:
کارآفرینی اجتماعی ترکیبی از دو عبارت کارآفرینی و اجتماعی است. کارآفرینی به عنوان فرایندی است که پیشرفت اجتماعی را تسریع می بخشد. این پدیده و رشد آن در سال های اخیر توجهات زیادی را به خود جلب کرده است و می توان گفت که توجه به کارآفرینی اجتماعی از طرف پژهشگران ناشی از تغییراتی است که در محیط رقابتی اتفاق افتاده است که سازمان های غیر انتفاعی با آن رو به رو هستند. امروزه این سازمانها در محیط سرمایه گذاری فشرده تر با رقابت در حال رشد است(اوپرمن،1994). ابتکارات دولت ها، روابط بین دولت ها و سازمان های غیر انتفاعی را تحت تأثیر و تغییر داده است. و رقابت را با ورود تأمین کنندگان سرمایه ای جدید برای بازارهای سنتی که قبلا توسط سازمان های غیر انتفاعی جواب داده می شد را تشدید کرده است و این کار سبب شده که سازمان های غیر انتفاعی یک ژست رقابتی در فعالیت هایشان بگیرند و برروی برونداد هایی تمرکز کنند که هدف سیاسی دولت است و به دنبال راه های نوآورانه ای برای ارائه ارزش عالی تر به بازار هدف و کسب مزایای رقابتی برای سازمان اجتماعی باشند. امروزه در سرتا سر جهان سازمان ها و نهادهای مختلف غیرانتفاعی و مدنی به شناسایی، معرفی و تشویق کارآفرینان مبادرت کرده اند. برای مثال بنیاد پژواک سبز، در نیویورک، مرکزهای کارآفرینان اجتماعی تحت پوشش مرکز بین المللی کارآفرینی اجتماعی، صندوق توسعه کارآفرینی را برتر در سانفرانسیسکو، بنیاد آشوکا در زمینه های کمک سرمایه ای مخاطره آمیز به کارافرینان، برگزاری سمینارهای آموزشی، مشاوره، خدمات بازرگانی، آموزش و پرورش کودکان، فعالیت های محیط زیست، کاهش فقر و ایجاد درآمد، حقوق زنان، زمینه های ناتوانی و معلولین کارآفرینی کرده اند. می توان ادعا کرد این آغاز راه کارآفرینی اجتماعی است( اوپرمن،1994).
1-2 بیان مسأله:
تأمین مالی یکی از چالشهای ثابت برای اکثرکارآفرینان اجتماعی است، رکود اقتصادی و افزایش انتظارات برای نشان دادن ارزش و اثربخشی برنامه ها و خدمات بی شمار از چالش های بی شمار کارآفرینان اجتماعی در تلاش های خود برای ایجاد و پایدار مالی در دراز مدت است. با توجه به این که بسیاری از این سازمانها با چالش تولید درآمد و حفظ حمایت مالی و رفع نیازهای جمعیت هدف خود مواجه هستند، اینها برای بسیاری از سازمانها که در خدمت به جمعیت کم درآمد و آسیب پذیر و نیازمند هستند خیلی برجسته است(سانتوگ پادیلا و همکاران،2012). با وجود این که شباهتهایی برای بسیج منابع و پایداری منابع بین کارآفرینی تجاری و کارآفرینان اجتماعی وجود دارد، اما
مقیاس سرمایه گذاری اجتماعی در سازمان های اجتماعی دارای چالش های اضافی است، چون لزوماً سرمایه گذاری در این سازمانها برای سود نیست، به همین خاطر ممکن است توانایی سازمان را در توسعه و به دست آوردن منابع لازم برای رشد را تحت تأثیر قرار دهد. اولا به خاطر بررسی سازمان کارآفرینان مورد نظر بوسیله سرمایه گذاران، کارکنان، توزیع کنندگان، ذینفعان ، مصرف کنندگان، تأمین کنندگان که باید به آن دسترسی داشته باشند. دوم، محیط، کمتر احتمال دارد زیر ساختهای در محل تأسیس شده باشد، مانند کارگزاران، فروشندگان، و یا تأمین کنندگان مواد اولیه. سوم، بازار سرمایه مالی، که اغلب در اختیار سازمان های کارآفرینی اجتماعی نیست. در نهایت، ذینفعان و مشتریان سازمان کارآفرینی اجتماعی که اغلب افراد فقیر، تحصل نکرده و ناسالم (مریض)هستند، که قادر به پرداخت هزینه ی کامل خدماتی را که دریافت می کنند نیستند(بالوم،2010). بدون تامین مالی کافی، کسب و کارها به خصوص کسب و کارهای نوپا هرگز به موفقیت نرسد. کمبود سرمایه گذاری عاملی موثر در شکست بسیاری از این کسب و کارهاست، با این حال به دلیل غیر سودآور بودن این کسب و کارها، موسسات مالی تمایلی به قرض دادن وجوه یا سرمایه گذاری در آنها ندارند. فقدان سرمایه کافی، این موسسات را با بنیان ضعیف مالی دچار خواهد کرد، و آنها را مستعد شکست خواهد کرد. به دست آوردن سرمایه و تامین مالی برای راه اندازی و توسعه موسسات همواره مشکل جدی برای موسسسات بوده است. از این رو توانایی موسسات در مشخص ساختن منابع مالی برای تامین سرمایه گذاری، و تهیه برنامه های مالی مناسب از عوامل اصلی رشد و پیشرفت این موسسات به شمار می آیدو از آنجایی که هدف اصلی موسسات رسیدن به رفاه اجتماعی است و به دلیل اینکه فرایند به دست آوردن وجوه مورد نیاز ممکن است ماه ها به طول انجامد و کارآفرینان را از حرفه مدیریت کسب و کارها منصرف کند.. بنابر این شناسایی منابع می تواند باعث کاهش مشکلات آنها و دستیابی سریعتر به منابع تامین مالی و افزایش ارائه کیفیت خدمات به اعضای خود می شود.
