین مزیتی ، سازمان ها نیازمند راهکارهایی هستند که بتوانند عوامل تاثیر گذار روی کیفیت تسهیم دانش را بررسی وارزیابی نمایند. در این پژوهش یک سری عوامل فردی کارکنان از جمله ،آگاهی –شخصیت-اعتماد-انگیزش به عنوان الگو مد نظر قرار گرفته اند که در خصوص تاثیر آنها روی کیفیت تسهیم دانش تحقیق می شود.
- بیان مسئله
تسهیم دانش به عنوان یکی از فرایند های مدیریت دانش می باشد (داونپورت و پروساک ،1998 ). تسهیم دانش فرایند انتقال دانش از یک فرد به فرد دیگر بوده (پارک و همکاران ،2003 ) و امکان دارد در این فرایند افراد بتوانند دانش صریح یا ضمنی را با هم مبادله کنند ودانش جدیدی را خلق نمایند (وان دن هوف ،2003 ).
به نظر منطقی می رسد که خلق موثر و انتقال دانش می تواند منجر به مزیت رقابتی و افزایش عملکرد گردد (کاگوت و زاندر ،1992؛ گرنت ،1996 ). بنابراین کارکنان سازمان های مدرن در جهت مدیریت دانش و تلاش جهت افزایش توانمندی خود برای تسهیم دانش در درون سازمان باهم به رقابت می پردازند. در حقیقت دانش امروزه یک دارایی ارزشمندی است که مزایای ناگفته بسیاری را به همراه می آورد و تمایز بین سازمان های موفق و ناموفق را مشخص می سازد (یوسف و بخری ،2010) . اگر تسهیم دانش به خوبی انجام گیرد منجر به توسعه و افزایش کیفیت ارائه خدمات در سازمان ها بخصوص در سازمان های دولتی می شود و همچنین جهت رسیدن به مزیت رقابتی در سازمان های بخش عمومی باید ارائه خدمات با کیفیت به عامه مردم مد نظر باشد و در اینجا هدف تولید کالاهای با کیفیت نیست بلکه ارائه خدمات با کیفیت به عامه مردم ضروری می- باشد(بینز و شارف ،2003) .دانشگاه ملی سنگاپور در بررسی های خود به این نتیجه رسید که تسهیم دانش مهمترین بعد مدیریت دانش می باشد (یوئن،2007 ).
مطالعاتی که قبلا انجام گرفته اند فاکتور های تاثیر گذار زیادی را بر عمل تسهیم دانش را بیان کرده اند . ولی این مطالعات اغلب بر جنبه های تکنولوژیکی و سازمانی تسهیم دانش تمرکز کرده اند .مطالعات بسیار کمی تاکید بر سایر فاکتورها مانند جنبه های فردی کرده اند ( سمیه و وهبا ،2007 ).
الهوامده (2003 )توصیه می کند که امروزه دیگر محققان باید جهت مطالعاتشان را به سمت جنبه های فردی تنظیم کنند و به جنبه های فردی بیشتر از جنبه های سازمانی و تکنولوژیکی توجه کنند.
به همین منظور در این پژوهش تاثیر چهار ویژگی فردی بر کیفیت تسهیم دانش در نظر گرفته شد که بصورت ذیل تعریف شده اند:
آگاهی:در سال های اخیر مفهوم آگاهی[2] بطور فزاینده توسط محققان مدیریت دانش و جوامع پیشرفته مورد توجه قرار گرفته است. آن ها به این نتیجه رسیده اند که آگاهی به عنوان مکانیسمی جهت افزایش مشارکت و تسهیم دانش در فرایند مشارکت جویانه بکار می رود( دانشگر ،2001).وجود آگاهی بین کارمندان تمام سطوح سازمانی نشانگرپیاده سازی موفقیت آمیزبرنامه مدیریت دانش درسازمان هامی باشد ( چونگ و پاندیا ، 2003). تمام مدیران ارشدبایدازاهمیت تسهیم دانش آگاه باشندو باید فرهنگ تسهیم دانش را ایجاد کنند (وان دن برینک ، 2003).
در این مطالعه ،آگاهی به عنوان میزانی که کارمند از مدیریت دانش با خبر است و اهمیت مزایای تسهیم دانش را درک می کند ، تعریف می شود و این آگاهی می تواند بر کیفیت تسهیم دانش اثر بگذارد.
اعتماد :در تسهیم دانش ، افراد برای تبادل دانش با یکدیگر رابطه برقرار می کنند و اعتماد[3] کلیدی ترین عامل و شرط برای انتقال دانش می باشد ( داونپورت و پروساک ، 1998 ؛ کلمن ، 1996 ؛دیستور ، 2001 ). اعتماد در روابط میان افراد دارای بیشترین اثر می باشد و می تواند خون در جریان هر سازمان باشد. هنگامی که فردی دارای سطح بالایی از اعتماد می باشد ، می تواند بصورت اثربخش در آن سازمان کارکند (کاوی ،2006 ) .جو با اعتماد لازمه تسهیم دانش می باشد پس به همین جهت اعتماد رابطه نزدیکی با تسهیم دانش دارد ( پن و اسکاربروف ،1998 ؛ وان دن برینک ،2003 ).
شخصیت : شخصیت[4]یکی از فاکتور های تاثیر گذار بر تسهیم دانش می باشد (اواد و گریزی ، 200 ). به عنوان نمونه برون گرایی ، اعتماد به نفس و احساس امنیت از جمله ویژگی های شخصیتی هستند که می توانند در تسهیم دانش موثر باشند.
