یکی ازمهمترین عوامل موفقیت در ورزش های استقامتی، استقامت قلبی تنفسی است و شاخصی است که میزان این نوع استقامت را نشان می دهد(1). آمادگی قلبی تنفسی صرف نظر از سن، جنس، نژاد و سطح آمادگی اولیه با تمرین های ورزشی افزایش می یابد. بر همین اساس مطابق با توصیه های انجمن قلب آمریکا هر فرد بزرگسال باید برای حفظ یا بهبود استقامت قلبی تنفسی، حداقل30 دقیقه فعالیت جسمانی با شدت متوسط، در اکثر روزهای هفته داشته باشد(2). به هر حال پیشرفت در استقامت قلبی تنفسی نیز وابسته به اصل افزایش باردرتمرین است. به منظور ایجاد افزایش بار، می توان مولفه های افزایش بار”شدت وحجم تمرین” را افزایش داد(2). اما برای افزایش مولفه های بارتمرین در افراد سالمند، بیماران(آرتروز،قلبی وتنفسی…) و حتی ورزشکاران در دوره نقاهت بعد ازعمل جراحی محدودیت هایی وجود دارد. با توجه به تحقیقات موجود به نظر می رسد ایجاد محدودیت(انسداد جزئی) درجریان خون عضله در حال تمرین فعالیت های کم شدت(تمرین انسدادی) سازگاری هایی با کیفیت وکمیت تمرین شدیدتر ایجاد می کند(3). در همین راستا درسال های اخیر تحقیقاتی به منظور تعیین نوع و مقدار اثرات تمرینات انسدادی صورت گرفته است. تمرینات انسدادی دارای قدمتی در حدود 40 سال می باشد و اصالت آن به کشور ژاپن بر می گردد، جایی که آن را با نام کاآتسو می شناسند، در این نوع تمرین عضو مورد تمرین را از قسمت فوقانی بااستفاده از دستگاه کاآتسو و یا یک باند ارتجاعی می بندند وآن را تحت تمرینات ورزشی قرار می_ دهند این عمل سبب ایجاد یک حوضچه خونی موقت درعضو مورد تمرین شده و به سبب آن تجمع مواد متابولیکی بویژه اسید لاکتیک به طور موضعی در عضو افزایش می یابد. شرایط ایسکمی ایجاد شده بر اثر این وضعیت، پاسخ های هورمونی و سازگاریهای عضلانی را سبب می شود(4). به همین دلیل امروزه کلینیک هایی با بهره گرفتن از این روش تمرینی به منظور درمان و پیشگیری بیماری های ناشی ازکهولت سن در کشور ژاپن به فعالیت می پردازند. به هر حال تحقیقات صورت گرفته تا کنون بیشتر بر روی ترکیب تمرین مقاومتی همراه با انسداد تمرکز داشته و سازگاری های عضلانی مورد توجه قرار گرفته اند. لذا در این تحقیق سازگاری های قلبی عروقی و همچنین سازگاریهای بیهوازی در تمرین رکاب زدن همراه با انسداد عروق مورد بررسی قرار خواهد گرفت.
بیان مساله
مطالعات نشان داده اند که تمرینات مقاومتی با بار تمرینی پایین تا متوسط همراه با انسداد عروقی، هایپرتروفی وقدرت عضله رابه مقدار قابل ملاحظه ای درمقایسه با تمرینات مقاومتی پرشدت افزایش می دهد(5). اگرچه مکانیزم های احتمالی را افزایش ترشح هورمون رشد به واسطه تجمع مواد متابولیکی از قبیل لاکتات و یون هیدروژن درعضله درحال فعالیت، عوامل رشد محیطی ومسیرهای سیگنالی درون سلولی و فراخوانی تارهای تندانقباض درشرایط هایپوکسی پیشنهاد کرده اند(6) اما سازوکار دقیق اینگونه تمرینات تاکنون به روشنی مشخص نشده است. از طرفی سازگاری های متابولیک ایجاد شده همچون افزایش درغلظت گلیکوژن عضله، که به نظر می رسد در نتیجه سازگاری با انتقال اکسیژن یا ایسکمی زودگذر میباشد، از دیگر ویژگی های تمرینات مقاومتی سبک همراه با انسداد عروق است. از اینرو افزایش غلظت گلیکوژن دراثر جریان خون مسدود شده ممکن است ظرفیت وتوان بی هوازی را افزایش دهد(7).
تمرین هوازی ظرفیت استقامتی را ازطریق افزایش آنزیم های اکسیداتیو، دانسیته مویرگی و افزایش ظرفیت گلیکوژن عضلات و افزایش حجم ضربه ای بهبود می بخشد(6). اگرچه تعداد تحقیقات صورت گرفته در زمینه همزمانی تمرینات هوازی به همراه انسداد عروقی اندک است، به نظر می رسد سازگاری های صورت گرفته در تمرینات استقامتی ممکن است، در تمرین استقامتی همراه با انسداد عروقی بواسطه ایجاد ایسکمی درعضله افزایش پیدا کند(6). ساندبرگ نشان داد، چهار هفته تمرین استقامتی همراه با ایسکمی، که با فشار 50 میلی متر جیوه روی پا ایجاد شده بود، اوج اکسیژن مصرفی ومحتوای گلیکوژن عضلات را افزایش می دهد(5).تاکاشی و همکاران نیز نشان دادند که تمرین رکاب زدن با شدت پایین همراه با انسداد باعث افزایش در هایپرتروفی و افزایش توان بی هوازی در آزمودنی ها گردید(8). همچنین پارک و همکاران نشان دادند راه رفتن همراه با انسداد عروقی، بر روی نوارگردان باعث افزایش حجم ضربه ای و استقامت بی هوازی می گردد(9). از آنجاییکه میزان کار، جریان خون به عضله فعال و نوع ایسکمی بوجود آمده در حالت نشسته بر روی چرخ کار سنج با نوارگردان متفاوت است، در نتیجه احتمال دارد سازگاریهای بوجود آمده در مقایسه با تمرین روی نوارگردان نیز متفاوت باشد.
از آنجایی که تمرینات انسدادی باعث افزایش ظرفیت گلیکوژنی عضلات و دانسیته مویرگی می شود و با توجه به اینکه این عوامل بر عملکرد هوازی و بی هوازی تاثیرگذار هستند، تحقیق حاضر در نظر دارد به بررسی تاثیر فعالیت رکاب زدن همراه با انسداد عروق بر عملکرد هوازی وبی هوازی مردان سالم بپردازد .
ضرورت و اهمیت تحقیق
حفظ آمادگی جسمانی چه از بعد سلامت و چه از لحاظ حفظ و بهبود عملکرد ورزشی از اساسی ترین موضوعات علم تمرین به شمار می رود. تحقیقات گوناگونی پیرامون شدت و حجم تمرین به منظور افزایش عوامل آمادگی جسمانی انجام گرفته است. اما تحقیقات انجام شده بر روی چرخ کارسنج که همزمان به ارزیابی عوامل عملکردی هوازی و بی هوازی پرداخته باشد محدود میباشد و تحقیقات صورت گرفته درزمینه تمرینات همراه با انسداد بسیار اندک است. ازاینرو سوالی که مطرح می شود این است که درافرادی که تمایل و شرایط قرار گرفتن
تحت فشارهای سنگین تمرین را ندارند مانند: سالمندان، افراد دارای بیماری های مفصلی، مبتلایان به بیماری های قلبی_ تنفسی و همینطور ورزشکارانی که تحت عمل جراحی بوده اند، چگونه می توان در حداقل شدت و حجم تمرین اصل افزایش بار را ایجاد نمود و در کوتاهترین زمان و با یک فشار تمرینی کم عملکرد هوازی و بی هوازی را افزایش داد؟
اخیرا تمریناتی طراحی شده است که از طریق ایجاد انسداد موضعی در عضلات فعال و با یک شدت کم برخی عملکردهای فیزیولوژیک را بهبود بخشیده اند و نشان دادند که این تمرینات در مدت زمان کوتاه 2 هفته و در شدت پائین 40 درصد ، استقامت قلبی-تنفسی را افزایش می دهد(9) در ضمن رشد عضلانی هم در شدت پایین20 درصد ازحداکثرقدرت همراه با انسداد جزئی عروق ایجاد میشود(3). از طرف دیگر بیماران در دوره بازتوانی بعد از عمل جراحی، بویژه آسیب های لیگامنت صلیبی قدامی، بیماران بازتوانی قلبی و افراد سالمند نیز می توانند از فواید این تمرینات انسدادی استفاده کنند(10). بنابراین تمرین انسدادی فواید منحصر به فردی در زمینه بالینی دارد، زیرا در شدتی متناسب با فعالیت های روزانه سازگاری های تمرینی مثبت ایجاد می کند(3). حتی بعضی از تحقیقات مشخص کرده اند که این نوع تمرین برای فضا نوردان در فضا نیز می تواند سودمند باشد(11). در مجموع، تمرین انسدادی با شدت پایین می تواند فواید بسیاری در داخل و خارج از محیط های بالینی داشته باشد. همینطور نشان داده شده است که تمرین انسدادی با شدت پایین برای ورزشکاران هم مفید است. در حقیقت ورزشکاران می توانند از تمرین انسدادی به عنوان یک دوره استراحت فعال درطول چرخه ی تمرینی استفاده کنند(11). از آنجایی که تا کنون بیشتر تحقیقات گذشته به اثرات تمرین انسدادی بر پاسخهای هورمونی و سازگاریهای عضلانی پرداختهاند و تاثیر این نوع تمرین بر روی اجرای هوازی و بیهوازی کمتر مورد توجه قرار گرفته است، لذا پژوهش حاضر بر آنست که اثرات تمرین تداومی رکاب زدن همراه با انسداد عروق را بر عملکرد هوازی و بیهوازی مورد بررسی قرار دهد.
