مفهوم«سرمایه اجتماعی»(Social Capital) در دهه های گذشته بحث ها و جدل های بسیاری را در علوم اجتماعی- و به ویژه در جامعه شناسی، پدید آورده است. گروهی از جامعه شناسان و دیگر اندیشمندان آمریکایی و اروپایی و برخی از نویسندگان ایرانی بر این باورند که مفهوم«سرمایه اجتماعی» هم می تواند، جامعه شناسان را در بررسی علمی نابسامانی های جامعۀ امروز یاری رساند و هم قادر است همانند«شاه کلیدی» در دست سیاست گذاران و مدیران اجرایی جامعه، زمینۀ مبارزۀ درست با این نابسامانهای را فراهم آورد. در باور این گروه از جامعه شناسان و پژوهشگران علوم اجتماعی ریشه همه – یا دست کم- بسیاری از نابسامانی ها یا ناهنجاریهای جامعۀ امروز در کمبود یا نبود سرمایه اجتماعی نهفته است.
استقبال کم نظیر از این مفهوم در حوزه های گوناگون علوم اجتماعی مانند جامعه شناسی(Bordieu; 1983; Coleman 1988)، علوم سیاسی (Putnam 1993; Fakuyma 1999) و اقتصاد (Collier 1998; paldam & Sernden 1999) سبب شده است تا در دو دهه گذشته بخش مهمی از ادبیاتی که در این چند حوزه تولید شده به بررسی کم و کیف سرمایه اجتماعی در جامعه های صنعتی امروز اختصاص یابد. در این میان رویدادهای اجتماعی مهم دهه های گذشته مانند:فروپاشی نهاد خانواده و ناپایدارشدن روابط اجتماعی در آمریکا و اروپا، کاهش میزان همبستگی اجتماعی در کلان شهرهای جهان و از رونق افتادن فعالیت های اقتصادی در برخی از ناحیه های کلان شهرها، گسترش ناهنجاری های رفتاری در میان جوانان و نوجوانان و ناامنی در مدرسه های آمریکایی و انگلیسی و … و نیز فراز و نشیب ها و پیچیدگی هایی که در اجرای سیاست همگرایی میان اعضای اتحادیه اروپا به ویژه پس از به گردش درآمدن پول واحد اروپایی «یورو» پدید آمد(conscise projects2000-2003) همگی زمینه های لازم برای نظریه پردازی دربارۀ این مفهوم را فراهم آورد و سبب شد تا انبوهی از کتابها، مقاله ها، گزارش ها و …«سرمایه اجتماعی» را به مفهومی«اسطوره ای» بدل سازد(Dcfilippis, 2001) سازمان جهانی بهداشت نیز کیفیت زندگی را احساس فرد از وضعیت زندگی خود در قالب نظام ارزشی و فرهنگی و بر پایه ی آرمان ها، انتظارات، استانداردها و علایق فرد تعریف کرده است که دارای حیطه های جسمی، روانی، سطح استقلال، ارتباطات اجتماعی، محیطی و عقاید شخصی می باشد.
ویژگی مفهوم کیفیت زندگی آن است که بتواند شامل تمام کیفیات (مفاهیم) جامعه شناختی شود. یعنی گسترده بزرگی از مفاهیم جامعه شناسی می تواند در چتر کیفیت زندگی قرار بگیرد. اما وجه مهم این مفهوم آن است که معمولاً برای بررسی عملکرد و نتایج سیاست ها و برنامه ها مورد استفاده قرار می گیرد.(اسچیوسلروفیشر، 129:1985) به همین خاطر معمولاً در هر زمینه بنابر انتظارات سیاستگذاران و مجریان برنامه های اجتماعی تعریف می شود. برخی مؤلفان کیفیت زندگی را تنها احساس کلی خوشبختی دانسته اند(میلبراث36:1978).
