وبلاگ

توضیح وبلاگ من

پایان نامه تاثیر برنامه آموزشی شناختی اجتماعی بر انگیزه ورزش دانش آموزان دختر در ساعت درس تربیت بدنی

:

 

آنچه رفتار را نیرو می دهد ،هدایت می کند ،نگه می دارد پایان می بخشد ، انگیزش نام دارد و هرعاملی – چه درونی ،چه بیرونی – که به ایجاد انگیزش می انجامد ،انگیزه خوانده می شود(مختاری 1387) .ورزش و فعالیت های ورزشی جزیی از فرهنگ هر ملت است. توجه اصلی ورزش دانش آموزی  ارزشهای اجتماعی همچون بهبود کیفیت زندگی، اهمیت سلامت جسمانی و روانی، ارضای نیازهای شخصی، سرگرمی و انگیزه است. البرت بندورا(1925) بنیانگذار نظریه یادگیری شناختی – اجتماعی است. در این دیدگاه مردم نه بوسیله نیروهای درونی به حرکت درمی آیند و نه محرکهای محیطی آنها را به حرکت درمی آورد، بلکه یک تعامل دو جانبه بین شخص و عوامل تعیین کننده اجتماع برقرار می شود.

 

 

 

1-2 بیان مسئله

 

انگیزه ها از عواملی هستند که رفتار شخص را تحریک می کنند ،در جهت معین سوق می دهند و هماهنگ می سازند . افراد نه تنها از لحاظ توانایی کار بلکه از لحاظ انجام کار یا انگیزش تفاوت دارند. انگیزه برای ورزش یک پدیده پیچیده است، بسیاری از ورزشکاران  انگیزه های متعددی برای قضاوت درمورد خود دارند . ورزشکاران  از عوامل خارجی مانند پاداش، ارزیابی، فشار  پدر و مادر و یا مربیان، و یا استفاده از نظرات آنها  به این باور می رسند  که دیگران ممکن است برای آنها ایجاد انگیزه نمایند. و سطح انگیزه با آموزش مربیان متفاوت نیز رابطه دارد (سالیوان 2009) .  بعضی از دانش آموزان در کلاس های تربیت بدنی تلاش کمی دارند و برخی نیز از شرکت در فعالیت ها اجتناب می کنند .  ومهم است  دانش آموزان با انگیزه مناسب در درس تربیت بدنی شرکت نمایند  . ولی بسیاری از کودکان برای شرکت در فعالیت های تربیت بدنی باید از بیرون برانگیخته شوند و فاقد انگیزه هستند. سطح فعالیت بدنی در دوران بلوغ کاهش می یابد و داده های اخیر نشان می دهد که تنها 36٪ از دانش آموزان کلاس  9-12  دستورالعمل های توصیه شده برای فعالیت بدنی را مشاهده می کنند.  با توجه به اینکه  بین فعالیت بدنی  و اضافه وزن و چاقی  ، دیابت نوع 2 ، خطر ابتلا به بیماری قلبی و عروقی ، تراکم استخوان ، و سلامت روان  ارتباط شناخته شده ای وجود دارد . شناسایی  راهکارههای  موثر برای ایجاد انگیزه ورزشی در بین دانش آموزان  نیاز است .  تحقیقات دیگر نشان می دهد دانش آموزانی که کلاس تربیت بدنی داشته اند  در روز بعد از مدرسه  فعالیت بیشتری دارند. مازیاری و همکاران  (2012).  علل بی انگیرگی دانش آموزان در انجام فعالیتی های تربیت بدنی  و حمایت اجتماعی معلمان ورزش را بررسی نموده اند و نتایج این پژوهش نشان می دهد از دست دادن حمایت اجتماعی با بی انگیزگی ارتباط دارد . همچنین  بین خرده مقیاس های بی انگیزگی  (عدم جذابیت ویژگی های فعالیت، ناکافی بودن ارزش فعالیت ها، کمبود باورها و تلاش  ، کمبود اعتقاد توانایی ) و حمایت های اجتماعی همبستگی منفی و معناداری وجود دارد. یافته های پژوهش دیگر نشان داد رفتارهای حمایتی – خودپیروی با انگیزش درونی ،انگیزش بیرونی و تعهد ورزشی بازیکنان ارتباط مثبت و معنی دار و با بی انگیزگی بازیکنان همبستگی منفی وجود دارد . از سوی دیگر ،انگیزش درونی ،انگیزش بیرونی خود پذیر و درون فکنی شده با تعهد ورزشی بازیکنان ارتباط مثبت ،و بی انگیزگی ورزشکاران با تعهد ارتباط منفی دارد . نتایج رگرسیون چند متغیره نشان داد رفتارهای حمایتی – خود پیروی پیش بینی کننده انگیزش و تعهد ورزشی بازیکنان است . تحلیل مسیر مدل پیشنهادی را تایید کرده و بر نقش میانجی انگیزش درونی و بیرونی در ارتباط بین رفتار حمایتی – خود پیروی مربی و تعهد ورزشی بازیکنان صحه گذاشت (زردشتیان و همکاران 91 ).

 

 برای ایجاد انگیزه ورزشی می توان از تئوری شناختی اجتماعی بندورا  استفاده کرد . این تئوری دارای مفاهیمی است که مهمترین آنها شامل موارد ذیل است.

 

1- نقش متقابل اثرات محیط ورزشی و شخص و رفتار ورزشی که دانش آموز دارد .

 

2- انتظارپیامد و نهایی ورزش برای فرد

 

3- خودکارآمدی و راه های افزایش آن

پایان نامه

 

 

4-کارایی گروهی و اعتقاد به توانایی عملکرد گروه

 

5- یادگیری مشاهده ای و تقلیدی

 

6 – ایجاد انگیزه و استفاده از تشویق و تنبیه

 

7- استفاده از امکانات محیطی و آسان نمودن انجام ورزش

 

8- ایجاد خود تنظیمی و خود پاداشی و خود ارزیابی ، خوکارآمدی

 

9- تفکر در مورد مضرات ورزش نکردن و استاندارهای اخلاقی خود تنظیمی

 

نظریه بندورا هم رفتاری و هم شناختی است و عده ای آنها را رفتارگرائی جدید نامیده اند.  برای یادگیری و ایجاد انگیزه در کلاس تربیت بدنی نیاز به  برنامه آموزشی  بر اساس تئوری بندورا احساس می شود . یکی از محدودیت هایی که این تئوری دارد این است که کاربرد آن برای کودکان و نوجوانان مناسب است و برای پژوهش حاضر این محدودیت مطرح نیست   . هدف از این پژوهش مداخله  آموزش شناختی اجنماعی بر اساس تئوری  بندورا  در ساعت درس تربیت بدنی بر انگیزه ورزشی دانش آموزان است .

 

 

 

1-3 اهداف تحقیق

 

1-3-1هدف کلی

 

تاثیر برنامه آموزشی شناختی اجتماعی بر انگیزه ورزش دانش آموزان دختر در ساعت درس تربیت بدنی

 

 

 

1-3-2 اهداف فرعی :

 

    • تعیین تاثیر آموزش شناختی اجتماعی بر میزان انگیزه درونی برای آگاهی دانش آموزان دختر در فعالیت های ورزشی

 

    • تعیین تاثیر آموزش شناختی اجتماعی برمیزان انگیزه درونی برای موفقیت دانش آموزان دختر در فعالیت های ورزشی

 

    • تعیین تاثیر آموزش شناختی اجتماعی بر میزان انگیزه درونی برای تجربه انگیزش دانش آموزان دختر در فعالیت های ورزشی

 

    • تعیین تاثیر آموزش شناختی اجتماعی بر میزان انگیزه بیرونی – هویت دانش آموزان دختر در فعالیت های ورزشی

 

    • تعیین تاثیر آموزش شناختی اجتماعی بر میزان انگیزه بیرونی – درون فکنی دانش آموزان دختر در فعالیت های ورزشی

 

    • تعیین تاثیر آموزش شناختی اجتماعی بر میزان انگیزه بیرونی – مقررات بیرونی دانش آموزان دختر در فعالیت های ورزشی

 

  • تعیین تاثیر آموزش شناختی اجتماعی بر میزان انگیزه بیرونی – مقررات بی انگیزگی دانش آموزان دختر در فعالیت های ورزشی

 

 

1-4 ضرورت و اهمیت تحقیق

 

در حال حاضر دانش آموزان به بازیهای رایانه ای و تماشای تلوزیون روی آورده اند . و برای فعالیت های ورزشی کمتر علاقه نشان می دهند . از طرف دیگر زنگ تربیت بدنی در مدارس زنگ آموزش مهارتهای حرکتی و سازگاریهای روان شناختی است .  هدف از  درس تربیت بدنی  ایجاد یادگیری پایدار در فعایت بدنی برای زندگی سالم تا پایان عمر است . ولی موانع فراوانی از رسیدن به این هدف دانش آموزان را باز می دارد  و نداشتن انگیزه ورزش مهمترین مانع است . و مشکل بی انگیزگی در زنگ ورزش دلایل متعددی دارد ، یکی از آنها نحوه  آموزشهای  تربیت بدنی است و اگر این آموزشها براساس  ویژگیهای شناختی و اجتماعی دانش آموز اجرایی نگردد

 

شرکت در فعالیتهای ورزشی به نحو چشم گیری کاهش می یابد . بعضی از عوامل اجتماعی و محیطی  مانند سبک تدریس ،محتوای درس و تشویق بزرگسالان  و وبژگیهای فردی  و رفتار فرد  برانگیزه دانش آموزان  موثر است و این عوامل در تئوری شناختی اجتماعی بندورا وجود دارد . از چارچوب تئوریها  برای برنامه آموزشی  در اکثر  مداخلات آموزشی استفاده می شود . تئوری  در تدریس راهکارهایی ارائه می کند که  برای رسیدن به اهداف آموزشی از پیش تعین شده  کمک کننده است .   پژوهشیهای کمی  از  برنامه آموزشی براساس تئوری بندورا در درس تربیت بدنی استفاده کرده است و ضرورت این گونه مداخلات برای ایجاد انگیزه ورزش در درس تربیت بدنی احساس می شود .

 

 

 

1-5 فرضیه

 

فرضیه این پژوهش عبارت است از:

 

    • آموزش شناختی اجتماعی باعث افزایش  انگیزه درونی برای آگاهی دانش آموزان دختر در فعالیت های ورزشی می شود.

 

    • آموزش شناختی اجتماعی باعث افزایش انگیزه درونی برای موفقیت دانش آموزان دختر در فعالیت های ورزشی می شود.

 

    • آموزش شناختی اجتماعی باعث افزایش انگیزه درونی  برای تجربه انگیزش دانش آموزان دختر در فعالیت های ورزشی می شود.

 

    • آموزش شناختی اجتماعی باعث افزایش انگیزه بیرونی – هویت  دانش آموزان دختر در فعالیت های ورزشی می شود

 

    • آموزش شناختی اجتماعی باعث افزایش انگیزه بیرونی – درون فکنی دانش آموزان دختر در فعالیت های ورزشی می شود.

 

    • آموزش شناختی اجتماعی باعث افزایش انگیزه بیرونی – مقررات بیرونی دانش آموزان دختر در فعالیت های ورزشی می شود.

 

  • آموزش شناختی اجتماعی باعث کاهش انگیزه بیرونی – مقررات بی انگیزگی دانش آموزان دختر در فعالیت های ورزشی می شود.