اهداف تحقیق
هدف کلی
بررسی مقایسه تاثیر دوازده جلسه تمرین تداومی رکاب زدن همراه با دو فشار متفاوت انسداد موضعی عروق بر عملکرد هوازی و بی هوازی دانشجویان مرد فعال.
اهداف اختصاصی
1.مقایسه اثر دوازده جلسه تمرین تداومی رکاب زدن همراه با دو فشار متفاوت انسداد موضعی عروق بر حداکثر اکسیژن مصرفی.
2.مقایسه اثر دوازده جلسه تمرین تداومی رکاب زدن همراه با دو فشار متفاوت انسداد موضعی عروق بر مدت زمان رسیدن به خستگی.
فرضیه های تحقیق
فرض کلی تحقیق
تمرین تداومی رکاب زدن همراه با انسداد عروقی برعملکرد هوازی و بیهوازی دانشجویان مرد فعال تاثیر مستقیم معناداری دارد.
فرضیه های اختصاصی
پیش فرض ها
محدوده تحقیق
– Kaatsu
-Sundberg
– Takashi
– Park
به نظر میرسد که آگاهی و شناخت از نوع شخصیت ورزشکاران مبتدی میتواند نقش مهم و تعیین کننده ای در انتخاب آن ها برای ادامه فعالیت در یکی از رشته های ورزشی انفرادی یا گروهی در سطح حرفه ای داشته باشد. از آنجایی که تفاوتهای فردی و شخصیت افراد در گرایش آن ها به ورزشهای خاص تأثیر مستقیم دارد و همچنین موفقیت ورزشکاران در رشته ای که در آن به فعالیت میپردازند بستگی مستقیم به این تفاوتهای فردی و شخصیتی دارد ما در این تحقیق سعی داریم تا نشان دهیم که آیا رابطه ای بین ویژگی های شخصیتی (درون گرایی- برونگرایی و باثباتی – بی ثباتی)، و انتخاب نوع رشته ورزشی (گروهی و انفرادی) ورزشکاران حرفه ای استان قزوین وجود دارد یا خیر؟
1-3- ضرورت و اهمیت تحقیق
ویژگی های شخصیتی و عوامل روان شناختی بر همه سطوح زندگی اثر میگذارد و حیطه ورزش از این قاعده مستثنی نمیباشد. در همین رابطه امروزه در صحنه مسابقات بینالمللی در کنار توجه به تنظیم انرژی جسمانی، به تنظیم انرژی روانی قهرمانان و مربیان نیز توجه میشود. چه بسا در مسابقات خاص و سرنوشت ساز اتفاق افتاده است که ورزشکار از انرژی جسمانی فوقالعاده بالایی برخوردار بوده است. اما از نظر روانی به شدت احساس ضعف کرده است، بدون اینکه متوجه دلیل آن باشد (گودرزی و احمدی،1380)
به همین دلیل ویژگی های شخصیتی و اثرات آنها بر نتایج مسابقات و عملکرد ورزشکاران از موضوعاتی است که مدیران و مربیان ورزشی باید از زوایای مختلف بر آنها اشراف داشته باشند و با آگاهی از این ویژگیها و تأثیر آن ها بر نتیجه و عملکرد ورزشی و کنترل و تنظیم آنها بتوانند ورزشکاران را به سطح اجرایی مورد نظر هدایت نموده و به نتایج بهتری دست یابند. به علاوه بدیهی است که آموزش مناسب و پیشرفت ورزشی مستلزم شناسایی مشکلاتی است که در راه یادگیری و اجرای ورزشکاران وجود دارد. در این میان ویژگی های شخصیتی و روان شناختی و تعامل آنها با یادگیری و اجرا جایگاه ویژه ای را در این امر به خود اختصاص داده است؛ لذا توجه به آن در همۀ مراحل ورزشی ضروری به نظر میرسد. به ویژه اینکه عدم توجه به ویژگی های شخصیتی ورزشکاران باعث عدم درک صحیح مربی از ویژگی های آنان میشود و احتمال بروز رفتارهایی از جانب مربی افزایش مییابد که تناسبی با علائق ورزشکار نداشته که باعث دلزدگی و در نهایت کناره گیری وی از محیط های ورزشی خواهد شد؛ لذا توجه به جنبه های مختلف روانی از قبیل (درون گرایی، برونگرایی، ترس و اضطراب) به منظور ایجاد سطح هیجانی مطلوب عملکرد و استمرار حضور افراد در محیط ورزشی از اهمیت خاصی برخوردار خواهد بود.
از آنجایی که جنبه های روان شناختی ورزشکاران یکی از دغدغه اصلی مدیران و مربیان است، شاید با مشخصتر شدن رابطه بین ویژگی های شخصیتی افراد ورزشکار و نوع رشته انتخابی در رشته های مختلف ورزشی (والیبال، بسکتبال، فوتبال، کشتی، کاراته و کنگ فو) مدیران و مربیان این فرصت را بیابند که با توجه به نوع شخصیت افراد راهکار های مناسبی در جهت استعداد یابی و هدایت ورزشی از ابتدای ورودشان به عرصه ورزش را نیز فراهم نموده و در انتخاب ورزشکاران بهتر برای تیمهای ملّی موثر تر واقع شوند. همچنین به وسیله ارزیابی شخصیت میتوان رفتار ورزشکار را کنترل و پیش بینی نموده و با ایجاد و کنترل شرایط مناسب محیطی بر روی اجرای مطلوب مهارتهای ورزشی تأثیر گذاشت.
1-4- اهداف پژوهش
هدف اصلی تحقیق حاضر عبارت است از تعیین رابطه بین شخصیت افراد و انتخاب رشته ورزشی در ورزشکاران حرفه ای استان قزوین.
اهداف اختصاصی پژوهش
این پژوهش اهداف اختصاصی زیر را دنبال میکند:
1-تعیین رابطه بین ویژگی درون گرایی – برون گرایی ورزشکاران حرفه ای استان قزوین با نوع رشته انتخابی ورزشی (تیمی و انفرادی)
2– تعیین رابطه بین ویژگی باثباتی و بی ثباتی ورزشکاران حرفه ای استان قزوین با نوع رشته انتخابی ورزشی (تیمی و انفرادی)
1-5- فرضیه های پژوهش
پیش فرضهای تحقیق حاضر عبارتند از :
1- کلیه شرکت کنندگان هنگام تکمیل پرسشنامه از سلامتی کامل برخوردار بودند.
2- همه آزمودنیها با دقت زیاد به پرسشنامهها پاسخ دادند.
3- ممکن است حضور محقق در نحوه تکمیل پرسشنامه تأثیر گذاشته باشد.
فرضیه های پژوهش
1- بین ویژگی درون گرایی – برون گرایی ورزشکاران حرفه ای استان قزوین و نوع رشته انتخابی ورزشی رابطه معنی داری وجود دارد.
2- بین ویژگی باثباتی- بی ثباتی ورزشکاران حرفه ای استان قزوین و نوع رشته انتخابی ورزشی رابطه معنی داری وجود دارد.
Traits.1
Eysenck.2
WILSON.3
Performance.4
Hodges.1
Hammer.2
3.Jones
Discover aptitude.4
Pervin.1
John.2
3.Firmness
4.warp
5.Introverted
6.Extroversion
1.Stelmack
willie.5
Houlihan.1
Wann.2
تربیت بدنی فرایندی آموزشی است که در آن از فعالیت جسمانی به عنوان راهی برای کمک به آحاد جامعه به منظور کسب مهارت، آمادگی، دانش و نگرش مثبت در راستای رشد مطلوب، کسب سلامت عمومی و به حداکثر رساندن فرصتها برای اجرای فعالیتهای بدنی استفاده می شود(Wuest,2003 ).