در این پژوهش می کوشیم چگونگی تأثیرگذاری جنبه های ساختاری(نقش ها، قواعد، شبکه ها، شیوه ها و رسوم) و شناختی(هنجارها، ارزش ها، اعتماد، انسجام، معامله متقابل، نگرش ها و باورها) سرمایه اجتماعی و همچنین متغیرهای زمینه ای بر رضایت کیفیت زندگی در بین پرسنل بیمارستان امیرالمؤمنین(ع) شهر اراک مورد بررسی قرار دهیم.
2-1ایده آغازین
اصطلاح سرمایه اجتماعی در سه دهه گذشته موضوع بررسی های بسیاری در علوم اجتماعی و بویژه در جامعه شناسی بوده است. این اصطلاح توانست در کمتر از دو دهه ادبیات بسیار گسترده ای را به خود اختصاص دهد و به مفهوم کمابیش اسطوره ای تبدیل شود. مفهوم سرمایه اجتماعی می تواند جامعه شناسان را در بررسی علمی نابسامانی های جامعه امروز یاری رساند و هم قادر است همانند شاه کلیدی در دست سیاستگذاران و مدیران اجرایی جامعه، زمینه مبارزه درست با این نابسامانیها را فراهم آورد و باعث بالا رفتن سطح کیفیت زندگی افراد جامعه شود. در این پژوهش ایده آغازین در ذهن پژوهشگر چنین بوده است که عوامل اصلی سرمایه اجتماعی نقش مهمتر و پر رنگتری در بالا بردن سطح کیفیت زندگی افراد جامعه خواهد داشت.
3-1پرسش آغازین
از دیدگاه بزرگان جامعه شناسی به ویژه «ریمون بودون» و «آلن توون» و«پی یر بوردیو» موضوع تحقیق الزاماً باید در قالب پرسش آغازین و هر چه صریحتر و روشن تر بیان شود.«کرلینجر» نیز معتقد است مسائلی که ابتدا به صورت سؤالی مطرح شوند قابلیت تجزیه و تحلیل و تبیین علمی بیشتری خواهند داشت(کرلینجر، 42:1377) بر این اساس ضمن بررسی و شناخت اهمیت و ابعاد پدیدۀ سرمایۀ اجتماعی و کیفیت زندگی این سؤال پیش می آید که چگونه سرمایۀ اجتماعی بر ارتقاء یا تنزل سطح کیفیت زندگی افراد جامعه تأثیر می گذارد؟
4-1تاریخچه مطالعاتی
اصطلاح سرمایه اجتماعی را نخستین بار در سال 1916 توسط هانی فان مطرح شد که بر جنبه کار خیر، دلسوزی متقابل ورابطه اجتماعی تاکید داشت. اگرچه پیش از آن و در قرن نوزدهم، این مفهوم به صورت غیر مستقیم از سوی کارل مارکس طرح شده بود. پس از هانیفان، به مدت نزدیک به نیم قرن، اثر قابل توجه ای در اینباره منتشر نشد تا این مفهوم در اثر کلاسیک “جین جاکوب”[1](1961) با عنوان «مرگ و زندگی در شهرهای بزرگ آمریکایی»[2] مجدداً به کار گرفته شد. وی در این کتاب توضیح داده است که شبکه های اجتماعی فشرده در حومه ی قدیمی و مختلط شهری، صورتی از سرمایه ای اجتماعی را تشکیل می دهند و در زمینه حفظ نظافت، نداشتن جرم و جنایت خیابانی و بهبود کیفیت زندگی در مقایسه با عوامل نهادهای رسمی مانند نیروی حفاظتی محیط و نیروی انتظامی، مسئولیت بیشتری از خود نشان می دهند. “گلن لوری”[3] اقتصاددان همچون “ایوان لایت”[4] جامعه شناس، اصطلاح سرمایه اجتماعی را در دهه 1970 برای توصیف مشکل توسعه اقتصاد درون شهری به کار برد. در اقتصاد گویا اولین بار”پیر بوردیو”[5] از این عنوان استفاده کرده است ولی اولین نظریه ها را “کلمن”[6] و “پاتنام”[7] ارائه داده اند.