1-3 اهمیت و ضرورت انجام تحقیق :
تجربه ثابت کرده است که دولت ها به تنهایی قادر به تأمین منافع عمومی جامعه و تحقیق اهداف توسعه ای نیستند و به همین خاطر استفاده از ظرفیت بخش تجاری در تولید کالا و ارائه خدمات باعث گسترش بنگا ه های اقتصادی در کشورهای توسعه یافته شده و زمینه های شکوفایی اقتصادی، اشتغال پایدار و رفاه نسبی شهروندان را تا حدی زیادی فراهم ساخته است. به همان نسبت که در یک کشور بخش خصوصی از لحاظ مقیاس فعالیت و بازدهی اقتصادی گسترش می یابد، رفاه و توسعه همگانی در جامعه افزیش می یابد. بخش خصوصی در توسعه، موتور محرکه و شتاب دهنده اقتصاد جامعه به حساب می آید و یکی از دلایل ناکامی کشورهای در حال توسعه در تحقق اهداف توسعه ای، ضعف ساختار اقتصادی و حضور کم رنگ بخش خصوصی و دخالت دولت در نظام اقتصادی است. به رغم حضور فعال بخش های خصوصی در قالب شرکت های تجاری، تجربه بازار نیز در تحقق نیازهای محرومیت زدایی و تأمین منافع عمومی با شکست مواجه است؛ زیرا فعالیت های بخش خصوصی در قلمرو بازار با انگیزه های انتفاعی و مبتنی بر معیار های عقلانیت اقتصادی و نفع طلبی شخصی است؛ از همین رو کارآفرینی اجتماعی در چهارچوب مشارکت های مردمی سازمان یافته و نهادهای خود جوش داوطلبانه، حلقه تکمیل کننده چرخه توسعه در پرتو دولت و راهبردی و بخش خصوصی فعال است و به راحتی می تواند شکاف میان بازار و دولت را پر کند(آیستین و همکاران،2006). اهمیت کارآفرینی اجماعی به این دلیل است که در پی یافتن راه حل هایی اثر گذار و پایدار است که در بیشتر نقاط جهان قابلیت اجرا داشته باشد. فلسفه وجودی سازمان های مردم نهاد و موسسات خیریه استفاده از ظرفیت مشارکت های مردمی است که با انگیزه های اعتقادی و مذهبی و با هدف حل مسائل اجتماعی در حوزه های مختلف فعالیت می کنند. ناکامی دولت ها در تحقق اهداف محرومیت زدایی به خاطر محدودیت های بودجه ای و عدم تمایل بخش خصوصی در تعقیب مسائل اجتماعی به دلایل ماهیت انتفاعی و انگیزه سوداگرایانه حاکم بر فضای بازار، می طلبد که از ظرفیت مشارکت های مدنی و کارآفرینی اجتماعی برای جبران ناکامی دولت و شکست بازار در پیگیری اهداف توسعه اجتماعی استفاده گردد. کارآفرینان اجتماعی به عنوان مشارکت اجتماعی و احساس مسئولیت اجتماعی به عنوان جایگزین یا مکمل خدمات ارائه سازمان های عمومی و یا سازمان های دیگر می باشد، و با محدویت های اجتماعی به دنبال روش های پایدار و در چهارچوب اجتماعی و اقتصادی فرایند کسب و کار را تحت تأثیر قرار می دهد(سالارزهی،1390).
. Oppermann
. REDF
. ASHOKA
3.Sontag-Padilla
. Bloom& Smith
. Austin
صنعت گردشگری با توجه به ابعاد فراگیر اقتصادی،فرهنگی،سیاسی و … به یکی از مهم ترین منابع مفید و پر سود دنیای امروز تبدیل شده است و در این میان کشورهای برخوردار از جاذبه های غنی توریستی و اکوتوریستی با برنامه ریزی های کوتاه مدت، میان مدت و بلند مدت مصمم به گسترش توریسم در ابعاد داخلی و خارجی می باشند.
توسعه صنعت گردشگری در نیمه دوم قرن بیستم مطرح شده و رفته رفته به یک پدیده و پیشرفت فنی در صحنه جهانی تبدیل شده و رقابت شدیدی را جهت جذب بیشتر جهانگرد به وجود آورده است.که از این طریق کشورها قادر شده اند مسایل مهمی نظیر کسب دآمد ارزی، رونق اشتغال، تبادل و تعامل فرهنگی، ایجاد بازار مصرف تولیدات، خدمات پر کردن اوقات فراغت مردم و حضور فعالانه و آگاهانه در عرصه اطلاعات و ارتباطات جهانی را برای مردم خودشان به ارمغان آورند.
کشور ما نیز با وجود ظرفیت های بسیار غنی در زمینه صنعت گردشگری نظیر: شرایط اقلیمی و آب و هوایی خاص، وجود بسیاری از مواهب طبیعی در سرزمینی با وسعت زیاد، برخورداری از تمدنی چندین هزارساله و فرهنگ غنی، هنر،معماری و صنایع دستی متنوع می تواند با بهره گرفتن از نیروی انسانی متخصص در کشور ، درامدهای قابل توجهی را از این راه کسب نماید.اما متاسفانه تا کنون علیرغم وجود جاذبه های بسیار، سهم درآمدهای ارزی ایران از این فعالیت بسیار ناچیز بوده است.
طبق پیش بینی سازمان جهانی گردشگری(UNWTO) ، درآمد حتی پایین ترین کشور در فهرست 20 کشور توریست پذیر در سال 2020 ، افزون بر 20 میلیون دلار و حد متوسط 20 کشور اول دنیا 50 میلیارد دلار خواهد بود. اما سهم کشوری مثل ایران در این بخش 34/2 میلیون گردشگر خارجی و تنها 800 میلیون دلار درآمد اقتصادی است که از لحاظ جذب گردشگر بین المللی رتبه 55 و از لحاظ درآمد اقتصادی رتبه 45 را در دنیا داراست.
کارشناسان اقتصادی با توجه به اهمیت صنعت گردشگری در چرخه اقتصادی بر این باورند که این صنعت در اواخر قرن 21 به بزرگترین کارفرمای جهان تبدیل خواهد شد.علاوه بر این معتقدند که هم اکنون درامدهای خالص از جذب یک گردشگر با فروش چندین بشکه نفت برابری می کند.در سال 2010 تعدادمشاغل بخش سفر و گردشگری به6/251 میلیون یا 1/9 درصد از کل مشاغل جهان خواهد رسید(سازمان جهانی گردشگری،2010).
در مجموع صنعت توریسم به دلیل اثرات مثبت و چشم گیر اقتصادی،اجتماعی،فرهنگی،سیاسی و امنیتی آن و فواید بی شماری که عاید گردشگران و مناطق میزبان می کند دارای اهمیت انکار ناپذیر است.از این رو توسعه این صنعت به عنوان نیاز اساسی این کشور مطرح می گردد و در این راستا سازماندهی و اجرای طرح های پژوهشی در این خصوص از اهمیت خاصی برخوردارند. در این تحقیق به دنبال شناسایی عوامل انگیزشی و بررسی سطح رضایت گردشگران خارجی از سفر به استان کرمان می باشیم. تا با شناسایی عوامل انگیزشیی گردشگران بتوان با تحریک و تبلیغات مناسب زمینه جذب گردشگران را فراهم کرد و با افزایش رضایت گردشگران به دنبال افزایش جمعیت گردشگران ورودی به استان کرمان باشیم.
1-2 بیان مسأله تحقیق
در جهان امروز سه صنعت مهم از جهت درآمدی از اهمیت بالایی برخوردارند که به ترتیب عبارتند از: صنعت نفت، صنعت جهانگردی و صنعت خودروسازی. محققان معتقدند که صنعت گردشگری با پیشرفت و سیر صعودی که دارد تا سال 2014 اولین صنعت جهان به لحاظ اقتصادی و درآمد خواهد بود.