بدون شک بهبود کمی و کیفی تربیت بدنی و مدیریت مطلوب آن می تواند پشتوانه ورزشی کشور را غنیتر نموده و استحکام بیشتری ببخشد. در صورت برنامه ریزی صحیح، امکانات ورزشی مناسب و برخورداری از کادر آگاه، تربیتبدنی می تواند نقش مؤثری در رشد و تکامل افراد جامعه داشته باشد. اجرای مطلوب برنامه های تربیت بدنی مستلزم فراهم آوردن مجموعه ای از شرایط و امکانات است که از مهمترین این شرایط، استفاده از فضاها و وسایلی است که باید بر اساس نرمهای استاندارد تهیه شود تا نیازمندیهای استفاده کنندگان را رفع نماید و هم چنین متناسب با تعداد آنها باشد تا از بروز خطر و آسیب دیدگی پیشگیری و جلوگیری نماید (خلیلی جم، 1385 و نظام، 1387).
اماکن ورزشی، فرصتهای مناسبی را برای رشد عاطفی، شناختی، ادراکی و اجتماعی گروههای مختلف جامعه ایجاد می کنند. ایجاد مکانی امن برای کاربران اماکن ورزشی، یکی از مهمترین وظایف مدیران این اماکن میباشد (www.playground safety.org).
در مجمع عمومی سازمان ملل متحد، سال 1981 به عنوان سال جهانی برای معلولین اعلام شد؛ و در خصوص موضوع مشارکت و برابری کامل حقوق معلولین تصمیم گرفته شد؛ تا توانبخشی حدود 450 میلیون نفر از جمعیت جهان که به نوعی اختلال جسمی- حرکتی و روانی دارند تقویت شود و همچنین در پیوست شماره 5 آن آمده است که تمامی کشورها، به ویژه کشورهای در حال توسعه باید جنبه های مختلف محیط بدون مانع را برای افراد دارای معلولیت بررسی و فراهم آورند و یا در قطعنامه مجمع عمومی سازمان ملل متحد در مورخ سوم دسامبر 1982 در برنامه اقدام جهانی برای معلولین در بند 12، چنین آمده است: برابری فرصتها در کشورهای در حال توسعه « به فرایندی اطلاق می شود که از طریق آن نظام کلی جامعه، نظیر محیط فیزیکی و فرهنگی، مسکن، حمل و نقل، خدمات اجتماعی و بهداشتی، فرصتهای شغلی و آموزشی، زندگی اجتماعی و فرهنگی، از جمله تسهیلات ورزشی و تفریحی در دسترس همه افراد جامعه خصوصاً افراد کم توان قرار گیرد»(برجیان، جغتایی، 1385).
1ـ2 : بیان مسأله
براساس تعریف انجمن بین المللی توانبخشی، معلولیت عبارت است از: عارضهای که در نتیجه یک نقص به وجود می آید و انجام فعالیتهای طبیعی فرد را به طریقی محدود مینماید، یا با مانع مواجه میسازد(رجالی، 1385، ص2). طبق آمار سازمان بهداشت جهانی 10درصد افراد جوامع مختلف به نحوی دچار معلولیت هستند (جلالی فراهانی،1390،ص90). این افراد با وسایل کمکی مانند: ویلچر، عصا، واکر، کراچ، عینکهای ذرهبینی، سمک و… یا بدون علایم ظاهری در جامعه زندگی می کنند، که به آنها معلول گفته میشود. نام دیگر آنان افراد با نیازهای ویژه است. زیرا نیازهای آنان متفاوت با نیازهای افراد دیگر میباشد. بدین لحاظ این افراد سختتر از افراد عادی جایگاه خود را در جامعه مییابند. معلولیت آنان ناشی از عواملی مانند: جنگ، سالمندی، کار، مسائل اجتماعی و مسائل ژنتیکی والدین میباشد(قربانی، 1389،ص1). جدا از این عوامل، به دنبال جنگ تحمیلی، کشور ما نیز با گروه عظیمی از معلولان جنگی مواجه شد. گروهی که تا پیش از جنگ فعالانه در جریان روزمره زندگی شرکت داشته، ولی امروزه دیگر قادر به انجام بسیاری از فعالیتهای گذشته خویش نمیباشند(نقی زاده طاهریان، 1385،ص1). جامعه شناسان ثابت کرده اند که مشکلات روانی یک فرد معلول که زائیده عدم آمیختگی او با محیط اطراف میباشد سبب انزواطلبی و گوشه گیری آن فرد می شود که می تواند اثرات جبران ناپذیری بر جامعه و مناسبات حاکم بر آن داشته باشد(حمیدی، 1385،ص3). بی تردید ورزش عاملی است که معلولان را به سطح جامعه میکشاند و آنان را در انجام فعالیتها مستقل میسازد(فخرپور،1385ص2). به همین دلیل در کشورهای مختلف دنیا از دهه1970 میلادی به بعد مناسبسازی اماکن عمومی و انطباق آن با نیازهای افراد دارای معلولیت، خصوصاً معلولین جسمی- حرکتی در دستور کار قرار گرفت و تجارب کسب شده در این مورد سبب گردیده است تا پرداختن به این مسأله به گونه ای بین المللی مطرح و در دستور کار سازمان ملل متحد قرار گیرد. بطوریکه در قطعنامه مجمع عمومی سازمان ملل متحد درباره حقوق افراد دارای معلولیت در مورخ 9دسامبر1975 چنین آمده است: «معلولین حق دارند از امکاناتی برخوردار باشند که بتوانند به طور مستقل در جامعه حضور و زندگی کنند» (برجیان و جغتایی،1385).
تحقیقات و مقالات مختلفی در زمینه وضعیت امکانات و تاسیسات ورزشی جانبازان و معلولین انجام گرفته است. همچنین اکثر تحقیقاتی که در این زمینه صورت گرفته است؛ به بررسی میزان مناسبسازی فضاهای مختلف ورزشی و شهری برای استفاده جانبازان و معلولین به عنوان قشر مهم و خاصی از جامعه پرداخته است. نتایج پژوهشها نشان دادهاند، که معیار طراحی اماکن و مجموعههای ورزشی برای جانبازان و معلولین ضعیفتر از استانداردها میباشد(جوادی پور، 1391). در طراحی اماکن و مجموعههای ورزشی استانداردهای جانبازان و معلولین رعایت نشده است(سهرابی و دیگران،1390). اماکن و فضاهای ورزشی شهر تهران به نسبت زیادی برای استفاده افراد معلول مناسب نبوده و از دسترسی خوبی بویژه برای افراد معلول برخوردار نیستند (محمودی،2010). در شرایط کنونی بحث برابری فرصتها، مشارکت و قادرسازی در ابتدای راه خود است(رجالی، 1385). توجه و برنامه ریزیهای اصولی از سوی کلیه مسئولینی که به نوعی با سازمانهای ورزشی و شهرسازی در ارتباط میباشند، به سیستمهای جدید شهرسازی و امکانات و تجهیزات ترددی برای افراد با معلولیت پراهمیت میباشد(لیموچی، 1385). همچنین نتایج پژوهشها نشان داد که معلولانی که درجه معلولیت آنان ملایم بوده است و ارتباط با آنان بیشتر بوده، افراد بطور معناداری از رفتار آنان رضایت داشته اند، بطوریکه با آنان رابطه دوستانه و مناسبی برقرار کرده بودند(میلر، 2009). ابزارهای برنامه ریزی، راهکاری برای بهبود دسترسی مناسب معلولین به فضاهای شهری میباشد که معلولین بتوانند به درستی در مسائل جامعه مشارکت داشته باشند(ساندرسون،2006). مهمترین عامل بازدارنده معلولین از دستیابی به حقوق برابر با دیگران، ناسازگاری محیط ساخته شده با گستره توان جسمی انسان است(نقی زاده طاهریان، 1385).