 

 

– Albert Bandura

پایان نامه تأثیر تمرینات ثبات مرکزی بر مهارتهای جابجایی و کنترل شی کودکان دارای تاخیر در رشد مهارتهای حرکتی بنیادی

همه انسانها، از بی تعادلی در حین حرکات تاثیر می­پذیرند و یا اینکه پتانسیل تاثیر پذیری از آن را دارند. اگرچه اکثر ما انسانها خیلی روان و بی­تلاش حرکت می­کنیم، اما اغلب از اینکه چگونه بدن و مخصوصا سیستم عضلانی ناحیه­ی مرکز، حرکات ما را تحت تاثیر قرار می­دهد ناآگاهیم. به­علاوه احتمالا نسبت به این موضوع نیز بی­اطلاعیم که عدم تعادل عضلات تا چه حد می تواند بر کارکرد و شکل اجرای ما تاثیر بگذارد. برای اینکه بدن انسان بدون محدودیت حرکت کند و به منظور تکمیل اهداف حرکتی دلخواه، قابلیت عملکردی یک امر بسیار مهم محسوب می­ شود. اهمیت عملکرد و توانایی فرد در انجام آزادانه حرکات، شدیدا به توانایی مرکز بدن در ثابت کردن خود هنگام تعادل و بی تعادلی بستگی دارد (1). تمرینات ناحیه مرکزی واژه­ای ناشناخته در دنیای آمادگی جسمانی و توان­بخشی است هنوز به درستی درک نشده است (2). در حقیقت، ثبات مرکزی جزء ضروری و حیاتی عملکرد محسوب می شود. برای عملکرد مطلوب، این مرکز بدن است بایستی قسمت ­های دیستال را در وضعیت، زمانبندی و سرعت بهینه قرار دهد. به منظور انجام این امر بدن باید قدرت و تعادل را به کار برد. هدف ناحیه مرکزی بدن، ایجاد قدرت لازم در جهت دستیابی به تکلیف حرکتی موجود است. ثبات مرکزی و عملکرد زنجیره­ی حرکتی برای ثبات و قابلیت عملکردی همه حرکات ضروری است(1, 3). توانایی تولید نیرو برای فعالیت­هایی از قبیل ضربه با پا، پرتاب کردن، دویدن و ضربه از پهلو همگی از طریق مرکز و زنجیره حرکتی حاصل می شود (3). پژوهش ها نشان می دهد بهبود قدرت کلی می تواند باعث افزایش ثبات مرکزی شود، همچنین نشان داده شده است افزایش ثبات مرکزی عملکرد را بهبود خواهد داد (4).                                                                                                                                     از طرفی در سال­های اولیه زندگی، کودکان شروع به یادگیری گروهی از مهارتهای حرکتی موسوم به مهارتهای حرکتی بنیادی (FMS) می کنند، که در واقع زیربنای حرکات و فعالیتهای جسمانی آینده افراد را تشکیل می دهند ( کلارک و متکالف 2002؛ سیفلد 1980) (5, 6).

در رابطه با “دوره الگوهای بنیادی” کلارک و متکالف (2002) بیان می­ کنند “هدف کلی این دوره، ساختن گنجینه­ای از حرکات متنوع است امکان یادگیری اعمال انطباقی و ماهرانه بعدی را که می­توانند بطور انعطاف پذیر در زمینه حرکات خاص و مختلف مورد استفاده قرار بگیرند، می دهد” (ص. 176) (5). بیش از سه دهه پیش سیفلد (1980) نشان داد کفایت در FMS برای غلبه بر “سد تبحر” ضروری است و به افراد اجازه خواهد داد این مهارتها را در ورزشها و بازیها به کار برند. اخیرا کلارک و متکالف (2002) از یک “کوهستان رشد حرکتی” سخن به میان آورده­اند و پیشنهاد کرده اند FMS پیش نیازی برای حرکات زمینه-مخصوص و ماهرانه اند (5). یعنی برای کسب مهارت در اجرا و داشتن یک شیوه­ زندگی فعال، افراد ابتدا باید کفایت در FMS را کسب کنند تا این مهارتها را در زمینه های مختلف (برای مثال ورزشها و فعالیتهای مادام العمر) به کار ببرند. بعلاوه استودن (2008) نیز بیان می کند “به وضوح FMS یک زیرساختِ مهم برای رشد حرکتی و فعالیت جسمانی مادام­العمر است” (7).

 

به نظر می­رسد داشتن یک ناحیه­ی مرکزی قوی نقش مهم و قابل توجهی را در انجام موفقیت­آمیز همه­ی مهارتهای حرکتی بنیادی اعم از مهارتهای جابجایی و کنترل شی داشته باشد، لذا در این  پژوهش قصد داریم با توجه به اهمیت تبحر در مهارتهای حرکتی بنیادی در زندگی روزمره و فعالیت جسمانی آتی افراد، تاثیر تمرینات ثبات ناحیه­ی مرکزی بدن را بر الگوهای حرکتی جابجایی و کنترل شی در کودکانی که به سطوح پیشرفته در این ­مهارتها دست نیافته­اند را بررسی کنیم.

 

  • بیان مسئله

مهارتهای حرکتی بنیادی در تمام طول زندگی مورد استفاده قرار می گیرند و یکی از اجزای مهم زندگی روزانه بزرگسالان و  همچنین کودکان به حساب می آیند (8). آنها در دو دسته­ی مهارتهای جابجایی که در برگیرنده حرکت بدن در فضا هستند (مانند دویدن، پریدن، لی لی کردن، جهیدن، سر خوردن، یورتمه و غیره) و مهارتهای کنترل شی که شامل وارد کردن نیرو به شی و یا دریافت کردن و جذب نیروی شی می­شوند (مانند پرتاب کردن، گرفتن، ضربه با پا، دریبل، ضربه از پهلو و غیره) طبقه بندی می شوند (9).  یک تفسیر غلط در رابطه با مفهوم رشدی الگوهای حرکتی بنیادی، این عقیده است این مهارتها بوسیله بالیدگی مشخص می شوند و خیلی کم تحت تاثیر تقاضاهای تکلیف و عوامل محیطی قرار می گیرند. برخی متخصصان رشد کودک مکررا در مورد رشد طبیعی حرکات و بازیها نوشته اند  و بر این باورند که کودکان این حرکات را بطور طبیعی و صرفا بوسیله نمو (بالیدگی) رشد می دهند. اما، اگرچه بالیدگی در رشد الگوهای حرکتی بنیادی نقش دارد، نباید به عنوان تنها عامل اثر گذار نگریسته شود. شرایط محیطی نیز نقش مهمی را در مراتبی که این مهارتها رشد می کنند ایفا می کند (8). در همین راستا، نیوول (1986 ،1984) نشان داده است رشد FMS بر مبنای تعامل بین محدودیتهای تکلیف، ارگانیسم و محیط صورت می پذیرد (10, 11). یعنی مهارتهای حرکتی بنیادی، درون یک سیستمِ پویای دربرگیرنده یک تکلیف خاص و بوسیله یک فراگیر با ویژگی های معین دریک محیط ویژه اجرا می شوند. بر طبق نظریه سیستمهای پویا، عواملِ (خرده ­سیستمهای) درون ارگانیسم (فراگیر)، بر رشد مهارت حرکتی تاثیر خواهند گذاشت. برای مثال انگیزه، قدرت و رشد عصبی ممکن است بر رشد حرکتی تاثیر بگذارند (10-12). متاسفانه، حجم بسیار گسترده­ای از شواهد نشان  بسیاری از کودکان به سطوح تبحر در مهارتهای حرکتی بنیادی دست

پایان نامه

 نمی یابند و نیازمندی به کمک برای دستیابی به کفایت حرکتی را از خود نشان می دهند، تا بتوانند این مهارتها را در ورزش ها و بازیهای دوران کودکی و نوجوانی به کار ببرند (8, 12). بنا بر عقیده پاینه و ایساکس (2012) کودکان در رشد حرکات بنیادی با مجموعه ­ای از محدودیتهای رشدی مواجه اند. از جمله مهمترین این محدودیتها که کودک باید در هنگام اجرای مهارتها بر آنها فائق آید قدرت عضلانی، توان عضلانی و تعادل می­باشند. برای مثال، محدودیت رشدی عمده در رشد پریدن، قدرت اضافی مورد نیاز برای به جلو راندن بدن در فضاست، اما قدرت تنها عامل تعیین کننده نیست و علاوه بر آن توان عضلانی نیز یک جزء بسیار ضروری محسوب می­ شود (13). در طول چندین سال اخیر، تمریناتی بنام تمرینات ثبات مرکزی علاقه محققین را به خود جلب کرده است. در واقع، هدف از این تمرینات فراهم سازی قدرت لازم در جهت دستیابی به تکلیف حرکتی مورد نظر است (3). از دیدگاه فیزیولوژیک، اعتقاد بر این است قوی­سازی و پایدارسازی مرکز باعث افزایش حداکثر قدرت و توان و استفاده کارامدتر از عضلات شانه، بازو و پاها می شود. ثبات مرکزی برای عملکرد بیومکانیکی موثر، به منظور به حداکثر رساندن تولید نیرو، در همه انواع فعالیتها از قبیل ضربه با پا، دویدن، پرتاب کردن و ضربه از پهلو نیز بعنوان یک اصل در نظر گرفته شده است (کیبلر، 2006) (3). از دیدگاه نظری نیز، همه حرکت از ناحیه مرکزی بدن آغاز می شود (5, 14) و حتی قبل از اینکه حرکت اندام ها آغاز شود ناحیه مرکزی فعال می شود تا بعنوان پایدار کننده در جهت حفظ بدن در وضعیت قائم عمل کند (14, 15) ( مثلاً در حرکت فلکشن 90 درجه­ بازو اولین عضله­ای که فعال می­ شود عضله­ی دوسررانی سمت همسو می­باشد). حتی اگر عضلات اندام تحتانی قوی باشند ولی ناحیه مرکزی بدن از قدرت چندانی برخورار نباشد نیرو و حمایت ناکافی مانع الگوی حرکتی کارآمد خواهد شد(16).  با وجود اینکه، بسیاری از مطالعات به بررسی اجرای مهارتهای حرکتی بنیادی در کودکان پیش دبستانی پرداخته اند (17)، اما کمتر مطالعه­ ای یافت شد که بدنبال تدوین یک برنامه مداخله­ای مناسب و علمی، در جهت کمک به رشد مهارتهای حرکتی بنیادی در سنین مدرسه بوده باشند. از طرف دیگر، ارتباط بین ثبات مرکزی و اجرا هنوز بطور آشکار مشخص نشده است (2, 3) و پژوهش ها کمی وجود دارد که به بررسی تاثیر تمرینات ثبات مرکزی بر اجرای جسمانی پرداخته باشند (18). اگرچه برخی پژوهشگران قویا اظهار کرده اند که یک مرکز قوی اجرا را بهبود می بخشد(19-22) اما اغلب این اظهارات در جوامع غیر ورزشی صورت گرفته، جایی که تقاضاهای عملکردی منعکس کننده نیازهای ورزشی نبوده است. این درحالی است اغلب رخدادهای ورزشی در انتقال نیرو از اندام تحتانی به اندام فوقانی بصورت پویا عمل می کنند (23). همچنین، اکثر مطالعاتی که تاکنون به بررسی تاثیر ثبات مرکزی روی اجرای جسمانی پرداخته اند به نتایجی متناقض دست یافته اند. بعنوان مثال، مطالعات جیم­اشیلینگ و همکاران (2012) (24)، تسی و همکاران (2005) (25)، نسر و همکاران (2008) (26)، پدرسن و همکاران (2006) (27) و سیلر و همکاران (2006) (28) برخی از این مواردند. نکته مهم و قابل توجه دیگر اینکه، پژوهش های که تاکنون به بررسی تاثیر تمرینات ثبات مرکزی بر اجرا پرداخته اند، بیشتر روی جوانان (23-25, 27, 29) و یا افراد سالمند (28) صورت گرفته اند و در زمینه اثرگذاری این نوع تمرینات بر اجرای کودکان تا کنون پژوهشی صورت نگرفته است. بنابراین، با توجه به اهمیت مهارتهای حرکتی بنیادی و نقش محوری آن بعنوان یکی از پیش بینی کننده های قوی فعالیت جسمانی آتی (7) و همچنین به دلیل اهمیت ناحیه مرکزی بدن بعنوان یک حلقه مفقود شده در برنامه های تمرینی (2)، در اینجا این سوال مطرح می شود که گنجاندن این نوع تمرینات در برنامه ­های تمرینی کودکان دارای تاخیر در رشد FMS، چه تاثیری بر مهارتهای جابجایی و کنترل شی آنها می­گذارد؟

 

  • اهمیت و ضروت پژوهش

اخیراً یک مدل مفهومی توسط استودن و همکاران (2008) تدوین یافته که اهمیت FMS در شرکت در فعالیت جسمانی مادام العمر را مورد تاکید قرار داده است، بر اساس این مدل:

 

    1. سطوح بالای شایستگی حرکتی، گنجیینه حرکتی بیشتر و احتمال مشارکت در فعالیت جسمانی،  ورزش ها و بازیهای بیشتری را فراهم می کند.

 

    1. کودکان ماهرتر احتمالا خود را شایسته درک می کنند و خشنودی درونی را از شرکت در ورزشها و بازیها بدست می اورند.