گرچه مفهوم کیفیت زندگی از اواخر قرن بیستم مورد توجه جامعه شناسان قرار گرفته است، اما ریشه های آن در جامعه شناسی را می توان تا اواسط قرن بیستم پی گرفت. در جامعه شناسی اولین اثر مهم درباره کیفیت زندگی از آگبرن(1946) می باشد که دربارۀ حیات روستایی در ایالات متحده نوشته شده است. در دهۀ 1960 هنگامی که جامعه شناسان علیه چیرگی شاخص های اقتصادی واکنش نشان دادند، مفهوم کیفیت زندگی در پژوهش های اجتماعی اهمیت یافت اما آن هنگام تمام شاخص های کیفیت زندگی، عینی بودند. در دهۀ 1970 شاخص های ذهنی هم برای سنجش کیفیت زندگی اضافه شدند، اولین بار کمپل و همکاران در اثر خود در سال 1976 به شاخص های ذهنی و روان شناختی کیفیت زندگی در سطح ملی و بین المللی می پردازند. در ایالات متحده آمریکا از دهه 1960 انستیتو تحقیقات اجتماعی در میشیگان و مرکز نظرسنجی شیکاگو کیفیت زندگی را می سنجد و از سال 1995 با تأسیس انجمن بین المللی پژوهش های کیفیت زندگی، سنجش این مفهوم به خوبی نهادینه شده است.(فیلپس، 2006). توجه به مفهوم کیفیت زندگی در مجامع علمی و نیز در میان سیاست گذاران روبه فزونی است و این مفهوم در بسیاری از حوزه های علوم اجتماعی و بهداشتی مورد استفاده قرار می گیرد. به واقع می توان گفت که کیفیت زندگی مفهومی بین رشته ای در علوم اجتماعی است.
سرمایه اجتماعی در ایران
طی سالیان اخیر بحث سرمایه اجتماعی در ایران نیز مورد توجه بسیاری از محققان و نظریه پردازان قرار گرفته و در پی آن، بسیاری از کارهای نظری و تجربی نیز صورت گرفته است. آنچه از میان این آثار و نتایج منتشر شده آنها می توان استخراج کرد، چند حکم کلی است. اول اینکه سرمایه اجتماعی در ایران به صورت عمومی پایین است. دوم اینکه سرمایه اجتماعی درون گروهی بیش از سرمایه اجتماعی بین گروهی در ایران فعال است و البته سرمایه اجتماعی درون گروهی نیز بیش از پیش در حال فرسایش و تقلیل است(شارع پور، 101:1380 و تاجبخش 158:1382).
در پی این مباحث، تحقیقات تجربی نیز تا حددی میزان نازل سرمایه اجتماعی در ایران را نشان می دهد. این تحقیقات به تأسی از موارد مشابه خارجی صورت گرفته و هر یک به میزان و در سطحی به رابطه سرمایه اجتماعی و مسائل اجتماعی دیگر می پردازند. به عنوان نمونه تحقیقاتی صورت گرفته است که رابطه سرمایه اجتماعی را با رفاه بهزیستی، توسعه و رشد اقتصادی سنجیده است و در نهایت از ارتباط معنادار بین این دو خبر داده اند(بعنوان مثال نگاه کنید به غفاری، 1383 و 1385).
میرطاهر موسوی و همکاران(1386) میزان سرمایه اجتماعی را در استان های مختلف کشور و رتبه های آن ها را در یک تحقیق پیمایشی تعیین کرده اند. صرف نظر از قضاوت در باره اعتبار شاخص ها، اگر این رتبه ها را بر اساس درجه توسعه یافتگی استان های مختلف مورد مطالعات قرار دهیم، نتایج قابل توجهی بدست می آید. طبق مطالعات صورت گرفته استان های کشور از لحاظ شاخص های توسعه به پنج دسته به شرح زیر تقسیم می شوند(موسایی و دیگران، 1387).