نیاز به ورزش و تاثیر آن بر سلامتی افراد معلول بسیار بیشتر از افراد سالم احساس می شود، از این رو فراهم کردن بستر مناسب در
زمینه ورزش جهت استفاده معلولین بهترین عامل جذب معلولین در جوامع میباشد. مسئولین سازمانهای ذیربط در شهرها لازم است با تدوین ضوابط و معیارهای ساختمانی و فنی موجبات شرکت افراد دارای معلولیتهای جسمانی را در فعالیتهای اجتماعی و ورزشی سهلتر نمایند(رجالی،1385،ص2). یکی از مهمترین مشکلات فضاهای شهری کشور، نامناسب بودن فضاهای آنها در ارتباط با اشخاص دارای معلولیت میباشد که این مهم در هر دو مورد کالبدی و رفتاری قابل ملاحظه میباشد. اولی ناشی از نتایج برنامه ریزی شهری غیرصحیح و اقدامات عملی شهرسازانه و دومی پیامد اجتماعی ـ فرهنگی ناشی از آن است(اقبالی، 1385،ص1). ایجاد شرایط و امکانات مورد نیاز معلولین و تسهیل و روانسازی فعالیتهای آنان در جامعه؛ به طوری که نسبت به افراد عادی سهم برابر و مساوی در مشارکت اجتماعی داشته باشند، امکان سهیم بودن آنها در تحولات جامعه را فراهم می کند(حمیدی،1385،ص3). پس با طراحی مناسب فضاهای شهری و مناسبسازی آن، میتوان با معلولان در تعامل اجتماعی بود. رفع موانع در شهر، می تواند از اقدامات مهمی باشد که مشارکت هر چه بیشتر معلولان در فعالیتهای اجتماعی و حضور در فضاهای شهری را برای آنان تضمین می کند (سعید نیا، 1383). با توجه به مباحث فوق میتوان گفت: مناسبسازی قدم اول برای حضور معلولان در جامعه به خصوص در اماکن ورزشی است. لذا به دلیل نقش بسیار کلیدی و مهم ورزش برای حفظ سلامتی و تحرک و نشاط این قشر از جامعه، تحقیق حاضر برآن است، تا با در نظر داشتن این اقشار خاص جامعه، به بررسی وضعیت مناسبسازی اماکن و تاسیسات ورزشی شهر تبریز متناسب با شرایط خاصِ جسمانی جانبازان و معلولین بپردازد: 1)آیا نحوه ساختوساز سالنها و اماکن ورزشی شهر تبریز، مناسب برای استفاده جانبازان و معلولین است؟ 2)آیا سالنهای ورزشی شهر تبریز برای استفاده معلولین و جانبازان امکانات مناسبی دارند؟ پاسخ به سوالات فوق هدف اصلی تحقیق حاضر است و انتظار میرود، نتایج حاصل در برنامهریزیهای آتی درباره ورزش جانبازان و معلولین و نیازهای ضروری آنان به فعالیت بدنی و ورزش مورد توجه قرار گیرد.
1-3 : ضرورت و اهمیت پژوهش
اگر ورزش برای همگان به طور جنبی در زندگی روزانه مطرح است به طوری که عدم انجام فعالیتهای ورزشی اختلال چندانی در زندگی روزمره ایجاد نمی کند، برای معلولین جزئی ضروری و حیاتی از فعالیتهای روزانه تلقی می شود و در صورت نپرداختن بدان، وقفه و اختلالی در مسیر بهبودی یا حفظ شرایط کنونی بوجود خواهد آمد (نقی زاده طاهریان،1385،ص4). در تحقیقاتی که برای سلامتی افراد انجام شد، مشخص گردید که ورزش یکی از بهترین درمانهای معلولیت است. در پی بروز جنگ تحمیلی و حضور جانبازان سر افراز میهن اسلامی در جامعه، ضرورت ورود این عزیزان به صحنههای ورزشی جهت حفظ سلامتی و روحیه نشاط در میان آنان احساس گردید (فخرپور،1385،ص3). با توجه به نقش و اهمیت ورزش در توسعه و تقویت قوای جسمانی و روحیـ روانی به صورت عام برای کلیه افراد، چه با معلولیت و چه بی معلولیت و نیز اهمیت و ضرورت ورزش به صورت خاص برای افراد با معلولیت در کمک به بهبود وضعیت جسمانی و پیشگیری از وخامت و پیشرفت مشکلات فیزیکی و حرکتی، عارضهها و بیماریهای آنها، همچنین ایجاد انگیزه و تشویق و امید به زندگی از طریق جذب و حضور آنها در میادین ورزشی به عنوان یک امر حیاتی از اهمیت ویژه برخوردار است.(لیموچی، 1385،ص4). از طرف دیگر، نیاز مبرم به توسعه بیش از پیش فعالیتهای ورزشی در سطح کشور و بخصوص اهمیتی که در پیشبرد و تداوم سالم سازی فکر و روان معلولین و جانبازان وجود دارد، لذا برای دستیابی به بهبود عملکرد فضاهای ورزشی، ایجاد ضوابط طراحی جدید برای اماکن ورزشی ضروری است. امروزه متاسفانه بسیاری از ورزشگاهها و مراکز ورزشی کشورمان از نظر ساختمان سازی و معماری برای استفاده معلولین در نظر گرفته نشده است و این روشنگر ناسازگاری و نداشتن تطبیق اصولی آنها با وضعیت جسمی معلولان میباشد (حمیدی،1385،ص3). لذا در ایجاد ورزشگاههای جدیدالتأسیس مدیریت شهری باید نقشههای این ساختمانها را با معیارهای استاندارد مناسبسازی محیطی برای معلولین تطبیق دهند و در زمینه ورزشگاههای قدیمی نیز باید آنها را تا جایی که امکان دارد برای استفاده جانبازان و معلولین بهبود و اصلاح کنند و نهایتاً اینکه بازگشت جانبازان و معلولین به عرصه فعالیت و زندگی اجتماعی، نیازمند مناسبسازی محیط اجتماعی و شهری به ویژه مناسبسازی ورزشگاهها و میادین ورزشی بوده تا از این طریق بتوان شرایط لازم جهت بازگشت جانبازان و معلولین را به جامعه و مشارکت فعال آنها را در زندگی اجتماعی فراهم کرد (حمیدی،1385،ص3). با توجه به شمار جمعیت معلول در جهان و کشور ما و اهمیت ایجاد امکانات ورزشی و مناسبسازی آن برای جانبازان و معلولین ضرورت دارد، تا مطالعات و پژوهشهای زیادی در این خصوص انجام شود؛ تا اطلاعات جامع و مفیدی در اختیار مخاطبان ورزش جانبازان و معلولین قرار گیرد. اثر حاضر فرصت مناسبی است، تا وارد مبحث مناسبسازی اماکن ورزشی شده و وضعیت مناسبسازی اماکن ورزشی شهر تبریز را برای استفاده جانبازان و معلولین مورد بررسی قرار دهیم.
1-4 : اهداف پژوهش
1-4-1 : هدف کلی
مطالعه وضعیت مناسبسازی اماکن ورزشی سرپوشیده شهر تبریز برای استفاده جانبازان و معلولین
1-4-2 : اهداف اختصاصی
ـ تعیین وضعیت مناسبسازی پارکینگ اماکن و تاسیسات ورزشی شهر تبریز برای جانبازان و معلولین
ـ تعیین وضعیت مناسبسازی مسیرهای منتهی به اماکن ورزشی شهر تبریز برای استفاده جانبازان و معلولین
ـ تعیین وضعیت مناسبسازی پلهها و رمپ اماکن ورزشی شهر تبریز برای استفاده جانبازان و معلولین
ـ تعیین وضعیت مناسبسازی دربها و ورودی اماکن ورزشی شهر تبریز برای استفاده جانبازان و معلولین
ـ تعیین وضعیت مناسبسازی تابلوها و علایم راهنمای اماکن ورزشی شهر تبریز برای جانبازان و معلولین
ـ تعیین وضعیت مناسبسازی رختکن و کمد اماکن ورزشی شهر تبریز برای استفاده جانبازان و معلولین
ـ تعیین وضعیت مناسبسازی دوش و سرویس بهداشتی اماکن ورزشی شهر تبریز برای استفاده جانبازان و معلولین
ـ تعیین وضعیت مناسبسازی نیمکتها و جایگاه تماشاگران اماکن ورزشی شهر تبریز برای جانبازان و معلولین
ـ تعیین وضعیت مناسبسازی محل پذیرش و کریدور اماکن ورزشی شهر تبریز برای جانبازان و معلولین
ـ تعیین وضعیت مناسبسازی امکانات ارتباطی اماکن ورزشی شهر تبریز برای استفاده جانبازان و معلولین
ـ تعیین وضعیت مناسبسازی تجهیزات اطفای حریق اماکن ورزشی شهر تبریز برای جانبازان و معلولین
1- 5 : سوالات تحقیق:
1)آیا مسیرهای منتهی به اماکن ورزشی شهر تبریز برای استفاده جانبازان و معلولین وضعیت مناسبی دارند؟ 2)آیا دربهای ورودی و خروجی اماکن ورزشی شهر تبریز برای استفاده معلولین و جانبازان وضعیت مناسبی دارند؟
3)آیا پارکینگ اماکن و تاسیسات ورزشی شهر تبریز برای استفاده جانبازان و معلولین وضعیت مناسبی دارند؟ 4)آیا پله و رمپ اماکن و تاسیسات ورزشی شهر تبریز برای استفاده جانبازان و معلولین وضعیت مناسبی دارند؟ 5)آیا تابلوها، علائم راهنما و هشدار دهنده اماکن و تاسیسات ورزشی شهر تبریز برای استفاده جانبازان و معلولین وضعیت مناسبی دارند؟
6)آیا محل پذیرش و کریدور اماکن و تاسیسات ورزشی شهر تبریز برای استفاده جانبازان و معلولین وضعیت مناسبی دارند؟
7)آیا رختکن و کمد اماکن و تاسیسات ورزشی شهر تبریز برای استفاده جانبازان و معلولین وضعیت مناسبی دارند؟
8)آیا جایگاه تماشاگران اماکن و تاسیسات ورزشی شهر تبریز برای استفاده جانبازان و معلولین وضعیت مناسبی دارند؟
9) آیا دوشها و سرویس بهداشتی اماکن و تاسیسات ورزشی شهر تبریز برای استفاده جانبازان و معلولین وضعیت مناسبی دارند؟
10) آیا امکانات ارتباطی و تلفن عمومی اماکن و تاسیسات ورزشی شهر تبریز برای استفاده جانبازان و معلولین وضعیت مناسبی دارند؟
11) آیا تجهیزات اطفای حریق اماکن و تاسیسات ورزشی شهر تبریز برای استفاده جانبازان و معلولین وضعیت مناسبی دارند؟
امروزه، مردم سراسر جهان با مشکل چاقی مواجه هستند و چاقی در همه کشورهای توسعه یافته و در حال توسعه شیوع یافته است. چاقی موجب بسیاری از بیماریها می شود و سلامت افراد با چاقی به مخاطره میافتد. مسئله دیگر که امروزه افراد چاق با آن مواجه هستند مشکل تناسب اندام است که چاقی را به یک معضل تبدیل کرده است. چاقی مختص به جنس خاصی نیست و افراد هر دو جنس و در تمامی سنین میتوانند چاق باشند. با توجه به اینکه، پیشگیری بهتر از درمان است؛ ضروری است که همه افراد، اعم از کودک، جوان، پیر، دختر و پسر از چاقی جلوگیری کنند. از آنجایی که چاقی دوران کودکی خود دلیلی برای چاقی بزرگسالی است، پس بهتر است میزان چاقی در کودکان را کنترل کرد.