 

  1. کودکانی که تجارب حرکتی لذت بخشی داشته باشند احتمالاً در سنین نوجوانی و بزرگسالی مشارکت بیشتری را در  فعالیتهای ورزشی خواهند داشت (7).

همچنین تمرینات ثبات مرکزی به راحتی درکلیه اماکن ورزشی ( از جمله مدارس و باشگاه­ها) قابل اجرا می باشند، بنابراین در صورت موثر واقع شدن این تمرینات مربیان و معلمان می توانند از این تمرینات در جهت کمک به رشد عملکردی کودکان سود ببرند.

 

کمبود مطالعات مداخله­ای با هدف بهبود مهارتهای حرکتی بنیادی کودکان یکی از مهمترین ضرورت­های پژوهش حاضر به شمار می­رود. در زمینه­ بررسی تاثیر تمرینات ثبات مرکزی بر عملکرد جسمانی نیز پژوهش ها اندکی وجود دارد، در واقع تمرینات ثبات مرکزی یک مفهوم جدید در دنیای آمادگی جسمانی و عملکرد حرکتی است (19، 1). همچنین در پژوهش های که تاکنون به بررسی نقش ثبات ناحیه مرکزی بدن بر عملکرد جسمانی پرداخته­اند تناقض­های بسیاری به چشم می­خورد اگرچه برخی مطالعات بهبود عملکرد جسمانی را در نتیجه­ تمرینات ثبات مرکزی نشان داده اند (23, 27) در مقابل برخی دیگر نتوانسته ­اند چنین بهبودهایی را نشان دهند (25). نکته­ی دیگر اینکه پژوهشی یافت نشد که تاثیر تمرینات ثبات مرکزی را روی کودکان بررسی کرده باشد، سایر پژوهش ها اثر تمرینات ثبات مرکزی را بر عمکرد نوجوانان (36)، بزرگسالان (27،28،30،35،37) و یا سالمندان (31) مورد توجه قرار داده­اند.

 

1-4) اهداف پژوهش:

 

1-4-1) هدف کلی:

 

تعیین تاثیر 8 هفته برنامه تمرینات ثبات مرکزی بر مهارتهای بنیادی کودکان دارای تاخیر در رشد FMS.

 

1-4-2) اهداف اختصاصی:

 

تعیین تاثیرتمرینات ثبات مرکزی بر مهارت­ های جابجایی کودکان دارای تاخیر.

 

تعیین تاثیرتمرینات ثبات مرکزی بر مهارت­ های کنترل شی کودکان کودکان دارای تاخیر.

 

تعیین تاثیرتمرینات ثبات مرکزی بر نمره­ی کل مهارتهای حرکتی بنیادی.

 

  • فرضیه های پژوهش:

1-5-1)  فرض کلی:

 

8 هفته تمرین ثبات مرکزی بر اجرای مهارت­ های حرکتی بنیادی کودکان تاثیر می­گذارد.

 

1-5-2) فرضیات اختصاصی:

 

8 هفته تمرینات ثبات مرکزی بر نمره­ی مهارت­ های جابجایی کودکان تاثیر می­گذارد.

 

8 هفته تمرینات ثبات مرکزی بر نمره­ی مهارت­ های کنترل شی کودکان تاثیر می­گذارند.

 

8 هفته تمرینات ثبات مرکزی بر نمره­ی کل مهارتهای حرکتی بنیادی تاثیر می­گذارند.

 

. Fundamental Motor Skills

 

. Constraints

پایان نامه تاثیر چهار هفته تمرین مهارت پرش عمودی بر تغییرپذیری و پایداری دینامیک موضعی پارامترهای بیومکانیکی منتخب در اجرای پرش ارتفاع در مردان جوان فعال

همگام با پیشرفت تکنولوژی، علم بیومکانیک که آمیزه­ای از علوم مختلف فیزیک، آناتومی، کنترل حرکت و فیزیولوژی است گام بلندی در تحلیل مجموعه حرکات بدن انسان برداشته است. یکی از مباجث مطرح و مورد بررسی در تحقیقات بیومکانیکی، شناسایی و تعیین تغییرپذیری پارامترهای بیومکانیکی می­باشد. تغییرپذیری یکی از روش های کمی کردن سینرژی­های حرکتی در بدن انسان به شمار می­رود. محققان قبلا تغییرپذیری در حرکت را به عنوان خطا می­دانستند اما تحقیقات اخیر نه تنها این پدیده را عامل مخل نمی­داند بلکه از آن به عنوان پویایی سیستم عصبی مرکزی برای رسیدن به ثبات و پایداری نام می­برند (1).

 

پرش عمودی ارتفاع یک فاکتور مهم در بهبود عملکرد و یکی از آزمونهای ارزیابی میزان آمادگی جسمانی اندام تحتانی ورزشکار می­باشد. تحلیل بیومکانیکی درک بهتری از عوامل تاثیرگذار بر پرش ارتفاع را فراهم می­ کند. پرش ارتفاع بطور آشکارا نیاز به استفاده از اندام تحتانی دارد، اگرچه استفاده از اندام فوقانی در پرش ارتفاع نیز در برخی مطالعات مورد توجه قرار گرفته است. تحقیقات زیادی به بررسی پارامترهای کینماتیکی و کینتیکی اندام تحتانی در حین اجرای حداکثر پرش عمودی پرداخته­اند. در این تحقیقات عموما به بررسی پارامترهای کینماتیکی و کینتیکی مجزا تاثیرگذار بر پرش عمودی با بهره گرفتن از روش های خطی مرسوم پرداخته شده است. روش های نوین دینامیک غیر خطی که اخیرا در تحقیقات بیومکانیکی حرکت انسان مورد توجه است، در تحلیل حرکات ورزشکار و بویژه در مهارت پرش عمودی ارتفاع کمتر مورد توجه قرار گرفته است.

 

مربیان و ورزشکاران با بهره گرفتن از برنامه ­های تمرینی با ویژگی­های مختلف به بهبود عملکرد مهارت پرش ارتفاع پرداخته­اند. بررسی بیومکانیکی حداکثر پرش عمودی به عنوان یک عملکرد مهم ورزشی و همچنین به عنوان یک آزمون مهم ارزیابی آمادگی جسمانی ورزشکار با بهره گرفتن از روش های خطی مرسوم صورت گرفته است. با توجه به اهمیت بررسی تغییرپذیری به عنوان یک ویژگی جدا ناپذیر مهارت، در این مطالعه تغییرپذیری در پارامترهای کینماتیکی و کینتیکی پرش عمودی ارتفاع به دنبال اجرای یک برنامه تمرینی منتخب جهت اجرای پایدار این مهارت با تاکید بر روش های دینامیک غیرخطی مورد بررسی قرار گرفت.

 

بیان مسئله

 

قابلیت و توانایی پرش ارتفاع بطور گسترده­ای به عنوان توانایی بدنی مهم مورد نیاز بسیاری از فعالیتهای ورزشی مورد بررسی قرار گرفته است (10-2). عملکرد پرش عمودی و توانایی تولید توان مورد نیاز برای لحظه جدا شدن از زمین به فاکتورهای بسیاری مانند تارهای عضلانی کند و تند انقباض، فعالسازی عضلات اندام تحتانی و انتفال انرژی هماهنگ ناشی از توان مفصل از پروگسیمال به دیستال بستگی دارد (11). دستیابی به حداکثر ارتفاع در پرش عمودی نه تنها به تکنیک حرکت بلکه به ظرفیت سیستم عصبی- عضلانی جهت تولید نیرو نیز بستگی دارد (2). خروجی پرش ارتفاع، ترکیبی از بزرگی خروجی مکانیکی دستگاه عصبی- عضلانی و الگوی هماهنگی (تکنیک) بکار گرفته شده، می­باشد (12). یکی از اهداف مهم در پرش ارتفاع دستیابی به حداکثر سرعت عمودی در لحظه جدا شدن از زمین می­باشد، زیرا ارتفاع کسب شده توسط مرکز ثقل بدن ناشی از عملکرد سرعت عمودی و وضعیت بدن در لحظه جدا شدن از زمین می باشد (13). هاکمو (1984) عنوان کرد نمودار نیرو- زمان شامل اطلاعات کینتیکی و زمانی است که می ­تواند بصورت عینی در انتخاب مناسب­ترین نمودار برای بهینه سازی انواع مختلف حرکات ورزشکار مورد استفاده قرار گیرد (14). با بررسی نمودارهای نیرو- زمان و توان- زمان یک پرش عمودی، می توان ویژگی های مشخصی مانند مدت زمان فازهای مشخص (متغیرهای زمانی)، پیک­های نمودار، شیب­ها و نواحی نمودار (متغیرهای کینتیکی) را اندازه ­گیری کرد. در چندین مطالعه نشان داده شده است که مقدار قابل توجهی از واریانس عملکرد پرش عمودی می تواند با ویژگی­های زمانی، کینماتیکی یا کینتیکی توضیح داده شود (17-15).

 

تغییرپذیری در چندین سطح سازمان­دهی حرکت فراگیر است و بین و درون افراد اتفاق می­افتد (18). تغییرپذیری به دنبال تعامل سیستمهای پیچیده جهت تولید حرکت به دنبال حل مشکلات تکلیف رخ می­دهد. همچنین برنشتاین تغییرپذیری را در نتیجه مشکل هماهنگی درجه آزادی عنوان می­ کند (19). تغییر در ساختار یا عملکرد سیستمهای بیولوژیکی یک فرد در نتیجه تقابل با مشکلات ایجاد شده بوسیله تکلیف، محیط و وضعیت روانی فرد در هنگام اجرای حرکت، منجر به ایجاد تغییرپذیری می­گردد. کنترل تعداد زیاد درجات آزادی سیستمهای عصبی- عضلانی و اسکلتی- عضلانی در بحث تغییرپذیری مهم می­باشد. تعداد درجات آزادی درگیر از سطوح ماکروسکوپی تا میکروسکوپی سیستم افزایش می­یابد. تغییرپذیری حرکتی برای یک مهارت هماهنگ حرکتی هم مفید و هم مضر می­باشد. از یک دیدگاه تغییرپذیری نشان دهنده خطا در نقشه، اجرا و خروجی حرکت می­باشد. از دیدگاه دیگر برخی تغییرپذیری را برای سازماندهی حرکت و اجرا مفید می­دانند. این دیدگاه از مطالعه رفتار سیستمهای پویای غیرخطی آشفته که در حرکت انسان بکار برده شده است استخراج شده است. در این دیدگاه، اعتقاد بر این است که تغییرپذیری یک ویژگی ضروری رفتار سیستم از ویژگی­های دینامیک غیرخطی از درون سیستم عصبی- حرکتی می­باشد (20). از دیدگاه سیستمهای پویا چهار فایده برای تغییرپذیری عنوان شده است: 1) تغییرپذیری پایداری الگوی حرکتی را حول یک جاذب مشخص می­ کند. مقدار تغییرپذیری زیاد نشان دهنده الگوی حرکتی ناپایدار می­باشد در حالیکه مقدار تغییرپذیری کم نشان دهنده الگوی حرکتی پایدار می­باشد. 2) تغییرپذیری با ایجاد انعطاف­پذیری درون سیستم عصبی امکان یادگیری یک الگوی حرکتی جدید را از طریق انطباق پارامترهای مناسب می­دهد. 3) تغییرپذیری امکان انعطاف جهت انتخاب یا تغییر به وضعیت جدید الگوی حرکتی فراگیری شده قبلی را با بهره گرفتن از تغییر مقیاس پارامترها می­دهد طوری که جاذبهای مختلف می ­تواند قابل دسترسی باشد. 4) تغییرپذیری اغتشاشات تصادفی ایجاد می­ کند که امکان پایدار نمونه برداری الگوهای حرکتی مختلف (مانند رفتار انفجاری) را می­دهد بطوری که مناسب ترین الگوی حرکتی می ­تواند انتخاب گردد (21، 22). محققان قبلا تغییرپذیری در حرکت را به عنوان خطا می­دانستند اما تحقیقات اخیر نه تنها این پدیده را عامل مخل نمی­داند بلکه از آن به عنوان پویایی سیستم عصبی مرکزی برای رسیدن به ثبات و پایداری نام می­برند (1). با مروری بر مطالعات مشاهده می­ شود که در ارتباط با تغییرپذیری مهارتهای ورزشی، تحقیقات محدودی تاثیر این پدیده در تمرینات ورزشی برای رسیدن به بهترین عملکرد را مورد توجه قرار داده­اند (25-23).