امروزه صنعت گردشگری به عنوان جایگزینی مطمئن برای درآمدهای ارزی حاصل از صدور نفت و سایر اقلام صادراتی شناخته می شود. بررسی های صورت گرفته در خصوص درآمدهای گردشگری و سهم خدمات گردشگری در کل مبادلات تجاری جهان و رشد سالانه آن نوید بخش آینده ای روشن برای کشورهایی است که توان استفاده امکانات خود در جهت جذب گردشگران خارجی را دارند(سازمان جهانی گردشگری،2007)
متأسفانه در کشور ما صنعت توریسم و گردشگری چنان که شایسته ی آن است گسترش و توسعه نیافته است. با وجودی که در تمامی برنامه های توسعه سالیان اخیر، بر روش هایی غیر از اقتصاد تک محصولی متکی بر صادرات نفت تأکید شده در مقام عمل موفقیت و کامیابی ملموس و محسوس در این زمینه به دست نیامده است. در حالی که رشد و توسعه صنعت گردشگری در ایران به عنوان یکی از راهکارهای علمی رهایی از اقتصاد تک محصولی و متنوع سازی منابع درآمد کشور، باید بیش از پیش مورد توجه برنامه ریزان و سیاست گزاران کشور قرار بگیرد.
از طرفی بر اساس سند چشم انداز 20 ساله کشور و برنامه ی چهارم توسعه ، سهم ایران از بازار جهانی گردشگری در افق سال 1404، 1/5 درصد از تعداد گردشگران خارجی (یعنی 20 میلیون نفر) و 2درصد از درآمد صنعت گردشگری جهانی هدف گذاری شده است و برای رسیدن به هدف مذکور رشد سالانه گردشگری در طول برنامه چهارم توسعه 30 درصد تعیین گردیده است(الماسی،1386).
آگاهی از این آمارها با در نظر داشتن جاذبه های توریستی کشور دلایل محکمی بر ضرورت توجه به جنبه های مختلف این صنعت در کشور، به منظور رشد و توسعه همه جانبه آن و حصول درآمدهای سرشار ارزی از این طریق می باشند به طوری که در صورت وجود برنامه ریزی
های دقیق و بررسی ابعاد همه جانبه آن، درآمد سرشاری از این صنعت نصیب کشور خواهد شد.
ازجمله موارد مهم در برنامه ریزی این بخش ، شناسایی عوامل انگیزشی گردشگران و بررسی میزان رضایت گردشگران از وضعیت کنونی است که از اهمیت خاصی برخوردار است. اندازه گیری و مدیریت رضایت مشتری ، برای بقا توسعه و موفقیت صنعت گردشگری بسیار مهم است. رضایت مشتری اغلب در قلب فعالیت های بازاریابی قرار دارد چراکه می تواند این اطمینان را بدهد که نتایج استراتژیک مورد نظر به دست آمده اند.سطح بالاتر از رضایت مصرف کننده به احتمال زیاد منجر به افزایش وفاداری مشتری،کاهش کشش قیمتی، جداسازی سهم بازار حاضر از رقبا،کاهش هزینه های شکست،جذب مشتریان جدید، کمک به توسعه و شهرت در بازار می شود.
در تحقیق حاضر درصدد پاسخگویی به سوالات زیر هستیم :
1-3 اهمیت و ضرورت تحقیق
مشتریان راضی نشانه موفقیت هر کسب و کاری هستند.مشتریان راضی به خرید مجدد و توصیه محصولات به دوستان و اقوام اقدام می کنند.بنابر این درک نیاز های مصرف کنندگان ضروری است. در میان محصولات گردشگری،گردشگری شهری یکی از سریع ترین و رو به رشد ترین ان هاست.با توجه به سه پیامد اجتماعی و فرهنگی اقتصادی و زیست محیطی در امر گردشگری می توان از راه گردشگری شهری، هویت قومی و بومی را معرفی و هنرهای سنتی و بومی و نیز ادبیات عمومی را تقویت کرد . ایجاد اشتغال و معرفی مشاغل جدید از دستاوردهای مهم پرداختن به امر گردشگری است افزایش اشتغال سبب کاهش نابرابری های اجتماعی می شود و تعادل اقتصادی را فراهم می سازد . در حوزه ی زیست محیطی نیز با افزایش گردشگری می توان بهسازی شرایط زیست محیطی تقویت نهادهای مربوط به این حوزه جلب مشارکت های عمومی را که موجب حفظ اراضی کشاورزی و اراضی تحت حفاظت است را فراهم کرد .موفقیت بازاریابی مقصد در توانایی درک ادراک مصرف کننده و رضایت او وهمچنین فراهم کردن ارزش مورد انتظار گردشگر و مدیریت کلی تجربه بازدید کننده نهفته است.
از آن جا که استان کرمان پتانسیل گردشگری بالایی به دلیل وجود آثار باستانی فراوان،مناطق ناب کویری و … دارد. هر ساله می تواند تعداد زیادی از گردشگران خارجی را جذب کند، لذا باید با انجام کارهای تحقیقاتی زمینه را برای افزایش وفاداری گردشگران فراهم کرد . رضایتمندی گردشگران موجب بازدید مجدد و توصیه یک شهر به عنوان مقصد گردشگری به دیگران را در پی دارد. این تحقیق با هدف کمک به درک انگیزه سفر ، ادراک و رضایت گردشگران خارجی که به استان کرمان مسافرت کرده اند انجام شده است. بنابر این نتایج تحقیق می تواند کمک شایان توجهی به کیفیت و بهبود امور گردشگری در استان کرمان کند.
1-4 اهداف تحقیق
اهدافی که در این تحقیق به دنبال آن هستیم عبارتند از :
1-5 قلمرو تحقیق
1-5-1 قلمرو مکانی تحقیق
قلمروی مکانی مورد بررسی در این تحقیق شامل کلیه نقاط گردشگری استان کرمان می باشد.
1-5-2 قلمرو زمانی تحقیق
قلمرو زمانی این تحقیق یک دوره چهار ماهه از تاریخ 20خرداد ماه تا 20مهرماه سال 91 بوده است.
1-6 تعریف واژگان عملیاتی
به منظور درک و استنباط یکسان خوانندگان محترم واژه های بکار رفته در تحقیق به صورت زیر تعریف می شوند.
گردشگری یا جهانگردی : مجموعه کارهایی است که فرد در مسافرت و در مکانی خارج از محیط معمول خود انجام می دهد، این مسافرت بیش از یک سال طول نمی کشد و هدف تفریح،تجارت یا فعالیت های دیگر است(سازمان جهانی گردشگری،2009).
گردشگر، مسافر یا دیدار کننده : این اصطلاح برای توصیف شخصی به جایی مسافرت می کند و در مکانی دور از محیط معمولی خود برای بیش از یک شب اما کمتر از یک سال به منظور تفریح ، تجارت و مقاصد دیگر اقامت دارد(سازمان جهانی گردشگری،2009).