عدم فعالیت بدنی و نیز عوامل محیطی و ژنتیکی نیز نقش مهمی در توسعه چاقی دارد. به طور کلی، افزایش بروز چاقی در سطح جهان ممکن است در نتیجه مشکلات اجتماعی، اقتصادی و فرهنگی ایجاد شود. از نگرانیهای خاص، افزایش چاقی در میان کودکان است که به افزایش مرگ و میر در میان بزرگسالان جوان منجر می شود و همچنین چاقی کودکان پیش بینی کننده قوی برای چاقی بزرگسالی است.
1-2- بیان مساله
بدیهی است شواهد روشنی وجود دارد که اضافه وزن و چاقی با طیف وسیعی از مشکلات بهداشتی در ارتباط است. نتایج بسیار رایج چاقی در دوران کودکی و نوجوانی با اختلال روانی- اجتماعی و انزوای اجتماعی همراه است. عوارض ارتوپدی در کودکان چاق به خوبی شناخته شده است. برای مثال کودکان چاق به طورگستردهای، پاهای صاف دارند که فشار استاتیک و دینامیک بر روی کف پا افزایش مییابد (1). عوارض کبدی ناشی از چاقی نیز ممکن است وجود داشته باشد، به خصوص استیتوهپاتوزیس[1] در غیر الکلیها، همچنین افزایش رفلکس معدهای – رودهای و اختلالات تخلیه در نتیجه فشار داخل شکمی به دلیل افزایش چربی شکمی و چاقی دلیل عمده سنگهای صفراوی در کودکان است، خفگی مانع خواب نیز از دیگر عوارض پیشروندهی شناخته شده چاقی در دوران کودکی است (1). چاقی در دنیای جدید را میتوان به عنوان یک سندرم تعریف کرد که شیوع آن صرف نظر از سن یا جنس در میان همه کشورها به طور مداوم در حال افزایش است. در حقیقت، چاقی یک بیماری چند عاملی است که در ایجاد آن هم عوامل ژنتیکی و هم عوامل محیطی از قبیل عوامل فیزیولوژیکی، بیوشیمیایی، متابولیکی، روانی و اجتماعی دخالت دارد (2،3،4). یکی از عوامل ایجاد کننده چاقی انتقال ژن چاقی از والدین به فرزندان است (5). همچنین چاقی کودکان با شاخص توده بدن (BMI)[2] والدین مرتبط است و چاقی والدین پیش بینی کننده قوی برای چاقی کودکان است (6). عواملی دیگری که می تواند موجب چاقی شود، زندگی داخل رحمی و نوزادانی است. محیط زندگی نیز نقش مهمی در آمادگی ابتلا به چاقی در زندگی آینده دارد (7)؛ مثلا تک والدینی شدن با چاقی دوران کودکی در ارتباط است (8). این امر ممکن است با فاکتورهای روانی اجتماعی در ارتباط باشد، مثلا اختلال در عملکرد خانواده، اختلالات روانی مادر و غفلت والدین می تواند خطر ابتلا به چاقی در کودکان را افزایش دهد. شروع چاقی را میتوان با انواع عوامل از جمله مسائل مربوط به خانواده نسبت داد که موجب جهش در طی دوران رشد می شود (8). از مشخصههای چاقی، بیش از حد بودن چربی بدن است که بیشتر مواقع، اما نه همیشه، با افزایش وزن بدن همراه است و این زمانی رخ میدهد که BMI بالاتر از 30 واحد در بالغین باشد (7).
تاثیر قابل توجه اضافه وزن و چاقی بر سلامت جسمی و روانی شناخته شده است (9). اضافه وزن و چاقی، از عوامل خطرناک مستقل برای افزایش مرگ و میر در سراسر طول عمر هستند (10). چاقی یک عامل خطرناک برای بیماریهای قلبی و عروقی است. چاقی می تواند بسیاری از عوارض دیگر از جمله افزایش کلسترول و فشار خون را به همراه داشته باشد و این می تواند منجر به پیامدهای بهداشتی جدی شود (3). چاقی در سراسر جهان باعث نگرانی جدی بهداشت عمومی شده است (2) که با سرعت غیرقابل کنترلی در حال افزایش است (3). با توجه به گزارش سازمان جهانی بهداشت (WHO)[3]، حدود 5/1 میلیارد نفر جوان بالای 20 سال در سراسر جهان اضافه وزن دارند (11). WHO پیش بینی کرد که در سال 2015 حدود 3/2 میلیارد بزرگسال اضافه وزن خواهند داشت و بیش از 700 میلیون نفر چاق خواهند بود (3). بروز چاقی ممکن است در هر سنی رخ دهد (12)؛ اما، چاقی در دوران کودکی یک مشکل جدی سلامت است و چاقی همه گیر در میان کودکان به میزان هشدار دهنده گسترش یافته است (10،13،14). در کشورهای مرفهتر چاقی فقط در میانسال شایع نیست؛ بلکه، به طور فزایندهای در میان جوانان و کودکان نیز شیوع پیدا کرده است (11). در سال 2005 حداقل 20 میلیون کودک زیر 5 سال اضافه وزن داشتند (3). در حال حاضر از هر پنج فرزند یک فرزند در ایالات متحده آمریکا اضافه وزن دارد (11) و از هر 10 کودک در جهان یک کودک چاق است (2). بررسیها نشان داده که میزان شیوع اضافه وزن و چاقی در نوجوانان ایرانی نیز به نسبتا بالا است. برای نمونه، شیوع اضافه وزن و چاقی در کودکان و نوجوانان تهرانی به ترتیب 1/21 و 8/7 درصد، نوجوانان 13 تا 18 سالهی شیرازی به ترتیب 3/11 و 9/2 درصد، نوجوانان شهر سنندج به ترتیب 2/11 و 2/3 درصد، است (15). همچنین شیوع اضافه وزن و چاقی در پسران نوجوان بیرجند به ترتیب 5 و 8/2 درصد، دختران نوجوان مشهدی به ترتیب 6/14 و 4/3 درصد، دختران نوجوان رشتی به ترتیب 6/18 و 9/5 درصد مشاهده شد (15). همچنین شیوع اضافه وزن و چاقی در کودکان ابتدایی بیشتر از بچههای کوچکتر و بزرگسالان است (16). عواملی مانند رژیم غذایی نامناسب (3)، اختلالات در خوردن و مشکلات مربوط به روابط خانواده، به خصوص اگر در دوران جهش رشد رخ دهد (12)، عوامل روانی اجتماعی، درک ضعیف از وضعیت سلامت خود، رفتار بیتحرک (مانند مدت زمان مشاهده تلویزیون) (17) و چاقی کلی و چاقی شکمی موجب کاهش آمادگی جسمانی قلبی تنفسی در کودکان می شود (13). بیماریهای مرتبط با چاقی و اضافه وزن در کودکان با جمعیت بالغین مشابه است. فشار خون بالا (18)، دیس لیپیدمی و شیوع بالاتری از فاکتورهای مرتبط با مقاومت به انسولین و دیابت نوع 2 به عنوان بیماریهای مکرر در جمعیت کودکان چاق و دارای اضافه وزن شایع است (10،11). در حال حاضر در برخی از جمعیتها دیابت نوع 2 شکل غالب از دیابت در کودکان و نوجوانان است (10). اضافه وزن و چاقی مادران در دوران بارداری موجب تولد نوزادان با وزن بیش از حد می شود (10).