پس بنابراین شخصیت به عنوان میزان یا درجه ای که یک کارمند خود را درون گرا ،برون گرا ، دارای اعتماد به نفس و احساس امنیت یا خطرو … می داند ،تعریف شده است(اواد و گریزی ،2004 ) .
انگیزش :درتعریفی فرایند تسهیم دانش بصورت زیر معرفی شده است:
«تسهیم دانش فرایند اجتماعی و دواطلبانه اشتراک گذاشتن دانش درجهت رسیدن به اهداف سازمانی می باشد » (بولینو ،1999 ؛ بریف و موتوویدلو 1986 ؛ارگان، 1988 ).
در نتیجه این تعریف و تاکید آن بر طبیعت داوطلبانه و اجتماعی تسهیم دانش ، انگیزش [5] فردی فاکتور اصلی در توصیف رفتار تسهیم دانش می باشد . این تعریف بر عدم دخالت مدیران بر فرایند تسهیم دانش اشاره نمی- کند بلکه مدیران می توانند بر عامل انگیزش جهت پیاده کردن تسهیم دانش درمیان کارکنان از جهات گوناگون مانند (ساختار های پاداش و شیوه های مدیریتی ) اثر بگذارند (آسترلا و فری ،2000 ).
در این تحقیق عامل انگیزش به معنی میزان یا درجه ای که مدیر می تواند با بهره گرفتن از ساختار های پاداش و شیوه های مدیریتی و … باعث انگیزش کارکنان ،جهت تسهیم دانش شود.
- اهمیت و ضرورت انجام تحقیق
در سال های اخیر تسهیم دانش در بخش عمومی دارای اهمیت زیادی شده است (ژانگ و همکاران، 2006 ). تسهیم دانش به عنوان زیرمجموعه مدیریت دانش دارای اولویت بیشتری در خط مشی های اطلاعاتی سازمان می باشد (توماس ، 2005 ) .برای سازمان های غیر انتفاعی مانند موسسات دولتی ، تسهیم دانش باعث افزایش مستمر عملکرد و منجر به افزایش رضایت مشتریان و کارمندان می شود ( پن واسکاربروف ، 1998).
چون تحقیقات زیادی در این زمینه در کشور صورت نگرفته است ضروری به نظر می رسد که در این زمینه مطالعاتی انجام شود . این مطالعه بر فاکتور های فردی جهت تسهیم دانش تمرکز می کندوبسیار مهم است که ما فاکتور های فردی را که بر تسهیم دانش اثر میگذارند ، شناسایی کنیم .زیرا برخی از کارمندان دانش را برای خود به عنوان یک قدرت می دانند و تمایلی برای تسهیم آن ندارند ( لو و همکاران ، 2003).
خود دانش به تنهایی ارزش ندارد و آن چیزی که به دانش ارزش می دهد تسهیم دانش می باشد و عامل مهم در تسهیم دانش کیفیت آن می باشد ( اسمال و ساژ،2006 ).
اغلب مطالعاتی که قبلا صورت گرفته است به رفتار تسهیم دانش بیشتر از کیفیت آن تاکید می نمایند. بنابراین هدف این مطالعه تحقیق درباره کیفیت تسهیم دانش می باشد زیرا کیفیت تسهیم دانش امروزه به یک نگرانی عمده در جوامع رشد یافته تبدیل شده است (چیو وهمکاران ،2006 ).
و همچنین در اداره کل امورمالیاتی استان آذربایجان غربی ، که یک سازمان خدمت رسان می باشد و در جهت ارائه خدمت به جامعه تاسیس شده است نیاز است که به نقش تسهیم دانش در افزایش سطح کیفیت ارائه خدمت به عامه توجهی خاص شود و با توجه به اینکه در این زمینه تحقیقاتی در اداره کل امورمالیاتی صورت نگرفته است نیاز است که جهت رفع این خلاء تحقیقاتی گام هایی برداشته شود و در جهت توانمند سازی افراد درون این سازمان به افزایش کیفیت ارائه خدمات به ذینفعان سازمان توجهی خاص شود.
1-4- اهداف تحقیق
با توجه به اینکه اداره کل امور مالیاتی استان آذربایجان غربی یک اداره دولتی می باشد و هدف از ایجاد سازمان های دولتی کسب منفعت عامه و ارائه خدمات با کیفیت به عامه مردم می باشد نیاز است که در جهت ارتقای ارائه خدمات با کیفیت به عامه مردم توجهی خاص شود و در تحقق این هدف ، ضروری به نظر می رسد که به فاکتور های فردی که منجر به عمل تسهیم دانش می شود توجه خاصی شود و با توجه به خلاء های تحقیقاتی موجود درباره ی موضوع پژوهش که در این اداره وجود دارد ،نیاز است در این باره تحقیقاتی انجام گیرد و از نتایج حاصل از آن در جهت تقویت عمل به اشتراک دانش ، یادگیری سازمانی و ارائه خدمات با کیفیت به عامه ی مردم ، استفاده شود.
(ممکن است هنگام انتقال از فایل اصلی به داخل سایت بعضی متون به هم بریزد یا بعضی نمادها و اشکال درج نشود ولی در فایل دانلودی همه چیز مرتب و کامل است)
فرم در حال بارگذاری ...