گردشگری بین المللی : مسافرت بین کشورها با اهداف مختلف به عنوان گردشگر(راکتیدا،2009).
گردشگری شهری : نوعی گردشگری که از شهر به عنوان دروازه ای جهت گشت و گذار اطراف یک منطقه استفاده می شود(راکتیدا،2009).
انگیزه سفر : ترکیبی از عامل انگیزشی رانشی و عامل انگیزشی کششی است .عوامل انگیزشی،نیازهای روانی هستند که در گردشگران؛انگیزه سفر ایجاد می کند.عوامل جذب ویژگی های منحصر به فردی است که یک مقصد داردو برای گردشگران جهت بازدید انگیزه ایجاد می کند. (راکتیدا،2009).
وجه استنباط شده مقصد : مجموعه ای از باورها،عقاید،ایده ها و برداشت هایی که مردم از یک مقصد گردشگری دارند(رنجبریان،1386).
خلاصه فصل اول
در این فصل به شرح کلیات تحقیق پرداختیم. به بررسی و ضرورت اهمیت تحقیق،اهداف تحقیق ، قلمروی تحقیق و تعریف واژگان عملیاتی پرداخته شده است.
united nations world tourism organization
در حال حاضر بسیاری از کشورهای در حال توسعه برای توسعهی همه جانبهی خود در ابعاد سیاسی، اقتصادی، اجتماعی و فرهنگی با چالشهایی مواجهاند که اهم آن ها عبارتاند از:
انتظار میرود این چالشها و مشکلات مشابه آن ها دهه آتی دغدغهی اصلی سیاستگذاران توسعه در کشورهای مختلف باشد و هر تمهیدی که بتواند حل و فصل مسایل مبتلا به مذکور را تسریع و تسهیل کند، بیتردید مورد استقبال و استفاده خواهد بود.
فناوری اطلاعات و ارتباطات را میتوان از جمله تمهیدات و ابزارهای بیبدیل و غیرقابل چشمپوشی در حل و فصل برخی از مسایل و چالشهای توسعه از جمله اشتغال دانست.
نمونههای موفقی از کارآفرینیهای مبتنی بر فناوری اطلاعات و ارتباطات در جوامعی دنیا خصوصا آمریکای شمالی، اروپای غربی و آسیای جنوب شرقی نشان میدهد که این فناوری میتوانند در حل و فصل چالشهای توسعه اقتصادی، اجتماعی و فرهنگی به کار گرفته شوند. لذا در این پژوهش به تدوین سیاستهای مناسب برای توسعهی کارآفرینیهای مبتنی بر فناوری اطلاعات و ارتباطات پرداخته شده است.
فرصتهای شغلی متنوع و جدید، نتیجهی توسعهی فناوری است. با توسعهی صنعت در اثر توسعهی فناوری، بسیاری مشاغل جدید مرتبط با آن صنعت به وجود میآید. فناوری از تعدد مشاغل دشوارتر میکاهد و بر تکثر مشاغل آسانتر میافزاید. (Laudon K.C, Teaver C.G, Laudon J.P; 2000) روند تحولات جهانی مانند تغییرات چشمگیر در وضعیت جمعیتی، استقبال از مهاجرت، ظهور فناوریهای نو، تولد سازمانهای جدید اجتماعی و طرح دیدگاههای نوین در مدیریت و سازمان، افقهای تازهیی را فرا روی برنامهریزان و مدیران امور اشتغال قرار میدهد. یکی از فناوریهایی که طی چند دهه گذشته، اساس و بستر تحول در زندگی بشر بوده است، فناوری اطلاعات است. فناوری اطلاعات نه تنها خود موجب تولید موقعیتهای جدید شغلی شده، بلکه زمینه ساز تغییرات بنیادی در بسیاری از مشاغل دیگر هم بوده است. (United Nation, 2000)
به عقیدهی آوگرو و وارشام فناوری ارتباطات و اطلاعات نقش بسیار مهمی را در تمامی ابعاد حیات ملی جوامع امروزی ایفا می کند. استفاده از ابزار فناوری اطلاعات و ارتباطات در کشورهای در حال توسعه در ابعاد مختلف تا حد زیادی موفق بوده اما چالش چگونگی استفاده بهینه از ارتباطات و فناوری اطلاعات همچنان پا بر جاست. (Urquhart C., Liyanage SH., MO Kah M, 2008).
اطلاعات و ارتباطات دو ابزار اساسی مورد نیاز هر فعّالیت کارآفرینی و کسبوکار جدید است. کارآفرینی در انزوا و بدون حمایت نهادها، سازمانها و انسانها امکانپذیر نیست. کسبوکار نوین مستلزم کشف یک نیاز اجتماعی است و کشف نیازهای اجتماعی به شناخت اجتماع، نیازهای آن و بافت فرهنگی و اجتماعی و اقتصادی آن وابسته است. در شناسایی نیاز هر فعّالیت کارآفرینانه، ایدهپرداز یا تئوریسین باید نسبت به محیط بینش و بصیرت داشته باشد و بداند چه راه حل هایی برای رفع آن نیاز، در نقاط دیگری از دنیا ارائه شده است. مطمئناً شناسایی نیازها و ارائه راحلها بدون اطلاعات امکانپذیر نخواهد بود؛ بنابراین اطلاعات و دانش مانند ارتباطات از ملزومات هر فعّالیت کارآفرینی و کسبوکار جدید است. (Arduini Davide…, 2010)
کنی معتقد است فرایند دقیق این که چگونه ارتباطات و فناوری اطلاعات میتوانند در کشورهای در حال توسعه به کار روند نیاز به بررسی و بحث بیشتر دارد؛ گر چه ارتباط میان رشد اقتصادی و ارتباطات و فناوری اطلاعات کاملاً ثابت شده است اما هنگام معرفی فناوریهای جدید توجه به تمامی جوانب سیاستهای مرتبط با فناوری مورد نظر بسیار ضروری است. ادم و میرز بر این باورند که سیاستهای لازم باید ظرفیتهای مورد نیاز شامل ظرفیتهای فردی، جمعی و ارتباطی فراهم کند. (Urquhart C., Liyanage SH., MO Kah M, 2008).
طی دهه گذشته فناوری اطلاعات نقش عمدهیی را در سیاست ( Nye, 1999; Noris 1999)، نهادهای دولت (Fountain, 2001)، مدیریت عملکرد (Brown, 1999)، کاهش کاغذبازی (Moon and Brestschneider, 2002) و مهندسی مجدد (Anderson, 1999) ایفا کرده است. ظرفیتسازی ارتباطات و فناوری اطلاعات در توسعهی کارآفرینی در کشورهای در حال توسعه به دو دلیل نقش اصلی را دارد. اول این که، کمبود مهارت های ارتباطات و فناوری اطلاعات و تخصص در کشور مورد اعمال می تواند جلوی توسعهی کارآفرینی را حتی در بخشهای دیگر بگیرد. دوم این که ظرفیتسازی فناوری اطلاعات -ظرفیت انسان برای استفاده از ارتباطات و فناوری اطلاعات- را میتوان به صورت کسب سرمایهی اجتماعی و انسانی از طریق دستیابی به مهارت ها یا دانشهای جدید در نظر گرفت.