متاسفانه پدر و مادر همیشه متوجه اضافه وزن یا چاقی فرزندان خود نمیشوند و یا اگر بدانند به این باور که چاقی دائمی و تغییر ناپذیر است (8). در دو دهه اخیر شاهد افزایش چشمگیر هزینه های مراقبت بهداشتی در کودکان و بزرگسالان چاقی بودهایم (2). پیشگیری اغلب راه حل بهتری نسبت به درمانهای غیر موثر است، بنابراین شناسایی عوامل مرتبط و پیش بینی اضافه وزن و چاقی دوران کودکی یک مسئولیت مهم است (2).
درمان اضافه وزن و چاقی در کودکان و نوجوانان نیاز به یک رویکرد چند مرحله ای که شامل مدیریت رژیم غذایی، افزایش فعالیت فیزیکی، ممانعت از بیتحرکی، دارو درمانی و جراحی چاقی است (2). از آنجایی که امروزه، استفاده از وسایل پیشرفته از جمله استفاده از
ماشین به جای پیاده روی و تماشای تلویزیون و فیلمهای ویدئویی و کار با کامپیوتر به جای ورزش، موجب ذخیره انرژی و کاهش فعالیت بدنی و تحرک شده است (19) و هر ساله حدود 2 میلیون نفر به علت عدم فعالیت بدنی میمیرند و یافته های WHO حاکی از آن است که زندگی بیتحرک، یکی از 10 علت عمده مرگ و میر در همه کشورهای جهان میباشد (20). روش مناسب برای کاهش خطر مرتبط با چاقی از دست دادن وزن و تغییر ترکیب بدنی از طریق فعالیت بدنی است (12).
مطالعات نشان دادهاند که چاقی دوران کودکان با انجام فعالیت بدنی رابطه معکوسی دارد؛ اما، در مقابل مطالعات دیگر نشان دادهاند فعالیت شدید کودکان دارای اضافه وزن ارتباط بین چاقی و سطح فعالیت بدنی را نشان نمیدهد و این هنوز هم جنجالی است که آیا عدم فعالیت موجب ترویج چاقی می شود یا نه (6). همچنین چندین مطالعه نشان دادند که بین زمان صرف شدهی تماشای تلویزیون با چاقی کودکان ارتباط مثبتی وجود دارد (21،22) و بعضی دیگر گزارش دادند رابطه وجود ندارد (23،24).
لذا با توجه به مطالب گذشته، هدف از پژوهش حاضر بررسی میزان شیوع چاقی و نیز ارتباط آن با سطح فعالیت بدنی در دختران 7-12 سال شهرستان جوانرود بوده است که بررسی شود آیا بین شیوع چاقی، ترکیب بدن (BMI و درصد چربی بدن) و نسبت دور کمر به دور لگن با سطح فعالیت بدنی و آمادگی هوازی در دختران 7-12 سال ارتباط معنیدار وجود دارد؟
1-3-ضرورت پژوهش
چاقی در دوران کودکی یک مشکل جدی و همهگیر است (14). WHO تخمین زدهاست که 6/2 میلیون نفر در جهان در نتیجه اضافه وزن یا چاقی جان خود را از دست می دهند (12). در حال حاضر حدود 16 درصد از کودکان در اروپا اضافه وزن دارند و 8 درصد چاق هستند (14). کودکان آسیایی نیز بیشترین میزان اضافه وزن را به خود اختصاص می دهند و 60 درصد (6/10 میلیون نفر) کودکان کشورهای در حال توسعه این قاره دارای اضافه وزن هستند. ایران نیز به عنوان یک کشور در حال توسعه که با پدیده شهرنشینی و صنعتی شدن روبه رو است. میزان شیوع چاقی در سالهای اخیر در کودکان، بیش از حد انتظار است و با افزایش سن هم این میزان افزایش مییابد (25).
مهمترین نتیجه چاقی دوران کودکی در دراز مدت، تداوم آن در بزرگسالی است که با خطرات کلی سلامتی مرتبط است (9،11،12،14). بیماریهای مرتبط با چاقی کیفیت زندگی و طول عمر را کاهش میدهد (11،14). همزمان با ظهور افزایش چاقی در کودکان شاهد یک افزایش همهگیر در دیابت نوع 2 در کودکان بودهایم و WHO هشدار داده است که مرگ و میر ناشی از دیابت در سراسر جهان در 10 سال آینده بیش از 50 درصد افزایش خواهد یافت (26). مصرف بالای کالری و چربی و کاهش سطح فعالیت بدنی از علل چاقی به شمار میروند (27). در حالی که تأثیر کاهش فعالیت فیزیکی بر افزایش چاقی و اضافه وزن در کودکان و نوجوانان، به مراتب بیش از عامل تغییر عادات غذایی است (28). WHO نیز تخمین زده است که 9/1 میلیون نفر در هر سال در نتیجه عدم فعالیت بدنی جان خود را از دست می دهند (12) و نیز زندگی بیتحرک، یکی از 10 عامل عمده مرگ و میر در همه کشورهای جهان میباشد (29).
از آنجایی که شناخت و درمان به موقع چاقی از عوارض آن جلوگیری می کند، همچنین با توجه به این که درمان چاقی در کودکان امکان پذیر و باعث کاهش عوارض آن در سنین بالاتر میگردد به نظر میرسد که شناسایی کودکان دچار اضافه وزن و چاق از اهمیت و ضرورت خاصی برخوردار باشد. از طرفی عوامل مختلفی از جمله عدم تحرک کودکان (30) و تماشای طولانی مدت تلویزیون (21،22) از دلایل عمده ابتلا کودکان به چاقی محسوب می شود. همچنین گزارشهای مختلفی از شیوع چاقی و اضافه وزن در نقاط مختلف ایران وجود دارد؛ اما، اطلاعاتی که در مورد شیوع چاقی در دختران ابتدایی شهرستان جوانرود و ارتباط آن با فعالیت بدنی در دسترس نمی باشد. از این رو، در این پژوهش میزان شیوع چاقی در کودکان 7-12 سال شهرستان جوانرود و ارتباط آن با سطح فعالیت بدنی مورد بررسی قرار گرفته است. تعیین وضعیت موجود، گامی کوچک در جهت شناسایی کودکان چاق و در معرض خطر و ارجاع ایشان به سالنهای ورزشی و تشویق انها برای انجام فعالیت بدنی است. ضمنا مربیان ورزش و مسئولان بهداشتی-درمانی نیز میتوانند از نتایج حاصل، جهت برنامه ریزی اساسی استفاده نمایند.
1-4- اهداف پژوهش
1-4-1- هدف کلی
بررسی میزان شیوع چاقی و ارتباط آن با سطح فعالیت بدنی در دختران 7-12 سال شهرستان جوانرود.
1-4-2- اهداف اختصاصی
1-4-2-1- تعیین ارتباط بین ردههای مختلف وزنی (لاغر، نرمال، اضافه وزن و چاق) با سطح فعالیت بدنی در دختران 7-12 سال شهرستان جوانرود؛
1-4-2-2- تعیین ارتباط بین نسبت دور کمر به دور لگن با سطح فعالیت بدنی در دختران 7-12 سال شهرستان جوانرود؛
1-4-2-3- تعیین ارتباط بین ترکیب بدن با سطح فعالیت بدنی در دختران 7-12 سال شهرستان جوانرود؛
1-4-2-4- تعیین ارتباط بین سن با سطح فعالیت بدنی در دختران 7-12 سال شهرستان جوانرود؛
1-4-2-5- تعیین ارتباط بین آزمون YO-YO و نسبت دور کمر به دور لگن در دختران 7-12 سال شهرستان جوانرود؛
1-4-2-6- تعیین ارتباط بین آزمون YO-YO و درصد چربی بدن در دختران 7-12 سال شهرستان جوانرود؛
1-4-2-7- تعیین ارتباط بین سن و آزمون YO-YO در دختران 7-12 سال شهرستان جوانرود؛
1-4-2-8- تعیین ارتباط بین آزمون YO-YO و BMI دختران 7-12 سال شهرستان جوانرود؛
1-4-2-9- تعیین ارتباط بین آزمون YO-YO و وزن دختران 7-12 سال شهرستان جوانرود؛
1-5- فرضیه های پژوهش
1-5-1- بین ردههای مختلف وزنی (لاغر، نرمال، اضافه وزن وچاق) با سطح فعالیت بدنی در دختران 7-12 سال ارتباط وجود دارد.