 

بررسی یک یا چند پارامتر بصورت مجزا نمی ­تواند تحلیل مناسبی از حرکات انسان را بیان نماید بنابراین لازم است تا جایی که امکان دارد بررسی سیستم­های دخیل در اجرای یک مهارت خاص بصورت یکپارچه انجام شود. آنالیز بیومکانیک حرکت با بهره گرفتن از روش های خطی و غیر خطی صورت می­گیرد. در روش های مرسوم خطی بررسی کینماتیکی و کینتیکی حرکت با بهره گرفتن از روش های مجزا یا پیوسته انجام می­ شود. در روش مجزا، پارامترهای لحظه­ای مانند مقدار زاویه مفصل در یک زمان خاص(مثل زاویه زانو در هنگام تماس پا در لحظه فرود)، زمان یک رویداد (مثل زمان حداکثر پرونیشن پا در لحظه تماس پاشنه در دویدن) و اندازه بزرگی پیک در یک مورد خاص (حداکثر نیروی عکس­العمل در هنگام فاز حمایت در راه رفتن) مورد بررسی می­باشد. در این روش محاسبه تغییرپذیری با بهره گرفتن از ویژگی­های آماری مانند دامنه، واریانس، انحراف استاندارد، ضریب تغییر و چارک متوسط صورت گرفته است (21). به عنوان مثال جیمز (2003) در مطالعه­ای، تغییرپذیری کینتیکی (حداکثر نیروی عکس­العمل) در هنگام فرود را با بهره گرفتن از میانگین و انحراف استاندارد مورد بررسی قرار داد (26). متغیرهای مجزا تمام اطلاعات مربوط به درک تغییرپذیری الگوی حرکتی اجرا شده در طول زمان را رصد نمی­ کند. روش پیوسته (مانند نمودارهای سری زمانی، نمودار زاویه- زاویه و …) نماینده­ای از حرکت و تغییرپذیری حرکتی به عنوان عملکردی از زمان و یا دیگر پارامترهای حرکت می­باشد و می ­تواند ویژگی­های زمانی و فضایی حرکت را نشان دهد (27). رسم نمودار چندین سری زمانی روی یک نمودار می ­تواند به عنوان یک نمودار متوسط یا نمودار اثر کلی رسم شده با بهره گرفتن از چندین کوشش به عنوان یک باند تغییرپذیری در نظر گرفته شود. میانگین اثر کلی به عنوان میانگین کوششها برای هر نقطه از داده ­ها در نمودار می­باشد (21).

 

شرایط پیچیده­ رفتار حرکت انسان که با بهره گرفتن از روش های خطی قابل اندازه گیری نیست، با بهره گرفتن از روش های غیرخطی مورد ارزیابی قرار می­گیرد (21). روش های غیرخطی که جهت ارزیابی تغییرپذیری در سیستمهای بیولوژیکی مانند ضربان قلب یا فشار خون مورد استفاده قرار گرفته، می ­تواند در ارزیابی حرکت انسان و پیچیدگی آن نیز استفاده شود. نمای لیاپانوف، انتروپی تقریبی، بعد همبستگی، سوروگیشن روش های غیرخطی رایج در تحلیل حرکت می­باشند. با بهره گرفتن از سری­های زمانی متغیرهای کینماتیکی و کینتیکی حرکت می­توان فضای حالت مناسب را بازسازی و سپس با بهره گرفتن از ابزارهای غیرخطی عنوان شده پیچیدگی سیستم را مورد بررسی قرار داد (21).

 

نتایج مطالعات قبلی و همچنین تجربیات عملی نشان می­دهد که برنامه ­های تمرینی مختلف انفجاری و قدرتی بطور موثری می ­تواند قابلیت پرش ارتفاع را افزایش دهد (28). تمرین پرش همراه با مقاومت جهت بهبود قدرت و توان اندام تحتانی استفاده می­ شود. این نوع تمرین در افزایش قدرت و توان بازکننده­ های پا و در نتیجه بهبود پرش ارتفاع موثر است (31-29). تحقیقات انجام شده و تجربیات عملی بر این امر تاکید دارند که بهترین تمرینات جهت بهبود عملکرد پرش عمودی ارتفاع، تمرینات پلیومتریک یا انفجاری می­باشد که تاثیر بسزایی بر سازگاری سیستم عصبی- عضلانی دارد. پروتکل تمرینی استفاده شده در این مطالعه نیز بر این اساس انتخاب شد. البته هدف این مطالعه بررسی این نوع پروتکل تمرینی خاص بر پرش عمودی ارتفاع نبود بلکه هدف از انتخاب این نوع تمرین بهبود پرش ارتفاع بود که در تحقیقات قبلی مستند شده است. با توجه به تاکید این مطالعه بر بررسی تغییرپذیری به دنبال تمرین منجر به بهبود پرش ارتفاع پروتکل تمرینی انتخاب شد. هدف بررسی موضوع تغییرپذیری پارامترهای بیومکانیکی به دنبال بهبود عملکرد پرش عمودی ارتفاع بود. تمرین حرکتی از دیرباز به عنوان فرایندی که همراه با حذف و کاهش درجه آزادی اضافه است، مورد بررسی قرار گرفته است (32). با توجه به تحقیقات انجام شده بنظر می­رسد که تغییرپذیری حرکتی به دنبال تمرین تغییر می­ کند.

 

اجرای با ثبات و پایدار مهارت ورزشی بویژه در مهارتهایی که نیاز به تکرار آن است مهم می­باشد. پایداری دینامیک موضعی با بهره گرفتن از روش غیر خطی نمای لیاپانوف محاسبه می­ شود. محاسبه نمای لیاپانوف سری­های زمانی پارامترهای بیومکانیکی در اجرای تکراری پرش عمودی می ­تواند به شناسایی پایداری در اجرای این مهارت که مورد نیاز بسیاری از رشته­های ورزشی است کمک نماید.

 

تحقیقات اندکی توجه خود را بر رابطه بین مهارتهای ورزشی و تغییرپذیری همراه با ملاحظات عملکردی بر رصد عملکرد و اهداف تمرینی متمرکز کرده ­اند. پرش ارتفاع در بسیاری از فعالیتهای ورزشی دیده می­ شود و به عنوان یک مدل تحقیقی در بسیاری از مطالعات بیومکانیکی مورد استفاده قرار می­گیرد. زیرا نسبتا ساده و یادگیری آن آسان می­باشد. پارک (2005) در تحقیقی سه نوع پرش ارتفاع را با تکرار 15 با 20 آزمودنی مطالعه کرد. پس از ثبت پارامترهای کینماتیکی، کینتیکی و هماهنگی در مفاصل ران، زانو و مچ پا، با بهره گرفتن از آزمونهای آماری تغییرپذیری درون آزمودنی و بین آزمودنی را محاسبه نمود. نحوه محاسبه تغییرپذیری با بهره گرفتن از روش های مرسوم خطی (روش مجزا) بود. تغییرپذیری در برخی از پارامترها با بهبود عملکرد پرش رابطه داشت (12).

 

با توجه به اهمیت پارامترهای بیومکانیکی و نقش آنها در شکل­ گیری سینرژی در حین مهارت ورزشی برای رسیدن به اوج عملکرد، سئوال اصلی مطالعه حاضر این است که آیا تمرین چهار هفته­ای منتخب باعث تغییرپذیری پارامترهای بیومکانیکی مورد نظر در حین رسیدن فرد به اوج عملکرد می­گردد و تغییرپذیری رخ داده به چه صورت خواهد بود؟ آیا رابطه­ای بین میزان تغییرپذیری و پایداری دینامیک موضعی در عملکرد پرش ارتفاع وجود دارد؟ پایداری دینامیک موضعی به دنبال برنامه تمرینی منتخب در پارامترهای مورد نظر چگونه است؟ همچنین از بین پارامترهای منتخب کدام یک سهم بیشتری در رسیدن به اوج مهارت پرش ارتفاع دارند؟ بررسی پیچیدگی سیستم حرکتی در مهارت ورزشی پرش ارتفاع به دنبال تمرین با بهره گرفتن از روش دینامیک غیرخطی به درک بهتر بیومکانیک پرش عمودی و همچنین تاثیر تمرین بر این پیچیدگی کمک می­ کند. بطور مشخص هدف از این مطالعه تاثیر چهار هفته تمرین مهارت پرش عمودی بر تغییرپذیری و پایداری دینامیک موضعی پارامترهای بیومکانیکی منتخب در حین پرش ارتفاع در مردان جوان فعال با تاکید بر روش دینامیک غیرخطی بررسی تغییرپذیری بود.

 

اهمیت تحقیق

 

دستیابی به حداکثر ارتفاع در پرش عمودی در بسیاری از فعالیتها و رشته­های ورزشی نظیر والیبال، بسکتبال، هندبال، فوتبال و …. مهم می­باشد. از طرف دیگر پرش ارتفاع یکی از فاکتورهای آمادگی جسمانی ورزشکار و یکی از آزمونهای مهم در ارزیابی توان اندام تحتانی ورزشکاران می­باشد. بررسی تغییرپذیری پارامترهای کینماتیکی و کینتیکی پرش ارتفاع به روشن شدن تاثیر تمرین در مکانیسمهای بهبود پرش ارتفاع کمک می­ کند. همچنین استفاده از روش های نوین دینامیک غیرخطی در محاسبه تغییرپذیری حرکتی می ­تواند به تحلیل بیومکانیکی پرش عمودی ارتفاع کمک کند. استفاده از روش های غیرخطی در آنالیز حرکت بویژه در حین اجرای مهارت ورزشی به روشن شدن پیچیدگی سیستم حرکتی انسان کمک می­ کند. بررسی تغییرپذیری پارامترهای بیومکانیکی در هنگام تمرین به یافتن عناصر مهمی که باید در تمرینات جهت بهبود عملکرد ورزشی در نظر گرفته شود، کمک می­ کند. همچنین با توجه به اهمیت اجرای پایدار مهارت ورزشی، استفاده از روش های غیر خطی پایداری به درک بیشتر این شاخصه به دنبال تمرین کمک می­ کند.

 

ضرورت تحقیق

 

شناسایی تغییرات در پارامترهای مهم یک مهارت بدنبال تمرین جهت دستیابی به بهترین عملکرد که همان مهارت می­باشد، به مربیان کمک می­ کند در طراحی تمرینات ورزشی برای بهبود عملکرد ورزشی، تمریناتی اتخاذ کنند که تغییرپذیری در پارامترهای بیومکانیکی اثر گذار در مهارت منجر به عملکرد بهتر ورزشی شود. همچنین شناسایی اینکه کدام یک از پارامترهای بیومکانیکی به دنبال تمرین در پایداری عملکرد مهارت ورزشی نقش بیشتری دارند به طراحی بهتر برنامه تمرینی توسط مربیان کمک می­ کند. بررسی رابطه بین تغییرپذیری و پایداری کینماتیکی، کینتیکی و فعالیت عضلانی به دنبال تمرین به شناسایی نقش آنها در بهبود پرش ارتفاع کمک می­ کند. شناسایی پیچیدگی سیستم حرکتی در حین پرش ارتفاع با بهره گرفتن از روش های غیرخطی به درک بهتر پارامترهای مهم درگیر در پرش ارتفاع کمک می­ کند. همچنین درک بهتر از رفتار سیستم­های درگیر در پرش عمودی ارتفاع با بهره گرفتن از روش های دینامیک غیرخطی در مقایسه با روش های مرسوم خطی اطلاعات مفید و جدیدتری جهت طراحی تمرینات برای بهبود عملکرد پرش عمودی می­دهد.

 

فرضیه ­های تحقیق

 

فرض کلی :

 

چهار هفته تمرین مهارت پرش عمودی بر تغییرپذیری و پایداری دینامیک موضعی پارامترهای بیومکانیکی منتخب در اجرای پرش ارتفاع در مردان جوان فعال تاثیرگذار است.

 

فرضیه ­های اختصاصی:

 

    • تغییرپذیری و پایداری دینامیک موضعی موقعیت زاویه­ای مفصل ران و زانو در اجرای پرش ارتفاع قبل و بعد از چهار هفته تمرین پرش ارتفاع تفاوت دارد.

 

    • تغییرپذیری و پایداری دینامیک موضعی نیروهای عکس­العمل زمین در اجرای پرش ارتفاع قبل و بعد از چهار هفته تمرین پرش ارتفاع تفاوت دارد.