در خصوص تأثیر سیاستهای مناسب فناوری اطلاعات بر اشتغال دو نگرش وجود دارد: سیاست اول به ایجاد مشاغل جدید در عرصه فناوری اطلاعات توجه دارد و ایجاد مشاغل در این حوزه را نوید بخش رشد اشتغال میداند. بر اساس این سیاست فناوری اطلاعات زمینهساز ایجاد فرصتهای شغلی جدیدی خواهد بود که بر نرخ اشتغال میافزاید. سیاست دوم معتقد است که حذف تدریجی جایگاه انسان در مشاغل موجود باعث بروز معضلات اجتماعی خواهد شد از اینرو بررسیهای بیشتر نشان میدهد سال به سال نیاز به نیروی کار مبتنی بر فناوری اطلاعات در کشورهای پیشرفته افزایش مییابد و رشد آن تقریباً هر 5 سال دو برابر میشود و فناوری اطلاعات بستر اشتغال واقعی و پایدار است. تغییراتی که در عرصهی سیاست کسبوکار و اشتغال رخ میدهد را میتوان در موارد ذیل دستهبندی نمود:
الف- حذف برخی از مشاغل فعلی (شبیه مشاغل مرتبط با کتابداری سنتی و…)
ب- تغییر در برخی دیگر از مشاغل (به عنوان مثال فعالیتهای مهندسی، تجارت، پزشکی، آموزشی و… متأثر از فناوری اطلاعات با روشهایی جدید اجرا میشوند).
ج- ایجاد مشاغل جدید (به عنوان مثال مشاغلی نظیر برنامهنویس وب، برنامهنویس بانک اطلاعاتی، برنامهنویس سایت، کارشناس امنیت اطلاعات، مدیر شبکه و…).
د- ایجاد پدیدهی دورکاری به معنی «استفاده از رایانهها و ارتباطات راه دور برای انجام وظایف شغلی در موقعیتهای جغرافیایی متفاوت».
هـ- تخصصیتر شدن سطح وظایف واگذار شده به انسانها (کارهای فیزیکی به ماشینها واگذار میشود؛ لذا ایجاد و ارتقای مهارتهای کارکنان از اهمیت خاصی برخوردار است).
و _ مدلهای جدید کسبوکار مبتنی بر روشهای اطلاعاتی عرضه شده و فرصتهای جدید کارآفرینی پدید میآید. (فتحیان و خنجری، 1386)
اهداف یا مزایایی که میتوان از سیاست مناسب توسعهی ارتباطات و فناوری اطلاعات انتظار داشت، عبارتاند از:
ج- افزایش بهرهوری: ارائه خدمات موثر و کارآمد، کارایی بیشتر سازمانهای اداری و کاهش هزینهها و تلفات زمانی موجب افزایش بهرهوری ملی خواهد شد. برخی از مصادیقی که موجب افزایش بهرهوری میشوند عبارتاند از:
از سویی دیگر فناوری اطلاعات و ارتباطات فرصت تازهیی را برای کارآفرینان در تجارت جهانی فراهم میآورد، چرا که امروزه توسط این فناوری کارآفرینان در حوزههای مختلف به صورت الکترونیکی به یکدیگر متصل شده و امکان همکاری مشترک در زمینهی کسبوکار در دنیا را فراهم میآورد و همچنین فرصتهای جدیدی نظیر ایجاد مشاغل جدید؛ تجارت الکترونیکی، واگذاری کارها به صورت برونسپاری و همکاریهای فرامرزی را افزایش میدهد.
سیاست مناسب کارآفرینی در بخش فناوری ارتباطات و اطلاعات در رشد اقتصادی مشارکت داشته است و در کشورهایی نظیر چین، مالزی و مکزیک به اشتغالزایی منجر شده است. کشور هند از کارآفرینی در عرصهی نرمافزار و برنامهنویسی سود برده و به رشد چشمگیری در این بخش نایل آمده است. سیاست مناسب کارآفرینی مبتنی بر فناوری اطلاعات در کشور هند منجر به توسعهی صادرات برنامههای نرمافزاری در آن کشور شده است. سیاست مناسب کارآفرینی مبتنی بر فناوری ارتباطات و اطلاعات در هند مولد 7/7میلیون دلار در سال 1999بوده و 180000 شغل را در این کشور در سال 1998 به وجود آورده است. این کشور موفقیت معقولی در صادرات تولیدات و خدمات فناوری اطلاعات و ارتباطات را در جهان دارد. به طوری که صادرات هند در این صنعت از 150 میلیون دلار در سال 1990 به 7/5 میلیارد دلار در سال 1999 رسیده است، که حدود 17 برابر افزایش را نشان میدهد. (UNDP 2001)
متأسفانه علیرغم اهمیت و نقش مهم کارآفرینی در ایجاد اشتغال و همچنین توسعهی کشور، در برنامههای توسعهی کشور استفاده ار فناوری اطلاعات برای توسعهی کارآفرینی مغفول مانده است و در هیچ کدام از برنامههای ملی توسعه و نیز برنامههای بخش توسعهی فناوری اطلاعات کشور مانند برنامه توسعهی کاربری فناوری اطلاعات (تکفا)، نظام جامع فناوری اطلاعات کشور، سند بخشی ارتباطات و فناوری اطلاعات برنامه چهارم توسعه و… به توسعهی کارآفرینیهای مبتنی بر ارتباطات و فناوری اطلاعات توجه لازم نشده است.
از طرفی یکی از مؤلفههای تاثیرگذار برای دستیابی به اهداف سند چشمانداز جمهوری اسلامی ایران در افق 1404 بررسی سیاستهای مناسب توسعهی کارآفرینی مبتنی بر فناوری اطلاعات کشورهای منطقه است. چشمانداز 20 ساله جمهوری اسلامی جایگاهی از ایران 1404 را به تصویر کشیده است که در آن ایران در رأس کشورهای توسعهیافته در منطقه از نظر اقتصادی، علمی و فناوری است. بار اصلی نیل به ایران 1404 در عرصههای اقتصادی، علمی و فناوری بر دوش منابع انسانی دانشپایه و داشتن حداقل بیکاری در بین کشورهای منطقه است. برای رسیدن به اهداف سند مذکور باید در بخشهای مختلف کشور تغییرات ایجاد شود. سیاستهای مناسب توسعهی کارآفرینی در کشور نه تنها خود در راستای رسیدن به این چشمانداز ضروری است بلکه یکی از مؤلفههایی است که باعث تسریع در دستیابی به چشمانداز فوق میشود؛ لذا با پیشرفت علوم کارآفرینی و فناوری اطلاعات و ظهور مفاهیمی تحت عنوان کارآفرینی مبتنی فناوری اطلاعات دولتها به دنبال سیاستهای مناسب توسعهی کارآفرینی در بخش ارتباطات و فناوری اطلاعات و باید بتواند به گونهیی عمل نماید که اشتغال مورد نیاز جهت تحقق اهداف چشمانداز را برآورد نمایند.