1-5-2- بین نسبت دور کمر به دور لگن با سطح فعالیت بدنی در دختران 7-12 سال ارتباط وجود دارد.
1-5-3- بین ترکیب بدن با سطح فعالیت بدنی در دختران 7-12 سال ارتباط وجود دارد.
1-5-4- بین سن و سطح فعالیت بدنی در دختران 7-12 سال ارتباط وجود دارد.
1-5-5- بین آزمون YO-YO و نسبت دور کمر به دور لگن در دختران 7-12 سال ارتباط وجود دارد.
1-5-6- بین آزمون YO-YO و درصد چربی بدن در دختران 7-12 سال ارتباط وجود دارد.
1-5-7- بین سن و آزمون YO-YO در دختران 7-12 سال ارتباط وجود دارد.
1-5-8- بین آزمون YO-YO و BMI دختران 7-12 سال ارتباط وجود دارد.
1-5-9- بین آزمون YO-YO و وزن دختران 7-12 سال ارتباط وجود دارد.
1-6- محدودیتهای پژوهش
1-6-1- محدودیت قابل کنترل
1-6-1-1- افراد جامعه دانش آموزان شهرستان جوانرود بود.
1-6-1-2- دامنه سنی آزمودنی 7-12 سال بود.
1-6-1-3- جامعه آماری تنها شامل دختران بود.
1-6-1-4- اندازه گیریها در ساعت 8 الی 12 صبح انجام شد.
1-6-1-5- نظارت دقیق بر اجرای پروتکل مورد نظر صورت گرفت.
1-6-2- محدودیتهای غیرقابل کنترل
1-6-2-1- امکان خطا در پاسخ به پرسشنامه،
[1] Steatohepatosis
[2] Body mass index
[3] World Health Organization
کسب عنوانهای قهرمانی در بازیهای المپیک،جهانی، قارهای در بین کشورها به ویژه کشورمان اهمیت بیسابقهای یافته و تلاش برای بهبود عملکرد ورزشکاران، دانشمندان علوم ورزشی را نیز به فعالیت دوچندان در این بخش واداشته و پژوهش در علوم ورزشی را فزونی بخشیده است. از آنجا که اکسیژن مصرفی بیشینه (VO2max)، معیاری پذیرفته شده برای آمادگی قلبی عروقی محسوب میشود، اغلب برنامه های تمرینی طوری طراحی میشوند که آن را گسترش دهند. این تصور وجود دارد که بین VO2max و عملکرد استقامتی رابطه قوی برقرار است(57). با وجود این، نشان داده شده است که استفاده از آستانه لاکتات این امکان را فراهم میآورد که عملکرد استقامتی با دقت بیشتری برآورد و این شاخصبه عنوان ابزاری قوی در پیش بینی عملکرد استقامتی معرفی میشود که نسبت بهVO2max شاخص مفیدتری است(57).هر دوی این فاکتورها در برآورد عملکرد استقامتی قدرت قابل قبولی دارند، لیکن در پیش بینی ظرفیت هوازی در ورزشهاییکه تلفیقی از دو سیستم هوازی و بیهوازی را نیاز دارند، دارای محدودیتهایی هستند و ارائه فاکتورهای دیگر که بتوانند این محدودیت را برطرف سازند، ضروری به نظر میرسد.
لاکتات که نمک اسیدلاکتیک میباشد، جایگاه ویژهای در پژوهشهای ورزشی و طراحی برنامههای تمرینی به خود اختصاص داده است و اندازه گیری آن چه در سطح سرم و چه در سطح عضله اسکلتی هنوز بارزترین شاخص سنجش فرایندهای متابولیکی بیهوازی است. در سطح کاربردی، مربیان فراوانی وجود دارند که با بهره گرفتن از همین شاخص، کمیت و کیفیت برنامه های تمرینی خود را از طریق اندازه گیریهای آستانه لاکتات، حداکثر حالت پایداری (MLSS)[1]،آستانه هوازی، آستانه بی هوازی، آستانه بیهوازی فردی[2]، کنترل میکنند. با توجه به خصوصیات منحصر به فرد لاکتات و خواص متابولیکی دو جانبه آن، امکان استفاده از این شاخص در جداسازی ظرفیتهای هوازی و بیهوازی میسر و انجام تحقیقاتی که بر این امر صحه علمی بگذارند ضروری است. لذا تحقیق حاضر در صدد پاسخگویی به این مسئله است و در شکل ایدهآل امید آن میرود که انجام تحقیق حاضر به ارائه فاکتوری جدید در سنجش ظرفیتهای هوازی و بی هوازی منجر گردد.
1-2. بیان مسئله و سؤال اصلی تحقیق
در ادبیات از شاخص های آستانه لاکتات و VO2max، بهکرات جهت تعیین عملکرد هوازی و برآورد سازگاریهای تمرینی ورزشکاران استفاده شده است(11 ،36 ،22،13). هر چند عقیده کلی بر این است که شاخص آستانه لاکتات در محدوده معینی بهتر از VO2maxعملکرد هوازی را برآورد میسازد(36،22)، به هر حال سازگاریهای مرکزی که بیشتر در ورزشهای استقامتی اتفاق میافتند تمایل به بهبودVO2max دارند، در حالی که سازگاریهای محیطی که در تمرینات بیهوازی غالب هستند، تأثیر بیشتری بر مقادیر آستانه میگذارند(57). بدین جهت است که در برخی از مواقع مشاهده می شود، ورزشکاران رقابتی بیهوازی با اینکه دارای مقادیر پایینترVO2maxدر مقایسه با ورزشکاران استقامتی هستند، در مقادیر آستانه با ورزشکاران استقامتی اختلاف چندانی ندارند یا اختلاف کمتری در مقایسه با مقادیر VO2maxدارند (57). بنابراین تاکید کردن بر VO2max یا مقادیر آستانه به تنهایی جهت پیش بینی عملکرد در ورزشکارانی که سیستم غالب در آن هاصرفاً سیستم هوازی یا بی هوازی نیست می تواند گمراه کننده باشد. لذا استفاده از شاخصی که بتواند به گونه ای سازگاریهای مرکزی و پیرامونی را با یکدیگر ادغام کند (هر چند به طور نسبی) جهت پیش بینی عملکرد هوازی و بیهوازی ورزشکاران منطقی به نظر میرسد.