 

    • تغییرپذیری و پایداری دینامیک موضعی فعالیت الکتریکی عضلات دوقلو، پهن داخلی، پهن خارجی و دوسررانی در اجرای پرش ارتفاع قبل و بعد از چهار هفته تمرین پرش ارتفاع تفاوت دارد.

 

    • تغییرپذیری و پایداری دینامیک موضعی موقعیت زاویه­ای مفصل ران و زانو در اجرای پرش ارتفاع بین گروه کنترل و گروه تجربی تفاوت دارد.

 

    • تغییرپذیری و پایداری دینامیک موضعی نیروهای عکس­العمل زمین در اجرای پرش ارتفاع بین گروه کنترل و گره تجربی تفاوت دارد.

 

  • تغییرپذیری و پایداری دینامیک موضعی فعالیت الکتریکی عضلات دوقلو، پهن داخلی، پهن خارجی و دوسررانی در اجرای پرش ارتفاع بین گروه کنترل و گروه تجربی تفاوت دارد.

 

اهداف تحقیق

 

هدف کلی:

 

تاثیر چهار هفته تمرین مهارت پرش عمودی بر تغییرپذیری و پایداری دینامیک موضعی پارامترهای بیومکانیکی منتخب در اجرای پرش ارتفاع در مردان جوان فعال

پایان نامه

 

 

اهداف اختصاصی:

 

    • بررسی تغییرپذیری و پایداری دینامیک موضعی سری زمانی موقعیت زاویه­ای مفصل ران و زانو در اجرای پرش ارتفاع به دنبال چهار هفته برنامه تمرینی پرش ارتفاع

 

    • بررسی تغییرپذیری و پایداری دینامیک موضعی سری زمانی نیروهای عکس­العمل زمین در اجرای پرش ارتفاع به دنبال چهار هفته برنامه تمرینی پرش ارتفاع

 

    • بررسی تغییرپذیری و پایداری دینامیک موضعی سری زمانی فعالیت الکتریکی عضلات دوقلو، پهن داخلی، پهن خارجی و دوسررانی در اجرای پرش ارتفاع به دنبال چهار هفته برنامه تمرینی پرش ارتفاع

 

    • مقایسه تغییرپذیری و پایداری دینامیک موضعی سری زمانی موقعیت زاویه­ای مفصل ران و زانو در حین پرش ارتفاع بین گروه کنترل و تجربی

 

    • مقایسه تغییرپذیری و پایداری دینامیک موضعی سری زمانی نیروهای عکس­العمل زمین در اجرای پرش ارتفاع بین گروه کنترل و گره تجربی

 

  • مقایسه تغییرپذیری و پایداری دینامیک موضعی سری زمانی فعالیت الکتریکی عضلات دوقلو، پهن داخلی، پهن خارجی و دوسررانی در اجرای پرش ارتفاع بین گروه کنترل و گروه تجربی

 

قلمرو تحقیق

 

محدوده تحت کنترل محقق:

 

    • دامنه سنی 20 تا 25 سال

 

    • داشتن فعالیت جسمانی معمول 3 جلسه در هفته

 

    • داشتن BMI نرمال

 

  • عدم شرکت در برنامه های تمرینی قدرتی، سرعتی و پلیومتریک در حین اجرای تحقیق

محدودیت­های خارج از کنترل محقق:

 

    • شرایط محیطی، تغذیه و استراحت

 

    • شرایط روانی آزمودنی­ها

 

  • تفاوتهای فردی و وراثتی

 

پیش فرض­های تحقیق

 

شرکت آزمودنی­ها با انگیزه کافی در آزمون­ها و برنامه تمرینی منتخب

 

عدم استفاده آزمودنی­ها از مکمل­های غذایی و مواد نیروزا در طی دوره تمرینی و آزمون­ها

 

صحت و دقت اطلاعات به دست آمده از دستگاه­های اندازه ­گیری

 

تعریف واژه ­ها و اصطلاحات

 

تمرین:

 

کسب دانش، مهارت و شایستگی به دنبال آموزش و اجرای مهارتهای عملی که منجر به شایستگی مفید می­گردد (12). در این تحقیق منظور از تمرین اعمال پروتکل جهت کسب حداکثر ارتفاع دستیابی که اجزای آن تمرینات پلیومتریک همراه با مقاومت فزاینده می­باشد.

 

پرش عمودی ارتفاع:

 

تعریف مفهومی:

 

یکی از مهارتهای مهم ورزشی است و به عنوان دستیابی به حداکثر فاصله عمودی در پرش عمودی ارتفاع توصیف می­ شود (12).

 

تعریف عملیاتی:

 

دستیابی به حداکثر فاصله عمودی که در این تحقیق به عنوان پرش عمودی مخالف توصیف می­ شود.

 

تغییرپذیری:

 

اختلاف ویژگی­های یک تکرار نسبت به تکرارهای بعدی، تغییرپذیری گفته می­ شود (33). در این مطالعه منظور از تغییرپذیری، تغییرات در پارامترهای کینماتیکی (سرعت زاویه­ای مفاصل اندام تحتانی)، کینتیکی (پارامترهای نیروی عکس العمل زمین) و الکترومایوگرافی (فعالیت الکتریکی عضلات) به دنبال تمرین و تا رسیدن به اجرای کامل مهارت می­باشد.

 

پایداری دینامیک موضعی:

 

پایداری دینامیک موضعی به عنوان رفتار سیستم در پاسخ به اغتشاشات بسیار کوچک توصیف می­ شود (21). در این مطالعه منظور از پایداری دینامیک موضعی، بررسی پایداری دینامیک موضعی پارامترهای کینماتیکی (موقعیت زاویه ای مفاصل ران و زانو)، الکترومایوگرافی (فعالیت الکتریکی عضلات منتخب اندام تحتانی) و نیروی عکس­العمل عمودی حین اجرای پرش عمودی ارتفاع با بهره گرفتن از روش غیرخطی بالاترین نمای لیاپانوف می­باشد.

 

پارامترهای بیومکانیکی منتخب:

 

بیومکانیک شاخه­ای از علم مکانیک است که به بررسی نیروهای داخلی و خارجی وارد بر بدن انسان می ­پردازد و حرکت انسان را توصیف، آنالیز و ارزیابی می­ کند (34). در این تحقیق پارامترهای بیومکانیکی منتخب شامل پارامترهای کینماتیکی، کینتیکی و عملکرد عضلانی می­باشد که به ترتیب با بهره گرفتن از دوربین، دستگاه صفحه نیرو و الکترومایوگرافی اندازه ­گیری می­ شود.

 

مردان جوان فعال:

 

در این مطالعه منظور از مردان جوان فعال، دانشجویان رشته تربیت­بدنی می­باشد که حداقل سه جلسه در هفته فعالیت بدنی دارند.

 

 

 

 

 

. Variability

 

. Discrete Parameters

 

. Nonlinear Dynamics

 

. Attractor

 

. Discrete Methods

 

. Continuous Methods

 

. Ensemble Curve

 

. Lyapunov Exponent

 

. Approximate Entropy

 

. Correlation Dimension

 

. Surrogation

 

. Time Series

 

. State Space

 

. Counter Movement Jump

پایان نامه تأثیر ذهن آگاهی بر کارائی بازخورد خود کنترلی در فرایند یادگیری یک تکلیف حرکتی مداوم

یکی از ویژگی های انسان موفق کسب مهارت های لازم برای مدیریت بر خود (رفتار، هیجان، ذهن و…) است. با توجه به مشغله های مختلف روزمره، نشخوارهای فکری مداوم و شرایط پر استرسی که پیرامون اکثریت ما وجود دارد، اهمیت مدیریت کردن بر ذهن بیش از پیش نمایان می شود. برای مدیریت ذهن لازم است قوانین ذهن را به درستی شناخته و با مدیریت بر آن، از حداکثر توانمندیش بهره برد. (آذرگون، کجباف، مولوی و عابدی، 1386)

 

ورزشکاران نیز همواره با مشکلات گوناگونی در رشته ورزشی خود مواجه هستند و روانشناسان ورزش با آموزش استراتژی های روانی سعی در کمک به ورزشکاران برای فایق آمدن بر این مشکلات داشته اند (بیرر، روترین، و مورگان، 2012). یکی از مؤلفه های مهم عملکرد ورزشی موفق توانایی تمرکز توجه بر تکلیف رقابتی می باشد. در مطالعه ای ورزشکاران المپیکی که عملکردی پایین تر از سطح توانایی شان داشتند، بیان کردند که آمادگی رویارویی با عوامل حواس­پرتی را نداشتند و قادر به تمرکز دوباره بعد از حواس پرتی نبودند (اورلیک و پارتینگتون، 1988). ورزشکارانی که قابلیت تمرکز بر علائم و رویدادهای احتمالی مرتبط با تکلیف دارند، سطوح عملکرد بهتری نسبت به کسانی که درگیر توجه متمرکز برخود بوده و در نتیجه در طول موقعیت های رقابتی کاملا در لحظه حال نیستند، تجربه می کنند (گاردنر و مور، 2004). این مفهوم کلی مرتبط با سازه ذهن آگاهی است، سازه­ای که توجه چشمگیری در حوزه روانشناسی بالینی و اخیراً در بین تنی چند از محققان و پزشکان روانشناسی ورزش کسب کرده است (گاردنر و مور، 2004، 2006، 2007؛ کی و وانگ، 2008). ذهن آگاهی در روانشناسی بالینی بطور فزاینده­ای استفاده می شود و اثرات مفید آن تحت طیف وسیعی از شرایط مستند شده است (هافمن، ساویر، ویت و اوه، 2009). شواهد علمی مربوط به اثرات مداخله های مبتنی بر ذهن آگاهی بسیار گسترده است، بطوری که از آن به عنوان عامل مشترک در بین مکاتب روان درمانی یاد شده است (مارتین، 1997).

 

علاوه بر مسائل فراشناختی، عوامل دیگری بر یادگیری و عملکرد ورزشی تأثیر می گذارند، از جمله مهم ترین این عوامل بازخورد خود کنترلی می­باشد (که در ادامه به اختصار شرح داده خواهد شد). فرضیه لینترن و روسکو (1980) بیان می­ کند که در مراحل اولیه یادگیری مهارت، تمرکز بر تجربه­ای که فرد در اصلاح خطا بدست آورده است (براساس بازخورد مربوط به خطا) اهمیت ویژه ای برای کسب مهارت دارد. به علاوه، زیمرمن (2000) معتقد است که طی تمرینات خود کنترلی توجه فراگیرنده به فرایند بیشتر از نتیجه کار است. از این رو به نظر می رسد که عامل فراشناختی ذهن آگاهی می تواند در کارایی بازخورد خود کنترلی مؤثر باشد.

 

1-2- بیان مسئله

 

 

 

علم روانشناسی ورزش با ارائه استراتژی ها و تکنیک های روانی همواره درصدد کمک به ورزشکاران بوده است. تا سی سال اخیر این تکنیک ها بیشتر از تمرین مهارت­ های روانی که متأثر از تئوری­های شناختی-رفتاری هستند، سرچشمه می­گرفتند. اخیراً رغبت به مداخله­های مبتنی بر ذهن آگاهی در بین روانشناسان ورزش افزایش یافته است (بیرر، روترین، و مورگان، 2012).