البته رسیدن به این هدف، نیازمند تدوین سیاستها، خط مشیها و قوانین و ارایهی راهکارهای اجرایی برای شناسایی و پرورش استعدادهای افراد است تا از این طریق بتوان به توسعه دست یافت. (یداللهی و همکاران 1388) بنابراین ارایهی سیاستهای مناسب توسعهی کارآفرینیهای مبتنی بر فناوری اطلاعات در افق ایران 1404 به عنوان یک ابزار کارآمد در ایجاد کسبوکارهای جدید، با دو هدف ایجاد اشتغال مولد و پایدار در کشور و همچنین نیل به اهداف سند ضروری است. در یک سیاستگذاری مناسب توسعهی کارآفرینی به دو روش صورت میگیرد. اول، با تأمین مهارت ها و آموزش لازم برای کارجویان دوم با بهره گرفتن از خود ارتباطات و فناوری اطلاعات، تکیه بر سرمایهی انسانی و اجتماعی (Urquhart C., Liyanage SH., MO Kah M, 2008). از اینرو تدوین سیاستهای مشوق شکلگیری کارآفرینی در بستر فناوری اطلاعات بسیار ضروری است لذا بر این مبنا ضرورت دارد که سیاست مناسب توسعهی کارآفرینی مبتنی بر ارتباطات و فناوری اطلاعات در ایجاد کسبوکارهای جدید معین و مؤلفههای تأثیرگذار بر آن شناسایی شود تا متولیان و سیاستگذاران بتوانند اقدامات بعدی اساسی برای این مهم را انجام دهند.
بنابراین مطابق بر آنچه گفته شد این سؤال مطرح میشود سیاستهای مناسب توسعهی کارآفرینیهای مبتنی بر فناوری اطلاعات در کشور چیست؟
فناوری اطلاعات و ارتباطات به مثابهی فناوریهای نوین با قابلیت کاربرد و استفاده در همهی عرصههای حیات بشری، در طی سالهای اخیر مورد توجه سیاستگذاران توسعه قرار داشته است و وجود الگوهای موفقی از استفاده از این فناوریها در حوزهی توسعهی اجتماعی- اقتصادی- سیاسی مؤید این ادعاست. استفاده از این فناوریها در عرصههای مختلف حیات بشری موکول به تشخیص فرصتهای کاربرد فناوریهای مذکور توسط کارآفرینان است.
همانطور که میدانیم کارآفرینی و کارآفرینان نقش کلیدی در روند توسعه و پیشرفت اقتصادی جوامع ایفا میکنند، دیدگاههای تئوریک اقتصاددانانی مانند شومپیتر، اشمیتز و غیره و نیز مدلهایی مانند مدل ونیکر و ثرویک، مدل سازمان همکاریهای اقتصادی و توسعه – یورو استات و مدل دیدبان جهانی کارآفرینی همگی بر این نکته توافق دارند که کارآفرینی بر توسعهی اقتصادی تأثیر مثبت دارد (یداللهی و همکاران 1388).
وجود نمونههای موفقی از اجرای استراتژیهای جامع توسعهی مبتنی بر ارتباطات و فناوری اطلاعات در جوامعی نظیر آمریکای شمالی، اروپای غربی و آسیای جنوب شرقی نشان میدهد که فناوریهای نوین اطلاعات و ارتباطات میتوانند و باید در حل و فصل چالشهای توسعهی اقتصادی، اجتماعی و فرهنگی به کار گرفته شوند. (Sharifi M. Manian, A. 2010)
دانشکدهی کارآفرینی به عنوان اولین دانشکدهی تخصصی کارآفرینی در ایران باید در زمینهی تهیهی دانش و تدوین منابع علمی در عرصههای مختلف کارآفرینی و توسعهی آن ها به ویژه در زمینهی تدوین سیاستهای راهبردی ملی نقش جدی داشته باشد. این پژوهش محققان و علاقهمندان را در ایفای نقش مذکور، از طریق فراهم آوردن مبنای علمی و دانش مورد نیاز در زمینهی استفاده از یکی از مهمترین فناوریهای روز دنیا یعنی فناوری اطلاعات و ارتباطات در توسعهی کارآفرینی یاری می کند و میتواند راهگشای پژوهشگران بعدی این عرصه در کشور باشد و تأثیر بهسزایی در توسعهی کارآفرینی در کشور فراهم سازد.
:
تربیت بدنی و ورزش به عنوان یک پدیده اجتماعی فراگیر، با بسیاری از مظاهر زندگی اجتماعی افراد جامعه ارتباط بسیار نزدیک دارد. ورزش با پدیده ها و نهادهایی همچون خانواده، مذهب، اقتصاد، آموزش و پرورش، فراغت، سیاست، حقوق، فرهنگ، هنر، رسانه های جمعی و بهداشت و… ارتباط داشته و در تعامل با آنهاست .
تربیت بدنی و ورزش با علوم مختلف ارتباط دارد که علوم مدیریت و اقتصاد از جمله آنها هستند . رشته مدیریت مالی رشته ای میان رشته ای و بین رشته های اقتصاد و مدیریت است و علم ورزش می تواند با این رشته نیز ارتباط تنگاتنگی را برقرار کند .
فوتبال یک ورزش و در عین حال یک تجارت پر سود است و از آن جهت به تجارت پر سود مبدل شده است که جهان به آن نیاز دارد. البته صاحبان باشگاه های بزرگ فوتبال سود فراوان از تجارت ورزش می برند، اما تجارت فوتبال برای آنها چیز دیگری است. به عبارت دیگر محاسن و معایب این تجارت با همه تجارت های دیگر متفاوت است ولی در نهایت اصل حساب سود و زیان بر آن حکومت می کند. بازرگانان بازار فوتبال از خرید ورزشکاران و حتی از نام آنان سودهای کلان می برند.
امروزه فوتبال به عنوان یک حرفه شناخته شده است و زمانی که فعالیتی به عنوان یک حرفه شناخته می شود، برای آن در اقتصاد جایگاهی را تعریف می کنند. اتفاقات عصر حاضر باعث شده است که صرفه های اقتصادی فوتبال بسیار چشمگیر شود به طوری که باشگاه های فوتبال در دنیا از زمره بنگاه های سودده هستند. فوتبال با بیشترین علاقمند در میان هزاران رشته ورزشی در دنیا مورد توجه بسیاری از کشورها قرار گرفته و موفقیت در آن به منزله موفقیت های اقتصادی، اجتماعی و سیاسی است .