دسته اول، استان های کاملاً توسعه یافته شامل: تهران، خراسان، اصفهان، کرمان، فارس و یزد
دسته دوم، استان های توسعه یافته شامل: قم، مرکزی و آذربایجان شرقی
دسته سوم، استان های در حال توسعه شامل: هرمزگان، چهارمحال و بختیاری، قزوین، مازندران، گیلان، گلستان، آذربایجان غربی، همدان، خوزستان و سمنان
دسته چهارم، استان های توسعه نیافته شامل: اردبیل، لرستان، کردستان، بوشهر و سیستان وبلوچستان.
دسته پنجم، استان های کاملاً توسعه نیافته شامل: کهکیلویه و بویر احمد و ایلام.
سرمایه اجتماعی دارای بالاترین رتبه بوده در حالی که دسته اول دارای کمترین میزان سرمایه اجتماعی است. دو دسته دیگر نیز در رتبه وسط قرار دارند. به زبان ساده تر با ادغام گروه چهارم و پنجم رابطه معکوسی بین درجه توسعه یافتگی و سرمایه اجتماعی وجود دارد و این مطلب به این دلیل است برنامه های توسعه در ایران به احتمال قوی در پنجاه سال اخیر سرمایه های اجتماعی گذشته را دچار فرسایش کرده، بدون این که بتواند سرمایه اجتماعی از نوع جدید را جایگزین آن سازد.
به هر حال به نظر می رسد بررسی های تجربی در ایران همچون تحقیقات سایر کشورها نشان داده است که نوع برون گروهی سرمایه اجتماعی یا همان سرمایه اجتماعی متصل کننده، عامل مثبت است و نوع درون گروهی سرمایه اجتماعی یا همان سرمایه اجتماعی پیوند دهنده تا حد زیادی به صورت منفی و بازدارنده عمل می کند. اما با تکیه بر نظریه همیاری نباید فراموش کرد که آنچه در این میان اهمیت دارد، ذکر این نکته است که درباره ایران نیز نمی توان مستقل از سایر کشورها، نظریه پردازی کرد. به بیان دیگر، اگر به بررسی رابطه سرمایه اجتماعی با توسعه و رشد اقتصادی می پردازیم، نباید فراموش کنیم که این رابطه، بیش از هر چیز در زمینه اجتماعی و تاریخی یک جامعه معنا می یابد و هرگز رابطه ای علی و ضروری نبوده و نیست و از آن مهمتر اینکه، به هر حال سرمایه اجتماعی وجوه، ابعاد و شاخص های گوناگونی دارد که دفاع از رابطه بین تمامی آنها با توسعه اقتصادی چندان بدیهی به نظر نمی رسد. پس باید دید و سنجید که بین کدام یک از ابعاد، وجوه و شاخص های سرمایه اجتماعی با مفهوم مورد نظر رابطه وجود دارد. اکنون با مباحثی که مطرح شد، می دانیم که سرمایه اجتماعی در یک زمان و مکان خاص به گونه ای عمل می کند که الزاماً در زمان و یا مکان دیگر نمی توان پیش بینی کرد که همان گونه عمل نماید.
ضمن اینکه الزاماً و همواره تأثیر سرمایه اجتماعی، مثلاً بر رفاه اجتماعی و توسعه و رشد اقتصادی مثبت نیست. پس درباره پژوهش های جاری در باب سرمایه اجتماعی باید کارهای نظری و تجربی تازه ای انجام پذیرد تا فرضیات موجود، اثبات یا رد شود. ضمن اینکه، برای هر کار تجربی ای که صورت می گیرد، نیاز مبرم به یک بانک اطلاعاتی قوی و مستند است، امری که متأسفانه در ایران هرگز مورد توجه نهادهای مسئول قرار نگرفته و عزمی هم برای ایجاد چنین بانکی وجود ندارد.