 

لانگر (2000) ذهن آگاهی را این گونه تعریف می کند: “حالت منعطف ذهن که فعالانه فرد در زمان حال درگیر شده، مسائل جدید را شناسایی کرده و به مفاهیم حساس می شود” (ص 220). به­ طور مشابهی سالمون و گلوبرسون (1987)، بیان کردند “ذهن آگاهی حالتی از ذهن است که شامل فرایندهای به­ کارگیری فراشناختی غیر خودکار و ارادی می باشد که معمولاً نیازمند تلاش هستند” (ص 625). به طور دقیق تر ذهن آگاهی به عنوان توجه ارادی، در زمان حال و بدون قضاوت تعریف می شود (کابات زین، 1994). ذهن آگاهی، مشاهده بدون قضاوت جریان مداوم محرک های درونی و بیرونی می باشد (بایر، 2003). نکته مشترک این تعریف ها، مشارکت فعال و ارادی ذهن در طول ذهن آگاهی است. به نظر می رسد چنین مشارکت بسط داده شده ذهن، برخلاف ذهن نا آگاه (انجام تکالیف بطور خودکار مبتنی بر تجربه کسب شده پیشین)، برای یادگیری سودمند می باشد (لانگر، 2000؛ سالمون و گلوبرسون، 1987). دیگر جنبه ذهن آگاهی تمرکز بر لحظه حاضر است که با عملکرد ورزشی مرتبط می باشد، زیرا اجازه می دهد فرد عوامل حواس پرت گذشته و آینده و دیگر رویداد های جاری را حذف کند (گاردنر و مور، 2004، 2006، 2007؛ کی و وانگ، 2008). توجه بدون قضاوت از مؤلفه های مهم ذهن آگاهی است که می تواند بر عملکرد ورزشی مؤثر باشد. ادوارد، کینگستون، هاردی و گود (2002) بیان کردند که وقتی ورزشکاران نخبه توجه خود را به خود سنجی عملکرد انتقال دادند، تأثیرات مضری بر عملکردشان مشاهده شد. موفقیت گلف بازان حرفه­ای به توانایی آن­ها در تمرکز بر یک ضربه در هر بار و به عبارتی مهارت های توجهی آن ها نسبت داده شده است (مک کافری و اورلیک، 1989). توانایی تمرکز بر یک ضربه جنبه های مرکزی ذهن آگاهی را منعکس می­ کند (گودینگ و گاردنر، 2009).

 

بیش از یک دهه است که مداخله های مبتنی بر ذهن آگاهی و پذیرش، با هدف بهبود عملکرد ورزشی و سلامتی روانی ورزشکاران پیشنهاد شده است. براساس شواهد موجود مکانیسم های اساسی مداخله های مبتنی بر ذهن آگاهی و پذیرش، کارایی ذهنی را در نتیجه توسعه هوشیاری و پذیرش تجربیات درونی افزایش می دهند. این موضوع دارای پیامد های مهمی برای عملکرد ورزشی می باشد (گاردنر و مور، 2012). طبق نتایج مطالعه بر روی 118 ورزشکار رده بالا، گروه تحت مداخله مبتنی بر ذهن آگاهی-پذیرش-تعهد نسبت به گروهی که تحت تمرین مهارت های روانی سنتی قرار گرفتند، بهبود بیشتری در عملکرد ورزشی داشتند (گاردنر و مور، 2007). با توجه به نتایج این تحقیق و تحقیقات مشابه (مور، 2003؛ گاردنر و مور، 2006) به نظر می رسد روش مداخله مبتنی بر ذهن آگاهی-پذیرش-تعهد رویکرد ماندنی برای افزایش عملکرد ورزشی رقابتی می باشد (گاردنر و مور، 2012) و اهمیت و برتری روش های مبتنی بر ذهن آگاهی نسبت به روش های سنتی غیر قابل انکار به نظر می رسد. برای دست یافتن به عملکرد بهینه، ورزشکار ابتدا باید از حالات روانی خود آگاه بوده و به طور ذهن آگاه آن ها را بپذیرد. عملکرد بهینه در وضعیت هایی مانند پریشانی، خستگی و اوضاع نامساعد نیز اتفاق می افتد، به شرط آنکه ورزشکار قادر به پذیرش ذهن آگاه موقعیت باشد و در استراتژی های عملی و هیجانی درگیر شود (بورتلی، برتولو، هانین، و روبازا، 2012). نتایج مطالعه گودینگ و گاردنر (2009) حاکی از این بود که سطح ذهن آگاهی بسکتبالیست های مرد به طور قابل توجهی عملکرد پرتاب آزاد رقابتی آن ها را پیش بینی می کند. دیگر نتایج این مطالعه نشان داد با اینکه رفتار های کلیشه ای پیش از پرتاب جزء مهمی برای پیشرفت در مهارت پرتاب آزاد می باشند، ولی در مورد بسکتبالیست های رده بالا دیگر عوامل مانند تجربه، مهارت و ذهن آگاهی بطور قابل توجهی مهم تر هستند.

 

نتایج مطالعه هولزل و همکاران (2007) نشان داد افزایش تجربه ذهن آگاهی موجب افزایش خطی فعالیت در کورتکس سینگولیت دمی قدامی، کورتکس پیش پیشانی میانی می شود، که این نواحی هر دو به پردازش هیجانات مرتبط هستند. طبق نتایج مطالعه ای بالا بودن میزان ذهن آگاهی با افزایش فعالیت در سه ناحیه اصلی همبستگی دارد: کورتکس پیش پیشانی میانی، کورتکس شکمی-جانبی پیش پیشانی راست و کورتکس شکمی-میانی پیش پیشانی (کرسول، وی، ایسنبرگر، و لیبرمن، 2007). باید توجه داشت که این نتایج با اهداف ذهن آگاهی-شامل درمان حالات هیجانی به منظور افزایش توجه- هم راستا می باشند (مارکس، 2008).

 

علاوه بر ذهن آگاهی بی تردید عوامل زیادی بر کارایی یادگیری مهارت های حرکتی و نحوه اجرای آن ها تأثیر می گذارند. یکی از مهم ترین این عوامل بازخورد است که نقش بسیار مهمی در کنترل رفتار حرکتی و اکتساب مهارت های ورزشی دارد (اشمیت، 1991)، به طوری­که براساس نظر اشمیت و لی (2005) از بین متغیر هایی که طی تمرین بدنی بر یادگیری اثر می گذارند، مهم ترین متغیر بازخورد افزوده ای است که در پایان پاسخ ارائه می شود. بازخورد خبر هایی درباره اجرا و حالت هدف است (اشمیت، 1991). رویکرد تجربی متفاوتی که درباره بهینه سازی ارائه بازخورد در تحقیقات اخیر در زمینه تمرین بدنی استفاده شده، ارائه بازخورد زمانی است که فراگیرنده خود آن را طلب می کند. به این شیوه ارائه بازخورد، بازخورد خود کنترلی گویند (نزاکت الحسینی، موحدی، و صالحی، 1390). محققان روانشناسی شناختی بر این عقیده اند که خود کنترلی سبب ارتقای یادگیری می شود، زیرا فراگیر را در کنترل زمان دریافت بازخورد مرتبط با عملکرد خود، به طور فعال درگیر کرده (چیویاکاوسکی و ولف، 2005) و به شکل مؤثری در فرایند یادگیری فعال می کند و سبب پردازش عمیق تر اطلاعات می شود (اشمیت، 1991). در این مطالعات از گروه دیگری به نام گروه جفت شده استفاده می شود که درست همانند کوشش هایی که گروه خود کنترلی بازخورد دریافت کرده اند به این گروه بازخورد ارائه می شود، اما هیچ کنترلی بر زمان دریافت آن ندارند (چیویاکاوسکی، ولف، دمدیرس، کافر، و تانی، 2008). تحقیقات انجام شده در این زمینه نشان داده اند که فرصت دادن به فراگیر در تعیین زمان درخواست بازخورد می تواند برای یادگیری مهارت های حرکتی سودمند باشد. براساس نظر لای، شیا و همکاران (2000) اختیار دادن به فراگیرنده هنگام تمرین، سبب می شود که آزمودنی کوشش های موفق خود را با بازخورد بیرونی که آزمونگر در اختیار او قرار می دهد مقایسه کند و راهبرد های اجرایی موفق را بیابد. این قابلیت سبب می شود که شناسایی درونی خطا و ظرفیت اصلاح آن در کوشش هایی که بازخورد داده نمی شود توسعه یافته و در نتیجه ثبات پاسخ افزایش یابد. بر این اساس، محققان در چندین مطالعه دریافتند که گروه خود کنترلی در مقایسه با گروه جفت شده در مراحل مختلف آزمون عملکردی بهتر داشتند (جانل، باربارا، فرهلیچ، تنانت، و گواراف، 1995؛ چیویاکاوسکی و همکاران، 2008 الف، 2008 ب؛ ولف، 2007). در تحقیق چیویاکاوسکی و ولف (2002)، تکلیف زمانبندی متوالی استفاده شد و به آزمودنی ها در ارتباط با زمان کل حرکت بازخورد داده میشد و نتایج نشان داد آزمودنی های گروه خود کنترلی در مقایسه با جفت شده یادگیری بهتری در آزمون انتقال تأخیری داشتند. این یافته ها نشان می دهد بازخورد خود کنترلی علاوه بر افزایش یادداری مهارت های حرکتی، به موقعیت های جدید یک تکلیف نیز انتقال می­یابد. نتایج تحقیق آن ها نشان داد بازخورد خود کنترلی یک عامل برانگیزاننده است و بیشتر با نیاز آزمودنی ها همخوانی دارد. در مطالعه ای تأثیر بازخورد خود کنترلی و آزمونگر را با بهره گرفتن از بازخورد نوار ویدیویی بر اکتساب، یادداری و انتقال مهارت دارت بررسی کردند. نتایج نشان داد که گروه خود کنترلی عملکرد بهتری در شکل و دقت حرکت در مقایسه با گروه آزمونگر داشتند (نوری، عرب عامری، فرخی، زیدآبادی، 2009). همچنین محققان دیگری در تحقیقات خویش به نتایج مشابهی در مرحله یادداری دست یافتند (هارتمن، 2006؛ مک نوین، ولف، کلارسن، 2000؛ پیترسون و کارتر، 2010؛ ولف، 2007، گوئن، 2008). نتایج مطالعه­ ای نشان داد گروه بازخورد خود کنترلی در آزمون اکتساب و یادداری در تکلیف حفظ تعادل بر روی دستگاه تعادل سنج، عملکرد بهتری نسبت به گروه جفت شده داشتند (صفوی همامی، عبدلی، اصلانخانی، و فرخی، 1390).

 

در مورد مکانیسم های اثر بازخورد خود کنترلی، ولف و تول (1999) پیشنهاد کردند که تمرین خود کنترل به سه دلیل ممکن است باعث افزایش یادگیری شود: اولین دلیل، تشویق آزمودنی ها برای رسیدن به مهارتی در سطح بالاتر و آزمودن شیوه های متفاوت حرکت نسبت به زمانی است که تمرین غیر خود کنترل داشته اند. دومین دلیل این است که آزمودنی ها می توانند هنگام عدم اطمینان و تردید در مورد نحوه عمل و یا زمانی که احساس می کنند اجرایشان ضعیف بوده، برای بازگشت به اجرای صحیح و یا برعکس برای تأیید اجرای صحیح خود تقاضای بازخورد نمایند و سومین دلیل این است که آزمودنی­ها می آموزند بازخورد را زمانی که واقعاً به آن احتیاج دارند دریافت نمایند، درحالیکه این موضوع در مورد گروه جفت شده صدق نمی کند. نقش انگیزشی بازخورد خود کنترل یکی دیگر از علل معرفی شده سودمندی بازخورد خود کنترل است. براساس فرضیه لینترن و روسکو (1980) هنگام یادگیری مهارت، تمرکز بر آنچه صحیح اجرا شده است- به ویژه در اوایل یادگیری- به خودی خود برای یادگیری بهینه کافی نیست، در عوض، تجربه ای که فرد در اصلاح خطا به دست آورده است (براساس بازخورد مربوط به خطا) اهمیت ویژه ای برای کسب مهارت دارد. به نظر زیمرمن (2000)، زمانی که خود کنترلی اتفاق افتد، فراگیرنده خود کوشش های تمرینی را به گونه ای هدایت می کند که به پالایش مهارت ها منجر شود و به واسطه آن به ثبات در اجرا دست می یابد. فراگیرنده در این سطح با اتکا به خود نظارتی به ارزیابی الگو های حرکت خویش (شکل مهارت) می پردازد و توجه او به فرایند بیشتر از نتیجه کار است.

 

با نظر بر مکانیسم­های اثر بازخورد خود کنترلی، فرضیه لینترن و روسکو (1980) و نظر زیمرمن (2000) در خصوص این روش، به نظر می رسد لازمه برخورداری از اثرات سودمند روش خود کنترلی توجه مداوم به الگو های حرکتی خویش و فرایند انجام حرکت می باشد؛ این موضوع رابطه تنگاتنگی با مفهوم ذهن آگاهی دارد. از این رو این سوال مطرح می­ شود که آیا عوامل فراشناختی، از جمله میزان ذهن آگاهی افراد، در کارایی بازخورد خود کنترلی مؤثر می باشد یا خیر؟

 

1-3- اهمیت و ضرورت پژوهش

 

 

 

ذهن آگاهی و درمان مبتنی بر پذیرش و تعهد (هایز، استروسال و ویلسون، 1999) به سرعت در حال کسب جایگاه در تمام زمینه ­های روانشناسی می باشند، که به عنوان مثال می توان استرس، افسردگی، اضطراب، جنون، اختلالات خوردن و عملکرد کاری را نام برد (بائر، 2003؛ بیرر، روتلین، و مورگان، 2012؛ مور، 2009). با توجه به بنیان های نظری ژرف و شواهد تجربی وسیع ارائه شده توسط این روش

پایان نامه

 های موج سوم، افزایش بسیار سریع در پژوهش و کاربرد های درمانی در این زمینه شگفت آور نیست (برای مثال، کولن، 2008؛ گریسون، 2009).