بازیکنان فوتبال مهم ترین دارایی باشگاه ها هستند و اهمیت آن ها از تمام دارایی های باشگاه بیشتر است زیرا که موجودیت یک باشگاه ورزشی را بازیکنان تضمین می نمایند. بازاریابی و سرمایه گذاری در خرید بازیکنان ضمن اینکه ساختار مناسب سازمانی را برای ارتقاء ورزش قهرمانی فراهم می سازد، ارزش فعلی خالص درآمدهای آتی باشگاه های خصوصی را افزایش داده و آثار ثانوی گسترده ای بر ارتقاء رفاه اقتصادی جامعه و ساختارهای ارزشمند فرهنگی ، سیاسی، آموزشی در بر خواهد داشت.
در این میان برای انتخاب یک بازیکن برای فعالیت در باشگاه ، شاخص های مالی و ورزشی لازم است که هر یک از این شاخص ها سهم مهمی را در انتخاب بازیکن برای باشگاه بر عهده دارند.
هدف ما در این پژوهش آن است که با بهره گرفتن از مدل های تصمیمی گیری چند معیاره ، به ارزیابی و انتخاب بازیکن برتر برای باشگاه بپردازیم .
1-2- بیان مسأله :
ورزش از هر نوع آن در جوامع مدرن به شدت توسعه یافته است، باشگاه های ورزشی در هر جایی دیده می شوند و لیگ های حرفه ای در رشته های مختلف فعالیت می کنند. در چند سال اخیر در کشور ما باشگاه های ورزشی دولتی که بیش از 70 درصد فعالیت های آن ها را فوتبال تشکیل می دهد به دلیل حکم قانونی در تبصره «7» بودجه سال 1382 مبنی بر اجازه هزینه یک درصد اعتبارات دستگاه ها و شرکت ها در جهت ورزش، رونق فراوانی یافته اند که به تبع آن بسیاری از شرکت های دولتی از قبیل: سایپا، ایران خودرو، مس کرمان ، فولاد مبارکه، فولاد خوزستان، ذوب آهن اصفهان، برق شیراز و … باشگاه هایی را از محل یک درصد درآمد مذکور که مبلغ آن با توجه به حجم تولیدات و مبادلات اقتصادی بالا و قابل توجه است بنا نهاده اند.
بازیکنان مهم ترین و گران قیمتترین دارایی و سرمایه معنوی باشگاه های ورزشی هستند و در بازارهای مرتبط، برای آنها مبالغ گزافی پرداخت می شود. از طرفی به جز شاخص های مالی که قیمت مهم ترین رکن آن می باشد ، باید در انتخاب بازیکن جهت عضویت در باشگاه به شاخص های ورزشی نیز توجه ویژه ای گردد.
برخی از شاخص ها و معیار های کلی جهت ارزیابی و انتخاب بازیکن برتر از منظر ورزشی عبارتند از : آمادگی جسمانی ، آمادگی تکنیکی ، آمادگی تاکتیکی، آمادگی فیزیولوژیکی ، آمادگی اجتماعی ، آمادگی روحی و روانی ، آمادگی آناتومیکی ، انگیزه ، هوش ، استعداد و …که هر کدام به زیرمجموعه ها و فاکتورهای دیگر تقسیم بندی می شوند .
مدل های تصمیم گیری چند معیاره به تصمیم گیرنده کمک می کنند که با توجه به شاخص های موجود و گزینه های در دسترس بهترین گزینه را جهت رسیدن به اهداف خود انتخاب کنند .
در ادبیات لیگ حرفه ای فوتبال ایران هنوز مدلی جهت انتخاب بازیکن برتر از میان بازیکنان شاغل در لیگ جهت عضویت در تیم ، مورد پژوهش و تدوین قرار نگرفته است تا سرمربی تیم بتواند بر اساس شاخص ها و معیار های مورد نظر خود بازیکن مورد نظر در پست های مختلف را در فرایند نقل و انتقال به خدمت بگیرد .
حال سؤال کلی این است که چگونه می توان مدلی چند معیاره به منظور ارزیابی و انتخاب بازیکنان یک تیم فوتبال در لیگ برتر بر اساس شاخصهای مالی و ورزشی طراحی نموده و بکار گرفت؟
1-3- اهمیت و ضرورت تحقیق :
با توجه به این که اکثر باشگاههای ورزشی کشور به نوعی توسط سازمانها و ارگانهای دولتی و بعضا توسط بخش خصوصی تأمین مالی میشوند و خود درآمد زایی اندکی دارند، انجام هزینه های بالا برای خرید بازیکنان در ایران برای عده ای قابل تأمل است،
ضمن این که در حیطه قراردادهای بازیکنان حرفهای و نقل و انتقال بازیکنان فوتبال نیز اختلاف چشمگیری بین لیگ فوتبال ایران و سایر کشورها وجود دارد و اساساً در حال حاضر در لیگ حرفهای ایران، بازیکن حرفهای و قرارداد حرفهای به روشنی تعریف نشده است.
همچنین با توجه به اهمیت ورزش و نقشی که باشگاه های ورزشی در جوامع امروز ایفا می کنند عللی که ارزیابی سرمایه گذاری ها در انتخاب بازیکن برتر را ایجاب می کند عبارتند از :
1- سرمایه از منابع کمیاب بوده و در تخصیص آن دقت و توجه کافی لازم است.
2- آثار مترتب بر سرمایه گذاری های مذکور از مرز یک سال فراتر بوده و چنانچه تصمیمی نسنجیده اتخاذ شود آثار آن طی چند سال گریبان گیر باشگاه خواهد بود.
3- سرمایه قدرت ایجاد درآمد دارد لذا باید آن را به بازیکنان حرفه ای مورد نیاز باشگاه اختصاص داد تا حداکثر بازده را در قهرمانی و سودآوری حاصل نماید.
4- سرمایه گذاری در خرید بازیکنان ممکن است از طریق منابع وامی تحصیل شود، بنابراین لازم است قبلاً بازده آن را مطالعه نمود تا علاوه بر تأمین بهره های وام ، درآمدی نیز برای جبران خطر سرمایه گذاری ایجاد نماید.
5- سرمایه گذاری های فوق ، سبب افزایش هزینه های جاری باشگاه شده لذا باید اثر آن را بر کل درآمد باشگاه مطالعه نمود.
6- اثرات برونی سرمایه گذاری های فوق در ورزش را باید مطالعه نمود زیرا اگر صرفاً منافع اقتصادی این خریدها و اجاره های سرمایه ای مورد مطالعه قرار گیرد و به ابعاد دیگر آن توجه نشود، ارزیابی مربوطه بر اساس سودآوری منطقی نخواهد بود(سلطانی،1388) .
از طرفی بودجه باشگاه ها محدود است و سرمربی تیم در انتخاب بازیکنان مورد نظر خود دچار سردرگمی می شود که آیا این بازیکن در این پست با توجه به نوع سیستم بازی مورد نظر من مناسب است یا خیر و کدام بازیکن باید انتخاب شود .