5-1 بیان مسئله
در سال های اخیر سرمایه اجتماعی به عنوان یک مفهوم بسیار مرسوم و مورد بحث وجدل به صورت شعار روز سیاستمداران ونخبگان دانشگاهی درآمده است. سرمایه اجتماعی مفهومی چند بعدی در علوم اجتماعی و تاثیر گذار بر بسیاری از حوزه های جامعه است ودر ادبیات مرتبط با توسعه نیز جایگاهی ویژه یافته است ،به گونه ای که برخی آن را حلقه ی مفقوده ی توسعه میدانند.
توجه جدی به مفهوم سرمایه اجتماعی به دهه1960 میلادی وجنبش های اجتماعی مانند فمنیسم و برابری خواهی سیاهان باز میگردد.(توکوپل،1347 و دورکیم،1381)
سرمایه دارایی است که می توان از آن برای دستیابی به منابع مطلوب استفاده کرد و همچنین آن را سرمایه گذاری کرد تا خود را افزایش دهد. پیربوردیو جامعه شناس مارکسیستی در جستجوی منابع طبقه مسلط برای باز تولید فرادستی خود چهار نوع سرمایه را نام برده است:
1-سرمایه مادی 2- سرمایه فرهنگی 3- سرمایه اجتماعی 4- سرمایه نمادی یاانسانی(بوردیو و واکوانت،1992: 119)
سرمایه اجتماعی مجموعه هنجارهای موجود در سیستم های اجتماعی است که موجب ارتقای سطح همکاری اعضای آن جامعه گردیده و موجب پایین آمدن سطح هزینه های تبادلات و ارتباطات می گردد، یعنی سرمایه اجتماعی به عنوان توانایی افراد برای کار با یکدیگر در جهت اهداف عمومی در گروه ها و سازمان ها تعریف میشود.(فوکویاما، 1999)
از نظر پاتنام منظور از سرمایه اجتماعی وجوه گوناگون سازمان های اجتماعی نظیر اعتماد، هنجارها وشبکه هاست که می توانند با ایجاد و تسهیل امکانات هماهنگ، کاریی جامعه را بهتر کنند (ازکیا و غفاری،1383 :278)سرمایه اجتماعی را می توان حاصل پدیده های ذیل در یک سیستم اجتماعی دانست:اعتماد متقابل،تعامل اجتماعی متقابل، گروه های اجتماعی، مشارکت اجتماعی، هویت اجتماعی و گروهی، احساس وجود تصویری مشترک از آینده، کار گروهی و انسجام اجتماعی.(فلورا، 1999: 240)
در میان انواع سرمایه ها، سرمایه اجتماعی ویژگیهای خاصی دارد:
اولا تنها سرمایه ای است که رابطه ای است و در ضمن رابطه اجتماعی بوجود می آید،
دوم آنکه مانند برخی دیگر از انواع سرمایه به طور کامل انتفال پذیر نیست،
ویژگی مهمتر آنکه سرمایه اجتماعی فرد رابطه روشنی با جایگاه او در شبکه اجتماعی جامعه دارد. حال همین جایگاه فرد است که میزان بهره او از کیفیتهای زندگی را مشخص می سازد.
سرمایه اجتماعی هر جامعه ناشی از وضعیت فرهنگی و اجتماعی موجود است. در واقع سرمایه اجتماعی یکی از شاخص های مهم وضعیت اجتماعی و فرهنگی جامعه است.
سرمایه اجتماعی شامل شبکه ها وهنجارها واعتماد اجتماعی که جزء زندگی اجتماعی هستند، شهروندان ومشارکت کنندگان را قادر می سازد تا برای رسیدن به اهداف مشترک با یکدیگر همکاری می نمایند. مشارکت بیشتر مردم در نهادهای اجتماعی وعدم وجود موانع مشارکت مدنی نقش موثری در افزایش سرمایه اجتماعی دارد و افزایش سرمایه اجتماعی نقش مهمی در مشارکت سیاسی، اقتصادی و اجتماعی خواهد داشت.