 

در حال حاضر ذهن آگاهی و درمان مبتنی بر پذیرش و تعهد در روانشناسی ورزشی نیز نفوذ کرده اند. مفهوم کلی ذهن آگاهی و معنی آن در روانشناسی عمومی و زندگی روزمره، به خودی خود، دلیلی برای بررسی ذهن آگاهی در زمینه ورزشی می باشد. ورزشکاران از کاهش اضطراب، استرس، کمال گرایی (تا حدودی)، نگرانی، نشخوار فکری، و همچنین افزایش تمرکز، سرسختی ذهنی، توجه به تکلیف در حال اجرا، اعتماد بنفس، خود کار آمدی، خود کنترلی و خود تنظیمی، سلامت عمومی و بهزیستی روانی به طور حتم بهره می برند. در حال حاضر این همبستگی ها در دیگر زمینه های روانشناسی بطور اساسی شناسایی شده اند (برای مرور بائر، 2003 را ببینید). در هر حال با اینکه ارتباط بین ذهن آگاهی و یادگیری و تحصیل (لانگر، 2000؛ سالمون و گلوبرسون، 1987؛ لئونارد و هاروی، 2007)، همچنین اثرات مفید مداخلات مبتنی بر ذهن آگاهی در عملکرد ورزشی (گاردنر و مور، ، 2004، 2006، 2007، 2012؛ بیرر، روترین، و مورگان، 2012) مورد توجه قرار گرفته است، ولی اثرات ذهن آگاهی (به عنوان یک ویژگی روانی) بر یادگیری حرکتی به اندازه کافی بررسی نشده است. به علاوه نتایج مطالعات مروری در خصوص اثر بخشی مداخله های روانی سنتی نشان داد هیچ کدام از مداخله های روانی سنتی (شامل هدف گزینی، تصویرسازی، تنظیم انگیختگی، خود گفتاری و مداخله های ترکیبی) بر عملکرد ورزشی ورزشکاران رقابتی تأثیر اثبات شده­ای نداشت (مور، 2003؛ گاردنر و مور، 2006). در این خصوص گاردنر و مور (2006 و 2007) پیشنهاد کردند که روش های مبتنی بر کنترل و سنتی موجود برای بهبود عملکرد ورزشی ممکن است سهواً موجب افزایش فرایند های (کلامی-معنایی و متمرکز بر خود) شناختی نسبت به فعالیت های (در لحظه حال و بدون قضاوت) فراشناختی شده و بدین گونه منجر به کاهش توانایی در انجام خودکار مهارت های ورزشی خوب آموخته شده و در نتیجه ناتوانی در پاسخ مناسب به علائم محیطی و حفظ تمرکز مربوط به تکلیف شوند. از طرفی با توجه به اثرات سودمند بازخورد خود کنترلی و همسوئی تحقیقات در تأیید نقش مثبت بازخورد خود کنترلی نسبت به سایر روش ها (صفوی همامی و همکاران، 1390؛ نزاکت الحسینی، موحدی، و صالحی، 1390؛ زیمرمن، 2000؛ چیویاکاوسکی و ولف، 2002؛ چیویاکاوسکی و همکاران، 2008 الف، 2008 ب؛ هارتمن، 2006؛ مک نوین، ولف، کلارسن، 2000؛ پیترسون و کارتر، 2010؛ ولف، 2007، گوئن، 2008؛ نوری، عرب عامری، فرخی، زیدآبادی، 2009) و همچنین با نظر بر مکانیزم های اثر بازخورد خود کنترلی و فرضیه لینترن و روسکو (1980) (که پیش تر شرح داده شدند)، ضرورت انجام چنین پژوهشی مشهود می باشد. لذا نتایج این مطالعه به روشن شدن پاسخ سوالات مطرح شده در این زمینه کمک خواهد کرد. همچنین، علاوه بر پاسخ به برخی سوالات و رفع بعضی ابهامات، می توان از نقطه نظر کاربردی نیز به آن نگریست. از لحاظ کاربردی نتایج این مطالعه می تواند کمک شایانی به مربیان جهت انتخاب نوع بازخورد در شرایط مختلف، و همچنین جهت پیشبرد بهینه آموزش مهارت های ورزشی کند. به عنوان مثال در صورتی که نتایج این مطالعه نشان دهنده کارائی بیشتر بازخورد خود کنترلی در شرایط ذهن آگاهی بالا یا پایین باشد، مربیان می توانند با بررسی سطح ذهن آگاهی ورزشکاران (به خصوص در مراحل اولیه یادگیری)،  نوع بازخورد مطلوب را برای هر گروه از ورزشکاران و نوآموزان خود انتخاب کنند. بنابراین با کاربرد نتایج این پژوهش، مربی قادر خواهد بود، حتی در شرایط ذهن آگاهی پایین بهترین روش بازخورد را جهت آموزش موفق و حداکثر یادگیری ورزشکاران و نوآموزان انتخاب کرده و در وقت و انرژی نیز صرفه جویی نماید.

 

1-4- اهداف پژوهش

 

1-4-1- اهداف کلی:

 

  • مقایسه عملکرد آزمودنی­ها در سه مرحله اکتساب، یادداری و انتقال تکلیف حرکتی مداوم براساس میزان ذهن آگاهی و نوع بازخورد دریافتی آنان

 

1-4-2- اهداف اختصاصی:

 

    • مقایسه عملکرد آزمودنی­ها در سه مرحله اکتساب، یادداری و انتقال تکلیف حرکتی مداوم براساس سطح ذهن آگاهی (بالا و پایین) آنان

 

  • مقایسه عملکرد آزمودنی­ها در سه مرحله اکتساب، یادداری و انتقال تکلیف حرکتی مداوم براساس نوع بازخورد (خود کنترل و جفت شده) دریافتی

 

1-5- فرضیات تحقیق

 

    1. میزان ذهن آگاهی آزمودنی­ها در فرایند اکتساب، یادداری و انتقال تکلیف حرکتی مداوم تأثیر دارد.

 

    1. میزان ذهن آگاهی آزمودنی­ها در فرایند اکتساب تکلیف حرکتی مداوم تأثیر دارد.

 

    1. میزان ذهن آگاهی آزمودنی­ها در فرایند یادداری تکلیف حرکتی مداوم تأثیر دارد.

 

    1. میزان ذهن آگاهی آزمودنی­ها در فرایند انتقال تکلیف حرکتی مداوم تأثیر دارد.

 

    1. بازخورد خودکنترلی در فرایند اکتساب، یادداری و انتقال تکلیف حرکتی مداوم تأثیر دارد.

 

    1. میزان ذهن آگاهی آزمودنی­ها در کارائی بازخورد خودکنترلی در فرایند اکتساب، یادداری و انتقال تکلیف حرکتی مداوم تأثیر دارد.

 

    1. میزان ذهن آگاهی آزمودنی­ها در کارائی بازخورد خودکنترلی در فرایند اکتساب تکلیف حرکتی مداوم تأثیر دارد.

 

    1. میزان ذهن آگاهی آزمودنی­ها در کارائی بازخورد خودکنترلی در فرایند یادداری تکلیف حرکتی مداوم تأثیر دارد.

 

    1. میزان ذهن آگاهی آزمودنی­ها در کارائی بازخورد خودکنترلی در فرایند انتقال تکلیف حرکتی مداوم تأثیر دارد.

 

    1. عملکرد آزمودنی­ها در گروه ذهن آگاهی بالا-بازخورد خودکنترلی طی فرایندهای اکتساب، یادداری و انتقال متفاوت است.

 

    1. عملکرد آزمودنی­ها در گروه ذهن آگاهی بالا-بازخورد جفت­شده طی فرایندهای اکتساب، یادداری و انتقال متفاوت است.

 

    1. عملکرد آزمودنی­ها در گروه ذهن آگاهی پایین-بازخورد خودکنترلی طی فرایندهای اکتساب، یادداری و انتقال متفاوت است.

 

  1. عملکرد آزمودنی­ها در گروه ذهن آگاهی پایین-بازخورد جفت­شده طی فرایندهای اکتساب، یادداری و انتقال متفاوت است.

 

1-6- متغییرها

 

متغییرهای این پژوهش عبارتند از ذهن آگاهی و بازخورد خودکنترلی که در ذیل به تعریف هرکدام می‌پردازیم:

 

1-6-1- تعاریف مفهومی:

 

ذهن آگاهی: کابات-زین در 1990، ذهن آگاهی را به عنوان آگاهی غیر قضاوتی لحظه به لحظه تعریف می کند. وی در سال 1994، توجه کردن به اهداف در حال حاضر به شیوه خاص و به صورت غیر قضاوتی را ذهن آگاهی می داند و در سال 2002 تعریف خود را کامل تر کرده و ذهن آگاهی را نوعی از آگاهی می داند که از طریق توجه به اهداف واقعی و بودن در زمان حال، بدون قضاوت راجع به تجربیات آشکار لحظه به لحظه پدیدار می گردد (کابات-زین، 2003).

 

بازخورد خود کنترلی: رویکرد تجربی متفاوتی که درباره بهینه­سازی ارائه بازخورد در تحقیقات اخیر مورد استفاده قرار گرفته، ارائه بازخورد در زمانی است که یادگیرنده خود آن را طلب می­ کند. به این شیوه ارائه بازخورد خودکنترلی می­گویند.

 

 

 

1-6-2- تعاریف عملیاتی:

 

ذهن آگاهی: در این پژوهش منظور از ذهن آگاهی نمره ای است که از طریق پرسشنامه پنج وجهی ذهن آگاهی بدست می آید. این پرسشنامه شامل 39 ماده است.

 

بازخورد خود کنترلی: در این پژوهش بازخورد خود کنترلی عدد روی نیروسنج می باشد که در صورت درخواست آزمودنی، به وی اطلاع داده می شود.

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

– Self-focused Attention

 

– Mindfulness

 

– Present-moment Focus

 

– Pre shot Routines

 

– Task-Relevant Focus                                                                                                                                                                         

پایان نامه تاثیر سریال زمانی تمرین مقاومتی بربیان TGF-β1 و هایپرتروفی عضلانی در رت های نر نژاد ویستار

هایپرتروفی عضلانی نقش مهمی در افزایش آمادگی جسمانی  دارد و به دو نوع تقسیم می‌گردد:  هایپرتروفی موقت که  فقط برای مدت کوتاهی دوام دارد و افزایش حجم عضله در جریان وهله ورزشی ناشی از تجمع مایع در فضای میان بافتی  است.  در این نوع هایپرتروفی چند ساعت بعد از فعالیت با بازگشت مایع به درون خون، حجم عضله کاهش می‌یابد (3). در نوع دیگرکه هایپرتروفی تدریجی نام دارد، افزایش واقعی  اندازه عضله در نتیجه تمرینات مقاومتی ایجاد می شود که در اثر تغییرات ساختاری از قبیل افزایش تارچه‌های عضلانی (عناصر انقباضی)،  افزایش فیلامنتهای اکتین و میوزین،  افزایش سارکوپلاسم و  افزایش بافت همبند اتفاق می افتد (77،35). تنظیم توده عضلانی شامل مسیرهای سیگنالینگ درون وبرون سلولی متعددی از قبیل                    IGF-I و   TGF-β1 می باشد. I-  IGF یا فاکتور رشدی شبه انسولینی،  اسیدآمینه ای 70 پلی پیتیدی است که عملکردی شبیه به انسولین دارد (53)  IGF-I . توسط کبد تولید می‌شود و درشمار فاکتورهای مختلف رشدی همانند هورمون رشد، انسولین وتستوسترون قرار می گیرد. مسیرهای سیگنالینگ مختلفی  هیپرتروفی عضلانی را از طریق عمل IGF-I میانجی گری می‌کنند. افزایش کار عضلانی باعث تحریک  IGF-I می‌شود که برای القا توسعه عضلانی از طریق مکانیسم‌های اتوکرین و پاراکرین کافی است. در مجموع، IGF-I تکثیر و بقای سلولی را در سلولهای تشکیل شده از میتوز تحریک و باعث افزایش هایپرتروفی عضلانی می شود (75) .