همچنین نظر مربی تیم ، دستیارها ، آنالیزر ، پزشک تیم ، مربی بدن ساز و … در این باره چگونه باید لحاظ شود .
1-4- هدف های تحقیق :
1-4-1- هدف کلی:
دستیابی به مکانیزم و روشی منسجم به منظور ارزیابی و انتخاب بازیکن برتر از میان بازیکنان مورد نظر سر مربی باشگاه بر اساس شاخص های مالی و ورزشی
1-4-2- اهداف جزئی:
1-5- فرضیه ها یا سؤال های تحقیق:
1-5-1- سئوال اصلی:
چگونه میتوان با در نظر گرفتن شاخص های مالی و ورزشی در انتخاب بازیکنان یک تیم فوتبال مدلی چند معیاره طراحی نمود که سر مربی یک تیم فوتبال را در شناسائی و انتخاب بازیکنان برتر یاری نماید؟
1-5-2- سئوالات فرعی:
1-6- تعریف عملیاتی واژگان کلیدی تحقیق :
تعریف نظری:
انتخاب یک راهکار از بین راهکارهای موجود
تعریف عملی:
تصمیم گیری فرایند یافتن بهترین موقعیت در بین گزینه های موجود است . در اکثر مسایل ، تصمیم گیرنده می خواهد به بیش از یک هدف ، در راستای انتخاب نحوه اجرای فعالیت ها ، دست یابد .(زلنی 1982)
تعریف نظری :باشگاهی که در لیگ برتر بر طبق دستور فدراسیون مجاز به رقابت می باشد.
تعریف عملی:در این پژوهش باشگاه فوتبالی مدنظر ماست که در لیگ برتر فوتبال کشور به رقابت تحت نظارت فدراسیون فوتبال ایران می پردازد.
تعریف نظری :
عبارت است از توانایی انجام تمرینات با قدرت و چابکی بدون احساس خستگی مفرط و داشتن ذخیره انرژی کافی برای پرداختن به فعالیت ها
تعریف عملی:
آماده سازی جسمانی یکی از مهمترین بخش های تمرین در رشته های مختلف است که پیش نیاز دست یابی به اجرای ورزشی بهینه می باشد. هدف اصلی از آماده سازی جسمانی افزایش قابلیت های عملی ورزشکاران و توسعه قابلیت های او تا بالاترین حد هنجارها می باشد. دریک برنامه تمرینی هدفدار و روشمند ، آمادگی جسمانی به این ترتیب توسعه می یابد که در مرحله اول ورزشکار به آماده سازی جسمانی عمومی می پردازد و به دنبال آن مرحله آماده سازی ویژه شروع می شود .
Fuzzy Topsis
Poset
هدف اساسی فصل حاضر ایجاد مفاهیمی مشترک جهت پیگیری فرایندهای تحقیق در فصول آینده می باشد. در این فصل محقق تلاش می نماید تا با بیان دغدغه و مسئله اصلی تحقیق ساختارهای علمی و فکری منظمی را برای اجرای تحقیق فراهم آورد. تمرکز اساسی این فصل بر نشان دادن اهمیت نقش شفافیت اطلاعات و لزوم توجه به آن در ارتقاء سلامت نظام اداری ایران می باشد. همچنین باید توجه نمود در سراسر این تحقیق محقق پیگیری سوال اصلی خود را با تاکید بر بند 18سیاست های کلی نظام اداری ایران مورد توجه قرار می دهد. مطالب ارائه شده در این فصل در نه بند قابل بررسی می باشند.
عوامل محیطی و استراتژیک از مهم ترین معیارهایی هستند که در مدیریت دولتی نوین تلاش می شود به آن توجه شود و مهم ترین عوامل محیطی در بخش دولتی همان مردم می باشند که علت وجودی سازمان ها هستند. باید توجه داشت مردم به عنوان عامل اساسی در وجود سازمان های دولتی بیش از پیش مورد توجه دولت ها و مسئولان اداری می باشند. در اصل، مردم همان صاحبان اصلی هستند که انجام کارهای خود را به سازمان های دولتی و دولت تفویض می کنند(آون هیوز، 293:1391). این یک امرطبیعی است که شهروندان در یک نظام مردم سالار، به دلیل دارا بودن حق حاکمیت و پرداخت مالیات، خواهان شفافیت عملکردی و پاسخگویی دستگاههای اداری در قبال تصمیمات و اقدامهای خود باشند. لذا شفافیت اطلاعات و پاسخگویی دولت در قبال مردم مسئله ای است که می بایست به آن توجه ویژه ای داشت. باید توجه نمود که دستگاه های دولتی و اداری موظفند به لحاظ حقوقی و سیاسی پاسخگوی شهروندان باشند و در هر لحظه بتوان دسترسی مناسب و شفاف به عملکرد آن ها داشت. در ایران، پاسخگویی قضایی از کانال قوه قضاییه و پاسخگویی سیاسی توسط مجلس صورت میگیرد. به عبارتی دیگر از آنجا که در یک نظام مردم سالار به حقوق شهروندان اهمیت زیادی داده میشود، ضمانت اجراهای دوگانه حقوقی ـ سیاسی برای این منظور در نظر گرفته شده است( موسوی زاده، 1389).
چارلیک، حکمرانی را مدیریت اثربخش در مسائل عمومی، در چارچوب قوانین پذیرفته شده با هدف رشد و تقویت ارزش های جامعه به وسیله افراد و گروه ها معرفی می نماید. در این تعریف با نگاه هنجاری بر مفهوم حکمرانی، به ماهیت روابط بین حاکمان و دیگر افراد جامعه نگریسته شده است. بر اساس این تعریف شاخص هایی نظیر قانون محوری، پاسخگویی، مدیریت اثربخش، دسترسی به اطلاعات(جامعه اطلاعاتی) را می توان برای یک حکمرانی خوب معرفی نمود(قلی پور, 1384: 112). تحقیق حاضر با تمرکز بر یکی از معیارهای حکمرانی خوب
یعنی دسترسی اطلاعات و شفافیت آن و پاسخگویی تلاش می نماید، باتاکید بر بند 18 سیاست های کلی نظام اداری این مسئله را مورد بررسی و جستجوی علمی قرار دهد:
“معیارها و زیر معیارهای موثر بر شفافیت نظام اداری ایران کدامند و این معیارها از دیدگاه خبرگان دارای چه اولویت هایی جهت اجرا می باشند؟”
1-3-1. اهداف اصلی:
1-3-2. اهداف فرعی:
شناسایی میزان اثرگذاری زیر معیارهای بین المللی بر شفافیت اطلاعات نظام اداری ایران از دیدگاه خبرگان.
1-4-1. پرسش های اصلی:
1-4-2. پرسش های فرعی:
درجه اثرگذاری زیرمعیارهای بین المللی بر شفافیت اطلاعات نظام اداری ایران از دیدگاه خبرگان چیست؟
الف) اهمیت و ضرورت نظری
ب) اهمیت و ضرورت کاربردی
[1].Martinez