وجود سرمایه اجتماعی کلید استقرار جامعه مدنی و حیات شهروندی و فقدان سرمایه اجتماعی مانع اساسی بر تاسیس و استقرار آن است. جوامع دارای این نوع سرمایه بستری مناسب برای شکل گیری جامعه مدنی توانمند، پاسخگو و کار آمد فراهم می سازند. اما درمقابل، تهی شدن یک جامعه از سرمایه اجتماعی به ناکار آمدی بسیاری از سیاست ها و طرح های پیشنهادی در حوزه برنامه ریزی منجر می شود.
سرمایه اجتماعی در جامعه ای تابعی از موجودی فضیلت های اخلاقی آن جامعه است و با همه سطوح کلان (دولت ها و نهادهای حکومتی) میانه(حکومت هابی محلی، سازمان ها و نهادهای مدنی ) وفرد (رفتار فردی ) ارتباط دارد . ( حاجی پور ، 1385 :57)
لیندستروم معتقد است که سرمایه اجتماعی هم در کاهش رفتارهای خطرآفرین برای تندرستی و همچنین در رویارویی با نابرابرهای اقتصادی – اجتماعی و چنین رفتارهایی سودمند است .(لیندستروم،2002))
ویلکینسون نیز دریافته است که سرمایه اجتماعی با میزان جرائم خشونت آمیز نسبت معکوس دارد، یعنی هر اندازه میزان سرمایه اجتماعی پایین تر باشد جرایم خشونت آمیز بیشتر است وبالعکس)ویلکینسون، 1998 : 102)
دیگر متغیر اصلی در این پژوهش کیفیت زندگی می باشد که به عنوان یک متغیر وابسته در نظر گرفته شده است تا به بررسی میزان تاثیر سرمایه اجتماععی بر آن بپردازیم.
برخی مولفان کیفیت زندگی را تنها احساس خوشبختی دانسته اند.
سازمان بهداشت جهانی نیز کیفیت زندگی را بهزیستی در حوزه های اجتماعی و روانی و فیزیکی میداند و آن را چنین تعریف می کند:کیفیت زندگی ادراک فرد از موقعیت زندگی خود در چارچوب نظام های فرهنگی و ارزشی است که در آن زندگی می کند و با اهداف و معیارها و دغدغه های او رابطه دارد.
بنابر توضیحات فوق روشن است که مفهوم سرمایه اجتماعی پدیده ای است اجتماعی (social ) است که خصلت جمعی (issue) دارد و بی توجهی به آن در دهه های گذشته در برخی کشورهای جهان دیده شده است که از جمله به فروپاشی نهاد خانواده، ناپایدار شدن روابط اجتماعی، کاهش میزان همبستگی اجتماعی، از رونق افتادن فعالیت های اقتصادی، گسترش ناهنجاری های رفتاری در میان جوانان ونوجوانان و ناامنی در موسسه های آموزشی، از میان رفتن اعتماد اجتماعی و انسجام اجتماعی در بین افراد جامعه می توان اشاره کرد. بی توجهی به این پدیدهاستانداردها ومعیارهای جامعه را مورد تهدید قرار می دهد و جامعه را به چالش می کشد.
کیفیت زندگی نیز طبق تعریف میلبراث احساس کلی خوشبختی است که سازمان بهداشت جهانی هم آن را بهزیستی در حوزه های اجتماعی، روانی وفیزیکی و به نحوی به رفاه اجتماعی افراد جامعه مرتبط است و برای ارتقای سطح رفاه و کیفیت زندگی افراد بایستی عوامل تاثیر گذار بر آن شناسایی و تقویت شوند. پس پژوهش را با این پرسش آغاز می کنیم که آیا سرمایه اجتماعی بر کیفیت زندگی افراد تاثیر دارد یا ندارد؟
6-1حدود مطالعاتی
در هر تحقیق حدود مطالعاتی اساساً به تعیین مرزها، کرانه ها و حدود تحقیق می پردازد تا بدین وسیله گستره و دامنه پژوهش مشخص و معین گردد. در پژوهش های علوم انسانی به صورت اعم و علوم اجتماعی به صورت اخص الزاماً تعیین محدوده های زمانی و مکانی اهمیت ویژه ای برخوردار است. محدوده مکانی این رساله در بین پرسنل بیمارستان امیرالمؤمنین(ع) شهر اراک و محدودۀ زمانی آن نیز سال 1389 می باشد. البته محدوده و قلمروی نظری این مطالعه در حوزۀ اجتماعی بوده که بنابراین حدود مطالعاتی این پژوهش پرسنل بیمارستان امیرالمؤمنین(ع) شهر اراک می باشد.