 

TGF-β1  یکی دیگر از مهمترین سایتوکاین ها ی رشدی است.  TGF-β1  پروتئینی با وزن ملکولی 25 کیلو دالتون می باشد (13،55). این فاکتور دارای سه ایزوفرم (TGF-β 1,2,3 ) بوده واز طریق دو گیرنده 1و2 (TR 1,2) پیام خود را به سلول داخل می رساند. مسیر پیام رسانی داخل سلولی این فاکتور توسط ملکول هایی به نامsmad   تسهیل شده  و پیام مربوطه نهایتا به هسته سلول رسیده ومنجر به تغییراتی درسطح رونویسی DNA می گردد (69 ،89).   TGF-β1 یک فاکتور با اعمال متنوع می باشد که طیف آن از تمایز سلولی ومهار رشد سلولی تا تحریک ماتریکس خارج سلولی وتعدیل وسرکوب پاسخ های ایمنی والتهابی متغییر می باشد. TGF-β1  باعث مهار رشد سلولی شده ودر نهایت  وقوع آتروفی عضلانی را در پی دارد (6،69).

 

باتوجه به نقش TGF-β1  در هایپرتروفی وآتروفی عضلانی،  هدف از تحقیق حاضر مطالعه تاثیرات سریال زمانی تمرین مقاومتی بربیان  TGF-B1واثر احتمالی آن بر هایپرتروفی عضلانی در رت های  نر نژاد ویستار می باشد.

 

 

 

 1-2. بیان مسئله و سؤالهای اصلی تحقیق

 

هایپرتروفی عضلانی تحت تاثیر فاکتور های فیزیولوژیکی ومسیرهای سیگنالینگ مختلف سلولی است (35). در سال های اخیر تلاش زیادی برای روشن شدن مکانیزم های سلولی ومولکولی هایپرتروفی وآتروفی عضلانی(35)،  ناشی از تمرین مقاومتی صورت گرفته و عواملی همچون سلول های ماهواره ای،  IGF-I ،   TGF-β1به عنوان عوامل در گیر معرفی شده اند (13،75). سلول های ماهواره ای، سلول های  بنیادی وابسته به عضلات هستند که در پاسخ به تمرین مقاومتی باعث افزایش  نسبت DNA به حجم سیتوپلاسم وبالا رفتن سنتز پروتئین در تارهای موجود می شود. منبع یکی از عوامل افزایش سلول های ماهواره ای IGF- I  است که توسط کبد و عضله اسکلتی ترشح و خود شامل دو نوع است :  نوع یک باعث تولید وتکثیر سلول های ماهواره ای می شودو نوع دو مسئول گسترش سلول های ماهواره ای در پاسخ به فعالیت ورزشی است (51،53،75) .

 

از جمله عوامل تاثیر گذار دیگر بر هایپر تروفی عضلا نی TGF-β1  است. پروتئین  TGF-β1یکی از سایتوکاین های مهم است که در تنظیم رشد سلول(13)،  تمایز سلولی(49)، تشکیل ماتریس خارج سلولی(6)، تنظیم پاسخ های ایمنی پیشرفته وگسترش سرطان ایفای نقش می کند (51،13،49).   TGF-β1از انواع سلول های بدن شامل سلول های تک هسته ای خون  ولنفوسیت های T وماکروفاژها ترشح می شوند(34). ایزوفرم های  1،2،3  این سایتوکاین در تنظیم تشکیل ماده زمینه بین سلولی وتنظیم تقسیم سلولی (هم مثبت وهم منفی )حائز اهمیت می باشد (13،36).  فاکتورهای تشکیل دهنده خانواده TGF-β1 اثرات مهاری وتحریکی  بر هایپرتروفی عضلانی اعمال می کنند به عنوان مثال، خود  TGF-β1 نقش مهاری بر روی رشد سلولی دارد یا میوستاتین که اصولادر سلول های عضله اسکلتی تولید می شود مانع از رشد وتمایز سلول های عضلانی می شود ( 49، 92).  در تحقیقات دیگر که با  هدف تعیین نقش سیگنالینگ TGF-β1 و میوستاتین در عضله اسکلتی انجام گردیده است،  نشان داده شدکه TGF-β1 و میوستاتین در عضله اسکلتی باعث مهار رشد سلولی می شود و تکثیر سلول های ماهواره ای را تعدیل می کند (49).  همچنین کاهش در بیان TGF-β1 در عضله اسکلتی با افزایش سن موش های نوزاد مشاهده گردیده که با کاهش میزان سنتز پروتئین در عضله همراه بوده است (76).

 

بیان TGF-β1  تحت کنترل فاکتورهای مختلفی از قبیل فولیستاتین و میوستاتین می باشد این در حالیست که در مطالعات اخیر از تمرین نیز به عنوان عامل اثر گذار بر  TGF-β1 نام برده شده است (51،14). در تحقیقی که بر روی 14 مرد جوان  انجام شده است با افزایش شدت  تمرین استقامتی سطوح سرمی TGF-β1  به میزان دوبرابر حالت استراحتی افزایش یافته است (14). هم چنین در تحقیق دیگر که در آن اثر حاد وطولانی مدت تمرین استقامتی بر  بیان TGF-β1 در عضله اسکلتی و قلبی رت ها بررسی شده است انجام تمرین طولانی مدت باعث افزایش قابل توجهی در    TGF-β1  mRNA گردیده اما سطح پروتئین TGF-β1 کاهش داشته است (15).

پایان نامه

 

 

علیرغم تحقیقات انجام شده در زمینه تاثیر تمرین مقاومتی بر پاسخ سطوح سرمی  TGF-β1عمل و نقوش فیزیولوژیک TGF-β1 در عضله اسکلتی هنوز ناشناخته است.  با توجه به اینکه TGF-βبه عنوان یک فاکتور ضد رشدی در عضله اسکلتی مد نظر است،  لذا این احتمال وجود دارد که بخشی از هایپرتروفی ایجاد شده در اثر تمرین مقاومتی به واسطه تغییرات مربوط به این متغییر در عضله اسکلتی واسطه گری شود، با این حال این فرضیه تا کنون مورد بررسی قرار نگرفته است. لذا هدف اول تحقیق حاضر بررسی اثر بلند مدت تمرین مقاومتی بر بیان  TGF-β1 در عضله FHL رت های نر نژاد ویستار بود .  هم چنین  TGF-β1  فاکتور شبه هورمونی است که احتمال دارد در پاسخ به تمرین از خود سازگاری نشان داده  وپاسخ های آن با گذشت زمان تعدیل گردد. با این وجود پاسخ سریال زمانی بیان این متغیر در عضله اسکلتی متعاقب تمرین مقاومتی نیز در حال حاضر ناشناخته است. لذا مطالعه پاسخ سریال زمانی این فاکتور به تمرین مقاومتی هدف دوم مطالعه حاضر را تشکیل می دهد.

 

 

 

اهمیت و ضرورت تحقیق   .1-3

 

اهمیت تمرینات مقاومتی بر هایپرتروفی عضلانی از مدت ها قبل شناخته شده است درک مسیرهای مولکولی که سنتز پروتئین در عضلات اسکلتی را تنظیم می‌کند در جهت بهینه سازی تمرین با هدف وقوع هایپرتروفی از اهمیت خاصی بر خوردار است. هم چنین شناخت این مکانیسم ها به طراحی دقیق تر برنامه تمرینی هایپرتروفی اعم ازتعیین مدت زمان بهینه اعمال دوره هایپرتروفی کمک شایانی می کند.

 

انجام تحقیق حاضر با هدف تعیین پاسخ سریال زمانی TGF-β1 به عنوان یک فاکتور احتمالی در گیر در هایپرتروفی به تعیین دقیق تر مدت زمان اعمال دوره هایپرتروفی در طراحی برنامه های تمرینی کمک  می نماید. با شناخت پاسخ سریال زمانی فاکتور رشدی  می توان دوره هایپرتروفی را تا موقعی ادامه دادکه پاسخ کاهش این متغییر دیده شود. در نهایت چنانچه نتایج تحقیق مثبت باشد بهترین زمان اعمال دوره هایپرتروفی معرفی  خواهد شد. هر چند که باید این نکته را مد نظر داشت که هایپرتروفی عضلانی ماحصلی از فرایندهای متنوع وپیچیده است که بایستی در کنار این فاکتور در نظر گرفته شوند.

 

 

 

 اهداف تحقیق .1-4

 

1-4-1.  هدف کلی :

 

تعیین تاثیرات سریال زمانی تمرین مقاومتی بربیان  TGF-β1 و هیپرتروفی عضلانی در رت های نژاد  ویستار

 

 

 

1-4-2. اهداف اختصاصی :

 

1- تعیین تاثیر سه، پنج، هشت، هفته تمرین مقاومتی بربیان  TGF-β1 در عضله FHL رت های نر نژاد ویستار

 

2- تعیین تاثیر سه ، پنج ، هشت، هفته تمرین مقاومتی برسطوح  TGF-β1 سرم رت های نر نژاد ویستار

 

3- تعیین تاثیر سه ، پنج ، هشت ،  هفته تمرین مقاومتی بر وزن عضله FHL رت های نر نژاد ویستار

 

4- بررسی ارتباط بین بیان  TGF-β1  و وزن نسبی عضله FHL  بعد از سه هفته تمرین مقاومتی در رت های نر نژاد ویستار                                                                                                                                                                              5- بررسی ارتباط بین بیان  TGF-β1  و وزن نسبی عضله FHL  بعد از پنج هفته تمرین مقاومتی در رت های نر نژاد ویستار                                                                                                         6- بررسی ارتباط بین بیان  TGF-β1  و وزن نسبی عضله FHL بعد از هشت هفته تمرین مقاومتی در رت های نر نژاد ویستار

 

1-5. فرضیه های تحقیق :

 

1- با اعمال تمرین مقاومتی، بر بیان TGF-B1  در عضله FHL در هفته سه،پنج،هشت، رت های نر نژاد ویستار تفاوت معنی دار دارد.

 

2- با اعمال تمرین مقاومتی، بر بیان TGF-β1 در  سطوح سرمی هفته سه،پنج،هشت، رت های نر نژاد ویستار تفاوت معنی دار دارد.

 

3- با اعمال تمرین مقاومتی، وزن عضله  FHL در هفته سه،پنج،هشت، رت های نرنژاد ویستار تفاوت معنی دار دارد.

 

4-  با اعمال تمرین مقاومتی، بین بیان TGF-β1  و وزن نسبی عضله FHL  بعد از سه هفته تمرین مقاومتی در رت های نر نژاد ویستار ارتباط  معنی دار  وجود دارد.                                                                                                                                5-  با اعمال تمرین مقاومتی، بین بیان TGF-β1  و وزن نسبی عضله FHL  بعد از پنج هفته تمرین مقاومتی در رت های نر نژاد ویستار ارتباط  معنی دار  وجود دارد.                                                                                                                                6-  با اعمال تمرین مقاومتی، بین بیان TGF-β1  و وزن نسبی عضله FHL  بعد از هشت هفته تمرین مقاومتی در رت های نر نژاد ویستار ارتباط معنی دار  وجود دارد.

 

 

 

1-6محدودیت های تحقیق :

 

 

 

1-6- 1. محدودیت های غیر قابل کنترل :

 

گرچه تلاش محقق بر این بود که انجام تمرین مقاومتی حتی الامکان بدون استرس انجام شود لیکن به دلیل ماهیت تمرین انتخابی کنترل دقیق این فاکتور میسر نبود.

 

1-6-2. محدوده تحقیق :

 

1-  دمای حیوانخانه که 3 ± 22 درجه بود.

 

2- سن  رت ها برای شروع تمرین که 8 هفته ای انتخاب شدند .

 

3- نژاد رت مورد استفاده

 

4- جنس رت های مورد استفاده

 

 

 

 

 

 1Transforming Growth Factor-beta one

 

– 2 Flexor Hallucis Longus

 

– 3Sarcoplasm

 

– 4Signaling

 

– 5 Insulin-like Growth factor-I

 

 – 6Transforming Growth Factor-beta one

 

7 –Satellite cell

 

– 8 Myostatin

 

– 9 Flexor Hallucis Longus

 
مداحی های محرم