مرحله بافرینگ که به عنوان مدت زمان بین وقوع آستانه لاکتات و آستانه تنفسی جبرانی تعریف می شود، ماحصل مکانیزم های فیزیولوژیک مختلف میباشد(80،45). این مرحله با افزایش ناگهانی در غلظت لاکتات خون (وقوع آستانه لاکتات) آغاز و با شروع پر تهویهای[3](وقوع آستانه تنفسی جبرانی[4]) به اتمام میرسد و در طی این مراحل اسید لاکتیک تولیدی به وسیله سیستم بافرینگ بدن بافر میشود تا زمانی که سیستم بافرینگ در مقابل اسید لاکتیک تولیدی شکست میخورد که با سقوط در PH و وقوع پر تهویهای همراه می شود(80). هرچند در ادبیات مدت زمان این مرحله را بیشتر به حساسیت اجسام کاروتید نسبت میدهند(72)، لیکن عوامل دیگر از قبیل فرایند کینتیک لاکتات[5] و ظرفیت بافرینگ نیز در مدت زمان این مرحله دخیل هستند(52). ظرفیت بافرینگ بدن از اجزای مختلفی- اعم از مرکزی (ظرفیت بافرینگ بیکربناتی خون) و پیرامونی (ظرفیت بافرینگ غیر بیکربناتی متشکل از بافرهای پروتئینی و فسفاتی) تشکیل شده است که این اجزا از نظر جبری با یکدیگر قابل جمع هستند(52،19). ظرفیت بافرینگ بدن شاخصی تمرین پذیر میباشد که با توجه به نوع تمرین تطابق ایجاد شده در آن متفاوت میباشد. کل ظرفیت بافرینگ بدن در مرحله بافرینگ توسط سه بخش اصلی بافر بیکربنات، بافر فسفاتها و بافر پروتئینها مشخص می شود که میزان آن را میتوان با بهره گرفتن از فرمول[PH]) Δ [LA] .Δ)به دست آورد(20،19). همچنین میزان ظرفیت بافرینگ بیکربنات را نیز میتوان از طریق[PH]) Δ[HCO3] .Δ( مشخص نمود و ماحصل تفریق ظرفیت بافرینگ بیکربنات از ظرفیت کل بافرینگ یعنی[ Δ [LA] . Δ [PH] ] – [Δ [HCO3] . Δ [PH] ]که بیانگر ظرفیت بافرینگ غیر بی
کربنات یعنی فسفاتها و پروتئینها میباشد(19،20). در بعضی از تحقیقات این موضوع نشان داده شده است که ظرفیت بافرینگ در عضلات (بافرینگ غیر بیکربناتی) در ورزشکاران رقابتی بیهوازی نسبت به ورزشکاران استقامتی بالاتر است(19،57)، که با ماهیت و نوع تمرین اینگونه ورزشکاران همخوانی دارد. به این دلیل در ورزشکاران بیهوازی مراحل آغازین تجمع لاکتات با کاهش همزمان در غلظت بیکربنات خون همراه نیست. این موضوع بازگو کننده این مطلب است که یون هیدروژن بیشتر از طریق بافرینگ غیر بیکربناتی درون عضلات و مستقل از یون لاکتات انجام میگیرد در حالی که عکس این امر یعنی بافر کردن یون هیدروژن بیشتر از طریق بافرینگ بیکربناتی در ورزشکاران استقامتی صادق باشد(19). چنانچه این امر صادق و سهم نسبی ظرفیتهای بافرینگ ورزشکاران استقامتی و بیهوازی در مرحله بافرینگ به دلیل سازگاریهای متفاوت ایجاد شده در آن ها متفاوت باشد، این امر محتمل به نظر میرسد که تغییرات لاکتات، بیکربنات و PH در مرحله بافرینگ بین این دو گروه ورزشکار متفاوت باشد. لذا هدف از مطالعه حاضر، در وهله اول بررسی تغییرات لاکتات، بیکربنات و PH در مرحله بافرینگ بین ورزشکاران استقامتی و بیهوازی و تعیین سهم نسبی اجزای بافرینگ در این دو گروه ورزشکار است. تغییرات لاکتات خون در حین استراحت و یا فعالیت بدنی ماحصلی از فرایند تولید که عمدتاً به واسطه فعالیت دستگاه بی هوازی انجام میشود و فرایند پاکسازی آن است که با توان دستگاه هوازی در ارتباط است. نشان داده شده است که ورزشکارانی که ظرفیت هوازی بالاتری دارند در پاکسازی لاکتات عملکرد بهتری دارند. به عبارت دیگر میتوان گفت که تغییرات لاکتات در خون تلفیقی از فعالیت سیستم بی هوازی (تولید) و هوازی (پاکسازی) است. لذا میتوان این فرضیه را توسعه داد که با اندازه گیری تغییرات لاکتات در مرحله بافرینگ بتوان ظرفیت هوازی و بی هوازی ورزشکاران را پیش بینی نمود. لذا به منظور به آزمون گذاشتن این فرضیه، تغییرات لاکتات، بیکربنات، PH در مرحله بافرینگ در آزمودنیهای نخبه بیهوازی و هوازی در خلال یک آزمون فزاینده استاندارد مورد بررسی قرار گرفت. سپس ارتباط بین تغییرات لاکتات در مرحله بافرینگ با شاخص های VO2maxو اکسیژن مصرفی معادل با آستانه لاکتات جهت پیش بینی ظرفیت هوازی به وسیله تغییرات لاکتات مطالعه شد. جهت تعیین اینکه آیا تغییرات لاکتات دوره بافرینگ میتواند عملکرد بیهوازی را پیش بینی کند یا نه از ارتباط بین تغییرات لاکتات در مرحله بافرینگ و بیشینه لاکتات تحمل شده و کسر اکسیژن توسعه یافته استفاده گردید.
1-3. اهمیت و ضرورت انجام تحقیق
اکثر تحقیقات انجام شده در زمینه پیش بینی عملکرد هوازی و بیهوازی معمولاً بر روی یک شاخص تمرکز کرده اند و نتایج آن ها بر اساس متغیری واحد ارائه شده است و تحقیقاتی که در آن ها از شاخصی ترکیبی در پیش بینی عملکرد هوازی و بیهوازی استفاده شده باشد، نادر است. از آنجایی که استنباط بر اساس یک متغیر واحد می تواند در رشتههای ورزشی که تلفیقی از سیستمهای هوازی و بیهوازی را نیاز دارند تا حدودی گمراه کننده باشد، انجام این گونه تحقیقات جهت استفاده از شاخصی ترکیبی در پیش بینی عملکرد هوازی و بیهوازی ضروری میباشد. همچنین در مقایسه با آستانه لاکتات، پاسخهای فیزیولوژیک در خلال مرحله بافرینگ شاخص بهتر و دقیقتری برای تطابقهای ایجاد شده به اسیدوز متابولیک ناشی از تجمع لاکتات است. بنابراین با توجه فقدان اطلاعات و مطالعات در زمینه پیش بینی ظرفیت هوازی و بیهوازی به وسیله شاخصی که هم سازگاریهای مرکزی (بیشتر در ورزشهای استقامتی اتفاق میافتد) و هم سازگاریهای محیطی (بیشتر در ورزشهای بیهوازی اتفاق میافتد) را با هم ادغام کند(هر چند به صورت نسبی)، تحقیق حاضر سعی بر آن دارد تا با بهره گرفتن از تغییرات لاکتات در مرحله بافرینگ ایزوکاپنیا جهت پیش بینی ظرفیت هوازی و بیهوازی تا حدودی مشکل پیش رو را بر طرف نماید.
1-4. اهداف تحقیق
1-4-1. هدف کلی
پیش بینی عملکرد هوازی و بیهوازی ورزشکاران نخبه با بهره گرفتن از تغییرات لاکتات در مرحله بافرینگ ایزوکاپنیا
1-4-2. اهداف اختصاصی
مقایسه تغییرات لاکتات دوچرخه سواران نخبه استقامتی و سرعتی در مرحله بافرینگ ایزوکاپنیا
مقایسهظرفیت بافرینگ بی کربناتی دوچرخه سواراننخبه استقامتی و سرعتی در مرحله بافرینگ ایزوکاپنیا
مقایسهظرفیت بافرینگ غیر بیکربناتی دوچرخهسواراننخبهاستقامتیوسرعتی در مرحله بافرینگ ایزوکاپنیا
مقایسهمدت زمان مرحله بافرینگ ایزوکاپنیا در دوچرخه سواراننخبه استقامتی و سرعتی
5.تعیین ارتباط بینتغییرات لاکتات در مرحله بافرینگ ایزوکاپنیا وVO2max
تعیین ارتباط بین تغییرات لاکتات در مرحله بافرینگ ایزوکاپنیا و اکسیژن مصرفی معادل با آستانه لاکتات
7.تعیین ارتباط بینتغییرات لاکتات در مرحله بافرینگ ایزوکاپنیا و حداکثر لاکتات تحمل شده توسط آزمودنیها
تعیین ارتباط بین تغییرات لاکتات در مرحله بافرینگ ایزوکاپنیا و مقدار کسر اکسیژن توسعه یافته توسط آزمودنیها
1-5. فرضیههای تحقیق
1. بین تغییرات لاکتاتدوچرخه سواراننخبه استقامتی و سرعتی در مرحله بافرینگ ایزوکاپنیا تفاوت معنی داری وجود دارد.
بین ظرفیت بافرینگ بیکربناتی دوچرخه سواران نخبه استقامتی و سرعتیدر مرحله بافرینگ ایزوکاپنیا تفاوت معنیداری وجود دارد.
بین ظرفیت بافرینگ غیر بیکربناتی دوچرخه سواراننخبه استقامتی و بیهوازی در مرحله بافرینگ ایزوکاپنیا تفاوت معنیداری وجود دارد.
بین مدت زمان مرحله بافرینگ ایزوکاپنیا در دوچرخه سواراننخبه استقامتی و سرعتی تفاوت معنی داری وجود دارد.
بین تغییرات لاکتات در مرحله بافرینگ ایزوکاپنیا وVO2max آزمودنیها رابطه معنیداری وجود دارد.
بینتغییرات لاکتات در مرحله بافرینگ ایزوکاپنیا و اکسیژن مصرفی معادل با آستانه لاکتات آزمودنیها رابطه معنیداری وجود دارد.
بینتغییرات لاکتات در مرحله بافرینگ ایزوکاپنیا و حداکثر لاکتات تحمل شده توسط آزمودنیها رابطه معنیداری وجود دارد.
بینتغییرات لاکتات در مرحله بافرینگ ایزوکاپنیا و مقدار کسر اکسیژن توسعه یافته توسط آزمودنیها رابطه معنیداری وجود دارد.
1-6. محدودیتهای تحقیق
1-6-1.محدودیتهایی که کنترل آن هادر اختیار محقق بوده است:
سطح آزمودنیها که همگی نخبه بودند.
منع آزمودنیها از خوردن، 4 ساعت قبل از انجام تست.
منع آزمودنیها از تمرین، 48 ساعت قبل از انجام تست.
جنس و سن آزمودنیها که همگی مرد و در دامنه سنی 20 تا 28 سال قرار داشتند.
انجام تستها با دوچرخه ارگومتر به دلیل رعایت اصل ویژگی فردی.
1 – maximum lactate steady state
2 – individual anaerobic threshold
1- Hyperventilation
2- Respiratory compensatory threshold
3- Lactate kinetics