7-1 اهمیت و ضرورت تحقیق
مفهوم سرمایه اجتماعی یک مفهوم فرارشته ای است که اخیرا مورد توجه بسیاری از شاخه های علوم انسانی قرارگرفته است. این مفهوم درواقع پل ارتباطی مهمی بین اقتصاد، جامعه شناسی و علوم سیاسی خواهد بود تا با نگرشی جدیدتر به بررسی ارزشهای اجتماعی، مخصوصا ارزش ارتباطات مردمی برای دستیابی به اهداف مشترک کلان بپردازد(فیلد،2003، به نقل از مسعود ماجدی و عبدالعلی لهسایی زاده، 1385)
مفهوم سرمایه اجتماعی بر روابط میان انسانها تمرکز دارد. روابطی که در تمام لحظات زندگی روزمره و در طول عمر انسانها جریان داشته و رفتارو نگرش آنها را تحت تاثیر قرار میدهد(رنانی،1381 :35) به طور کلی می توان مفهوم اصلی سرمایه اجتماعی را در سه جمله بیان کرد: ارتباطات مهم هستند، با ایجاد ارتباط با یکدیگر مردم دست به کارهایی میزنند که به تنهایی یا قادر به انجام آن نیستندیا برای انجام آن مشکلات فراوانی خواهند داشت(حسینی،1384 : 62 ) .وجود سرمایه اجتماعی شرط لازم ونه کافی برای نتیجه بخشی سرمایه ها وسیاست های اجتماعی واقتصادی است. بررسی دقیق تر سرمایه اجتماعی، ما را به این مطلب می رساند که بدون وجود این سرمایه، هیچ اجتماعی به هیچ سرمایه ای نمی رسد.
امروزه، سرمایه اجتماعی نقشی بسیار مهمتر از سرمایه فیزیکی و انسانی را در جوامع ایفا می کند و شبکه های روابط انجام بخش میان انسان ها و سازمان هاست. در غیاب سرمایه اجتماعی سایر سرمایه ها اثربخشی خود را از دست می دهند و بدون سرمایه اجتماعی، پیمودن راه های توسعه و تکامل فرهنگی و اقتصادی ناهموار و دشوار می شود.
از جمله اثرات بی توجهی به مفهوم سرمایه اجتماعی که در دهه های گذشته به وضوع در برخی کشورهای جهان دیده شده است عبارتند از: فروپاشی نهاد خانواده و ناپایدارشدن روابط اجتماعی کاهش میزان همبستگی اجتماعی، از رونق افتادن فعالیت های اقتصادی، گسترش ناهنجاریهای رفتاری در میان جوانان و نوجوانان و ناامنی در مؤسسه های آموزشی، از میان رفتن اعتماد اجتماعی و انسجام اجتماعی در بین افراد جامعه که بی توجهی به این موضوع باعث ایجاد اختلال و بی نظمی عمومی در جامعه خواهد شد. و در نتیجه باعث کاهش سطح کیفیت زندگی افراد و اقشار جامعه خواهد شد، بنابراین برای بالا بردن سطح کیفیت زندگی و رفاه اجتماعی افراد جامعه توجه جدی به این موضوع امری لازم و اجتناب ناپذیر است و توجه بیشتر مسئولان و مقامات و دست اندرکاران این امر را می طلبد.
فرم در حال بارگذاری ...